تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):خوش‏گمانى، مايه آسايش قلب و سلامت دين است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797708109




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

باورداشت آموزه مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی - بخش اول الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: باورداشت آموزه مهدویت و نقش آن در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی - بخش اولالزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت
خبرگزاری فارس: الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت
تمدن اسلامی معمولاً از نگاهی توصیفی و به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد بحث قرار می‌گیرد و کمتر به رابطه تمدن و آموزه‌های اسلامی توجه می‌شود.

  چکیده
بی‌گمان در معرفی و بازشناسی تمدن اسلامی، توجه به آموزه‌های دینی نقش اصلی و بنیادین ایفا می‌کند؛ از این‌رو عدم آگاهی و شناخت از هر یک از این آموزه‌ها، فهم ما را از تمدن اسلامی به عنوان یک کلیت _ که شاخصۀ پویایی دارد _ با مشکل جدّی روبه‌رو خواهد کرد.
این نوشتار، با رویکردی توصیفی وتحلیلی می‌کوشد ظرفیت‌ها و قابلیت‌های فرهنگی و تمدنی باورداشت آموزه مهدویت را بازکاوی کند. الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت، آغازگاهی است که نگارنده برای ارائه تصویری روشن از بحث برمی‌گزیند. «بازاندیشی در مطالعات تمدنی بر اساس دیدگاه اسلام»، «رویکرد برون‌نگر به اندیشه مهدویت» و «توجه به تحقیقات بنیادین در عرصۀ اندیشه مهدویت» از جمله الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت برشمرده شده است.
«تقویت بعد فرجام‌گرایانه و آرمان‌گرایی»، «الگوبرداری از تمدن مهدوی و سامان‌دهی و شبیه‌سازی رویکردها»، «آموزه مهدویت و ایجاد هویت غایی برای تحولات سیاسی و اجتماعی»، «آموزه مهدویت و معنابخشی به حیات جمعی در تاریخ» و «آموزه مهدویت و بسیج اراده‌های عمومی و ایجاد نوعی انتظار فعال» یافته‌های محقق در تبیین ظرفیت‌های باورداشت آموزه مهدویت است.
مقدمه
تمدن اسلامی معمولاً از نگاهی توصیفی و به طور عمده با رویکردی تاریخی مورد بحث قرار می‌گیرد و کمتر به رابطه تمدن و آموزه‌های اسلامی توجه می‌شود. این نوشتار بر آن است که رابطه تمدن اسلامی را با آموزه مهدویت بررسی کند و نشان دهد باورداشت آموزه مهدویت در بازتولید و صعود فرهنگ و تمدن اسلامی نقش دارد. ماندگاری فرهنگ و تمدن اسلامی و نیز پویایی آن وام‌دار بهره‌گیری ما از آموزه‌های دینی است. در این زمینه دربارۀ آموزه‌ مهدویت بحث می‌شود و ظرفیت‌ها و قابلیت‌های این آموزه در تمدن‌سازی مورد کاوش قرار می‌گیرد.
نکتۀ اساسی درخور یادکرد این است که هرگاه از پیوند آموزه مهدویت و تمدن سخن به میان می‌آید، سه موضوع در ذهن تداعی می‌شود:
1. بررسی نقش آموزه مهدویت در فرایند تمدن اسلامی؛
2. ویژگی‌های تمدنی جامعه عصر ظهور؛
3. نقش این آموزه در تمدن‌سازی و احیای تمدن اسلامی.
این نوشتار، به‌رغم اذعان به اهمیت دو موضوع اول، بررسی خود را به موضوع سوم معطوف ساخته است. به عبارتی این نوشته رویکردی رو به آینده دارد.
ضرورت‌های نگرش و رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت از آن‌روست که نگرش تمدنی، نگرشی فراگیر و جامع است. در این رویکرد آموزه مهدویت در مقیاسی کلان و در نسبتی با دیگر حوزه‌ها مورد مطالعه قرار می‌گیرد و از تحلیل‌های تک‌عاملی پرهیز می‌شود. از سویی دیگر کسانی که بر تمدن و ضرورت احیای آن تأکید دارند به آن سبب است که اصولاً در نگاه تمدنی است که جا و راه برای نهادینه کردن اجتماعی یک فکر، آن هم در گستره‌ای وسیع، ممکن می‌شود.
نتایج و دستاورد‌های قابل پیش‌بینی حاصل از رویکرد تمدنی به اندیشه مهدویت عبارتند از: «خروج از روزمرگی و برنامه‌های غیر‌منسجم فرهنگی و تلاش برای ترسیم هدفمند حال و آینده مطالعات در حوزه مهدویت»، «بازگرداندن هویت واقعی مهدویت به چار‌چوب استاندارد‌های برخاسته از فرهنگ دینی»، «افزایش سهم حضور مطالعات مهدوی در عرصۀ بین‌الملل»، «بازشناسی ساز‌و‌کارهای آن»، «کسب نمای کلی از آینده‌های در‌ حال ظهور»، «دریافت و درک زودهنگام خطرات تهدید کنندۀ اندیشۀ مهدوی»، «کسب موقعیت برتر در منجی‌باوری» و «تأثیر‌گذاری بر افکار به جای کنترل نتایج».
در این نوشتار، فرض بر این بوده که اسلام و با تأکید پر دامنه‌تر تشیع، در ساحت فلسفه تاریخ و فرایند تمدن‌سازی، تصویری توانمند، غایت‌خواه و آرمان‌گرا را در اندیشه مهدویت به رخ همگان کشیده است. آموزه مهدویت دارای ظرفیت‌های تمدن‌سازی است که توجه به این ظرفیت‌ها و قابلیت‌ها سبب احیای تمدن اسلامی می‌گردد. از این‌رو برای نشان دادن صحت این استدلال تلاش می‌شود نشان داده شود:
1. الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت چیست؟
2. نقش باورداشت آموزه مهدویت در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی چگونه است؟
هدف، روش و چارچوب نظری پژوهش
این نوشتار تلاشی برای توسعۀ مطالعات بین رشته‌ای است. توضیح این‌که با توجه به سنخ پژوهش حاضر _ که پژوهشی میان‌رشته‌ای به شمار می‌آید _ می‌تواند کمکی به توسعۀ کمی و کیفی مطالعات بین‌رشته‌ای باشد. پدید آمدن منبعی درباره نقش آموزه‌ مهدویت در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی از دیگر اهداف این نوشتار است. گفتنی است کمبود منابع در زمینه نقش آموزه‌های دینی در تمدن‌سازی و اهمیت پرداختن به این موضوعات در روزگار کنونی با توجه به فضای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دنیای اسلام و دنیای غرب، جایگاه چنین نگارش‌هایی به عنوان یک منبع تحلیلی _ توصیفی را دوچندان می‌کند.
از آن‌جا که پژوهش حاضر به دنبال کشف نقش باورداشت آموزه مهدویت در احیای تمدن اسلامی است، تحقیقی توصیفی _ تحلیلی به شمار می‌آید. به عبارتی پژوهش‌های این‌چنینی واقعیت موجود را کشف می‌کنند و به لحاظ آن‌که تحلیلی نیز هستند به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسئله و ابعاد آن می‌پردازد (حافظ‌نیا، 1388: 51 - 61 و 234). تبیین منطقاً مسبوق به توصیف است و توصیف باید دقیق، مستند و مستدل باشد (قراملکی، 1385: 181).
در این نوشتار اطلاعات مورد نیاز و مرتبط در زمینه آموزه مهدویت با رویکرد تمدنی گردآوری و استخراج شده است و در ادامه بر اساس روش «مطالعه پژوهشی» که روشی جهت‌دار، سؤال‌محور و مطالعه‌ای انتقادی است به بیان مسئله پژوهش پرداخته شده است.
شایان توجه است مطالعات و پژوهش‌های انجام شده در حوزه تمدن‌پژوهی به صورت عام و تمدن اسلامی به صورت خاص را می‌توان براساس چهار محور کلان تقسیم‌بندی کرد. این چهار محور عبارتند از: «تمدن‌پژوهی با رویکرد فلسفه نظری تمدن »، «تمدن‌پژوهی با رویکرد راهبردی به تمدن »، «تمدن‌پژوهی با رویکرد تاریخ تمدن جهان» و «تمدن‌پژوهی براساس رویکرد تمدن اسلامی» است. در این محورها تمدن اسلامی به عنوان واحد مطالعاتی، پژوهش و بررسی می‌شود (برای مطالعه بیشتر نک: الویری، 1381). در نوشتار حاضر، چهارمین محور مدنظر است.
از سویی دیگر در رویارویی دین و تمدن با سه رویکرد «جامع‌نگر و اعتدال‌نگر»، «سکولار» و «تردیدگرایانه» مواجه هستیم. این نوشتار ضمن مبنا قراردادن رویکرد جامع و اعتدال‌نگر از دو رویکرد دیگر انتقاد جدی دارد.
دیدگاه «جامع و اعتدال‌نگر»، مهم‌ترین عامل احیای تمدن اسلامی را باور به اصالت آموزه‌های اسلامی جهت احیای تمدن اسلامی می‌داند. صاحبان دیدگاه «جامع‌ و اعتدال‌نگر» معتقدند دین در بیان و تبیین نیازمندی‌های مادی و دنیوی بشر ساکت نیست، بلکه یک بخش از اهداف پیامبران و نبوت تأمین سعادت دنیوی بشری است و آیین اسلام که دین کامل و خاتم است به صورت جدی در تأمین سعادت بشری دارای نقش است؛ امّا نکته ظریف و قابل توجه این‌‌که نقش دین در تأمین سعادت دنیوی نه در ارائه برنامه و قوانین خاص در عرصه‌های مختلف است، بلکه دین می‌کوشد با ارائه مبانی، اصول و جهات کلی در تأمین سعادت دنیوی، انسان را امداد کند، امّا استخراج قوانین و برنامه و راهکارهای خاص و متناسب به زمانه را به خود بشر حواله کرده است. به دیگر سخن، نباید از دین انتظار داشت که همه مبانی، اصول، روش‌ها و قوانین و راهکارهای جزئی مربوط به امور دنیوی در دین آمده باشد.
اما رویکرد «تردیدگرایانه» عمدتاً برخاسته از تشکیکی است که در قلمرو دین و چگونگی عمل آن وارد کرده‌اند. بنابر این تلقی، هرگونه افزودن بر مسئولیت‌های دنیوی و جمعی دین و القای جهت‌مندی به آن، قراردادن دین در معرض انواع آسیب‌هاست و منجر به دور افتادن از اغراض اصیل‌تر آن می‌شود.
رویکرد «سکولار» از سوی کسانی مطرح می‌شود که اولاً نگاهی منفی یا نامؤثر به دین دارند و از این حیث، دنباله تلقی تعمیم یافته و کلاسیک از دین محسوب می‌شوند و ثانیاً تمدن را یک مبادرت علمی، فنی و مدیریتی صرف قلمداد می‌کنند که نه‌‌تنها به دین، بلکه به هیچ عنصر مرامی و ایدئولوژیک دیگری هم نیاز ندارند. بنابراین تلقی، نه‌تنها نقش و رسالتی برای دین در فرایند تمدن‌سازی نمی‌توان قائل شد، بلکه هرگونه مداخله از سوی دین موجب اختلال و آسیب در آن خواهد شد. آنان دین را تک‌ساحتی معرفی می‌کنند.
الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت
آن‌چه در تبیین موضوع مورد بحث اهمیت فراوان دارد توجه به الزامات پیوند مطالعات تمدنی و آموزه مهدویت است. اولین الزام در این زمینه بازاندیشی در مطالعات تمدنی براساس دیدگاه اسلام است. توضیح آن‌که ماهیت تمدن، دارای یک هویت یک‌پارچه است. از این‌رو نمی‌توان در مباحث تمدنی از اهداف تمدنی سخن گفت و در مباحث روشی از اهداف غیردینی سخن راند. این کار به معنای دوپارچه شدن تمدن است و سرانجام به حذف مفاهیم مبنایی به نفع مفاهیم روشی و کاربردی خواهد انجامید. بنابراین تحول در مباحث روش تحقیق از ارکان حیاتی و الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت به شمار می‌آید؛ زیرا آن‌چه امروزه به عنوان روش تحقیق در علوم در اختیار جامعه اسلامی است ربط بین اعتقادات و عمل را قطع می‌داند. با به کارگیری روش تحقیق موجود نمی‌توانیم مناسبات عینی و کاربردی تمدن اسلامی را محقق نماییم؛ بنابراین اگر متدلوژی علوم در جامعه ما تغییر نکند، ربط بین اسلام و عمل عینی قابل اثبات نخواهد بود و اگر با همین روش تحقیق موجود بخواهیم اقدام به مهندسی تمدن اسلامی کنیم، مجبور به عقب‌نشینی از اهداف آرمانی خود خواهیم شد.
رویکرد برون‌نگر به اندیشه مهدویت از جمله الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت در عصر حاضر است، یک اصل اساسی در توسعه برون‌نگر بودن توسعه تمدنی است؛ به عبارتی هیچ تمدنی نمی‌تواند تنها در اندیشۀ توسعه محدود خود باشد؛ بلکه می‌کوشد در نظام موازنۀ جهانی، کشورش از لحاظ توسعه‌یافتگی و سهم تأثیر بیشتر در توسعۀ جهانی جایگاهی درخور بیابد، حتی در صورت امکان بتواند مدیریت توسعه جهانی را مبنی بر مبانی و اهداف خود در دست گیرد.
توجه به این اصل از آن‌رو بسیار مهم است که در عصر کنونی اگر تمدنی بخواهد تنها در مرزهای محدود جغرافیایی خود محصور شود و تنها در آن محدوده به توسعه بپردازد، با مشکلات فراوانی روبه‌رو خواهد شد که همین مشکلات به مانعی بزرگ بر سر راه آن بدل می‌شود.
در روزگار جهانی‌شدن و جهانی‌سازی اگر جامعه‌ای نخواهد در امر توسعۀ جامعه خود به این مسئله جهانی توجه کند، ناگزیر تحت مدیریت جهانی‌شدن واقع می‌شود و حتی در توسعۀ جامعه خود با ناکامی‌های بسیاری روبه‌رو می‌گردد.
جهت دیگری که باید بدان توجه کرد، توجه به جامعیت دین در عرصه حیات بشری است. صاحبان ایدۀ تمدن دینی باید معتقد به اصول و ارزش‌های ثابت در دین اسلام ‌باشند؛ اصول و ارزش‌های جهان‌شمولی که ظرفیت سرپرستی تمامی جوامع را در طول تاریخ داشته ‌باشند.
بر این اساس دین اسلام نه دین حداقلی است و نه این‌گونه است که تنها به جهت‌گیری‌های کلی بسنده کند و به ماشین امضای محصولات تمدن‌های غیر الهی بدل شود. اسلام،
دینی حداکثری است و شامل مجموعه هدایت‌هایی است که همۀ عرصه‌های حیات بشر را دربر می‌گیرد.
توجه به این نکته بسیار ضروری است که برای تحقق احکام نورانی اسلام، تنها دستیابی به ساحت نظام معارف و حقایق اسلامی کفایت نمی‌کند، بلکه افزون بر نظام معارف باید اندیشه، علوم و دانش‌های اسلامی برای تبدیل کیفیات (احکام اسلامی) به کمیّات، شاخصه‌ها و برنامه‌های اجرایی، مبتنی بر نظام معارف، تولید گردد. به عبارتی از مشخصه‌های مهم ایدۀ تمدن دینی، توجه به ضرورت علوم و دانش‌های متناسب با مهندسی تمدن دینی است. به دیگر سخن، مهندسی تمدن دینی تنها به استنباط نظام معارف محدود نمی‌شود، بلکه برای اجرایی شدن آن در جامعه باید از دانش‌های گوناگون بهره گرفت.
توجه به تحقیقات بنیادین در عرصۀاندیشه مهدویت واپسین نکته در الزامات رویکرد تمدنی به آموزه مهدویت است. بر این اساس تنها راه تحقق این مهم، جنبش نرم‌افزاری است. جنبش نرم‌افزاری به معنای حرکتی فراگیر، جامع و انقلابی در راستای تولید اطلاعات و نرم‌افزارهای مناسب برای غنای هر چه بیشتر این آموزه است. روشن است که تحقق این حرکت عظیم به نحوه برنامه‌ریزی و سازمان‌دهی فعالیت‌های علمی و هنری در یک جامعۀ زنده و پویا بازگشت می‌کند.
نقش باورداشت آموزه مهدویت در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی
پیش از این دانستیم که ضرورت‌ها و الزامات رویکرد تمدنی به اندیشه مهدویت در چیست. در این‌جا فرصت را در بیان یافته‌های تحقیق در نقش آموزه مهدویت در احیای فرهنگ و تمدن اسلامی، مغتنم می‌شماریم که عبارتند از:
1. تقویت بعد فرجام‌گرایانه و آرمان‌گرایی
شاید گزافه نیست که بگوییم آدمی همیشه و همواره «چشم به راه» و «منتظر» بوده؛ زیرا هیچ‌گاه آن‌چه در برابر او قرار داشته، مطلوب غایی و نهایی او نبوده است. می‌توان گفت در چشم آدمی، امر «بالفعل» و «حاضر» با تمامی امتیازات و برتری‌های احتمالی خود، از «تمامیت» و «کمال» برخوردار نبوده و از این‌رو انسان بنابر حس کمال‌خواهی‌اش، همواره در انتظار مطلوب برتر و کامل‌تر بوده است. این میل و اشتیاق فردی در حیات جمعی آدمی نیز آثار خود را نشان داده، چنان‌که برای نمونه اندیشه‌های «آرمان شهر»، «مدینه فاضله» و مانند آن، گویای طرح اجتماعی مطلوبی در اندیشه است که این‌جا و اکنون محقق نشده و شاید در آینده با فراهم شدن شرایط خاص، محقق گردد (کلباسی اشتری، 1389: 17).
در این میان، مفهوم «آینده روشن» و «رهایی» ناظر به چیزی است که نگاه بشر را به آینده معطوف می‌دارد؛ آینده‌ای سرشار از عدالت و برابری، یا دنیایی که در آن ظلم و بی‌عدالتی و نابرابری خبری نیست. بدین ترتیب، «نجات» ناگزیر امری بالفعل و حاضر نیست، بلکه با فراهم آمدن شرایطی خاص محقق می‌گردد و در این‌جاست که آدمی به «انتظار» و لوازم و مقتضیات آن باید تن در دهد.
ظهور منجی موعود، تحقق‌بخش آرمان دیرپای بشری برای زندگی در یک مدینه فاضله است. هر چند چنین آرمانی تاکنون محقق نشده است، اما مؤمنان همواره در راستای تعالیم پیامبران خود چشم به راه آن بوده‌اند. اگرچه انتظار تحقق چنین جامعه‌ای به طول انجامیده است، اما این آموزه از آرمان‌های تغییر نیافته و پایدار انسان در طول قرن‌ها و از مسلّمات اعتقادی ادیان آسمانی به شمار می‌آید. مسئله مهم این است که اعتقاد به آینده‌ای روشن _ که آرمان مشترک بشری است _ چقدر می‌تواند در انسجام‌بخشی فعالیت‌های دنیایی مفید واقع شود؟
با توجه به چشم‌انداز اجمالی آینده _ که براساس اصول و آموزه‌های دینی ترسیم می‌شود _ ویژگی‌های کلان زندگی آینده بشری براساس آموزه مهدویت و ظهور منجی موعود تا حدودی روشن است. البته در چگونگی عصر ظهور و مدینه فاضله مورد نظر ادیان، ابهامات و اختلاف‌نظرهایی وجود دارد؛ اما می‌توان ویژگی‌های کلان زندگی آینده را با استعانت از مسلّمات اعتقادی ادیان و اصول کلامی استخراج کرد. با تمسک به این دیدگاه‌های مشترک و بازتابیدن آن‌ها بر وضعیت عصر حاضر، می‌توان به تفاهم در چگونگی تنظیم زندگی سیاسی، اجتماعی و فرهنگی امروز خود دست یافت.
تا زمانی که انسان، مقصد عالی و نهایی خود را در نظر نگیرد و به آینده‌ای روشن نیندیشد و فرجام و عاقبت دنیا را فراموش کند، قابلیت تحرک و تحول نخواهد داشت. اما در آموزۀ مهدویت به این نیاز انسان پاسخ درستی داده شده است و رفتارها و کوشش‌های او در جهت کسب تلاش در راستای رسیدن به این آینده روشن نهادینه می‌گردد. آموزۀ مهدویت واجد این خصوصیت ویژه و برجسته است و همه انسان‌ها را متوجه آینده روشن می‌کند. در نتیجه تقویت بعد فرجام گرایانه در زندگی در مسیر درست و واقعی زندگی قرار می‌گیرند (بهروزلک، 1388: 72). فراهم‌سازی مقدمات لازم برای ظهور منجی نهایی غایت مقدس و انسان‌گرایانه‌ای جذاب و در عین حال واقع‌گرایانه است که از منظر جامعه‌شناسی هر انسان طالب کمال و عدالت و آزادی و رفاه و امنیت را به سوی خود جذب می‌کند.
امید به آینده یکی از نیازهای انسان امروزی است؛ چرا که در پرتو امید به آینده، حرکت و پویایی به وجود می‌آید و انسان را به پیشرفت و تعالی سوق می‌دهد. بنابراین امید یکی از عوامل مؤثر در تحرک تاریخ و بشر است (جعفری، 1359: ج27، 285).
افزون بر آن‌چه گذشت، انتظار آیندۀ بهتر و ظهور دولت حق و عدل، در طول تاریخ مترقی‌ترین آرمان اجتماعی بوده است. فطرت کمال‌گرای آدمی و ماهیت زندگی بشر با امید به آینده عجین شده است؛ لذا اعتقاد به منجی و موعود از اصیل‌ترین ابعاد روح انسانی سرچشمه می‌گیرد. باور به وجود نجات‌بخش گیتی، به گروه و مذهب خاصی محدود نیست. این اعتقاد به آرمان نهایی، باعث ایجاد شور و اشتیاق وافر برای رسیدن به مقصود و موجب تلاش و کوشش جدی برای دستیابی به خواسته‌هاست. آرزوی بالندگی و کمال و شکوفایی، اراده و عزم انسان را تقویت می‌کند و توانایی و قدرت ویژه‌ای به جوامع می‌بخشد تا بتوانند به آرزو و خواسته‌های خود برسند. در واقع امید به آینده‌ای روشن و پرفروغ، بر اندیشه و فکر انسان تأثیر مستقیمی دارد و به او جهت و برنامه می‌دهد. آن‌گاه این اندیشه و برنامه بر اراده و عزم او اثر می‌گذارد و او را وادار می‌کند تلاش معنابخشی، برای رسیدن به آن داشته باشد.
می‌توان بر این باور پای فشرد که امیدبخشی _ که از جمله کارکردهای اجتماعی انتظار به شمار می‌آید _ معنا تولید می‌کند؛ یعنی رفتارها و کنش‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهد؛ به این معنا که کنش‌ها دارای معنا و مفهوم می‌شوند (ربانی خوراسگانی، 1388: 36). در پرتو کارکردهای امیدبخشی است که سازمان اجتماعی شکل می‌گیرد. سازمان اجتماعی در واقع از تمامیت کنش اجتماعی در جمعی معین ناشی می‌شود و تمام عناصر فرهنگی و ساختی، متغیرها و عواملی که در تعیین، سازمان‌دهی، هدایت و انگیزش کنش هر یک از افراد مؤثرند، در ایجاد سازمان اجتماعی نیز سهیمند.
امیدبخشی معنا  کنش  ساختار  سازمان اجتماعی (همو: 37).
با این همه، فراموش نکنیم که بزرگ‌ترین کارکرد باور به اندیشه مهدویت عبور دادن بشریت از امیدهای واهی است؛ زیرا باور به آموزۀ مهدویت به معنای اعتنا نکردن به هر ادعایی است که بی‌بهره از پشتیبانی آشکار و مؤثر از عالم قدس و نیروهای ماورایی مطرح می‌شود. این نگرش، موجب وانهادن امیدهای واهی به مکتب‌ها، قدرت‌ها و مدعیان بی‌بنیادی خواهد شد که گاه جوامع را به گرداب جنگ، خشونت و تفرقه می‌کشانند.
2. الگوبرداری از تمدن مهدوی و سامان‌دهی و شبیه‌سازی رویکردها
آموزه‌های اسلام، بن‌مایۀ جهش علمی و تمدنی مسلمانان در گسترۀ تاریخ بوده است. امّا آیا اسلام بالفعل همه دستاورد‌های مادی و تمدنی را مطلوب می‌داند و از نامیدن آن‌ها به عنوان «اسلامی» استقبال می‌کند؟ یا این‌که متون دینی شرط خاصی را برای وصف اسلامی یک تمدن در نظر می‌گیرد؟ از دیدگاه اسلام، دستاوردهای مسلمانان همان قدر که متصف به تمدن است، باید به اسلامی بودن نیز متصف شود تا بتوان آن را «تمدن اسلامی» نام نهاد.
در واقع طرح این نکته از آن جهت ضرورت پیدا می‌کند که بار معنایی کلمات منحصر به بار معرفتی آن نمی‌شود، بلکه واژه‌ها بار ارزشی‌ای را با خود همراه دارند که وقتی علم را در مقام تحقق خارجی‌اش مد نظر قرار دهیم، در پذیرش یا عدم پذیرش آن مؤثرند. از آن‌جا که اتصاف به واژه اسلامی بار معنایی مثبتی را به شنونده منتقل می‌کند، لازم است بررسی کنیم که آیا دین شرطی را برای اسلامی نامیدن یک تمدن مطرح کرده است که اگر فاقد آن باشد، دین آن را اسلامی قلمداد نکند؟ به نظر می‌رسد چنین شرطی وجود دارد و آن «حیات طیبه» و رسیدن به سعادت دنیایی و اخروی است.
تشیع در نگاه تاریخی خود، از آن‌چه پیش آمده رضایت ندارد و ضمن دفاع از اصالت‌های موجود در تمدن تاریخی اسلام، با اعتقاد به تمدن آرمانی جامعه امام زمانی، تمدن مطلوب اسلامی را در این آینده آرمانی جست‌وجو می‌کند.
در اسلام، رسول خدا به عنوان نمونه کامل فردی و حکومت کوتاه‌مدت پیامبر در مدینه نیز به عنوان نمونه جامعه مطلوب برشمرده می‌شود؛ ولی دین اسلام، مسلمانان را به یک نمونۀ آرمانی دیگر نیز _ که در فرجام تاریخ بشر به دست مصلحی از خاندان پیامبر تحقق خواهد یافت _ متوجه کرده است. با توجه به ویژگی‌هایی که در متون اسلامی برای جامعۀ موعود بیان شده، با هر تعریفی از تمدن می‌توان آن را یک «جامعۀ متمدن» نامید. بنابراین، دین برای نشان دادن جامعۀ آرمانی مطلوب برای بشر رویکردی تمدنی برگزیده و از این طریق عملاً موضوع تمدن را در حیطۀ مباحث مورد اهتمام خود قرار داده است.
در پرتو آرمان مدینه فاضله آتی می‌توان به آسیب‌شناسی وضعیت امروز جوامع بشری پرداخت؛ بدین معنا که می‌توان وضعیت فعلی خود را سنجید و میزان تناسب و سازگاری آن را با وضعیت آرمانی مشخص ساخت. می‌توان معین کرد که از وضعیت آرمانی به چه میزان فاصله داریم تا در نهایت، برای کم کردن فاصله وضعیت امروز خود با وضعیت آرمانی بکوشیم (همو: 73). به همین منظور نقش الگوهای تاریخی و ملی در این جهت بسیار مهم بوده و در صورت بیان مستمر و بروز این آرمان‌ها و الگوها برای نسل‌های جدید می‌تواند قدرت بی پایانی در بسیج پتانسیل‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و نظامی برای تحقق و صیانت از موجودیت یک ملت و جامعه پدید آورد. حکومت جهانی مهدی موعود4 تنها پیش‌بینی و الگوسازی برای آینده نیست؛ بلکه مدل و الگوی زندگی امروزین نیز هست. این ایده، هم نظر به حال دارد و هم نظر به آینده و می‌توانیم از الگوهای اخلاقی، دینی، سیاسی و اقتصادی آن برای رفع کاستی‌ها و نابسامانی‌های اخلاقی و معنوی جوامع استفاده کنیم و هم در تربیت و پرورش نفوس از آن بهره گیریم.
با مراجعۀ به روایات و تفاسیر، به روشنی درمی‌یابیم با ظهور حجت حق و امام کل، حضرت مهدی تغییرات و دگرگونی‌های فراوانی صورت می‌گیرد. او با شیوه‌ها و ساز و کارهای متنوع و فراگیری که از جهت هدایت، تعلیم، تربیت، اصلاح و... اتخاذ می‌کند، زمینه‌های رشد فکری، فرهنگی و تمدنی انسان‌ها را فراهم می‌سازد. منابع
_ الویری، محسن، مطالعات اسلامی در غرب، تهران، سمت، 1381ش.
_ بازرگان، مهدی، آخرت و خدا هدف بعثت انبیا، تهران، خدمات فرهنگی رسا، 1377ش.
_ بهروزلک، غلامرضا، سیاست و مهدویت، قم، مؤسسه آینده روشن، 1388ش.
_ جعفری، محمدتقی، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، 1359ش.
_ حائری یزدی، مهدی، حکمت و حکومت، انگلستان، نشر شادی، 1994م.
_ حافظ‌نیا، محمدرضا، مقدمه‌ای بر روش تحقیق در علوم انسانی، تهران، انتشارات سمت، چاپ پانزدهم، 1387ش.
_ حرّانی (ابن‌شعبه)، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1404ق.
_ دورانت، ویل، تاریخ تمدن، ترجمه احمد آرام، تهران، چاپ‌خانه سینا، 1331ش.
_ درآمدی بر تاریخ تمدن، ترجمه: احمد بطحایی، تهران، انتشارات انقلاب اسلامی، 1365ش.
_ ربانی خوراسگانی، محمدصادق، بررسی کارکردهای اجتماعی انتظار حضرت مهدی در ایران معاصر، قم، مؤسسه امام خمینی، 1388ش.
_ رجایی، فرهنگ، مشکله هویت ایرانیان امروز؛ ایفای نقش در عصر یک تمدن و چند فرهنگ، تهران، نشر نی، 1385ش.
_ رفیع‌پور، فرامرز، آناتومی جامعه: مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی کاربردی، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1389ش.
_ سبحانی‌نیا، محمدتقی، «نظریه تغییر و تأثیر آن در زمینه‌سازی ظهور»، فصل‌نامه مشرق موعود، سال سوم، ش11، پاییز 1388ش.
_ سروش، عبدالکریم، فربه‌تر از ایدئولوژی، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط، 1372ش.
_ سهرابی، فرامرز، «‌بازخوانی هویت جهان اسلام؛ زمینه‌ساز حاکمیت صالحان»، فصل‌نامه مشرق موعود، سال دوم، ش7، پاییز 1387ش.
_ صدر، سید محمدباقر، سنّت‌های تاریخی در قرآن، ترجمه: سید جمال موسوی، قم، انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین، 1383ش.
_ انقلاب مهدی و پندارها، ترجمه: سید احمد علم الهدی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384ش.
_ صدری، جمشید، «‌انجام و غایت تاریخ در قرآن»، مجله مسکویه، پیش‌شمارۀ اول، زمستان 1384ش.
_ صدوق، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمه، تحقیق: علی‌اکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین، 1422ق.
_ قراملکی، احدفرامرز، اصول و فنون پژوهش در گستره دینپژوهی، قم، معاونت پژوهشی مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، چاپ دوم، 1385ش.
_ کارگر، رحیم، آینده جهان (دولت و سیاست در اندیشه مهدویت)، قم، مرکز تخصصی مهدویت، 1383ش.
_ کاستلز، مانوئل، عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ،ترجمه: احد عقیلیان؛ افشین خاکباز و حسن چاووشیان، تهران، طرح نو، 1380ش.
_ کلباسی‌اشتری، حسین، هزارهگرایی در سنّت مسیحی، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1389ش.
_ کوشکی، محمدصادق، «بازشناسی نقش حسینی و انتظار مهدوی در ایجاد به هویت انقلاب اسلامی»، مجموعه مقالات دومین کنگره سراسری عاشوراپژوهی عاشورا، انقلاب، انتظار، تهران، دانشگاه امام صادق، بی‌تا.
_ گروه نویسندگان، تمدن نوین اسلامی، قم، جامعه المصطفی العالمیه، 1391ش.
_ گروه نویسندگان، جستاری نظری در باب تمدن، قم،پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1386ش.
_ گروه نویسندگان، گونه‌شناسی اندیشه منجی موعود در ادیان، ویراستار علمی: علی موحدیان عطار، قم، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، 1388ش.
_ گیدنز، آنتونی، تجدّد و تشخص؛ جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه: موفقیان، تهران، نشر نی، 1388ش.
_ لک‌زایی، نجف، تحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصر، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، 1390ش.
_ لوکاس، هنری، تاریخ تمدن، ترجمه: عبدالحسین آذرنگ، تهران، نشر توس، بی‌تا.
_ معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1376ش.
_ میرباقری، سید محمدمهدی، ارکان فلسفه تاریخ شیعی و جایگاه ظهور در آن، قم، مؤسسه فرهنگی فجر ولایت، 1390ش _ الف.
_  «درآمدی برفلسفه تاریخ شیعه»، ماه‌نامه فرهنگ عمومی، سال اول، ش4، خرداد و تیر 1390ش _ ب.
_ میرمحمدی، سید ضیاءالدین و محسن الویری، «درآمدی بر چیستی تمدن اسلامی از دیدگاه مستشرقان»، فصل‌نامه تاریخ اسلام، ش50، تابستان 1391ش.
_ ونت، الکساندر، نظریه اجتماعی سیاست بین‌الملل، ترجمه: حمیرا مشیرزاده، تهران، دفترمطالعات سیاسی و بین‌الملل، 1384ش.
_ هانتینگتون، ساموئل، برخورد تمدن‌ها و بازسازی نظم جهانی، ترجمه: محمدعلی حمیدرفیعی، تهران، دفتر پژوهش‌های فرهنگی، 1387ش. نویسندگان: سیدعلیرضا واسعی . امیرمحسن عرفان فصلنامه مشرق موعود شماره 29 ادامه دارد...

95/02/23 :: 07:16





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 173]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن