تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):انسان بايد براى آخرتش از دنيا، براى مرگش از زندگى و براى پيرى‏اش از جوانى، توشه...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797090753




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مردی در قامت شرافت انسانیت


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:


مردی در قامت شرافت انسانیت فرهنگ > دین و اندیشه - روزنامه 19 دی قم نوشت:


حسن طاهری:  من نه آن مردی را که برخی کاسبان دین، فقط در روضه ها هزاران بار فرقش را می شکافند و با ذکرمعجزه های خیالی بر او ناله کنان می گِریند، و نه آن مردی را که تند خویان هر دو فرقه، دستمایه تفرّق و عامل دودستگی جهان اسلامش کرده اند و از یادش خون می جوشانند، و نه آن مردی را که خرافه پرستان، ولایتش را منبع توجیه و تسکین عذاب وجدان خویشتن از نامردی ها و شفاعت خود از عقوبت ناراستی ها می پندارند، و نه آن مردی که ظاهرپرستان، اظهار دوستی ظاهری اش را در هر اذان و زمین خوردنی، مایه نجات دو عالم از شیطان و دوزخ می پندارند، و نه آن مردی را که خنّاثان تفسیرگر کشکولی از دین، نامش را بهانه ریش و شارب و شُرب و شهود و رقص و سماع و بی نمازی و بی نیازی شان از عقل کرده اند، که با بند بند وجودم، مردی را شناختم که در سطر سطر و صفحه صفحه نهج البلاغه، تمام قامت، زنده و گویا و فریادگر و بیدارگر، ایستاده بود. مردی را شناختم که حنجره انسانیت و عدالت و صداقت و شجاعت و کیاست و محبت و معرفت را یک جا، داشت. مردی را یافتم که به موری و کودکی و ذره ای از کائنات ظلم نکرد و حقی را از احدی حتا برادرش ، نه به زور ستاند و نه با تبانی واگذار کرد. مردی را یافتم که به دهان هیچ کسی، نه به مصلحت و نه به احساس تکلیف و نه به هیچ بهانه ای، افسار و بند نبست. مردی را دیدم که بر کشتگان فتنه های زمانه خویش نیز، دردمندانه و پدرانه و بی هیچ حقد و کینه ای ، چون ابر بارید و گریست. مردی را دیدم که از بازماندگان براندازان و مخالفان خود، حتا اندک حق و حقوقی را نکاست و هیچ امتیاز اضافه ای بر مدافعان و پیروان خویش نیافزود. مردی را دیدم که سرداران و لشکریانش، چون کوه استوار و مستحکم از زهد و تقوا و شرمساری و ادب و حکمت بودند. مردی را دیدم که در اوج قدرت و سیطره اش بر رُبع مسکون جهان، همبازی یتیمان و بینوایان و کوخ نشینان و پابرهنگان بود. مردی را دیدم که هزینه آب و نان شب و روزش، به دسترنج کارگری از مردمان زیر دستش می ماند و هزارها برابر حقوق رعیتش، حواله و قبوض و حواشی نداشت. مردی را دیدم که قوّه عدلیّه اش آنچنان بود که دادخواست مرد یهودی را اقامه کرد و بر کُرسی قضا، خلیفه امپراطوری اسلام را با شهروند یهودی یکسان نشاند و سپر به شهروند رساند. مردی را دیدم که کارگزارش را نه برای اختلاس های نجومی، که فقط برای قبول دعوت یک نوکیسه بصری و نشستن بر پای سفره یک دلال سوداگر، چنان تهدیدی می کند، که مو را به تنش راست. مردی را یافتم که تیغ عدالتش ذوالفقار بود و یک طرف نداشت و چپ و راست را یک جا در هم می کوفت؛ حتا اگر دستبندی به خطا در دستان دخترش باشد. مردی را یافتم که فقط سجاده جایش نبود و از قنات و چاه و نخلستان گرفته تا صف مقدم جهاد و شهادت و دارالاماره و بازار و کوچه و محله، ردّی نورانی ازعدالت و محبتش روییده بود. مردی را دیدم که در اوج حماسه و تقدّس و نورانیّت و معنویّت، در دستی شمشیر و در دستی تیشه و بیل و دَلو، در تکثیر و تولید نهال در شهر پیامبر می کوشید، و هزاران هزار نخل و درخت را بر کویر خشک حجاز رویانید. مردی را دیدم که بدون هیچ دیدگاه مرز محور و نگاه فرقه ای و اندیشه متعصبی، طبیعت و انسان را فقط به فقط آیت و نشانه خداوند دید و مستحق تکریم و احترام و سرپرستی و رسیدگی. مردی را یافتم که پس از هزاران سال معجزه پایان ناپذیر وجودش، معطّر به کلمه مقدّس عدالت بود؛ معجزه ای برتر از هر معجزه چشم نواز و شگفت انگیز. مردی را یافتم به قامت هیمالیای انسانیت و شرف؛ به نام علی بن ابی طالب علیه السلام. /6262

کلید واژه ها: امام علی(ع) -




دوشنبه 7 تیر 1395 - 13:01:26





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 51]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن