تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از ق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797574736




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

تنها پسرم را تقدیم حضرت زینب(س) کردم


واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
تنها پسرم را تقدیم حضرت زینب(س) کردم
تنها پسرم را تقدیم حضرت زینب(س) کردم مادر شهید عباس آبیاری می‌گوید: در یک کلمه می گویم عباس جا پای حضرت عباس گذشت. عباس گونه زندگی کرد و رفت.


به گزارش فرهنگ نیوز، 21 دی ماه سال 94 تعدادی از جوانان مدافع حرم ایرانی در جریان عملیاتی علیه تروریست های تکفیری در سوریه به شهادت رسیدند. چند تن از این شهدا همچون شهید کریمی، عاصمیه، اینانلو و شهید آبیاری در یک منطقه در کنار هم آسمانی شدند اما پیکر مطهرشان به دلیل قرارگرفتن در تیررس دشمن در منطقه ماند. چند روز پیش که پیکر محمد آژند یکی از شهدای 21 دی ماه سال گذشته در سوریه به کشور بازگشت به فاصله کمی، روز چهارشنبه 2 تیرماه نیز پیکر شهید عباس آبیاری در معراج الشهدای تهران مورد استقبال خانواده و دوستانش قرار گرفت. عباس آبیاری در سن 24 سالگی در حالی که تنها 13 روز از سالگرد تولدش می گذشت به شهادت می رسد.

ماخوذ به حیا تر از عباس ندیدم

پدر شهید در مراسم دیدار با پیکر فرزندش که جز چند استخوان چیزی از او باقی نمانده است به خصوصیات پسر شهیدش اشاره می‌کند و می‌گوید: "عباس زمین تا آسمان با من یکی فرق داشت. ماخوذ به حیاتر از ایشان کسی را ندیده بودم نه اینکه بگویم پسر من است باادب‌تر از او کسی را ندیدم. اگر ساعت‌ها جایی می‌نشست فقط گوش می‌داد می‌گفت باید گوش کنم و یاد بگیرم برای اینکه جلوی بزرگترها اظهار نظر کنم زود است."

پدر از تلاش پسرش برای رفتن به سوریه می گوید: "دو سال بود می خواست برود، خیلی جاها باهم رفتیم اما قبول نمی‌کردند تا برج 8 امسال که در بسیج پرونده تشکیل داد با این حال نتوانست برود. برای اربعین به کربلا رفت، از کربلا تماس گرفت که می‌خواهم از همینجا به سوریه بروم هرچه گفتیم بیا قبول نکرد.

یک روز به اربعین مانده بود تماس گرفت  گفت هرچقدر تلاش کردم از اینجا نمی شود رفت. گفتم برگرد که باهم برویم آموزشگاه خودمان راه افتاده است و دارم دو روز حاضری تو را هم میزنم، بیا که برویم. نذر کرده بود تا وقتی که سوریه نرود آب خالص نخورد. چایی و شربت می‌خورد. به تهران برگشت. فردایش گفت میخواهم به مشهد بروم. شب دیدم مادرش کارتش را گرفته و اجازه رفتن نداده پرسیدم چرا؟ گفت می‌خواسته برود تا پاسپورت افغانستانی بگیرد."

"از آنجا که دان سه کونگ فو داشت، دان سه هاپکیدو کمربند مشکی داشت حکم‌های قهرمانی مختلف در ورزش های رزمی را کسب کرده بود و استاد مربی هاپکیدو بین المللی و داور بین المللی را از کره گرفته بود به راحتی دوره هایش را گذراند.

قرار بود باهم برویم ولی عباس را زودتر فرستادند. دو هفته بعد با من تماس گرفتند که برای رفتن مدارکتان را کامل کنید. نگو که عباس چند روزی است شهید شده. مدارک را بردم، ده روز بعد از طریق تلگرام و شبکه‌های اجتماعی خبردار شدیم که عباس به شهادت رسیده."

پدر به تنها وصیت پسرش که به خواهرانش گفته بود مراقب همدیگر باشند اشاره می کند و از رضایت قلبی خانواده برای اعزام عباس به سوریه اینطور روایت می‌کند: "می دانستیم جای بدی نمی رود. رفتیم محضر و رضایت محضری نوشتیم تا ضمیمه پرونده اش کند."

مادر شهید آبیاری در کنار تابوت پسر استوار و مقاوم ایستاده است و برگشت فرزندش را به دوستان عباس تبریک می گوید، گریه نمی کند چون اطمینان دارد که فرزندش زنده است و طبق گفته ی خداوند و نزد پروردگارش روزی میخورد. مادر عکس پسرش را در دست گرفته و رو به دوربینی که از تابوت فرزندش تصویربرداری می کند می گوید: "عباس هیچ وقت نگاهش به نامحرم نیوفتاد. کسی را مثل عباس چشم پاک تر ندیده بود" و روی صورت عباس که بر روی قاب عکس نقش بسته است دست می کشد و بار دیگر به او خوش آمد می گوید.

مادر در ادامه صحبت هایش بیان می‌کند: "حدود 1 ماه پیش جاویدالاثر بود الان هم همان است چون به عباس بعد شهادت موشک خورده و مثل علی اکبر(ع) اربا اربا شد مثل علی اکبر یک ذره از استخوانش، از خاکسترش را پیدا کردند و به ما برگردانند که زمان زیادی هم برای تشخیص دی ان ای گذاشتند تا نتیجه گرفتند."

عباس جا پای حضرت عباس گذاشت

"لحظه ای که رفت، هر لحظه ای که عشق رفتن داشت می‌گفت نباید بی بی را تنها بگذاریم باید برویم از حرم حریم بی بی دفاع کنیم عباس و عباس های من فدای بی بی زینب(س) شدند نذاشتند حرف امام روی زمین بماند که هر جا می بینید ظلمی به مظلوم می شود از مظلوم دفاع کند. عباس من جگر گوشه من تک پسرمن بریا دفاع از حرم رفت. بعد از 5 ماه و خورده ای برگشت. من راضی به برگشتش نبودم خودش دوست داشت و قسمتی از بدنش برگشت.

در یک کلمه می گویم عباس جا پای حضرت عباس گذشت. عباس گونه زندگی کرد و رفت. توصیه اش همیشه این بود که مراقب هم باشید در مقابل ظلم بایستید و نگذارید کسی به شما ظلم کند. از چادرتان محافظت کنید. با شهامت با غیرت زندگی کنید. عباس رزمی کار و استاد بود. یک استاد واقعی در ورزش و قهرمان اخلاقی بود."

تنها پسرم را تقدیم حضرت زینب(س) کردم

مادر شهید حالا توصیه ای هم به خانواده شهدایی دارد که فرزندشان مثل عباس جاویدلاثر بوده اند "من کمتر از آنم که به خانواده شهدا توصیه ای کنم. ما باید صبر داشته باشیم. عباس یک دانه بود ولی الان من 3 هزار پسر دارم. آقا محمد یکی از همین پسرهایم است و می داند من در این مدت برای عباس گریه نکردم و اگر اشکی از چشمانم آمد برای بی بی زینب(س) و ظلمی که در حق ایشان روا رفتف بود. الانم عباس آمد ولی حضرت زینب(س) خیلی سختی کشید، علی اکبرش، حسینش، عباسش، قاسمش، تک تک اهل بیتش جلوی چشمانش پر پر شدند پس حضرت زینب(س) چطور تحمل کرد. من یک فرزند داشتم و آن را تقدیم حضرت زینب کردم. اگر بخواهم خودم را جای حضرت زینب(س) بگذارم که نمی شود می فهمیم ما کاری نکردیم."

مادر از اینکه چطورعباس موضوع اعزام به سوریه را مطرح کرد می‌گوید: "خیلی راحت با ما صحبت کرد. گفت قبول نمی کنند برایم دعا کن و من تنها کاری که کردم دعا کردم. روزی که می خواست برود خیلی خوشحال بود. انگار بهشت را دیده بود. خیلی زود بود که شهید شد، شهادت مبارکش باشد."

منبع: دفاع پرس


95/4/6 - 09:22 - 2016-6-26 09:22:02





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[مشاهده در: www.farhangnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 14]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن