تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زِنا، شش پيامد دارد: سه در دنيا و سه در آخرت. سه پيامد دنيايى‏اش اين است كه: ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797990391




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زندگی مشترک اسلامی بر اساس سبک، نوع و دامنه زندگی اهل‌بیت(ع) است


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: احمد مبلغی عضو شورای دین پژوهان کشور:
زندگی مشترک اسلامی بر اساس سبک، نوع و دامنه زندگی اهل‌بیت(ع) است

کراپ‌شده - احمد مبلغی


شناسهٔ خبر: 3667123 - چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۹
دین و اندیشه > اندیشمندان

احمد مبلغی گفت: در تاریخ هیچگاه تفاوت مذهبی، منجر به تفکیک جغرافیایی نمی شد، یا عنوان اسلام و یا شیعه در مقابل هم تضعیف نمی شد، بلکه نوعی آمیختگی بوده است. به گزارش خبرگزاری مهر، احمد مبلغی، رئیس دانشگاه مذاهب اسلامی توجه به دو مؤلفه نوع و قلمرو زندگی را قبل از پرداختن به سبک زندگی بسیار با اهمیت دانسته و به تبیین منظور خود از نوع و قلمرو زندگی پرداخته. وی در ادامه به اصولی در رابطه با زندگی مشترک اسلامی اشاره کرد؛ که از نظر می گذرد؛ ضرورت توجه به موضوع زندگی زندگی برای شیعیان که اصلی ترین سرمایه فکری و فرهنگی آنها بعد از پیامبر(ص)، اهلبیت عصمت و طهارت(ع) هستند، موضوع مهمی است. مشکلاتی که امروزه در جهان مشاهده میشود، به نوع نگاه و ناهنجاریهای گوناگون در ساحت زندگی اجتماعی بر میگردد. بنابراین، تمرکز بر موضوع زندگی که مسئلهای کلان، گسترده و دارای ابعاد متفاوتی است، ضروری به نظر می رسد. سبک زندگی و تأثیرپذیری آن از نوع زندگی در ارتباط با موضوع زندگی، محورهای متعددی، از جمله: سبک زندگی، نوع زندگی که متفاوت با سبک زندگی استـ و دامنه زندگی، قابل بررسی و مطالعه است. پیش از عرضه سبک زندگی باید دو اقدام ضروری با نگاه بسیار دقیق علمی داشته باشیم: اول تعیین دامنه زندگی و بعد معرفی نوع زندگی و تا مادامی که اینها مشخص نشود، ورود در ترسیم سبک زندگی مضر است؛ یعنی سبک زندگی که بدون اجرای این دو مقدمه بنا شود، یا اصلاً قابلیت اجرا ندارد و یا ما را از اسلام دور میکند. تدوین اینها نیاز به یک کار متمرکز علمی دارد و باید دو تیم از متفکران با تخصصهای چندجانبه، به ویژه جنبههای دینی، با نگاه روشن و به دور از کلیگویی و انتزاعگرایی، دامنه و نوع زندگی را تعریف کنند. دراین صورت، عرضه سبک زندگی راحت است. نوع زندگی نوع زندگی دارای مؤلفه هایی است؛ مثل: مادی یا معنوی، و فردگرا یا اجتماعگرا بودن. نوع زندگی میتواند آمیزهای از دنیا و آخرت باشد و خود این نوع هم زیرنوعهایی دارد؛ مثلاً یک نوع آن، تفکیک اعتباری رابطه دنیا و آخرت بر اساس توزیع زمان است؛ یعنی یک بخش از زندگی را برای امور دنیا و بخشی را برای امور آخرت قرار دهیم. یک نوع دیگر این است که روح دینی را در سرتاسر زندگی مادی جاری کنیم. نوع دیگر میتواند این باشد که جنبه های کاملاً دنیایی روح را سمت و سوی دینی بدهیم؛ مثلاً انسان در دنیا شادی و زیبایی را دوست دارد؛ در این نوع زندگی میتوانیم این شادی در دنیا را دینی و خدایی کنیم. به هر حال ما ابتدا باید نوع زندگی را ترسیم کنیم. ترسیم نوع زندگی، کاری است که باید دقیق انجام شود؛ برای اینکار باید نظرهای علمای دین را دریافت کنیم و سپس متفکران، با پردازش علمی و تحلیل دینی این نظریهها، به نتیجه برسند. مشکل امروز ما این است که نتوانستیم نوع زندگی را برای نسل نو تعریف و مشخص کنیم؛ در نتیجه آنها رها شده و خودشان نوعی زندگی را انتخاب میکنند و قالب اجرایی و عملیاتی به آن میدهند؛ یعنی سبکهای خودمختاری که واحد، منسجم و منطبق بر دین نیستند را انتخاب می کنند. دامنه زندگی بعد از نوع زندگی، دامنه زندگی مطرح است. اصولاً دامنه به این معناست که زندگی را در چه محدوده و قلمروی باید بنا کرد. در این زمینه سه نظریه میتوانیم در نظر بگیریم: ۱. اینکه مثلاً ما که شیعه هستیم، دامنه زندگی را بر اساس حدود شیعه برپا کنیم.  ۲. اینکه چون اسلام، زندگی جمعی را برای امت اسلامی لحاظ کرده، دامنه زندگی را بر اساس زندگی همه اعضای امت اسلامی بنا کنیم. ۳. اینکه با پیروان ادیان و بالاتر از آن، با انسانها ارتباط داشته باشیم. سبک زندگی که با یک دامنه محدود مثلاً در حد شیعه تعریف شده باشد، نمیتواند حساسیتهای خاص جهان اسلام را در نظر بگیرد و حتی ممکن است ایجاد حساسیت کند. بعد از ترسیم دو محور نوع و دامنه یا قلمرو زندگی، باید اصول حاکم بر آن را که برگرفته از این دو محور است، استخراج کرد. اصولی که پیشنهاد میکنیم، در واقع ترجمان وضعیتهای فکری شده و تئوریزه شده مبتنی بر مطالعه ما درباره نوع و دامنه زندگی و برآمده از آنهاست. اصولی که از بحث نوع زندگی به دست می آید، برخی مادی و دنیایی، برخی معنوی و برخی هم آمیزه و تلفیقی از این دو است. اصولی هم که از دامنههای زندگی استخراج می شود، یک بخش به ارتباطات جامعه بزرگ بینالادیانی، بینالمذاهبی و بینالانسانی و بخشی هم به جامعههای محدودتر، مثلاً جامعه های بینالاقوامی ایرانی مربوط می شود. تلفیق اینها هم باید با یک انسجام فکری انجام شود که این انسجام فکری، به درک و نوع نگاه نظریهپرداز درباره اسلام و دنیا بستگی دارد. نسبت نوع و قلمرو اصولاً نسبت قلمرو با نوع، از یک طرف نسبت ساده ظرف و مظروف است و از طرفی رابطه جدلی و کنشگری هم دارند؛ یعنی هرکدام بر دیگری تأثیر می گذارند و میتوانند مبنایی برای گزینش دیگری باشند. انسانیت؛ وجه مشترک جوامع بشری اهلبیت(ع) متناسب با هر یک از این سه محور (سبک، نوع، دامنه) احادیث بسیاری را بیان فرمودهاند؛ امام زینالعابدین(ع) در ارتباط با موضوع دامنه زندگی می¬فرمایند: «انّما النّاس بالنّاس» [۱] یعنی قوام مردم به مردم است؛ ایشان نفرمودند قوام مسلمین به مسلمین است. ذهن انسان فعلی که بر اساس نگاههای تحولیافته در مسیر تاریخ بنا شده است، وقتی به دنبال تفسیر نص میرود، آن را از خاستگاه بیپیرایه فطری خویش خارج کرده و به گونهای معنا می¬کند که نهتنها قابل اجرا نیست، بلکه یک ناهنجاری ایجاد می¬کند. بر این اساس، از حیث روش باید روشی بیپیرایه «اوایل» را در تفسیر نصوص مدنظر داشته باشیم. باید توجه داشت که منظور از بیان «اوایل» از حیث بیپیرایگی است، نه از حیث سنن و آداب که در این صورت سلفیگری می¬شود که یک نگاه بهشدت جامدِ ظاهرگرایِ کالبدگراست، بدون آنکه به محتوا بنگرد. در همین راستا در کنار اصل دانستن این ظواهر، معتقد به توسعۀ آن به زمانهای دیگر است که حاصل آن جنگ با طبیعت انسانیت و فطرت است. طرح پیمانهایی در حمایت از مظلوم نیز نشاندهنده خاستگاه فطری بیپیرایه است. بر اساس روایت «انما الناس بالناس» و در اصل در نگاه اسلام، دامنه زندگی بر اساس حیطه و گستردگی دامنه جامعه انسانی معنا پیدا می¬کند، نه بر اساس گستردگی جامعه مذهبی و یا حتی دینی. البته این دامنه گسترده، تضادی با شکلگیری بعضی روابط ویژه بین مسلمان با مسلمان ندارد. این مطلب به این معنا نیست که اگر جامعه دینی تشکیل شد، روابط ویژه وجود نداشته باشد؛ البته نباید اصول اولیه و گستره دامنه همزیستی بر اساس انسان بما هو انسان فراموش شود. آسیبی که در اینجا وجود دارد این است که تعریف درستی از جامعه اسلامی یا شیعی نشده است. اصول جامعه مشترک اسلامی برای اداره یک جامعه اصولی وجود دارد که توجه به آنها ضروری به نظر میرسد: اصل اول: عدم انعکاس اختلافات فکری در زندگی و هم زیستی اجتماعی متأسفانه به طور معمول اختلاف فکری افراد در زندگی عادی انعکاس داشته و آن را دچار اختلال میکند. این آسیب بر سه اصل ذکر شده ـدامنه، نوع و سبک زندگیـ آثاری مخرب و منفی دارد. اگر میخواهیم این سه شاخص را در مسیر درست ـمسیر اهلبیت عصمت و طهارت(ع) هدایت کنیم، باید بین دو مقوله اختلاف فکری و موضوع زندگی تفکیک قائل شویم. اگر به سه قرن ابتدایی اسلام توجه کنید، خواهید دید بهخاطر وجدان بیپیرایۀ صدر اسلام، با وجود اختلافات فکری، آثار این اختلافات در زندگی عادی افراد مشاهده نمیشود؛ بنابراین، هیچگاه تفاوت مذهبی، منجر به تفکیک جغرافیایی نمیشد، یا عنوان اسلام و یا شیعه در مقابل هم تضعیف نمیشد، بلکه نوعی آمیختگی بوده است. البته گاهی بعضی شیعیان به دلایل خاص، ذهنیتهایی پیدا میکردند که اگر توسط ائمه اطهار(ع) مهار نمیشد، منجر به صفبندی و جدایی اجتماعی بین شیعه و سنی میشد که نمونههایی از این موارد در تاریخ دیده میشود.  اصل دوم: عدم تعرض مذهبی به مذهب دیگر در یک جامعه چندمذهبی مثل جامعه اسلامی، هیچ مذهبی نباید به جایگاه مذهب دیگر تعرض کرده و بکوشد جایگاه آن مذهب را تضعیف کند؛ در غیر این صورت تبعات آن علاوه بر مذهب مورد تعرض، دامان خود آن مذهب را نیز میگیرد. عرض و آبرو تنها مربوط به اشخاص نیست، بلکه گروههای اجتماعی را نیز دربر میگیرد. همه مذاهب بر حق نیستند، بلکه فقط یک مذهب بر حق است، اما این حرف به آن معنا نیست که فرد در هر مذهبی در پیشگاه خداوند مسئولیتی ندارد، بلکه باید فرد ببیند دلایل اتقان مذهبش چیست؛ که البته این امر بین او و خدای اوست. در این میان، جامعه نیز باید بکوشد اندیشهها را بهطور آزادانه عرضه کند. البته اگر کسی از جامعه اسلامی خارج شد و گفت من مسلمان نیستم، این فرد از مواهب جامعه اسلامی بیبهره است، ولی همین انسان حق زندگی دارد.  اصل سوم: عدالت و اخلاق در جامعه از نظر اسلام، جامعه بر اساس عدل و اخلاق استوار است، و مادامی که از انصاف_ نقطه برجسته حقوق و عدل _ و احسان_ نقطه اوجیافته اخلاق_ بیبهره باشد، امکان بقا و دوام ندارد. در یک جامعه بزرگ اسلامی با وجود کشورهای مختلف شیعه و سنی باید اخلاق را بازتعریف کنیم؛ اخلاق در اسلام بهشدت فردی شده، در حالیکه اخلاق اسلامی قبل از اینکه فردی باشد، اجتماعی است، بنابراین با مصداقهای اجتماعی نیاز به بازتعریف دارد. اصل چهارم: تغافل تغافل این است که ببینیم و خود را به ندیدن بزنیم. امام سجاد(ع) فرمود: «یک سوم زندگی، تغافل است».[۲] امام با این بیان اصالت را به تعایش داده است؛ چون تعایش میطلبد، که باید تغافل داشته باشید. اگر نادیده گرفته نشود یا به تعبیری مچگیری مذهبی باشد، تعایش صورت نمیگیرد. اصل پنجم: اصالت فرح یعنی اصل بر شادی است، نه اندوه. اصولاً آدمهای خوشحال، آدمهای نرمالی هستند و آدمهای غیرنرمال نمیتوانند حامل معنویت باشند. البته در اسلام، حزن با شادی مقرون و همراه است. خود معنویت الهی، یک نوع حزن ایجاد میکند. حزنی که با شادی همراه نباشد، افسردگی است. متأسفانه برخی افسردگیهای ناشی از زهدهای کاذب را به جامعه تزریق می کنند. پی نوشت ها: [۱] . ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول عن آل الرسول، ص ۲۷۸. [۲] . بحار، ج ۴۶، ص ۲۳۱ و ۲۳۲









این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن