واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: سهشنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۸:۴۳
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز فرزین پورمحبی قدیمترها برای کسب علم و دانش، کشور چین پیشنهاد می شد و البته عالم و آدم هم با جان و دل به آنجا می رفتند و عالم می شدند و خوش و خرم برمی گشتند سر اهل و عیال و زار و زندگیشان! اما بعدها بشر تنبل تر شد و گیر داد به دوری راه و بعد مسافت چین! حتی اختراع هواپیما هم نتوانست متقاعدش کند که برای دستیابی به علمی که خیلی بهتر از ثروت است باید به آنجا برود! به همین خاطر بشر تصمیم گرفت کشور نزدیک تری را برای این کار انتخاب کند. اینطور شد که کشور ژاپن به عنوان مهد علم و دانش و فناوری شناخته شد. اما باز بشر احساس کرد عطش علمی اش آنقدرها سیری ناپذیر نیست که بخواهد برای سیر شدنش تا آنجا هم برود! این بود که به شکل غافلگیرانه ای تصمیم گرفت جایگاه علم و دانش را از «کشور آفتاب تابان» به «شهر آفتاب» تغییر دهد. یعنی همین جاده ساوه خودمان! (توضیح ضروری: مبدا دوری و نزدیکی هم کشور ایران بود یعنی جایی که هم هنر فقط نزد آنها بود و هم هوش و فراست و کمالات و علم و دانش و...) خب؛ به سلامتی ... اما هر تغییر و تحولی هزینه خودش را هم دارد و هزینه جابهجایی فوق الذکر هم این بود که شهر آفتاب، آفتابش مثل کشور آفتاب تابان نمی تابید... که خوشبختانه بعدها این کمبود هم با سفر به سواحل آنتالیا و پاتایا و پوکت حل شد و تا دلتان بخواهد آفتاب مناطق فوق بر سر بنی بشر تابید! در عین حال، با چنین حرکتی هم ثابت شد که تابش آفتاب از ریزش علم کاملا جداست! حال باید منتظر شد و دید؛ آیا بشر بالاخره به مسافت فعلی رضایت می دهد و یا اینکه در سالهای آتی آن را هم تا سر کوچه اش نزدیک تر می کند. اما خبر خوب این است که فضای «شهر آفتاب» به گونه ای هست که بشود سفره ای پهن کرد و جوجه ای را به دور از هیاهوی شهری به سیخ زد و خورد. چون بشر به شدت معتقد است که «غذای جسم» دست کمی از «غذای روح» ندارد و اگر بتواند جایی را پیدا کند که هر دو را با هم ارائه دهند، دیگر نور علی نور است و از آن استقبال می کند. چون بعد از خوردن غذای جسم، خواندن کتابی (غذای روح) که باعث بیداری ملت هاست، برای کمک به خوابیدن معجزه می کند! به همین خاطر معمولا زمان بین صرف ناهار تا خوابیدن بشر را به عنوان سرانه مطالعه نامگذاری می کنند و با توجه به اینکه زمان به خواب رفتن هر کسی فرق می کند، دقیقا هم به همین دلیل، این آمار از 2 دقیقه تا 10 دقیقه متغیر است! با همه این احوالات باید منتظر استقبال پرشور کسانی شد که کتاب را می خرند و آن را نمی خوانند. تقصیر آنها هم نیست چون گویا ذات بشر همین است که تا کنون حتی آپشن های تشویقی مثل: «یک لحظه تفکر از هفتاد سال عبادت برتر است» نتوانسته آنها را به خواندن کتاب و غور و تفکر ترغیب کند! چون بشر به هر کاری تن می دهد الا تفکر! اما با توجه به اینکه گام اول خواندن کتاب را خرید آن می دانیم به همین خاطر همچنان به آینده امیدواریم تا وضعمان از اینی که هست آبرومندتر شود! یعنی خواندن کتاب های خاک خورده داخل کتابخانه ها! توصیه هم می شود کتاب را فقط و فقط بخرید و به کسی هم امانت ندهید چون کتابخانه من مملو است از کتاب هایی که از دیگران به امانت گرفته ام! توضیح ضروری: منظور از بشر، ایرانیان و آریایی ها نیستند و منظور همان بشر است. انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]