تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آفت دینداری حسد و خودبینی و فخر فروشی است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797667196




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

غواصي كه آب پيكرش را پس از 29 سال به كشور بازگرداند


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: خاطرات خانواده شهيد حجت الاسلام والمسلمين محمد شيخ شعاعي: غواصي كه آب پيكرش را پس از 29 سال به كشور بازگرداند تهران-ايرنا- پسرغواص شهيد حجت ‌الاسلام و‌المسلمين محمد شيخ شعاعي مي گويد: نمي دانستم پس از29 سال دوري وقتي با پدرم روبرو شوم چه حسي خواهم داشت! خيلي متحير وغمگين بودم، كوهي از اندوه در دلم لانه كرده بود، اما وقتي او را در آغوش گرفتم، تمام غمهايم پاك شد. ديگرهيچ چيز دنيوي برايم اهميت نداشت و ازهمان جا ارتباط حسي ميان ما شروع شد.


آمدنش شيرين بود. با ما حرف زد. به ما محبت كرد. از موقعي كه آمد، مشتاقانه به سمت معراج شهدا پر كشيديم. ازهمان زمان كه پيكر پدرم تفحص شد و ما اطلاع پيدا كرديم گويي خون تازه‌اي در رگ هاي ما جريان يافت كه ما را بيدار كرد. حجت الاسلام و‌المسلمين محمد شيخ شعاعي، غواصي شهيدي است كه در تاريخ 9 آذر 65 درعمليات كربلاي چهار به شهادت رسيد و پيكرمطهر وي را 29 سال بعد آب به كشور باز فرستاد و پيكراين شهيد همراه 175 غواص ديگر در ميهن تشييع شد.فرزند شهيد شيخ شعاعي در گفت وگو با ايرنا درباره پدرش چنين مي گويد: بابا را وقتي 16 ماهه بودم از دست دادم. اگرچه او در زندگي مان حضور فيزيكي ندارد اما حضور معنويش را حس مي‌كنم. او به ما دلگرمي مي‌دهد. در روايت هم داريم شهيد بعد ازشهادت حتي در تربيت بچه‌هايش نيز اثر دارد و اين طور نيست كه خانواده‌اش را رها كند. حسين شعاعي در وصف برخي خصوصيات پدر مي گويد: از زبان همرزمانش شنيدم كه او داراي چهار خصلت بارز اخلاص، تقوا، شجاعت و تواضع بوده است.وي خاطرات تشييع پدر شهيدش را چنين توصيف مي كند: قبل ازتشييع شناخت دقيقي از پدرم نداشتم. اما اتفاقات شيريني افتاد چرا كه توسل به او در مراسم‌ تشيع كه در قم برگزار شد خيلي جالب بود. پيكرمطهر پدر را پس از تشييع همچنان سه روز در قم نگه داشتند و يادم هست آن روزها نزديك به بيست مراسم بزرگداشت با حضور پيكر پدرم در مكان هاي مختلف از جمله حرم مطهر حضرت معصومه (س) جمكران، گلزار شهدا قم برگزار شد. قرار بود بعد از نمازجمعه و با برگزاري مراسم تشيع، پيكر پدرم در كرمان به مابقي شهدا بپيوندد. ** پدرم شب قبل از تشيع همراه ايتام بود شب قبل از تشيع خواهرم خواب ديد كه پدرهمراه ايتام است؛ به خود گفتيم مرام پدرمان يتيم ‌نوازي بوده است. با بهزيستي هماهنگ كرديم اما از ستاد معراج گفتند كه اصلاً وقت نيست و بايد بعد از تشييع فورا پيكر پدر را به كرمان ببرند.به نماينده ستاد معراج شهدا گفتم كه همه كارها به دست خود شهداست. واقعا پدرم هر جا خواست رفت هر كسي رو خواست وارد قضيه كرد. اين اتفاقات را حس كردم. بالاخره قبول كردند. بچه هاي يتيم درمسجد حضرت ابوالفضل (ع) دور پدرم حلقه زدند. برايشان صحبت كردم و گفتم پدرمن بعد از30 سال آمده و من هنوز او را نديده‌ام. خيلي دلم برايش تنگ شده بود. دوست داشته پيش شما بيايد. شما هم مثل باباي خودتان هر حرفي داريد به او بگوييد. واقعا لحظات عجيبي بود.حسين فرزند شهيد شعاعي مي گويد: اعتقاد دارم خدا در دل‌هاي شكسته و چشم‌هاي اشكبار يتيمان است. مراسم تشيع پدرم كه تمام شد پيكر بابا را به داخل صحن مسجد آوردند و روضه خواندند. با مامور ستاد سوار ماشين شديم و براي ناهار به سمت منزل رفتيم. وارد كوچه شديم. مشاهده كردم مادر به سمت ما مي‌آيد. در آمبولانس را كه باز كرديم گفت: مي‌دانستم آقا شيخ محمد بدون خدافظي نمي‌رود. گفتند نمي‌شود كه پيكر شهيد را داخل كوچه بگذاريم و من گفتم همه اين اتفاقات افتاد چون بابا مي‌خواست معرفتش را به ما نشان بدهد. پيكرمطهر پدر را با خواهرانم وسط اتاق گذاشتيم. لحظات قشنگي بود. دست نوازش بابا را حس مي‌كرديم. نماز و زيارت عاشورا خوانديم. بعد پيكر را با شور وحال خودمان داخل آمبولانس گذاشتيم كه خداحافظي كنند و بروند. قرار بود ما صبح آن روز به كرمان برويم. اما مشاهده كردم نماينده ستاد معراج با راننده آمبولانس صحبت مي‌كند. راننده مي‌گفت خانمش در مراسم تشييع نبوده دوست دارند با من بيايند اما براي برگشت از كرمان تنهاست. ما هم گفتيم انگار قسمت اين بوده است كه ما هم با شما بياييم. وقتي راننده آمبولانس خواست برود مأمور ستاد معراج گفت نمي‌شود من پيكر رو به شما بدهم ببريد. بايد دوباره پيكر را داخل منزل بياوريم. با شنيدن اين حرف بغضمان تركيد، بابا نمي‌تواند از خونه اش دل بكند. خيلي گريه كرديم. حس و حال عجيبي بود كه نمي توانم بيان كنم. احساس كرديم بابا مي گويد من دوستتان دارم من نبودم به شما محبت كنم ولي به يادتون هستم. كنارتون هستم. داخل آمديم. آماده شديم. دنبال آمبولانس به كرمان برويم. شور وحالي خيلي قشنگي بود. وي ادامه مي دهد: قسمت نبود در زندگي با بابا سفر برويم ولي در سفر كرمان هم ما را با خود برد. خيلي خوش گذشت. كنار بابا اصلاً غمگين نبوديم. بهترين سفر زندگي‌مان بود. دراين مدت هرچيزي از پدر شهيدمان خواستم به شكلي برايمان فراهم شد.امسال سه بارقسمت شد به كربلا برويم. همه اينها از لطف بابا شهيد محمد شيخ شعاعي مي‌دانم. حتي ديداري كه با حضرت آقا داشتيم. نرگس عامري همسرشهيد غواص نيزمي گويد: پيكراو پس از 29 سال گمنامي با دست بسته و با يك پلاك خالي آمد! آمد كه در ميثاق با رهبر معظم انقلاب بگويد‌ ما هستيم اگر چه با دست بسته. مي گويد: رجعت آقا شيخ محمد بركت بود. پيامش اين بود كه به كشور بازمي گرديم و مقابل دشمن ايستادگي مي‌كنيم حتي با يك پلاك. حتي با چند تا استخون، حتي با تابوت خالي. همان طور كه زمان جنگ نيزحرف امام راحل را زمين نگذاشتيم و پيرو ولايت فقيه بوديم. مي گويد: كسي كه شهيد مي‌شود با توجه به عظمتي كه در پيشگاه خداوند دارد بايد جايگاهش را پيدا ‌كند و آقا شيخ محمد قبل از آخرين اعزامش به من ‌گفت كه خوشا به سعادت كسي كه شهيد شود و پيكرش گمنام بماند. اجتمام**9136**1724



11/02/1395





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن