محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797864960
پیاده روی عمو عزت در بازار/ سلفی سپند امیرسلیمانی و علی مشهدی/ عکس دیده نشده محسن رضایی
واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: پیاده روی عمو عزت در بازار/ سلفی سپند امیرسلیمانی و علی مشهدی/ عکس دیده نشده محسن رضایی
به گزارش گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با گسترش فضای مجازی و وجود شبکه های اجتماعی فراوان، این روزها هنرمندان و ورزشکاران برای ارتباط تنگاتنگ با هوادارانشان از جزئیات زندگی خود و یا مسائل روز عکس گرفته و آن را به اشتراک می گذارند. بسته اینستاگردی امروز باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از پست های به روز شده هنرمندان و ورزشکاران را در اختیار شما کاربران قرار دهد.
مهدی رحمتی با انتشار ویدئویی نوشت:
خدا تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند، وقتی همه پشت کردند آغوش میگشاید،وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن!
همیشه خدا را برایتان آرزو میکنم ...
عزت الله ضرغامی نوشت: روپائی!
پیاده روی در محدوده‌ی بازار تهران؛ حتی اگر به قصد خرید هم نباشد؛ لذت بخش است. جنب و جوش مردم؛ به ویژه سر ظهر که هر کس ساندویچ به دست یه گوشهای نشسته و خریدهایش را ارزیابی می‌کند! روحیه بخش است. در بازار؛ زندگی جریان دارد.
چند روز قبل این فیلم را با موبایل‌ام گرفتم. پیرمردی که با هنر روپایی زدن نظر مردم را جلب می‌کرد تا لقمه نانی برای خانواده‌اش شود. ماشاءالله! تن و بدنش سلامت!
***پی نوشت***
کسب و کار و تجارت حلال به ویژه اگر بر مبنای تولید ملی باشد امری پسندیده؛ ضروری و مورد تأکید دین است. از مشکلات اساسی اقتصاد کشور؛ از بین رفتن روابط سالم تولید و عرضه‌ی کالاست.
متأسفانه تفکرات شبه سوسیالیستی و روشنفکرانه سالهای اول پیروزی انقلاب توانست خود را بر اقتصاد کشور تحمیل کرده و زمینه ساز شکل‌گیری اقتصاد رانتی و غیرشفاف شود که تا امروز نیز ادامه دارد.
رقابتهای ناسالم در عرصه اقتصاد، به ویژه نابرابری اطلاعاتی که در همه‌ی دولت‌ها به شکلی تکرار شده؛ انگیزه‌های مقدس جوانان را در این عرصه از بین برده است.
به نظر من یک مفهوم مهم از «آزادی» همین است که اگر مجموعه‌ای از جوانان علاقمند و باانگیزه بخواهند در عرصه‌های تولید و رونق کسب و کار وارد شوند؛ دولت توان «اعطای آزادی» برابر به آنها را دارد یا نه؟ و آیا می‌تواند امنیت آنان را تضمین کند؟ یا با هزار بهانه و سنگ اندازی آنان را منصرف می کند ؟
این حقیقت تلخ متأسفانه گریبان همه دولت‌ها و جریان‌های سیاسی و رسانه‌های وابسته به آنان را گرفته است و جز با همدلی ملی حل نمی‌شود.
دیروز یکی از سیاسیون خبر از فساد ۱۰۵ هزار میلیارد تومانی دولت می دهد . روزنامه های آن طرفی با آب و تاب آن را علیه دولت قبل تیتر یک می کنند . فردایش می گویند نه ! منظور او دولت فعلی است ! و دوباره روزنامه های این طرفی تیتر می کنند !! با ملت روپائی بازی نکنیم!!
این اجماع مرکب به ناکارآمدی و فساد در کشور، به مراتب از ارسال فیلم های سیاه به جشنواره های خارجی که دیروز گفتم مخرب تر است!!
پرویز پرستویی نوشت: سال‌ها پیش در دهکده‌ی کوچک دور افتاده‌ای،خانه‌ای به‌نام هزار آینه مشهور بود.یک سگ شاد کوچولویی متوجه این خانه شد
و تصمیم گرفت به تماشای آن‌جا برود. وقتی به آن‌جا رسید، پله‌ها را شادی‌کنان تا دم در بالا پرید. از دم در با گوشهای رو به بالا و دمش که با سرعت تکان می‌خورد نگاهی انداخت.
با تعجب بسیار دید که به هزار سگ شاد کوچولویی خیره مانده،که دمشان به سرعت دم خودش تکان می‌خورند.
سگ لبخندی زد و جوابش هزاران لبخند گرم و دوستانه بود. وقتی خانه را ترک می‌کرد، با خودش فکر کرد: «این خانه جای جالبی است. گاهی به این‌جا خواهم آمد». در همین دهکده، سگ دیگری که مانند سگ اول شاد نبود، تصمیم گرفت به این خانه سری بزند. آرام پله‌ها را بالا رفت و سرسنگین از دم در نگاه کرد.
وقتی دید هزار سگ با سردی به او خیره شده‌اند، غرغری به آنها کرد و برایش غیرمترقبه بود که هزار سگ در جواب به او غرغر می‌کنند. وقتی آن‌جا را ترک می‌کرد با خود فکر کرد: «چه جای وحشتناکی، دیگر به این خانه برنخواهم گشت».
به یاد داشته باش تو معنای هر رویدادی را تعیین می‌کنی!
مهراب قاسم خانی نوشت: از اونجايى که ميدونم خيلى ها حوصله ندارن که زوم کنن ببينن روى اين نامه چى نوشته، خلاصه اش رو بهتون ميگم. يه آقاى دکتر جوونى به اسم عليرضا صلحى که متوجه ميشه بيمار سالمندش توان پرداخت هزينه نسخه اش رو نداره و البته سواد خوندن هم نداره اين نامه رو به همراه نسخه به دست بيمارش ميده که داخل نامه از مسئول داروخانه خواهش کرده از اونجايى که قطعاً بيمار قدرت پرداخت نداره، بدون اين که متوجه بشه دارو ها رو در اختيارش قرار بدن و شماره تلفن خودش رو هم داده که باهاش تماس بگيرن که هزينه ها رو پرداخت کنه... قشنگ نبود؟
پ.ن : اين نامه رو که ديدم ياد يه سرى ماجرا هاى پارسال افتادم که بعضى ها توى فضاى مجازى يقه ميدريدن که همه دکتر ها دزد و جنايتکار هستن. کسايى که يادشون رفته بود بار ها سلامتيشون رو مديون همين دکتر ها هستن. کسايى که شايد هيچ وقت توى شغل خودشون کارى رو که اين آقاى دکتر ساکن تبريز انجام داده براى هيچ نيازمندى انجام ندادن
محمود واعظی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات نوشت: روز سه شنبه همایش ارتباطات و فناوری اطلاعات و تحقق اقتصاد مقاومتی با حضور خانواده وزارت ارتباطات آغاز شد. این فناوری و تحقق دولت الکترونیک می تواند بسترهای مهمی برای تحقق اقتصاد مقاومتی و دانش بنیان باشد که امیدوارم با تلاش همه همکاران بتوانیم از سطح شعاری بودن اقتصاد مقاومتی عبور کرده و به مرحله تحقق و عمل برسیم.
بهاره رهنما نوشت: بهار تو بهار
از خونه بريد بيرون، اينكه ديگه خرج نداره أنشالله تنتون سالم باشه، خدا بهارو براي تذكر دادن به ما آدما آفريده، بهار تمام طبيعت پر از نشانی های رويش دوباره و زندگی و زيباييه، فرصت گشتن تو طبيعت رو از دست ندين.
سپند امیرسلیمانی: يه روز سخت كارى با مرد هميشه بيدار صحنه ها على آقا مشهدى
اینستاگرام منتسب به محسن رضایی: مرحوم آیت‌الله طبسی نسبت به فرماندهان دفاع مقدس، عنایت ویژه‌ای داشتند به‌گونه‌ای که در دوران جنگ و پس‌ازآن، هر درخواست ازسوی فرماندهان را صمیمانه اجابت می‌کردند. به یاد دارم چند روز قبل از آغاز عملیات بدر در اسفندماه 1363، به‌اتفاق فرماندهان قرارگاه‌ها و لشگرها در سفری چندساعته، از جبهه‌ی جنوب عازم مشهد مقدس شدیم تا با استمداد از محضر امام رضا (ع)، عملیات را شروع کنیم. به مرحوم آیت‌الله واعظ طبسی اطلاع دادم، ایشان با آغوش باز استقبال کرده انصافاً در پذیرایی از فرماندهان، سنگ تمام گذاشتند.در جمع فرماندهان از عنایات حضرت رضا (ع) سخن گفته و درحالی‌که خود ایشان و جمع حاضر، منقلب شده بودند از آخرین کرامات حضرت رضا (ع) نمونه‌ای را بیان داشتند و سپس به دستور ایشان و بعد از شستشوی حرم، در فضایی آکنده از معنویت، حاضرین به زیارت حضرت رضا (ع) مشرف شدند.
خوب به خاطر دارم در آن تشرف به‌یادماندنی، سرداران شهید : مهدی باکری، حسین خرازی، احمد کاظمی، عباس کریمی، جعفر زاده و... حضور داشتند و شهید میثمی باحالت تضرع، زیارت حضرت رضا (ع) را برای جمع فرماندهان خواندند.
۲۴ فروردين ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 274]
-
گوناگون
پربازدیدترینها