محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797784661
هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند/همه چیز اقوام ایران گنج است/متاسفانه فضا پر از عداوت و حسد و کینه است
واضح آرشیو وب فارسی:دیارمیرزا: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده، درباره بهترین شعری که از میان اشعارش می تواند معرفی کند، با تواضع نامرسوم در این دوران معاصربه گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا هوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده، درباره بهترین شعری که از میان اشعارش می تواند معرفی کند، با تواضع نامرسوم در این دوران معاصر تاکید کرد: شعری که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام! امیر هوشنگ ابتهاج، متخلص به «ه. ا. سایه» اخیراً در حاشیه دیدار با شاعران و نویسندگان افغانستانی که برای برگزاری شب بخارا به ایران سفر کرده بودند، گفت و گویی داشته که در ویژه نامه نوروزی اعتماد منتشر شده است؛ گفت و گویی که حاوی حرف های تازه برجسته ترین شاعر زنده ایرانی است. استاد هوشنگ ابتهاج در این گفت وگو درباره سبک شعری، شاعر افغانستانی دوران معاصر، همراهی اش با گروهی از شاعران از جمله سیاوش کسرایی و دوران سپری شده گذشته و همچنین از اشعارش سخن به میان آورده است. گزیده های این گفت و گو را می خوانید. – (درباره چرایی طرفداران زیاد شعر ابتهاج در دیگر کشوهای فارسی زبان) شاید، چون یک مقدار از مصائی که ما داریم با این کشورها مشترک است. یعنی ما دردهای مشترک و آرزوهای مشترک داریم. آرزوهای بشری و انسانی، آرزوهای کلی که متعلق به همه جوامع است. به هر حال مشکلات و گرفتاری هایی که ما در ایران داریم حتماً در افغانستان هم هست، در تاجیکستان هم هست. به طور کلی در ممالک دیگر هم هست، منتها زبان در میان این کشورها که نام بردم مشترک است. خب تا حدی این همزبانی و دردها و آرزوهای مشترک باعث شکل گرفتن روابط می شود اما البته به صورت الهام و پیام غیبی این روابط محکم و مستمر نخواهد شد، مگر اینکه روابط ادبی و ارتباط به گونه ای باشد که کشورها از اتفاقات فرهنگی هم درست و حسابی خبر داشته باشند. – مجموعاً زبانی که این روزها شاعران افغانستان در پیش گرفته اند زبان محاوره ای امروز هست و در ایران هم عده ای از جوانان همین کار را می کنند. اگر بخشی از شعرشان به این زبان باشد، باعث توسعه دادن زبان می شود اما اگر همه شعر به این زبان باشد، در معرض خطر خواهد بود، برای انکه هنوز این زبان عامه و زبان محاوره ای تثبیت نشده و شاعران و نویسندگان فارسی زبان چه در ایران و افغانستان و هر جای دیگر نباید ارتباط خود را با سرچشمه های اصیل زبان فارسی قطع کنند. زبان کلاسیک ما به مرور تثبیت شده و با کمک گرفتن از زبان نواحی مختلف به این شکل درآمده است. خوشبختانه زبان ما توانسته با گذشت بیش از هزار سال خود را زنده نگه دارد. – همه چیز اقوام ایران گنج است؛ زبان شان، آداب و رسوم شان، داستان ها و فولکلورشان، موسیقی شان… اینها گنجینه های بشری است. بحث این نیست که شما تعصب داشته باشید که فقط در ایران این جریان است. فرض کنید در یک جزیره دورافتاده در اقیانوس آرام یک قبیله ای هست. اینها بخشی از گنجینه بشری هستند؛ عادات، زبان و همه کارهایشان. اینها وقتی از بین برود، یک چیزی از آدمیزاد و از تاریخ آدم کم شده است. تعصب ایرانی و آمریکایی بودن و… نیست. اما زمانه و امکانات به شکلی شده که اوضاع دگرگون شده است. – در ایران کمتر از صد سال پیش شروع به جمع آوری ترانه های محلی کردند، حتی آن موقع هم دیر بود و آنچه جمع شد همه این ترانه ها نبود. مثلاً مردم شیراز ترانه «مستم مستم» را با تنظیم روبیک گریگوریان می خوانند. ایشان این را برای یک ارکستر و دسته کر نوشته بودند، حتی دیگر شیرازی ها هم این ترانه قدیمی را با آن تنظیم گریگوریان می خوانند. یعنی یک شخصی رفته آن تصنیف را برداشته، به شیوه ای دیگر برای گروه کر نوشته، حالا همه ناچار شدند که این ترانه را به همین شکل غیرعادی بخوانند. در نتیجه این ترانه محلی و ملی ضربش عوض شده است. – راستش را بخواهید من شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی ما بماند. همه زبان ها در حال از بین رفتن هستند و انگلیسی دارد جایشان را می گیرد. زبان عمومی اینترنت انگلیسی است و شما بخواهی یا نخواهی باید با آن زبان کار کنید. همین حالا نگاه کنید که در زبان فارسی چقدر کلمه غیرفارسی مربوط به تکنولوژی داریم. خب ۱۰۰ سال دیگر خدا می داند چه می شود. چند نفر دیگر صد سال دیگر می توانند حافظ بخوانند؟ مرتضی کیوان، احمد شاملو، نیما یوشیج، سیاوش کسرایی و هوشنگ ابتهاج (ه.ا.سایه) – (درباره عبور زبان فارسی از زبان عربی) زبان هایی که پایه محکم دارند، می توانند این کار را بکنند، ولی این هجوم که الان داریم با آن فرق می کند. اولا باید مشخص کنم که من مخالف آمیخته شدن معقول زبان فارسی با دیگر زبان ها نیستم، چون اصلاً زبان خالص در هیچ جای دنیا ندارید. همین انگلیسی که در حال حاضر هست، مقداری کلمات فارسی هم در آن وجود دارد. حالا چقدر فرانسوی یا لاتین در آن است، بماند. مثلاً در زبان فارسی شما از «صبح» کلمه ای فارسی تر می شناسید؟ از «غم» فارسی و ایرانی تر کلمه می شناسید؟ اینها کلماتی هستند که از زبان دیگر آمده اند. شما می توانید بگویید پگاهتان خوش باد؟ به شما می خندند! راحت می گویید «صبح بخیر» هم صبح هم خیر عربی است. – (در پاسخ به معرفی برترین شعر از میان اشعار سایه) شعری که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام! باور کنید… راستش موقعیت فرق دارد. یک روز از شما می پرسند بهترین بیتی که از حافظ سراغ دارید کدام است؟ امروز یک چیزی می گویید فردا یک بیت دیگر را می گویید. برای خود من هم پیش آمده است. مثلاً روزی فکر کرده ام فلان بیت حافظ بهترین است، فردایش فکر کرده ام و بیت دیگری را انتخاب کرده ام. آن موضوع امروز است، فردا موضوع دیگری است. شما امروز از یکی از بچه هایتان دلخور هستین اما فردا هم او تا بگوید مثلاً بینی ام می خارد شما ناراحت می شوید. من نمی توانم یکی را انتخاب کنم، نمی دانم نمی شود گفت. واقعاً نمی دانم. – (درباره مجموعه منتخب اشعارش توسط دکتر شفیعی کدکنی) یک بار دکتر شفیعی آمد آلمان به من گفت: «سایه کتاب های خودت را داری؟» گفتم: «نه بعضی هایش را اینجا دارم، بعضی ها را در ایران دارم و بعضی ها را اصلاً ندارم!» واقعاً هم همین طوری بود. گفت: «من اشعارت را حفظ هستم. یک کاغذ و قلم به من بدهید.» از روی حافظه اسم شعرها را نوشت. وقتی آمدم تهران یک روز در خانه اش بودیم و آقای کیاییان هم آنجا بود. به من گفت «این منتخب را بده آقای کیاییان چاپ کند». بعد دیدم دستپاچه شده و می گوید من فلان شعر را از قلم انداختم. غزل «امشب به قصه من گوش می کنی» در انتخاب شفیعی نیست. بعد دستپاچه شده بود و می گفت چطور من این را از قلم انداختم. – من اگر سلیقه امروزم باشد، بیش از دو سوم شعرهایی که چاپ کردم دیگر چاپ نمی کنم. بعضی ها فکر می کنند من دارم شوخی می کنم یا خودم را لوس می کنم که مثلاً فلان شهر را می گذاشتم کنار، ولی من درجه بندی و دلایل فنی دارم. – (درباره سیاوش کسرایی و جمعی که برای او شعر می خواندند و سایه اظهارنظر می کرد) جمعی بودیم که هیچ به جمع های امروز شباهت نداشت. در یک جمله بگویم با همه گوناگونی که داشتیم برای هم می مردیم. سلیقه و شیوه شعرمان با هم فرق می کرد. باورهای اجتماعی مان با هم فرق داشت. سلیقه زندگی شخصی و رفتارمان با هم یکی نبود. طبیعی هم هست؛ بعضی ها هم به کلی متضاد و متخالف بودیم ولی هیچکدام اینها باعث نمی شد که از هم دور باشیم. – حتی به اعتبار پشتوانه دوستی که با هم داشتیم با شدت و بی رحمی از هم انتقاد می کردیم اما این باعث نمی شد قهر کنیم و دشمن همدیگر شویم. مثلاً من خاطرم هست شاملو شعری سروده بود برای واقعه ای که در تهران اتفاق افتاده… قطره های بلوغ از لمبرهای خیابان بالا می رفت… حالا فکر می کنم می بینم عجب فضایی داشتیم! با انتقادی که ما از او می کردیم، او حق داشت تفنگ بردارد و هم ما را بکشد؛ آنقدر که انتقادهای ما شدت داشت اما هرگز به دوستی ما صدمه نخورد. آن شعر شاملو در آن زمان برای روشنفکرها هم قابل فهم نبود. ما بحث می کردیم و می گفتیم آخر این شعر را برای چه کسی گفته ای؟! منظورم این است که به پشتوانه رفاقت توانستیم شدیدترین مخالفت را با هم داشته باشیم و بر عکس آن هم بود و او به من می گفت، چرا فلان شعر را اینگونه گفتی و این شیوه را پیاده کردی. آن فضا دیگر هرگز به وجود نیامد. حالا متاسفانه فضا پر از عداوت و حسد و کینه است.
پنجشنبه ، ۵فروردین۱۳۹۵
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دیارمیرزا]
[مشاهده در: www.diyarmirza.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 125]
صفحات پیشنهادی
هوشنگ ابتهاج: شک دارم تا صد سال دیگر زبان فارسی بماند
هوشنگ ابتهاج با یادآوری برخی خاطرات سال های سپری شده درباره بهترین شعری که از میان اشعارش می تواند معرفی کند با تواضع نامرسوم در این دوران معاصر تاکید کرد شعری که دلم می خواهد بگویم اما هنوز نگفته ام به گزارش خبرداغ به نقل از تابناک امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به ه ا سایه اخچرا ساعت ۸ و ۱۲ ثانیه سال تحویل میشود؟/همه چیز درباره اعتدال بهاری و تقویم شاهکار ایرانیها
چرا ساعت ۸ و ۱۲ ثانیه سال تحویل میشود همه چیز درباره اعتدال بهاری و تقویم شاهکار ایرانیها دانش > نجوم - امسال ساعت ۸ ۰۰ ۱۲ صبح روز یکشنبه اول فروردین سال تحویل میشود در تقویم ایرانی بر خلاف سال نوی بسیاری از کشورها شروع سال جدید یک مبنای کاملا علمی و نجومی داردروحانى: ملت «برجام دو» را در ٧ اسفند سال گذشته کلید زدند / در جامعه انقلابی ما نباید اثری از دروغ، اتهام، بدگم
پروردگارا شادی این روزها را مایه ماندگاری امیدمان کن و امیدمان را پشتیبان تدبیرمان ساز تا همه با هم ایران را از میان تنگناهایی که مایه رنج ملت و سختی معیشت مردم است برهانیم نواندیش رییس جمهوری در پیام نوروزی به مناسبت حلول سال ۱۳۹۵ هجری شمسی با تشریح بخشی از دستاوردهای بزرگ متلخ و شیرین فوتبال ایران در سال ۹۴ از زبان کفاشیان
تلخ و شیرین فوتبال ایران در سال ۹۴ از زبان کفاشیانتاریخ انتشار يکشنبه ۱ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۰ ۱۳ رئیس فدراسیون فوتبال گفت قهرمانی تیم فوتسال بانوان ایران در آسیا مهمترین اتفاق فوتبال کشور در سال ۹۴ بود به گزارش تسنیم علی کفاشیان در مورد شرایط فوتبال ایران در سال ۹۴ اظهار داشتاز هوشنگ ایرانی تا ژان کوکتو/ بهترین مجموعه شعرهای سال 94 از نگاه محمد آزرم==== ایام نوروز/ 1 فروردین
محمد آزرم –شاعر و منتقد ادبی- به درخواست گروه فرهنگی خبرگزاری آنا بهترین مجموعه شعرهایی که در سال 94 خوانده است را معرفی و خواندن آن ها را به علاقه مندان حوزه شعر پیشنهاد کرد محمد آزرم در گفت وگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره فعالیت ادبی و پژوهشی اش در سال 94 گفت کتاب خواندن منچرا زبانتان زرد میشود؟/همه چیز درباره یک علامت احتمالی
چرا زبانتان زرد میشود همه چیز درباره یک علامت احتمالیتاریخ انتشار دوشنبه ۲ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۱۶ ۲۰ ایرنا نوشت رنگ زبان در حالت عادی قرمز کم رنگ و صورتی است تغییر رنگ زبان می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد زردشدن زبان اغلب نشانه خطرناکی نیست ولی گاهی می تواند به دلیل یک مشمثل همه چیزهای دیگر:همین حالا، یهویی/ مزاحمت خبرنگارانی که انگار نباید باشند/ماجراهای رئیسی که نمی تواند جلسات
گیل نگاه پویا بازارگرد در آخرین جلسه شورای شهر رشت در سال ۹۴ بعد از چالشهای فراوان کلیات بودجه سال آینده به مبلغ ۸۵۰ میلیارد تومان تصویب شد البته با ذکر یک اما در جلسه فوق العاده امروز که مانند تمام جلسات دیگر شورای شهر چهارم رشت با حدود یک ساعت تاخیر آغاز شد اعضای شورا تاکیدملیپوش بوکس ایران: با همه مشکلات امید زیادی به کسب سهمیه المپیک دارم
سهشنبه ۳ فروردین ۱۳۹۵ - ۰۳ ۰۴ ملیپوش سنگینوزن بوکس ایران میگوید با وجود مشکلات مختلفی که در راه آماده سازی مشتزنان برای رقابتهای انتخابی المپیک وجود داشت اما امید زیادی به کسب سهمیه المپیک دارد مجید سپهوند در گفتوگو با ایسنا به وضعیت خود برای حضور در رقابتهای انتخابفدراسیون فوتبال ایران درخواست میزبانی جام جهانی فوتسال را داد
به گزارش ایسکانیوز نیمه دوم فروردین ماه سال آینده تیم ها باید برای پیشنهاد میزبانی در جام جهانی فوتسال به فیفا درخواست دهند و در همین زمینه علی کفاشیان به خبرنگار فارس گفت ما برای میزبانی جام جهانی فوتسال پیشنهاد خواهیم داد و باید ببینیم که شرایط در ادامه راه چگونه می شود 605دلنوشته نوروزی آیت الله هاشمی: سال 94، سال مردم ایران بود/ اگر آبرویی دارم از شماست
آیت الله هاشمی رفسنجانی در دلنوشته ای به مناسبت فرارسیدن نوروز 1395 خطاب به مردم ایران نوشت سال 94 سال شما بود که هم با برجام به دنیا گفتید در پی تعامل هستید و از جنگ گریزانید و هم با رأی خود نشان دادید که روحانیت بی مردم همچون پر کاهی حتی توان حفظ خود را هم نمی یابد به گزا-
گوناگون
پربازدیدترینها