تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797740233




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

هنر موسیقی : The Beatles


واضح آرشیو وب فارسی:پردیس گیم:

چهره ها : The Beatles "به قلم کسری کریمی اصل" آنها همه‌ی قوانین را شکستند و هنگامی که هیچکس باورشان نداشت از لیورپول طبقه‌ کارگر بیرون زدند و موجی در موسیقی پدید آوردند که دیگر در ادامه هیچگاه تکرار نشد. "هانتر دیویس-رولینگ استونز" به راحتی می‌توانید اسمش را داستان پریان بگذارید و یا آن را یک معجزه‌ی الهی بدانید، البته تقصیری هم ندارید چرا که داستان بیتل‌ها چه در شکل گیری و چه در ادامه اش هیچ کم و کسری نسبت به دراماتیک ترین فیلم‌های هالیوودی ندارد، داستانی که سال 1957 توسط چهار نوجوان از یک محله ی فقیرنشین در یک شهر بندری شروع شد و در آخر بعد حدود 13 سال با یک مصاحبه ی تلخ کمی آنسوتر در پایتخت موسیقی راک جهان یعنی شهر لندن به اتمام رسید، مصاحبه ای که مضمونش خبر از جدایی می داد، اما اکنون برای پرداختن به این جدایی زود است پس بیایید ابتدا، آغاز را با هم مرور کنیم. جان لنون رهبر گروه جمله معروفی دارد با این مضمون که که تا قبل از الویس هیچ چیز نبود، و واقعا هم هیچ چیز نبود، موسیقی پاپ آن دوران تا قبل از پریسلی خلاصه شده بود در مشتی از سیاهان که در کافه های نمور و تاریک جز و بلوز می زدند و مشتی از سفیدانی که با نوای انها به آرامی می رقصیدند. زخم جنگ جهانی ها هنوز کهنه نشده بود، فلاسفه و هنرمندان هم که همه دم از پوچی و اگزیستانسیالیسم می زدند، موج بازسازی اقتصاد نیمه ویران اروپا به دغدغه ی اصلی بدل گشته بود، و مردم هم که همه از دم محافظه کار. در این اوضاع و احوال است که الویس ظهور می کند و دست به کاری می زند که در بارها درباره‌اش گفته و نوشته شده، خلاصه آنکه می‌آید و تبدیل می شود به اولین بت برای اولین نسل از جوانان بعد از جنگ، جوانانی که تشنه‌ی یک موج نو و محرک بودند.

بیتل ها هم یکی از همین جوانان بودند، ابتدا جان لنون بود، شانزده ساله، آن وقت ها به قول خودش غرور جوانی مانع از این می شد که از عینک طبی معروفش را روی چشمان بگذارد، لنون شبی در سینما که آن زمان ها قبل از اکران هر فیلم پیش درآمدی بر اخبار جهان را به مخاطبان نشان می داد با الویس آشنا و سپس شیفته‌ی او می شود و در ادامه خود را به آب و آتش می زند که جا در پای او بگذارد. مادرش برای او گیتار دست دومی می خرد و چند آکورد ساده‌ای را هم که خود بلد است به او می آموزد و لنون شروع به نواختن می کند، نواختنی که طنینش تا به امروز از تاثیر گذارترین آواها در تاریخ موسیقی بوده، فراموش نکنید آن جمله ی راجر واترز از بیسیست پینک فلوید را که اگر بیتل ها نبودند ما هم نبودیم، بیایید جمله‌ی واترز را تعمیم دهیم، اگه بیتل ها نبودند خیلی های دیگر هم نبودند. جان لنون ابتدا چند گروه مختلف با همکلاسی هایش تشکیل می دهد، در یکی از اجراهایشان در جشن های محلی با پل مک کارتنی 15 ساله و چپ دست آشنا می شود، همین چپ دست بودن را ابتدا مورد تمسخر قرار می دهد، همان گونه که چپ دست ها را حتی تا به امروز هم مورد تمسخر قرار می دهند، خود مک کارتنی می گوید تا سال ها از ترس تمسخر به گیتارهای پدرش دست نمی زده تا این که پدر برایش گیتار مخصوص چپ دست ها را می خرد، خلاصه مک کارتنی برای لنون شروع به نواختن می کند و بعد از مدتی چنان دوستی و همکاری ای میانشان شکل می گیرد که در تاریخ به جرئت می توان گفت کم سابقه است. با وجود تمام این اوصاف و ذهن های خلاق نه مک کارتنی گیتاریست بود و نه لنون، صرفا می نواختند اما خلا یک نوازنده ی خوب باعث می شود که پل بعد از چندی جرج هریسون 15 ساله را به جان معرفی کند.
جرج هریسون خود می گوید که در اولین ملاقتشان در اتوبوس شهری، متوجه می شود گیتار لنون فقط 4 سیم داشته، و او خود نمی دانسته تعداد سیم های گیتار باید 6 عدد باشد. بعد از مدتی رینگو استار هم به عنوان درامر به آنان اضافه می شود و آنان وارد سفری در دنیای هنر و شگفتی می شوند که مقصدش از اوج بسیار فراتر بود. ابتدا از کلوپ شبانه‌ی کاورن شروع می کنند، بعد از مدتی به آلمان می روند و مراحل شکوفایی و تمایز گذاری خود را به طی می کنند تا این که در سال 1963 اولین آلبوم موسیقی خود به نام Please Please Me را با ده آهنگ به بازار عرضه می کنند.

این آلبوم اروپا در به سرعت در می نوردد و در صدر همه ی لیست ها قراار می گیرد و درست حدود یک ماه بعد از ترور جان اف کندی، دقیقا هنگامی که جامعه ی ماتم زده ی آمریکا تشنه ی شور و اشتیاقی تازه است در آمریکا منتشر می شود و بنگ! بیتل‌ها به سرعت اوج می گیرند، بزرگترین تورهای کنسرتی که تا آن دوران برگذار شده بود را برگذار می کنند، به ترتیب 6 آلبوم دیگر منتشر می کنند و در تک تک اینها خلاقیت و تنوع در عین کیفیت بالاویژگی اصلی است. هیچ کدام از 7 آلبوم اولیه آنها و در ادامه 6 آلبوم بعدی از از نظر تم و مضمون تکرار مکررات نیستند شاید خودشان این موضوع را بهتر توضیح داده باشند: "هر لحظه می خواهیم کاری متفاوت کنیم، ما زمانی کلاهی بامزه بر سرمان گذاشتیم و آن را برداشتیم و دنبال کلاهی دیگر برای خودمان گشتیم، چرا باید تکرار کرد و به عقب بازگشت؟ مانند این است که بخواهیم یک دست کت و شلوار طوسی را تا آخر عمر به تن کنیم، به جای اینکار ما هر لحظه یک پله پایمان را بالاتر می گذاشتیم و از این کار لذت می بردیم." "پل مک کارتنی" می دانید چرا موفق شدند؟ زیرا پیامشان بسیار ساده و قابل لمس بود و زندگی را با تمام سادگی و زیباییش در اشعارشان به تصویر کشیدند و آواهایی آفریدند که فراموش نشدنی است. بعد از برگذاری کنسرت‌ها بیتل‌ها به درجه ای از شهرت و محبوبیت می‌رسند که شاید تنها این جمله‌ی بحث برانگیز جان لنون که " ما از مسیح هم محبوب تر هستیم، و دیگر کسی نمی داند اول راک اند رول به وجود آمده یا مسیحیت" بتواند آن را توضیح دهد. جمله ای که در ادامه با واکنش گروه های مذهبی و تندرو همراه می شود، و مشکلات بسیاری برایشان پدید می آورد، و تلفیق این مشکلات و فشار کنسرت ها سبب می شود اعضا بعد از مدتی اعلام کنند که از این به بعد هیچ کنسرتی برگذار نخواهند کرد و اولویتشان تماما موسیقی خواهد بود، این آغازی می شود بر آلبوم های اکسپریمنتال و نوآورانه ای که هم اکنون در صدر لیست های معتبر مجلاتی همچون رولینگ استونر و ... جا خوش کرده اند.

نوع همکاری شان با هم بسیار جالب بود، پل مک کارتنی و جان لنون اعضای اصلی گروه با چنان خصوصیات متفاوتی از یکدیگر موفق به چنان کار گروهی ای در طی فعالیت هنری خود شدند که تضاد ها و تفاوت هایشان به مایه های رشد و خلاقیت برایشان بدل گشته بود. جان و پل هر دو استعداد و نبوغ کافی و نگاهی تازه به موسیقی داشتند اما با روش هایی مختلف، پل ترانه های دلچسبی مانند Yesterday می ساخت، اما جان فضاهای خیالی با روحی تهاجمی را ترجیح می داد.
و نباید از جرج هریسون گذشت، بیتل خاموشی که عرفان و موسیقی شرق را وارد فرهنگ گروه کرد و یکی از تاثیر گذار ترین گیتاریست های دوران خود بود. بیتل ها بعد از مدتی در سال 1970 از یک دیگر جدا شدند، برای این جدایی هزاران دلیل تراشیده شده، اما چیزی که مسلم است این است که اعضا به قدری از نظر هنری به نبوغ رسیده بودند که قرار گرفتند در زیر نام گروه باعث محدودیت هنری برایشان می شد. بعدها عده ای آنها را بزرگترین آهنگسازان عصر خود نامیدند، حتی از شوبرت بالاتر، و این برای این جوانان لیورپولی که لهجه ی دهاتی اشان را آن زمان تلویزیون های بریتانیا به اکراه پخش می کرد چیز جالبی نبود، آنها هیچ گاه سعی نکردند موسیقی خود را دارای ارزشی فوق العاده معرفی کنند، به قول مک کارتنی هدفشان تنها و تنها پیشرفت بود. جستجوی مفاهیم در میان ترانه هایشان را همیشه مسخره می کردند و هجو می کشیدند، لنون می گفت هیچ کدام از این ها شاهکار نیستند و ما خود به کارهای قبلی مان گوش نمی کنیم، همه به دنبال مفهومند در حالی که واقعا هیچ چیزی وجود ندارد و صرفا مقداری کلمات را روی هم هل داده ایم و رویشان صدا ریخته ایم، اما هیچ کس این را نمی پذیرد. همه می خواهند این ها برایشان مهم باشند. بیتل ها آمدند و رفتند، ولی تاثیرشان هنوز که هنوز است بعد ده ها سال در موسیقی به وضوح مشهود است. در طی فعالیتشان در دو فیلم سینمایی و یک پروژه ی تلویزیونی و یک انیمیشن هم بازی کردند، Hard days Night آنها که اتفاقا همزمان با همه ی کشور ها در ایران ما هم به اکران عمومی در آمد یکی از مهم ترین آثار و به نوعی سنگ بنای موزیک ویدئو سازی در عرصه ی هنر به شمار می آید.

چند سال پیش هارمونیکس هم برای گرامیداشت آنها نسخه ی ویژه ی بازی راکبند به نام The Beatles Rockband را برای کنسول های نسل هفت عرضه کرد، اثری که به جرات می توان آن را بهترین راکبند عرضه شده در تاریخ سری به حساب آورد.





26 بهمن 1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پردیس گیم]
[مشاهده در: www.pardisgame.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


علم و فناوری

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن