محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797821115
سرتیپ طوطیایی تشریح کرد وقتی افسر گارد جاویدان نقشه گروگانگیری خانواده سلطنتی را کشید
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: سرتیپ طوطیایی تشریح کرد
وقتی افسر گارد جاویدان نقشه گروگانگیری خانواده سلطنتی را کشید
در طرح گروگانگیری، پیشبینی شده بود تا در مکان مورد نظر فضایی شبیه به کاخ ایجاد گردد و همه اقدامات قبلا تمرین شود، از استقرار در کاخ تا پایان عملیات و حتی پیشبینی شده بود که تعدادی از این افسران در برنامه ملاقات به داخل کاخ برده شوند و مکان ها و محل های مورد نظر را از نزدیک ببینند.
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از مشرق؛ پیش از آغاز دهه پنجاه شمسی، نیروهای مذهبی کم توانستند در بدنه ارتش شاهنشاهی نفوذ کنند. هماهنگی و ایجاد کادرسازی مناسب برای از میان برداشتن استبداد پهلوی و ایجاد یک حکومت اسلامی از جمله اهداف این افراد بود. شخصیتهایی که در خانوادههای مذهبی پرورش یافته و بن مایه دینی در آنها قوت فراوانی داشت. ارتباط این افراد در بخش های مختلف ارتش رژیم پهلوی البته به صورت نامرئی باعث گردید تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی هیچ آسیبی به این گروه مبارز وارد نگردد.
اگر به یاد داشته باشید در گفتگوهایی که پیش از این در مشرق منتشر گردید به تفضیل در مورد «هسته های مقاومت» در ارتش شاهنشاهی بحثهای فراوانی منتشر گردیده است. این بار نیز بخش کوتاهی از گفتگو با امیرسرتیپ مصطفی طوطیایی که آن روزها ارتباط تنگاتنگی با انقلابیون داشت را برایتان منتشر مینماییم.
پیروی از خط مشی حضرت امام خمینی (ره) و انتخاب ایشان به عنوان مرجع تقلید پس از فوت مرحوم حضرت آیت الله حکیم موجب شده بود تا معتقد شوم که استقلال کشور و سپردن سرنوشت مملکت به دست مردم و رهایی از یوغ استعمار و استثمار مردم مسلمان و غیر مسلمان کشور جز با استقرار حکومت اسلامی میسر نخواهد شد و از آنجا که دریافته بودم که منشاء هدف رها و کج روی ها در کشور حاکمیت وقت است و فساد عمیق خانواده و طایفه پهلوی را هم از نزدیک مشاهده کرده بودم ابتدا به فکر ترور شاه که او را سر سلسله این حاکمیت بود، افتادم.
ترور شاه به وسیله افسران و تعدادی از پرسنل پاسدار به راحتی می توانست انجام شود و سریع الوصول بود، زیرا این امکان به دفعات مکرر برای هر یک از پرسنل فراهم میشد و شاید عمده اشکال در این اقدام زمان بسیار کوتاهی بود که تیرانداز در اختیار داشت. این اقدام حداکثر به اندازه زمان شلیک 1تا 3 گلوله زمان در اختیار داشت و در اکثر مواقع فقط به اندازه همان شکلیک اول فرصت بود. لذا تیرانداز باید از زبدگی و مهارت لازم برای اتمام کار با همان گلوله اول برخوردار میبود، یعنی تیرانداز باید روی یک گلوله برنامه ریزی میکرد.
همین انگیزه موجب شده بود تا هر روز تمرین تیراندازی انجام دهم. دو نفر درجه دار در گیلان تحت امر من بودند که یکی از آنها قهرمان تیراندازی با کلت و دیگری قهرمان تیراندازی با تیربار مسابقات سنتو بودند. نام تیرانداز کلت خاطرم نیست اما تیرانداز تیربار شخصی بود به نام گروهباندوم ترکمان، این شخص درجه دار بینظیری بود، اهل کنگاور، مومن، معتقد، مقید به انجام فرائض و مقلد حضرت امام و از اشخاصی بود که اگر طراحی را به مرحله اقدام میرساندم قطعا از او استفاده میکردم، این شخص بعد از پیروزی انقلاب به سپاه پاسداران پیوست و اطلاعی از او ندارم. تقریبا هر روز همراه با درجه دار، تیراندازی کلت تمرین میکردم.
طرح ترور را با دکتر حسن آیت و امیر سرتیپ آزاده محمدرضا رحیمی (در آن تاریخ ایشان سرگرد بود) به مطالعه و مشورت گذاشته بودم و آنها هم از موضوع مطلع بودند و میدانستند هر زمان نیاز باشد به این مهم اقدام خواهم کرد.
در بررسی های همه جانبه موضوع ترور مطالب زیادی مطرح بود و برای خود من مهمترین آنها مجوز مرجع تقلید برای این اقدام بود و به علت اعتمادی که به تدین این آقایان داشتم آن را به اینها محول کرده بودم. در این بررسیها موضوع چالش برانگیز بحران بعد از ترور بود و ساعتهای زیادی را به بحث در این مورد میپرداختیم و سوال عمده این بود که بعد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا امکان تغییر حکومت با ترور شاه پیش خواهد آمد؟ و صدها سوال از این دست.
ما به دنبال نظام اسلامی هستیم آیا با تغییر یک نفر امکان استقرار نظام اسلامی هست؟ با این بررس ها بود که آرام آرام موضوع ترور کمرنگ و کمرنگ تر شد و به جای آن به فکر تسخیر یکی از کاخ ها و ترجیحا کاخ نیاوران و گرفتن زنده و سالم اعضاء خانواده پهلوی افتادم. البته این فکر با مطالعه کودتاهای کشورهای غربی مخصوصا قیام عبدالناصر در مصر و کودتاهای نافرجام علیه سلطان حسن دوم پادشاه مراکش ایجاد شد.
نقاط ضعف و قوت، علل پیروزی و شکست کودتاها مورد بررسی قرار گرفت و همه را با شرایطی که من در آن بودم تطبیق داده و به این نتیجه رسیدم که با کمترین تلفات و کوتاهترین زمان ممکن بیشترین دستاورد را خواهیم داشت.
در آن زمان با 3 نفر از اعضای اصلی «سازمان مخفی بینام» در ارتباط بودم. البته منظور از این ارتباط، رابطه تشکیلاتی است والا با تعداد بیشتری مراوده و گفتگو داشتم. بدون اطلاع از وابستگی آنها به گروه.
آن سه نفر عبارت بودند از: سرگرد محمدرضا رحیمی، دکتر حسن آیت و سروان یوسف کلاهدوز.
پس از مدتی سرگرد رحیمی دستگیر شد، آنقدر به سکوت و مقاومت این مبارزه اطمینان داشتیم که هیچ گونه تغییری در برنامه هایمان پیش نیامد. تا جایی که به یاد دارم 11 ماه انفرادی به همراه شکنجه، نتوانست اراده این مرد بزرگ را بشکند. او پایدار میماند و مقاومت میکرد.
با این دستگیری طرح را با دو نفر دیگر به صورت مجزا در میان گذاشتم و این در شرایطی است که مطلع هم نیستم که کلاهدوز با آیت در تماس است. هر دو نفر اجمالا با طرح موافقت داشتند.
برای این اقدام به تعدادی حدود 100 نفر عضو جان بر کف احتیاج بود. علاوه بر نیاز به این تعداد افراد، به مکانی هم در بین مسیر لویزان تا نیاوران یعنی حدود منطقه ازگل احتیاج بود تا طرح به مرحله اجرا درآید.
قبلا در مورد دو دسته توضیح داده شده است که چه کمیت و کیفیتی دارند. دو دسته آماده هر روز با 4 دستگاه خودرو جیپ از پادگان خارج و به کاخ حمل و نقل می شوند. اجمال طرح به این صورت بود که این 4 دستگاه خودرو در مسیر راه به محلی که از قبل آماده شده بود وارد شوند و در زمان بسیار کوتاهی با نفراتی که از قبل در این مکان مستقر شده اند تعویض و نفرات جایگزین سلاح و تجهیزات دو دسته سازمانی را در اختیار بگیرند و با کامیون ها و جیپ از محل مورد نظر خارج و به طرف کاخ حرکت کنند. این مرحله باید به سرعت انجام میشد زیرا خروج از پادگان بوسیله بیسیم اطلاع داده میشد و زمان تقریب ورود به کاخ هم مشخص بود.
لذا زمان جابه جایی نفرات در این مرحله بسیار حائز اهمیت بود. به دلیل حساسیت بسیار بالای این اقدام از ابتدا تا انتها، طرح را مقید کرده بودیم به این که این نفرات همگی افسر ارتش باشند، زیرا هیچ گونه اشتباهی قابل جبران نبود. اولین اشتباه حتی در گفتگوها آخرین اشتباه هم بود. زیرا اغلب اتفاق میافتاد که پس از استقرار در کاخ این دستههای سربازی مورد بازدید افسران سرنگهبان هم قرار میگرفتند و این افسران اشخاصی بودند با درجه سرهنگی، با تجربه، باهوش و اغلب از افسران قدیمی گارد بودند و این خود از معضلات این اقدام بود. در این بازدیدها معمولا پرسنل مورد سوال و جواب هم قرار می گرفتند و لذا از هیچ غیر نظامی امکان استفاه نبود.
در طرح مذکور پیش بینی شده بود تا در مکان مورد نظر فضایی شبیه به کاخ ایجاد گردد و همه اقدامات قبلا تمرین شود، از استقرار در کاخ تا پایان عملیات، و حتی پیش بینی شده بود که تعدادی از این افسران در برنامه ملاقات به داخل کاخ برده شوند و مکان ها و محل های مورد نظر را از نزدیک ببینند.
لذا برای مرحله تمرین و تقسیم مسئولیتها به نقشه با کروکی کاخ ها احتیاج بود. به نقشه کاخ سعدآباد دسترسی پیدا کردم، یک نسخه آن را از کاخ خارج کردم و کپی آن را تهیه کردم. اما از کاخ نیاوران با «قدم شمار» بین ابنیه موجود در کاخ کروکی آن را تهیه کردم و تنها نقطه ابهام برایم راههای مخفی کاخ نیاوران بود. زیرا از یکی از افسران قدیمی شنیده بودم که کاخ نیاوران دارای راه مخفی است. بسیار تلاش کردم تا از کم و کیف آن مطلع گردم اما موفق نشدم. اما امیدوار بودم اگر وجود داشته باشد پیدا خواهم کرد.
موقعیت های کاخ نیاوران و کاخ سعدآباد مورد ارزیابی قرار گرفته بود و ترجیح داده شد که این اقدام در کاخ نیاوران انجام شود که یکی از علت های آن استفاده از زمستان و شب های بلند آن و هم چنین هوای نامساعد این ایام بود.
موقعیتی که برایم ایجاد شده بود برای اجرای طرح اشتغال کاخها و دستگیری خانواده پهلوی انگیزهای بود تا از دانشکده افسری تا دورترین پادگانهای ارتش و با استفاده از افسران شاخه نظامی «گروه بی نام» به دنبال جذب افسران مستعدی باشیم که انگیزه مذهبی و اعتقادی دارند و آماده فداکاری و جانبازی هستند هر چند حرکت عظیم و تاریخی ملت مسلمان ایران به رهبری قائد عظیم الشان حضرت امام خمینی گوی سبقت از ما و همه مبارزان راه استقلال و آزادی را ربودند و به اجرای آنچه که پیش بینی شده بود نائل نگشتیم، اما همین زمینه های فعالیت و تلاش موجب شد تا در طول مبارزه کمترین آسیب و زیان به مردم و کشور وارد گردد و ارتش به سرعت با انقلاب اسلامی همراه گردد و به محض اعلام بی طرفی فرماندهان ارشد، همبستگی بدنه ارتش با انقلاب اسلامی را در پی داشته باشد و بلافاصله در پشتیبانی آن قرار گیرد. و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی پرسنل مومن و معتقد به راه امام و مرتبط به این شاخه در کلیه پادگان ها و ارکان و اماکن مختلف ارتش در حفظ و نگهداری ارتش برای حفظ استقرار جمهوری اسلامی بکوشند و در طول سال های دفاع مقدس بجنگد و اغلب آن ها به فیض عظمای شهادت و جایگاه رفیع جانبازی نائل گردند. مطلب فوق مربوط به سایر رسانهها میباشد و خبرگزاری فارس صرفا آن را بازنشر کرده است. بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
94/11/21 - 14:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 5]
صفحات پیشنهادی
وقتی خانواده ها عوض می شوند؟!
دعواهای ارث و میراثی معرف حضور بسیاری از خانواده های ایرانی هست دعواهایی که بین خواهرها و برادرها تفرقه ایجاد کرده و گاه باعث می شود اولادی که در فاصله زمانی چند ساعت پا به عرصه وجود گذاشته اند از یکدیگر فرسنگ ها فاصله مکانی بگیرند و مایل نباشند که حالا حالاها چشمشان به جمال هم روقتی داس «روحانی» به بادیگارد می رسد!
بادیگارد و حاتمی کیا از بخش های اصلی جشنواره فجر حذف شدند با این همه حاتمی کیا جایزه خود را نه از روحانی و دار و دسته که از سردار معظم قاسم سلیمانی و خانواده شهدای حرم دریافت کرد سیاسی کاری در روز روشن خبرگزاری دانشجو انتظارها به سر رسید نامزدهای بخش های مختلف فجر سی و چهابالاخره کدام فیلم چرت میلاد را پاره میکند؟/ وقتی مستندها جور داستانیها را کشیدند
بالاخره کدام فیلم چرت میلاد را پاره میکند وقتی مستندها جور داستانیها را کشیدندبعد از دو روز مایوس کننده اهالی رسانه امروز در سومین روز جشنواره منتظر هستند تا بالاخره فیلمی به نمایش دربیاید که چرت آنها را در صندلیهای چرمی سالن بزرگ برج میلاد پاره کند و شاید دو فیلم اولی که دبرودت هوا پرواز سیمرغ را تاخیر انداخت/مشهد برای بادیگارد صف کشید
در نخستین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر مشهد برودت هوا پرواز سیمرغ را تاخیر انداخت مشهد برای بادیگارد صف کشید شناسهٔ خبر 3047746 - چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۸ ۴۳ استانها > خراسان رضوی مشهد- نخستین روز اکران فیلم های سیزدهمین جشنواره فیلم فجر مشهد با برودت هوا و صف های گرم تماشوقتی مستندها جور داستانیها را کشیدند
وقتی مستندها جور داستانیها را کشیدند بعد از دو روز مایوس کننده اهالی رسانه امروز در سومین روز جشنواره منتظر هستند تا بالاخره فیلمی به نمایش دربیاید که چرت آنها را در صندلیهای چرمی سالن بزرگ برج میلاد پاره کند و شاید دو فیلم اولی که در سودای سیمرغ حاضر هستند بتوانند این نقطه امنشستن هاشمی بر منبر مدح بزرگ خاندان خمینی نشان از نقشه ای شوم علیه این خانواده است
از روزی که آقای هاشمی رفسنجانی با علامه خواندن سید حسن خمینی بر منبر مدح بزرگ خاندان خمینی نشست گمان و ظنون مومنین متوجه نقشه ای شوم بر علیه خاندان خمینی شد به گزارش ناب نیوز حجت الاسلام محمد حسن عرب زاده در یادداشتی نوشت خانواده یکی از مبارک ترین و محبوب ترین ساختارهاوقتی دعوای کودکان به کتک کاری کشیده می شود!
کتک زدن یکی از مشکلات والدین در زمان درگیری کودکان بوده که در صورت عدم کنترل آن موجب تاثیرات منفی خواهد شد 55 آنلاین احدی عنوان کرد گاهی رفتارهای تهاجمی کودک و کتک زدن همسالانش در زمان پرخاش و عصبانیت یکی از رفتارهای نگران کننده برای والدین بوده زیرا ممکن است در این شرایط بهوقتی دعوای کودکان به کتک کاری کشیده میشود!
وقتی دعوای کودکان به کتک کاری کشیده میشود کتک زدن یکی از مشکلات والدین در زمان درگیری کودکان بوده که در صورت عدم کنترل آن موجب تاثیرات منفی خواهد شد فریبا احدی بیگلو روانشناس تربیتی در گفتگو با خبرنگار حوزه جوانان و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان عنوان کردیادداشتی فوق العاده از پرویز پرستویی؛؛ وقتی پرستویی خجال کشید
واژه تو را چنان محکم بکار برد که از درون خرد شدم رویش را برگرداند و رفت هر چه اصرار کردم قبول نکرد که بیشتر بگیرد بالاخره با وساطت دوستانم و با تقاضای آنان قبول کرد اما با اکراه وقتی که می رفت از پشت سر شبیه مردی بود با قامتی افراشته دستانی ورزیده شانه هایی فراخ گام هاییوقتی خلاقیت نویسنده سریال، ته کشید
اتفاقات دارد تکرار می شود بدون حتی تغییری در جزییات پسری در ابتدای داستان بنا به شرایط و دلایلی که در سریال گفته نمیشود بیست سال از عمرش را دور از مادرش زندگی می کند و با تلاش های خانواده کیمیا مادرش را پیدا می کند و به دروغ های پدرش پی می برد از این موضوع و دروغ های گفته شده ا-
گوناگون
پربازدیدترینها