محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1796974623
انقلابی که در خاطرات من هنوز زنده است
واضح آرشیو وب فارسی:صدای ایران: به گزارش صدای ایران به نقل از وبلاگ زاویه دید، دکتر محمدجواد غلامرضا کاشی در یادداشت اخیرش با عنوان «انقلابی که در خاطرات من هنوز زنده است» نوشت: انقلابی که تصویر می شود، با انقلابی که در خاطره های ماست، تفاوت های مهمی دارد. تلویزیون خاطره های مرا سرکوب می کند و من سال هاست هنگام تماشای تبلیغات تلویزیون، تلاش می کنم از سرکوب خاطراتم ممانعت کنم. در این زمینه تا حد اندکی موفقم. تلویزیون موفق تر است. او روایت خود را بر خاطرات من مستولی می کند. نسل بعد از من، با این تصویرها انقلاب را خواهد شناخت و ما با خاطراتمان، یکی یکی از میدان بیرون خواهیم رفت. می پرسم من کجا هستم؟ فقط پنج شش چهره مهمی که نماد قهرمان و ضد قهرمان در روایت تلویزیون هستند، از نزدیک نشان داده می شوند. بقیه در تصویرهای لانگ شات تلویزیون، ابرند، مات اند، در هم تنیده و سیاه اند، سر و صدا و فریادند. نقطه های رویت ناپذیر در انبوهی خیابان های شهرند. ذره های نادیدنی که اهمیت شان در اجتماع شان است. در کثرت و انبوهی شان. هیچ رنگ و تمایزی در میان آنان نیست. ابتکار و خلاقیتی ندارند. تصمیمی نمی گیرند. انرژی برق اند که چراغ هایی را روشن کرده و کسانی را به تدریج خشک و بی جان می کنند. انقلابی که در خاطرات من هنوز زنده است یکسال پیش از آنکه انقلاب آغاز شود، در یک حلقه دوستانه در یک محله فعال بودیم. از یک مسجد به مسجد دیگر می رفتیم چرا که روحانیون و پیش نمازهای مساجد با فعالیت های ما مخالف بودند. بیرون مان می کردند. در تصویر ذهنی ما، نسبتی میان روحانی بودن و سیاسی بودن نبود. اگرهم بود نسبتی معکوس داشت. بخش مهمی از جاذبه رهبران روحانی، در همین بداعت نهفته بود که ضمن اینکه روحانی اند، فعالیت سیاسی هم می کنند. برای ما همه چیز به محله و حلقه دانش آموزی و یکی دو چهره دانشجو ارتباط پیدا می کرد که ما را کوه می برند، برای ما حرف می زدند، مراسم و مجالس مشترکی داشتیم. ما در همین حلقه دوستانه، تصمیم می گرفتیم، و فعالیت های گسترده ای در سطح محله داشتیم. محلات دیگر هم بودند با حلقاتی مشابه با آنچه در محله ما می گذشت. فضای گرم اوایل انقلاب، فضایی پیچیده و تو در تو بود. چپ ها بودند، مذهبی ها بودند، ناسیونالیست ها و سوسیالیست ها بودند. فضای تجمعات ما، مملو از بحث و گفتگو و اختلاف نظر بود. با این همه یکدیگر را دوست داشتیم و از تفاوت های هم لذت می بردیم. تفاوت جاذبه خلق می کرد. من دانش آموز بودم اما تظاهرات جمعی ما گاه به دانشگاه می رسید. برای من که یک فعال مسجدی بودم، دیدن یک مارکسیست در دانشگاه تهران با سبیل های پرپشت و برآمده، احساس عجیبی ایجاد می کرد. فکر می کردم یکی از همان چهره های حرفه ای و اسطوره ای در میدان مبارزه را می بینم. از آنچه می کردیم، تصور یک انقلاب نداشتیم. ماه ها بعد وقتی شاه رفت، فهمیدیم انقلاب کرده ایم. بنابراین فضای ما معطوف به غایت مشخصی در میدان سیاست نبود. همه چیز مثل یک بازی هیجان انگیز پیش می رفت. ما اجتماع تحقیر شده و نادیده گرفته شده ای بودیم. در آن روزهای گرم، به همت و پشت گرمی یکدیگر، احساس شخصیت و اهمیت می کردیم. گویی در یک فانتزی شیرین، شهر و کشور و تاریخ را به ما سپرده اند. احساس قدرت می کردیم. به دیده احترام به هم نگاه می کردیم. نفس شرکت در یک جلسه، همه ما را به قهرمانان بزرگ تبدیل می کرد. آیت الله خمینی، برای ما اسطوره ای بزرگ بود. اما به ندرت تصویری از ایشان می دیدیم و هر از چندی اطلاعیه ای از ایشان می خواندیم. رهبران ما همان دانشجویان جوان و فعالی بودند که با ما گفتگو می کردند. اما آنها فرمانده ما نبودند. تنها گزارشی از فعالیت های ما می شنیدند و تایید مان می کردند. همین که یک دانشجوی دارای سابقه زندان، به دیده تایید به ما می نگریست، احساس می کردیم وارد تاریخ شده ایم و در شمار بزرگان و مبارزان نامدار جای گرفته ایم. جامعه ای که خود را بازیافته بود انقلاب این پائین زنده و فعال و موثر بود، آن بالا خبری نبود. هر چه بود این پائین بود که پر از نیرو و حیات و تنوع و زندگی بود. جامعه به معنای مدرن، خود را بازیافته بود. اگرچه هنوز وجهی فانتزی داشت. جامعه مدرن جامعه متکثر و شامل نیروهای فعال و متنوع است. گروه های مختلف اجتماعی که به دلایل گوناگون با یکدیگر سنخیت دارند، گردهم جمع می شوند احساس هویت جمعی می کنند و با تمایز یابی نسبت به گروه های دیگر از شخصیت و هویت اخلاقی جمع خود حراست می کنند. فضای آن روزها این چنین بود. جامعه خود را بازیافته بود اما هنوز سری نداشت. بیشتر ثقل پائین بود که هرم جامعه را سرپا نگه داشته بود. جامعه از پائین یعنی جامعه ای که خود را به میانجی تصویر و تبلیغات نمی بیند. جامعه همان است که در وهله نخست از مسیر تجربه عملی و عینی و خلاقانه افراد می گذرد. من با کوبیدن به در خانه همسایه برای صدا کردن هم کلاسی ام جامعه را تجربه می کردم. می خواستم برای همکاری در چسباندن یک اعلامیه، یا نوشتن یک شعار در شب با من بیاید و من اینچنین، خود را در جامعه می یافتم. تصویری که در میدان خلاقانه عمل از جامعه خلق می شود، با تمایز و تفاوت سر ستیز ندارد. به عکس تمایز زیبا به نظر می رسید. من ضمن همکاری با هم کلاسی متفاوت با خودم، تصویری فراخ تر از خود پیدا می کردم. اگر من کمتر متشرع بودم و او بیشتر، تقید بیشتر او، به من چیزی می افزود. اگر من مذهبی بودم و او مارکسیست، حساسیت های طبقاتی او، به حساسیت های مذهبی من افزوده می شد. رابطه تولید غنا می کرد. اساساً ثقل این پائین، و همه نیروی شورانگیز زندگی از همین تفاوت ها زاده می شد. تجربه انقلابی در خاطرات ما که کف خیابان بودیم، با هر مدعای بالا بودن سر ستیز داشت. دانشجویان سابقه داری که ما را تایید می کردند، از ما بالاتر نبودند. محترم بودند. قابل اعتماد بودند. تکیه گاه بودند. در فضای چنین تجربه ای، مهم ترین دلیل اتهام پلیس سرکوب گر، بالا ایستادنش بود. سرکوب کردن و باتوم زدنش، شغلش بود. تا زمانی که کسی را نکشته بود، کینه ای از او به دل نداشتیم. اما منتظر بودیم از مدعای بیرون و بالا ایستادنش دست بکشد. همین که اسلحه اش را کنار می گذاشت کنار ما می نشست، دوستش داشتیم. سخنرانی ها، بیانیه ها، و اطلاعیه های آیت الله خمینی گواهی بر این مدعاست که همه بر هم سبقت می گرفتند تا زبانی از سنخ این پایین انتخاب کنند. دستور نمی دادند، راه نشان نمی دادند، پیش از پیروزی کمتر تعیین هدف و غایت می کردند. به پایداری و مقاومت مردم اشاره می کردند و شاه و نیروی سرکوبگرش را تحقیر می کردند. آنها فقط به ما افتخار می کردند و همه نیروی خود را از همین افتخار کسب می کردند. جامعه خود را بازیافته بود، و کثرت خود را به حساب دارایی و ثروت خود می گذاشت و تولید نیرو و قدرت می کرد. آنچه تصویر با انقلاب می کند تصویر خاطرات ما را واژگون می کند تا واقعیت را تثبیت کند. تصویر همان کاری را می کند که نظام سیاسی در موقعیت تثبیت خود انجام می دهد. تصویر ما را در لانگ شات نشان می دهد، تا خطوط تمایزمان دیده نشود. ما با همه تفاوت هامان، یک چیز شدیم. یک انبوهه سیاه و مات که سر و صدا تولید می کردیم و خیابان ها را شلوغ. نمایندگان شیطان که رفتند لازم بود خیابان ها را خلوت کنیم تا ماشین ها رد شوند و ترافیک شهر باز شود. دیگر جای سر و صدای ما نبود. سر و صدا به دیگران تعلق داشت. بیش از همه به رادیو تلویزیون که از صبح تا شب، شلوغ کند. تلویزیون خود عهده دار ساختن تصویری ماندگار از انقلاب شد. لازم بود این تصویر به جای خاطرات زنده فعالان زنده بنشیند. لازم بود همه ما باور کنیم، یک نقطه سیاه و مات و نادیدنی در یک لانگ شات تصویری هستیم. این انقلاب ساخته شده در تصاویر، کلیشه ای شد تا هر وقت که لازم است دوباره تکرار شود. در روزهای خاص، رادیو و تلویزیون از مردم می خواهند که برخیزند و هر یک نقش خود به منزله یک نقطه مات و نادیدنی در یک لانگ شات بزرگ را ایفا کنند. انقلابی که در خاطرات ما زنده است، جامعه ای است که ثقل آن پائین است. انقلابی که در تصاویر ساخته شده، انقلابی است که ثقل آن بالاست. این پائین، همه ذرات آویزان اند. اشیاء اند که با کلمات و نام ها این سو و آن سو می روند. جامعه ای که خود را بازیافته، البته به خانه باز نمی گردد. جامعه بازیافته در دوران انقلاب، یک حیات فانتزیک داشت. حال باید برای تثبیت خود و تثبیت کثرت خود مداومت داشته باشد. زنج بکشد، در میدان های کثیر منازعه حاضر شود، تجربه عمیق پیدا کند و فانتزی را به واقعیت تبدیل کند. با واسطه همین جامعه حیات یافته است که هر چه بیشتر از دوران انقلاب فاصله می گیریم، سیاست بیشتر به یک بازی پیچیده تبدیل می شود و پیجیدگی اش هر روز دم افزون می شود. همه در این میدان باید بازی کنند. همه باید موقعیت خود را بازیابی کنند. برای تامین اراده خود، دست به ائتلاف های تازه بزنند. پس از هر نوبت بازی، همه تا حدی موفق و تا حدی شکست خورده اند. صحنه های انتخابات در جامعه ما، ازسرشت بازیگرانه سیاست در جامعه ما خبر می دهد. جامعه بازیافته، تا روز موعود بازیابی تام و تمام خویش، همه را مشغول می کند. هیج کس قادر نیست بیرون میدان پرتحرک بازی، جایگاه محکمی برای خود تدارک ببیند.
دوشنبه ، ۱۹بهمن۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: صدای ایران]
[مشاهده در: www.sedayiran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
روایت تصویری از بازاری که هنوز زنده است
سایت خبری تحلیلی اندیشه ها بازارهای سنتی هنوز در بسیاری از شهرهای ایران نقشی اساسی در مبادلات تجاری بازی می کنند و یکی از آخرین زنجیرهای اتصال ما با گذشته هستند علاوه بر بناهای تاریخی و زیبای بسیاری از بازارهای ایرانی هنوز بخشی از سنتی ترین اشکال فرهنگی را می توان در مراودات کارشد نظامی آجا منطقه اصفهان، یزد و چهارمحال و بختیاری: همیاری موثر ارتش با انقلابیون، از قاب خاطرات انقلاب پاک
ارشد نظامی آجا منطقه اصفهان یزد و چهارمحال و بختیاری همیاری موثر ارتش با انقلابیون از قاب خاطرات انقلاب پاک شدنی نیستسرتیپ جهادی ارسی گفت اعلام وفاداری ارتش به امام خمینی ره و همراهی با ملت ایران آن هم در شرایطی که این رژیم بیش از همیشه نیازمند همراهی آن بود شوک غیرمنتظره ویامین پور:بیماری روشن فکری هنوز زنده است
رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی امام خمینی ره به عنوان رهبر گفتمان استقلال طلب در دوران معاصر ایران بر اصل عزت تاکید کرده و در این زمین مقابل دو جریان شبه روشن فکری و جریان چپ قرار داشت به گزارش تابناک قم وحید یامین پور که در مبحث گفتمان های تاریخ معاصر ایران دانشگاه علوم قرآرونمایی از گنج سی و هفت ساله ی بانوی همدانی/ خاطرات انقلاب ارزنده ترین داشته ها
یکی از بانوان انقلابی همدان امروز از گنجی رونمایی کرد که شاید خیلی ها این روزها هرجایی را به دنبال آنها می گردند به گزارش شبنم ها به نقل از خبری تحلیلی طنین یاس استان همدان خانم سیده زهرا اردستانی زاده یکی از بانوان انقلابی همدان است که این روزها در راستای انجام رسالت انقلابی خوبیماری روشن فکری هنوز زنده است
رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی امام خمینی ره به عنوان رهبر گفتمان استقلال طلب در دوران معاصر ایران بر اصل عزت تاکید کرده و در این زمین مقابل دو جریان شبه روشن فکری و جریان چپ قرار داشت صراط وحید یامین پور که در مبحث گفتمان های تاریخ معاصر ایران دانشگاه علوم قرآنی قم سخن مبا قدرت جهنمی ساواک، فضای امنیتی شدیدی بر دانشگاه ها حاکم بود/ خاطرات راهپیمایی های میلیونی مردم ،شعارها وسرود
در دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایرانی جنبش دانشجویی نیز همپای همه آحاد ملت در به ثمر رسیدن انقلاب نقش مهمی را ایفا نمود و دانشجویان به عنوان قشر فرهیخته و روشنفکر جامعه در کنار ملت شریف ایران قرار گرفتند به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از چشم نیوز جنبش دانشجویی همپایفروزنده در همایش «عزت ملی»: امت اسلامی نمیگذارد خاطرات مجلس ششم تکرار شود/ مجلس و خبرگان جای فتنهگ
فروزنده در همایش عزت ملی امت اسلامی نمیگذارد خاطرات مجلس ششم تکرار شود مجلس و خبرگان جای فتنهگران نیستسخنگوی جمعیت ایثارگران با بیان اینکه امت اسلامی اجازه نخواهد داد خاطرات مجلس ششم تکرار شود گفت کسانی که فتنه را ایجاد کردند لیاقت ندارند به مجلس بروند به گزارش خبرنگار گرواسنودن :بن لادن رهبر القاعده هنوز زنده است
ادوارد اسنودن کارمند سابق سیا مدعی شد اسامه بن لادن رهبر القاعده زنده است و در مجمع الجزایر باهاماس زندگی می کند به گزارش روی خط رسانه های خبرگزاری برنا به نقل از مهر ادوارد اسنودن کارمند سابق سازمان جاسوسی آمریکا که از وی با عنوان افشاگر اسناد ویکی لیکس یاد می شود مدخاطرات یک بانوی مبارز انقلابی
چهارشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰ ۴۰ یک بانوی فعال انقلابی گفت امروز دستاوردهای موجود در کشور ثمرهی تلاش و مجاهدتهایی است که مردم انجام دادند و بانوان نیز نقش موثری در پیروزی انقلاب داشتند قدسیه فیاضی یک فعال انقلابی در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه قزومروری بر خاطرات زنان انقلابی زنجان
سهشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹ ۴۲ نگاهش را از نگاهم میدزدد پا به پا میشود و روی صندلی مینشیند چادرش را روی سرش جابهجا میکند و نفس عمیقی میکشد میگوید پسرم تو راهه گفت توی ترافیک گیر کرده و تا چند دقیقه دیگه میرسه آخه اون روز ابوالفضل تو بغلم بود که رفتیم راهپیمایی به گزار-
گوناگون
پربازدیدترینها