واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: یکشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۹
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز فرزین پورمحبی با توجه به اوضاع سینمای ایران، بسته پیشنهادی ما این است که سینما را از لیست هنرهای هفتگانه درآوریم و به لیست عجایب هفتگانه اضافه کنیم. (خودمان میدانیم که در چنین شرایطی، تعداد هنرها شش تا میشوند و تعداد عجایب هشت تا ... خب بشوند. فدای سرمان!) اما اگر با این تحریف فرهنگی حال نمیکنید پیشنهاد بعدی ما این است که از هزارتوی هفتمین هنر، عجایب هفتگانه را یکی یکی دربیاوریم. عنوانش هم میشود عجایب هفتگانه هنر هفتم. به شرح ذیل: اولین عجایب: عقیده سینماییها: بعد از کار در معدن، بازیگری سختترین شغل است. عقیده عموم: ایرانیان ملتی راحتطلب و تا حدودی تنبل و از زیر کار دررو هستند. مشاهدات: بعد از یک فراخوان کوچولو برای بازی در یک فیلم درجه «ه»! قد استادیوم آزادی، درخواست برای بازیگری در آن فیلم ارسال میشود. نتیجهگیری عجیب: در سینما تنبلترین آدمها حاضرند سختترین کارهای دنیا را با جان و دل انجام دهند! دومین عجایب: عقیده سینماییها: بازیگری تخصص است و نیاز به سالها تمرین و کسب تجربه و رفتن به کلاسهای آموزشی دارد. عقیده عموم: بازیگری فقط استعداد است و هر کس بامزه باشد میتواند بازیگر شود. مشاهدات: اگر دو نفر، یکی دارای تحصیلات بازیگری و دیگری دارای استعداد و تجربه بازیگری باشند. آن کسی میتواند در فیلم بازی کند که یا مانتویش کوتاهتر است و یا ماشینش درازتر! نتیجهگیری عجیب: بازیگری جزو معدود تجربیات و تخصصهایی است که نیاز به تجربه، تخصص، استعداد و تحصیلات ندارد! سومین عجایب: عقیده سینماییها: سینما محیط پاک و خوبی دارد. عقیده عموم: سینما محیط پاک و خوبی ندارد. مشاهدات: سینماییها دوست ندارند عزیزانشان در سینما فعالیت کنند و مردم دوست دارند خود و عزیزانشان در سینما فعالیت کنند. نتیجهگیری عجیب: فعالیت در محیط پاک به صلاح عزیزانمان نیست و بالعکس، فعالیت در محیط ناپاک برایشان مفید است! چهارمین عجایب : عقیده سینماییها: کپی غیرقانونی فیلم یعنی بریدن سر تهیهکننده و حرام است. عقیده عموم: بریدن غیرشرعی سر گوسفند حرام است. مشاهدات: مردم فیلم ها را کپی و با لذت آنها را تماشا می کنند اما لب به گوشت با ذبح غیرشرعی نمیزنند. نتیجه گیری عجیب: حرام داریم تا حرام! به طور کلی دنگ و فنگ بریدن سر تهیهکننده از بریدن سر گوسفند کمتر است. پنجمین عجایب: عقیده سینماییها: شهرت خوب نیست چون مردم مسئله دارند و به حریم شخصی هنرمندان سرک میکشند. باید عینک آفتابی زد تا از دستشان راحت شد. عقیده عموم: شهرت خوب است اما این سینماییها هستند که زندگی شخصی و خانوادگی شان مسئلهدار هست. آنها با عینک آفتابی برای ما کلاس میگذارند. مشاهدات: سینماییها عاشق شهرت و محبوبیت در میان مردمند و مردم هم عاشق سینماییها هستند. نتیجه گیری عجیب: می شود عاشق چیزهایی شد که یا مسئلهدارند و یا دل خوشی از آنها نداریم! ششمین عجایب: عقیده سینماییها: سینما جایگاه هنر است و سینمای خشن، تجاری و جنسی به سینمای بدنه مربوط میشود. عقیده عموم: فیلم باید اخلاقی باشد و حرفی برای گفتن داشته باشد. رومیانی که با دیدن صحنههای خشن نبرد گلادیاتورها یا صحنههای مبتذل لذت میبردند، مریض بودند. مشاهدات: مردم به دیدن فیلمهای هنری و اخلاقی و پرمغز نمیروند. سینماییها برای فروش فیلمهایشان از صحنههای مبتذل و خشن استفاده میکنند. چون فیلمهایی که صحنههای کشتار را طبیعی و قابل باور نشان میدهد برای مردم لذتبخش است و میفروشد! نتیجهگیری عجیب: هیچکس نمیداند با خودش چند چند است! هفتمین عجایب: عقیده سینماییها: در «سینماها» باید به تاریکی تن داد و سکوت اختیار کرد و فیلم دید. عقیده عموم: «در سینماها» نباید ساکت نشست. باید به احترام قهرمانان فیلم که به تاریکیها تن نمیدهند ایستاد و برایشان سوت و کف زد. مشاهدات: همه ترجیح میدهند برای داشتن یک زندگی آرام، هم سکوت اختیار کنند و هم به تاریکیها تن دهند و اگر قرار بر ایستادگی است فقط در صف سینما بایستند. نتیجهگیری عجیب: حق گرفتنی است اما فقط برای قهرمانان فیلمها! نتیجهگیری کلی: سینما قبل از آنکه هنر هفتم باشد جزو عجایب هفتگانه است... انتهای پیام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]