تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خوش اخلاقى در بين مردم زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797005595




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زهد و ساده‌زیستی و نقش آن در رشد فردی و اجتماعی - بخش دوم و پایانی تحصیل عزت نفس از آثار ساده زیستی است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: زهد و ساده‌زیستی و نقش آن در رشد فردی و اجتماعی - بخش دوم و پایانی
تحصیل عزت نفس از آثار ساده زیستی است
زهد و ساده زیستی یکی از ارزشمندترین فضایل اخلاقی است که اهمیت آن در آیات و روایات به روشنی مشهود است.

خبرگزاری فارس: تحصیل عزت نفس از آثار ساده زیستی است



  3. شناخت عیوب دنیا انسان های ساده زیست، به دلیل اینکه دارای حب و علاقۀ افراطی به دنیا نیستند، با نگاهی دقیق، عیب ها، پستی و بلندی های عبور از دنیا را شناخته و به راحتی مسیر هدایت به رشد را طی کرده و به موفقیت دست می یابند. در قرآن کریم علاقه مندی به دنیا - که دقیقاً در مقابل زهدورزی نسبت به دنیاست - را عامل زیبا شدن عیوب و زشتی ها دانسته است. به عبارت دیگر، برای اهل دنیا، عیوب آن، اصلاً عیب و زشتی به شمار نمی آید. چنانچه می فرماید: زَیَّنَّا لهُمْ أَعْمَالَهُم ... (نمل: 24)؛ بَلْ سَوَّلَتْ لَکُمْ أَنفُسُکُمْ أَمْرًا ... (یوسف: 18) و ... وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُم ... (نمل: 24). علّامه مصباح بر این باور است که این تعبیرات گوناگون حاکی از آن است که گرایش و علاقۀ به دنیا موجب می گردد که دنیا و رفتار دنیوی انسان در نظر او زیبا جلوه کند و هر چه این علاقه بیشتر شود، دنیا و حتی عیب های آن در نظر انسان زیباتر می گردد؛ چراکه عاشق عیب و زشتی های معشوق را نمی بیند (مصباح، 1384، ج 1، ص 218). در روایات هم آمده است که، حُبُّکَ لِلشَّیْءِ یُعْمِی وَ یُصِمُّ (صدوق، 1414ق، ج 4، ص 380)؛ چیزی را که دوست داری تو را کور و کر می کند. اما راه برون رفت از این ضایعه بزرگ، یعنی علاقه به دنیا و رسیدن به شناخت دقیق عیوب دنیا در کلام معصومان‰ به زیبایی شرح داده شده است. چنانچه امام علی علیه السلام می فرمایند: ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا یُبَصِّرْکَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا وَ لَا تَغْفُلْ فَلَسْتَ بِمَغْفُولٍ عَنْکَ (نهج البلاغه، 1379، ح 391)؛ در دنیا زاهد و آزاده باش تا خداوند چشم تو را نسبت به عیوب آن بینا سازد و غافل مباش که مراقب تو هستند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می فرمایند: وَ مَنْ زَهِدَ فی الدُّنیا ... وَ بَصَّرَهُ عیوبَ الدُّنْیا (کلینی، 1365، ج 2، ص 128؛ حرعاملی، 1385، ج 15، ص 241)؛ هرکسی که در دنیا زاهد باشد، خداوند چشم او را نسبت به عیوب دنیا بینا می سازد. آری زهد و ساده زیستی موجب می شود که انسان عیوب دنیا را بشناسد و زمانی که شناخت نسبت به بدی ها و عیوب دنیا پیدا شود، مسلم است که انسان از عیوب آن پرهیز می کند. شناخت عیوب دنیا به نوعی موجب رشد انسان هم می گردد. این رشد عبارت است از: موفقیت در حرکت در سایۀ معرفت نسبت به دنیا با این تحلیل که شناخت حقیقت دنیا و آگاهی از مضرّات آن موجب عدم دلبستگی انسان به دنیاست؛ زیرا زمانی که زشتی های دنیا آشکار شد انسان فطرتاً و ذاتاً به دنبال آن نخواهد رفت، مگر اینکه عواملی در میان باشد که اجباراً به سمت آن بدی ها برود. ولی به طور طبیعی از زشتی های آشکار شده دنیا پرهیز خواهد کرد که این پرهیز از بدی ها، موجب موفقیت و کام یابی او در در زمینه های مختلف زندگی خواهد شد. 4. تحصیل عزت نفس یکی از آثار ساده زیستی، تحصیل شخصیت و عزت نفس است. هر انسانی سعی می کند آن را به هر نحوی به دست آورد. اگر زهد و ساده زیستی الگوی زندگی قرار بگیرد، چشم داشت به مردم و مال دیگران، که موجب ذلت انسان است، رو به کاهش می رود. چنین فردی همواره در محضر خداوند و در نظر دیگران عزیز، سرافراز و پایدار در مصائب خواهد بود و به صبر جمیلی به واسطه این عزتمندی دست خواهد یافت. قرآن کریم رفاه طلبی، زیاده خواهی در نعمت ها و نداشتن روحیه ساده زیستی بنی اسرائیل را عامل خوار شدن آنان می داند. بنابر نظر مفسران، خداوند متعال این مهر ذلت را به خاطر رفاه طلبی آنها بر آنان زده است. چنانچه می فرماید: اى موسى! هرگز حاضر نیستیم به یک نوع غذا اکتفاء کنیم! از خداى خود بخواه که از آنچه زمین مىرویاند، از سبزیجات و خیار و سیر و عدس و پیازش، براى ما فراهم سازد... و (مهر) ذلت و نیاز، بر پیشانى آنها زده شد (بقره: 61). در تفسیر نور ذیل آیه آمده است: رفاهطلبى، زمینه ذلت و خوارى است (قرائتی، 1383، ج 1، ص 125). در تفسیر روشن علت ذلت چنین آمده است: این ذلت و مسکنت براى بنى اسرائیل، در اثر تمایلات مادى و تعلقات دنیوى و عدم توجه به مقام معنوى الهى بود (مصطفوی، 1380، ج 1، ص 315). در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله، روی آوردن به دنیا و بزرگ شمردن دنیا، نشأت گرفته از نداشتن روحیه زهد و ساده زیستی است، موجب خواری و برداشتن عظمت اسلام از آنان برشمرده است. چنانچه فرمود: إذا عَظَّمَت امَّتِیَ الدُّنیا نُزِعَت مِنها هَیبَه الإِسلامِ (ابن فراس، بی تا، ج 1، ص 75)؛ هرگاه امّت من دنیا را بزرگ شمرد، خدا هیبت اسلام را از آنان برگیرد. از سوی دیگر، می توان ساده زیستی را عامل تحصیل عزت نفس دانست و آن اینکه، کسانی که به زندگی تجملاتی روی می آورند، ترس از دست دادن آن، موجب ضعف اراده آنها می شود، به طوری که برای حفظ آن به هر کاری دست زده و شخصیت عزتمند خود را در معرض رفتارهای ناشایست خوارکننده قرار می دهند. چنانچه در آیه فوق بیان شد، رفاه طلبی بنی اسرائیل موجب شد که در برابر پیامبر عظیم الشأن به درخواست های جزئی دنیوی خوارکننده روی آورند. در حالی که عزتمندی حاصل از ساده زیستی، منجر به قاطعیت در اراده و تصمیم گیری می شود. سؤالی که مطرح است اینکه عزت نفس حاصل زهد و ساده زیستی، چه نقشی در رشد انسان می تواند داشته باشد؟ در پاسخ باید گفت: این عزت نفس موجب استواری، استحکام و شجاعتی می شود که انسان را در سخت ترین شرایط زندگی و در برابر هجمه های دشمن از تزلزل جسمی و روحی نجات می دهد و مانند کوه استوار می کند. در واقع، عزت نفس موجب رشد اقتدار و صلابت انسان می گردد، به طوری که گوهر ناب انسانیت اش را به چیزهای مادی نمی فروشد و با صلابت درخواست مبنی بر انجام کار ناشایست را رد نموده، مرتکب آن نمی شود. حضرت علی علیه السلام در این رابطه فرمودند: مَنْ کَرُمَتْ عَلَیْهِ نَفْسُهُ هانَتْ عَلَیْهِ شَهَوَاتُهُ (نهج البلاغه، 1379، ح 449)؛ کسی که دارای عزت و کرامت نفس باشد تمایلات شهوانی اش در نظر او خوار مىآید. همچنین ایشان در بیانی صریح تر می فرمایند: مَنْ زَهِدَ هانَتْ عَلَیْهِ الْمِحَنُ (تمیمی آمدی، 1366، ص277)؛ کسی که زهد داشته باشد برای او محنت ها و آزمایش ها سهل می گردد. و در روایتی دیگر آمده است: وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا هانَتْ عَلَیْهِ الْمُصِیبَات (کلینی، 1365، ج 2، ص 50). بنابراین، اگر افراد جامعه، دارای روحیۀ زهد و ساده زیستی باشند، محیط سالم جامعه بهترین بستر رشد و تعالی انسان ها خواهد شد و میزان بسیاری از فسادها مانند رشوه خواری و مفاسد اقتصادی، که در بیشتر موارد ناشی از بی عزتی انسان هاست، کاهش می یابد. 5. دوست داشتن مؤمنان خداوند متعال در قرآن کریم به حبّ داشتن نصارا و پیروان مسیح علیه السلام نسبت به مؤمنان اشاره نموده، وجود علم، زهد و عبادت و عدم استکبار را سه نشانه مسلّم این دوستی بیان می کند. چنانچه می فرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَه لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّه لِلَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ قالُوا إِنَّا نَصاری ذلِکَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّیسِینَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا یَسْتَکْبِرُونَ (مائده: 82)؛ آری! نصارا کسانی هستند که حق را پذیرفتند و نسبت به مؤمنین حب ورزیدند که راز حقیقی و اساسی آن در زهد ورزیدن و ترک دنیاست. در تفسیر نمونه رهباناً به معنای تارک دنیا آمده و همین عدم دلبستگی به دنیا و ترک آن را راز حق پذیری و دوست داشتن مؤمنان دانسته اند (مکارم شیرازی و دیگران، 1362، ج 5، ص 56). دوست داشتن مؤمنان، که حاصل از زهد ورزی است، تدریجاً انسان را به سوی رفتارها و ویژگی های مؤمنان سوق می دهد و بستر مناسب برای رشد، تزکیه و پیوستن به صفات مؤمنان فراهم می شود. برای نمونه، فرض کنید شما غذایی دارید که می خواهید آن را پس از مدتی استفاده نمایید. بنابراین، آن را در یخچال قرار می دهید که فاسد نشود تا بعد آن را مصرف کنید، انسان زاهد همچون میل به آخرت دارد و می خواهد پس از زندگی در دنیا با جسم و روحی سالم وارد آخرت شود و از آن استفاده نماید، با دوست داشتن مؤمنان خودش را در فضایی پاک و عاری از بدی ها قرار می دهد. البته این دوست داشتن مؤمنان، علاوه بر حفظ انسان از فساد، موجب رشد و بالندگی او نیز می شود. می توان آن را به عنوان رشد هدایتی در نظر گرفت؛ یعنی انسان زاهد با دوست داشتن مؤمنان نسبت به راه زندگی اش شناخت ویژه ای می یابد که با توجه به آن شناخت می تواند مسیر هدایت الهی را طی کند. 6. علم و هدایت ساده زیستی انسان را به سوی کمال هدایت می کند و به او علم و آگاهی عطا می نماید. ابن ابی الدّنیا و بیهقی نقل کرده اند که روزی پیامبر به اصحاب خود فرمود: آیا در میان شما کسی هست که بخواهد خداوند علم بدون تعلم و هدایت بدون واسطه به او عنایت کند؟ آیا در میان شما کسی هست که خواهان آن باشد که کوری و تاریکی از او رخت بر بندد و بصیرت و روشنایی برایش حاصل شود؟ بدانید هرکس در دنیا زهد و ساده زیستی داشته باشد و آرزوی خویش را در آن کوتاه سازد، خداوند به او علم بدون تعلم و هدایت بدون واسطه عنایت می کند (ابن فراس، بی تا، ج 1، ص 131). حضرت علی علیه السلام نیز فرمود: کَسْبُ الْعِلْمِ التَّزَهُّدُ فِی الدُّنْیَا (تمیمی آمدی، 1366، ص 63)؛ علم به دست آوردن، زهد ورزیدن است. همچنین از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله نقل شده که فرمودند: مَنْ زَهِدَ فِیهَا فَقَصَّرَ فِیهَا أَمَلَهُ أَعْطَاهُ اللَّهُ عِلْماً بِغَیْرِ تَعَلُّمٍ وَ هُدًى بِغَیْرِ هِدَایَه وَ أَذْهَبَ عَنْهُ الْعَمَى وَ جَعَلَهُ بَصِیراً (مجلسی، 1404ق، ج 74، ص 165)؛ هر که در دنیا زهد پیشه کند و آرزوهایش را در آن کوتاه کند، خداى متعال به او علم بىتعلّم و هدایت بىواسطه عنایت کند و و کورىاش را برطرف سازد و او را بینا کند. مطابق این روایات، علم بدون تعلّم و هدایت بدون واسطه، یکی از آثار زهد و ساده زیستی است که ممکن است با سال ها تلاش به دست نیاید. با این تحلیل که اگر انسان به دنبال مادیات و کسب مقامات دنیوی نرود، از اوقات فراغت بسیار بیشتری برای کسب علم و تفکر در وجود و هستی خود پیدا کرده و راحت تر می تواند به هدایت و رستگاری خود بیندیشد و راه راستین رشد و سعادت را ترسیم و طی نماید. دلشاد تهرانی در تحلیل این روایت می گوید: در حقیقت به سبب زهد، پردهها کنار مىرود و علم به معارف حقّه الهیه و کشف حقایق جلوه مىکند. آنچه مانع و حجاب دریافت حقیقت است، دنیاست و چون این مانع اصلى رفع گردد، حقیقت عریان مىشود (دلشاد تهرانی، 1385، ج 1، ص 258). پرسش اساسی که در اینجا مطرح می شود این است که مقصود روایت از علم و هدایت، چه نوع علم و چه نوع هدایتی است؟ آیا مراد علم فیزیک، علم ریاضی و یا علوم دیگری است؟ مطالعه روایات نشان می دهد که حقیقت علم حاصل از زهدورزی، همان نور الهی است که خداوند به انسان عطا می کند؛ نوری که انسان را از ظلمت ها خارج می کند. چنانچه امام صادق علیه السلام می فرمایند: علم [حقیقى] با زیادى آموختن حاصل نمىشود، بلکه علم همان نورى است که خداوند در قلب هر کس که اراده هدایت او کند، جاى دهد، پس آن گاه که خواهان علم شدى، ابتدا باید در درون خویش خواهان حقیقت بندگى شوى (طبرسی، 1385، ص 326). همچنین این علم برترین هدایت است. چنانچه در روایتی آمده است: الْعِلْمُ أَفْضَلُ هِدَایَه (تمیمی آمدی، 1366، ص 63). بنابراین، مقصود از علم، نوری است از جانب خداوند که موجب برترین هدایت انسان می شود نه علمی که نور نباشد و نقشی در هدایت انسان نداشته باشد. علت اینکه علم خدادای را نور نامیده اند، به این دلیل است که همان طور که نور راهنمای انسان در راه رفتن است تا اینکه بتواند صحیح حرکت کند و به بیراهه نرود و دچار آسیب و مشکلات نشود، علم خدادای هم نور است؛ به این جهت که راه هدایت و سعادت را به انسان نشان می دهد و سره را از ناسره مشخص می کند. چنین شخصی در هر موقعیتی باشد، نور الهی او را به سر منزل مقصود می رساند که این تعبیر، دقیقاً حقیقت رشد به معنای راهیابی به مقصد، هدایت، صلاح و خیر است. زمانی که این امر در جامعه نهادینه شود، جامعه به یک شعور و فهم قابل تحسین دست می یابد که روز به روز به پیشرفت آن کمک می کند. 7. رویش حکمت و بصیرت نتیجه شناخت بسیار عمیق نسبت به دنیا، که حاصل زهد و ساده زیستی است، ترک زشتی ها و گناهان و انجام عمل صالح است که به تدریج موجب رویش حکمت و بصیرت می شود و زمینۀ رشد اندیشه پاک را در دل انسان فراهم می کند و تصمیم ها و جهت گیری های انسان براساس حکمت و بصیرت انجام می گیرد. چنانچه حضرت علی علیه السلام می فرمایند: مَعَ الزُّهْدِ تُثْمِرُ الحِکْمَه (تمیمی آمدی، 1366، ص 277)؛ حکمت و معرفت در پرتو زهد به ثمر می نشیند.  همچنین فرمود: ازْهَدْ فِی الدُّنْیَا یُبَصِّرْکَ اللَّهُ عَوْرَاتِهَا (نهج البلاغه، 1379، ح 391)؛ در دنیا زهد پیشه کن تا خداوند تو را به عیبهاى آن بینا کند. رسول خدا صلی الله علیه و اله به یاران خود چنین فرمود: هیچ بنده ای در دنیا زهد را پیشه خود نسازد، جز آنکه خدا حکمت را در قلب وی جای دهد و او را نسبت به عیوب دنیا بینا سازد (مجلسی، 1404ق، ج 74، ص 83). همچنین فرمودند: هرگاه کسی را مشاهده کردید که نسبت به دنیا بی میلی نشان می دهد، با او همراهی کنید که او الهام بخش حکمت است (طبرسی، 1385، ص 87). همچنین به ابوذر فرمودند: اگر دیدى برادرت زهد پیشه کرد پس (به سخنانش) گوش کن، چون حکمت مىگوید (مجلسی، 1404ق، ج 74، ص 82). پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در موعظه خود به ابن مسعود، حکمت را به زهد تعبیر کرده، فرموده است: خداوند متعال فرموده است: او را در کودکى حکمت دادیم، یعنى زهد در دنیا عطا نمودیم (همان، ص 96). امام صادق علیه السلام هم فرموده است: کسی که در زندگی، زاهد منش باشد، خداوند متعال دانش را در دلش پایدار و زبانش را به حکمت گویا می سازد (کلینی، 1365، ج 2، ص 128). بنابراین، زهد و ساده زیستی است که دل انسان را روشن می کند و حکمت و بصیرت را در دل او می رویاند و عامل تعیین کننده و تأثیرگذار برای کسب موفقیت های علمی و معنوی در زندگی انسان خواهد شد. علّامه مصباح در رابطۀ با عبارت اَثبَتَ اللهُ الحِکمَهَ فی قَلبِه، که به تبیین اثر برجسته زهد می پردازد، چندین نکته را متذکر می شوند که ابعاد بسیار مهم حدیث را روشن می کند: 1. بین بی رغبتی به دنیا و درک معارف الهی، رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد؛ یعنی، نمی توان انسانی را یافت که در عین تعلق قلبی به دنیا، روح او از معارف الهی سرشار باشد. 2. حکمت، که رهاورد بی رغبتی به دنیاست، به معرفت و دانش آدمی ثبات می بخشد و از تزلزل و بی ثباتی اعتقادی جلوگیری می کند. ممکن است انسان به معرفتی دست یابد و حقیقتی را درک کند، ولی معرفت او لرزان و بی ثبات است؛ زیرا به یقین دست نیافته است تا آن معرفت در قلبش راسخ و استوار گردد. 3. وقتی حکمت ثبات یافت، در دل محصور نمی ماند، بلکه آثار آن در زبان و عمل و رفتار نیز ظاهر می گردد. کسی که حکمت در قلبش ثبات یافته، سخنانش حکیمانه خواهد بود و گوهری که در قلبش سرچشمه دارد، بر زبانش جاری می شود: از گفتار بیهوده و لغو پرهیز کرده، لقمان وار چنان اندیشمندانه موعظه می کند که سخنان او سزاوار تحسین و ستایش است (مصباح، 1384، ج 1، ص 216-217). بنابراین، با توجه به روایاتی که بیان شد و نکاتی که علامه مصباح بیان نمودند، چنین برداشت می شود که اولاً، این دستاورد زهد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. ثانیاً، در این اثر از زهد، که به نام حکمت و بصیرت است، خیر و برکت فراوانی وجود دارد که قرآن کریم هم به این مطلب به صراحت اشاره نموده است. چنانچه می فرماید: وَ مَن یُؤْتَ الْحِکْمَه فَقَدْ أُوتىِ خَیراً کَثِیرًا (بقره: 269)، این برکات و خیر کثیرِ حاصل از اثبات حکمت در قلب انسان زاهد عبارتند از: 1. با توجه به سخن علّامه مصباح مبنی بر عدم تزلزل اعتقادات افراد زاهد، این مطلب روشن می شود که حکمت به دست آمده، موجب رشد اعتقادی خواهد شد، با این تحلیل که عدم تزلزل اعتقادی افراد زاهد، یعنی داشتن محیط سالم برای تفکر و تعقل چه از نظر محیط درونی، که شخص دارای طهارت و پاکی است، چون دلبسته به تعلقات دنیوی نیست و چه از نظر محیط خارجی که فرد زاهد خودش را در محیط ناسالم و آلوده به گناه قرار نمی دهد. بنابراین، در این محیط پس از عدم تزلزل اعتقادی، به تدریج اعتقاد چنین شخصی، با رشد و پیشرفت قابل توجهی روبه رو خواهد شد. 2. انسان هایی که حکمت در قلب آنها وارد شد، گفتارشان برگرفته از حکمت قلبی آنان است. درواقع، حکمت بر زبانشان جاری می شود و به طور طبیعی، بیشتر افراد غیرزاهد، از سخنان لغو و بیهوده پرهیز می کنند. در حقیقت، این پرهیز از لغوگویی به نوعی رشد گفتاری به شمار می آید؛ یعنی زاهد به دلیل وجود حکمت در قلبش، زبان خویش را در جهت بروز حکمت و گفتن سخنان حکیمانه و مفید کاملاً مدیریت می نماید. همچنین رفتار و کردارشان نیز تحت تأثیر گوهر حکمت قلبی قرار گرفته و صالح ترین و باقی ترین اعمال را انجام خواهد داد؛ یعنی مدیریت رفتار در جهت انجام عمل صالح در پرتوی حکمت قلبی برای رسیدن به سعادت و هدایت به رشد که رشد، عملی به حساب می آید. 8. درک وضعیت محرومان زهد و ساده زیستی بستر مناسب و راحتی را برای درک وضعیت محرومان و مستمندان و همدردی با ایشان فراهم می کند. بدون داشتن زندگی ساده، این همدردی بسیار دشوار و حتی گاهی غیرممکن است. اگر افراد جامعه، بخصوص مدیران و رهبران جامعه زندگی ساده ای را برگزینند، هم درد و رنج محرومان را لمس می کنند و هم با آنان همدردی کرده اند. از این رو، حضرت علی علیه السلام می فرمایند: اگر می خواستم می توانستم از عسل خالص و مغز گندم و بافته ابریشم برای خود خوراک و پوشاک تهیه کنم، اما هرگز هوا و هوس بر من چیره نخواهد شد و حرص و طمع مرا به گزیدن خوراک ها نخواهد کشید. در حالی که ممکن است در سرزمین حجاز یا یمامه، کسی باشد که حسرت گرده نانی برد و یا هرگز شکمی سیر نخورد. آیا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایی باشد از گرسنگی به پشت دوخته و جگرهایی سوخته؟ (نهج البلاغه، 1379، ن 45). اگر در جامعه فرهنگ زهد و ساده زیستی نهادینه شود، انسان ها نسبت به انجام بسیاری از امور اهتمام ویژه ای پیدا می کنند. برای نمونه، چنین انسانی خمس و زکات و سایر وجوهات شرعی خود را پرداخت خواهد کرد. از کمک کردن به محرومان ابایی نخواهد داشت. حتی حاضر است خودش گرسنه بماند و همنوعان خود در رفاه باشند و اگر هم قدرت کمک به دیگران نداشته باشد، سعی می کند در حد پایین ترین فرد محروم جامعه، زندگی کند تا از رنج و آلام محرومان بکاهد.  بنابراین، دیگر انسانی به عنوان فقیر و محروم نخواهیم داشت. اگر هم باشد، با مشاهدۀ زهدورزی دیگران، متحمل رنج ها و غم ها نخواهد شد. بنابراین، با درک وضعیت محرومان دو نوع رشد صورت می گیرد: اول اینکه، رشد روانی محرومان صورت می گیرد و محرومان و مستضعفان راحت زندگی کرده، تحت فشار روانی جامعه قرار نگرفته و در جامعه احساس حقارت نمی کنند. دوم اینکه، برای افرادی که زهد می ورزند نیز به نوعی تمرین ترک تعلقات دنیوی است که موجب رشد اخلاقی و تهذیب نفس می شود. نتیجه گیری هر یک از آثار زهد و ساده زیستی، نقش بی بدیلی در رشد فردی و اجتماعی دارند، به طوری که حق پذیری و حق پرستی، رشد دنیوی و اخروی، آسودگی خاطر، رشد فکری و رفتاری، حکمت و بصیرت، رشد اعتقادی، گفتاری و رفتاری، و شناخت عیوب دنیا، موجب موفقیت در عمل می شود. همچنین تحصیل عزت نفس موجب شجاعت و استحکام شده و جلوی بسیاری از فسادها را می گیرد. اثر دیگر زهد، دوست داشتن مؤمنان است که بهترین زمینه را برای رسیدن به آرمان هدایت به رشد فراهم می کند. علم و هدایت، اثر دیگری است که فهم حقایق هستی را برای انسان رقم می زند و به طور عام موجب رشد انسان در عرصه های مختلف می شود. آخرین اثر زهد درک وضعیت محرومان است که رشد روانی را برای محرومان و رشد اخلاقی و تهذیب نفس را برای زاهدان به همراه دارد. منابع نهج البلاغه (1379)، ترجمه محمد دشتی، قم، مشهور ابن فارس، احمد (1390)، ترتیب مقاییس اللغه، ترتیب و تنقیح سعیدرضا علی عسکری و حیدر مسجدی، چ دوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. ابن شعبه حرانی، حسن ابن محمد (1404ق)، تحف العقول عن آل الرسول، چ دوم، قم، جامعه مدرسین. ابی فراس، ورام ابن (بی تا)، تنبیه الخواطر، تحقیق علی اصغر حامد، قم، مکتبه فقیه. تمیمی آمدی، عبدالواحد (1366)، تصنیف غررالحکم و دررالحکم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. حر عاملی، محمد بن حسن (1385)، وسایل الشیعه، بیروت، داراحیا الثرات العربی. دلشاد تهرانی، مصطفی (1385)، سیره نبوی منطق عملی، چ دوم، تهران، دریا. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1375)، المفردات الفاظ قرآن، ترجمه سیدغلامرضا خسروی حسینی، چ دوم، تهران، مرتضوی. صدوق، محمد بن علی (1362)، الخصال، قم، جامعه مدرسین. ـــــ (1414ق)، من لا یحضره الفقیه، چ چهارم، قم، مؤسسه نشر الاسلامی. طباطبائی، سیدمحمدحسین (1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی، چ پنجم، قم، جامعه مدرسین. طبرسی، فضل بن حسن (1380)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ترجمه علی کرمی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. ـــــ (1385)، مشکاه الأنوار فی غرر الأخبار، چ دوم، نجف، کتابخانه حیدریه. طریحی، فخرالدین (1395ق)، مجمع البحرین، تحقیق احمد حسینی، تهران، کتابخانه مرتضوی. فیض کاشانی، ملّامحسن (1372)، المحجه البیضاء (راه روشن)، ترجمه سیدمحمدصادق عارف، مشهد، آستان قدس رضوی. قرائتی، محسن (1383)، تفسیر نور، چ یازدهم، تهران، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن. کلینی، محمد بن یعقوب (1365) کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، چ چهارم، تهران، دارالکتب الاسلامیه. مجلسى، محمدباقر، (1404ق)، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء. مصباح، محمدتقی (1384)، ره توشه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره. مصطفوى، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ـــــ (1380)، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب. مطهری، مرتضی (1382)، یادداشت های استاد، چ دوم، تهران، صدرا. معین، محمد (1375)، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر. مغنیه، محمدجواد (1386)، تفسیر الکاشف، ترجمه موسی دانش، قم، بوستان کتاب. مکارم شیرازی و دیگران، ناصر (1362)، تفسیر نمونه، چ هیجدهم، تهران، دارالکتب الاسلامیه. نجفی خمینی، محمدجواد (1398ق)، تفسیر آسان، تهران، الاسلامیه. نراقی، احمد (1387)، معراج السعاده، چ ششم، قم، هجرت. عبدالرضا زاهدی: استادیار دانشگاه علوم و معارف قران کریم قم. محمد کریمی درچه: کارشناس ارشد علوم قرآن دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم قم. معرفت اخلاقی - سال چهارم، شماره دوم، پیاپی 14،. انتهای متن/

http://fna.ir/XU7861





94/09/10 - 03:18





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن