واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: د رس پنجم قلمرو اخلاق ۲۱ ـ برای اینکه به تأثیر متقابل سه بخش اعتقاد و اخلاق و اعـمال بر یکد یگر، بیشتر واقف شویم، مناسب است به نکتة زیر توجه شود: نفس ناطقة انسان یا روح و روان آد می، هم قوانین کلی را د رک می کند و هم د ارای عشق و عاطفه است. د ر اینجا، جایـگاه د رک کلیات را «مغز» و جایـگاه عشـق و احساس را «قلب» یا «د ل» می نامیم. اعمال ما نیز به طوری که ناگفته پـید است، توسـط «اعضاء» و «جوارح» ما صورت می گیرد. اکنون می گوییم سه بخش د ین: (اعتقاد یات ـ اخلاقیات ـ احکام عملی) هر یک مربوط به یکی از جایگاه های نامبرد ة بالاست. بد ین شکل: مغز قلب اعضاء و جوارح اعتقاد یات اخلاقیات احکام عملی چنانـچه د ر د رس های گذشته گفتیم: هر کد ام از این سه، د ر د یـگری تأثیر د ارد و از آن نیز اثر می پذیرد. ۲۲ ـ از سوی د یگر: بشر، بیشتر یک موجود عاطـفی و احساسی است تا یک موجود عقلانی. بـیان مطلب اینکه: کود ک د ر آغاز زند گی اش چیزی جز احساس و عاطـفه ند ارد. (البته، جنبة روحی کود ک مورد بـحث است، نه جنبة جسمانیش). کم کم کود ک، بزرگ می شود و همان کشش های احساسی و عاطفی، مغز او را به کار می اند ازد و کود ک به تد ریج می تواند د رک کلیات کند و قوانین را کشف کند و… ۲۳ ـ این مثال را می توان د ر موارد فراوانی تعمیم د اد و چنین پند اشت که حتی د ر مراحل رشد عـقلانی، مغز انسان، کارگزار عواطـف و احساسات انسان است. به جز احساس گرسنگی و تشنگی و همسرجویی (غریزة جنسی) که منشأ بسـیاری از فعالـیت های عـقلانی اسـت، عاطـفة پد ری و ماد ری و فرزند ی و خویشاوند ی و قبیله ای و عشیره ای و د ر مرحل د یگر: برتری طلبی و استیلاجویی (اگر د قت کنیم از همان عواطف پد ری و ماد ری و خویشاوند ی برمی خیزد) و بسیاری از عواطف د یگر، موجب فعالیت عقلانی انسان شد ه و مغز او را برای کشف قوانین عالم و به کار بستن آنها به کار اند اخته است. ۲۴ ـ پس می توان گفت: پـید ایش عقل نظری مسـتقل که فقط د رک کلیات می کند، بعد از فعالیت عقل عملی بود ه است. (این بحثی د قیق و مفصل است که د ر جای خود باید مطرح شود) ۲۵ ـ اکنون می گویـیم: چنین می نـماید که محور اصلی فـعالیت های مغز و اعضاء و جوارح، «قلب» است که عواطف و احساسات بشر را به فعالیت مغزی و عقلانی می کشاند و انسان د ر طی مراحل رشد تـعقل و تـفکر نظری، خد ا را کشف می کند و به قیامت، ایمان می آورد و تابع پـیغمبر(ص) و شریعت و د ین می شود و به اخلاق فاضله متخلق می شود و به عمل صالح می پرد ازد. ۲۶ ـ نتیـجة آنچه گفتیم ـ اگر صحیـح باشد ـ این است که: خاسـتگاه «اخلاق»، از نظر تکوین و «پـید ایش»، مقد م بر خاسـتگاه اعـتقاد ات و اعمال است و حتی می توان گفت منشأ اصلی پید ایش آنهاست. پیوند اخلاق و حکومت ۲۷ ـ اخلاق د ر عین حال، با پید ایش نهاد های د یر پای اجتماعی مانند خانواد ه و حکومت، قرین و عجین است. می توان پند اشت که کارکرد حکومت و سیاست د ر جامعة انسانی یک پد ید ة ذاتاً اخلاقی است که یا ارزشی است یا منفی و ضد ارزش! بیان مطلب آنکه: حکومت ها د ر جامعة انسانی، د و گونه بود ه و هستند: عاد ل و ظالم. ملاحظه می کنید این تقسیم حکومت ها، یک تقسیم بند ی اخلاقی است؛ چرا که عد ل و ظلم، د و مقولة اخلاقی اند. سرّ مطلب روشن است، کسانی که بر د یگران حکومت می کنند یا کسانی هستند که به سائقة عـد الت خواهی و تأمین رفاه و مساوات و پـیشرفت د ر زند گـی بـشر، حکـومت را د ر د ست گرفته اند که این انگیزه ها همگی انگیزه های اخلاقی مثبت و ارزشی است؛ و یا کسانی هستند که به انگیزة سلطه طلبی و ستم ورزی و تأمین شـهوات نفسانی و مال اند وزی، بر جان و مال و ناموس مرد م مسلط شـد ه اند؛ که این انگیزه ها نیز، انگیزه های اخلاقی منفـی و ضد ارزشـی است. د ر نتیـجه، موتور مـحرکة حکومت ها د ر حکومت های مرد می و عد الت پرور، «اخلاق فاضله» است و د ر حکومت های ضد مرد م و ستم پیشه، «اخلاق رذیله» است. امام علی (ع) د ر نهج البلاغه می فرماید: «لو لا ما اخذ الله من العلمـاء ان لا یقارّوا علی کِظّه ظالـم و سَغَب مظلـوم لأ لقیت حبلها علی غاربها» «اگر خد اوند از علما، پیمان نگرفته بود که بر سیری ستمگر و گرسنگی مظلوم صحه نگذارند، ریسمان شترِ خلافت را بر گرد نش می اند اختم.» یعنی اگر من خلافت را قبول می کنم برای آن است که با اسراف کاری و پرخوری ظالمان و گرسنگی محرومان بـجنگم؛ وگرنه افسار خلافت را رها می کرد م که هر کس می خواهد آن را به د ست گیرد… ملاحـظه می شـود که انگیزة حکومت عد ل علوی، عد الت خواهی است، که یک مقولة اخلاقی است. اخلاق و صنعت! ۲۸ ـ نحوة به کارگیری و بـهره گیری از علم و صـنعت نیز، مـقوله ای اخلاقی است. جهان متمد ن امروز که د ر اوج علمی پرواز می کند شاهد روشنی است بر آنکه علم ـ مسخر اخلاق و متأسفانه مسخر اخلاق رذیله ـ است. از سویی: جاه طلبی، سلطه طلبی، استعمار و استبد اد و از سوی د یگر: شهوت پرستی و عیش و عشرت و کامجویی و هتک حریم اخلاق فاضله. از آنرو که امروزه، علم، مسخر اخلاق رذیله یا ضد ارزش و ضد اخلاق است. زند گی بشر د ر معرض نابود ی قرار گرفته است: هم از جهت تسلیحات زراد خانه های اتمی و غیر اتمی و هم از جهت متلاشی شد ن خانواد ه ها و نابود شد ن ارزش های اخلاقی خصوصاً اخلاق جنسی که نابود ی خانواد ه بشری را ـ د ر وجه انسانی آن ـ د ر پی د ارد. با بیان فوق روشن می شود که هر چه علم، پیشرفت می کند و تـمد ن، اوج می گـیرد، نیاز انسان به د ارا شـد ن اخلاق فاضـله ـ که آموزش کـلید ی اد یان الهی است ـ بیشتر می شود. د لیلش هم روشن است: تکبر و سلطه طلبی و زورگویی، امروز، زند گی پنج میلیارد انسان را تهد ید می کند.۱ و بیماری های جنسی از قـبیل «اید ز» و غیره و رنگ باختن اخلاق جنسی د ر سراسر جهان، خانواد ه ها را تهد ید می کند، پس د ر عصر پیشرفت تمد ن، بشر نیاز بیشـتری به اخلاق فاضله د ارد. *** تمرین و بازخوانی ـ جایگاه د رک کلیات و عشق و احساس را د ر روح آد می شرح د هید. ـ آیا عواطف آد می د ر پرورش مغز آد می نقش د ارد؟ ـ آیا د رست است که خاسـتگاه اخلاق، قـبل از خاسـتگاه اعـتقاد ات است؟ ـ چند نهاد اجتماعی را که منشأ اخلاقی د ارند، شرح د هید. ـ چرا حکومت و سیاست یک پد ید ة ذاتاً اخلاقی است؟ ـ بهره گیری از علم چه ربطی به اخلاق د ارد؟ ـ چرا جهان امروز نیاز بیشتری به اخلاق فاضله د ارد؟ ـ امام علی(ع) برای خلافت خود، علت اخلاقی بیان می کند؛ آن را بیان کنید. ـ ابهامات و ایراد ات این د رس را بنویسید. ـ اگر مطالب تکمیلی ای به نظرتان می رسد، مرقوم فرمایید. ادامه دارد ۱٫ اکنون هفت میلیارد یا بیشتر! (۱۳۹۴)
یکشنبه ، ۸آذر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 12]