واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: آذرقلم: " کجوار" تبریز زیر غبار گاز تبریز- ایرنا- تارنمای خبری "آذرقلم" به نقل از نایب رئیس شورای اسلامی شهر تبریز با اشاره به انتشار بوی نامطبوع گاز در منطقه کجوار نوشت: معلوم نیست متولیان امر، چرا در این موضوع مهم مسئولیتی احساس نمی کنند.
به گزارش ایرنا از آذرقلم، " محمدحسین جعفری" در صحن علنی شورای اسلامی شهر تبریز افزود: گازکشی های پالایشگاه در محله کجوار، موجب پخش بوی متعفن گاز در فضای این منطقه شده و سلامتی بیش از 7 هزار نفر از شهروندان ساکن آن را با تهدید مواجه کرده است.وی ادامه داد: محیط زیست و پالایشگاه باید در خصوص بوی نامطبوع گاز در محله کجوار احساس مسئولیت کنند.تارنمای خبری "آذرقلم" در ادامه دردنامه مردم کجوار برای وزیر نفت در سال 1391 را آورده است: *** کودکان ما با بوی مواد شیمیایی و احساس خفگی از خواب بلند می شوندآیا این انصاف است که نصف شب؛ بچه های ما به خاطر بوی غلیظ مواد شیمیایی با احساس خفگی از خواب بلند شوند و دیگر تا صبح، از سر درد نتوانند بخوابند؟ این کودکان تا چند سال می توانند چنین هوای مسمومی را تنفس کنند؟ راستی امید به زندگی این کودکان چند سال است؟ فکری هم به حال کودکان بی گناه ما کنید.روزگاری که بوی گندم و سیب مشام ما را لبریز از صفای طبیعت می کرد خیلی دور نیست، انگار همین دیروز بود… اوایل سال شصت و هشت … شایع شده بود که در کنار پالایشگاه تبریز می خواهند کارخانه بزرگتری به نام پتروشیمی هم بسازند. مردم کجوار در طول هشت سال جنگ، همسایگی دلهره آور با پالایشگاه و مخازن عظیم نفت و بنزین و گاز را با گوشت و پوستشان درک کرده بودند و طعم تلخ بمباران و موشک و شکستن دیوار صوتی را چشیده بودند.و این بار نیز همسایه ای دیگر و با نام و نشانی همسان پالایشگاه در راه بود. این همسایه ناخوانده به سرعت خود را بر منطقه تحمیل کرد. اول؛ کاشتن درخت های آهنی بود و بعد بالا رفتن دیواره های فلزی و در آخر هم ساختمان های سیمانی. ایام دیگری شروع شده بود جای خاک سرخ و حاصل خیر را آسفالت سیاه و بی ثمر می گرفت؛ زمین های کشاورزی در حال اضمحلال بودند. مردم منطقه به این امید دلخوش کرده بودند که با آمدن کاروان صنعت و تمدن، اوضاع معیشت شان نیز بهتر خواهد شد و از این خوشحال بودند که در آینده ای نه چندان دور، در سایه همین درختان آهنی و سیمانی، فرزندانشان تأمین معاش می کنند و لااقل یکی از هزاران مصیبت شان درمان می شود.حال این غول صنعت و تکنولوژی بر منطقه چنبره انداخته است، چندین فاز پتروشیمی تبریز افتتاح گردیده و بحمدالله تولیداتش عالمگیر شده اند: اتیلن و پروپیلن و انواع پلی…. اما مردم منطقه ما نه تنها حظی از ثمرات این درخت تناور تکنولوژی نبرده اند بلکه هر روز صبح علی الطلوع که از بستر خواب بر می خیزند بوی عذاب آور انواع مواد شیمیایی خطرناک، دماغ شان را مملو از درد و سوزش ناگهانی می کند.بنا به تجربه عینی، می توان گفت که این مواد، اغلب شب ها از حدود ساعت یازده و نیم دوازده نیمه شب تا صبح ساعت هفت و نیم هشت به صورت آزادانه در فضای آزاد اطراف پتروشیمی معلق هستند. انگار شب ها، به دور از چشم مأموران محیط زیست، فیلترهای تصفیه کننده (اگر موجود باشند!) از کار می افتند و مواد آلاینده در محیط پخش می شوند. این بوها آنقدر برای مردم این منطقه آشنا است که حتی بچه ها نیز، در عالم کودکانه خودشان نام هایی را برای انواع مختلف این بوها انتخاب کرده اند.مردم منطقه بارها درد دل خود را با مسئولینی که برای بازدید (و گاهی اوقات به خاطر جلب رضایت و جذب رأی) به میان جمعیت می آیند مطرح کرده اند اما انگار زور پتروشیمی از توان مردم ما بیشتر است چرا که هرگز بهبودی در اوضاع مشاهده نشده است. امید است است با انتشار این خبر، وزیر محترم نفت و مسئولان سازمان محیط زیست از عمق فاجعه خبردار شوند و از مصائب بیشتری که انتشار مواد سمی و آلاینده شیمیایی می تواند به دنبال داشته باشد، جلوگیری کنند.3072/518
08/09/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]