تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شادی مومن در رخسار او و اندوهش در دل است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797989181




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اختلاف مرگبار پسر با پدر


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
اختلاف مرگبار پسر با پدر




پسر عصبانی که بعد از درگیری بر سر غذا پدرش را به قتل رسانده ‌است، پای میز محاکمه رفت و از سال‌ها اختلاف با پدرش سخن گفت.





روزنامه شرق: پسر عصبانی که بعد از درگیری بر سر غذا پدرش را به قتل رسانده ‌است، پای میز محاکمه رفت و از سال‌ها اختلاف با پدرش سخن گفت.

اوایل فروردین سال جاری خانواده مردی به نام کیومرث به مأموران خبر دادند او گم شده ‌است. اعضای این خانواده به مأموران گفتند پدرشان در خانه بود اما به طور ناگهانی گم شد و آنها خبر ندارند چه اتفاقی افتاده‌ است.  یکی از پسران کیومرث به پلیس گفت: آن‌طور که مادرم می‌گوید پدرم در خانه بود و او برای خرید بیرون رفت و وقتی برگشت دیگر پدرم نبود.

من هم برای اینکه بدانیم چه اتفاقی افتاده‌ است سراغ پلیس آمدم. پدرم در مورد اینکه کجا می‌رود به کسی چیزی نگفته‌ است. او دشمنی هم نداشت.  مأموران در تحقیقاتی که انجام دادند بعد از چند روز جسد کیومرث را که در حال فاسدشدن بود در ماشینش پیدا کردند. در بررسی‌های اولیه مشخص شد کیومرث با ضربات چاقو به قتل رسیده‌ است.  چند روز بعد از اینکه جسد پیدا شد و از تک‌تک اعضای خانواده بازجویی شد، پلیس به یکی از پسران مقتول که به گفته دیگر اعضای خانواده از قبل با پدرش درگیری داشت، مشکوک شد و او را بازداشت کرد. این جوان در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت که پدرش را کشت چون نمی‌خواست به او غذا بدهد. 

متهم گفت: من و پدرم بر سر غذا با هم درگیر شدیم وقتی به خانه پدرم رفتم و از او غذا خواستم به من گفت غذایی ندارد که بدهد. درحالی‌که من ظرف غذا را دیدم. بعد از مدتی با هم درگیر شدیم و من از شدت عصبانیت نتوانستم خودم را کنترل کنم و با چاقو او را به قتل رساندم.  با صدور کیفرخواست، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده‌ شد.

روز گذشته در شعبه هشتم دادگاه کیفری، جلسه رسیدگی به این پرونده برگزار شد. در ابتدا نماینده دادستان جزئیات حادثه را توضیح داد و خواستار مجازات متهم شد. در ادامه خواهران و برادران متهم به‌عنوان اولیای‌دم در جایگاه حاضر شدند و درخواست قصاص را مطرح کردند. یکی از برادران مقتول درباره اینکه چرا اعلام گذشت نمی‌کند گفت: برادرم همیشه مشکلاتی با پدرم داشت. او سر کار نمی‌رفت درحالی‌که خودش خانواده داشت.

پدرم سر این موضوع با او درگیری داشت و می‌گفت نباید بی‌مسئولیت باشد. کار به جایی رسید که پدرم گفت برو کار کن و خرجی خودت را دربیاور، من هزینه زن و بچه‌ات را می‌دهم باز هم برادرم این کار را نکرد.  او گفت: پدرم و برادرم از سال‌ها قبل با هم درگیر بودند حتی وقتی برادرم بچه بود پدرم با او مشکلاتی داشت و گاهی برادرم پدرم را کتک هم می‌زد. او فرزند قدرنشناسی بود و هیچ‌وقت محبت‌هایی را که پدرم در حقش کرد، در نظر نگرفت و او را به قتل رساند.

 بااین‌حال ما باز هم گذشت می‌کردیم اما چیزی که به شدت ناراحتمان کرده رفتاری است که برادرم با جنازه پدرم کرد؛ او را چند روز در سوله نگهداری کرد بعد هم جسدش را در ماشینش گذاشت. من هرگز صحنه‌ای را که از جسد پدرم دیدم فراموش نمی‌کنم، جسدی که داشت فاسد می‌شد. من به خاطر این کار برادرم او را نمی‌بخشم.  سپس نوبت به متهم رسید او اتهام را قبول کرد و گفت: برای ناهار به خانه پدرم رفتم تنها بود گفتم غذا داریم گفت نه درحالی‌که غذا روی اجاق بود گفت خودت برو غذا برای خودت تهیه کن رفتم ساندویچ خریدم و برگشتم دیدم پدرم غذایش را خورده و کمی از آن روی اجاق مانده است خواستم آن را بردارم که پدرم عصبانی شد قابلمه را پرت کرد و به من هم فحش داد.

غذا داغ بود و روی من افتاد من هم ناراحت شدم دیگر نتوانستم خودم را کنترل کنم چاقو را برداشتم و چند ضربه به او زدم. برای اینکه مادرم جسد را نبیند و ناراحت نشود جسد را لای پتو گذاشتم و به سوله‌ای در همان نزدیکی بردم می‌دانستم جسد فاسد نمی‌شود چون هوا سرد بود بعد از چند روز هم جسد را داخل ماشین گذاشتم و جایی رهایش کردم. 

متهم درباره اینکه چرا پدر و مادرش را کتک می‌زد گفت: پدرم مرد خوبی بود اما گاهی فحاشی می‌کرد وقتی عصبانی می‌شد دیگر تحمل نمی‌کرد و هرچه فحش بود به من می‌داد من از بچگی به خاطر این رفتارهای پدرم با او درگیری داشتم و نمی‌توانستم تحمل کنم اما با مادرم مشکلی نداشتم و خیلی هم با هم خوب بودیم درگیری با مادرم یکی، دوبار بیشتر نبود و زود هم آشتی کردیم. 

متهم در بیان آخرین دفاع از خانواده‌اش عذرخواهی کرد و گفت به خاطر اینکه پدرش را به قتل رسانده‌ خیلی ناراحت است او گفت: من پدرم را دوست داشتم اما او به خاطر بی‌کاری من خیلی فشار می‌آورد و تحقیرم می‌کرد.  با پایان جلسه رسیدگی، قاضی اصغرزاده و مستشارانش برای صدور رأی وارد شور شدند.






تاریخ انتشار: ۰۴ آذر ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن