واضح آرشیو وب فارسی:روزنامه شهروند: عیسی علوی| دیروز در کمتر از 3 ساعت فضای رسانه ای در بخش فرهنگ و هنر دچار یک حاشیه عجیب و تأمل انگیز شد. دیشب آخرین قسمت از سری دوم برنامه «خندوانه» روی آنتن رفت، قبل از آن روز دوشنبه اعلام شد قسمت آخر این برنامه با یک سوپرایز ویژه همراه است که تا زمان پخش برنامه قرار نیست کسی از آن مطلع شود اما صبح دیروز ناگهان یکی از خبرگزاری های معتبر کشور که منبع خبری بسیاری از سایت های ریز و درشت دیگر است، ناگهان در خبری اعلام کرد که سورپرایز ویژه قسمت آخر خندوانه را فهمیده و با آب و تاب از حضور بنیامین بهادری و همسر جدیدش در برنامه خندوانه خبر داد. در عکس و خبر این خبرگزاری آمده بود که همسر جدید بنیامین بهادری کسی نیست جز بهاره افشاری بازیگری که عمده شهرت خود را به واسطه بازی در سریال های «او یک فرشته بود» و «دلنوازان» به دست آورده است. این خبر به تنهایی می توانست خبر اول بسیاری از سایت های ریز و درشت باشد اما این که این 2 نفر در برنامه «خندوانه» و در ویژه ترین قسمت آن که مصادف است با فینال مسابقه خنداننده های برتر با هم حضور پیدا خواهند کرد، با توجه به محبوبیت برنامه رامبد جوان و پیگیری مردم درخصوص اخبارش خیلی سریع تر از حد معمول تبدیل شد به خبر اول بسیاری از رسانه های معتبر دیگر و به این ترتیب در کمتر از یک ساعت تقریبا هر سایت و خبرگزاری معتبری را که مخاطب باز می کرد با خبر ازدواج بنیامین بهادری خواننده و بهاره افشاری بازیگر مواجه می شد. تا این جای ماجرا که مشکلی نبود. به هرحال هر که ازدواج کند و سروسامان بگیرد، اتفاق خوب و خوشایندی است و لو رفتن سوپرایز قسمت آخر «خندوانه» هم تنها ضد حالی بود که سازندگان این برنامه می خوردند وگرنه که مشکل آن چنانی برای برنامه ایجاد نمی شد. فکر کنید ناموس خودتان است اما 2 ساعت بعد از اعلام این خبر توسط آن خبرگزاری، ناگهان خبر رسید بنیامین بهادری در صفحه اینستاگرام خود با گذاشتن عکس صفحه مربوط به این خبر که روی آن ضربدر قرمز کشیده بود و زیر آن نوشته بود: «مرگ بر شایعه» به انتقاد شدید از خبر دروغی که خبرگزاری مذکور درخصوص ازدواج او منتشر کرده، پرداخت. با این حال این جا پایان ماجرا نبود، چند دقیقه پس از بنیامین بهادری، بهاره افشاری هم با لحنی به مراتب تندتر از بهادری و درحالی که تصویری از صفحه خالی بخش طلاق و ازدواج شناسنامه اش گذاشته بود به این خبر کذب پرداخت و در بخشی از یادداشت نوشت: «آقایون خبرگزارى ها که اکثرا هم معتبرترینید.... با کدام دین و ایمان و باورتان به زندگى من حمله ور شده اید؟ یک لحظه چشم بر هم بگذارید و فکر کنید به مادرتان، خواهرتان، همسرتان و ناموس تان، چون من هم دختر کسى، خواهر برادرم و ناموس کسى هستم. بعد از قانون که تک به تک شما رو زیارت خواهم کرد، واگذارتان می کنم به حق و خدایم!» به این ترتیب ناگهان ورق برگشت. با مراجعه به سایت مذکور خبر منتشرشده در این زمینه حذف شده بود. به همین راحتی! خبری که با قاطعیت درخصوص صحت آن صحبت شده بود، ناگهان حذف شد و خبر اصلاح شده جایگزین آن شد. خبری که در توضیحات اصلاحی اش توجیهی آورده شده که به نوعی عذر بدتر از گناه است: «برخی از رسانه ها پیش از این بهاره افشاری بازیگر سینما را به عنوان همسر جدید او معرفی می کردند که براساس همین شایعه خبری به اشتباه در خبری، نام او به عنوان همسر آقای بهادری منتشر شد که وی در ارتباطی با خبرنگار {....} این مسأله را تکذیب کرد. {.....} ضمن اصلاح خبر مذکور و درج توضیحات ایشان، به سبب این اشتباه عذرخواهی می کند.» خطر ضدفرهنگی به نام شایعه سازی چرا عذر بدتر از گناه؟ اول این که هر چند قابل اثبات نیست اما به شهادت چشم های نگارنده و عکس در خبر اولیه تأکید زیادی شده بود بر این که خبر را خبرنگار این خبرگزاری با هوشمندی و بر مبنای منابع خاص خود به دست آورده ولی حالا اعلام می شود که باقی رسانه ها این خبر را اعلام کرده بودند و در خبری کوتاه و به اشتباه این خبر در این رسانه بازتاب داده شده و این یعنی فرار کردن از اشتباهی که خود مسبب اصلی اش بوده است، نکته دوم این که خود این رسانه معتبر بر این نکته تأکید کرده که کل خبر شایعه بوده است، مسأله اصلی هم دقیقا همین جاست: شایعه خبری. عموما پرداختن به شایعات در حیطه وظایف سایت های زردی است که برای کلیک خوردن بیشتر به هرگونه شایعه سازی نامربوطی با هر ادبیات سخیفی دست می زنند. سایت هایی که هم در زمینه سیاسی و هم در زمینه فرهنگی - هنری از حدود یک دهه پیش وارد فضای رسانه ای ایران شدند و به دلیل نبود مدیریت درست برای کنترل آنها روزبه روز تعدادشان افزایش پیدا کرد تا جایی که امروز به مرز هزاران سایت رسیده اند. هر چند که چند سالی می شود که دیگر دست این سایت ها برای مردم رو شده و آنها که به دنبال خبرهایی با اطمینان به صحت آن هستند به سراغ این سایت ها نمی روند و کلا اقبال و توجهی که به آنها می شود بسیار کمتر از گذشته است اما حالا شاهد اتفاق خطرناک تری هستیم. این که یکی از مهم ترین رسانه های خبری هم به جرگه شایعه پردازان وارد شود، زنگ خطری اساسی برای مقوله رسانه در ایران است. این جا دیگر موضوع و ماجرا افشاری و بهادری نیستند، این جا عدم اطمینان داشتن به صحت و سقم اخبار یک رسانه معتبر است. جایی که مخاطب عام و خاص هم دیگر نمی دانند به کدام خبر می توان اطمینان کرد، جایی که نفوذ ضد فرهنگ «خبررسانی براساس شایعات» در حال جایگزین شدن خبررسانی اصیل و بر مبنای واقعیت است. این جا دنیای مجازی است و برخلاف گذشته که وقتی روزنامه ای چاپ می شد دیگر به عنوان یک سند باقی می ماند و کمتر کسی به خودش اجازه اشتباه و دروغ پراکنی و شایعه پردازی می داد، الان با یک دکمه می توان همه چیز را از بین برد، همه چیز را حاشا کرد و بعد هم مدعی و سربلند باقی ماند، جایی که بین حقیقت و شایعه، حفظ آبرو و جریان سازی برای بی آبرویی و اثبات راستی یا از بین بردن مدرک دروغگویی درخصوص یک خبر، یک شخص یا یک اتفاق تنها یک کلیک و فشردن دکمه «Delete» فاصله است. رسانه ها همیشه از شایعه پردازی مردم در شبکه های اجتماعی گله کرده اند و بارها و بارها این بی فرهنگی را به رخ مردم کشانده اند اما به قول قدیمی ها هرچه بگندد نمکش می زنند، وای به روزی که بگندد نمک!
چهارشنبه ، ۲۲مهر۱۳۹۴
[مشاهده متن کامل خبر]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روزنامه شهروند]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 31]