واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: وليفقيه «شاه مذهبي» نيست
برخي افراد به نام ولايت فقيه و ولايت اهل بيت عليهمالسلام يك شاه مذهبي را تئوريزه و عملاً يك حكومت ديني را ترسيم ميكردند كه به لحاظ نظري مرز مشخصي با استبداد ديني نداشت. هنوز نيز كساني هستند كه معتقدند تفاوت حكومت اسلامي و ولايت فقيه با سلطنت تنها در اين است كه در اين نظام سلطنتي اسلامي، شاه يك فرد مذهبي و روحاني است و در واقع سيستم همان است. تعريفي كه از وليفقيه در ذهن برخي افراد طرفدار ولايت فقيه وجود دارد، شخصي است كه هر كاري دلش بخواهد بكند، هر طور دلش بخواهد تصميم بگيرد، هر طور دلش بخواهد موضع بگيرد، هر زمان كه دلش بخواهد جنگ يا صلح به راه بيندازد، بخش خصوصي را ضعيف و قوي كند، رسانهها را بگيرد، افراد را جا به جا كند و هر كسي را كه بخواهد در سيستم بالا يا پايين بكشد. هنوز نيز برخي افراد داراي چنين تفكري هستند. اين تعريفي است كه نه امام رحمهالله آن را قبول داشت و نه مقام معظم رهبري آن را قبول دارد. خود رهبري بارها اين تعبير را به كار بردند كه ولايت فقيه، سلطنت مذهبي نيست. اصلاً سلطنت نيست. مسئولترين فرد، وليفقيه است نه اينكه آزادترين فرد وليفقيه باشد كه هر كاري دلش بخواهد بكند. اگر وليفقيه هر كاري دلش بخواهد انجام دهد، از عدالت ساقط است و از همان لحظه ديگر فاقد مشروعيت است. اگر در نظام اسلامي، وليفقيه در يك مورد در عرصه سياسي، اقتصادي، فرهنگي، نظامي، حزبي، اخلاقي يا حتي مسائل شخصي و خانوادگياش بر اساس نفسانيت و منافع خود يا خصومتهاي شخصي وارد عمل يا تصميمگيري بشود، اين حكومت بر اساس مباني شيعه، نامشروع است. چنين حكومتي حكومت جُور است حتي اگر رهبر آن روحاني و فقيه باشد و نام اين حكومت، ولايت فقيه، جمهوري اسلامي يا حكومت ديني باشد. بنابراين ولي فقيه در بحث ولايت فقيه از نظر قانوني به عنوان يك مسئول حكومتي، اختيارات دارد و به اندازه اختياراتش مسئول است و بايد نزد خدا و خلق در دنيا و آخرت پاسخگو باشد. اين در قانون اساسي ما وجود دارد و بايد وجود داشته باشد. رهبري و امام براي هر تصميمي كه ميگيرند، با مردم صحبت ميكنند. براي مثال در مسئله هستهاي، در جنگ، در مسئله منافقين، آقاي منتظري، بني صدر، اينكه جنگ بشود يا نشود، در مسائل مختلف بينالمللي و حتي در همين فتنه ۸۸ به صورت شفاف همه چيز را به مردم ميگويند؛ خطرها، استدلالها و دلايل شرعي و عقلي هر كاري را بيان ميكنند. اين چنين حكومتي اسلامي است و پاسخگو در برابر خدا در قيامت و در برابر خلق در دنيا ميباشد. بنابراين حكومت ديني و ولايت فقيهي كه دشمنان و برخي از دوستان ناآگاه ترسيم ميكردند، شاه و ديكتاتور مذهبي است؛ به معناي فردي كه بگويد خوشم آمد فلاني بيايد، خوشم آمد فلاني نرود، خوشم آمد فلان بشود و مانند اينها. اين ادبيات شاه قاجار، پهلوي، طاغوت و ضد اسلام است. وليفقيه بايد عادلترين فرد باشد تا ولايت داشته باشد. بايد تسليمترين فرد در برابر خدا و حقوق خلق باشد و دنبال منافع خود نباشد. اگر داراي چنين ويژگيهايي نباشد، مشروعيت اسلامي ندارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۴ مهر ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 108]