تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):من براى (احياى) مكارم و نيكى‏هاى اخلاقى مبعوث شدم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797937965




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نامه دختر خبرنگار مفقود شبکه خبر به یونسکو


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
نامه دختر خبرنگار مفقود شبکه خبر به یونسکو




من مه‌ سیما هستم اما همه منو به نام پدرم سیدحمیدرضا حسینی می‌شناسن، می‌گن شهید شده، می‌گن تو حج بوده که شهید شده، اما می‌دونم که پدرم زنده است و یه جایی تو عربستانه، خیلی وقته که پدر عزیزم رو ندیدم.





عصر پرس: من مه‌ سیما هستم اما همه منو به نام پدرم سید حمیدرضا حسینی می‌شناسن، می‌گن شهید شده، می‌گن تو حج بوده که شهید شده، اما می‌دونم که پدرم زنده است و یه جایی تو عربستانه، خیلی وقته که پدر عزیزم رو ندیدم.

نام سید حمیدرضا حسینی، خبرنگار شبکه خبر، در فاجعه منا جزو شهدا اعلام شد اما همزمان با بازگشت پیکر جان‌باختگان، اخبار ضد و نقیضی در مورد این خبرنگار با سابقه اعلام می‌شود. از این رو مه‌سیما حسینی، دختر چهارساله وی، دل‌نوشته‌ای خطاب به سازمان یونسکو نوشته است.


نامه دختر خبرنگار مفقود شبکه خبر به یونسکو



مه سیما حسینی، دختر یکدانه‌ی سیدحمیدرضا حسینی، نامه‌ای خطاب به یونسکو نوشته است و از این نهاد بین‌المللی برای پیگیری وضعیت پدرش یاری خواسته است.

اگر چه نام سید حمیدرضا حسینی، خبرنگار شبکه خبر، در فاجعه منا جزو شهدا اعلام شد اما همزمان با بازگشت پیکر جان‌باختگان، اخبار ضد و نقیضی در مورد این خبرنگار با سابقه و برخی از دیگر ناپدیدشدگان فاجعه منا در فضای مجازی اعلام می‌شود. نامه این دختر چهارساله را در ادامه می‌خوانید.

به نام خدا

سلام

اسم من مه‌سیماست. بابام این اسم رو برام انتخاب کرده. اون می‌گفت صورتم مثل ماه قشنگه، مثل فرشته‌ها، شبیه شاپرک‌ها.

من مه‌سیما هستم اما همه منو به نام پدرم سیدحمیدرضا حسینی می‌شناسن، می‌گن شهید شده، می‌گن تو حج بوده که شهید شده، اما می‌دونم که پدرم زنده است و یه جایی تو عربستانه، خیلی وقته که پدر عزیزم رو ندیدم.

بابا حمیدرضا کجایی؟ مگه قول ندادی زود برگردی؟ مگه قول ندادی واسم اون عروسک قشنگی رو که قول دادی، همونی که می‌دونی دوست دارم بیاری؟ بابا جونم می‌دونی چند روزه بهم زنگ نزدی؟ چند روزه صدات رو نشنیدم؟ می‌دونی مه‌سیمات چند روزه خوابش نمی‌بره؟ مامان میگه حتما گوشیت رو گم کردی، یا جایی فراموشش کردی، یا از دستت افتاده، خب! پس چرا پیداش نمیکنی تا به یکی یه دونه‌ات، دختر ناز و گلت زنگ بزنی؟

مگه قول ندادی هر روز بهم زنگ بزنی؟ باباجون یادت باشه این اولین باریه که بدقولی میکنی، البته میدونم تو مقصر نیستی، کسانی دیگه مقصرن، می‌دونم تو بدقول نیستی، اونا هستن که باعث بدقولی تو می‌شن، واقعا اونا خودشون دلشون برای بچه هاشون تنگ نمیشه؟

شایدم خودشون بچه ندارن! شایدم فکر میکنن من دلتنگ تو نمیشم یا تو دلتنگ من ... تو مگه نرفتی مهمونی خدا، مگه خودت نگفتی زیاد طول نمی‌کشه، مگه قرارمون این نبود که فقط چند روز مهمون خدا باشی، مگه قول ندادی اون چند روز هم مدام به من زنگ بزنی، مگه خودت نگفتی اگه زنگ نزنی، اگه صدام رو نشنوی روزت شب نمی‌شه، مگه نمی‌گفتی گلت، مه‌سیما از دوریت پرپر میشه ...

باباجون من و مامان از دوریت داریم داغون میشیم، البته مامان میگه دخترم توکلت به خدا باشه، همون خدایی که میزبان باباته ازش مراقبت می‌کنه، مامان میگه که دوستای تو و بقیه دوستات، که مثل تو منتظر پدرشون هستن، به بابات میگن گوشیش رو پیدا کنه و بهت زنگ بزنه و همون عروسکی که دوست داری رو برات کادو بیاره ... بهش گفتم مامان! دوستای من و دوستام کیا هستن؟ میگه دوستای خوب یونسکو ...

دوستای خوبم پس میشه لطف کنید و زودتر به بابام بگید که گوشیش رو پیدا کنه و بهم زنگ بزنه که کی میاد پیشم، به خدا دلم براش یه ذره شده ... بازم ازتون ممنونم. اگرم میخواین کمک‌تون کنم باید بگم آخرین صحبتی که با بابام داشتم در منا بود، می‌گفت صورتم مثل ماه قشنگه، مثل فرشته‌ها، شبیه شاپرک‌ها، دوستای خوبم بابا آخرین بار در منا بود..... اگه خبری از بابام داشتین به شماره عموم زنگ بزنید. شمارش اینه .........








تاریخ انتشار: ۱۲ مهر ۱۳۹۴ - ۲۲:۴۳





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن