محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروفترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797785407
مردم حسب نیتهایشان محشور میشوند/ رابطه عمل و خطورات ذهنی
واضح آرشیو وب فارسی:مهر: پای درس اخلاق آیت الله قرهی؛
مردم حسب نیتهایشان محشور میشوند/ رابطه عمل و خطورات ذهنی
شناسهٔ خبر: 2903749 - شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۴
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی
آیت الله قرهی در درس اخلاق اخیر خود گفت: اعمال بشر گره خورده در خطورات انسانی است. یا این خطورات، خطورات نفسانی و خطورات شیطانی است و یا این خطورات، خطورات ملکی و الهی است. به گزارش خبرگزاری مهر، سیصد و بیستمین جلسه درس اخلاق آیتالله قرهی با موضوع مراقبه که در محل مهدیه القائم المنتظر(عج) برگزار شده برای علاقه مندان در پی می آید؛میوه نیّتاعمال بشر گره خورده در خطورات انسانی است. یا این خطورات، خطورات نفسانی و خطورات شیطانی است و یا این خطورات، خطورات ملکی و الهی است. در جلسات قبل بیان کردیم این خطورات، به سرعت در هشت مرحله از ذهن می گذرد که بعضی از آن خطورات، خطورات درونی و به تعبیری خطورات ناخودآگاه نامیده می شود و بعضی از آنها خطورات اختیاری و آگاهانه.مراحل خطورات را بیان کردیم، آن هشت مرحله که بیان شد، بسیار عجیب است و حتّی سه مرحله اوّل آن ناخودآگاه است طوری که انسان به خطورات خودآگاهی ورود پیدا می کند و بعد هم به عمل راه پیدا می کند. اشاره شد یکی از آن مراحل خطورات که دیگر انسان از آن عبور می کند، بعد از عزم، جزم است که این مرحله جزم، انسان را به اقدام عملی می کشاند و به حالات افعال ورود پیدا می کند؛ یعنی چشم، گوش، دست، زبان و یک یک اعضا و جوارح او به کار می آیند.بعضی از اولیاء خدا نکته بسیار ظریفی را بیان کردند که بعد از عزم، جزمی که برای انسان به وجود می آید، تمام این مراحل چه برای عمل خیر و چه عمل شر، چه عمل ملکوتی و چه عمل نفسانی، چه عمل شیطانی و چه عمل ربّانی، از آن چیزی که در روایات شریفه عنوان نیت محسوب می شود، نشئت گرفته - نکته بسیار مهمی است -لذا این روایت شریفه را که بسیار روایت عجیبی در این باب است، وجود مقدّس پیغمبر اکرم، محمّد مصطفی(ص) بیان می فرمایند که «يحشر الناس على نيّاتهم» [۱] . فردای قیامت، مردم حسب آن نیّتهایشان محشور می شوند. ذیل این روایت شریفه، اولیاء خدا نکاتی را بیان کردند، از جمله آن مرد الهی و عظیمالشّان، ملّا محسن فیض کاشانی نکتهای را اشاره فرمودند که بسیار عالی است. میفرمایند: همه نیّات، خطورات ذهنی است که همان خطورات ذهنی، اثر آن عمل است و خود این عامل می شود برای این که حتّی اندازه عمل براساس آن خطورات باشد؛ یعنی گاه نعوذبالله خطورات نفسانی و خطورات شیطانی آنچنان در انسان قوی است که تمام افعال و کردارش در تمام ازمنه، نه مقطعی، فعل شیطان می شود و بعد اینها شیطان مجسم می شوند، همان گونه که پروردگار عالم فرمود: سپاه شیطان «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس» [۲] هستند و همینها عاملی برای وسوسه دیگران میشوند.امّا هر کس خطوراتش خطورات ملکی و خطورات ربانی شد، همه اعمالش، میوه آن خطورات؛ یعنی نیّتی که تعیین میشود خواهد بود. مینشیند، قیام می کند، سخن میگوید، سکوت اختیار می کند و ... خدا را به یاد دارد. حال او حال الهی است، رفتار، کردار و اعمال و افعالش ثمره آن خطورات ملکی و خطورات ربانی میشود.لذا مولیالموالی(ع) میفرمایند : «الاعمال ثمار النّيّات» [۳] اصلاً این اعمال من و شما، چه عمل خوب و چه عمل زشت (نفرمودند: «الاعمال الصالحات...»، فرمودند: «الاعمال ...») همه اعمال، حسب آن نیّتی است که ما داریم. نیّتی که اولیاء خدا می گویند: همان خطورات ذهنی است که اگر اول قضیه انسان آن خطورات را کنترل کند، برنده است.رابطه نوع عمل با شدّت و ضعف خطورات ذهنیعجییب است، حتّی طوری است که می گویند: نوع عمل انسانها به قوت و شدت و ضعف این خطورات ذهنی هم برمی گردد. یعنی حتّی بعضی عمل صالح انجام می دهند، امّا در عمل صالح ضعیفند، به تعبیر عامیانه تا یک جایی می کشند و مابقی اش می بُرند. بعضی هم عمل صالح انجام می دهند، ولو به صورت ظاهر جسم ضعیفی دارند، ولی در اعمال قوی هستند، که همه اینها بر اثر آن شدّت و ضعف خطورات در وجود انسان است - این نکته مهمی است، نکته من النکات است و به عنوان کد اصلی است - هر چه شدّت و قوت خطورات بیشتر بود، عمل قوی می شود و اگر ضعیف بود، عمل ضعیف می شود.در اینجا دارند به ما نسخه می دهند که اگر یک موقع دیدیم در عملمان ضعف داریم یا حوصله انجام عملی را نداریم یا می خواهیم انجام بدهیم ولی به سرعت تمامش کنیم برود، بیان می فرمایند: در آنجا، ابتدا خطورات شما درگیر بود و شما در آن عالم خطورات ضعف داشتید و لذا ضعف در عمل هم برایتان به وجود می آید ولو این عمل، عمل صالح باشد.در گناه هم اگر کسی در خطوراتش ضعیف بود و قوّت نداشت، همینطور است. گرچه به فضل الهی مباحث علمی اخلاقی آن را بیان می کنیم که اگر معالاسف هر چیزی را اوّل انسان با ضعف شروع کند، به قوت و قدرت هممی رسد و نهایتش اولیاء خدا میفرمایند: آن عامل میشود برای ملکه وجودی و لذا عامل می شود برای مرحله ثانویه که آن مرحله ثانویه، قوت العمل نامیده می شود.لذا این روایت شریفه عجیب است، وجود مقدّس حضرت صادق القول و الفعل، امام جعفر صادق(ع) بیان می فرمایند: «ما ضَعُفَ بَدَنٌ» [۴] به این کلید واژه دقت بفرمایید، هیچ بدنی، نفرمود: بدن مؤمن یا غیر مؤمن یا بدن صالح یا فاسق بلکه هر بدنی، «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِيَت علَيهِ النِّيَّةُ» هیچ بدنی در انجام آنچه نیت بر آن قوی باشد، ناتوان نخواهد بود؛ یعنی اگر نیّت قوی شود، عمل هم قوی می شود.باور کنید می توانید اتّفاقاً اولیاء خدا از این آیه شریفه «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» [۵] بهره بردای می کنند و می گویند: این آیه بدین معنا نیست که ما بگوییم مثلاً این کار را انجام دادم، پس حدم این است، می گویند: عمل، حد یقف ندارد، الّا به این که از روز نخست در نیّتت چطور دیدی. یک عدّه از اولیاء خدا از روز نخست نیّت می کنند که فقط قرب الی الله داشته باشند. کما این که صورت ظاهر در اعمال این است که مثلاً شما می گویی: سه رکعت نماز مغرب می خوانم، قربه الی الله ولو صورت ظاهر به لسان جاری نشود که بهتر است به لسان جاری شود.پس آن نیّت قرب؛ یعنی رسیدن به مقام حالات «عبدی اطعنی اجعلک مِثلی ]أو [مَثَلی» که به قول بعضی از اولیاء خدا متوجّه نمی شوند؛ چون پایین می آورند، ولی واقعیت این است؛ چون انسان خلیفه الله است، «إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً» [۶] و باذن الله تبارک و تعالی تفویض امر کرده است که همه امور در ید او باشد و کار او بشود کارخدایی کردن، نه نعوذبالله خدا بودن، اشتباه برداشت نشود، دقّت کنید کنه قضیه را بیان می کنم که یعنی امور در دست او باشد، همانطور که پرودگار عالم امور و قدرت در دست اوست.می گویند: این «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها» یعنی نگویی حد یقفی است، جلو برو. می گویند: این بستگی دارد به این که انسان در آن خطورات ذهنی که عنوان نیّت تبیین می شود، چه چیزی را دیده. «ما ضَعُفَ بَدَنٌ عمّا قَوِيَت علَيهِ النِّيَّةُ» هر چقدر نیّتت قوی بود، قوّت و قدرت تو قویتر می شود.خدا گواه است، باور بعضی از چیزها از ذهن امثال ما به دور است. من این مثال را بارها زدم و آن این که اگر مثلاً پنجاه یا شصت سال پیش می گفتند یک شیء کوچکی در دستتان می گیرید و شما حرف می زنید و یکی دیگر را با آن می بینید در حالیکه یکی مشرق زمین و دیگری مغرب زمین است، حتّی اگر یک عالم و حکیمی می گفت، باور نمی کردیم و می گفتیم حرفی بزن که با عقل جور در بیاید! مگر می شود!؟ما باور وجودی بعضی از چیزها را نداریم، امّا خود من یک شب دیدم که آن ابوالعرفا، آیتالله العظمی ادیب، سه ساعت فقط در رکوع بودند و همانطور مبهوت و گریان. اینجا معلوم می شود آن نیّت قوی مهم است. اگر آن نیّت قوی بود، بدن را می کشد. نفرمود: بدن جوان یا مجتهد یا ... هر بدنی، اگر این خطورات قوی شد، انسان میتواند. به تعبیر عامیانه در مباحث اقتصادی می گوییم: ما می توانیم و می توانیم را عملیاتی کردیم، به قول حضرت امام راحل عظیم الشأن مان و امروز حضرت امام خامنه ای(مدّ ظلّه العالی)، چطور ما می توانیم، عملیاتی شد که دیدیم آن موقع که محاصره اقتصادی بود، عملیاتی شد. میگوید: من می توانم، من انسانم و آن انسانی که پروردگار عالم فرمود: «سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» [۷] ، پس می تواند.مگر نه این که امیرالمؤمنین(ع) فرمود: آیا تو تصور می کنی همین جسم صغیری؟ این دو پا و دست هستی؟ خیر، درون تو غوغایی است. این ابتدا در خطورات می آید. این که انسان باور کند می تواند.خدا إنشاءالله مافوق تصورتان به شما مرحمت کندلذا حضرت میفرمایند: بدانید هیچ بدنی در آنچه که به ظاهر قوی هست ضعف نمی آورد، جایی که نیت قوی باشد و بدن هم قوی می شود. لذا حتّی این که فرمودند: مردم فردا مطابق این نیّتهایشان محشور می شوند «يحشر الناس على نيّاتهم»، یک نکته بسیار مهم این است که نه این که عمل در این دنیا انجام ندهند، اشتباه نشود، بلکه حسب آن چیزی که در ذهنش بود که من می خواهم به اینجا برسم و این عمل را انجام داد، اینگونه است «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها».خود بشر نگاه می کند و میبیند مثلاً پنجاه سال، شصت سال، هفتاد سال یعنی از ده سالگی، قبل از تکلیف عبادت خالصانه انجام داده، امّا پروردگار عالم چون میداند نیّت او چه بوده، در مقابل، مطالب عظیمه ای به او مرحمت میشود که می گویند اینها بر اساس عملش نبوده است. صرف عمل یعنی این تکلیف توست که برای انسان تکلیف قائل شدند و در دنیا مکلف است؛ چون جسم او متعلّق به پروردگار عالم است و هنر اولیاء خدا هم این است که این اعضا و جوارح را که خالقش خداست، فقط توانستند کنترل کنند و در راه خودش خرج کنند و با آن گناه نکنند - این را هم به عنوان کد اساسی حرکت به سوی پروردگار عالم به ذهن بسپارید - و لذا طلبکار نیستند، چه طلبی دارند!؟ امّا با همه این حرفها ضمن این که طلبکار نیستند، امّا اگر بخواهد بنا به محاسبه باشد و بگوییم عیبی ندارد طلبکاری را هم حساب کنیم، آنچه فردای قیامت می دهند بر اساس عملش نیست، بر اساس آن چیزی است که در ذهنش پرورانده بود که به آن نقطهای برسم که عرض کردم شیخنا الاعظم، شیخ مفید عزیزقبل از مرگ به آقازاده می فرمایند: میخواهی چه شوی؟ می گوید: می خواهم مثل شما شوم. حضرت می فرمایند: من می خواستم امام زمان شوم، این شدم و تو اگر بخواهی من شوی، هیچ نمی شوی. نه این که نعوذبالله ادّعای امام زمانی کند؛ یعنی می خواستم برسم به آن مقامی که هر آنچه حضرت حجّت(عج) انجام میدهند، انجام دهم و حال من، عصمت کامله شود و تالی تلو معصوم شوم. اگر تو بخواهی من شوی که دیگر هیچی نمی شوی.لذا یکی از دعاهایی که آیتالله مولوی قندهاری و آیتالله نجابت میکردند، همین بود که می فرمودند: خدا إنشاءالله مافوق تصورتان به شما مرحمت کند که این مافوق تصور یعنی این که شما اوج میگیری و می فرماید: فردای قیامت مطابق به این نیات میدهند، نه مطابق اعمالتان. گرچه در همین دنیا اعمالتان مطابق نیتتان رقم می خورد.علّت خلد در نارمطالبی که بیان شد، مقدّمه است که بعد بدانیم وقتی این خطورات نفسانی آمد، چطور باید جلوگیری کنیم. یا خطورات ملکی را چطور باید تقویت کنیم. که خود اینها هم باز مقدّماتی است.وجود مقدّس امام جعفر صادق(ع) ذیل آیه شریفه ۸۴ سوره اسرا می فرمایند: «إنّما خلّد أهل النار في النار لأنّ نيّاتهم كانت في الدنيا أن لو خلّدوا فيها أن يعصوا اللَّه أبداً» [۸] . تعبیر بسیار عالی است که اوّلاً لام را بر سر اٍنًّ آورده که تحقیقیه است؛ یعنی انّ خالی نفرمودند، لام بر سر آن آورد که مع التحقیق شود؛ یعنی صد در صد «لأنّ نيّاتهم».حضرت می فرمایند: بدانید فردای قیامت این دوزخیان که اهل نارند در حقیقت به این سبب دچار آتش دوزخ شدند که نیّت آنها در این دنیا این بود که اگر در آن جاویدان باشند، برای همیشه خدا را نافرمانی کنند؛ یعنی اگر میفهمیدند در این دنیا مرگی نیست و می گفتند اگر در ذهنمان حس میکردیم مرگی نبود، در دنیا خدا را معصیت میکردیم آن هم برای همیشه، «أن يعصوا اللَّه أبداً».حضرت می فرمایند: علّت این که اینها خالد در این نار هستند، همین است که به ذهنشان گذشت اگر مرگ نبود و در دنیا جاودان می بودند، معصیت خدا را می کردند. این حرف خیلی بزرگی است، نمی گوید اینها با اعضا و جوارحشان گناه کردند، بلکه فراتر از این را حضرت میفرماید، می فرماید: اگر می دانستند که همیشه در دنیا هستند، معصیت پروردگار عالم را می کردند. یعنی آن جایی هم که معصیت نکردند ترسیدند از اینکه مرگی هم هست و نیّت گناه و حال گناه را در ذهنشان پروراندند.خیلی عجیب است، لذا برای همین است که می فرمایند: اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر نکرد و بالاخره وقتی عمل گناه را دید، رو ترش نکرد و از کسی که گناه می کند خیلی بدش نیامد، ولو به اینکه خودش گناه نمی کند، امّا فردای قیامت با آنها محشور می شود، «حشره اللّه معهم». گناه را انجام نداده، ولی به تعبیری در ذهنش هم بدش نمی آمد و به تعبیری بیتفاوت گذشت و حداقلش این بود که وضع و حال و چهره اش عبوساً قمطریرا می شد.لذا این طور بیان می فرمایند که علّت این که اینها خلد در نار هستند، این است که در دنیا اگر می دانستند که مرگ نیست و جاودان هستند، عصیان پرودگار عالم را هم میکردند. کما اینکه بعضی از ما عصیان نداریم بلکه از زلزله میترسیم، یا این که دو مرتبه باد شدیدی بیاید، یک مقدار خودمان را جمع و جور می کنیم که می گویند اینها بر اساس همان خطوات ذهنی است که شما تا چه حدی و کجای کار هستی. شما خوف حقیقی از جدایی از خدا نداری، بلکه خوف از جان دادن خودت داری. خوف از این داری که الان به واسطه زلزله همه آن اهدافی که در ذهنت چیده بودی و آن آرزوهای درازت، با آمدن زلزله از بین برود.«يَا مَنْ بِدُنْيَاهُ اشْتَغَلْ قَدْ غَرَّهُ طُولُ الْأَمَلِ» [۹] لذا اضطراب هم پیدا می کنی و دست به دعا هم می شوی. گاهی هم تصمیم میگیری از تهران خارج شوی، برای این که جانت را نجات دهی. لذا حضرت معصومهدوست هم میشوی اما به واسطه چیز دیگر است.حضرت میفرمایند: علّت این که یک عدّه در جهنّم خالدند، برای همین است. حالا یک عدّه به واسطه گناهشان مدت عذاب دارند، بعد پروردگار عالم برمی دارد. البته ناگفته نماند کمترین عذاب مثلاً یک روز آخرت، به قول قرآن پنجاه هزار سال دنیاست. یک روز، نه یک سال.فکر نکنیم که همینطور می خواهند عذابمان کنند که بعضی میگویند: حالا آخرش نجات پیدا میکنیم. خیر عزیزم، ضمن این که یکی از همان مواقیتی که خطرناک است همان پل صراط، جهنّم و آن وضعیت و آن وحشت است. فردای قیامت در بهشت وقتی با هم صحبت می کنند، یکی این است که بحث قبر را مطرح می کنند و می گویند: خدا کند دیگر نمیریم، جان کندن سخت است. یکی هم این که آنجا آن صدای وحشتناک جهنّم و آن گرمایش وحشت دارد. اینها شوخی نیست و اینها را شوخی نگیرید. آیات الهی هم بیان می فرماید اینها را مزاح نگیرید.علّت خلد در جنّت«وإنّما خُلّد أهل الجنّة في الجنّة لأنّ نيّاتهم كانت في الدنيا أن لو بقوا فيها أن يطيعوا اللَّه أبداً» یک عدّه هم که در بهشت جاودان و همیشگیاند، در آن مقامات بالا هستند و از ابتدا هم همان حال را دارند، دلیلش این است که اینها در نیتشان و آن خطورات ذهنیشان این بوده که اگر دنیا همیشگی بود، در دنیا جز اطاعت و طاعت پروردگار عالم را انجام نمی دادند.علّامه آقا سیّد محمدحسین حسینی تهرانی بیان فرمودند: اینها برای ابد خدا را اطاعت می کردند. ایشان فرمودند: ظاهراً مرحوم آیتالله قوچانی بعد از رحلت آیتالله قاضی ایشان را در رؤیا میبینند و می گویند: آقا! شما این اواخر می فرمودید که نگرانی من این است که در بهشت نماز نیست. اینجا چطور است؟ آقا فرموده بودند: قدر دنیا را بدانید، ای کاش دنیا آنقدر بود که فقط عبادت می کردیم، طاعت خدا.لذا اولیاء خدا طول عمر هم که میخواهند برای این نیست که مثلاً ده سال دیگر ببینند چه حوادثی اتّفاق میافتد، آخرش که این دنیا تمام می شود، برای این است که بتوانند عبادت پروردگار عالم را انجام دهند. اگر می دانستند دنیا همیشگی است، اینها هم طاعت خدا برایشان ابدی بود.بعد حضرت می فرمایند: «فبالنيّات خلّد هؤلاء وهؤلاء». ثمّ تلا قوله تعالى: «قُلْ كُلٌ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ»، قال: «على نيّته» «و قال الفیض علی خطورات الذهنیه، انّ النیه بمعنی الخطورات الذهنیه»، چه آن گروه و چه این گروه که هر دو مخلّدند، هر دو به واسطه نیّتشان است. یک عدّه نیّت آنها نیّتشان الهی است و مخلّد در بهشت هستند، یک عدّه نیّتشان نیّت دنیوی، شیطانی و نفسانی است، مخلّد در جهنّم هستند. بعد حضرت فرمودند: «قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى سَبيلا» [۱۰] منظور از این آیه که هر کس فراخور عمل خودش خواهد بود، در آنجا منظور نیّات و آن خطورات است.نشانه خطورات ملکی یا شیطانیپس معلوم است این که بحث می کنیم که ابتدا باید به خطورات پرداخت، مهم است. انسان باید در خطورات ذهنی به این مسئله الهی که پروردگار عالم از او میخواهد، توجّه کند و آن این که یا خود خدا نزدیک به ذهن می گردد یا شیطان.پیامبر اکرم، محمد مصطفی(ص) بیان فرمودند: «إنّ للشّيطان لمّة بابن آدم» ای انسان! - این خطاب به من و شماست - «إنّ للشّيطان لمّة بابن آدم و للملك لمّة» [۱۱] هم از یک طرف شیطان به انسان نزدیک است و هم ملک. انسان هم خدائی است و هم شیطانی.یک دلیل و برهان آن این است که بارها به یک عنوان دیگر هم بیان کردیم که پروردگار عالم بیان فرمود: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» [۱۲] . پروردگار عالم این جمع ضدّین را که به صورت ظاهر محال است، در انسان قرار داد، از یک طرف تقوی و از یک طرف، آن فجور، پلشتی ها، زشتی ها و ذنوب را قرار داد.«فأمّا لمّة الشّيطان فإيعاد بالشّرّ» این خطورات شیطانی که نزدیک می شود، شما را به سمت شر میبرد و دعوت می کند، وعده به بدیها، زشتی ها و پلشتی ها می دهد «و تكذيب بالحقّ» حق را تکذیب می کند و امور الهی را به سخره می گیرد.یکی از نشانه های تکذیب حق، به سخره گرفتن مطالب الهی است. تکذیب حق می کنند، یکی این است که می گویند این غلط است، یکی این است که به سخره می گیرند. در سوره بقره آیه ۲۱۲ پروردگار عالم می فرماید: اینها به سخره میگیرند، مسخره میکنند و تکذیب به حق می کنند.«و أمّا لمّة الملك فإيعاد بالخير» می خواهی بفهمی نشانه آن خطورات ملکانی و الهی چیست؟ آن موقعی که دیدی داری به سمت خیر دعوت میشوی، حالت حال خیر است، جائی که روحت را عوض میکند، صیقل روح میدهد و حالت حال الهی م یشود، داری میروی و می گوید: برو، این ملک است. یک جا می گوید: نه، آنجا نرو، یک مقدار هم خودمان میدانیم این نفس دون می آید، این همان «لمّة الشّيطان» است.«و تصدیق بالحقّ» می دانید تصدیق به حق به چه معناست؟ در اینجا نکته بسیار مهمی است که نکتة من النکات است. «تصدیق بالحقّ» یعنی تسلیم به حق، هر چه پروردگار عالم گفت، انجام می دهد. به تعبیر دیگر، اولیاء خدا می گویند: تکلیفگرای محض می شود، هر چه پروردگار عالم بیان کرد گوش می دهد و انجام می دهد. تمام اعمال و رفتار او بر اساس تکلیف الهی است. اینطور نیست که چرا اینجا اینطوری است، چرا آنجای آن را نمی فهمم، عقل من درک نمی کند.خدا حاج آقا مشفق را رحمت کند، وقتی به آیتالله العظمی آقا سیّد احمد آقای خوانساری عرضه داشته بود: آقا! شما با این کبر سنّتان قریب به ۱۰۰ سال، چگونه است که دست روی زمین نمی گذارید بلند می شوید، ما فرزند شما هستیم (ایشان قریب به ۸۰ سال داشتند) عصا دستمان است؟ فرمودند: عمل به مستحبّات، دوری از مکروهات.یعنی اینها تکلیفگرا بودند. این مستحب است، چشم. این مکروه است، انجام نده، چشم. نمیگفتند: چه کسی گفته مکروه؟ ما باید علّت آن را بدانیم، من تا علّت آن را ندانم انجام نمیدهم. خیلی از این مکروهات و مستحبّات را داریم که بعضیها از این حرفها می زنند، امّا آن مرجع عظیمالشّأن می فرماید: عمل به مستحبّات و ترک مکروهات. این تکلیفگریی است. تکلیف گرایی یعنی این را انجام بده، چشم.نشانه حمد عملی«فمن وجد ذلك فليعلم أنّه من اللَّه تعالى فليحمد اللَّه». فاء را بر سر «مَن» آورده، نفرمود: «و مَن»، بلکه فرمود: «فمن». فاء به معنی تحقیقاً و پس است. معنی آن این میشود که پس به تحقیق آن کسی که اینگونه یافت در درون خودش که اینها مِن الله است، «فليحمد اللَّه» پس باز هم دائم در مقام حمودیّت قرار می گیرد.یک حمد لسانی است که میگوییم: الحمدالله، امّا مقام حمودیّت و حمد حقیقی چیز دیگری است. ما در سال ۸۰ در تفسیر سوره حمد، جلسات متعددی راجع به مقام حمودیّت بحث کردیم. در آن مقام حمودیّت، اصل قضیّه به افعال است. تمام وجود او حمد خدا می شود؛ یعنی شکرگزار است و عمل او بیشتر می شود.نشانه حمد عملی و مقام حمودیّت این است که نسبت به آن عمل قویتر می شود و آن را بیشتر انجام میدهد - یک کد یک خطّی چند واژهای. این فرمایشات اولیاء خداست که من نوار محضرتان عرض می کنم - اگر می خواهی بفهمی به مقام حمودیّت عملی رسیدی، این است که انسان نسبت به آن عمل، مدام قویتر می شود و آن را بیشتر هم انجام می دهد، نه این که حالا من این عمل را انجام دادم، خوب الحمدالله رب العالمین، حالا سراغ یک عمل دیگر میروم. خیر، مدام بیشتر میشود. اگر بخواهیم خیلی خودمانی معنی بکنیم، معلوم می شود که دیگر تَرکی در آن عمل هم نیست، بلکه این ادامه عمل است. می دانید در روایات شریفه هم داریم بهترین عمل آن عملی است که استمرار در آن باشد تا کثرت عمل. از ما کثرت عمل نخواستند، بلکه ادامه عمل خواستند. اگر یک کار خیر انجام می دهیم، آن کار خیر را دائم انجام بدهیم.شبخیزی و احساس کسالت«و من وجد الأخرى فليتعوّذ باللَّه من الشّيطان» امّا اگر یک موقع حال دیگری در خودش یافت، فهمید که دارد تغییر می کند و سست میشود، همانجا سریع در عمل و نیّت خودش ببیند که وضع او دارد خراب میشود، به خدا پناه می برد. اگر ببیند که دارد کمرنگ می شود، به خدا پناه می برد.ما بعضی از چیزها را واقعاً نمی فهمیم. یک موقعی به یکی از اولیاء خدا و عرفای عظیم الشّأن عرضه داشتیم: آقا! یک موقعی شبها انسان احساس کسالت میکند. فرمودند: غذا را مراقبه کند. عرض کردیم: آقا! غذا را هم مراقبه می کند، باز هم احساس کسالت می کند، گفت: افعال روز را مرور کن که چه کردی که امشب احساس کسالت میکنی و نمیتوانی بلند شوی. گفتیم: آنها را هم مراقبه میکند و چیزی در آن نمیبیند، فرمود: اینجا دیگر به بدنت بگو غلط کردی، باید بلند شوی، سستی نداریم.یکی از عواملی که باعث می شود بدن سست شود، لقمه است. لقمه نعوذبالله شبههناک و یا زیاد خوردن باعث می شود. انسان شب کم بخورد. افعال روز باعث میشود. عالم، عالم اثر و مؤثّر است. اگر کارت در روز خراب بود شبت را شب خوبی نمی کند، در شب بلند هم میشوی، ولی حال نداری. بحث ما حال بود که ایشان فرمود: اینجا دیگر بگو که غلط کردی و باید باحال باشی، تشری به آن بزنی که باید باحال باشی.عجله نکنیمپس این حال برای خطورات است که مقدّمه بود. انشاءالله جلسات بعد باز هم از این مقدّمات یک مقدار باید بیان کنیم و بگذریم. نکات بسیار عالی و زیبا است. بالاخره باید حلم و بردباری داشته باشیم؛ چون می دانید مباحث ما یک مباحثی است که ریشه ای است. بحث می کنیم و نمی خواهیم گذرا رد شویم که دو جلسه راجع به یک بحث بگوئیم و برویم سراغ بحث بعد. گر چه حوصلهمان کم است، همه ما می خواهیم ببینیم مرحله بعدی آن چه میشود، امّا بالاخره حیف است که آنچه اولیاء فرمودند، بیان نشود. انشاءالله سعی میکنیم یک مقداری ما تخفیف بدهیم و یک مقداری هم شما حلم و بردباریتان را بیشتر کنید تا بتوانیم این بحث را پیش ببریم. این بحث واقعاً کلیدی است، خیلی از مطالب و مشکلات اخلاقی ما، عزیز دلم! حل می شود، وضع تغییر پیدا می کند.راه، این راه است، ما باید از این راه برویم، زهد بیجا نباید باشد. عزیز دلم! خیلیها خواستند کارهای اخلاقی کنند، به راه بد افتادند، مثل دراویش، مثل بعضی از اینهائی که به سمت عرفانهای کیهانی و امثالهم رفتند. چون فطرت همه ما به سمت خدایی است. بارها عرض کردم، فرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها» [۱۳] ، نفرمود «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ المؤمن» یا «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ المسلم» بلکه فرمود: «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّه». می خواهد این کار را انجام دهد، امّا گیر می افتد.لذا این سیر و سلوک الی الله که از طریق اولیاء خدا آمدن و این نوع تبیین و این نوع «اهدنا الصراط المستقیم» یعنی همین نوع روش و این نوع حرکت انسان را به آنجا می رساند. اگر با این نوع حرکت جلو نرویم، بعداً خراب می شود.لحظاتمان را امام زمانی کنیمتوسل هم داشته باشیم، دائم هم با آقاجان حرف بزنیم. چند وقتی است این مطلب را هم بیان میکنم که غیر از آن که شبها با آقاجان حرف بزنید، هر ساعت، حداقل این دعای سلامتی آقاجان را هم بخوانید. تلفن همراهت را کوک کن، اول اینطور عادت کنی. حتّی یک موقع نگاه کردی مثلاً دیدی ساعت ۱۰ شب است، تا الان نگفتی، قضای آن را بجا بیاور. می خواهی بخوابی، برای آن ساعاتی هم که خوابی مثلاً ۱۱ شب است، تا ۳ الی ۴ می خواهی بخوابی، برای آن ساعات هم بخوان.انسان هر ساعت یاد آقاجان باشد، کما این که از خدا می خواهیم: خدایا! همیشه یاد آقاجان باش، آن وقت خود ما نباشیم «فی هذه الساعه و فی کل ساعه». از خدا می خواهیم «اللّهم کن لولیّک»، آن وقت اگر خود ما نباشیم، معنا ندارد.پس این نکته را هم به ذهنتان بسپارید، چرا می گوئیم هر ساعت؟ برای این که وقتی آن دعا را می خوانیم، معنای دعا برای ما معلوم و مشهود هم باشد، لقلقه زبان نباشد، از خود خدا می خواهیم، امّا خودمان آقا را یادمان نیست.خدا گواه است اگر به اقل همین را داشته باشید، آرام آرام لحظاتتان امام زمانی می شود. حضرت شیخناالاعظم، حضرت مفید عزیزفرمودند: من در درس از ابتداء تا انتها، در پاسخ به مسائل شرعی از ابتداء تا انتها، کنار سفره غذا از ابتداء تا انتها، در حرکتم و در خوابم از ابتداء تا انتها، لحظه ای بدون یاد حضرت نبود. اگر یک کسی اینطور شود، چه می شود؟ آنوقت مگر می شود آقا یادش نکند!؟ آن آقایی که کریم است، آن آقایی که بیان می کنید «و سجیّتکم الکرم» منش و روششان کرامت است، کِی می شود آنوقت یاد ما نکند!؟ می شود شما یاد کسی باشی، او یادت نکند!؟یکی از خصوصیات خواندن این دعا این است که یک جور اعلان است. مثل این می ماند که شما مدام به کسی بگویی: آقا! من مشهد بودم دعایتان کردم، دفعه بعد بگویی: مشهد بودم، دعایتان کردم. مدام اعلان کنی. اصلاً ناخودآگاه او هم یاد شماست. می شود شما مدام بگویی: «اللّهم کن لولیّک» بعد بگویی آقا من یاد تو هستم، بعد آقا یاد انسان نباشد.کاری کن آقاجان تو را بخرداین که تأکیداً می گوئیم هر شب، به تعبیر عامیانه مسواکت را هم زدی، موقع خواب، برق خاموش، ۲ الی ۳ دقیقه با آقاجان حرف بزنی، قبل از این که بخوابی، یک سلام بدهی «السّلام علیک یا مولای یا بقیّة اللّه»، معلوم است جواب سلام واجب است، آن آقا سلام می دهد. شاید اوایل نشنوی، امّا وقتی هر شب صحبت کنی، بگویی: آقاجان! در این نظام مهدوی شنیدیم دیگر آخر زمان است، انشاءالله میخواهی بیایی، دوران امامت شماست، امّا به ظاهر در پرده غیبت هستی که ما در پرده غیبتیم، امّا آقا میشود من هم سربازت شوم؟ می شود من درست شوم؟ می شود طوری شود تا اسم من بیاید، بگویی که این را می شناسم، این هر شب با من حرف میزند؟ می شود در این وانفسای دنیا که جلوات دنیا، جنگها و خونریزیها و مطالب و حواسها جای دیگر است، تو هر شب با آقا حرف بزنی، با آن کسی که «بیمنه رزق الوری و بوجوده ثبتت الارض و السماء»، به یاد آن آقای خوبیها باشی و آقا یادت نباشد؟ محال است. اگر آقا یادت بود، می دانی چه می شود؟ خدا گواه است وجودت نور می شود.اگر کسی هر شب، منقطع نشود، مثل حلقه های زنجیر می ماند، منقطع نشود، این را انجام بدهیم، دیگر رایگان است، منقطع نشود، اگر منقطع شد، بدانیم یک کاری کردیم اجازه صحبت کردن با آقاجان را به ما ندادند، اگر هر شب، هر شب صحبت کردیم، به یک سال نمی کشد خودت یک حالاتی متوجّه می شوی، وضعت تغییر می کند، در این دنیای وانفسا آرام می شوی، سکینه قلب می گیری، اتّصالت به جای دیگر میشود و وضعت تغییر می کند.معلوم است دیگر یعنی آقا تو را خرید و انتخابت کرد. اگر کسی را آقا بخرد و انتخاب کند، بگوید: این دیگر مال من است، اینجاست که ملائکه خدّام تو می شوند. پیامبر فرمودند: «انّ الملائکه خدّام المؤمنین». ملائکه از تو تمسک و تبرّک میگیرد. می دانی اگر حالت حالی شد که آقاجان تو را خرید، ملائکه در عرش اگر بخواهند قسم بدهند، به اسم تو قسم می دهند. بله، عزیز دلم! ملائکه به اسم شیخنا الاعظم خیلی قسم دادند، به اسم مقدّس اردبیلی، امام راحل، آقا سیّد هاشم حداد که یک آهنگر بود قسم دادند.کاری کن آقاجان تو را بخرد، انتخابت کند و وضعت تغییر کند. آنوقت دیگر خطوراتت هم معلوم است، این یک راه میانبر است. مگر نمی گوییم: راه میانبر؟ راه میانبر برای کنترل خطورات نفسانی و شیطانی این است که دائم یاد آقاجان باشی. آقا حصن حصین است، من و تو را نگه میدارد، وضعمان تغییر می کند. این کد است: اگر می خواهی از خطورات نفسانی و شیطانی دور باشی، بگو آقا من یادت هستم. مگر میشود ذهنی که یاد آقا باشد، شیطان نزدیک آن بیاید!؟ اجازه ورود به آن ذهنی که امام زمانی شد، ندارد.....................................................پانوشتها؛[۱] . گزيده كافى، ج: ۴، ص: ۲۰۴[۲] . ناس/ ۶[۳] . شرح آقا جمال خوانسارى بر غرر الحكم و درر الكلم، ج: ۱، ص: ۷۹[۴] . ميزان الحكمه، ج: ۱۲، ص: ۴۵۷ [۵] . بقره/ ۲۸۶[۶] . بقره/ ۳۰[۷] . لقمان/ ۲۰[۸] . مجموعه رسائل در شرح احاديثى از كافى، ج: ۲، ص: ۱۸۲[۹] . ديوان أمير المؤمنين عليه السلام، ص: ۳۱۲[۱۰] . اسراء/ ۸۴[۱۱] . نهج الفصاحه (مجموعه كلمات قصار حضرت رسول صلى الله عليه و آله)، ص: ۳۳۲[۱۲] . شمس ۸[۱۳] . روم/ ۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
صفحات پیشنهادی
نشست درسگفتوگوي «بانكداري اسلامي از نظر تا عمل»
نشست درسگفتوگوي بانكداري اسلامي از نظر تا عمل سهشنبه 10 شهريور همزمان با روز بانكداري اسلامي دومين جلسه از سلسله نشستهاي اقتصاد اسلامي با موضوع بانكداري اسلامي از نظر تا عمل برگزار شد اين نشست به شكل درسگفتوگو با ارائه عادل پيغامي پژوهشگر و عضو هيئت علميایرانیها تنبل نیستند سیستم مردم را تنبل کرده است
جوادییگانه در نشست نقد و بررسی کتاب چقدر خوبیم ما ایرانیها تنبل نیستند سیستم مردم را تنبل کرده است شناسهٔ خبر 2900172 - دوشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۱ ۲۸ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها جوادی یگانه گفت در کتاب ما چقدر خوبیم مطرح شده که ما تنبل هستیم اتفاقا اصلا مردم تناستاندار قم تاکید کرد ضرورت ارائه راهکارهای عملی برای حل مشکلات مردم منطقه دروازه ری
استاندار قم تاکید کردضرورت ارائه راهکارهای عملی برای حل مشکلات مردم منطقه دروازه ریاستاندار قم ارائه راهکارهای عملی و کسب نتایج ملموس برای حل مشکلات مردم را مورد تاکید قرار داد و گفت مسئولان استان باید با همه توان برای پیادهسازی برنامههای مصوب بکوشند به گزارش خبرگزاری فارس ازتاکید نیروهای مردمی عراق بر ادامه عملیات آزادسازی الانبار
تاکید نیروهای مردمی عراق بر ادامه عملیات آزادسازی الانبار شناسهٔ خبر 2900791 - سهشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۴ - ۰۰ ۰۴ بین الملل > خاورمیانه و آفریقای شمالی نیروهای مردمی عراق ضمن تکذیب عقب نشینی از استان الانبار بر ادامه عملیات آزادسازی این استان تاکید کردند به گزارش خبرگزاری مهر بگزارش گاردین از نظر مردم تهران درباره عملکرد اقتصادی دو ساله روحانی
گزارش گاردین از نظر مردم تهران درباره عملکرد اقتصادی دو ساله روحانی روز نو روزنامه بریتانیایی گاردین با انتشار گزارشی به موضوع عملکرد اقتصادی دولت حسن روحانی رییس جمهوری ایران دو سال پس از زمامداری او اشاره کرده است این روزنامه اشاره می کند که اکثر شهروندان تهرانی از توالزوم تلطیف رابطه جامعه پزشکی با مردم/ کاهش آمار زیرمیزی گرفتن/ پول طرح تحول سلامت به جیب پزشکان نرفت/ پزشکان ت
به گزارش سرویس بهداشت و سلامت تفتان ما سازمان نظام پزشکی بزرگترین و قدیمی ترین سازمان غیردولتی NGO در ایران پس از کانون وکلا است این سازمان با حدود دویست هزار عضو پزشک دندانپزشک داروساز ماما دکترای علوم آزمایشگاه کارشناسان پروانه دار مانند شنوایی شناس فیزیوتراپ بینایی سضرورت ارائه راهکارهای عملی برای حل مشکلات مردم منطقه دروازه ری
قم آنلاین- سید مهدی صادقی استاندار قم در نشست صمیمی با مردم منطقه دروازه ری که به مناسبت هفته دولت در مسجد حضرت ولیعصر عج برگزار شد طی سخنانی خوستار رسیدگی بیش از پیش مسئولین به مناطق محروم استان شد استاندار قم با اشاره به فداکاری ها و جانفشانی های شهدا و ایثارگران و نقش تعیینماینده مردم اردستان در مجلس مطرح کرد دولت یازدهم بجز طرح تحول سلامت و سیاست خارجی در سایر حوزهها متوسط عمل ک
نماینده مردم اردستان در مجلس مطرح کرددولت یازدهم بجز طرح تحول سلامت و سیاست خارجی در سایر حوزهها متوسط عمل کرده استنماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی گفت دولت تدبیر و امید در دو زمینه طرح تحول سلامت و سیاست خارجی خوب عمل کرده است و نمره قابل قبول میگیرد اما در مابقی مواچگونه می شود آب را فراموش کرد/ ضرورت توجه مردم شناختی به مسأله آب
استاد مردم شناسی دانشگاه علامه چگونه می شود آب را فراموش کرد ضرورت توجه مردم شناختی به مسأله آب شناسهٔ خبر 2900505 - شنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۰ ۲۳ دین و اندیشه > همایش ها و میزگردها مرتضی فرهادی گفت دنیا و عقبی ما دین ما اقتصاد ما سیاست ما استقلال ما در ارتباط با آب استجلب رضایتمندی مردم شاخصه اصلی عملکرد مدیریت شهری کرج است
قائم شهردار کرج اظهار داشت جلب رضایتمندی مردم شاخصه اصلی عملکرد مدیریت شهری است که تحقق این هدف با توسعه خدمات رسانی پیگیری می شود محمدرضا رضاپور عنوان کرد تامین رفاه اجتماعی تامین خدمات و حمایت های اجتماعی پایدار از مفاهیمی است که مجموعه مدیریت شهری کرج اعم از شورای اسلامی ش-
دین و اندیشه
پربازدیدترینها