محبوبترینها
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
تفاوت ها و شباهت های بالابر ، وینج و جرثقیل زنجیری کدامند ؟
سامانه نوبل فارم مرجع تخصصی آنلاین در صنایع دام، طیور، آبزیان و صنایع وابسته
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1793384650
«مدمکس: جاده خشم» را ببینیم؟
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
«مدمکس: جاده خشم» را ببینیم؟
مدمکس: «جاده خشم»، قسمت چهارم مجموعه فیلمهای «مدمکس» ساخته جورج میلر پس از فاصلهای حدودا ٣٠ ساله با فیلم سوم و بدون حضور مل گیبسن در نقش اصلی، روی پرده رفته است؛ فیلمی شلوغ و اکشن و سرشار از جلوههای ویژه که در مقایسه با سه فیلم قبلی، بهویژه فیلم اول در گیشه خوب عمل نکرد
روزنامه شرق - حسین عیدیزاده: «مدمکس: جاده خشم»، قسمت چهارم مجموعه فیلمهای «مدمکس» ساخته جورج میلر پس از فاصلهای حدودا ٣٠ ساله با فیلم سوم و بدون حضور مل گیبسن در نقش اصلی، روی پرده رفته است؛ فیلمی شلوغ و اکشن و سرشار از جلوههای ویژه که در مقایسه با سه فیلم قبلی، بهویژه فیلم اول در گیشه خوب عمل نکرد؛ اما بههرحال فیلم کمفروشی نشد؛ هزینه تولید این فیلم ١٥٠ میلیون دلار است و در دنیا بیشتر از ٣٥٠ میلیون دلار فروخته است و این درحالی است که هرچند فروش سه فیلم قبلی، به ٣٥٠ میلیون دلار نرسید، اما بودجهای بسیار کمتر داشتند (فیلم اول با بودجه ٤٠٠ هزار دلاری، صد میلیون دلار فروخت، قسمت دوم با بودجه ٤,٥ میلیون دلاری، ٣٤.٥ میلیون دلار فروخت و قسمت سوم، که بدترین عملکرد را در گیشه داشت، با بودجه ١٢ میلیون دلاری، ٣٦.٢ میلیون دلار فروخت). با توجه به این آمار، قسمت چهارم «مدمکس» فقط توانسته مخارج خود را در گیشه دربیاورد.
مجموعه فیلمهای «مدمکس»، داستان مکس راکتاناسکای است؛ یک افسر پلیس، که در دنیایی پساآخرالزمانی که جنگ بر سر بنزین است، در پی اتفاقاتی (کشتهشدن همسر و دخترش) یکه و تنها میماند و باید با وحشیهایی که «نایتویندر» نام دارند و فقط آدم میکشند، مبارزه کند و جان خود را نجات دهد. در فیلم اول که در استرالیایی در آینده نامعلوم میگذرد، محیط هنوز آنقدر بدوی نشده است؛ اما فیلم به فیلم، محیط وقوع داستان بدویتر میشود و در فیلم چهارم، ما با زمین، پس از رخدادن جنگ هستهای روبهرو هستیم؛ زمینی که به یک بیابان بسیار بزرگ بدل شده است و جنگ حالا علاوه بر بنزین، بر سر آب هم هست. فیلم طرفداران و مخالفان خود را دارد؛ چه در خارج از ایران و چه در ایران. این متن تلاشی است برای بررسی منصفانه نقاط ضعف و قوت فیلم.
١. منتقدانی که فیلم را دوست دارند، چه داخل ایران و چه خارج از ایران، میگویند این فیلم به عمد داستان ندارد؛ خط داستانی را به صفر رسانده است و کل فیلم یک تعقیب و گریز طولانی و یکنفس است و تنها توقفها هم برای برنامهریزی حرکت بعدی و یافتن مسیر بعدی و شروع نبردی دیگر است. فیلمی که قرار است آدرنالین خون را بالا ببرد و هیجان صِرف باشد. واقعیت این است که از این نظر حق با همین منتقدان است؛ در «مدمکس: جاده خشم» هیچ رشته داستانی محکمی وجود ندارد. وحشیها در بیابان مدمکس را میگیرند و بعد که فیوریسا، دختر رئیس وحشیها، فرار میکند، وحشیها بهدنبال آنها میروند و از قضا مدمکس را هم کتبسته میبرند. مدمکس فرار میکند و مسیرش با فیوریسا و همراهانش گره میخورد و حالا مدمکس و فیوریسا بدو، وحشیها بدو و معلوم است که پیروز کیست.
آیا این فیلم است؟ تا چه مدت میتوان تصاویری بدون داستان را دنبال کرد؟ آیا یک تعقیب و گریز طولانی را میشود فیلم خواند؟ بگذارید یک مثال از سینمای تجاری بزنم؛ «سرعت» ساخته یان دیبانت، اساسا فیلمی است که برمبنای حرکت یک اتوبوس با سرعت زیاد و از جایی به بعد، با تعقیب و گریز طراحی شده است؛ اما فیلم جدا از مقدمهچینی، که در آن شخصیتهای اصلی با بازی کیانو ریوز و یان دیبانت را معرفی میکند، هر یک ربع، زمانی هم برای برقراری دیالوگ میان شخصیتهایش و البته نفستازهکردن مخاطب میگذاشت و بههمینترتیب به فیلمی تجاری و یکبارمصرف بدل میشد که موضوعی برای دنبالکردن در اختیار بینندهاش قرار میدهد.
«مدمکس: جاده خشم»، مقدمه ندارد یا شاید مقدمهاش سه فیلم قبلی فیلمساز باشند؛ اما سه فیلم قبلی برای شناخت مدمکس کافی هستند و ما هیچ اطلاعی از فیوریسا نداریم؛ قرار هم نیست داشته باشیم: انتخاب چارلیز ترون در این نقش از همان ابتدا خیال را راحت میکند که او نقشی مثبت دارد و کنار مدمکس قرار میگیرد. بنابراین فیلمساز اساسا با انتخابی تیپیک، شخصیتپردازی را کنار گذاشته است: دو شخصیت مثبت داریم که چند زن بیچاره همراهشان شدند و یک گروه وحشی. استفاده از کاراکترهای تیپیک در هیچ فیلمی ایراد نیست؛ مشکل اینجاست که در «مدمکس» هیچ آدم باهوشی نداریم: وحشیها همانطور که از نامشان پیداست، آدمهای بدوی و دیوانهای هستند که اصلا فکر نمیکنند.
چنان ذوب در بندگی رئیس خود هستند که لحظهای در جانفشانی برای او تردید ندارند. مدمکس نیز یاغی ابلهی است؛ کاریکاتوری که انگار مواد مصرف کرده و در هپروت است و بازی تام هاردی هم این نکته را تشدید میکند. فیوریسا هم زنی است که تنها هدفش رفتن به سرزمینهای سبز است و تنها آدم هدفدار فیلم است. میشود گفت «مدمکس: جاده خشم»، یک فیلم بدون ابتدا و انتهاست؛ یک تعقیب و گریز طولانی است که تختهگاز جلو میرود و در انتها هم به نتیجهای که از ابتدا معلوم بوده است، میرسد و هیچ غافلگیریای ندارد.
٢. فیلمهای هیجانانگیز اغلب چنین روندی را دنبال میکنند: در واقع میتوان گفت این فیلمها طوری طراحی میشوند که آدرنالین خون را آرامآرام بالا ببرند و در دقایق پایانی آدرنالین خون را به حداکثر میزان ممکن برسانند، طوریکه مخاطب نتواند روی صندلی خود بند شود. «مدمکس: جاده خشم» را اگر سکانسبندی کنیم، میتوانیم ساختارش را در جدولی که در ذیل آمده خلاصه کنیم.
اگر به این جدول نگاه کنید، متوجه میشوید که حدود ٩٠ دقیقه از این فیلم، اکشن محض است و با کمکردن زمان تیتراژ پایانی میبینید که فیلم در مجموع ٢٥ دقیقه زمان برای پرداخت شخصیتهایش داشته است؛ اما این مدتزمان را هم صرف حرفهای کلیشهای و نقشهکشیدن برای ادامه راه کرده است. در واقع فیلم با این ساختاری که میبینیم، شبیه یک بازی ویدئویی است که هر مرحلهاش یک سروشکل دارد و با هر بار کشتن غول یک مرحله، به مرحله بعد میروید. انگار دارید فیلم «Crank» با بازی جیسن استتهم را با ظاهری آخرالزمانی و البته بودجهای چند ده برابری تماشا میکنید.
در واقع الگوی بازی ویدئویی چیزی است که همیشه همراه مجموعه فیلمهای «مد مدکس» بوده است. مدمکس فقط میخواهد زنده بماند و در این راه باید غولهای هر مرحله را بکشد یا از دستشان فرار کند. اینکه یک بازی ویدئویی چه نسبتی با سینما دارد، موضوع بحث ما نیست؛ اما فیلمی که الگوی خود را از بازی ویدئویی گرفته است، همانقدر باید جدی گرفته شود که یک بازی ویدئویی. بازیهای ویدئویی یک نوع سرگرمی هستند؛ «مدمکس: جاده خشم» هم یک نوع سرگرمی است (اینکه سرگرمی متعالی است یا نه نیز موضوع بحث ما نیست. هرکس براساس شخصیت و فهم خود سرگرمیاش را انتخاب میکند)، مشکل از زمانی شروع میشود که از این فیلم/بازی مفاهیمی عمیق استخراج میشوند.
٣. عدهای «مدمکس: جاده خشم» را فیلمی فمینیستی توصیف کردهاند و فیلم هم المانهای لازم برای القای چنین فکری را دارد: در لشکر وحشیها زنی حضور ندارد. رئیس وحشیها از زنان سوءاستفاده میکند. فیوریسا و عروسهایی که فراری داده است به دنبال سرزمینی هستند که صلح و آرامش را در آن ترویج دهند. در سرزمین سبز که حالا وجود ندارد، فقط چند زن زنده ماندهاند و درنهایت هم فیوریسا و دیگر زنان پیروز میشوند. انگار اصلا «مدمکس: جاده خشم» یک بیانیه دفاع از حقوق زنان است؛ اما راستش این تنها پوسته فیلم است و ادعای آن.
اگر به فیلمهای قبلی هم نگاه کنیم، میبینیم که طرفداری از حقوق زنان فقط در این فیلم چهارم بروز دارد و موضوعی ریشهدار در مجموعه فیلمهای میلر نیست. در واقع میشود گفت با توجه به تغییر زمانه، میلر تصمیم گرفته است کمی نان به نرخ روز خوردن را تجربه کند؛ اما اگر این دیدگاه بدبینانه را هم کنار بگذاریم و در فیلم دقیق شویم، میبینیم تصویر فیلم از زنان، بسیار کلیشهای است: زنهای فیلم یا کارخانه جوجهکشی رئیس هستند و حتی پس از فرار هم هیچ ارادهای از خود ندارند یا شبیه زنان سرزمین سبز، موجوداتی ژولیده شبیه جادوگران هستند که اتفاقا کمی آیندهبینی هم در ذاتشان هست یا شبیه فیوریسا هستند؛ زنی که هیچ ویژگی زنانه ظاهری و باطنیای ندارد و مثل یک مرد میجنگد.
در واقع الگوهای میلر برای طراحی زنانش متفاوت از الگوهای رایج در فیلمهای اکشن و بیمغز برای پرداخت زنان نیست. اگر این دیدگاه را هم بدبینانه حساب کنیم، بازهم میتوانیم به موضوع مهم دیگری اشاره کنیم: زنان فیلم فقط در صورتی پیروز میشوند که مدمکس به آنها بگوید ادامه مسیر شورهزار بیهوده است و بعد از جان مایه بگذارد و آنها را پیروز کند و تازه این تنها نقطه اتکای زنان فیلم به یک مرد برای پیروزی نیست؛ مرد دیگری که بدون کمک و فداکاری او فیوریسا و دیگر زنان پیروز نمیشوند، یک وحشی بهنام ناکس است. بهاینترتیب زنان فیلم اساسا متکی به دو مرد هستند که یکی وحشی و ابله است و دیگری مدمکسی است که انگار در هپروت زندگی میکند. واقعا جز ظاهر طرفداری از حقوق زنان چه چیزی در این فیلم وجود دارد؟
برخی هم میگویند این فیلم آخرالزمانی است و خبر از آینده سیاه بشری میدهد. راستش این هم تنها ظاهری برای میلر بوده است که بتواند در محیطی بسیار بدوی داستانش را روایت کند و جز این کاربرد دیگری برای او نداشته است. فیلم میلر هیچ ربطی با تلخی و فلسفهای که در فیلمهای آخرالزمانی مثل«متروپلیس» در جریان است، ندارد.
او از آخرالزمان فقط بهعنوان یک محیط جغرافیایی استفاده کرده است که در آن بتواند تخیل خود را عیان کند و صحنههای اکشن فیلمش را طراحی کند. به نظرم برداشتهای فلسفی و اجتماعی از فیلمی مثل «مدمکس»، شبیه کرهگرفتن از آب است و راستش بیشتر به فیلم ضربه میزند تا اینکه به ارزش فیلم بیفزاید. فیلمهایی مثل «مدمکس: جاده خشم» را باید همانطور که هستند دید.
٤. آیا «مدمکس: جاده خشم» فیلمی است که هیچ ظرافتی ندارد؟ قطعا اینطور نیست؛ «مدمکس: جاده خشم» شاید فیلم نباشد و فقط تصاویری متحرک از تعقیب و گریزی طولانی باشد؛ اما از نظر بصری فیلمی پذیرفتنی است و اگر فیلم ویژگی و نقطه قوتی داشته باشد در طراحی بصری تصاویرش است؛ تصاویری که مدیون کار جورج میلر، بهعنوان طراح آنها، جان سیل، فیلمبردار و گروه جلوههای ویژه فیلم است. قاببندیهای میلر در صحنههای اکشن با کمک تدوینگر فیلم، جریانی بسیار سیال دارند و همین باعث میشود تماشای این فیلم، که گفته میشود بیش از دوهزارو ٧٠٠ کات دارد، چشم را خسته نکند.
ازآنجاکه «مدمکس: جاده خشم»، یک فیلم اکشن صِرف است، صحنههای اکشن در آن نقش مهمی دارند و میلر برای این صحنهها زحمت بسیاری کشیده است؛ هرچند تقریبا چیز جدیدی در این صحنههای اکشن (به جز وحشیهایی آویزان بر چوب که با سازوکاری اهرموار بهسمت ماشینهای هدف پرتاب میشوند) وجود ندارد، اما درمجموع صحنههای اکشن کار خود را، یعنی تولید آدرنالین در خون بیننده، بهدرستی انجام میدهند. از این نظر، فیلم دو سکانس خیلی خوب اکشن هم دارد و در کمال تعجب این دو سکانس خوب، ربطی به پایانبندی شتابزده فیلم، که در آن به زور مدمکس به سنت قهرمانهای وسترن پنهانی خداحافظی میکند و به سمت افق میرود، ندارد.
سکانس درگیری در توفان شن، با اینکه تا حد بسیار زیادی مدیون فناوریهای دیجیتال است، بسیار دیدنی از آب درآمده است و از نظر قاببندی شبیه نقاشیهای کلاسیک شده است و همچنین سکانس درگیری در شب (که البته در نور روز فیلمبرداری شده و با استفاده از فیلتر حالت شب به آن داد شده است) هم تعلیقی دارد که دیگر صحنههای فیلم ندارند. جز این دو سکانس، بقیه صحنههای اکشن فیلم کاملا تکراری هستند و نمونه آنها را دیدیم و فقط اینبار تام هاردی و چارلیز ترون هستند که در این صحنههای اکشن خودنمایی میکنند؛ البته برای درک پیچیدگیهای طراحی صحنههای فیلم پیشنهاد میکنم مقاله مفصل «یک قصه مصور: جلوههای ویژه مدمکس: جاده خشم»، نوشته ایان فیلز، را بخوانید که به نکتههای جالبی درباره گرفتن صحنههای مختلف اکشن و غیراکشن اشاره کرده، آنها را کالبدشکافی کرده است و بعد از خواندن این مقاله میبینید که هرچند منتقدان دوستدار فیلم ادعا میکنند این فیلم «اولد اسکول» است، یعنی با تکنیکها و ترفندهای اکشنسازی قدیم و پیش از سلطه فناوری دیجیتال ساخته شده است، اما راستش تقریبا تمامی فیلم متکی به حضور جلوههای ویژه کامپیوتری و طراحی پسزمینه و پیشزمینه دیجیتالی و استفاده مکرر از پرده آبی است و گروه جلوههای ویژه آنقدر کار خود را با ظرافت انجام دادهاند که حس میشود فیلم در محیط واقعی فیلمبرداری شده است.
٥. فیلمهای سرگرمی برای سرگرمشدن مخاطب ساخته میشوند و هرکس میتواند هر طور دوست دارد، سرگرم شود. مشکل شاید اینجا باشد که برخی پس از دیدن یک فیلم سرگرمکننده بدون محتوا مثل «مدمکس: جاده خشم»، احساس گناه میکنند و رویشان نمیشود بگویند از دیدن این تصاویر هیجانی صِرف و از دیدن این فیلم که سرگرمی خالص است و هیچ محتوایی ندارد، لذت بردهاند و برای حفظ کلاس هم شده، دنبال مفاهیم عمیقی در آن میگردند و فلسفهبافی میکنند و حتی معانی عجیبوغریبی برای سکانسهای مختلف فیلم میتراشند.
در واقع این منتقدها با دادن آدرسهای غلط به مخاطب، آنها را به اشتباه میاندازند و نتیجهاش میشود بحثهایی مضحک در باب فلسفه پنهانی در چنین فیلمهایی و نشانهشناسیهای مذبوحانه؛ مثلا اینکه علامتِ پشت گردن شخصیتهای منفی نشان میدهد آنها شیطانپرست هستند و فیوریسا و مدمکس مبارزان علیه شیطانپرستی و در خلال این بحثهای بینتیجه فراموش میشود اساسا فیلمهای قهرمانی با الگوی نبرد خیر و شر طراحی میشوند!
«مدمکس: جاده خشم» هم مثل خیلی فیلمهای دیگر، مدتی نقل محافل است تا قسمت بعدی آن ساخته شود یا فیلمی با تبلیغات بیشتر از آن ساخته شود. «مدمکس: جاده خشم»، فیلمی است که تاریخ انقضا دارد و خیلی زودتر از آن چیزی که فکرش را بکنید، فراموش میشود؛ درست همانطور که تا همین یکی، دو سال پیش که قرار شد «جاده خشم» ساخته شود، کسی یادش نبود مل گیبسن با فیلمهای «مدمکس» معروف شده است و اسم قسمت دوم این فیلم، «مدمکس: جنگجوی جاده» و قسمت سوم آن، «مدمکس: توفان رعد» است.
این فیلمها صرفا برای ثبت در تاریخ ارزش دارند و البته بزنگاهی هم برای منتقدان هستند... . اگر واقعا فیلمهای اکشن را دوست دارید، چنانچه «مدمکس: جاده خشم» را با کیفیت بسیار خوب ببینید، حتما لذت میبرید؛ اما اگر خیلی فیلم اکشن دوست ندارید، بهتر است وقت خود را با این تصاویر متحرک بیسروته تلف نکنید.
تاریخ انتشار: ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۷:۴۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]
صفحات پیشنهادی
مکس دیوانه: جاده خشم
مکس دیوانه جاده خشم کارگردان جورج میلر بازیگران تام هاردی چارلیز ترون و نیکلاس هولت فیلم برداشتی است و نه دنباله ای از سری فیلم های مکس دیوانه با بازی مل گیبسون که اواخر دهه 80 و دهه 90 مورد توجه بود فیلم های قبلی هم همین داستان را دنبال می کردند فیلم مولفه های ثابخشم اسرائیل از کنسرت آلمانیها در تهران
جمعه ۶ شهریور ۱۳۹۴ - ۱۶ ۲۹ رژیم اشغالگر قدس که از خبر اجرای قریبالوقوع ارکستر سمفونیک برلین به رهبری دنیل بارنبویم در ایران به خشم آمده خواستار جلوگیری دولت آلمان از این اجرای صحنهای شد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا دنیل بارنبویم رهبر ارکستر و پیانست آرژانتینیخشم اسرائیل از کنسرت آلمانیها در ایران
خشم اسرائیل از کنسرت آلمانیها در ایران فرهنگ > موسیقی - ایسنا نوشت رژیم اشغالگر قدس که از خبر اجرای قریبالوقوع ارکستر سمفونیک برلین به رهبری دنیل بارنبویم در ایران به خشم آمده خواستار جلوگیری دولت آلمان از این اجرای صحنهای شد دنیل بارنبویم رهبر ارکستر و پیانسفضولی که خشم شهید رجایی را برانگیخت
فضولی که خشم شهید رجایی را برانگیخت نعمتشاه محمدی فردی متظاهر و چاپلوس و در عین حال بسیار اهل لاف زدن است و به قدری نسبت به صاحبالزمانی چرب زبانی میکند که حرف احدی را به جز ایشان گوش نمیکند به گزارش فرهنگ نیوز دهه شصت را می توان دهه ترور در جمهوری اسلامی نامگذاری کرد چرا کخشم هواداران رونالدو از کاسیاس
به گزارش سایت خبری تحلیلی 9 صبح به نقل از جام جم ورزشی ایکر کاسیاس دروازه بان پیشین تیم فوتبال رئال مادرید و سنگربان فعلی تیم فوتبال پورتو پرتغال ساعتی پس از انتشار شایعه تبریک او به مسی به این خبر واکنش نشان داد و در صفحه توئیتر خود نوشت بدون تردید از موفقیت یک دوست خوشحال میخشم اسرائیل از کنسرت آلمانی ها در ایران
دنیل بارنبویم رهبر ارکستر و پیانست آرژانتینی تبار است که قرار است به زودی رهبری ارکستر سمفونیک برلین در تهران را برعهده بگیرد اجرای این کنسرت موجبات خشم رژیم صهیونیستی را تا جایی فراهم آورده که این رژیم از آنگلا مرکل صدراعظم آلمان درخواست لغو این اجرا را کرده است بارنبویم 72 ساخشم اسرائیل از کنسرت آلمانی ها در تهران
رژیم اشغالگر قدس که از خبر اجرای قریب الوقوع ارکستر سمفونیک برلین به رهبری دنیل بارنبویم در ایران به خشم آمده خواستار جلوگیری دولت آلمان از این اجرای صحنه ای شد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا دنیل بارنبویم رهبر ارکستر و پیانست آرژانتینی تبار است که قرار است به زودیخشم افراطی ها از گام های سینمایی ایران برای مقابله با اسلام هراسی
مرتضی رضائیان متاسفانه در چند ساله اخیر حجم برنامه ها وطرح های اسلام هراسی در فضای رسانه های غربی به شدت افزایش یافته است بخشی از این پروژه به دلیل سیاست های مزورانه دولت های استکباری است و بخش دیگر به دلیل برخی اقدامات گروه های تکفیری که بهانه لازم برای پیگیری طرح های اسلام هراستایش کوچولو قربانی خشم پدر شد
ستایش کوچولو قربانی خشم پدر شد مرد جوان در اقدامی جنونآمیز پس از قتل دختر پنج سالهاش همسرش را با چاقو زخمی کرد و گریخت پلیس 24 ساعت پس از این جنایت متهم را دستگیر کرد به گزارش جام جم ساعت 9 و 14 دقیقه چهارشنبه گذشته مردی با مرکز فوریت های پلیسی 110 شهرستان بابل تماسفارس از وضعیت ترافیکی جادهها گزارش میدهد ترافیک روان در جادههای کشور/ اعمال محدودیت ترافیکی در آزادراهها
فارس از وضعیت ترافیکی جادهها گزارش میدهدترافیک روان در جادههای کشور اعمال محدودیت ترافیکی در آزادراههای کرج-قزوین و تهران-قمدر آزادراههای کرج-قزوین و تهران-قم به دلیل انجام عملیات بهسازی مسیر و روکش آسفالت تردد با اعمال محدودیت ترافیکی همزمان با اجرای عملیات انجام میش-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها