تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره‏هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، شيطا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797889236




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گپی با عطاران و تنابنده پس از یک تجربه موفق


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خیلی رفیقیم اما رودربایستی نداریم
گپی با عطاران و تنابنده پس از یک تجربه موفق




«بیشتر از هر چیزی كله‌های‌مان شبیه هم است.» این جمله را محسن تنابنده وقتی می‌گوید كه از او درباره علت انتخاب رضا عطاران برای حضور در نقش یكی از برادرانش در اولین تجربه كارگردانی او یعنی «گینس» می‌پرسند






برترین مجله اینترنتی ایران

مجله زندگی ایده آل: «بیشتر از هر چیزی كله‌های‌مان شبیه هم است.» این جمله را محسن تنابنده وقتی می‌گوید كه از او درباره علت انتخاب رضا عطاران برای حضور در نقش یكی از برادرانش در اولین تجربه كارگردانی او یعنی «گینس» می‌پرسند. یك نگاه اجمالی به سر كم موی این دو بازیگر با ساختار جمجمه‌ای مشابه دقت نظر تنابنده ریزبین را در یك انتخاب آگاهانه بیشتر نمایان می‌سازد. اما اگر بخواهیم از منظر شباهت به این دو چهره نگاه دقیق‌تری بیندازیم به نقاط مشترك قابل‌توجهی می‌رسیم كه بیشتر نشات گرفته از محتویات «كله» آنهاست؛ هر دوی آنها نه‌تنها بازیگر بلكه نویسنده و كارگردان نیز هستند، هر دوی آنها باوجود شروع با كارهای جدی با آثار طنز شناخته شدند، هر دوی آنها در عین شهره شدن به عنوان بازیگران درجه یك طنز همچنان تجربه‌های موفقی در آثار جدی از كارگردانان شاخص دارند، هر دوی آنها بخش قابل توجهی از محبوبیت و موفقیت كاری خود را مدیون تلویزیون هستند،



گفت و گو با رضا عطاران و محسن تنابنده پس از تجربه موفق« گینس»



دقیق‌تر كه شویم می‌بینیم چقدر به جزئیات كار پایبند هستند و ساختار كار طنز را سطح پایین نمی‌گیرند. آنها در خلق كاراكترهای مختلف كه برای مخاطبان عام و خاص جذاب باشد، قدرت فوق‌العاده‌ای دارند و آثارشان به زندگی جامعه متوسط بسیار نزدیك بوده و جنسی كاملا قابل درك و صمیمی دارند. میمیك صورت آنها هنگام ادای دیالوگ‌های طنز چاشنی شیرین بالفطره‌ای دارد و اگر قرار باشد لهجه بگیرند لهجه ‌شان نه‌تنها توی ذوق نمی‌زند بلكه در خاطره‌ها ماندگار می‌شود. آنها حالا به همه ویژگی‌های مشترك‌شان یك نقطه تلاقی الحاق كرده‌اند و آن هم «گینس» است. یك نكته مشترك جالب دیگر آنكه هر دوی آنها پیش از استارت گینس قرار بوده بازیگران اولین فیلم مهدی مظلومی با عنوان «سه‌بیگانه» باشند كه به عللی از آن پروژه بیرون آمدند تا ركورد افسانه‌ای خود را با گینس به ثبت برسانند.

شاید در نگاه اول باوركردنی نباشد كه عطاران بیش از یك دهه جلوتر از تنابنده به دنیا آمده است و هنگامی كه آنها را در كنار هم می‌بینید مدام در پی كشف این فاصله هستید. عطاران راه بسیار دشواری را برای برند شدن طی كرده و به فاصله همین اختلاف سنی هم طول كشید تا تنابنده از سالن‌های نمایش سربلند كند و جلوی دوربین بایستد. به نوعی آنها در رسیدن به جایگاه فعلی خود هم نقاط مشترك زیادی دارند و تلاش، وجه اشتراك و كلید پیروزی آنها در این مسیر بوده است. هم عطاران و هم تنابنده سری پرمشغله دارند و بارها نشان داده‌اند نتیجه اعتماد به توانایی‌های‌شان در هر كاری چه كوتاه و چه بلند و چه جدی و چه كمدی به سرانجامی جز موفقیت نرسیده است. تنابنده برای عامه مردم با سریال «مامور بدرقه» شناخته شد اما این فیلم «سن‌پترزبورگ» بود كه او را به عرصه‌ ستاره بودن نزدیك كرد و بعد با نقش «نقی معمولی» تبدیل به یك «حضور غیرمعمولی» و خاص شد.

آنهایی كه فیلم‌هایی چون «هفت دقیقه تا پاییز» را دیده‌اند، محال است صحنه انفجاری بیمارستان را با آن حضور غیرمنتظره از یاد ببرند یا نقش روحانی در «استشهادی برای خدا» هیچ نشانه‌ای از حضور نامرئی و ناخواسته نقی معمولی در خود ندارد. به عبارتی تنابنده در كارهای جدی آدم دیگری است؛ طوری‌كه كارهای طنز و جدی او دو روی متفاوت یك سكه می‌شوند. همین مساله را در مورد عطاران با كارهایی چون «اسب حیوان نجیبی است» ‌و «دهلیز» می‌توان عنوان كرد. آنها در عین جدیت می‌توانند مخاطب را بخندانند و در عین حال وقتی انتظار دارید شما را بخندانند، از جدیت شما را شوكه می‌كنند. كافی است به عطاران «استراحت مطلق» و تنابنده «لامپ صد» نگاهی دوباره بیندازید تا بازیگرانی تازه متولد شده را  از دل آنها ببینید؛ تازه متولدانی كه شباهتی به آن چهره‌هایی كه خلق شده‌اند برای ثبت شادترین لحظات سینما و تلویزیون در سال‌های اخیر ندارند.

اگرچه تنابنده به‌تازگی پا در كفش كارگردانی كرده اما به نظر می‌رسد او هم مسیر هم‌بازی خود را در پیش بگیرد و مانند عطاران از این جای كار همچنان به بازی برای كارگردانان دیگر ادامه دهد؛ كاری كه عطاران با جدیت و انتخاب‌هایی آگاهانه ادامه می‌دهد و هرگز خودش را محدود به یك حوزه كاری در این عرصه نمی‌کند و می‌گوید بین كارگردانی، نویسندگی و بازیگری او هر سه تای آنها را انتخاب می‌كند.

همین‌جا خوب است به یك مورد از شباهت‌های دیگر آنها هم اشاره كنیم و آن هم اعتراض به وقت لزوم است؛ روزگاری تنابنده به خاطر درگیری با دوست قدیمی‌اش علیرضا امینی در یك برنامه تلویزیونی جنجال‌ساز شد و چند سال بعد از او، یك شوخی عطاران در جشنواره به جنجال رسانه‌ای بدل شد. آنها به زعم و به رغم همه این شباهت‌ها یك ویژگی كاملا خاص دارند و آن هم آشنایی با رگ جلب مخاطب است.

كسی را پیدا نمی‌كنید كه مشتاق نباشد كاری را كه نام یكی از آنها یا هر دوی آنها در آن باشد، ببیند؛ البته این مساله كار را برای هر دو نفرشان بسیار سخت كرده چون حالا این وجود نام آنهاست كه بر كلیت كار می‌چربد و اگر مخاطب در نهایت با كاری مواجه شود كه سطح خوبی نداشته باشد، آنها را مقصر می‌داند چون به نشان تجاری تنابنده و عطاران اعتماد كرده است؛ مساله‌ای كه خود عطاران می‌گوید: «این به نظرم نوعی آفت است.»

دشواری دیگر برای آنها این است كه حالا مردم عمدتا از آنها كار كمدی می‌خواهند حتی اگرچه آنها در كارهای جدی درخشیده‌اند اما باز هم چیزی كه مخاطب كارهای‌شان را صددرصد فراهم می‌كند تماشای اثری مفرح است و شاید به همین علت باشد كه در جدال و دوئل نوروزی بین دو اثر «ایران برگر» و «استراحت مطلق» كفه ترازو به نفع كمدی ایران‌برگر بالا می‌رود. مفرح بودن به بخشی از شناسنامه حرفه‌ای این دو هنرمند تبدیل شده و آنقدر به درك این موضوع رسیده‌اند كه با سیاست یكی به نعل و یكی به میخ هر دو كفه را متعادل نگه می‌دارند.

این مساله كه هر دو نفرشان در كنار بازیگری، قدرت نویسندگی خوبی دارند باعث شده هم بر كارشان تسلط بیشتری داشته باشند و هم با بررسی پیشنهادهای متعددی كه در طی سال به آنها می‌شود، انتخاب بهتری داشته باشند. گرچه گاهی محاسبات آنها صددرصد درست از آب درنمی‌آید و نتیجه كلی كار چندان رضایت‌بخش نیست اما باز هم آنها در جایگاه خودشان به بهترین شكل ممكن ظاهر شده‌اند.

این یعنی آنها اصول حرفه‌ای را خوب می‌شناسند و قواعد بازی را بلدند تا دست‌كم انگ كم‌كاری دامن‌گیرشان نشود. در این بین تجربیات كارگردانی عطاران قطعا او را چهره شاخص‌تری كرده است و دیگر او را بیشتر یك كارگردان می‌شناسند كه گاهی بازی هم می‌كند اما تنابنده هنوز بازیگر و مشاوری است كه تازه گام‌های نخستین خود را برمی‌دارد و قرار است خود را در مواجهه با محك‌های جدید بیازماید. گینس بی‌شك با مجموع المان‌هایی كه در خود جای داده شانس موفقیت بسیار بالایی دارد و نقطه عطفی مهم و بسیار تاثیرگذار در كارنامه تنابنده خواهد شد. باید دید او در ادامه این مسیر آن هم با اوج گرفتن از چنین سكوی پرتابی چگونه عمل می‌كند.

یكی دیگر از وجوه اشتراك آنها متعلق بودن‌شان به یك جمع حرفه‌ای است. قطعا قرار گرفتن تنابنده در كنار نام‌هایی چون علیرضا امینی، سیروس مقدم، سامان سالور و پیمان قاسم‌خانی در شكل‌گیری آنچه امروز از سوی مخاطب پذیرفته شده بی‌تاثیر نیست و این ربطی به توانایی‌های فردی او ندارد یا نافی قدرت خلاقه او نیست. برای عطاران هم تجربه كار با حلقه‌ای از دوستان مشترك به‌خصوص در تلویزیون و بعدها در كنار چهره‌هایی چون عبدالرضا كاهانی مسیر روشن‌تری را رقم می‌زند؛ مسیری كه كاملا می‌توانید رو به رشد بودنش را در سال‌های اخیر به خوبی مشاهده كنید.

در كنار این شباهت‌های ریز و درشت آنها تفاوت‌های ویژه‌ای هم دارند كه باعث شده هر یك چهره‌ای مستقل و خاص پیدا كنند؛ چهره‌هایی كه به‌تنهایی یك برگ برنده در هر كاری به حساب می‌آیند. عطاران خلاقیت عجیبی در پیدا كردن چهره‌های جدید با استعداد و معرفی آنها به جامعه هنری طنز دارد و در كنارش تنابنده به خوبی شخصیت‌های مختلف از خودش می‌سازد كه نمونه آن را در كارهایی چون «پایتخت»، «شاهگوش» و «ابله» در دل گریم‌های متفاوت و كاریكاتورگونه بعضا قابل مشاهده است.

اینكه عطاران با سابقه موفق كارگردانی‌اش حاضر شده در اولین ساخته تنابنده ایفای نقش كند، خودش موید این نكته است كه حتما گینس پروژه خاصی است؛ خاص‌تر از اینكه فقط اولین فیلم تنابنده باشد.كاری با سوژه‌ای بكر و ساختاری به نسبت دشوار كه به زعم عطاران یكی از سختی‌های عجیب و نامتعارف كار حفظ راكورد شترمرغ‌ها بود، برای هر دو نفر آنها تجربه‌ای متفاوت و ارزشمند است؛كاری كه ما را با وجوه تازه‌ای از قدرت بازیگری و توانایی كارگردانی تنابنده آشنا می‌كند.

امسال با پخش سری جدید پایتخت و اكران گینس و ركورد حیرت‌آور ایران‌برگر می‌تواند به نوعی سال تنابنده باشد و او هم به نوعی در ترازی برابر با رضا عطاران سال گذشته كه ستاره پرفروش سال شد، قرار بگیرد. صحبت‌های خواندنی این دو ستاره سرگرمی‌ساز عرصه فان و شادی بااستعداد ذاتی‌شان را می‌خوانیم.

گینس؛ دشواری‌های شترمرغی

تنابنده: انتخاب عطاران برای بازی در فیلم تنها نگاه به افزودن وزنه برای جذب مخاطب نبود. در اینكه او پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب دارد و در هر كاری باشد برد می‌كند، شكی نیست اما من بیشتر دنبال این بودم بازیگری را پیدا كنم كه به جنس كارم بخورد؛ یعنی هم طنز را آن هم به این شكل روایی بشناسد و هم اینكه چون یكی از سه برادر ماجراست، چهره‌اش در شكل آناتومی سر به من و حسین اسكندری نزدیک باشد.

این شباهت ظاهری كار را باورپذیرتر می‌كند تا حواس مخاطب به پیدا كردن شباهت‌ها و تفاوت‌ها نباشد و كار را دنبال كند. ضمن آنكه چه كسی بهتر از عطاران می‌توانست این كار را بازی كند. این جنس كمدی متاثر از كارهای عطاران نیست اما دور از آن فضای آشنای او هم نیست. حس می‌كردم یك نگاه مشترك به فان بودن و نوع طنز در كارهای نمایشی داریم.


گفت و گو با رضا عطاران و محسن تنابنده پس از تجربه موفق« گینس»



عطاران: قطعا مهم است شما آدم‌هایی را برای كارتان انتخاب كنید كه درك درستی از نوع نگاه شما به كار داشته باشند. در این شرایط كار كردن برای شما ساده‌تر می‌شود. به هر حال من درك می‌كردم كه كار محسن تنابنده به عنوان كارگردانی كه خودش هم بازی می‌كند، چقدر سخت می‌شود. خود من تجربه‌هایی از این دست داشته‌ام و می‌دانم چه انرژی زیادی طلب می‌كند. به همین علت وجود آدم‌هایی كه از جنس نوع كار شما باشند خودش یك گام رو به جلوست.

تنابنده: بخشی از كار كه بسیار هم سخت بود استفاده از شترمرغ‌ها در صحنه‌های مختلف بود. حالا اگر قرار بود بازیگرها هم شما را به راحتی درك نكنند معضل شما دوچندان می‌شد.

عطاران: سخت‌ترین بخش كار همان شترمرغ‌ها بودند چون گاهی راكورد داشتند و كار شما را در ادامه صحنه‌ها و فیلمبرداری بسیار سخت می‌كردند. شرایط ساخت گینس اصلا شرایط ساده و راحتی نبود.

خنداندن به شرط تلنگر

عطاران: خیلی‌ها بارها گفته‌اند كه خنداندن مخاطب ایرانی كار سختی است اما به نظرم كار شما وقتی سخت است كه بخواهید در كنار این خنداندن حرف مهمی را به تماشاگر بزنید كه او را تكان دهد وگرنه اتفاقا با ساده‌ترین تمهیدات می‌توان خنده را از مخاطب گرفت.

تنابنده: كارهای بسیاری به اسم كمدی ساخته می‌شوند اما واقعا چند درصد آنها می‌توانند واقعا بدون لوده‌بازی یا تمسخر همچنان یك كمدی سرپا بماند. من كارهای عطاران را دیده‌ام. قصدش فقط خنداندن نیست. پایتخت فقط در سطح یك كمدی موقعیت است. این كارها حرف‌های مهمی برای ارائه دارند. طنز، تنها قالب ارائه آن حرف‌هاست؛ البته بحث فلسفی كردن كار نیست اما مهم است شما با یك شوخی عوامانه و گاه بی‌ادبانه مخاطب را بخندانید یا تلنگری به او بزنید.

عطاران: من بارها گفته‌ام كه جامعه و مردم ما نیاز به شادی دارند و من افتخار می‌كنم كاری انجام دهم كه باعث شادی آنها شود اما این هم شرایطی دارد. در «ردكارپت» شما گاهی به خاطر كارهای عجیب آن شخصیت می‌خندید و رفتارهای بعضا احمقانه‌اش به نظرتان چقدر بامزه می‌آید اما آنجا نمایشی از یك درد بود؛ چیزی كه شاید فقط عده‌ای كه آن را تجربه كرده باشند درك می‌كنند. اینكه شما و استعدادی كه فكر می‌كنید دارید، دیده نمی‌شود و تحویل گرفته نمی‌شوید برای خودتان خنده‌دار نیست. طنز درست همین شكلی است.

هرچیزی سر جای خودش

تنابنده: بعضی‌ها فكر می‌كنند كارگردانی یعنی وقتی همه‌چیز آماده شد، شما می‌آیید و دستور برداشت می‌دهید و اگر راضی نبودید كات می‌دهید و... . من سال‌هاست در پروژه‌های مختلف دیده‌ام و یاد گرفته‌ام كه اگر هر كسی به مسوولیتی كه در پروژه‌ای دارد درست نگاه كند و كاملا حرفه‌ای آن را انجام دهد، باز هم چیزی از مسوولیت اصلی كارگردان كم نمی‌شود و واقعا احاطه به همه اموری كه در روند فیلم نقش دارد، كار بسیار سختی است. حالا اگر قرار باشد خودتان هم در كار بازی كنید این مساله سخت‌تر هم می‌شود. گینس از هر نظر برای من تجربه بسیار خاصی بود تا سختی بعضی مسائل را كاملا درك كنم.

عطاران: من و محسن تنابنده سابقه مشاوره در پروژه‌ها را هم داریم و چه بسا اگر در كاری از نظرمان بخواهیم استفاده كنیم در همان راستای نظر سازنده كار است؛ مگر آنكه مسوولیت خاصی را به شما بسپارند. خودم شخصا وقتی در كاری به عنوان بازیگر دعوت می‌شوم فقط بازیگر هستم حتی اگر جایی ببینم كاری كه انجام می‌شود، اگر من بودم جور دیگری انجام می‌شد باز همان چیزی را انجام می‌دهم كه كارگردان می‌خواهد. در گینس قرار بوده بازیگر باشم اگر بنا بود كه مدام در كار كارگردان دخالت كنم چون خودم كارگردانی می‌كنم، قطعا می‌رفتم گینس خودم را می‌ساختم. هر داستانی با نگاه سازنده‌اش ساخته می‌شود این‌طور نیست كه بگویم چون نگاه من نیست، اشتباه است.

واكنش‌های منطقی و غیرمنطقی

تنابنده: همیشه وقتی كاری انجام می‌دهید دو نوع واكنش نسبت به كار شما وجود دارد یا آن را می‌كوبند یا تشویق می‌كنند. به نظرم هر دوی آنها اگر بدون فكر انجام شود می‌تواند روی كارهای بعدی شما تاثیر بگذارد. همانقدر كه تحسین غیرواقعی می‌تواند شما را بی‌جهت غره كند، نقد غیرمنصفانه و مغرضانه هم انگیزه شما را از بین می‌برد. در مورد گینس من برخوردهای خوب زیادی دیدم. آدم‌های بسیاری كار را دوست داشتند و در كنارش بعضی‌ها هم ایراداتی به كار وارد كردند. هر دوی آنها لازم است اما به شرطی كه از سر رفاقت یا عناد نباشد.

عطاران: هنوز هم وقتی كاری می‌سازم بعضی‌ها دنبال ایراد گرفتن هستند. ایراد وجود دارد و هر كسی كار بی‌نقص نمی‌سازد اما اینكه چه چیزی را شما دوست ندارید با اینكه واقعا ایراد كار باشد دو چیز متفاوت است. بارها به من گفته‌اند چرا در كارهایت سكانس دستشویی داری یا چرا گاها بی‌ادبی می‌كنی، من نمی‌دانم آیا سكانس دستشویی ایراد ساختاری فیلم است.

تنابنده: بارها سر پایتخت به اشكال مختلف جلوی كار را خواستند بگیرند. از ادعای تمسخر لهجه تا توهین به قومیت‌ها و فرهنگ و... . در حالی که این چنین نیست یكسری هستند كه فقط منتظرند شما كاری انجام دهید تا آن را زیر سوال ببرند. چرا می‌روید چین؟ چرا می‌روید شمال؟ چرا می‌روید جنوب؟ چرا؟. . . اینكه ما نمی‌توانیم سلیقه و نگاه شخصی خودمان را از نقد جدا كنیم باعث شده همیشه بخواهیم هر كاری را بی‌جهت خوب یا بد جلوه دهیم. نتیجه‌اش این می‌شود كه خستگی بر تن شما می‌ماند.

هر بار رخی تازه

تنابنده: گاهی گریم كار شما را در رسیدن به یك قالب از كاراكتر جدید ساده می‌كند اما گاهی اجازه خطر كردن ندارید و مسوولیت شما را چندبرابر می‌كند. در سریال شاهگوش یا ابله آنچه كار مرا سخت می‌كرد، این بود كه سهل‌انگاری من در اجرای درست نقش زحمات بسیار قابل ستایش طراحان گریم را ضایع می‌كرد؛ البته این خودش برای بازیگر یك شیرینی هم همراه دارد كه می‌تواند از ظاهر همیشگی‌اش بسیار دور شود.

همكاری با چاشنی رفاقت

عطاران: در كارهایی كه انجام داده‌ام همیشه این موضوع برایم اهمیت داشته كه شما با رفاقت و دلی كار كردن راحت‌تر جلو می‌روید؛ البته رفاقتی كه به كار آسیب و لطمه نزند. رفاقت باید به شكل درستش اتفاق بیفتد و ادامه پیدا كند؛ اینكه از هم انتظار داشته باشیم چون رفیق هستیم، لطمه زدن به كار یكدیگر است. من سعی كرده‌ام در كارها با كسانی باشم كه برای آن پروژه مناسب هستند و بعد با هم صمیمانه كار را ادامه دهیم.


گفت و گو با رضا عطاران و محسن تنابنده پس از تجربه موفق« گینس»



زبان ویژه یك فیلم تاثیرگذار

عطاران: ردكارپت به شكل فیلمسازی ذهنی خودم نزدیك‌تر است اما در بازی ترجیح می‌دهم چیزهایی را كه مردم دوست دارند، حفظ كنم. به هر حال بخشی از من در كارها تكرار می‌شود که آن قالب و نوع بازی عطاران است. من كه نمی‌توانم در هر كاری سبك بازی خودم را عوض كنم و تبدیل به بازیگر دیگری شوم حتی در بعضی جاهای دهلیز یا فیلم‌هایی كه در آنها نقش جدی داشتم گوشه‌هایی از نگاه و لحن حرف زدنم همانی است كه همیشه بوده است.

مخاطب عطاران را می‌خواهد؛ عطارانی كه در جهت فیلم باشد نه اینكه بی‌توجه به داستان، نقش و نگاه كارگردان، كار خودش را انجام دهد. من در «قلب یخی» با سامان مقدم كار كردم جدا از هر چیزی شما به نگاهی تازه از آدم‌هایی كه با آنها كار می‌كنید، می‌رسید؛ اینكه آیا این آدم‌ چیزهایی كه مورد نظر شماست را برای همكاری دیگر در وقت مناسبش دارد یا نه. قطعا هم من و هم سامان مقدم به این نگاه مشترك رسیدیم كه «نهنگ‌عنبر» كلید خورد.

تنابنده: این همان زبان مشتركی است كه در كار بین اعضا پیدا می‌شود و می‌تواند به موفقیت كار كمك كند؛ مثلا باعث می‌شود سریالی مانند پایتخت به دنباله‌هایی بكشد كه باز هم مورد توجه مخاطب باشد.

عطاران: برای همین بعضی آدم‌ها در كارهای شما تكرار می‌شوند اما تكراری نمی‌شوند یا شما متوجه می‌شوید كه قابلیت‌هایی دارند كه در همكاری‌های بعدی بیشتر روی آنها مانور می‌دهید.
تنابنده: در پایتخت اگر نگاه كنید، طی این چند سری كه ساخته شده یكسری كاراكترهای مركزی حفظ شده‌اند و در كنارش شخصیت‌هایی كه مورد توجه واقع شده‌اند هم بیشتر به كار گرفته می‌شوند. حالا شما می‌روید سراغ كاتالیزورهایی كه می‌توانید در شخصیت‌های جدید به آنها برسید.

سهم منطقی رسانه‌ها

تنابنده: سینما حیطه جدی‌تری است و شاید در نگاه كارشناسانه بسیار بیشتر مورد توجه باشد اما تلویزیون مخاطبان خاص خودش را دارد. من به تناوب این دو رسانه را خواهم داشت و آنها را تفكیك نمی‌كنم. تفكیك برای من در كار خوب و بد است.

عطاران: شرایط كار در تلویزیون باوجود گستـــــردگی مخاطبــــانش و تاثیرگذاری‌هایش شرایطی است كه با روحیات من جور نیست. از تلویزیون نبریده‌ام اما فعلا در پی این هستم كه در سینما جایگاه خودم را پیدا و تثبیت كنم و كارهایی بسازم كه مورد نظر و خواست خودم است.







تاریخ انتشار: ۰۸ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 82]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن