تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دوست ندارم جوانى از شما [شيعيان] را جز بر دو گونه ببينم: دانشمند يا دانشجو.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797728279




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دکترین مهدویت: چیستی، خاستگاه، ضرورت ها و راهکارها - بخش اول وحدت نظر فِرَق اسلامی در اصل مهدویت


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دکترین مهدویت: چیستی، خاستگاه، ضرورت ها و راهکارها - بخش اول
وحدت نظر فِرَق اسلامی در اصل مهدویت
آنچه تا کنون عامل اصلی انزوای دین از عرصه زندگی بوده است، غفلت و انحراف مدعیان دین داری بوده است نه عدم کارایی دین.

خبرگزاری فارس: وحدت نظر فِرَق اسلامی در اصل مهدویت



  اشاره: عنوان "دکترین مهدویت" از جمله قالب های نوینی است که در عرصه نظریه پردازی های راهبردی بشر معاصر، تدریجاً اهمیت و جایگاه خاص خود را می یابد. طرح این بحث به صورت یک نظریه جهانی، مستلزم شناخت صحیح مؤلفه ها و بررسی ابعاد مختلف آن است. در این نوشتار ضمن پرداختن به چیستی شناسی و خواستگاه دکترین مهدویت، سعی شده است شاخصها و زیرساختهای تئوری مهدویت و نیز راهکارهای جهانی شدن آن، مورد توجه قرار گیرد. طرح بحث نظریه مهدویت به عنوان محور تئوری سیاسی "حکومت جهانی اسلام"، امروزه یکی از مهم ترین موضوعات زنده و پر جاذبه ای است که مرزها را درنوردیده و افکار عمومی جهانیان را به خود جلب نموده است.  توجه شیعیان نسبت به وجود مقدس امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف ، گرایش روزافزون مسلمانان و رویکرد مثبت بسیاری از آزاد اندیشان و پیروان سایر ادیان، به این موضوع و نیز نگرانی و عکس العمل های انفعالی و خصمانه قدرتهای استعماری و مراکز وابسته به صهیونیسم برای مقابله و جلوگیری از نفوذ این تفکر الهام بخش و... همه و همه نشانگر اهمیت تأثیر گذاری این بحث در فضای افکار عمومی است که آثار و پیامدهای امید بخش آن، هر روز پر رنگ تر از گذشته، نمایان می گردد.  با توجه به اهمیت موضوع از یکسو و شرایط مساعد جهانی برای عرضه و تکثّر اندیشه ها و رقابت تئوری ها و دکترین ها از سوی دیگر، ضرورت دارد که فرهیختگان اندیشمند و اهل قلم به منظور فرهنگ سازی و گسترش اندیشه اصیل مهدویت، آن را به عنوان "دکترین سیاسی، عقیدتی" اسلام به جهانیان عرضه نمایند و با تبیین برتری های این اندیشه الهی و طرح جهانی و بین المللی نظریه مهدویت، رسالت خطیر خود را در این عرصه به انجام رسانند.  نگارنده ضمن ارج گذاری به تلاشهای علمی ثمر بخشی که در حوزه مبانی کلامی و تاریخی این موضوع تاکنون انجام گرفته است، بر این باور است که از اولویت های مهم این بحث، تبیین ابعاد سیاسی ـ حکومتی آن به منظور نقش آفرینی در شکل دهی نگرشها و جهت گیری های عمومی در سطح کلان جهانی است که هم اینک ضرورت پرداختن به آن بیش از گذشته احساس می شود.  در این راستا بسیار اندک اند کسانی که در جهت بستر سازی این تحول بزرگ و مبارک، جنبه های الگویی سیاسی ـ حکومتی این بحث را آن چنان که شایسته است، در رابطه با حرکت رو به آینده انسان معاصر، مورد توجه جدی قرار داده باشند. به اعتقاد نگارنده آنچه در مورد مباحث مربوط به "دکترین مهدویت" به عنوان اولویت و نیاز مبرم، مطرح است دو چیز است: 1. تبیین صحیح، علمی و متناسب با نیازها و اقتضائات عصر؛ 2. عملیاتی نمودن بحث دکترین مهدویت در عرصه جهانی و بین المللی.  با عنایت به این مهم، مقاله حاضر درصدد است ضمن تبیین خاستگاه دکترین مهدویت در حوزه اندیشه اسلامی و درون دینی، به تحلیل و ارزیابی موقعیت و جایگاه دکترین مهدویت در جهان معاصر و بررسی زمینه ها و قابلیت های کاربردی آن، بپردازد.  امید است این تلاش ناچیز، جرقه ای برای جلب بیشتر نگاهها و برانگیختن انگیزه ها بدین سو باشد تا شاید با همت اندیشه های ژرف نگر و قلم های راهگشا، زمینه عملیاتی شدن این تفکر هایی بخش در جهان هموار گردد و چشم انداز نگاه خلق مستضعف و انسان های پاک اندیش را به سوی آن یگانه دوران و موعود قرآن حضرت بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه، معطوف سازد ان شاءالله.  پیشینه تاریخی بحث: این بحث از نظر پیشینه تاریخی نیز به عنوان یک طرح نوین اسلامی مطرح است که ریشه قرآنی دارد زیرا ایده "نجات بخشی" و "منجی گرایی" گرچه سابقه دیرین در تاریخ کهن بشر دارد و اساساً این امر قبل از آن که یک مسأله تاریخی باشد، یک گرایش فطری انسانی است که در نهاد کمال طلب و ترقی خواه انسان ریشه دارد اما سمت و سو و خواستگاه این گرایش تاریخی و فطری را تنها در تفکر اسلامی، می توان به صورت تعریف شده و  نظام مند جستجو نمود. این گرایش که در میان پیروان ادیان توحیدی نمود بیشتری دارد ـ به موازات حرکت و تاریخ انسان، در حال رشد و شکوفا شدن می باشد که از این نظر ایده فرجام خواهی و آینده نگری را می توان وجهه مشترک همه امتها و ملل جهان به شمار آورد و از انبیای الهی به عنوان مبشران و طراحان اصلی این ایده یاد نمود. همزمان با پیدایش هسته های اولیه تمدنی در عرصه زندگی اجتماعی، تفکر فرجام خواهی و اندیشه پیروزی صالحان و صعود به مدینه فاضله، ذهن انسان های نیک اندیش و توده های تحت ستم را به خود معطوف نمود و تدریجاً به صورت یک آرمان فراگیر تبدیل گردید.  در این خصوص، گرچه پیروان هر دین و آئینی بر اساس تعالیم خود، نسبت به این مسأله تفسیر خاص خود را دارند اما نکته مهم و قابل توجه این است که هیچگاه حافظه تاریخ امتها و ملتها، در این مورد، طرح مشخص و دورنمای روشنی نسبت به آینده تاریخ، از خود نشان نداده است.  این جا است که معجزه تفکر اسلامی و عظمت ابتکارات آن در طرح نظام مند اندیشه مهدویت ـ که ما از آن به "دکترین مهدویت" تعبیر می کنیم، به خوبی نمایان می گردد؛ زیرا اسلام تنها دینی است که برای بارور ساختن این ایده فطری و تاریخی، حساب ویژه ای باز نموده و با طرح و برنامه روشن، تحقق آرمانهای مورد انتظار بشر را مهم ترین رسالت خود اعلام نموده و رسماً آن را در دستور کار برنامه های آینده خود قرار داده است.  در این رابطه، قرآن کریم به عنون تنها سند معتبر وحیانی و تاریخی، برای اولین بار نظریه حکومت عدل جهانی را فراروی بشریت قرار داده و وعده تحقق آن را در آینده نزدیک بشارت داده است.  در این طرح نوین که به عنوان تز سیاسی اسلام در قالب "دکترین مهدویت" عرضه گردیده است، عناصر اصلی حکومت و ارکان نظام واحد جهانی به صورت کاملاً تعریف شده ترسیم شده است؛ هم تصویر روشن و شفاف از شخصیت الهی رهبری نظام و منجی موعود؛ یعنی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ارائه نموده است و هم ساختار و اهداف نظام عدل جهانی را تبیین نموده و هم راهکارهای عملی شدن آن را به بشریت توصیه نموده است.  به همین جهت اندیشه "نظام واحد عدل جهانی" را می باید یک اندیشه و ابتکار اسلامی و نشأت گرفته از گزاره های وحیانی قرآن کریم، دانست. این طرح نوین که در آن دور نمای از فعل و انفعالات آینده، به طور دقیق پیش بینی شده است، به لحاظ این که مبتنی بر فطرت انسانی و هماهنگ با سنتهای تکوینی است از ضمانت و پشتوانه محکم علمی نیز برخوردار می باشد.  هم اکنون پرسش اصلی بحث این است که: با توجه به این که در میان فرق اسلامی از جهت نظری در مورد موضوع مهدویت و دست کم در خصوصیات و ویژگیهای آن اختلاف نظر و تفاسیر مختلفی وجود دارد، اولاً؛ طرح این بحث به عنوان دکترین سیاسی اسلام، با چه شاخصه ها و فاکتورهایی قابل تعریف است؟ ثانیاً؛ از نظر تفسیر درون دینی، در میان دیدگاه های موجود، خاستگاه واقعی این بحث بر چه اندیشه و بینشی، استوار می باشد؟  به همین جهت لازم است در این بخش ضمن تعریف اجمالی دکترین مهدویت در اندیشه اسلامی، به کالبد شکافی و تبیین خاستگاه اصلی این بحث بپردازیم.  اصطلاح دکترین مهدویت اصطلاح "دکترین" که ترجمه و برگردان فارسی "Doctrine" انگلیسی است، در فرهنگ لغات و اصطلاحات، به مفاهیمی؛ چون: اصول، آئین، مجموعه عقاید پیروان یک مکتب علمی، فلسفی، سیاسی، ادبی و نیز به معنای آموزه، مشی، ایده، فکر، اندیشه، نظریه و... ترجمه شده است.  ترکیب و کاربرد اصطلاح "دکترین" به عنوان پیشوند "مهدویت" بیانگر بنیادهای فکری ـ عقیدتی موضوع مهدویت و القاکننده نقش استراتژیک و راهبردی آن است.  به همین جهت اصطلاح دکترین در فرهنگ ادبیات جامعه شناسی و سیاسی به نظریه، قوانین و یا مکتبی اطلاق می شود که بر اساس آن، مجموعه ای از مسائل و موضوعات خردتر، تفسیر می شوند. در یک دکترین، یک یا چند اصل بنیادین وجود دارد که دیگر نظریه ها با آن ها معنا می یابند. در تفکر اسلامی مسأله مهدویت از جمله موضوعاتی است که در کانون اعتقادات اسلامی قرار دارد و دارای موقعیت و منزلت ویژه است. مبحث مهدویت در اسلام و نیز مبحث مصلح جهانی در ادیان، به منزله فلسفه تاریخ، تلقی می گردد. که در این جا ما آن را به عنوان نظریه اصلی و بنیادین که بر محور آن بسیاری از اعتقادات دیگر تفسیر می پذیرند، مطرح ساخته و از آن به عنوان "دکترین مهدویت" تعبیر می کنیم.  منظور از دکترین مهدویت، نگریستن به موضوع ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و حکومت جهانی ایشان به عنوان یک تئوری جامع و فراگیر می باشد.  از این رو دکترین مهدویت را می باید با توجه به بنیانهای فکری و ایدئولوژیکی آن، به عنوان یک اصل راهبردی و زیر بنایی اندیشه سیاسی عقیدتی اسلام، تعریف و عرضه نمود.  با این نگاه، دکترین مهدویت در حقیقت طرح جامع، علمی و نظام مند اسلامی است که توسط پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله برای بشریت به ارمغان گذاشته شد و اجرای کامل آن را به ظهور خاتم اوصیا حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف که رسالت مهم تحقق آرمانهای فطری و تاریخی بشر را به عهده دارد، واگذار نمود.  در این طرح هیچکدام از حصارهای زبانی، منطقه ای، نژادی، گروهی و غیره، جایگاهی ندارد. بلکه موضوع کار، بشریت است، گستره و قلمرو کار، جهانی است؛ دستور کار، اجرای کامل عدالت در پرتو دین است و هدف نیز، هدایت، رشد و بلوغ عقلانی انسان و احیای ارزشها و اوصاف متعالی انسانی در جامعه می باشد. از این نظر، دکترین مهدویت تنها تئوری جامعی است که با تعریف صحیح از انسان و نیازها و جایگاه واقعی وی، چشم انداز آینده را به بهترین و زیباترین شکل ممکن به تصویر کشیده است و مکانیسم و راهکارهای ایجاد چنین تحول عظیم در فردای تاریخ بشر را به خوبی پیش بینی نموده است.  به همین جهت دکترین مهدویت ـ چنانکه توضیحش خواهد آمد ـ درعرض سایر تئوری ها و فرهنگها به عنوان یک گزینه و یک راه، قابل طرح نیست بلکه تنها گزینه ای است که بشریت با بلوغ تدریجی، خود را ناگزیر از پذیرش آن خواهند دید؛ زیرا تکرار تناقضات و تجربه مکرر ناکارآمدی سیستم های برخواسته از هوسها و پندارهای بشری، سرانجام بشریت خسته و سرگشته را برای استقبال از چنین تحول بنیادین آماده و باور آنان را تبدیل به عزم خواهند نمود و هر روز بر سرعت این حرکت خواهند افزود. حرکتی که گویا آهنگ آغازین آن را ـ هر چند به صورت ضعیف و ناخود آگاه ـ هم اکنون نیز با اندک تأملی می توان احساس نمود.  دکترین مهدویت در تفسیر درون دینی چیستی شناسی تفکر و نظام مهدوی از نظر تفسیر درون دینی به منظور تعیین خاستگاه دکترین مهدویت و مقایسه آن با دیدگاه های مطرح در این موضوع، یکی از اولویت های مباحث مربوط به دکترین مهدویت می باشد. در این رابطه، توجه به دو دیدگاه اصلی مطرح در میان مسلمانان ـ (شیعه و اهل سنت)، در مورد ماهیت درون دینی این بحث و تبیین ویژگی های آن، بسیار تعیین کننده و حایز اهمیت خواهد بود که در این خصوص با توجه به اشتراکات و تفاوت های مهمی که میان دیدگاه شیعه و اهل سنت در این زمینه وجود دارد، لازم است ضمن اشاره کوتاه به اتفاق نظر مسلمانان در مورد اصل مهدویت، تفاوتها و ممیزات اساسی بینش شیعی مورد توجه قرار گیرد تا خاستگاه واقعی این بحث به خوبی درک شود.  وحدت نظر فِرَق اسلامی در اصل مهدویت با توجه به این که خمیر مایه اصلی بحث مهدویت و طرح کلی آن، ریشه ای قرآنی دارد و فروعات و خصوصیات مسأله و تعیین مصداق و معرفی شخص رهبر موعود را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیان فرموده است؛ لذا موضوع ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در آخرالزمان و قیام جهانی وی برای برپایی حکومت عدل اسلامی، در نزد همه فِرَق اسلامی به عنوان یک اصل، مورد پذیرش می باشد.  در منابع روایی فریقین، احادیث نبوی به طور متواتر ثبت و ضبط گردیده است که بر اساس این احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله مکرراً در سخنان خود حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را به عنوان دوازدهمین جانشین خود که رسالت اجرای برنامه های دینی و قوانین اسلامی در سطح جهان را بر عهده دارد، معرفی نموده و همگان را به آمدنش بشارت داده است. این احادیث به دلیل اهمیت موضوع، انعکاس وسیعی در مجامع روایی شیعه و سنی داشته است.  در میان اهل سنت حتی کسانی که با شیعه چندان میانه خوبی ندارند مانند فرقه "وهابیه" نیز این موضوع را یک اصل قطعی اسلامی می دانند و بر متواتر بودن احادیث مهدویت تأکید می نمایند.  تفاوت ها وممیزات تفکر شیعی تفاوت گذاری دیدگاه شیعه با اهل سنت ناشی از وجود تفاوتهای عمیق فلسفی، کلامی است که میان نگرش شیعی و اهل سنت، به چشم می خورد. شناخت این تفاوتها و ویژگیهای تفکر شیعی از این جهت ضرورت دارد که بدون توجه به آن، طرح بحث مهدویت به عنوان یک دکترین و تحلیل ابعاد مختلف آن، قابل درک نخواهد بود.  این تفاوتها در ابعاد مختلف: تاریخی، کلامی و فلسفی قابل بررسی است که برجستگی ها و ممیزات تفکر شیعی در هر کدام از این بخشها به خوبی نمایان می باشد.  1. بعد تاریخی  نخستین تفاوتی که دیدگاه شیعه امامیه را از سایر فِرَق اسلامی ـ بویژه اهل سنت ـ در بحث درون دینی مسأله مهدویت، متمایز می سازد، اعتقاد شیعه به مهدی شخصی با خصوصیات شناسنامه ای از نظر تاریخی است. در حالی که اکثریت اهل سنت به مهدی نوعی غیر موجود که بعداً متولد خواهند شد معتقد می باشند.  از نظر شیعه، مهدی موعود در قرآن و احادیث متواتر نبوی، فردی شناخته شده و معین است که هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل و غائبانه دارد. نام و نام پدرش "محمد ابن الحسن العسکری" علیه السلام و نام مادرش "نرجس" و از تبار امام حسین علیه السلام می باشد. در 15 شعبان سال 255 هجری قمری در شهر سامرا متولد گردیده است. از دوران کودکی تا سال 329 هجری قمری بنا به مصالحی دوره غیبت صغرا را سپری نموده است و از آن زمان تاکنون در دوره غیبت کبرا بسر می برد که بشریت عموماً و جهان تشیع خصوصاً هم اکنون در انتظار به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و غیر علنی و فرمان ظهور آن حضرت ازسوی خداوند بسر می برند تا جهان پر از ظلم و جور را اصلاح و قسط و عدل را حاکم سازد.  بدیهی است که تفاوت این دیدگاه با دیدگاه نوع علمای اهل سنت که "مهدی" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان پیامبر صلی الله علیه و آله که در آینده نامعلوم، از پدر و مادر ناشناخته، در زمان و مکان نامشخص، متولد خواهند شد! همانند تفاوت روز است با شب.  این دیدگاه شیعه، بر اساس مدارک تاریخی و دلایل قطعی بر ولادت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف استوار می باشد که هیچگونه تردیدی را برای اثبات موضوع، باقی نمی گذارد.  وجود این دلایل و مدارک متقن تاریخی و روایی مبنی بر معرفی مشخصات نسبی و شخصی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و تاریخ و محل ولادت ایشان، در منابع معتبر شیعه و اهل سنت، موجب گردیده است که عده زیادی از چهره های شاخص علمی اهل سنت نیز با شیعیان هم عقیده شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتابهای ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند.  2. بعد کلامی دومین ویژگی دیدگاه شیعی در مسأله مهدویت، نگرش عقیدتی، کلامی شیعه در این باب است. این تفاوت بنیادین که از اختلاف دیرین شیعه با اهل سنت در مسأله مهم و زیر بنایی امامت و خلافت ناشی می شود، جوهر اصلی دیدگاه شیعه در موضوع مهدویت را تشکیل می دهد؛ زیرا از نظرگاه شیعه، مسأله "مهدویت" تبلور و نماد کامل مسأله "امامت" به شمار می آید و چون اصل "امامت" در هسته مرکزی تفکر شیعی قرار دارد؛ لذا طرح "دکترین مهدویت" بدون در نظر داشتن مبانی فکری بحث امامت، نه قابل درک است و نه قابل طرح.  هم چنین با توجه با ریشه قرآنی مسأله مهدویت، شیعه همواره با رویکرد قرآنی و تکیه بر آیات، نسبت به این موضوع نگاه می کند بر خلاف دیگر فرق اسلامی که به دلیل عجز از تحلیل قرآنی این بحث، تنها از منظر برخی روایات به این مسأله می نگرند.  این نگرش کلامی و قرآنی شیعه، نسبت به موضوع امامت و رهبری عموماً و دکترین مهدویت خصوصاً، موجب ژرف نگری تفکر شیعی در تفسیر آموزه های دینی نظیر "مهدویت" گردیده است.  3. بعد عقلانی شاخصه و ممیزه دیگر در تفکر شیعی، عقل محوری و رویکرد به عقلانیت می باشد. در تفکر عقل مدار شیعی بر خلاف تفکر عقل ستیز اشعری، عقل به عنوان یکی از منابع غنی شناخت های دینی و دریافت الهامات فکری، پذیرفته شده است.  این رویکرد گرچه در تفکر معتزلی نیز با تأثیر پذیری از تفکر شیعی، تا حدی به چشم می خورد اما آفت تفویض گرایی مانع از رویکرد صحیح آنان به این مقوله گردیده است و آنان را در قبال دوری از خطر جبر به بن بست تفویض کشانده است. ولی در تفسیر اعتدالی شیعی به عنوان "امرٌ بین الأمرین" ارزش گذاری به عقل و عقلانیت، بدور از خطر افراط و تفریط (جبر و تفویض)، جایگاه واقعی خود را یافته است و این یکی از مهم ترین برجستگی های تفکر شیعی در حوزه مباحث نظری به شمار می آید که آثار بی شماری را در عرصه های فقه، اخلاق و رفتارهای فردی و اجتماعی به همراه دارد.  بدون شک یکی از شاخصهای اندیشه مهدویت، تکیه بر بُعد عقلانیت جامعه به عنوان یکی از زیرساختهای اصلی در تحقق اهداف حکومت مهدوی است و اساساً عصر ظهور، عصر شکوفایی عقلانیت و جامعه بعد از ظهور جامعه خردمندان خواهند بود. به همین جهت یکی از فاکتورهای مهم در تحلیل و طرح دکترین مهدویت رویکرد عقلانی به موضوع است که در تفکر شیعی نمود پیدا می کند.  تفکر شیعی، خاستگاه دکترین مهدویت ممکن است برای بعضی پذیرش این مطلب در بدو امر، قدری دشوار و نوعی انحصارگرایی مذهبی تلقی شود ولی با تأمل کافی نسبت به مبانی فکری فرق و مذاهب اسلامی و مقایسه منصفانه در این مورد، جای هیچ تردیدی باقی نمی ماند که تفکر شیعی تنها تفکری است که با نگاه جامع و واقع بینانه نسبت به موضوع مهدویت، تحلیل صحیحی از جایگاه واقعی آن ارائه نموده است. تفکر شیعی به لحاظ تأثیرات شگرف آن بر نگرشها و رویکردهای فردی وجمعی درحوزه های مختلف عقیدتی و رفتاری و نیز جهت گیری های کلان سیاسی، اجتماعی خود را قادر به پاسخگویی به اقتضائات و تبیین الزامات مسأله مهدویت می داند، به همین دلیل تنها تفکری است که می تواند خاستگاه واقعی دکترین مهدویت را برآورده سازد و لنگرگاه اصلی آن به شمار آید.  در تفکر شیعی، اندیشه مهدویت نه یک آرزوی صرف و یا باور برخواسته از خوشبینی ها و رؤیاها است تا در ردیف داستان ها و افسانه های خیالی قرار گیرد ـ چنانچه منجی گرایی مسیحی دچار آن شده است ـ و نه یک فرضیّه و باور ذهنی صرف و اعتقاد بریده از عمل ـ چنانچه بیشتر آقایان اهل سنت گرفتار آن هستند ـ بلکه در تفکر شیعی بحث مهدویت کاملاً یک بحث زنده و کاربردی است که در متن زندگی جریان دارد.  در تفکر شیعی بحث مهدویت اساساً با الگوپذیری، حرکت، شناخت و عمل همراه است و ارج گذاری شیعه به فرهنگ انتظار دقیقاً در راستای الهام گیری و الگوپذیری از این تفکر در عرصه های زندگی است.  در تفکر شیعی، سخن از دکترین مهدویت به معنای سخن از طرح، عمل، حرکت و بحث از برنامه های اجرای و راهکارهای عملی شدن کامل اسلام است. در این نگاه، شخص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد اجرایی قرآن و سنت و تحقق اهداف آن را در دستور کار خود دارد همان اهداف و آرمانهایی که به خاطر نبود زمینه و عدم آمادگی اجتماعی در گذشته در عینیت زندگی پدیدار نگشت و یا اگر هم پدیدار گشت چندان تداوم نیافت و به خاطر بی لیاقتی و یا قدرنشناسی، پایدار نماند.  بر اساس آیه مبارکه (هو الّذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله ) روند اجرایی دین اسلام توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آغاز گردید اما سرانجام این روند به عهده شخص دیگری سپرده شده است؛ زیرا صدر آیه شریفه، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را به عنوان برنامه ساز و بنیانگذار اسلام معرفی می کند اما ذیل آیه شریفه بحث حاکمیت مطلق و جهان گستر شدن اسلام را مطرح نموده است که ناظر به رسالت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در تحقق کامل اسلام می باشد؛  زیرا طبق ذیل آیه اجرای مراحل نهایی هدف بعثت پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله را شخص دیگری که آخرین وصی او است به انجام خواهد رساند که این خود دلیل روشن بر پیوند ناگسستنی امامت و مهدویت با مسأله نبوت می باشد.  در تفکر شیعی طرح دکترین مهدویت در متن امامت، به معنای طراحی یک سناریوی عظیم الهی و تدوین یک سیاست نامه پیچیده و قطوری است که خداوند حکیم آن را به عنوان راهکار تدریجی حاکمیت مطلق اسلام در روی زمین، مقرر نموده تا جامعه بشری در فرآیند رشد و بلوغ تدریجی خود به طور یکپارچه از مائده الهی قرآن و سنت بهره مند گردند و به تشکیل جامعه توحیدی خالص (یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً ) دست یابند.  به این ترتیب روشن می شود که از نگاه درون دینی، اقتضائات بحث مهدویت در جایگاه یک دکترین، تنها با رویکرد شیعی، قابل تحلیل و تبیین است زیرا تفکر شیعی هم در رابطه با خاستگاه فلسفی ـ کلامی و سیاسی ـ فرهنگی موضوع مهدویت به حد کافی حرف و سخن دارد هم ابعاد عظیم این بحث را در خود منعکس نموده است و هم جلوه های زیبا و بدیع آن را به خوبی به تصویر کشیده است.  شاید به دلیل همین همخوانی و هماهنگی است که امروزه موضوع مهدویت و آموزه های آن قبل از آن که یک اصل عام اسلامی تلقی گردد، بیشتر به عنوان ویژگی تفکر شیعی در جهان شناخته می شود.  به هر حال، آنچه مهم است توجه به انطباق و جوشش اصل مهدویت با تفکر شیعی است که توضیح و تبیین شایسته این جوشش و هماهنگی می تواند افقهای جدیدی را در این عرصه بگشاید.  پیوندها "شیعه" و "مهدویت" هرگز دو تافته از هم جدا بافته نیست و سخن از پیوند این دو به معنای پیوند دو امر بیگانه از هم نیست، بلکه به معنای جوشش هر کدام در درون ذات دیگری است. به همین دلیل شناخت هر یک متوقف بر درک و شناخت صحیح از مفهوم دیگری است و تفکیک میان این دو به خاطر رابطه عمیق و ریشه دار آن دو، ممکن نمی باشد.  از این رو، پیوند شیعه با مهدویت، به معنای تلقی صحیح، نگاه عمیق و همه جانبه به این اصل اسلامی و به معنای تطابق و همخوانی این دو با هم است. این پیوند و جوشش، از دو بعد عقیدتی و تاریخی، قابل تبیین است:  الف ـ پیوند ایدئولوژیکی شیعه همواره موضوع مهدویت را با هویت دینی، مذهبی خود یکی می داند و نگاهش به این مسأله، یک نگاه ایدئولوژیکی و عقیدتی است؛ زیرا در نگاه شیعه اندیشه مهدویت به عنوان تکیه گاه و تز اصلی شیعه، مورد توجه می باشد؛ چون نظام نامه فکری شیعه بر اساس نظام مهدویت، تدوین و تنظیم گردیده است. این همان تفاوت اساسی و جوهری است که میان دیدگاه شیعه و اهل سنت در مورد شرایط و شؤون رهبری دینی بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دیده می شود و چون شیعه تضمین الهی؛ یعنی ویژگی "عصمت" را شرط جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله می داند، در موضوع مهدویت نیز این فاکتور را شرط ورود به این بحث می شمارد. اصالت مبانی فکری و نگرش کلامی شیعی به مقوله "امام شناسی و مسأله خلافت" عامل اصلی اتکای شیعه به مسأله مهدویت می باشد؛ چون موضوع مهدویت با کیان تشیع گره خورده است و لذا هیچ فرقه ای در حوزه داخلی اسلام به اندازه شیعه امامیه نسبت به این موضوع تا این حد اهتمام نورزیده و در جهت ترویج و حراست از آن، این گونه از خود مایه نگذاشته اند. تاریخ و مطالعه وضعیت فکری ـ فرهنگی فرق اسلامی، گویای این واقعیت می باشد. ب ـ پیوند تاریخی از نظر سیر تاریخی نیز "شیعه" و "مهدویت" حرکت خود را از یک نقطه آغاز نموده و سرچشمه و زادگاه این دو، به یک حقیقت باز می گردد و آن جریان اندیشه امامت در بستر تاریخ است. شیعه هم تاریخ خود را از این نقطه آغاز نموده و هم بعد از تولد دراین بستر، مراحل رشد و شکوفایی خود را طی نموده و روند تاریخ آینده خود را با چشم انداز سبز ظهور مصلح جهانی و حکومت مهدوی گره زده است.  در این پیوند عقیدتی، تاریخی، توجه به تأثیر اندیشه مهدویت در بالندگی فکری ـ فرهنگی شیعه و تداوم و بقای آن، فوق العاده حایز اهمیت است که در این جا لازم است به طور فشرده تأثیرات سیاسی ـ فرهنگی این پیوند، مورد اشاره قرار گیرد.  نقش باور داشت مهدویت در حیات سیاسی، فرهنگی شیعه اصولاً کارکرد سیاسی به لحاظ طبیعت اصطکاک آمیز آن، ذاتاً با موانع و محظورات زیادی مواجه می باشد که حصول نتیجه، معمولاً دشوار و ریسک پذیر می نماید؛ به ویژه آنجا که بنا به دلایلی زمینه بروز قابلیتهای سیاسی ـ اجتماعی یک اندیشه سیاسی با اعمال محدودیتهای شدیدی سلب گردد. طبیعی است در چنین فضایی، حرکت سیاسی و تداوم بقای یک اندیشه تأثیرگذار، نیاز به انرژی بیشتری خواهد داشت. از این نظر، تاریخ سیاسی شیعه از روزهای آغازین تاکنون، همواره با چالشهای سخت و فراز و نشیب های نفس گیری، مواجه بوده است و در این راه بهای سنگینی نیز پرداخت نموده است که داستان رنج آور و طومار طولانی آن، فراتر از آن است که قابل بازخوانی باشد.  نکته قابل تأمل در این رابطه این است که مطالعه سرگذشت سیاسی شیعه، نشان می دهد که باور داشت مهدویت و نسیم انتظار، مهم ترین عامل حفظ و بقای شیعه در فضای سراسر خفقان حاکم بر تاریخ سیاسی شیعه بوده است و شیعیان با اتکا به این کانون الهام بخش و انرژی زا بحران های سهمگین و شکننده ای را پشت سر گذاشته اند.  نگاهی گذرا به روز شمار تاریخ سیاسی شیعه، گویای آن است که واژه "شیعه" همواره با درد، رنج، شکنجه، محرومیت و شهادت و خون قرین بوده است و مهم ترین عامل استقامت جامعه شیعی در برابر فشارهای کمر شکن جباران روزگار همین پشتوانه نیرومند روحی روانی باور داشت مهدویت بوده است.  فهرست طولانی مبارزات آزادی خواهانه و قیام های حق طلبانه در برابر حکام ستمگر، یا همگی از میان جامعه شیعی قد برافراشته و یا حداقل با رهبری فکری آنان به وقوع پیوسته است. بسیار انگشت شمارند خیزشهایی که ماهیت شیعی نداشته باشند. به همین جهت، مکتب تشیع به عنوان یک مکتب انقلابی، مبارز، ظلم ستیز و عدالت خواه شناخته می شود و کلید واژه های چون: "قیام"، "جهاد"، "شهادت"، "عشق"، "سازش ناپذیری" و... شاخصهای اصلی فرهنگ و ادبیات سیاسی شیعه محسوب می شود.  ذکر این نکته نیز ضروری است که شیعه در کنار بهره مندی از عامل روحی روانی اعتقاد به مهدویت و انتظار، از یک سرمایه عظیم و الگوی عملی دیگر؛ یعنی عنصر "عاشورا" و قیام امام حسین علیه السلام نیز به عنوان نماد مقاومت تشیع، برخوردار بوده است. نقش بی بدیل عامل " عاشورا" در روند مقاومت و عزم سیاسی شیعه، فوق العاده مهم و برجسته می باشد. نهضت عاشورا در بینش سیاسی شیعه، سرآغاز مبارزات خونین تاریخ تشیع، شناخته می شود که موج بیدار کننده آن، تاریخ را یک جا در خود فرو برده و ناظران را به حیرت واداشته است و نام مقدس "حسین" علیه السلام در اوج این قله موج قرار دارد. ترکیب زیبای "عاشورا" و "انتظار" در فرهنگ شیعی، به معنای ترکیب شعور و شور انقلابی با عشق و امید به آینده است و استراتژی مبارزاتی شیعه بر اساس این ترکیب عمیق و زیبا، ترسیم گردیده است. شیعه با الهام و الگو پذیری از این دو عامل تحول آفرین، حرکتهای اصلاحی و افتخارات بزرگی را در تاریخ وزین سیاسی خود خلق نموده است که در این میان پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار حکومت اسلامی با بینش شیعی در ایران به رهبری امام خمینی (رح) و هدایت روحانیت شیعه را می توان به عنوان "نقطه عطف" مبارزات سیاسی شیعه، یاد نمود که به جامعه شیعی رویش مضاعف و به جهان اسلام حیاتی دوباره بخشید.  در بعد فرهنگی نیز نقش باور داشت مهدویت در حیات فکری ـ فرهنگی شیعه، یک نقش کلیدی و تعیین کننده است؛ زیرا همه نشاط و سر زندگی، پویایی و بالندگی فرهنگ شیعی به خاطر برخورداری از چنین کانونی است که در مرکز تفکر شیعی قرار دارد.  قنبرعلی صمدی ماهنامه انتظار موعود - شماره 16 ادامه دارد ...  

94/06/07 - 04:30





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن