محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797056827
گزارشی از نشست پرحاشیه «عصر یخبندان» در فرهنگسرای انقلاب از اظهارات تند رضا درستکار تا هندوانه‌های اصلانی و قطبی‌زاده/ فیلم کیایی با «کلید اسرار» مقایسه شد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گزارشی از نشست پرحاشیه «عصر یخبندان» در فرهنگسرای انقلاب
از اظهارات تند رضا درستکار تا هندوانه‌های اصلانی و قطبی‌زاده/ فیلم کیایی با «کلید اسرار» مقایسه شد
در جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «عصر یخبندان» که خیلی هم مورد استقبال تماشاگران نبود با حاشیه‌هایی در فرهنگسرای انقلاب مواجه بود از جمله اظهارات محسن کیایی و مهتاب کرامتی درباره مفسدین اقتصادی، واکنش تند رضا درستکار و مقایسه فیلم با «کلید اسرار» بود.
به گزارش خبرنگار سینمایی فارس، حاشیه‌های جلسه نقد و بررسی فیلم سینمایی «عصر یخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی در فرهنگسرای انقلاب پررنگ‌تر از متن به نظر می‌رسید. البته تماشاگران این فیلم در ادامه سوال هایی را مطرح کردند که نشان از نارضایتی آن‌ها از فیلم بود نه به این معنی که فیلم ساختار ضعیفی داشت بلکه به محتوای آن تا جایی که یکی از آن ها در سوال‌اش پرسید این رئالیسم کثیف به چه دلیل است؟ هندوانه های رد و بدل شده ببن فرهاد اصلانی و سعید قطبی زاده از همان ابتدا مجلس را گرم کرد. اصلانی از همان ابتدا از سعید قطبی زاده شروع به تمجید کرد و گفت: پیش از هر حرفی می خواهم از رابطه ارزشمند خود با آقای قطبی زاده بگویم. وی یکی از منتقدین مورد علاقه بنده است. در ادامه برنامه چند مرتبه دیگر این تعارف‌ها و تمجید‌ها بین این دو برقرار شد که قطبی زاده برای جبران حرف های اصلانی گفت: اصلانی بازیگری خوبی است که اصلاً توقع نمی رود بازی بدی از او دیده شود. اما در جایی که گویا موتور نقد قطبی زاده در حال روشن شدن است اصلانی اظهار می کند: من از در دوستی وارد شدم تا کار به اینجا نکشد. در این نشست رضا درستکار که گویا به دلیل برخی اتفاقات پشت پرده با توپ پر به روی صندلی در جایگاه یک منتقد نشسته بود از همان ابتدا موتورش را روشن کرد و نیازی نداشت مثل سعید قطبی زاده خود را گرم کند. او در مقایسه سینمای ایران با سینمای جهان و آمریکا صحبت های مبسوطی داشت اما خلاصه‌اش این چند جمله بود که گفت: سینمای ایران تعطیل است. سینمای ما عقب مانده است. سینمای ما فقیر است. نوبت به پرسش تماشاگران رسید که قطبی زاده طبق روال همیشه شروع به خواندن آن ها کرد. یکی از نامه ها پایان بندی فیلم که شخصیت منفی بر اثر یک تصادف به سزای عملش می رسد را با مجموعه تلویزیونی «کلید اسرار» مقایسه کرد. که قطبی زاده تیکه می اندازد و می گوید باید فیلم سینمایی «بعد از ظهر سگی» را می‌دید. کیایی در جواب این سوال گفت: به دلیل این که در «خط ویژه» نتوانسته بودم ماجرای آقازاده آن فیلم را آنطور که دوست داشتم رقم بزنم تلاش کردم در این جا آنچه را که در نظر داشتم به تصویر بکشم. دلم نمی خواست دوباره بگویم قوه قضائیه می توانست این فرد را دستگیر کند. او همچنین گفت: ما حافظه تاریخی خوبی از سپردن مفسدین اقتصادی به قوه قضائیه نداریم. «حاضرین کف می زنند» پایان این فیلم یک هشدار است یعنی اگر با مفسدین اقتصادی برخورد نشود مردم خودشان با آن ها برخورد خواهند کرد. سعید «عصر یخبندان» یکی از دل مردم بود. حالا اگر نتیجه این پایان بندی کلید اسرار است هیچ اشکالی ندارد. مهتاب کرامتی می خواهد توضیحی بدهد و وارد این صحبت شود او میگوید: دوستان عزیز که با من آشنا هستند می‌دانند که من در زمینه جمع آوری دیه برای زندانیان فعالیت می کنم. نزدیک دوسال برای جمع آوری دیه فرد نازنینی تلاش می کردیم. با این که مبلغ دیه خیلی اندک است در نهایت خانواده فرد مبلغ دیه را تا یک میلیارد تومان کشاندند که ما 700 میلیون تومانش را فراهم کرده بودیم. اما این اتفاق نیفتاد. قوه قضائیه خیلی تعلل کرد. این فرد نزدیک به 10 سال در زندان بود. انتقام گیری چند جوان در فیلم دل خیلی‌ها خنک شد در این بین فطبی زاده اشاره به هفتصد میلیون می کند که چه شد و مهتاب کرامتی به سرعت پاسخ می دهد آن را می توانستیم خرج سایر دوستان کنیم و در ادامه گفت: سه شب پیش این عزیز را در زندان کشتند این به همان حرف مصطفی کیایی ارتباط دارد که قوه قضائیه ما تعلل می کند. در خواب او را کشتند. او حکمشس را گرفته بود و باید بیرون می‌امد. نزدیک به 15 میلیون مورد است که قوه قضائیه باید رسیدگی کند و نکرده است. زمانی که در این شرایط زندگی می کنیم این که نشان دهیم شاید چند تا جوان با ناراحتی حکم را خودشان اجرا می کنند یک مقدار دل خیلی ها را خنک کنیم. یکی دیگر از سوال ها این بود که قطبی زاده آن را خواند به این شکل بود: چرا وقتی تک تک شخصیت های جداگانه فیلم را می بینیم هیچ فرد خوشبختی نمی بینیم این رئالیسم کثیف به چه دلیل است. «حاضرین خنده شان می گیرد» کیایی گفت: بحث اش مفصل است اما قصه جدی است که لحن جدی نیز می طلبد. ما تاثیرات اعتیاد و ... نشان می دادیم. فکر نمی‌کنم می توانستیم نشان دهیم اعتیاد این آدم ها را خوشبخت کرده است. توصیه قطبی زاده به خبرنگاران: شیطانی نکنید! گویا قطبی زاده متوجه حاشیه نویسی خبرنگار شده است و می گوید: من از خبرنگار ها خواهش می کنم که در انتقال مباحثی که خانم کرامتی گفتند دقیقاً آن چیزی را که وی گفت منتقل کنند. چون ما عادت داریم پیاز داغش را هم زیاد می کنیم. چون این جلسه یک جلسه فرهنگی با رویکردی مشخص است امیدوارم که شیطنت نکنید. دوباره نوبت به رضا درستکار رسید که گویا موتورش همچنان گرم است و کمی هم عصبانی، سوالی از او می شود که گویا از قبل خود را آماده کرده بود نسبت به صحبت های کرامتی واکنش نشان دهد او گفت: فرشته و دیوی که در درون تک تک ما است باید آن را علمی کنیم به نظرم این‌ها خزعبلاتی بیش نیست!. وی ادامه داد:این فیلم باید خود با ما حرف بزند، ما دیگر آن فرد سنتی قدیمی نیستیم. اگر این انتقال از سنت به مدرنیته هزار سال هم طول بکشد فایده ندارد باید ذهن های گچی و سیمانی ما آب شود. فیلم ها سعی می کنند که به اندازه خود تیشه بزنند و جهان ما را گسترش دهند.اگر ما احساس می کنیم که شخصیت ها کثیف هستند برای این است که داریم خودمان را تماشا می کنیم. ما خانواده، جامعه و... را که ساخته ایم به روی پرده می بینیم. فیلم‌ساز جهان شما را گسترش می دهد. وی که جملات پیوسته ای نداشت و مشخص نبود چرا به یک باره اوج گرفت در ادامه اظهار داشت: این که فلانی در زندان مُرد اشکالی ندارد. مرده که مردة به درک که مردة، به من چه که مُردة، روزانه هزار نفر ده هزار نفر صد هزار نفر می‌افتند و می‌میرند. باشه به من ربطی ندارد، من اول باید خودم را بسازم. من یک نفر نیستم که افرادی همچون خانم کرامتی برای هر کسی که اتفاقی می‌افتد برود از این و اون پول جمع کند تا یک آدم گناهکار را از زندان بیرون بیاورد. ما تک تک مان گناهکار هستیم آموزش‌های درست به کودکان مان ندادیم. این دولت، اون دولت و قوه قضائیه برای ما است اگر خوبه آیینه ما است اگر هم هم که نه باز هم آیینه ما است. شخصیت های این فیلم مثل بنده و شما است. دیو و فرشته را کنار هم می‌گذارد. این فیلم در مورد من و شما حرف می زند. «حاضرین که گویا به هیجان آمده اند کف می زنند» کرامتی هم تعجب کرده است!. برافروخته شدن کرامتی نسبت به صحبت‌های درستکار از نکات جالب اینجا است که در هنگام صحبت های درستکار، کرامتی کمی بر افروخته شد اما به شکل بسیار خوب و حرفه ای خود را کنترل کرد و وارد صحبت های در اوج درستکار نشد. به دلیل هیجانی که این منتقد در صحبت هایش داشت دریافت مفهوم جملاتی که فعل و فاعل را در هم تنیده بود برای مخاطب بسیار سخت شده بود. کف زدن های تماشاگران در طول این نشست بارها رخ داد و حتی در جایی به دلیل حرف‌های خط قرمزی و در جایی به دلیل طنز در کلام و گاهی هم به دلیل حرف‌های تند و بلند منتقد او را تشویق می‌کردند. در ادامه نشست قطبی زاده با ورود به بحث میگوید: من یک نکته ای برایم مبهم ماند و به طنز میگوید: می‌ترسم بپرسم که درستکار خیلی جدی گفت: نه بگویید. قطبی زاده من در مورد چیز دیگری پرسیدم که ارتباط پیدا کرد به صحبت خانم کرامتی. درستکار گفت: نه این ها جدا از هم نیست. من هم کار خیریه انجام می‌دهم همیشه بحث هایی از این دست دارم. همواره ما نگران طرف مقابل و یا فقر هستیم. باید بدانیم که فقر در کنار ثروت رشد می کند. همه این ها به اندازه تار مو هستند در کنار ما و با ما رشد می کنند. سوال بعدی از کرامتی بود و انتظار می رفت پاسخ منتقد را نیز در لابه لای حرف هایش بدهد که با هوشمندی از کنارش گذشت.از او در مورد بهترین صحنه سوال می شود که گفت: همان صحنه ای که من و فرهاد در پایان فیلم رو در رو می شویم برایم لذت بخش بود و بازی او آنقدر خوب است که هر وقت آن صحنه را می بینم تحت تاثیر قرار می گیرم. تعریف ها طولانی می شود که اصلانی به یکباره شروع به تعریف و تمجید از کرامتی می کند و رو به او می گوید: من این انرژی را از خود تو گرفتم. فکر می کنم ما در این صحنه مثل دو تا ساز بودیم «حاضرین می خندند و کف می زنند». قبی زاده دوباره طنازی می کند و می گوید: حتماً خانم کرامتی ویولن هستند و تو تنبک. فرد دیگری در سوالش به او توصیه می کند عوامل شیوع خیانت را در قالب یک داستان نرم تر نشان دهید من از دیدگاه یک مشاور خانواده می گویم. یکی دیگر از مخاطبین نوشته بود اقای اصلانی همسر به شما سلام می رساند و می گوید شما را دوست دارد همه خنده شان گرفته اصلانی هم همین طور که قطبی زاده می گوید: همسر شان مهدی حسنی است که حاضرین خنده‌شان می گیر. فردی دیگری میگوید انگیزه نامزد امیر حسین برای پی گیری کافی نبود که قطبی زاده گفت: امیر حسین کی بود؟؟؟ اصلانی از او سوال می‌پرسد فیلم را دیده‌ای؟ خودت گیر افتادی؟، تماشاگر بعدی نوشته من فکر می‌کنم 90 درصد فیلم شما با نمای بسته گرفته شده است که کیایی در جواب گفت: آراء شما هم احمدی نژادی است «دوباره حاضرین خنده شان می گیرد» و توضیحات خود را در ادامه می‌دهد. فرد دیگری میگوید جای فیلم‌های لطیف در سینما خالی است فکر نمی کنید جامعه به این مضامین بیشتر نیازمند است و .... در پایان باید گفت که به نظر می‌رسد دوستان برگزار کننده باید کمی در کنار هم قرار دادن افراد در نشست های نقد و بررسی دقت داشته باشند و افرادی را که تمایل ندارند در کنار هم قرار ندهند تا در صحبت های شان پر از تشنج و فریاد باشد به دور از نکته‌ای مثبت تا مجبور باشند تا پایان نمایش از بحث اصلی خارج شوند.از دیگر نکته هایی که قابل توجه بود نارضایتی مخاطبین بود که در سوال های‌شان می‌شد آن را به راحتی دریافت. انتهای پیام/
94/05/13 - 13:13
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها