تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به راستى كه دانش، مايه حيات دل‏ها، روشن كننده ديدگان كور و نيروبخش بدن‏هاى ناتوان ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797623445




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کارکردهای نشانه‌های ظهور - بخش دوم و پایانی تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: کارکردهای نشانه‌های ظهور - بخش دوم و پایانی
تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق
اگر همۀ نشانه‌ها حتمی می‌بودند و ظهور می‌بایست پس از تحقق همۀ نشانه‌ها رخ دهد، چه‌بسا مؤمنان در گذشته تاریخ امید به تحقق ظهور در زمان خودشان را از دست می‌دادند؛ چرا که تحقق این حجم وسیع از نشانه‌ها در زمان اندک را بعید می‌شمردند.

خبرگزاری فارس: تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق



  2. نشانه‌های ظهور دومین عنصری که ائمه: بر آن تأکید فرموده‌اند تا مؤمنان در مواجهه با قیام‌هایی که به نام مهدی موعود یا به ادعای سپردن حکومت به امام معصوم انجام می‌پذیرد، موضعی درست اتخاذ کنند، نشانه‌های ظهور است؛ یعنی به مؤمنان توصیه فرموده‌اند که اگر با قیامی روبه‌رو شدید که رهبر آن مدعی است قائم آل محمد است یا مدعی است ظهور در شرف وقوع است و من می‌خواهم بعد از پیروزی حکومت را به امام زمان بسپارم، بدانید تا فلان نشانه از نشانه‌های ظهور اتفاق نیفتاده، زمان به حکومت رسیدن امام نرسیده است.  بنابراین با قیام‌هایی که چنین ادعایی دارند همراه نشوید. به عنوان نمونه، در پایان روایت پیش‌گفته امام صادق(ع)  پس از بیان معیارها فرموده‌اند: «و کفاکم بالسفیانی علامه.» یعنی شما به کمک این نشانه از نشانه‌های ظهور می‌توانید قیام‌های باطل را شناسایی کنید و بدانید پیش از تحقق این نشانه هر کسی که مدعی است قائم آل محمد است یا می‌خواهد پس از شکست طاغوت حکومت را به امام زمان بسپرد در ادعایش صادق نیست. در توضیح مطلب یادشده باید توجه کرد که قیام‌های به ظاهر مصلحانه را از یک منظر می‌توان به دو قسمت تقسیم کرد: یک‌بار قیام با هدف انجام وظیفۀ دینی و امر به معروف و نهی از منکر و... انجام می‌پذیرد و یک‌بار با این ادعا که ظهور امام زمان(عج)  در شرف وقوع است و ما می‌خواهیم طاغوت را سرنگون کرده و حکومت را به آن حضرت بسپاریم. آن‌چه از روایت پیش‌گفته استنباط می‌شود، این است که تا پیش از ظهور سفیانی، زمینه‌ها برای حکومت امام معصوم فراهم نیست. بنابر این قیام‌های کسانی که مدعی قائم آل محمد بودن هستند یا می‌خواهند حکومت را به امام زمانشان بسپارند و به این بهانه قیام می‌کنند، بی‌ثمر و باطل است، اما اگر کسی با هدف نهی از منکر و اصلاح جامعۀ اسلامی و جلوگیری از ظلم حاکمان جور جنبشی را پی‌ریزی کند، روایت یاد شده از چنین قیام‌هایی نهی نکرده است. مؤیّد مطلب پیش‌گفته، تعابیر صریحی است که در روایت وجود دارد؛ این‌که امام می‌فرماید: «اگر زید پیروز می‌شد به وعدۀ خود وفا می‌کرد» و این‌که تصریح می‌فرماید: «کسانی که مدعی‌اند اکنون که در ضعف هستند از ما حرف‌شنوی ندارند، چه رسد به این‌که به قدرت برسند» نشان می‌دهد در آن زمان کسانی مدعی بوده‌اند: ما می‌خواهیم پس از پیروزی حکومت را به دست امام بسپاریم، و برای مشروعیت اقدام خود به قیام زید استناد می‌کرده‌اند و امام بر این نکته تأکید می‌فرماید که زید در ادعایش صادق بود و اگر به پیروزی می‌رسید به وعدۀ خود عمل می‌کرد، اما این مدعیان در ادعای خود صداقت ندارند؛ چرا که در زمان ضعف از ما تبعیت نمی‌کنند، چه رسد به زمان قدرتشان! بنابر این اساساً روایت درصدد قرار دادن نشانه‌های ظهور به عنوان معیاری برای شناسایی قیام‌های باطلی است که با هدف تحویل دادن حکومت به امام زمان انجام می‌پذیرد. از دیگر روایاتی که نشان می‌دهد یکی از کارکردهای نشانه‌های ظهور، شناسایی قیام‌های باطل است، این روایت است: عن الفضل الکاتب، قال: کنت عند أبی عبدالله(ع)  فأتاه کتاب أبی‌مسلم فقال: لیس لکتابک جواب اخرج عنا، فجعلنا یسار بعضنا بعضاً، فقال: أی شئ تسارون؟ یا فضل، إن الله _ عز ذکره _ لا یعجل لعجله العباد، و لإزاله جبل عن موضعه أیسر من زوال ملک لم ینقض أجله. ثم قال: إن فلان بن فلان حتى بلغ السابع من ولد فلان، قلت: فما العلامه فیما بیننا و بینک جعلت فداک؟ قال: لا تبرح الأرض یا فضل، حتى یخرج السفیانی، فإذا خرج السفیانی فأجیبوا إلینا _ یقولها ثلاثاً _ وهو من المحتوم؛ (همو: 274) فضل کاتب گوید: خدمت امام صادق(ع)  بودم که نامۀ ابومسلم خراسانى براى او آمد. حضرت فرمود: نامۀ تو جواب ندارد؛ از نزد ما بیرون شو! ما شروع کردیم با یکدیگر آهسته سخن گفتن. فرمود: اى فضل، چه سخنى آهسته با هم می‌گویید؟ همانا خداى عزوجل براى شتاب بندگان شتاب نمی‌کند، و به راستى که کندن کوهى از جاى خویش آسان‌تر است از واژگون کردن حکومتى که عمرش به آخر نرسیده. سپس فرمود: همانا فلان پسر فلان تا به هفتمین فرزند فلان (یعنى عباس) رسید (یعنى این‌ها به خلافت رسند) من عرض کردم: پس قربانت گردم! چه نشانه اى میان ما و شماست؟ فرمود: اى فضل، از جاى خود حرکت نکن تا سفیانى خروج کند، و چون سفیانى خروج کرد به سوى ما رو آورید _ و سه‌بار این کلام را تکرار کرد _ و این جریان از نشانه هاى حتمى است. این روایت نیز مانند روایت پیشین دربارۀ قیام‌هایی است که با هدف سپردن حکومت به امام انجام می‌پذیرد؛ زیرا ابومسلم خراسانی در آغاز مدعی بود می‌خواهد پس از شکست بنی‌امیه حکومت را به امام صادق(ع)  تحویل دهد و با این ادعا می‌خواست شیعیان را با خود همراه نماید. امام صادق(ع)  در چنین فضایی به راوی می‌فرمایند: تا سفیانی خروج نکرده دست به اقدامی نزنید و با قیامی همراه نشوید؛ زیرا تا سفیانی خروج نکرده زمان به حکومت رسیدن ما فرانرسیده است. بنابراین هر کس پیش از خروج سفیانی ادعایی همچون ابومسلم داشت و مدعی بود می‌خواهد حکومت را به امام زمان تحویل دهد، بدانید که دروغ‌گوست. معلی بن خنیس در روایتی دیگر می‌گوید: وقتی پرچم‌های سیاه آشکار شد، پیش از آن‌که بنی‌عباس آشکار شوند تعدادی از اصحاب امام صادق(ع)  نامه‌ای با این مضمون خطاب به آن حضرت نوشتند: «ما چنین گمان می‌کنیم که امر حکومت به دست شما می‌رسد؛ چه می‌فرمایید؟» حضرت نامه را بر زمین زده، فرمود: أف أف، ما أنا لهؤلاء بإمام، أما علموا أنه إنما یقتل السفیانی؛ (همو: 331) اف اف من امام اینان نیستم. آیا اینان نمی‌داند که او (امام قائمی که صاحب حکومت است) کسی است که سفیانی را می‌کشد؟ از این روایت نیز چنین برداشت می‌شود که اصحاب حضرت صادق(ع)  روایات «رایت سود» را شنیده بودند و با مشاهدۀ رایات سود به امام نامه می‌نویسند که اگر این همان رایات سودی است که پیش از به حکومت رسیدن اهل‌بیت برافراشته می‌شود، ما امید داریم جهت حرکت در نهایت به سمت شما باشد و امر حکومت به شما سپرده شود؛ بنابر این نظر خود را بیان فرمایید. امام(ع)  در پاسخ، به مسئلۀ سفیانی اشاره می‌کنند و این‌که آن امامی که به حکومت می‌رسد امامی است که سفیانی _ که قبل از ظهور خروج کرده است _ را می‌کشد. بنابراین هنوز زمان به حکومت رسیدن ما نرسیده است و با توجه دادن به این نشانه از نشانه‌های ظهور، معیاری را برای شناسایی قیام‌های باطل ارائه می‌فرمایند.[1] ب) نفی مدعیان از دیگر کارکردهای سلبی نشانه‌های ظهور که از مهم‌ترین کارکردهای نشانه‌های ظهور به شمار می‌رود، نفی مدعیان دروغین مهدویت است؛ یعنی نشانه‌های ظهور ابزاری هستند که می‌توان به کمک آن‌ها مدعیان دروغین را شناسایی کرد؛ زیرا وقتی که ظهور امام زمان(عج)  مسبوق به نشانه‌هایی باشد که بدون تحقق آن‌ها امام ظهور نمی‌فرماید، به راحتی می‌توان مهدویت را از کسانی که پیش از تحقق این نشانه‌ها دعوی مهدویت دارند نفی نمود. این کارکرد سلبی گرچه به نظر ساده می‌آید، اما توجه به این نکته، اهمیت نشانه‌های ظهور را نمایان می‌کند که نشانه‌های ظهور می‌توانند مشکل مدعیان را در طول تاریخ حل کنند و ده‌ها مورد ادعای مهدویتی که در طول تاریخ وجود داشته را به کمک همین نشانه‌ها می‌شد نفی کرد و چه‌بسا همین نشانه‌های ظهور راه را بر هزاران موردی که می‌خواسته‌اند مدعی مهدویت شوند بسته است و ما نمی‌دانیم اگر این نشانه‌ها نبودند چه تعداد مدعیان دروغین سر برمی‌آوردند و چه تعداد از مؤمنان ساده‌دل در دام فریبشان گرفتار می‌شدند. این کارکرد و کارایی آن در طول تاریخ غیبت به خوبی اهمیت نشانه‌های ظهور را نشان می‌دهد، به اندازه‌ای که اگر نشانه‌های ظهور کارکردی جز این نمی‌داشتند باز سزاوار بود که پیشوایان معصوم با همین اهتمام دربارۀ نشانه‌های ظهور با مؤمنان سخن گویند. بر آن‌چه گفته شد می‌توان از روایات نیز شاهد آورد که پیشوایان معصوم خود برای اثبات دروغ بودن ادعای برخی از مدعیان به نشانه‌ها تمسک جسته‌اند. به عنوان نمونه می‌توان به این روایات
اشاره کرد: معلی بن خنیس می‌گوید: «وقتی پرچم‌های سیاه آشکار شد، پیش از آن‌که بنی‌عباس آشکار شوند تعدادی از اصحاب امام صادق(ع)  نامه‌ای با این مضمون خطاب به آن حضرت نوشتند: ما چنین گمان می‌کنیم که امر حکومت به دست شما می‌رسد چه می‌فرمایید؟ حضرت نامه را بر زمین زده، فرمود: أف أف، ما أنا لهؤلاء بإمام، أما علموا أنه إنما یقتل السفیانی؛ (همو) اف اف من امام اینان نیستم. آیا اینان نمی‌داند که او (امام قائمی که صاحب حکومت است) کسی است که سفیانی را می‌کشد؟ امام رضا(ع)  می‌فرماید: قبل هذا الامر السفیانی والیمانی والمروانی و شعیب بن صالح، فکیف یقول هذا هذا؟ (نعمانی، 1422: 262) پیش از این امر، سفیانى و یمانى و مروانى و شعیب بن صالح باید ظاهر شوند. پس چگونه این شخص چنین ادّعا مى کند؟ علامه مجلسی در شرح این روایت چنین می‌نویسد: یعنی چگونه این شخص که خروج کرده _ یعنی محمد بن ابراهیم یا دیگری _ مدعی است که همان قائم است؟ (مجلسی، 1403: ج52، 233) عمر بن حنظله از امام صادق(ع)  چنین روایت کرده است: خمس علامات قبل قیام القائم: الصیحه، والسفیانی، والخسف، وقتل النفس الزکیه، والیمانی. فقلت: جعلت فداک! إن خرج أحد من أهل بیتک قبل هذه العلامات أنخرج معه؟ قال: لا، فلما کان من الغد تلوت هذه الآیه: (إن نشأ ننزل علیهم من السماء آیه فظلت أعناقهم لها خاضعین)، فقلت له: أهی الصیحه ؟ فقال: أما لو کانت خضعت أعناق أعداء الله عز وجل؛ (کلینی، 1363: ج8، 310) پنج نشانه پیش از قیام حضرت قائم صورت خواهد گرفت: صیحۀ آسمانى، خروج سفیانى، فرو رفتن [لشکر سفیانى در بیداء]، کشته شدن نفس زکیه و خروج یمانى. من عرض کردم: قربانت شوم! اگر یکى از خاندان شما پیش از وقوع این نشانه ها خروج کند، با او همراه شویم؟ فرمود: نه. و چون فردا شد این آیه را براى آن حضرت خواندم: «اگر بخواهیم بر ایشان نشانه اى از آسمان نازل کنیم که گردن‌هایشان در مقابل آن خاضع گردد» و عرض کردم: آیا این نشانه همان صیحۀ آسمانى است؟ فرمود: آگاه باش که اگر آن باشد گردن دشمنان خدا در برابرش خاضع گردد. برای تکمیل بحث، تذکر این نکته ضروری است که کارکرد سلبی اخیر منحصراً برای نشانه‌های حتمی ظهور است؛ زیرا چنان‌که توضیح داده شد برای شناسایی مدعیان دروغین ما از مسیر محقق نشدن نشانه‌ها پیش می‌رویم و عدم تحقق نشانه‌ها را دلیل دروغ‌گو بودن مدعی مهدویت می‌گیریم. روشن است که چنین کارکردی ویژۀ نشانه‌هایی است که حتماً باید پیش از ظهور امام مهدی(عج)  اتفاق بیفتند. چنین نشانه‌هایی این خاصیت را دارند که با نبودنشان می‌توان دریافت کسی که مدعی مهدویت است دروغ می‌گوید، اما نشانه‌های غیر حتمی این خاصیت را ندارند و نمی‌توانیم از نبودنشان چنین استنباط کنیم که فلان شخص مدعی دروغ‌گوست؛ چرا که او می‌تواند بگوید من مهدی هستم و اگر پیش از ظهور من فلان علامت اتفاق نیفتاد، دلیلش این است که آن نشانه، حتمی نبود. بنابراین از راه عدم تحقق آن‌چه که حتماً باید محقق شود می‌توان مدعیان دروغین را شناخت، اما عدم تحقق آن‌چه که تحققش حتمی نیست نمی‌تواند دلیل نفی مهدویت از کسی باشد. تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق آن‌چه گذشت کارکردهای نشانه‌های ظهور بر اساس روایات و نیز با توجه به مشکلات و دشواری‌های عصر غیبت بود. حال به منظور تکمیل بحث با توجه به کارکردهای یادشده به دو پرسشی که در ابتدای نوشتار طرح شد نیز پاسخ می‌گوییم. پرسش نخست این بود که با توجه به کارکردهای یادشده آیا تطبیق نشانه‌های ظهور بر مصادیق ضرورت دارد؟ در پاسخ باید گفت که این پرسش به تناسب هر یک از کارکردهای پیش‌گفته پاسخ‌های متفاوتی بدین قرار خواهد داشت: الف) امیدبخشی اگر امیدبخشی را یکی از اهداف طرح بحث نشانه‌ها بدانیم، برای دستیابی به آن نیازی به تطبیق قطعی نشانه‌های ظهور بر مصادیقش نیست؛ چرا که حتی اگر مصادیق احتمالی هم باشند، باز هم با تحقق آن‌ها نور امید در دل مؤمنان پرفروغ می‌شود، بلکه هرچه مصادیق محتمل بیشتری وجود داشته باشد به هدف نزدیک‌تر است؛ زیرا به تعداد مصادیق محتمل پراکنده شده در عصرهای مختلف، مؤمنان به امید می‌رسند و این هدف معصومین در طرح بحث نشانه‌ها را بیشتر تأمین می‌کند. ب) غفلت‌زدایی برای دستیابی به این هدف نیز نیازی به تطبیق قطعی نیست؛ چرا که حتی اگر مؤمنان با پدیده‌هایی مواجه باشند که احتمال دهند مصادیق واقعی نشانه‌های ظهور هستند، نفس همین احتمال باعث توجه آنان به وجود مقدس امام مهدی(عج)  می‌شود و احتمال قریب بودن ظهور را در ذهن آنان تقویت می‌کند، در نتیجه خود را برای درک ظهور مهیاتر می‌نمایند. بنابراین دومین کارکرد نشانه‌های ظهور نیز نیازی به تطبیق قطعی ندارد، بلکه همچون کارکرد نخست، هرچه با مصادیق محتمل بیشتری مواجه باشیم، به همان اندازه به هدف ائمه: نزدیک تر خواهیم بود. ج) شناخت مدعیان و قیام‌های باطل به نظر می‌رسد برای دستیابی به این هدف هم نیازی به تطبیق قطعی نیست؛ زیرا برای تشخیص مهدی واقعی، به نشانه‌های یقینی نیاز داریم. بنابراین وقتی به نشانه‌ها یقین پیدا نکردیم، به مهدی نیز یقین پیدا نمی‌کنیم و در نتیجه حکم به دروغ‌گو بودن مدعیان مهدویت می‌دهیم. به عنوان مثال، خروج سفیانی یکی از نشانه‌های ظهور است و امام مهدی(عج)  پس از خروج او ظهور خواهد فرمود. طبق فرض، هدف از بیان این نشانه این بوده است که مؤمنان بدانند اگر کسی پیش از خروج سفیانی ادعای مهدویت کرد دروغ‌گوست. بنابراین اگر نتوانیم سفیانی واقعی را هم تشخیص دهیم و همیشه با سفیانی‌های محتمل مواجه باشیم، به هدف یادشده دست می‌یابیم؛ زیرا از آن‌جا که مصداق واقعی سفیانی قابل شناسایی نیست، تمام مصادیقی که دربارۀ آنان ادعای سفیانی بودن می‌شود مصداق احتمالی هستند و نه مصداق قطعی و چون ظهور امام باید پس از خروج سفیانی واقعی باشد، به سخن هیچ‌یک از کسانی که دعوی مهدویت دارند نمی‌توان اعتماد کرد. مطلب یادشده با همین توضیح دربارۀ شناسایی قیام‌های باطل نیز جاری است. د) شناخت امام مهدی(عج) این کارکرد برخلاف کارکردهای پیشین، کارکردی است که تنها در صورت امکان تطبیق قطعی نشانه‌های ظهور بر مصادیق واقعی‌اش قابل دستیابی است؛ چرا که طبق فرض، شناسایی امام مهدی(عج)  منوط به شناخت نشانه‌های ظهور است و اگر نتوانیم نشانه‌های ظهور را بر مصادیق واقعی‌اش تطبیق کنیم و همواره با مصادیق محتمل روبه‌رو باشیم، تردید در مصادیق نشانه‌های ظهور به شک در امام مهدی واقعی سرایت خواهد کرد. بدا در نشانه‌های ظهور دومین پرسش مربوط به بحث کارکردها این بود که آیا با توجه به کارکردهای یادشده، امکان بدا در نشانه‌های حتمی وجود دارد و به تعبیر دیگر، بداپذیر بودن نشانه‌های ظهور کدام‌یک از این کارکردها را تعطیل می‌کند؟ برای پاسخ به این پرسش توجه به این نکته ضروری است که از آغاز غیبت امام مهدی(عج)  تا عصر حاضر بیش از یازده قرن می‌گذرد و در این مدت طولانی بسیاری از نشانه‌های غیر حتمی ظهور اتفاق افتاده‌اند و در اثر تحقق این نشانه‌ها کارکردهای مترتب بر آن‌ها همچون امیدزایی، غفلت‌زدایی و...محقق شده‌اند. از این‌رو طرح این پرسش که چگونه می‌توان میان احتمال بدا در همۀ نشانه‌های ظهور و کارکردهای نشانه‌های ظهور آشتی برقرار کرد، لغو و بیهوده است؛ زیرا این احتمال _ با توجه به تحقق بسیاری از نشانه‌های ظهور در طول تاریخ _ لباس واقعیت به تن نکرده است و از این‌رو پاسخ به آن چندان اهمیتی ندارد. بنابراین پرسش یادشده عمدتاً متوجه نشانه‌های حتمی است که هنوز زمان تحققشان نرسیده است. بر این اساس، در پاسخ پرسش یادشده چنین می‌توان گفت که با بدا پذیر بودن نشانه‌های حتمی، کارکردهایی همچون امیدبخشی و غفلت‌زدایی تعطیل نمی‌شوند؛ زیرا اساساً این کارکردها بیشتر مربوط به نشانه‌های بعید از عصر ظهور هستند. وقتی ما در دورانی زندگی می‌کنیم که با ظهور فاصله زیادی دارد نیازمند به امید و غفلت‌زدایی هستیم و نشانه‌ها عهده‌دار مسئولیت امیدافزایی و غفلت‌زدایی هستند و به ما می‌گویند: مأیوس نشوید! آن‌چه در انتظارش نشسته‌اید، سرانجام تحقق خواهد یافت. اما وقتی نشانه‌های حتمی رخ می‌دهند از آن‌جا که به حسب روایات میان آن‌ها و ظهور فاصلۀ زمانی اندکی وجود دارد، پیام این نشانه‌ها دیگر امیدواری به ظهور نیست، بلکه پیامشان تحقق ظهور است. بنابراین نشانه‌های حتمی دیگر از امیدواری و غفلت‌زدایی سخن نمی‌گویند، بلکه از اتفاقی که در شرف وقوع است سخن می‌گویند. بنابراین بداپذیر بودن نشانه‌های حتمی آسیبی به دو کارکرد نخست نشانه‌های ظهور نمی‌زند. به تعبیر دیگر، می‌توان چنین گفت که کارکردهای یادشده فوایدی هستند که بر مجموعه نشان‌های ظهور مترتبند و بداپذیر بودن برخی از آن‌ها باعث تعطیلی این کارکرد نمی‌شود. دربارۀ سومین کارکرد نشانه‌های ظهور که شناسایی امام مهدی(عج)  بود، باید میان امکان بدا و تحقق آن تفاوت نهاد. صرف امکان بدا موجب تعطیلی این کارکرد نیست؛ زیرا امکان بدا لزوماً به معنای تحقق بدا نیست بنابراین ممکن است در عین حال که نشانه‌های حتمی بداپذیرند عملاً بدا رخ نداده و همۀ نشانه‌های حتمی محقق شوند و در نتیجه کارکرد مورد نظر نیز تحقق یابد، اما اگر عملاً بدا تحقق پیدا کند و نشانه‌های حتمی محقق نشوند، این کارکرد تعطیل می‌شود؛ زیرا وقتی که طبق فرض نشانه‌های حتمی معیار شناسایی امام مهدی(عج)  باشد، روشن است که با عدم تحقق این نشانه‌ها دست مؤمنان از این معیار خالی خواهد شد. اما در مورد نفی مدعیان به نظر می‌رسد امکان بدا در این علایم موجب تعطیلی این کارکرد شود؛ زیرا _ چنان‌که گذشت _ این کارکرد مخصوص نشانه‌های حتمی است و اگر در این نشانه‌ها احتمال بدا باشد، دیگر نمی‌توان برای اثبات دروغ‌گو بودن مدعیان از راه عدم تحقق نشانه‌های حتمی وارد شد؛ چرا که مدعیان می‌توانند با استناد به امکان بدا در نشانه‌های حتمی عدم تحقق نشانه‌های حتمی را توجیه کنند. بنابراین اگر در نشانه‌های حتمی احتمال بدا را جاری بدانیم، هیچ‌گاه نمی‌توانیم با استناد به عدم تحقق نشانه‌های حتمی دروغ‌گو بودن مدعیان را اثبات نماییم، در حالی که پیشوایان معصوم برای اثبات دروغ‌گو بودن برخی از مدعیان از این شیوه بهره برده‌اند و این، حکایت از این دارد که در نظر آنان نشانه‌های حتمی بدا پذیر نیستند. به نظر می‌رسد استدلال یادشده دربارۀ شناسایی قیام‌های باطل نیز قابل تسری است و از این‌رو احتمال بدا در نشانه‌های ظهور این کارکرد را نیز تعطیل می‌کند و این خود قرینه‌ای بر بدا ناپذیر بودن نشانه‌های حتمی ظهور است. نتیجه با توجه به آن‌چه دربارۀ کارکردها گذشت، شاید بتوان راز تقسیم نشانه‌ها به حتمی و غیر حتمی را نیز کشف کرد. از آن‌جا که برخی از نشانه‌ها عامل شناسایی امام مهدی(عج)  و نیز شناخت مدعیان دروغین هستند باید حتماً تحقق یابند تا بتوان به کمک آن‌ها به این کارکردهای مهم دست یافت و بداپذیر بودن شأن مؤمنان را با مشکل مواجه می‌کند، اما از سوی دیگر، اگر همۀ نشانه‌ها حتمی می‌بودند و ظهور می‌بایست پس از تحقق همۀ نشانه‌ها رخ دهد، چه‌بسا مؤمنان در گذشته تاریخ امید به تحقق ظهور در زمان خودشان را از دست می‌دادند؛ چرا که تحقق این حجم وسیع از نشانه‌ها در زمان اندک را بعید می‌شمردند. بنابراین از یک‌سو تعداد انگشت‌شماری از نشانه‌ها به حتمیت توصیف شدند تا معیاری برای شناسایی امام مهدی(عج)  و شناخت مدعیان دروغین باشد و از سوی دیگر اکثریت نشانه‌ها در زمرۀ علایم غیر حتمی قرار گرفت تا امکان بدا در آن‌ها برود و مؤمنان هر دوره‌ای به تحقق ظهور در زمان خودشان امید داشته باشند. پی نوشت ها: [1]. البته از ظاهر برخی از روایات چنین برداشت می‌شود که پیشوایان معصوم تا پیش از آشکار شدن نشانه‌های ظهور از هرگونه اقدامی برای تشکیل حکومت نهی فرموده‌اند و این نهی مختص به جنبش‌هایی که با هدف سپردن حکومت به امام معصوم است نیست. اما افزون بر پاسخ‌هایی که فقهای شیعه دربارۀ این روایات ارائه کرده‌اند (نک: الولایه الهیه الاسلامیه آیت‌الله محمد مومن، و دراسات فی ولایه الفقیه آیت‌الله منتظری) می‌توان گفت مقصود این روایات نیز به قرینۀ روایات پیش‌گفته قیام‌هایی است که ادعای نزدیک بودن ظهور و سپردن حکومت به امام معصوم انجام می پذیرد. منابع 1. آیتی، نصرت‌الله، «جایگاه نشانه‌های ظهور در هندسۀ دین» فصل‌نامۀ علمی _ تخصصی پژوهش‌های مهدوی، قم، مؤسسه آینده روشن، سال اول، ش1، تابستان 1390ش. 2. ______________ ، «معیارهای تطبیق نشانه‌های ظهور» فصل‌نامۀ علمی _ پژوهشی مشرق موعود، قم، مؤسسه آینده روشن، سال ششم، ش23، پاییز 1391ش. 3.     کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ پنجم، 1363ش. 4.     مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403ق. 5.     نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، تحقیق: فارس حسون، قم، انوار الهدی، چاپ اول، 1422ق. منبع: فصلنامه مشرق موعود – شماره 24 انتهای متن/

94/05/11 - 05:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن