محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1796809002
اینجا کودکی گم شده
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اینجا کودکی گم شده ایلام - ایرنا - صبح یک روز گرم تابستانی زودتر راه افتادم که به جمعشان برسم؛از میانه راه با محمد هم مسیر می شوم، با دستان کوچک و ناخن های سیاهش جعبه واکسی رنگ و رو رفته را که بزرگ تر از جثه اش نشان می دهد مدام زیر بغل جابه جا می کند و قدم هایش را تند و تندتر بر می دارد.
برای اینکه از او عقب نمانم گام هایم را بلندتر بر می دارم، به قول خودش دوم شهریور ماه امسال 10 ساله می شود؛ اینها را با انگشت هایی که هنوز رنگ های واکس لابه لای آن پیداست نشان می دهد.
امروز دیرتر از هر روز از خواب بیدار شده، به چهار راه سعدی شهر ایلام می رسیم، از دور رفقایش را می بیند که زودتر از او آمده اند، با اندکی ناراحتی که سعی دارد آن را پنهان کند بر می گردد و می گوید: خانم نگفتم دیر شده و اونا زودتر از من رسیدند؟
بلوز سبز رنگ و شلوار قهوه ای به تنش زار می زند؛ آستین های سیاه لباسش شغلش را زودتر از خودش معرفی می کند.
او را تا کنار دوستانش همراهی می کنم و به بهانه واکس زدن کفش هایم برای اندکی میهمان این نان آوران کوچک خانه و قصه های جور واجور زندگی شان می شوم.
محمد می گوید حدود پنج سال است که پدرش از کار افتاده شده و او مجبور است خرج زندگی شان را به قول خودش با سیاه و قهوه ای کردن کفش های مردم تامین کند.
مهدی یکی دیگر از این کودکان است که با خرید چند بسته آدامس او را مجبور کردم دقایقی هم صحبتش شوم و به قول خودش مزاحم کاسبی اش نشوم.
از خرید آدامس ها خوشحال می شود و درحالی که مابقی بسته های آدامس را می شمارد با لحنی مردانه می گوید: در خدمتیم فقط زودتر که کار ما امروز سکه نشه.
مهدی 12ساله می گوید دو سال است ترک تحصیل کرده و به علت فقر اقتصادی خانواده مجبور است هر روز در سرما و گرما تابستان و زمستان آدامس فروشی کند.
می گوید دو خواهر کوچکتر و بزرگتر از خود دارد و پدرش کارگر فصلی است و برای اینکه کمک خرج خانواده باشد مجبور شده با بیرون آمدن از مدرسه برای کمک به خانواده دستفروشی کند.
مهدی می گوید: من هم دوست دارم مدرسه بروم و مثل دوستانم درس بخوانم یا مثل خیلی از بچه ها موبایل دور بین دار آخرین مدل داشته باشم و خواهرانم هم تبلت داشته باشند تا در اوقات بیکاری سرگرم شوند نه اینکه هر روز درآمدم راحساب کنن که خوب بوده یا نه؟
اما شاید قصه زندگی سینا متفاوت تر از همه و دردناکتر از همه باشد او و سه خواهرش، مادرشان را از دست داده اند و با ازدواج دوباره پدر صاحب دو خواهر و برادر ناتنی شده اند.
خانه استیجاری سینا در محله بانبرز از مناطق حاشیه شهر ایلام است و او به همراه برادرش هر روز صبح مسیر دو کیلومتری را پیاده طی می کنند تا به قلب شهر که همان چهار راه سعدی است برسند و با شاگردی کردن در یک مغازه کمک خرج پدرشان که دیسک کمر گرفته باشد.
برادر سینا هم که به همراه یک دوره گرد ضایعات منازل مردم را می خرند می گوید: هر روز تمام شهر را با پای پیاده در سرما و گرما می گردیم و با خرید ضایعات مردم آنها را در این گاری زوار در رفته ای جمع می کنیم.
او گفت: جمع درآمد روزانه ما بعضی مواقع به 20 هزار تومان هم نمی رسد که سهم من یک پنجم آن است؛ تازه چون گاری دستی صاحبکارم کوچک است وقتی از ضایعات پر می شود مجبورم ضایعات باقی مانده را در گونی و بر روی دوشم حمل کنم.
اینجا کنار ما در شهر کودکی، گم و پسر بچه ها به مردان کوچکی تبدیل شده اند که با هزاران آرزوی کوچک در قلب های بزرگ شان بدون آنکه طعمی از کودکی بچشند تنها به کسب درآمد فکر می کنند.
کودکانی با زندگی های شگفت انگیز که ما همه روزه در گذر از کوچه و بازار آنها را می بینیم و بی توجه به علت کار کردن آنها در زیر تیغ آفتاب تابستانه و سوز شلاق سرما با کارهای مختلف اوقات خود را سپری می کنند.
اینان کودکانی هستند که به جای تجربه شیرین کودکی و هیاهو و بازی و شادی در کوچه و رفتن به مدرسه و خرید دفتر و مشق و شیطنت های مختلف در روزگار کنونی نام کودکان کار بر صورت های معصوم شان حک شده است.
کار کودک از سوی سازمان های بین المللی فعالیتی استثماری تلقی می شود و بر اساس قانون صندوق حمایت از کودکان(یونیسف) کار برای کودکان ممنوع است؛ در حالیکه این کودکان به کارهای بسیار معمول نظیر کار در کارخانه، معدن، کشاورزی، کمک در کسب و کار والدین، دستفروشی و غیره تن می دهند.
بر اساس آمار سازمان جهانی کار سالانه 250 میلیون کودک 5 تا 14 ساله در جهان از کودکی کردن محروم می شوند و طبق این آمار 120 میلیون نفر از آنها وارد بازار کار می شوند و مشغول به کار تمام وقت هستند.
از این شمار 61 درصد در آسیا، 32 درصد در آفریقا و هفت درصد در آمریکای لاتین زندگی می کنند و بر اساس آمارها قاچاق انسان از راه های عمده وارد کردن این کودکان به بازار است.
اگر سن پایان کودکی را براساس پیمان نامه حقوق کودک زیر 18سال در نظر بگیریم در سال 2002 بیش از 350 میلیون کودک و نوجوان به جای پرداختن به تحصیل کار می کرده اند.
اگر چه آمار دقیقی در مورد کودکان کار در ایران وجود ندارد ولی بر اساس آمارهای غیر رسمی بیش از 20 هزار کودک کار تنها در تهران تایید شده است.
اما آنچه در این میان بیش از همه مورد توجه قرار دارد آسیب پذیری کودکان در مقابل انجام کارهای مختلف است که موجب شده این افراد در شرایط بسیار نامطلوب از نظر تغذیه، بهداشت و انجام کارهای خطرناک سپری کنند.
این کودکان می توانند براحتی بازیچه دست بزهکاران حرفه ای اعم از سارقین یا باندهای توزیع مواد مخدر، عوامل ایجاد خانه های فساد و غیره قرارگیرند و از طرفی محرومیتشان از تحصیل آنها را در ایجاد یک زندگی سالم در آینده تضمین نمی کند.
یک کارشناس روانشناسی در این زمینه عمده ترین علت کار کودکان کار را فقر اقتصادی عنوان می کند و در تایید این مطلب می گوید: بیش از 90 درصد کودکان کار دارای والدین و سرپرست بوده ولی به علت مشکلات مالی مجبور بکار شده و کمتر از 10 درصد کودکان کار بی سرپرست و سرپناه هستند.
نسرین شهبازی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا مهمترین عامل اثر گذار در کودکان کار را ساختار خانواده ها و از هم گسیختگی دانست که موجب شده کودک برای تامین نیاز خود و خانواده به کار روی بیاورد.
وی ادامه داد: از دیگر عوامل کار کردن کودکان تغییرات ناگهانی در شرایط زندگی محیطی و اقلیمی و فرار از منزل بوده که موجب شده برای گذران زندگی به کار کردن روی بیاورند.
وی با بیان اینکه بیشتر کودکان کار بین 5 تا 14ساله قرار دارند اظهارکرد: ورود این کودکان به بازار کار به جای تحصیل موجب شده بخاطر کسب پول و از روی نا آگاهی تن به هر کاری بدهند و به فسادهای مختلف اخلاقی و سوء استفاده های جنسی روی آورند.
شهبازی آسیب های اجتماعی نظیر اعتیاد، بزهکاری، فحشا، رشد حاشیه نشینی و تبعیض را عمده ترین مشکلات ناشی از کار این کودکان عنوان کرد که در نهایت در جامعه به وجود می آید که در سلامت جامعه و پیشرفت و توسعه آن موثر خواهد بود.
کارشناس دفتر آسیب دیدگان اجتماعی بهزیستی ایلام نیز کودکان کار و خیابانی را دو مقوله جدا از هم می داند و می گوید:کودکان کار به کودکانی گفته می شود که سرپرست دارند ولی به علت مشکلات اقتصادی بعنوان بازوان اقتصادی خانواده ها مجبور به کار در خیابان می شوند.
زهرا عبداللهی افزود: در حالیکه کودکان خیابانی به کودکانی گفته می شود که سرپناهی ندارندو تمام اوقات روز و شب را در خیابان ها سپری می کنند.
وی با بیان اینکه کودکان خیابانی در ایلام وجود ندارند ادامه داد: پارسال در مجموع 13 کودک در مرکز اورژانس اجتماعی این اداره پذیرش شده که تمامی آنها کودکان کار بودند.
عبداللهی با بیان اینکه این افراد به علت بد سرپرستی یا نداشتن سرپرست به کار روی آورده اند، گفت: از این تعداد، 12 نفر پسر و یک نفر دختر بودند که میانگین سنی 12 تا 14 سال داشته و متاسفانه عمده آنها در مقطع ابتدایی ترک تحصیل کرده اند.
وی نحوه ارجاع این کودکان به بهزیستی را از طریق جمع آوری واحد اورژانس سیار بهزیستی، خود معرف و یا معرفی از سوی مراجع قضایی اعلام کرد.
عبدالهی، پیگیری وضعیت تحصیلی و بازگشت آنها به مدرسه، ثبت نام در کلاس های تقویتی، هماهنگی با سازمان فنی و حرفه ای جهت حرفه آموزی کودکان در زمینه های مختلف معرق، مکانیک، نجاری و غیره، بازدید از محل سکونت مراجعان به منظور فراهم کردن زمینه توانمندسازی خانواده های این افراد، برقراری بیمه خویش فرمایی، پرداخت کمک های موردی، اردوهای یک روزه و خمات فرهنگی و ورزشی را از جمله خدمات ارایه شده بهزیستی به این کودکان اعلام کرد.
وی تاکید کرد: کودکان کاری که به بهزیستی ارجاع شده تا زمانیکه زمینه بازگشت آنها به خانواده ها فراهم شود در مرکز اورژانس اجتماعی بهزیستی نگهداری خواهند شد.
عبداللهی در عین حال گفت: آمار دقیق از کودکان کار در دسترس نیست ولی عمده ترین علت کار کردن آنها مشکلات اقتصادی خانواده هاست که موجب شده این کودکان پسوند کار را دنبال اسم خود یدک بکشند.
***توانمندسازی خانواده های این کودکان راهکار رفع معضل
اگرچه بهزیستی ساماندهی این کودکان را انجام می دهد ولی با توجه به اینکه علت اصلی کار این کودکان در خیابان فقر اقتصادی بوده باید راهکارهایی برای توانمندسازی خانواده این افراد ایجاد شود.
شهبازی در این زمینه معتقد است: در کنار ساماندهی کودکان آگاه سازی خانواده های آنها از خطرات ناشی از کار کودکان در خیابان و از طرفی توانمندی خانواده های این افراد مهم و اساسی است.
وی ادامه داد: در این زمینه باید کمیته ای با عضویت دستگاه های اجتماعی مختلف در استان تشکیل شود و مشکلات این کودکان کار را بصورت ویژه مورد بررسی قرار دهند.
این کارشناس ارشد روانشناسی بیان کرد: با توجه به اینکه بر اساس قانون یونیسف کار برای کودکان ممنوع بوده باید با فراهم کردن زمینه توانمند سازی والدین این کودکان به بهبود وضعیت معیشتی این گونه خانواده ها کمک کرد.
وی اظهار کرد: کودکان باید در هر صورت تا قبل از 18سال کودکی کنندنه اینکه علاوه بر تن دادن به مشاغل سخت و زیان آور بسیاری از آنها مجبور به ترک تحصیل شوند.
گزارش: آزاده خرم
7171/9002
07/05/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]
-
پزشکی و سلامت
پربازدیدترینها