واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: گزارش یک نشست طردشدگان تهران- ایرنا-دانشگاهیان، پژوهشگران و نمایندگان سازمان های مردم نهاد حاضر در نشست تخصصی «طردشدگان» که عصر دوشنبه پانزدهم تیر در دانشگاه تهران برگزار شد، درباره اهمیت پیشگیری از طردشدگی، آسیب های ناشی از آن و بایسته های رسیدگی به چنین افرادی سخن گفتند.
پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات با همکاری انجمن انسان شناسی دانشگاه تهران در ادامه مجموعه نشست های «مشق ایده» برای همفکری و بررسی استادان، پژوهشگران و علاقه مندان، پانزدهم تیرماه نشست تخصصی «طردشدگان» را در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران ترتیب داد.
«سارا شریعتی» عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، «یاسر باقری» پژوهشگر حوزه سیاستگذاری اجتماعی و «صحرا اکرامی» مسوول پژوهش سازمان مردم نهاد «طلوع بی نشان ها»، در این نشست بر اهمیت پیشگیری از بروز پدیده طردشدگی و درمان آن پیش از نهادینه تر شدن تاکید کردند.
** توجه به طردشدگی و اخلاق نوین اجتماعی
سارا شریعتی واژه طردشدگی را در برابر مفهوم «شهروندی» قرار داد و گفت: شهروند در جامعه پذیرفته شده است و شغل و حق انتخاب دارد اما طرد شده این حقوق را ندارد. این پدیده در همه حوزه های دینی، سیاسی، اقتصادی، آموزشی به چشم می خورد.
وی با تاکید بر اینکه طردشدگان فاقد طبقه اجتماعی بوده و پیوندزدایی و تعلق زدایی شده اند، به همسنجی فرایند شکلگیری طردشدگان در اروپا و ایران پرداخت و گفت: در دهه 80 میلادی شرایط جهانی شدن و سلطه نئولیبرالیسم به کاهش امر ملی، اجتماعی گرایی، نوع دوستی، دگرخواهی و... منجر شد و به دلیل بحران اقتصادی اروپا افراد بیکار زیادی در خیابان ها دیده شدند. این طردشدگان محصول بازار کار بودند.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران افزود: پیدایش فناوری های نوین که به کارگر ماهر نیاز داشت نیز دور تازه بیکاری را پدید آورد. طردشدگی این افراد به دلیل فقر نبود بلکه در اثر حادثه هایی مانند بیکاری رخ می داد. در جامعه اروپایی که تهیدستان نیز احزاب، سندیکاها و نمایندگان خود را داشتند، طردشدگان فقط در سازمان های خیریه به عنوان شهروند پذیرفته می شدند.
به گفته او، در آن دوران انجمن های مسیحی- کاتولیکی، چپگرایان و... پرونده طردشدگان را گشودند. اکنون نیز مهاجران چهره نوین طردشدگان در اروپا هستند که اوراق شناسایی، کار و مسکن ندارند.
نویسنده کتاب «هانری دروش: جامعه شناسی در مواجهه با دین» درباره پیدایش طردشدگان در ایران گفت: جهانی شدن و نئولیبرالی در ایران نیز تاثیر خود را گذاشت و امر ملی، دگرخواهی و اراده گرایی های ملی را کمرنگ کرد. در ایران پساانقلابی نیز سرخوردگی هایی ناشی از دست نیافتن به برخی آرمان ها پدید آمد و افرادی که فکر می کردند هزینه های صورت گرفته به اندازه دستاوردها نیست به عرصه فرهنگ و فعالیت های اجتماعی روی آوردند و از سیاست جدا شدند.
وی افزود: در ایران نیز طردشدگان هیچ حزب، سندیکا و نماینده ای نداشتند اما طردشدگی آنان ناشی از حوادثی مانند بیکاری و مهاجرت نبود بلکه نابرابری های ساختاری که مدام خود را بازتولید می کرد، به طردشدگی انجامید.
به گفته او، فقر و طردشدگی حادثه ای در مثلث مهاجرت، بیماری و خودکشی قرار دارد و فقر و طردشدگی سرنوشتی در مثلث فقر، بیکاری و اعتیاد. با این همه طردشدگان نیز به 2 دسته فرادستان شامل بی خانمان های مرد بیکار و معتاد و فرودستان شامل زندان و کودکان خیابانی و مهاجران تقسیم می شوند و در میان آنان باز هم تحقیر نژادی، قومی و ملی به چشم می خورد.
نویسنده مقاله «احساس دینی در عصر حاضر» اقدام های صورت گرفته در جامعه ایرانی را در قالب اجتماع های سنتی، جلسه های محلی و مذهبی، کمک بازاریان و پرداخت کنندگان دیون شرعی، هنرپیشگان و ورزشکاران و همچنین پیدایش سمن ها دسته بندی کرد و افزود: در جامعه ای که افراد بسیاری از رخوت، رکود، فردگرایی و خودخواهانه سخن می گویند جوانانی را می بینیم که ظاهر آنان چیزی را نشان نمی دهد اما شجاعانه به تونل های وحشت وارد می شوند و میان کارتن خواب ها غذا پخش می کنند. این، نشان دهنده پویایی و همبستگی جامعه است که اخلاق نوین را شکل می دهد.
به گفته شریعتی، میان حقیقت شهروندی و طردشدگی مرز باریکی قرار دارد که با یک اشتباه ممکن است به سوی دیگر بلغزید. همچنین کمک به طردشدگان در شرایطی که مداخله اجتماعی با تامل و تحلیل همراه باشد، هیچ ایرادی ندارد. در ادامه نیز باید ساختارهای نابرابری را هدف قرار دهیم.
** آموزش؛ نیازمند اقدامی همانند طرح تحول سلامت
یاسر باقری با تمرکز بر نقش آموزش در پیدایش پدیده طردشدگی، استفاده از فرصت های برابر آموزشی را در پیشگیری از این پدیده موثر دانست.
وی با اشاره به نابرابری هزینه های آموزشی میان دهک های شهری و روستایی، از فاصله میان دهک های نخست و آخر در شهرها و نیز شکاف میان شهر و روستا انتقاد کرد و گفت: اگر خانوارها را فرد در نظر بگیریم، هزینه یک نفر در دهک دهم شهری برابر 2 کلاس 20 نفره در دهک یکم شهری است. همچنین هزینه یک نفر در دهک دهم روستایی نیز معادل هشت کلاس اول تا پنجم با کلاس های 15 نفره در دهک اول روستایی است.
باقری افزود: در همسنجی دهک نخست روستایی با دهک دهم شهری، تفاوت نزدیک به 194 برابر می شود و در چنین شرایطی برابری فرصت معنایی ندارد.
وی با اشاره به پژوهش های گوناگون در حوزه تحمل استرس، تحمیل محدودیت ها و... بسته شدن راه تحرک عمودی در اجتماع برای افراد حاضر در طبقات پایین اجتماعی را به دلیل از دست رفتن امید آنها به درآمدزایی با اتکا به تحصیلات و توانمندی های خود دانست و گفت: در چنین شرایطی انسداد تحرک عمودی رخ می دهد. همچنین وضعی با نام «درماندگی آموخته شده» پدید می آید که فرد می پذیرد هیچ راهی برای برون رفت از این شرایط وجود ندارد.
نویسنده مقاله «نیم قرن نبرد دیدگاه ها (بررسی علل مغایرت دیدگاه ها درباره همکاری و ناهمکاری ایرانیان از منظر روش شناختی)» ادامه داد: درماندگی آموخته شده جایگاه تهیدستان را سخت تر و شکستن زنجیره فقر را با مشکل روبرو می کند.
وی درباره یکی دیگر از پیامدهای بسته شدن راه تحرک عمودی در اجتماع گفت: ممکن است فرد وضع خود را نپذیرد و چون چاره ای نمی یابد دچار استرس شود.
دانشجوی دوره دکترای جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی (ره) با انتقاد از سیاست های دولت در بخش آموزش تاکید کرد «به دانشگاه ها گفته می شود باید استقلال مالی داشته باشند. آیا نهاد اجتماعی باید کار اقتصادی انجام دهد؟»
وی با اشاره به یکی از گزارش های صندوق بین المللی پول تاثیر آموزش برای کاهش نابرابری میان فرودستان را بیش از ثروتمندان دانست و افزود: همانگونه که اکنون در طرح تحول سلامت به پزشکان برای خدمت در مناطق محروم امتیازهایی داده می شود، در بخش آموزش هم می توان چنین اقدامی را انجام داد.
باقری با تاکید بر لزوم آموزش همگانی برای دستیابی به اهداف هزاره، گفت: با افزایش بودجه آموزشی در دولت می توان بچه های بیشتری را زیر پوشش آموزش قرار دهیم.
** شکاف میان دانشگاه، سازمان های مردم نهاد و طردشدگان
صحرا اکرامی به نمایندگی از سازمان مردم نهاد «طلوع بی نشان ها» که به طور تخصصی به مقوله کارتن خوابی می پردازد، با ابراز تاسف از خصلت طردکنندگی جامعه گفت: افغان ها در سطح ملیت، بیماران درگیر اعتیاد و کارتن خواب ها در سطح جامعه و افرادی مانند سیگاری ها در سطح خانواده طرد می شوند.
اکرامی نظام دانشگاهی را در بازتولید طردشدگی مقصر دانست و افزود: در طرح های دانشگاهی متاسفانه چندان «مساله محور» نیستیم بنابراین طرح های مربوط به طردشدگان با فاصله گیری از این افراد به انجام می رسد و استادان یا دانشجویان نمی خواهند چندان به موضوع طردشدگان بپردازند.
مسوول پژوهشی جمعیت طلوع بی نشان ها انتشار کتابی با نام «جامعه شناسی کارتن خوابی» را آغاز خوبی برای رسیدگی به این موضوع دانست؛ با این همه در نقد آن گفت: در این کتاب پس از گردآوری نظریه های مطرح، در پایان به پژوهشی استناد می کند که با شیوه پیمایشی انجام شده است در حالی که با پیمایش و پرسشنامه نمی توان با این مساله روبرو شد.
وی تاکید کرد باید از درون مصداق به نظریه رسید اما این امر در رشته هایی مانند جامعه شناسی و آسیب شناسی اجتماعی کمتر رخ می دهد.
اکرامی گفت موضوع کارتن خوابی در سال 1382 که شماری از این افراد به دلیل سرما جاتن باختند، دیده شد اما از آنجا که به این موضوع توجه چندانی نشد چند سال بعد مرگ نوزاد 25 روزه کارتن خواب با نام «معین» رخ داد.
وی با تاکید بر لزوم ورود دانشگاه به موضوع طردشدگان افزود: مشروعیت دانشگاهی باعث می شود سازمان بهزیستی مجاب شود نمی توان برای مادر و سرنوشت کودک او تصمیم گرفت. همچنین در رشته حقوق و قانون نویسی اقدامی شود که افرادی مانند کارتن خواب ها به عنوان یک شهروند و دارای حق سکونت پذیرفته شوند.
مسوول پژوهشی جمعیت طلوع بی نشان ها با تاکید بر پیشگیری یک پدیده پیش از تبدیل شدن آن به مساله افزود: میان دانشگاه، سازمان های مردم نهاد و طردشدگان شکاف های زیادی وجود دارد. متاسفانه امروز دانشگاه ها توهم آشنایی با اجتماع را دارند و نظریه پردازی می کنند بدون آنکه امر واقع را بشناسند؛ در حالی که اگر می خواهیم نظریه پردازی کنیم و دردی را درمان کنیم، باید از امر واقع بگذریم.
* گروه پژوهش و تحلیل خبری
پژوهشم**1961**2054
17/04/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 13]