تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):يا على دانشمند سه نشانه دارد: راستگويى، حرام‏گريزى و فروتنى در برابر همه مردم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797960404




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

امشب از خدا چه بخواهیم؟


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: قبل از احیای امشب حتماً بشنوید؛
امشب از خدا چه بخواهیم؟

حاج آقا مجتبی تهرانی


شناسهٔ خبر: 2853460 - سه‌شنبه ۱۶ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۶
دین و اندیشه > آیین ها و تشکل های مذهبی

دریافت 3 MB

امشب تمام اطراف محفل ما را ملائکه گرفته‌اند و برای ما استغفار می‌کنند و از طرف ما از خدا طلب آمرزش می‌کنند. از خدا بخواه هر چه را که خیر است در سال آینده به تو بدهد و هر چه شر است را از تو دور کند. به گزارش خبرگزاری مهر، این کلیپ صوتی حدود ۱۳ دقیقه از سخنرانی شب قدر مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی در شب ۲۱ ماه مبارک رمضان سال ۱۳۹۰ است که متن آن در پی می آید؛حضرت موسی(ع) در راه طور سینا بود. در بین راه کسی شروع کرد پیش او التماس کردن و گفت من گناه بدی کرده‌ ام؛ از خدا بخواه که از من بگذرد. سپس گناهی که مرتکب شده بود را به حضرت موسی گفت. حضرت موسی به خداوند گفت این بنده از تو پوزش می‌طلبد؛ او را مشمول رحمت و مغفرتت قرار بده! خطاب رسید که من او را بخشیدم؛ ولی به او بگو که من از تو یک گلایه دارم! چرا این مطلب را به تو گفت که تو مطلع شوی و هر وقت تو را ببیند، از تو خجالت بکشد!؟ من نمی‌خواهم بنده من از کسی خجالت بکشد.در وسائل‌ الشیعه ابان بن‌ تغلب از امام صادق (ع) نقل می‌کند: «سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ يَقُولُ مَا مِنْ عَبْدٍ أَذْنَبَ ذَنْباً فَنَدِمَ عَلَيْهِ إِلَّا غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قَبْلَ أَنْ يَسْتَغْفِرَ». هیچ بنده‌ای نیست که گناهی کرده باشد و بعد پشیمان شده باشد، مگر این‌که خدا او را قبل از آن‌که بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْه»، می‌آمرزد. ما پروردگارمان را نشناخته ‌ایم!مطلبی که در اینجا مطرح می‌شود، این است ‌که آیا انتخاب بندگانی که مورد مغفرت و رحمت خداوند قرار می‌گیرند، از طرف خداوند است یا بندگان؟ آیا خداوند برای مغفرت، از بین بندگان گل‌چین و انتخاب می ‌کند؟ اگر انتخاب با خدا باشد، من نمی‌دانم که خداوند چه کسی را انتخاب کرده و آیا من هم جزء انتخاب‌شدگان هستم یا خیر؛ امّا اگر انتخاب با عبد باشد، من خودم می‌فهمم. زیرا میزان را به دست خودم داده است.در باب مسأله مغفرت و رحمت این‌طور است که اگر عبد خودش را در معرض رحمت و مغفرت قرار بدهد، رحمت و مغفرت شامل حالش می‌شود. پس خودت را در معرض قرار بده! در معرض قرار دادن احتیاج به مبرِز هم ندارد؛ زیرا این امر، درونی است. خدا درون دل من و تو را امشب می‌بیند. اگر دید که واقعاً شرمنده هستیم و نسبت به گذشته‌مان واقعاً پشیمانیم، مأمورینش را می‌گمارد و آن‌ها شروع می‌کنند به طلب مغفرت کردن برای ما.چشم‌های ما نمی‌بیند! اما امشب تمام اطراف محفل ما را ملائکه گرفته‌اند و برای ما استغفار می‌کنند و از طرف ما از خدا طلب آمرزش می‌کنند. ما امشب از خدا بهترین ترمیم و بهترین ترسیم نسبت به آینده را می‌خواهیم. البته ما حوائجی که به ذهنمان می‌آید را می‌گوییم، امّا این‌ها کافی نیست. از خدا بخواه هر چه را که خیر است در سال آینده به تو بدهد و هر چه شر است را از تو دور کند.اما باید برای تقرّب به خدا، به وسیله‌ای چنگ زنیم؛ «وَ ابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسيلَةَ». شب نوزدهم گفتم باید درِ آن خانه‌ای برویم که وسیله‌های متعدّدی برای تقرّب به خدا در آن هست، نه یک وسیله. علی(علیه‌السلام) در بستر بود و فرزندانش اطراف بستر را گرفته بودند. ابتدا رو کرد به امام حسن(علیه‌السلام) و شروع کرد به وصیت کردن. بعد رو کرد به تمام بچّه‌ها و فرزندانش فرمود بعد از من فتنه‌ها از هر سو به طرف شما می‌آید. منافقین این امّت کینه دیرینه‌شان را از شما طلب می‌کنند و می‌خواهند از شما انتقام بگیرند؛ بر شما باد به صبر!در این میان چهره ملکوتی و ربّانی علی(علیه‌السلام)، امام حسین(علیه‌السلام) را نشانه رفت. ابتدا حضرت به او فرمود فتنه‌ها از هر سو و هر جانب بر تو می‌آید، بر تو باد به صبر! بار دوم رو کرد به حسین و گفت یا اباعبدالله! این امّت تو را شهید می‌کنند، بر تو باد به تقوا و صبر در بلا! علی(علیه‌السلام) وقتی این جمله را گفت بی‌هوش شد. گویا صحنه عاشورا در نزد علی(علیه‌السلام) متمثّل شد و آن بلاها و مصیبت‌ها را می‌دید... د.می‌خواهم در شب قدر از کسی بهره ببرم که نامش باب‌الحوائج است؛ چرا که زین‌العابدین می‌فرماید شهدا در روز قیامت به منزلت عمویم عبّاس غبطه می‌خورند. لذا امام حسین(علیه‌السلام) این جمله را تنها بالای سر عبّاس گفت که: «الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي».حالا کمر من شکست. چه موقع این جمله را فرمود؟ ابوالفضل(علیه‌السلام) از شریعه بیرون آمد و با عجله به سمت خیمه‌ها حرکت کرد؛ در بین راه، دو دستش را قطع کردند؛ مشک را به دندان گرفت. تمام همّ او این است که آب را به خیمه‌ها برساند. از هر طرف ابوالفضل(علیه‌السلام) را تیرباران کردند... د.می‌نویسند: «وَ جَاءَهُ سَهمٌ وَ أصَابَ القِربَةَ»؛ تیری آمد و به مشک خورد. «فَوَقَفَ العَبَّاسُ مُتَحَیِّراً»؛ ابوالفضل متحیّر ایستاد که چه کنم؟ «وَ جَاءَهُ سَهمٌ آخَرُ فَوَقََعَ فِی عَینِهِ»؛ تیری دیگر آمد و به چشم ابوالفضل خورد. آن خبیث با عمود آهن کاری کرد که عبّاس به روی زمین آمد و برادر را صدا زد. «یَا أخَاهُ أدرِک أخَاکَ». گویا علی(علیه‌السلام) این صحنه را می‌دید که بی‌هوش شد. چون ابوالفضل(علیه‌السلام) هم در آن جمع نشسته بود. حسین(علیه‌السلام) با عجله آمد؛ ابوالفضل هنوز رمقی در بدن داشت. به برادر گفت: «یَا أخَاهُ مَا تُریدُ»؛ برادر! حالا می‌خواهی چه کار کنی!؟ حسین(علیه‌السلام) گفت می‌خواهم تو را به خیمه‌ها ببرم. عبّاس گفت مرا به خیمه‌ها مبر...برگردیم به خانه علی(علیه‌السلام)؛ می‌گویند علی(علیه‌السلام) به هوش آمد. شروع کرد این جملات را گفتن: «الآن پسر عمویم پیغمبر آمد، عمویم حمزه آمد، برادرم جعفر آمد؛ همه به من می‌گویند ما منتظر تو هستیم». اینجا بود که دیده مبارکش را به سمت فرندانش کرد و گفت: همه شما را به خدا می‌سپارم. «لِمِثْلِ هذا فَلْيَعْمَلِ الْعامِلُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَ الَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ». ناگهان دیدند عرق بر پیشانی علی نشست، پاها را به سمت قبله دراز کرد. «َأَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ».


لینک را کپی کنید








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن