تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):هرچیز بهاری دارد و بهار قرآن ماه رمضان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797886690




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

واکاوی مفهوم «ترس» با تکیه بر نوع ضدارزشی آن در قرآن – بخش دوم و پایانی عامل ترس از قدرت های خودکامه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: واکاوی مفهوم «ترس» با تکیه بر نوع ضدارزشی آن در قرآن – بخش دوم و پایانی
عامل ترس از قدرت های خودکامه
عامل اصلی این ترس، احساس ضعف و زبونی در خویشتن و قدرت و غلبه دشمن است. قدرت و توان دشمن، هر اندازه که باشد، ایستادگی در مقابل او، از شاخصه های مهم کسی است که خوف از خدا دارد.

خبرگزاری فارس: عامل ترس از قدرت های خودکامه



بخش دوم و پایانی  آثار ترس های ضدارزشی ترس های مذموم دارای آثاری می باشند که برخی آثار آن، دنیوی و برخی آثار آن شامل زندگی اخروی انسان می شود. این نوع ترس، مطابق روایات مخل زندگی و آسایش است. در روایت آمده است: «الخائف لاعیش له»؛ فرد ترسو زندگی ندارد (تمیمی آمدی، 1366، ص 447). از آثار کلی  این ترس در زندگی شکست و زبونی و ذلت و بازداشتن انسان از کارهای بزرگ می باشد؛ زیرا کارهای بزرگ همیشه با مشکلات بزرگ رو به روست، و انسان هایی را می طلبد که بتوانند از سد مشکلات عبور کنند، و  این کار از افراد ترسو ساخته نیست (جوادی آملی، 1379، ص 242). از جمله ترس های ضدارزشی، می توان از موارد زیر نام برد: 1. آثار ترس از فقر یکی از انواع ترس، که در حال حاضر دامن گیر بسیاری از افراد جامعه است، ترس از فقر و نداری است.  این نوع ترس موجب سلب آسایش از انسان می شود. چه بسا  این ترس مانع از انجام بسیاری از اعمال نیک همچون انفاق، صدقه و... شود و به سوی پلیدی ها سوق داده و سبب انجام اعمال ناشایست گردد از جمله: - اقدام به جنایت از مهم ترین آثار سوء ترس از فقر، جنایت است، آن هم قتل عزیزان آدمی: «وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلادَکُمْ خَشْیَه إِمْلاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً» (اسراء: 31)؛ و از بیم تنگدستى فرزندان خود را مکشید. ماییم که به آنها و شما روزى مى‏بخشیم. آرى، کشتن آنان همواره خطایى بزرگ است. آیه شریفه بیانگر این نکته است که فرزندان خود را از ترس اینکه مبادا دچار فقر و هلاکت شوید و به خاطر ایشان، تن به ذلت گدایى دهید به قتل نرسانید، جمله  «نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ إِیَّاکُمْ»، تعلیل همان نهى و در مقام مقدمه براى جمله بعدى است که فرمود: «إِنَّ قَتْلَهُمْ کانَ خِطْأً کَبِیراً» یعنی این شما نیستید که روزى اولادتان را مى‏دهید، تا به هنگام فقر و تنگدستى دیگر نتوانید روزى ایشان را برسانید، بلکه ماییم که هم ایشان و هم شما را روزى مى‏دهیم، آرى کشتن فرزندان خطایى است بزرگ (طباطبائی، 1417ق، ج ‏13، ص 85). مسئله نهى از فرزندکشى در قرآن کریم مکرر آمده است. فقر و تهیدستى حتى در قوى‏ترین عواطف انسانى تأثیرگذار است. ‏پس اگر امنیت روانى و ایمان نباشد، نه تنها فقر که ترس از فقر نیز سبب آدم‏کشى مى‏شود (قرائتی، 1383، ج ‏7، ص 52). - پذیرش ولایت شیطان قرآن کریم در بعضی از  آیات در خصوص ولایت شیطان و لزوم اجتناب از تولّی شیطان و پذیرش ولایت او، مطالبی را مطرح فرموده است. چنان‏که می‏فرماید: شیطان اعمال عده‏ای را تزیین می‏کند، و ولیّ آنها می‏شود: «به خدا سوگند که براى مردمى هم که پیش از تو بوده‏اند، پیامبرانى فرستاده‏ایم. ولى شیطان اعمالشان را در چشمشان بیاراست و در آن روز شیطان دوستشان خواهد بود و آنها راست عذابى دردآور» (نحل: 63). اگر کسی غیر خدا را ولیّ خود قرار دهد، زمینه سقوط و تباهی خود را فراهم کرده است. «شیطان شما را از تهیدستى بیم مى‏دهد و شما را به زشتى وامى‏دارد و [لى‏] خداوند از جانب خود به شما وعده آمرزش و بخشش مى‏دهد، و خداوند گشایشگر داناست» (بقره: 268). در  این آیه، به صراحت از واژه «ترس» استفاده نشده، اما مفهوم «ترس» از فقر را دارد. شیطان شما را به  درویشى مى‏ترساند، می گوید: مال نگاه دارید و دست از صدقه دادن فرو گیرید که اگر شما صدقه دهید، درویش و درمانده شوید (میبدی، 1371، ج ‏1، ص 729؛ زمخشری، 1407ق، ج ‏1، ص 315؛ فخر رازی، 1420ق، ج ‏7، ص 55؛ سید قطب، 1412ق، ج‏ 1، ص 312). بنابراین، پذیرش وعده شیطان و اثرپذیری از تخویف او، همان پذیرش ولایت اوست؛ چراکه میان وعده خدا و وعده شیطان دومی  را باور کرده است. - بخل ورزی و آزمندی «بخل» خوددارى کردن از بخشش چیزی است که در دست انسان است، و به نحو مشروع و صحیح آن را به دست آورده، و مالک ظاهرى شده و امساک کردن آن سزاوار نیست. در تحقق بخل، سه قید لازم است: اول، بخل از آنچه مالک آن  است، نه از اموال دیگران. دوم، بخل از آنچه زیاده بر مقدار ضرورى زندگى خود و عائله است، نه از آنچه مورد احتیاج براى تأمین زندگى خود باشد. سوم، بخل در موردی که عطاء کردن سزاوار و لازم است، نه در مواردی که لازم نباشد، و یا سزاوار نیست (مصطفوی، 1380، ج ‏5، ص 176). قرآن می فرماید: «بگو: اگر شما کلیدهاى روزى پروردگارم را داشتید، از ترس تنگدستى بخل مى‏ورزیدید، که انسان بخیل است» (اسراء: 100). «قتر» از نظر لغوی به معنای معاش سخت (فراهیدی، 1410ق، ج ‏5، ص 124؛ ابن منظور، 1414ق، ج ‏5، ص 70و71؛ طریحی، 1375، ج ‏3، ص 447)، مضیقه قرار گرفتن در مقام عمل، خواه در مقام انفاق و یا غیر آن، آمده است و آن مقابل اسراف و توسعه است (راغب، 1412ق، ص 655؛ مصطفوی، 1360، ج ‏9، ص 190و191؛ قرشی، 1371، ج ‏5، ص 230). تعبیر به «خَشْیَه الْإِنْفاق»‏، ترس از فقر است؛ فقرى که بر اثر کثرت انفاق- به پندار آنها- حاصل مى‏شود (مکارم شیرازی، 1374، ج ‏12، ص 305؛ مغنیه، بی تا، ص 378). این ترس، یکى از ریشه‏هاى بخل است‏ (قرائتی، 1383، ج ‏7، ص 124). - اعراض از جهاد در راه خدا در قرآن درباره عظمت و جایگاه رفیع جهاد در میان عبادات بسیار سخن گفته شده است. در فضیلت جهاد همین بس که خداوند، خود با مجاهدان وارد تجارت شده و جان و مالشان را می خرد و در برابر، بهشت جاودان را با درجات بالا به آنان ارزانی می دارد. یکی از آثار ترس از فقر، اعراض از همین جهادِ باعظمت است: «بگو: اگر پدران و پسران و برادران و زنان و خاندان شما و اموالى که گرد آورده‏اید و تجارتى که از کسادش بیمناکید و سراهایى را که خوش مى‏دارید، نزد شما از خدا و پیامبرش و جهاد در راه وى دوست‏داشتنى‏تر است. پس منتظر باشید تا خدا فرمانش را [به اجرا در] آورد و خداوند گروه فاسقان را راهنمایى نمى‏کند» (توبه: 24). «تجارت» در لغت به معنای معامله، خرید و فروش (ابن منظور، 1414ق، ج ‏4، ص 89؛ قرشی، 1371، ج ‏1، ص 267)، تصرّف در رأس مال براى طلب ربح (راغب، 1412ق، ص 164). ترس از کسادى تجارت، همان ترس از فقر است. امکانات مادى نباید مانع جهاد شود. هر کجا مانع پدید آمد، زمینه‏ساز قهر الهى است (‏قرائتی، 1383، ج ‏5، ص 39). به عبارت دیگر، بر سر دوراهی ها نباید عشق به مال، مقام، خانه و خانواده مانع از اجراى حکم خدا و گرایش به جهاد گردد و انسان را از هدف مقدسش باز دارد. در  این  آیه، ترس از فقر در کنار عوامل دیگر مانعی برای جهاد در راه خدا گشته است. 2. آثار ترس از قدرت های خودکامه  این صفت رذیله، آثار نامطلوب زیادی در سراسر زندگی انسان ها دارد و به یقین یکی از عوامل قطعی شکست و ذلت است. ملت های بسیاری در طول تاریخ با داشتن نیروهای فراوان، سال ها گرفتار زبونی و اسارت بودند. - اضطراب و تزلزل قرآن اضطراب و تپش شدید قلب را در حالت انفعالی ترس، که به سبب شدت خفقان صورت می گیرد، چنین توصیف کرده است: «هنگامى که از بالاى [سر] شما و از زیر [پاى‏] شما آمدند، و آن گاه که چشم ها خیره شد و جان ها به گلوگاه ها رسید و به خدا گمان هایى [نابجا] مى‏بردید، آنجا [بود که‏] مؤمنان در آزمایش قرار گرفتند و سخت تکان خوردند» (احزاب: 10و11). «زلزال» به معنای حرکت دادن چیزی است (فراهیدی، 1410ق، ج ‏7، ص 350؛ ابن منظور، 1414ق، ج ‏11، ص 307) و چون مضاعف است، دلالت مى‏کند به تکرار زلّت و لغزش (مصطفوی، 1360، ج ‏4، ص 340)؛ یعنی از ترس دچار اضطرابى سخت گشتند. دو وصف کجى چشم، و رسیدن جان ها به گلو، کنایه از کمال چیرگى ترس بر آدمى است و اینکه مسلمانان در آن روز، آن قدر ترسیدند که به حال جان دادن افتادند (طباطبائی، 1417ق، ج ‏16، ص 285). بنابراین، حالت‏هاى روحى، در جسم اثر مى‏گذارد. خیره شدن چشم و تند شدن ضربان قلب، نمونه آن است (قرائتی، 1383، ج ‏9، ص 336). افرادى که ناراحتى فکرى دارند، در جاى خود که نشسته‏اند، مرتباً تکان مى‏خورند، دست بر دست مى‏مالند، و اضطراب خود را در حرکات خود کاملاً مشخص مى‏کنند (مکارم شیرازی، 1374، ج ‏17، ص 221). - دوستی شیطان اولیاء شیطان، افرادى از انسان هستند که شیطان را در انحراف و اعوجاج او یارى کرده و براى اداره امور او قیام مى‏کنند. در حقیقت آنها گرداننده برنامه شیطان هستند. اولیاء و دوستان شیطان از طاغوت می ترسند. در قرآن کریم آمده است: نشانه  ایمان، عدم ترس از دشمن می باشد: «در واقع، این شیطان است که دوستانش را مى‏ترساند. پس اگر مؤمنید از آنان مترسید و از من بترسید و کسانى که در کفر مى‏کوشند، تو را  اندوهگین نسازند» (آل عمران: 175و 176). ترس از آدمیان، تنها وسواسى شیطانى است. ایمان به شیطان سبب می شود که از دارندگان مال و سلطه و نیروى فریبندگى بترسیم (مدرسی، 1377، ج ‏1، ص 655و 656 ). افراد ترسوى میدان‏هاى نبرد، یار شیطان و تحت نفوذ شیطانند و مؤمنان شجاع، از ولایت شیطان دورند (قرائتی، 1383، ج ‏2، ص 203). 3. آثار ترس از مرگ ترس از مرگ، از جمله شایع ترینِ ترس هاست و دارای آثاری است. از جمله آثار آن، می توان به موارد زیر اشاره نمود: - فرار از دیار خویش «مرگ» سرنوشتى است که درک آن از احدى فوت نمى‏شود. هر چند به منظور فرار از آن، به محکم‏ترین پناهگاه ها، پناهنده شوند (طباطبائی، 1417ق، ج ‏5، ص 7) و یا به دیاری دیگر کوچ کنند. درباره فرار از مرگ و ترس از آن، در سوره جمعه می خوانیم: «إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِی تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلاقِیکُمْ...» (جمعه: 8)؛ بگو: آن مرگى که از آن مى‏گریزید شما را درخواهد یافت‏. امام علی(ع) درباره گریز از مرگ می فرمایند: «ای مردم! هر کس از مرگ فرار کند به هنگام فرار آن را خواهد دید، اجل سرآمد زندگی، و فرار از مرگ رسیدن به آن است؛ چه روزگارانی که در پی گشودن راز نهفته‏اش بودم، اما خواست خداوند جز پنهان ماندن آن نبود، هیهات! علمی  پنهان است» (نهج البلاغه، 1379، خ 149). همچنین در سوره بقره آمده است: «آیا از [حال‏] کسانى که از بیم مرگ از خانه‏هاى خود خارج شدند، و هزاران تن بودند، خبر نیافتى؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپارید»، آن گاه آنان را زنده ساخت. آرى، خداوند نسبت به مردم، صاحب بخشش است، ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى‏کنند» (بقره: 243). «حَذَرَ الْمَوْتِ»، مفعول له براى فعل  «خرجوا» است، و معنایش این است که: مگر ندیدى آن کسانى را که به خاطر ترس از مرگ، از دیار خود خارج شدند (طبرسی، 1372، ج ‏2، ص 604؛ طباطبائی، 1417ق، ج‏ 2، ص 279؛ طیب 1378، ج‏ 2، ص 496؛ طنطاوی، بی تا، ج ‏1، ص 556). - انعکاس وحشت در جسم حالات روحى، در چهره انسان تأثیر مى‏گذارد. ترس از مرگ نیز مانند سایر ترس ها، آثار خود را بر جسم و روح آدمی  خواهد گذاشت. یکی از آثارِ ترس از مرگ، حرکت و دوران چشم هاست: «هر خیرى را از شما دریغ مى‏دارند، و چون وحشت فراز آید بینى که به تو مى‏نگرند و چشمانشان در حدقه مى‏گردد. مثل کسى که از مرگ بیهوش شده باشد و چون وحشت از میان برود، از حرص غنایم با زبان تیز خود برنجانندتان. اینان ایمان نیاورده‏اند و خدا اعمالشان را تباه کرده است و این کار بر خدا آسان بوده است» (احزاب: 19). زمانى که خوفى متوجه مسلمین شد، مى بینى این منافقان را که چنان جبن و ترس آنها را گرفته به سوى تو نظر می کنند. مثل حال احتضار چشم هاى آنها دور می زند گویا نزدیک است جانشان از ترس بیرون آید (طیب، 1378، ج ‏10، ص 487؛ مدرسی، 1377، ج‏ 10، ص 230). در  آیه ای دیگر می خوانیم از شدت ترس از مرگ، افراد به حال مرگ در می آیند: (احزاب: 10). عوامل زمینه ساز ترس های ضد ارزشی چنانچه بیان شد، از مهم ترین ترس های ضدارزشی در قرآن، ترس از مرگ، فقر و طاغوت است. در  اینجا به بررسی عوامل هریک می پردازیم: 1. عوامل ترس از مرگ این قسم ترس، عواملی دارد که عمده آنها عبارت است از: - ضعف  ایمان منافقان، هنگام جنگ و سختى، ترسوترین مردم اند؛ یعنی‏ ترس، از نشانه‏هاى بارز منافقان است ‏(قرائتی، 1383، ج ‏9، ص 342) و نفاق از ضعف  ایمان ناشی می شود. قرآن می فرماید: «أَشِحَّه عَلَیْکُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشى‏ عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَه حِدادٍ أَشِحَّه عَلَى الْخَیْرِ أُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ وَ کانَ ذلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرا» (احزاب: 19). همین که آتش جنگ شعله‏ور شد، منافقان را مى‏بینى که از ترس به تو نگاه مى‏کنند، اما نگاهى بدون اراده، و چشمانشان در حدقه کنترل ندارد، و مانند چشمان شخص محتضر در حدقه مى‏گردد، این گونه افراد ایمان نیاورده‏اند؛ به این معنا که ایمان در دل هایشان جایگیر نشده، هر چند که در زبان آن را اظهار مى‏کنند (طباطبائی، 1417ق، ج ‏16، ص 288). از نشانه‏هاى منافقین ترس آنهاست. اینان که پیش از فرا رسیدن جنگ لاف دلیرى مى‏زدند، در زمان عمل، چشمانشان از ترس در چشمخانه مى‏گردد، چنان کسى که در سکرات مرگ است (مدرسی، 1377، ج‏ 10، ص 230). بنابراین، می توان گفت: ضعف  ایمان و نفاق از عوامل ترس از مرگ می باشد. در همین زمینه، در سوره بقره می خوانیم: «أَوْ کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِی آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَ اللَّهُ مُحِیطٌ بِالْکافِرِین‏» (بقره: 19) - وابستگی مادی کسانی که در زندگی دنیا غوطه ورند و به آن دل بسته اند، جدا شدن از دنیا برایشان سخت و دشوار است. گاهی سرمایه های زندگی و علایق مادی سبب ترس از جنگ و جهاد به خاطر ترس از مرگ می شود. آموزه های دینی تأکید فراوان دارند مبنی بر اینکه به دنیا و امکانات آن هرگز دل مبندید تا هم زندگی و هم دل کندن از آن، برای شما آسان شود (نراقی، 1366، ص 260). برای نمونه، در سوره توبه می خوانیم: «بگو: اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و زنانتان و خویشاوندانتان و اموالى که اندوخته‏اید و تجارتى که از کساد آن بیم دارید، و خانه‏هایى که بدان دلخوش هستید براى شما از خدا و پیامبرش و جهاد کردن در راه او دوست داشتنى‏تر است، منتظر باشید تا خدا فرمان خویش بیاورد و خدا نافرمانان را هدایت نخواهد کرد» (توبه: 24). کسی که می داند سفری ابدی در پیش دارد و برای آن توشه ای ذخیره نکرده است، از فرا رسیدن مرگ هراسان است و آرزو می کند مرگش دیرتر فرا رسد و هزاران سال در  این دنیا زندگی کند: «آنان را از مردم دیگر، حتى مشرکان، به زندگى این جهانى حریص‏تر خواهى یافت و بعضى از کافران دوست دارند که هزار سال در این دنیا زیست کنند و این عمر دراز عذاب خدا را از آنان دور نخواهد ساخت، که خدا به اعمالشان بیناست» (بقره: 96) . - عملکرد ظالمانه کسانی که دستورات باری تعالی را به جا نیاورده اند و می دانند که در سرای آخرت بازخواست خواهند شد و به کیفر کردارشان خواهند رسید، از مرگ هراس و وحشت دارند. در صورتی که درصدد دفع و علاج آن از طریق ترک معاصی و کسب طاعات اقدام نشود، جهل و بطالت و ناشی از سوء اختیار است (نراقی، 1366، ص 264). در واقع ترس از مرگ، ترس از کیفر کارهاى خود ماست (قرائتی، 1383، ج‏ 1، ص 163؛ طنطاوى، بی تا، ج ‏1، ص 213).  این ترس در قرآن، ترس مؤمنان نیست، بلکه ترس یهود و کفار است. قرآن کریم درباره  این افراد می فرماید: «بگو: اگر راست مى‏گویید که سراى آخرت نزد خدا ویژه شماست نه مردم دیگر، پس آرزوى مرگ کنید. ولى به سبب اعمالى که مرتکب شده‏اند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند کرد. خدا ستمکاران را مى‏شناسد» (بقره: 94و 95). «بِما قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ»، کنایه از عمل (طباطبائی، 1417ق، ج ‏1، ص 228) و علت ترس از مرگ است (فخررازی، 1420ق، ج‏ 3، ص 608). نترسیدن از مرگ، نشانه صدق و یقین است ‏(مکارم شیرازی، 1374، ج ‏1، ص 163و164)؛ زیرا که دوستان خدا آرزوى مرگ مى‏کنند و از آن ترس ندارند و مى‏خواهند زودتر به وصال نعیم برسند (خسروانی، 1390ق، ج ‏1، ص 141). - ناآگاهی از حقیقت مرگ آنان که از روی جهل و ناآگاهی مرگ را نیستی و نابودی می دانند، از تصور مرگ به وحشت می افتند. شکی نیست که  این گمان ناشی از جهل محض است؛ زیرا مرگ چیزی جز قطع وابستگی و علاقه نفس از بدن نیست و نفس برای همیشه باقی است. قرآن کریم از قول منکران معاد می فرماید: «جز همین زندگانى دنیوى ما هیچ نیست، به دنیا مى‏آییم و مى‏میریم و دیگر بار زنده نمى‏شویم» (مؤمنون: 37). گر چه  این آیه در مورد کفار و منکران معاد می باشد، اما کم نیستند افرادی که ترسشان از مرگ به  این دلیل است که مرگ را به معنای فنا و نیستی می بینند. 2. عامل ترس از فقر عامل اصلی ترس از فقر  این است که انسان در کسب رزق و روزی، به رزاقیت خدا اعتماد ندارد. نوع بشر توهم می کنند که رزق منوط به اقدام و جدیت خود بشر است، غافل از اینکه «خداست روزى‏دهنده و اوست صاحب نیرویى سخت استوار» (ذاریات: 58). قرآن کریم در خصوص  این افراد می فرماید: بگو: بیایید تا آنچه را که پروردگارتان بر شما حرام کرده است برایتان بخوانم. اینکه به خدا شرک می آورید و به پدر و مادر نیکى کنید و از بیم درویشى فرزندان خود را مکشید. ما به شما و ایشان روزى مى‏دهیم و به کارهاى زشت چه پنهان و چه آشکارا نزدیک مشوید. کسى را که خدا کشتنش را حرام کرده ست- مگر به حق- مکشید. اینهاست آنچه خدا شما را بدان سفارش مى‏کند، باشد که به عقل دریابید (انعام: 151). ترس از فقر، به خصوص نسبت به اولاد، علاوه بر اینکه خسّت و رذالت نفس را می رساند، دلالت بر عدم اعتماد به رزّاقیت قادر متعال دارد. چنین کسى در معرفت به مقام ربوبى ناقص خواهد بود (امین، 1361، ج ‏7، ص 302). در آیه دیگری آمده است: «و اگر از بینوایى مى‏ترسید، خدا اگر بخواهد به فضل خویش بى‏نیازتان خواهد کرد. زیرا خدا دانا و حکیم است‏» (توبه: 28). «عیله» به معنای فقر (راغب، 1412ق، ص 597؛ قرشی، 1371، ج 5، ص 84) و اصل آن به معناى قرار گرفتن در تحت استیلاء و استعلاء دیگرى است (مصطفوی، 1360، ج 8، ص 264).  این  آیه، در پاسخ افراد سطحی نگر که اظهار مى‏داشتند اگر پاى مشرکان از مسجد الحرام قطع شود، کسب و کار و تجارت ما از رونق مى‏افتد، و فقیر و بیچاره خواهیم شد، مى‏گوید: «و اگر از فقر و احتیاج مى‏ترسید، به زودى خداوند اگر بخواهد از فضلش شما را بى نیاز مى‏سازد» (طبرسی، 1372، ج ‏5، ص 33؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1374، ج ‏7، ص 349). 3. عامل ترس از قدرت های خودکامه عامل اصلی  این ترس، احساس ضعف و زبونی در خویشتن و قدرت و غلبه دشمن است. قدرت و توان دشمن، هر  اندازه که باشد، ایستادگی در مقابل او، از شاخصه های مهم کسی است که خوف از خدا دارد: «امروز کافران از بازگشت شما از دین خویش نومید شده‏اند. از آنان مترسید از من بترسید. امروز دین شما را به کمال رسانیدم و نعمت خود بر شما تمام کردم و اسلام را دین شما برگزیدم. پس هر که در گرسنگى بیچاره ماند بى آنکه قصد گناه داشته باشد، بداند که خدا آمرزنده و مهربان است» (مائده: 3). پس منظور از «ترس» در  این  آیه، ترس از فتنه و غلبه آنهاست (کاشانی، 1336، ج ‏3، ص 178؛ حسینى شاه عبدالعظیمى، ‏1363، ج ‏3، ص 16؛ عاملی، 1413ق، ج ‏1، ص 362). در  آیه ای دیگر آمده است: «از بیم آزار فرعون و مهتران قوم او، جز گروهى از آنها به موسى ایمان نیاوردند و فرعون در زمین برترى مى‏جست و او از گزافکاران بود»  (یونس: 83). قسمت اخیر آیه، علت بیمناکى ایشان را بیان می کند: سبب خوف آنان این بود که فرعون در آن روزگار در زمین علّو و دیکتاتورى داشت (طباطبائی، 1417ق، ج ‏10، ص 113؛ مکارم شیرازی و دیگران، 1374، ج ‏8، ص 365) و در حکمرانی اش ستمگرى را از حد گذرانده بود و براى ظلم و شکنجه حد و مرزى نمى‏شناخت (طباطبائی، 1417ق، ج ‏10، ص 113). مردم را تحت فشار قرار مى‏داد و دینشان را از آنان مى‏ربود، فرعون بر مردم مسلط بود و براى معارضه با خصم، خود از هر وسیله‏اى سود مى‏جست. بنابراین، ترس آنها از قوت و قدرت، قهر و غلبه طاغوتیان (طیب، 1378، ج ‏6، ص 441؛ ثقفی تهرانی، 1398ق، ج ‏3، ص 38) و اقتدار و استیلاء و کثرت قشون آنها بود (امین، 1361، ج ‏6، ص 196). نتیجه گیری «ترس» حالتی انفعالی و واکنشی روانی است که انسان در برابر تهدید خطر و یا ضرر از خود بروز می دهد و به طور مطلق از این نظر که به صورت واکنش غیرارادی در انسان ظاهر می شود، رفتاری غیراختیاری است و مورد ارزش یابی قرار نمی گیرد. ترس، بسته به متعلق آن ارزش گذاری می شود. بر  این اساس، ترس بر دو قسم ترس های ارزشی و ضد ارزشی منقسم می شود. انواعی از ترس ها فاقد ارزش، مضر و عامل  ایجاد اختلال در سلامت جسمی  و روحی است. ترس در امور دنیوی و مادی از  این نوع است.  این ترس بیانگر شناخت ناقص و نادرست آدمی  نسبت به خداوند و عاملی برای افسردگی و گوشه نشینی است. این نوع ترس در روایات، تعبیر به جبن می شود. «جبن» مقابل شجاعت و مهابت در اقدام کردن است و به افراد ضعیف القلب اطلاق می شود. ترس از آسیب مالی، ترس از قدرت های خودکامه، ترس از مرگ و ترس از اعمال در قیامت، از مهم ترین ترس های ضد ارزشی در قرآن می باشند. قرآن کریم با بیان آثار سوء ترس های ضدارزشی، اراده انسان را در حذر کردن از آنها تقویت کرده است. اقدام به جنایت، پذیرش ولایت شیطان، بخل ورزی و عدم انفاق و اعراض از جهاد در راه خدا، از آثار سوء ترس از فقر در  آیات قرآن شمرده شده است. اضطراب، تزلزل و دوستی با شیطان، برخی از آثار ترس از غیرخداست. غش کردن، به حال مرگ در آمدن و خروج از حالت تعادل، از آثار ترس از مرگ در  آیات قرآن کریم می باشد. ضعف  ایمان، وابستگی مادی، جهل به حقیقت مرگ و عملکرد ظالمانه، موجبات ترس از مرگ در  آیات معرفی شده اند. عامل اصلی ترس از فقر  این است که انسان در کسب رزق و روزی به رزاقیت خدا اعتماد ندارد. همچنین عامل اصلی ترس از طاغوت، احساس ضعف و زبونی در خویشتن و توجه به قدرت دشمن است. منابع نهج البلاغه (1379)، ترجمه محمد دشتی، چ پنجم، قم، مشرقین. ابن جزی غرناطی، محمدبن احمد (1416ق)، التسهیل لعلوم التنزیل، بیروت، دار الارقم بن ابی الارقم. ابن منظور، محمد بن مکرم (1414ق)، لسان العرب، چ سوم، بیروت، دار صار. آذر نوش، آذر تاش (1385)، فرهنگ معاصر عربی- فارسی بر اساس فرهنگ عربی-انگلیسی  هانس ور، چ هفتم، تهران، نی. امین، سیده نصرت (1361)، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان. تمیمی آمدی، عبدالواحدبن محمد (1366)، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. ثقفى تهرانى، محمد (1398ق)، تفسیر روان جاوید، تهران، برهان. جوادی آملی، عبدالله (1379)، مراحل اخلاق در قرآن، چ سوم، قم، اسراء. ‏حسینى شاه عبدالعظیمى، حسین بن احمد (1363)، تفسیر اثنا عشرى، تهران، میقات. حسینی همدانی، سیدمحمدحسین (1404ق)، انوار درخشان، تهران، کتابفروشی لطفی. خسروانی، علیرضا (1390ق)، تفسیر خسروی، محقق محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه. دهخدا، علی اکبر (1341)، لغت نامه، تهران، بی نا. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق صفوان عدنان داودی، بیروت، دارالعلم. زمخشری، محمود بن عمر (1407ق)، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، بیروت، دارالکتاب العربی. سبزواری نجفی، محمدبن حبیب الله (1419ق)، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات. سلیمانی، فاطمه، «ترس از مرگ با تکیه بر دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا» (1387)، مشکوه النور، ش 40، ص 75-101. سیدقطب، (1412ق)، فی ظلال القرآن، بیروت، دارالشروق. شبر، سیدعبد الله (1412ق)، تفسیر القرآن الکریم، بیروت‏، دارالبلاغه للطباعه و النشر. صدوق، محمد بن علی (بی تا)، الخصال، ترجمه و تصحیح سیداحمد فهری زنجانی، تهران، علمیه اسلامی . طباطبائی، سیدمحمد حسین (1417ق)، المیزان فی تفسیر القرآن، چ پنجم، قم، جامعه مدرسین. طبرسی، فضل بن حسن (1372)، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق و مقدمه محمدجواد بلاغی، چ سوم، تهران، ناصر خسرو. طریحی، فخرالدین (1375)، مجمع البحرین، تحقیق سیداحمد حسینی، چ سوم، تهران، کتابفروشی مرتضوی. طنطاوى، سیدمحمد (بی تا)، التفسیر الوسیط للقرآن الکریم‏، بی  جا، بی نا. طیب، سیدعبدالحسین (1378)، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، اسلام. عاملی، علی بن حسین (1413ق)، المحررالوجیز فی تفسیر القرآن العزیز، محقق شیخ مالک محمودی، قم، دارالقرآن الکریم. عباس نژاد، محسن (1384)، قرآن، روان شناسی و علوم تربیتی، مشهد، بنیاد پژوهش های قرآن حوزه و دانشگاه. عسکری، ابوهلال (1428ق)، وجوه و نظائر، محقق محمد عثمان، قاهره، مکتبه الثقافه الدینیه. فخررازی، محمد بن عمر (1420ق)، مفاتیح الغیب، چ سوم، بیروت، دار احیاء التراث العربی. فراهیدی، خلیل بن احمد (1410ق)، کتاب العین، چ دوم، قم، هجرت. فیض کاشانی، ملّا محسن (1415ق)، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی ، تهران، الصدر. قرائتی، محسن (1383)، تفسیر نور، چ یازدهم، تهران، مرکز فرهنگی درس هایی از قرآن. قرشی، سید علی اکبر (1377)، تفسیر احسن الحدیث، چ سوم، تهران، بنیاد بعثت. ـــــ (1371)، قاموس قرآن، چ ششم، تهران، دارالکتب الاسلامیه. قمی ، عباس (1386)، الدر النظیم فی لغات القرآن العظیم، ترجمه محمدصادق عارف، تحقیق رضا استادی، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی  آستان قدس رضوی. کاشانی، ملّا فتح الله (1336)، منهج الصادقین فی الزام المخالفین، تهران، کتابفروشی محمدحسن علمی. کاشفی سبزواری، حسین بن علی (1369)، مواهب علیه، محقق سیدمحمدرضا جلالی نائینی، تهران، اقبال. مدرسی، سید محمد تقى (1377)، تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی  آستان قدس رضوی. مصباح، محمدتقی، «اخلاق و عرفان اسلامی (ترس از خدا)» (1387)، معرفت، ش 128، ص 5-14. ـــــ، «ترس از خدا و نقش سازنده آن در زندگی (1)» (1389)، معرفت، ش 153، ص 5-12. مصطفوی، حسن (1360)، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ـــــ (1380)، تفسیر روشن، تهران، مرکز نشر کتاب. مصطفی، ابراهیم و دیگران (1422ق)، معجم الوسیط، چ سوم، تهران، مؤسسه الصادق. معین، محمد (1381)، فرهنگ فارسی معین، چ دوم، تهران، معین. مغنیه، محمدجواد (1424ق)، تفسیر الکاشف، تهران، دار الکتب الاسلامیه. ـــــ (بی تا)، تفسیر المبین، قم، بنیاد بعثت. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه. مهیار، رضا (بی تا)، فرهنگ ابجدی عربی- فارسی، بی جا، بی نا. میبدی، رشیدالدین احمد بن ابى سعد (1371)، کشف الأسرار و عده الأبرار، محقق على اصغر حکمت، تهران، امیر کبیر‏. نجاتی، محمد عثمان (1369)، قرآن و روان شناسی، ترجمه عباس عرب، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. نجفی خمینی، محمدجواد (1398ق)، تفسیر آسان، تهران، بی نا. نراقی، مهدی (1366)، علم اخلاق اسلامی (ترجمه جامع السعادات)، ترجمه سیدجلال الدین مجتبوی، تهران، حکمت. نوری، محمد رضا (1383)، بهداشت در قرآن، مشهد، واقفی. یثربی، سیدیحیی، «مرگ و مرگ اندیشی»، (1380)، قبسات، ش 19، ص 111-125. یونکر، هلموت (1373)، روان شناسی ترس، ترجمه طوبی کیان بخت و جمشید مهر پویا، بی جا، یگانه. نرم افزار جامع التفاسیر، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. نرم افزار جامع الاحادیث، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. نرم افزار گنجینه روایات نور، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. منبع: فصلنامه معرفت اخلاقی – شماره 13 انتهای متن/

94/04/16 - 05:14





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 131]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن