تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شش (صفت) در مؤمن نيست: سخت گيرى، بى خيرى، حسادت، لجاجت، دروغگويى و تجاوز.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797895810




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

در تفاوت «پایتخت» و «گینس»


واضح آرشیو وب فارسی:الف: در تفاوت «پایتخت» و «گینس»

تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۵ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۰۱
نمایش همزمان سریال «پایتخت» و فیلم «گینس»؛ اتفاق جالبی برای گفتگو درباره وضعیت امروز سینما و تلویزیون و هنر ایرانی است.به گزارش تسنیم، همزمانی پخش دو مجموعه تصویری از یک مولف تازه‌کار، اما پرطرفدار در سینما و تلویزیون ایران، موقعیت مناسبی برای گفتگو و باز کردن بحث پرمناقشه و دامنه‌ای به نام «محدودیت و سانسور» در سینما و تلویزیون ایران است.در نیمه ابتدایی ماه رمضان امسال؛ سریالی به نام «پایتخت» از شبکه اول تلویزیون پخش شد. سریالی که نسخه چهارم از مجموعه تلویزیونی مشهور و پرطرفدار «پایتخت» است. نقش اول، بازیگردان، و سرپرست نویسندگان این مجموعه محسن تنابنده است.تنابنده سابقه چندانی در سینما و تلویزیون ایران ندارد، اما عموم کارهایش‌ با استقبال مردمی مواجه شده است. همزمان با پخش این سریال، فیلمی به نام «گینس» هم به روی پرده سینماهای ایران رفته است.این فیلم اولین حضور مستقل تنابنده در سینمای ایران است.«پایتخت» و «گینس» شباهت‌های زیادی به هم دارند، از آن جمله انتخاب دامنه قصه و روایت و دغدغه‌ای است که هر دو در آن شریکند: روایت معمولی از آدم‌های معمولی... آدم‌هایی که نه قهرمان هستند و نه ضدقهرمان، نه آن‌قدر بد که شر مطلقِ حذف شده لقب گیرند و نه آ‌ن‌قدر خوب که متعالی نجات‌دهنده.... آدم‌هایی که اکثریت پیرامون‌مان را تشکیل می‌دهند.داستان‌هایش هم خیلی معمولی است. قهر و آشتی و ازدواج و عشق و پول و طمع و ... داستان‌های روزمره زندگی خودمان.اما نتیجه دو کار به طرز شگفت‌انگیزی متفاوت از آب درآمده است. در «پایتخت» ما با روایتی دلنشین و شیرین از آدم‌هایی مواجهیم که مشخصه اصلی‌شان «طبیعی‌»بودنشان است، مثل خیلی از ما نیستند،برخی اوقات عجیب و غریب رفتار می‌کنند، ممکن است به سختی در دسته‌بندی ما از آدم‌های پرامونمان قرار گیرند، اما هیچ وقت تصویر «غیرطبیعی بودن» به آنها نمی‌خورد. این گزاره طبیعی بودن درباره روابط انسانی «پایتخت» هم دقیقا صادق است. روابط زن‌ها و شوهرها، فرزندان و والدین، اعضای خانواده، دوستان و آشنایان، همسایه‌ها، کارگر و کارفرما، پلیس و خطاکار و .... همه در یک مورد با هم شریکند و آن طبیعی بودن رابطه است. اتفاقی که انگار نه انگار سرمایه‌گذاری ویژه‌ای روی آن انجام شده است، تمرکزی زیادی گرفته است و اتفاقا برگ برنده «پایتخت» در همین نداشتن تلاش بیهوده برای طبیعی جلوه کردن است. آدم‌ها و رابطه‌ها، آدم‌ها و رابطه‌های خاص و ویژه‌ای نیستند، تلاشی در متفاوت نشان دادن آنها صورت نگرفته است و در مقابل همه تلاش‌‌ها برای یکدستی کار صورت گرفته است و این دقیقا همان چیزی است که فکر کردن به نقطه مقابل آن، «گینس» را به ورطه نابودی کشانده است.در «گینس»، تلاش بیهوده‌ای برای «طبیعی» نشان دادن آدم‌ها و رابطه‌ها می‌بینم و در مقابل هر چه قدر هم تلاش می‌کنیم که برخی از وجوه شخصیتی خود تنابنده یا عطاران را نادیده بگیریم و آنها را قضاوت کنیم، نمی‌توانیم آنها را در مسیر صاف و ساده «آدم بودن» بگنجانیم. «گینسی‌ها» آدم نیستند.ظاهرشان به آدم‌های «پایتخت» شبیه است، اما تلاش ویژه‌ای که مولف کار اینجا برای طبیعی کردن آنها خرج کرده است، دقیقا به نقطه مقابل چنین ماجرایی ختم شده است: غیرطبیعی شدن و نتیجه نمایشی یک و نیم ساعته بی‌مایه و مستاصل با معدود سکانس‌های درخشان و تلاش‌های بی‌رمقی از یک استعداد در حال تلف شدن است. فقط و فقط به این خاطر که تنابنده قصد کرده است که آدم‌هایی که خیال می‌کند غیرطبیعی نیستند؛ طبیعی نشان دهد.چرا این اتفاق رخ داده است؟ ماجرا زیاد پیچیده نیست. مشخه‌های چیزی به نام «مردم واقعی»در حال تبدیل به یک توهم بزرگ برای هنرمندان و اهالی رسانه در ایران است است. کلیشه‌ای که از فرط تکرار تبدیل به یک واقعیت آزمون نشده شده است: "مردم این چیزی که محدودیت‌ها و چهارچوب‌های تلویزیون مشخص می‌کند نیستند، مردم بیرون از تلویزیون، به چیزهای دیگری فکر می‌کنند، با زبان دیگری با هم حرف می‌زنند، اولویت‌ها و دغدغه‌‌هایشان چیزیهای دیگری است و این آدم‌هایی که ما در تلویزیون می‌بینیم، آدم‌های واقعی نیستند.بلکه آدم‌هایی که در فضای مجازی بروز و نمود دارند واقعی‌ هستند "نتیجه عملی چنین توهمی؛ البته چنین چیزی می‌شود: وقتی قرار است در تلویزیون کار کنیم، شرمنده‌ایم اما به دلیل سانسور و وجود چهارچوب ‌های محدود کننده در تلویزیون، مجبوریم همان آدم‌ها را بازنمایی کنیم، اما وقتی به سینما می‌رسیم و دیگر محدودیت‌های تلویزیون وجود ندارد، حالا وقت آن است که آدم‌های واقعی را نمایش دهیم و آدم‌های واقعی آن‌هایی هستند که به طرز اغراق آمیزی با لایه‌ای از مسائل گفته نشده و پنهان شده در تلویزیون، پر می‌شوند.همه آدم‌هایی که در در این سالها در سینمای اجتماعی مدعی نزدیکی به مردم و «واقعی شدن» می‌بینیم. در فیلم‌های کاهانی، عطاران و... حالا در «گینس» ... این اصرارهای جدید به علاقه به بیان متلک‌های جنسی دوپهلو، بازی‌های مربوط به قضای حاجت، فحش دادن و ناسزا گفتن و باری به هر جهت بودن آدم‌ها، دم را غنیمت شمردن‌شان و منفعت‌طلبی‌شان و زرنگ‌بازی‌های احمقانه و...... هم در همین قالب‌، قابل‌توجیه است. اینکه نبود محدودیت و سانسور باعث شده است که آدم‌های تنابنده وقتی از تلویزیون درآمده‌اند، با توهم «واقعی شدن» به چنین فلاکتی بیفتند. «نقی معمولی» همان «بهمن» است و با تصور تنانبده فقط واقعی‌تر شده‌است. تصوری که توهمی ریشه‌دار است و تنابنده‌ و تنابنده‌ها را خیلی زود به دام می‌اندازد.این یک فرضیه تاییدنشده است و قطعا نیاز به شواهد بیشتری برای تایید دارد، اما فکر می‌کنم حداقل به عنوان بک فرضیه بشود به آن نگریست.یادمان نرود که خیلی صریح‌تر و واضح‌تر، این دقیقا همان مسیری است که آدمی به نام «رضا عطاران»، همانی که بخش بزرگی از فرهنگ تصویری و رسانه‌ای مردمی ایرانی‌ها در سال‌های اخیر وابسته به اوست پیمود. سریالهای روزانه عطاران در ماه رمضان چند سال، یکی از نمونه‌های برجسته و عالی روایت مردمان این سالهای تاریخ ایران بودند و دو فیلم او متاسفانه قابلیت رقابت با آن سریال‌ها را نیافتند.پس همه با هم علی الحساب درود می‌فرستیم به سانسور....







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن