تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام سجاد (ع):حقّ نصيحت خواه اين است كه به راه صحيحى كه مى دانى مى پذيرد، راهنمائيش كنى و سخن در حدّ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797640406




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«سنّت امداد» در قرآن کریم


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
«سنّت امداد» در قرآن کریم
امداد از سنّت های الهی مطرح در قرآن کریم و عهد عتیق است و آیات و فقرات قابل توجهی در این دو منبع به آن اختصاص یافته است. این سنّت، براساس قرآن کریم مربوط به زمان و مکان خاصی نیست و اختصاص به یک امّت و قوم ندارد. اما این سنّت در عهد عتیق، مختص به بنی اسرائیل است.

خبرگزاری فارس: «سنّت امداد» در قرآن کریم



بخش اول چکیده بخش عمده ای از امدادهای غیبی خداوند در قرآن کریم، مربوط به امت های پیشین و پیروان ادیان گذشته است. در این میان آیاتی که درباره بنی اسرائیل یا قوم موسی(ع) نازل شده، از سایر امّت ها بیشتر به چشم می خورد. بحث «امداد» از دیدگاه قرآن کریم در بعضی موارد به لحاظ نوع، شرایط و کارکردها، با عهد عتیق مشابهت دارد. امدادهای خداوند هنگام خروج از مصر و یاری یهوه در بیابان و اعطای انواع نعمت های درخواستی از سوی پروردگار در قرآن کریم هم مطرح است. هرچند در برخی موضوعات، بین قرآن کریم و عهد عتیق اختلاف وجود دارد. در قرآن کریم از تعهّد خداوند مبنی بر اعطای سرزمین، به ذریه ابراهیم(ع)، از طریق اسحاق(ع) و یعقوب(ع)، آن گونه که در عهد عتیق به آن اشاره شده است، سخنی به میان نمی آید. همچنین دادن سرزمین موعود به بنی اسرائیل به طور مطلق مطرح نیست، بلکه منوط به عدم تخلف از دستورات الهی است. آنچه که از آیات قرآن کریم استفاده می شود، رهایی قوم بنی اسرائیل از بندگی و اسارت فرعون و وراثت زمین در جهت عبادت آزادانه خدای متعال است. برخی دیگر از انواع امدادها، مربوط به جامعه مسلمانان در صدر اسلام است. این مقاله، ضمن اشاره به تفاوت ها و شباهت های موجود در این زمینه، ویژگی های امدادهای غیبی در قرآن کریم و عهد عتیق را از نظر مفهوم، انواع، شرایط و کارکردها بررسی می کند. کلیدواژه ها: سنت، امداد غیبی، امداد خاص، قرآن کریم، عهد عتیق، بنی  اسرائیل مقدمه «امداد» در اصطلاح قرآن کریم، از ریشه (م د د) است که به نوعی کمک رسانی به نحو متصل و پی در پی اطلاق می شود و در کارهای نیک و ناپسند به کار می رود (راغب اصفهانی، 1412ق، ص 763). امداد کمک و لطف الهی است که شامل تمام هستی می شود (راغب اصفهانی، بی تا، ج 4، ص 346). سنّت امداد در قرآن کریم، به دوگونه عام و خاص قابل تقسیم است (مطهری، 1385، ج 3، ص 344ـ345). در این تحقیق، علاوه بر سنّت امداد عام، بیشتر به سنّت امداد خاص، که شامل مؤمنان می شود و در شرایط مشخصی به ایشان عطا می گردد (طباطبائی، 1417ق، ج 8، ص180)، پرداخته خواهد شد. اما «امداد» در اصطلاح عهد عتیق، شامل هرگونه تلاش خداوند در جهت کمک و یاری به قوم خود و انبیای بنی  اسرائیل را می شود (پیدایش 15:28و تثنیه 7:2). امداد از سنّت های الهی مطرح در قرآن کریم و عهد عتیق است و آیات و فقرات قابل توجهی در این دو منبع به آن اختصاص یافته است(ر.ک: مجادله: 21؛ صافات: 171ـ173؛ غافر: 51؛ یونس: 103؛ انفال: 40). این سنّت، براساس قرآن کریم مربوط به زمان و مکان خاصی نیست و اختصاص به یک امّت و قوم ندارد (روم: 47). اما این سنّت در عهد عتیق، مختص به بنی اسرائیل است که در راستای تحقق وعده خداوند و به جهت عهد و پیمانی است که میان یهوه و پدران این قوم، ازجمله ابراهیم(ع) و اسحاق(ع) و یعقوب(ع) بسته شده است (ر.ک: پیدایش 13: 15ـ16و 18:15 و26 :3ـ5؛ تثنیه 5:9). پیشینه تحقیق پیشینه تحقیق به دو صورت عام و خاص مطرح است؛ منظور از پیشینه عام، بحث از سنّت های الهی در قرآن کریم و سنّت های الهی در عهد عتیق، همچنین سنّت امداد در قرآن کریم و سنّت امداد در عهد  عتیق بدون تطبیق است. منظور از پیشینه خاص، بحث تطبیقی سنّت امداد در قرآن کریم و عهد عتیق است که هیچ تحقیقی در حیطه پیشینه خاص و همچنین بحث از سنّت امداد غیبی از دیدگاه عهد عتیق یافت نشد. بنابراین، اهمیت بحث امدادهای الهی از دیدگاه قرآن کریم و عهد عتیق، کاملاً محسوس و جدی است. افزون بر این، بررسی های گذشته در حیطه پیشینه عام، با توجه به اینکه اختصاص به متن قرآن کریم و روایات داشته است، از اهمیت موضوع موردنظر نمی کاهد، بلکه نیاز به واکاوی و تبیین آن در قرآن کریم جهت مقایسه با عهد عتیق را بیشتر نمایان می سازد. ملاحظه شباهت ها و تفاوت های سنّت امداد غیبی و مقایسه آن با این سنّت در عهد عتیق، زوایای جدیدی از بحث را به روی محققان می گشاید. قطعاً در نهایت گامی به جلو در طرح مباحث تطبیقی خواهد بود. در این بررسی، ضمن تلاش در برای دستیابی به حقیقت سنّت امداد از دیدگاه قرآن کریم و عهد عتیق به عنوان سؤال اصلی، به پرسش های فرعی زیر نیز پاسخ خواهیم داد: 1. شرایط دریافت امداد الهی در قرآن و عهد عتیق چیست؟ 2. انواع امداد از دیدگاه قرآن و عهد عتیق چیست؟ 3. کارکردهای امداد در قرآن و عهد عتیق چیست؟ پرداختن به مسئله امداد و آگاهی از شرایط، انواع و کارکردهای این سنّت اجتماعی، از مصادیق آشکار تأمّل و تدبّر در آیات قرآن کریم است. وظیفه هر انسان خداباور، به ویژه دانش پژوهان عرصه دین شناسی است که با واکاوی و دقت  نظر درباره حقیقت سنّت امداد غیبی، گامی به جلو در جهت فهم بهتر حقیقت ادیان آسمانی، بخصوص دین مبین اسلام بردارند. قرآن کریم با خطاب قرار دادن اهل کتاب، بخصوص یهودیان عصر رسالت پیامبر اکرمˆ، ایشان را در موارد اختلاف به کتاب خود ارجاع می دهد و از آنها می خواهد تا براساس تورات و انجیل خود عمل کنند (آل عمران: 93) و آن را به درستی اقامه کنند (مائده: 66). ائمّه معصومین(ع) نیز در گفت و گوها و مناظرات خویش با اهل کتاب، ضمن استناد به فقرات و مطالب کتاب مقدس، با  اهل کتاب براساس اعتقاد خودشان احتجاج می کردند و آنها را به حقانیت و کامل بودن دین اسلام رهنمون می شدند. این تحقیق نیز در نظر دارد تا با بررسی تطبیقی سنت امداد غیبی از دیدگاه قرآن کریم و عهد قدیم، گامی هرچند کوچک در تبیین و روشن سازی ماهیت و رویکرد این دو کتاب در حیطه مفهوم، انواع، شرایط، اهداف و کارکردهای این سنّت الهی بردارد. در اینجا، توجه به دو مطلب لازم است: اول اینکه از یک سو، برخی کمک های ویژه الهی به رغم غیرعادی بودن، مستند به اسباب طبیعی است و از سوی دیگر، معجزات و کرامات نیز به سبب های طبیعی غیرعادی مستند است. بنابراین، مناسب است تفاوت میان معجزات و انواع امدادهای خداوند روشن شود. به نظر می رسد، مهم ترین ویژگی جداکننده معجزات پیامبران و کرامات اولیا از امدادهای غیبی، این است که گرچه هر دو به اِذن خدا و وساطت نیروهای غیبی و اسباب طبیعی غیرعادی انجام می گیرد، ولی در معجزه و کرامت، خود شخص نقش اصلی را دارد. اما در امداد غیبی، شخص چنین نقشی ندارد و درحالی که امیدش از همه جا قطع شده، مدد الهی از او دست گیری می کند (ناصحی، 1382، ج 4، ص 299). نکته دیگر اینکه وقتی سخن از الهی بودن امداد به میان می آید، منظور این نیست که فلان عمل و نتیجه به طور مستقیم از خداوند صادر می شود، بلکه ممکن است ابزار فراوان طبیعی یا غیبی در کار باشد، در عین حال کار و اثر آن به پروردگار منسوب است؛ چراکه او برای تقویت بینش و گرایش توحیدی، پدیده ها را به خود نسبت می دهد تا در عین تقویت بینش توحیدی، آدمیان را با توحید افعالی نیز آشنا سازد (مصباح، 1380، ص 426). اگر چه توجه به این نکات، در تفهیم بهتر امدادهای غیبی از منظر قرآن کریم بسیار مؤثر است، اما می تواند در وجه امداد بودن معجزات و اَعمال پیامبران در عهد عتیق نیز ما را یاری کند؛ چراکه اعمال نجات بخش در عهد عتیق از سویی منسوب به خداوند است و از سوی او انجام می گیرد، به گونه ای  که خداوند در جهت امداد و یاری بنی اسرائیل تمام توان خود را به کار می بندد و به موسی(ع) چنین خطاب می کند: «اینک عهدی می بندم و در نظر تمامی قوم کارهای عجیب می کنم که در تمامی جهان و در جمیع امت ها کرده نشده باشد...» (خروج 10: 34) و از سوی دیگر ممکن است این امدادها در قالب معجزه هم محقق گردد. برای مثال، ارائه معجزات توسط موسی(ع)، به امر الهی و در راستای نجات قوم صورت می گیرد  و ملاک امداد غیبی را هم داراست: و خداوند به موسی گفت: ببین تو را بر فرعون خدا ساخته ام و برادرت هارون، نبی تو خواهد بود. هر آنچه به تو امر نمایم تو آن را بگو و برادرت هارون، آن را به فرعون بازگوید، تا بنی اسرائیل را از زمین خود رهایی دهد... پس خداوند موسی و هارون را خطاب کرده، گفت: چون فرعون شما را خطاب کرده، گوید معجزه ای برای خود ظاهر کنید، آنگاه به هارون بگو عصای خود را بگیر و آن را پیش روی فرعون بینداز، تا اژدها شود... (خروج 7: 1-10). اکنون که شناخت اجمالی از سنّت امداد غیبی در قرآن کریم و عهد عتیق به دست آمد، به بررسی تفصیلی این سنّت به طور تطبیقی خواهیم پرداخت: الف. مفهوم امداد از دیدگاه قرآن کریم، امداد خداوند به عنوان یک قانون و سنّت الهی مطرح می گردد(صافات: 171ـ173؛ مجادله: 31). خداوند با اشاره به سرگذشت پیشینیان، همگان را به تأمّل و تفکر در این  باره دعوت می کند(آل عمران: 137). از دیدگاه قرآن کریم، عملکرد امّت های سابق و همچنین نحوه رفتار خداوند در قبال آنان یک سنّت جاری و همیشگی است (فاطر: 43). قرآن کریم با تصریح بر تغییرناپذیری سنّت های الهی، امداد و نصرت خود را به عنوان یک سنّت و قانون دائمی مشمول پیامبران و مؤمنان در همه زمان ها می داند (غافر: 51). درحالی که امداد در عهد عتیق اختصاص به قوم بنی اسرائیل دارد (خروج 7: 6ـ8). این سنّت در خصوص ایشان جاری است و سایر اقوام را شامل نمی شود (پیدایش 15: 28). روشن است هرگونه امداد و یاری رسانی در عهد عتیق، هرچند تحت عنوان یک قانون و سنّت دائمی و مشروط به اعمال انسان ها می باشد، نه تنها محدود به فرزندان اسرائیل است، بلکه خداوند در جهت تحقق وعده های خویش نسبت به قوم مبنی بر حمایت از آنان تلاش می کند و حتی سایر اقوام و افراد را از سر راه برمی دارد(خروج 4: 22-23). ب. انواع امداد براساس آیات قرآن کریم «امداد» در ابتدا به دو نوع عام و خاص بیان می شود (اسراء: 18-20). در گام بعدی، امداد خاص به دو گونه دنیوی و اُخروی قابل تقسیم است (غافر: 51). موضوع امدادهای خاص دنیوی نیز گاه افراد و گاه یک امّت و یا اجتماع بشری است. درحالی که، در عهد عتیق، امداد خاص عمدتاً در این دنیا و برای نجات یک قوم است و این جای تعجبی ندارد؛ زیرا بیشتر تعالیم موسی(ع) مبتنی بر اخلاق عملی و مبادی اعمال روزمره مربوط به حیات دنیوی است(حکمت، 1345، ص 181). برای نمونه، در بسیاری از فقرات تورات، وقتی سخن از عبادت خدا و اطاعت او می رود، نتیجه ای که برای آن بیان می شود، مربوط به همین دنیاست. اموری مانند عمر طولانی، آبادانی مزارع، باروری حیوانات و زندگی خوش در سرزمین موعود. همچنین زندگی سخت دنیوی، اسارت و آوارگی و قطع امدادهای خداوند... در نتیجه نافرمانی است (ر.ک: سفر تثنیه، باب 5 و6). اکنون که تفاوت اساسی قرآن کریم و عهد عتیق در معرفی حقیقت سنّت امداد غیبی در نوع نگاه به آنها روشن شد، به بررسی تطبیقی انواع امدادهای آسمانی در این دو منبع مقدس می پردازیم. 1. انتقام از دشمنان انتقام از دشمنان به واسطه نزول عذاب به عنوان یکی از انواع امدادهای الهی نسبت به مؤمنان، مانند آنچه در طوفان نوح، غرق شدن فرعون در دریا و عذاب های نازل بر قوم لوط به انجام رسید، در هر دو منبع به چشم می خورد. اکنون به دو نمونه از این نوع امداد، که در هر دو منبع، یعنی قرآن کریم و عهد عتیق آمده است، اشاره می کنیم. 1ـ1. طوفان نوح در عهد عتیق، ساختن کشتی به دست نوح(ع) و با راهنمایی و کمک خداوند صورت می گیرد (پیدایش 6: 14-16). در قرآن کریم نیز این امر تأیید می گردد و ساختن کشتی را به فرمان خداوند و مطابق وحی الهی می داند (هود: 37). در عهد عتیق از نجات مؤمنان به نوح(ع) سخنی به میان نیامده است و خداوند از هلاکت تمامی انسان ها خبر می دهد و امداد خود را در این بخش به چگونگی ساخت کشتی و نجات نوح(ع) و خانواده او از همسر و فرزندان محدود می کند (پیدایش، 13: 6و 18). درحالی که، در قرآن کریم علاوه بر موارد مذکور، از نجات مؤمنان به نوح(ع)، نیز سخن به میان آمده است (هود: 40). در تورات زن نوح(ع) جزو نجات یافتگان است(پیدایش18: 6)، ولی در قرآن کریم، او به همراه فرزند نوح(ع) جزو غرق شدگان می  باشند (هود: 40 و 46). 2ـ1. عذاب قوم لوط نابودی قوم لوط، به عنوان یکی دیگر از مصادیق امدادهای خداوند در جهت یاری مؤمنان به لوط شمرده می شود. ماجرای دیدار فرشتگان با حضرت ابراهیم(ع) و مأموریت آنان، برای نابودی قوم لوط و مهمان شدن ایشان در خانه لوط(ع) در هر دو منبع وجود دارد. براساس آیات قرآن کریم و عهد عتیق، هنگامی که قوم لوط از حضور میهمانان در خانه لوط(ع) با خبر می شوند، قصد انجام عمل شنیع را می نمایند که با مخالفت لوط(ع) مواجه می شوند. مأموران خداوند به لوط(ع) یادآور می شوند که ما این مکان را از بین خواهیم برد. بنابراین، خود و خانواده ات را از این شهر بیرون ببر مبادا هلاک شوید. نزول عذاب آسمانی به صورت باران آتش و هلاکت همسر لوط به همراه قومش، نیز در هر دو کتاب آمده است(ر.ک: حجر: 51-74؛ پیدایش، 19). 2. آیات و معجزات الهی بروز آیات الهی مثل بلاهایی که بر فرعونیان وارد آمد، شکافته شدن دریا برای بنی اسرائیل و انواع معجزاتی که در اختیار پیامبران ازجمله موسی، داود و سلیمان(ع) و... قرار می گیرد در قرآن کریم و عهد عتیق بسیار به هم نزدیک است. 1ـ2. نزول بلا بر مصریان قرآن کریم از نزول پنج نوع بلا بر فرعونیان سخن می گوید (اعراف: 133) و در مجموع آیاتی را که به موسی(ع) داده شد، نُه آیه و نشانه می داند (اسراء: 101). مفسران اسلامی در تبیین تعداد این آیات، معجزه عصا و ید بیضا و همچنین شکافتن دریا و صخره را به ضمیمه پنج بلای مذکور نموده اند. درحالی که، تعداد بلاها در عهد عتیق ده بلاست و برخی از آنها با آنچه که در قرآن کریم آمده است به لحاظ اسم متفاوت است (ر.ک: خروج 7-12). 2ـ2. امداد موسی(ع) تأیید موسی(ع) به وسیله هارون(ع) به عنوان شخصی سخنور و توانا و به عنوان کمک کار موسی(ع)، حکومت و فرمانروایی داود(ع) و سلیمان(ع)، عنایت خداوند به یوسف(ع) با اختلافات اندک و... از مشترکات امداد الهی است. در قرآن کریم، موسی(ع) علاوه بر درخواست وزارت هارون(ع)، از خداوند طلب شرح صدر می کند (طه: 25). در قرآن کریم از الهام به مادر موسی(ع) و گذاشتن موسی در صندوق و انداختن او در رود نیل به عنوان کمک الهی یاد شده است (قصص: 7). اما در عهد عتیق، این کار هیچ گونه ارتباطی با الهام غیبی ندارد و اشاره ای هم به درخواست شرح صدر توسط موسی(ع) نشده است. 3ـ2. امداد یوسف(ع) همچنین در عهد عتیق از همراهی خداوند با یوسف(ع) در همه مراحل زندگی و نفوذ او در دل های مردمان سخن به میان آمده است (ر.ک. پیدایش 2: 39و 21). ساموئل شولتز در این زمینه می گوید: «یوسف(ع) که توسط زن فوطیفار وسوسه شده بود، به گناه تن در نداد. او نمی خواست نسبت به خدا گناه ورزد. وی در زندان با صداقت تمام اظهار داشت که تعبیر خواب ها به خداوند تعلق دارد» (پیدایش8: 40). وقتی که به حضور فرعون بار یافت، این حقیقت را مورد تصدیق و تأیید قرار داد که خدا توسط خواب ها، آینده را مکشوف می سازد (پیدایش16: 41). او همچنین در تفسیری که از تاریخ به دست داد، خدا را عامل اساسی تحولات معرفی نمود. در آشکار کردن هویت خود به برادرانش، وی با تواضع کامل خدا را عامل آمدنش به مصر شمرد. وی ضمن بخشیدن برادرانش به آنها، اطمینان داد که درصدد انتقام جویی نیست. خدا وقایع تاریخ را طوری ترتیب داده بود که برای همه آنها به خیریت بیانجامد (پیدایش 7: 45). ارتقای مقام یوسف(ع)، پاداشی برای احترام و تکریم خدا در فراز و نشیب های مختلف زندگی بوده است» (شولتز، بی تا، ص 33). قرآن کریم نیز علاوه بر بیان مواهب الهی مانند بزرگی مقام یوسف(ع) و اقتدار او در زمین، به آموختن تعبیر خواب، اعطای مقام نبوت، علم، و نجات یوسف(ع) از آلودگی از ناحیه خداوند اشاره می کند (یوسف: 21ـ24). 4ـ2. امداد داود و سلیمان(ع) قرآن کریم با بیان امتیازات ویژه به داود(ع)، ازجمله آموزش ساختن زره برای مقابله با خطرات در صحنه جنگ و نجات جان مؤمنان از قدرت دشمن، حکایت می کند (انبیاء: 80). درحالی که عهد عتیق از میان این مباحث، فقط به جریان قتل قهرمان فلسطینی، جالوت توسط داود(ع) می پردازد (ر.ک: اوّل سموئیل 50: 17) و از تولد سلیمان(ع) به عنوان وعده الهی اشاره دارد (ر.ک: دوّم سموئیل 12: 7). مطابق عهد قدیم، سلیمان(ع) تنها حکمت و علم را از خداوند درخواست می کند و خداوند از ناحیه خود به او مَسنَد حکومت را هم می دهد، اما قرآن کریم از قول سلیمان(ع) چنین حکایت می کند که او از خداوند درخواست حکومت و فرمانروایی کرد، آن هم فرمانروایی که شایسته هیچ کس دیگر نباشد (ص: 35). بر این اساس، خداوند امکانات فراوانی ازجمله باد و تسلط بر شیاطین و اجنّه را در اختیار سلیمان(ع) قرار می دهد (سبأ: 12) و او را در برقراری حکومت توحیدی در زمین یاری می کند. در قرآن کریم درباره مطالبی که در عهد عتیق راجع به کیفیت پادشاهی سلیمان(ع) گفته شده، شاهدی یافت نمی شود. آنچه به طور قطع در این زمینه می توان گفت، همان بیان قرآن کریم است که سلیمان(ع) دارای مُلک و فرمانروایی بی نظیری بوده است. خداوند اسباب و اختیارات ویژه ای برای او قرار داده بود. سلیمان(ع) نیز به عنوان یک پیامبر بزرگ الهی از این امکانات در جهت تحکیم دین خداوند و اجرای احکام الهی در زمین استفاده می کرده است. اما داشتن کاخ های متعدد و همچنین همسران بی شمار و اینکه همگان از اطراف و اکناف جهان برای او هدایا و جواهرات بیاورند، با رسالت اصلی سلیمان(ع) یعنی هدایت و رهبری معنوی بنی اسرائیل تنافی دارد. شهید مطهری در این باره می گوید: دایره سلطنت سلیمان(ع) بر خلاف آنچه معروف است، از نظر کمیت وسیع نبوده، همین حدود فلسطین بوده. آنچه قرآن نقل می کند، از نظر قدرت شگرف و فوق العاده آن حضرت است، نه وسعت کشورش که همه دنیا را گرفته باشد. حتی اطلاع درستی نداشت که اصلاً در جاهای دیگر دنیا چه می گذرد. ازجمله خبردار نبود که در همین یمن اوضاع از چه قرار است (مطهری،1380، ج 4، ص 515). بی شک دولت و حکمت سلیمان(ع) سرآمد همه پادشاهانی بود که در اورشلیم سلطنت کردند (رسول زاده، 1389). 3. امداد بنی اسرائیل امداد نسبت به قوم بنی اسرائیل در قرآن کریم، همانند عهد عتیق فراگیر است. در قرآن کریم بارها از نعمت های خداوند درباره این قوم سخن به میان آمده است. نجات از ستم فرعون، نزول مَنّ و سَلوی و سایه انداختن ابر بر بنی اسرائیل در مدت چهل سال سرگردانی در بیابان و اعجازهای پی در پی موسی(ع)، مانند شکافتن دریا و خلاصی از ستم فرعون و همچنین بیرون آوردن آب از صخره به جهت رفع تشنگی ازجمله این امدادهاست (بقره: 49-60). 1ـ3. رابطه میان برگزیدگی و امداد الهی برگزیدگی بنی اسرائیل، به عنوان یکی از ویژگی های این قوم در عهد عتیق مطرح است. ابتدا، به تبیین مفهوم برگزیدگی می پردازیم تا میزان و صحّت ارتباط آن را با امدادهای یهوه دریابیم. جان ر.هینلز درباره اندیشه برگزیدگی چنین می گوید: این اندیشه که قوم اسرائیل قوم برگزیده خداوند است در وجدان یهودی با پیام وحیانی تعالیم اسفار خَمسه به حضرت موسی(ع) و بنی اسرائیل، هنگام خروج از سرزمین مصر، که در بیابان ها سرگردان بودند، تداعی می شود. کسی که یهود را از بین همه ملّت ها برگزیده و تورات خویش را به آنها داده است (هینلز، 1385، ص 83 و82). رابرت ویر می افزاید: «بنی اسرائیلیان هرگز خود را صرفاً به عنوان یکی دیگر از اقوام روی کره زمین ندیده اند، بلکه معتقد بوده اند که آنان قوم برگزیده الهی بوده، از جهت توجه و علاقه خداوندی در مرتبه نخست قرار دارند» (ویر، 1374، ج 2، ص 622). در کتاب تحقیقی در دین یهود درباره ریشه اندیشه برگزیدگی چنین آمده است: هزاران سال قبل که مردم خاورمیانه معتقد به وجود هفتاد خدا بودند که سرپرستی و محافظت از هفتاد قوم زمین را بر عهده داشتند، تصور اینکه یهوه قوم برگزیده و ارثیه و سهمیه خود را مورد عنایت و توجه مخصوص قرار دهد، بسیار عادی و موجه به نظر می رسیده است (آشتیانی، 1386، ص 480). برخی نیز ضمن ردّ این پندار به صورت مطلق، دیدگاهی نزدیک به مسلمانان دارند: کرن آمسترانگ می گوید: آنان گمان می کردند قوم برگزیده خداوندند؟ آنان معنای عهد خود با خدا را پاک بد فهمیده بودند؛ چراکه معنای آن مسئولیت بود و نه امتیاز. عاموس فریاد می کشد: این کلام را بشنوید که خداوند آن را به ضدّ شما ای اسرائیل و به ضد تمام خاندانی که از مصر بیرون آوردم، گفته است: «من شما را از تمامی قبایل زمین شناختم، پس شما را به سزای گناهانتان خواهم رسانید» (عاموس نبی 2: 3). این عهد نه به معنای آن بود که همه قوم اسرائیل برگزیده خدا هستند و بنابراین، باید با شایستگی با ایشان رفتار شود. خداوند فقط برای این در تاریخ مداخله نمی کند که اسرائیل را بالا بکشد، مگر تا عدالت اجتماعی را برقرار کند. این خطر ورزی او در تاریخ بود و اگر لازم می شد، ارتش آشور را هم به کار می گرفت تا عدالت را در سرزمین خود برقرار کند (آرمسترانگ، 1382، ص 45). ابن میمون هم در رد این جایگاه ویژه می گوید: پیام کتاب مقدّس، جهانی است و به قوم اسرائیل اختصاص ندارد. برگزیدگی قوم به معنای برتری یا تقدیس ذاتی نیست. فقراتی از کتاب مقدّس که به این امر پرداخته اند، تنها بر یک گزینش مشروط دلالت دارند، نه بیش از آن. قوم اسرائیل برای تکلیف و وظیفه ای خاص برگزیده شده است. این هرگز بدان معنا نیست که این قوم دارای حقوقی خاص یا ویژگی هایی خاص است. برتری و تقدّس به قوم اسرائیل تاریخی و افراد خارجی تعلّق ندارد، بلکه به یک اسرائیل اسطوره ای، که به عنوان یک مُدل و آرمان در نظر گرفته می شود، تعلّق دارد. این برگزیدگی با اطاعت از دستورهای خداوند و رعایت شریعت تحقق می یابد. درحالی که سرپیچی از دستورهای خدا خفت و ذلت را در پی دارد (Atlan, 1999, p. 56). با وجود این، در برخی فقراتِ عهد عتیق، میان برگزیدگی قوم و امدادهای خداوند نسبت به ایشان، ارتباطی مستقیم برقرار است: خداوند دل خود را با شما نبست و شما را برنگزید از این سبب که از سایر قوم ها کثیرتر بودید؛ زیرا که شما از همه قوم ها قلیل تر بودید. اما از این جهت که خداوند شما را دوست می داشت و می خواست قَسَم خود را که برای پدران شما خورده بود به جا آورد، پس خداوند شما را با دست قوی بیرون آورد و از خانه بندگی از دست فرعون، پادشاه مصر، فدیه داد» (تثنیه 7: 7ـ8). دقت در این فقره، نشان می دهد که چگونه عهد عتیق میان برگزیدگی قوم در راستای عهد خداوند با پدرانشان و نجات ایشان از ستم فرعون، به عنوان بزرگ ترین نجات در طول تاریخ بنی اسرائیل، ارتباط برقرار کرده است. عهد عتیق در سفر لاویان رابطه میان قوم خدا بودن و نجات از دست فرعونیان را چنین بیان می کند: در میان شما خواهم خرامید و خدای شما خواهم بود و شما قوم من خواهید بود. من یهوه خدای شما هستم که شما را از زمین مصر بیرون آوردم تا ایشان را غلام نباشید... (لاویان 12: 26ـ13). ... اسرائیل، پسر من و نخست زاده من است و به تو می گویم پسرم را رها کن تا مرا عبادت نمایند و اگر از رها کردنش اِبا نمایی، همانا پسر تو، یعنی نخست زاده تو را می کشم (خروج 4: 22-23). خداوند به یعقوب، پدر اسرائیلیان چنین می گوید: «اینک من با تو هستم و تو را در هرجایی که روی، محافظت فرمایم تا تو را بدین زمین باز آورم؛ زیرا که تا آنچه را به تو گفته ام، بجا نیاورم، تو را رها نخواهم کرد» (پیدایش 15: 28؛ ر.ک. خروج 10: 34؛ تثنیه7: 2 و 38: 4). اکنون می توان گفت که براساس عهد عتیق، اراده خدا که در آغاز بر این استوار بود، که همه انسان ها را سرپرستی کند و در جهت احیای همه مردم بکوشد. با استقرار در خاندان ابراهیم(ع) پایان یافت و خدا به خدایی بدل گشت که متکفّل امر خاندان خاصی است. بنی اسرائیل در تعامل خود با خدا با تکیه بر این باور که آنها تنها قوم برگزیده خدایند و با تکیه بر این باور، که وجه و اعتبار هر خدایی بستگی به رفاه حال پیروانش دارد، معتقد بودند که خدا در هنگام مشکلات و سختی ها، به یاریشان خواهد شتافت (صادق نیا، 1381). اما قرآن کریم، هرگونه اندیشه برگزیدگی نسبت به بنی اسرائیل را رد می کند (مائده: 18). تنها از نوعی فضیلت و برتری برای ایشان سخن می گوید و آن را از جمله نعمت های خود بر این قوم می داند (بقره: 47). با استفاده از آیات قرآن کریم، می توان به شاخص های این برتری دست یافت. عواملی مانند فراوانی پیامبرانی که برای هدایت ایشان مبعوث شدند، حاکم و صاحب اختیار خود شدن بعد از رهایی از دست فرعون و انواع امدادهای دیگر، که به این قوم اختصاص یافت، وجه برتری ایشان بر دیگران می باشد (مائده: 20). علاوه بر این، مقصود از این برتری کلیت داشته و شامل همه زمان ها نمی شود، بلکه آن را باید نسبت به اقوام معاصر بنی اسرائیل لحاظ کرد؛ زیرا بی شک به شهادت قرآن کریم، امّت اسلام بالاترین امّت هاست (آل عمران: 110)؛ زیرا به روشنی می توان دریافت که بنی اسرائیل در آن زمان، وارث تمام جهان نبودند، بلکه وارث مشرق ها و مغرب های سرزمین های وسیع و پهناوری شدند (کرینستون، 1377، ص 153). بنابراین، در منطق عهد عتیق برگزیدگی بنی  اسرائیل در وقوع امدادهای یهوه بسیار تأثیر گذار است و می توان از آن، به عنوان یکی از اسباب امدادهای الهی نام برد که در تحقق نوع منحصر به فردی از امداد نقش دارد. درحالی که براساس آیات قرآن کریم، چنین تصوری در حدّ یک پندار مردود است. منابع اشرفی، عباس (1385)، مقایسه قصص در قرآن و عهدین، تهران، امیرکبیر. آرمسترانگ، کرن (1382)، خداشناسی از ابراهیم تا کنون دین یهود، مسیحیت و اسلام، ترجمه محسن سپهر، تهران، مرکز. آشتیانی، جلال الدین (1386)، تحقیقی در دین یهود، چ چهارم، تهران، نگارش. چارلز زینر، رابرت (1389)، دانش نامه فشرده ادیان زنده، ترجمه نزهت صفای اصفهانی، تهران، مرکز. حکمت، علی اصغر (1345)، تاریخ ادیان، چ سوم، تهران، ابن سینا. راغب، حسین بن محمد (بی تا)، مفردات الفاظ القرآن، ترجمه و تحقیق غلامرضا خسروی، تهران، ناشر مرتضوی. راغب اصفهانی، حسین بن محمد (1412ق)، المفردات فی غریب القرآن، بیروت، دارالعلم. رسول زاده، عباس (1389)، «سلیمان اسطوره یا تاریخ»، معرفت ادیان، ش 5، ص 153ـ175. رضایی، عبدالعظیم (بی تا)، تاریخ ادیان جهان، تهران، علمی و فرهنگی. رنجبران، داود (1389)، نقد و بررسی عرفان های وارداتی؛ کابالیسم، چ دوم، تهران، ساحل اندیشه. سلیمانی اردستانی، عبدالرّحیم (1386)، درسنامه ادیان ابراهیمی، بی جا، کتاب طه، انجمن علمی ادیان و مذاهب. شولتز، ساموئل (بی تا)، عهد عتیق سخن می گوید، ترجمه مهرداد فاتحی، بی جا، آموزشگاه کتاب مقدس. صادق نیا، مهراب، «خدای عهد عتیق»، (پاییز1381)، هفت آسمان، ش 15، ص 224. طباطبایی، سیدمحمدحسین (2002م)، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسّسه اعلمی. کتاب مقدس (2009 م)، چ پنجم، ایلام، ایلام. کرینستون، جولیوس (1377) انتظار مسیحا در آیین یهود، ترجمه حسین توفیقی، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. گواهی، عبدالرحیم (1376)، درآمدی برتاریخ ادیان در قرآن، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. مشکور، محمدجواد (1362)، خلاصه ادیان در تاریخ دین های بزرگ، چ دوم، تهران، شرق. مصباح، محمدتقی (1380)، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، چ پنجم، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل. مطهری، مرتضی (1380)، نبوّت، چ ششم، تهران، صدرا. ـــــ (1385)، امدادهای غیبی در زندگی بشر، چ یازدهم، تهران، قم، صدرا. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران (1374)، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه. ناصحی، محمدحسن (1382)، «امدادهای غیبی»، دایره المعارف قرآن کریم، قم، مرکز فرهنگ و معارف قرآن. نیوزنر، جیکوب (1389)، یهودیت، ترجمه مسعود ادیب، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. ویر، رابرت (1374ش) جهان مذهبی (ادیان در جوامع امروز)، ترجمه عبدالرحیم گواهی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی. هاشم،  رضی (1344ش) ادیان بزرگ جهان، بی جا، آسیا. هینلز، جان ر (1385)، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی. Atlan, Henri, “ChosenPeople” Copyright 1987, in Contemporary Jewish Religious Thought, New York,
The Free Press. Hertzberg, Arthur, 1962, Judaism, NewYork, George Braziller. منبع: فصلنامه معرفت ادیان – شماره 13 ادامه دارد ...

94/04/10 - 04:52





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 138]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن