تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بنده اى نيست كه به خداوند خوش گمان باشد مگر آن كه خداوند نيز طبق همان گمان با او ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796819122




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کندو کاوي زيبايي شناسانه در مورد جناس (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کندو کاوي زيبايي شناسانه در مورد جناس (2)
کندو کاوي زيبايي شناسانه در مورد جناس (2)   نويسنده:دکتر رضا اشرف زاده*   اغلب دانشمندان علوم بلاغي،تعريف مختصري از جناس ارائه داده اند و بلافاصله به انواع جناس پرداخته اند،گويي هر نوع جناسي،تعريفي خاص خود دارد. انواع جناس را - تا آن جايي که در کتابها مسطور است - تا حدود 34 نوع دانسته اند که بعضي از آنها واقعاً چندان تفاوتي با يکديگر ندارد،اما ذهن تکثر جوي بعضي، که هرچيز را مي خواهند جدا نامگذاري کنند،اين تقسيم بندي طولاني را سبب شده است،مثلاً جناس زايد،اگريک کلمه ديگر، حرفي زيادتر داشته باشد،اگر اين حرف در اول کلمه باشد نوعي نامگذاري شده،اگر در وسط باشد،نامي و اگر در آخر حرفي زايد داشته باشد نام ديگري نهاده اند و اگر مثلا دو حرف زايد داشته باشد،زيادي اين دو حرف،درهرجاي کلمه، نامي تازه به آن داده اند،و اين باعث کثرت نام گذاري شده است،درحالي که مي توان به همه اين ها نام «جناس زايد» داد،ازديدي ديگر،کلمه اي نسبت به کلمه ي ديگر،حرفي کمتر دارد، اين کلمه نسبت به کلمه ي اول،ناقص و کلمه ي اولي نسبت به اين ديگري زايد است،که مي تواند تحت يکي از عناوين - ناقص يا زايد - قرار گيرد. يا مثلا جناسي که به عنوان جناس مرکب شناخته شده - صرف نظر از انواع آن - و جناس لفظ را - چون آن چه در جناس به آن تکيه مي شود لفظ است نه خط - مي توان ذيل جناس تام آورد و ايرادي هم به آن وارد نخواهد شد. با اين مقدمه،مي توان در تقسيم و دسته بندي جناسها،از شيوه ي گذشتگان عدول کرد.البته پيشينيان نيز به جهت اين که از اين کثرت برآيند،گاهي تقسيم بندي کلي تري کرده اند، مثلاً: «ابن معتز،آن را به دو دسته تقسيم مي کند، جناس اشتقاق و شبه اشتقاق».(علي الجندي /57) در واقع در زبان عربي جناس اصلي را همان اشتقاق دانسته اند (قدامه بن جعفر /96) چون زبان عربي دارد خاصيتي است که کلمات از يکديگر مشتق مي شوند،ولي اصل کلمه که تکرار حروف و آهنگ صوت و لفظ باشد در اشتقاقات محفوظ مي ماند، براي اين گفته دليل و قرينه ي ديگري نيز مي توان ارائه نمود؛ابن اثير ذيل جناس تام نوشته است: «فاما القسم الاول - جناس التام - فهو ان تتساوي حروف الفاظه في ترکيبها و وزنها. کقوله - تعالي - (يوم تقوم الساعه يقسم المجرمون مالبثوا غير ساعه) و ليس في القران الکريم سوي هذا الايه، فاغرقها» (المثل السائر، 249/1) اين گفته،دليلي قابل ملاحظه است براي اثبات اين که اصل جناس،درزبان عربي بايد همان اشتقاق کلمات باشد و بعدها انواع ديگري از جناس - به عنوان «شبه اشتقاق» کشف و ذکر کرده اند. ابوهلال عسکري،براي دو نوع،جناس ناقص معکوس و مضارع و لاحق را مي افزايد. (رک. علي الجندي /58) که مي توان جناس «مضارع و لاحق» را يک نوع دانست،و جناس معکوس،در زبان فارسي، جناس محسوب نمي شود و تا حدودي جزو صنعت طردالعکس به حساب مي آيد. قاضي جرجاني،جناس را به مطلق و التام المستوفي،و الناقص و مصحف (همان/59) تقسيم کرده است که «مطلق و تام مستوفي» را مي توان تحت «جناس تام» آورد و جناس مصحف را به شرايط پذيرفت. ابن اثير،جناس را به دو دسته :جناس حقيقي و شبه جناس تقسيم مي کند و شبه جناس را 6 قسم مي داند،و در قسم ششم،جناس مقلوب را ذکرمي کند.(المثل السائر، 263/1) که در جناس ناميدنش جاي حرف و ترديد است. صاحب ترجمان البلاغه،جناس را پنج نوع مي داند و چيزي که علاوه بر ديگران ذکر مي کند جناس مردد (التجنيش المردد) است (الرادوياني /12) از معاصران،صاحب معالم البلاغه،جناس را به دو دسته:جناس تام و غير تام تقسيم کرده است که گويا به تقسيم بندي ابن اثير نظر داشته است،و جناس تام را شامل« جناس تام و جناس ترکيب،و جناس غير تام : لاحق،مضارع،قلب،مزدوج و خط، دانسته است (رجايي، خليل /296). در کتاب روش گفتار نيز جناس را به چهار قسم :جناس تام،جناس ناقص،جناس خط يا تصحيف و جناس لفظ،تقسيم شده است (زاهدي /338) که جناس لفظ را در زبان پارسي،مي توان ذيل جناس تام آورد و جناس خط با شرايطي مي توان جناس ناميد. مرحوم جلال همايي، 9 نوع جناس را مي آورد،ولي اشتقاق را از فروغ جناس مي داند (فنون بلاغت/61). دکتر کزازي نز 10 نوع جناس اصلي را ذکر مي کند و اشتقاق و قلب - با انواع آن - از بحث جناس جدا مي کند (بديع/48) و دکتر وحيديان،جناس را به جناس تام و غير تام منقسم مي کند و در ذيل جناس غير تام، جناس هاي زايد،مرکب،جناس با اختلاف حرف ، جناس مکرر، جناس خطي و جناس لفظي را مي آورد (بديع از ديدگاه زيبايي شناسي /30 به بعد). و اشتقاق و شبه اشتقاق را از بحث جناس،جدا مي کند. علاوه ،براين انواع جناس - که در تقسيم بندي آمده است - به نظر مي رسد که Allitration يا هم آوايي حروف درشعر، مي تواند خود نوعي جناس به حساب آيد، چون هم از جهت موسيقيايي و آهنگيني، همان خاصيت جناس را دارد و هم ضرب آهنگ حروف هم صوت، معني را القاء مي کند و از طريق صوت و آواي کلمات،مي توان به معني پي برد - صرف نظر از معني خود بيت - مثلا اين بيت حافظ: خيال خال تو با خود به خاک خواهم برد که تاز خال تو، خاکم شود عبير آميز (ديوان/غزل 266) تکرار حروف حلقي «خ» و پشت سر آن «آ» - که خود کشيدگي فرياد مانندي دارد - حال و هوايي بسيار موسيقيايي تر از بيت : بهرام که گور مي گرفتي همه عمر ديدي که چگونه گور بهرام گرفت؟ (منسوب به خيام) دارد و قدرت القايي و ديالکتيکي بيشتري را داراست - اگر چه در همان بيت مي توان سه نوع جناس (زايد، مزدوج و مضارع) ديد. يا اين بيت : شب است و شاهد و شمع و شراب و شيريني غنيمت است دمي روي دوستان بيني کشش صوتي «ش» نوعي نشاط و شادماني در بيت ايجاد مي کند و حال و هواي شاعرانه و شادمانه به شعر مي دهد که دو کلمه ي يکسان در حروف،چنين قدرتي ندارد،با آوردن «ش» هاي پي در پي ، شاعر محيطي وسوسه انگيز به وجود مي آورد و دوستان را به آن صلا مي زند،تا در اين مجلس جمال آنان را ببيند. يا در اين شعر از سياوش کسرايي: «برآ! اي آفتاب! اي توشه ي اميد، «برآ! اي خوشه ي خورشيد ! «تو جوشان چشمه اي، من تشنه اي بي تاب «برآ! سر ريز کن تا جان شود سيراب» (از شعر آرش کمانگير) بين توشه در مصرع اول و خوشه در مصراع دوم جناس لاحق است،اما قدرت صوتي مصراع دوم به تنهايي بيش از تکرار کلمات (خوشه و توشه) است و اين قدرت و کشش صوتي درمصراع سوم به نهايت مي رسد،درحالي که دو کلمه جناس شناخته شده،چنين قدرتي ندارد. يا در شعر اسب سفيد وحشي: «اسب سفيد وحشي! مشکن مرا چنين، «بر من مگير خنجر خونين خشم خويش «آتش مزن به ريشه ي خشم سياه من! «بگذار تا بخواند در خواب سرخ خويش «گرگ غرور گرسنه ي من ...» (منوچهر آتشي،ازشعر خنجرها، بوسه ها، پيمان ها) کلمات (خنجر،خونين،خشم،خويش،خواهد، خواب،سرخ) با اين که از جناسهاي مرسوم نمي تواند باشد، ولي تکرار حرف تکريري حلقي «خ) اين هم جنسي و هم صوتي را در بين کلمات به وجود آورده است و حالت ترس و التماس تهديد آميز به شعر داده است که هم کلام را موسيقايي کرده است و هم در رسيدن به کنه معني و دريافت لذت آميز معني ،ذهن را ياري کرده است و اين هر دو از خصوصيات جناس است. اشتقاق نيز، چه در گفتار محققان عرب و چه در کتاب شمس قيس رازي، از نوع جناس و در عرب،اصل جناس شمرده شده است و البته نمي توان آن را به قول مرحوم جلال همايي (فنون بلاغت/61) از فروع جناس شمرد و نه آن را از حيطه ي جناس بيرون راند،بلکه درجاي خود،از قوي ترين و موسيقايي ترين انواع جناس است،علي الجندي مي نويسد: «و يسمي الجناس المشتق و جناس الاقتضاب ايضاً، و هو توافق فيه اللفظان في الحروف الاصليه مع الترتيب و للاتفاق في اصل معني» و اضافه مي کند: و لما کانت الحروف لايشتق منها، لاتدخل في هذا الجناس» (فن الجناس/114) اين تعريف، مربوط به زبان عربي است که زباني اشتقاقي است و ترتيب حروف در آن استخوان بندي کلام و معني آن است،و اگر جز اين باشد و ترتيب حروف، مثلا، به هم بخورد،ارزش صوتي آن از دست مي رود. اما در زبان پارسي چنين نيست و کلماتي که از نظر اصل و ريشه و معني اصلاً با هم متفق نيستند، ولي به نوعي ترتيب حروف را حفظ کرده اند، مي توان به عنوان شبه اشتقاق به حساب آورد و آن را از انواع جناس شمرد، مثلا در اين بيت: رهي گوي خوش ورنه بر راهوي زن کي هرگز مبادم ز عشقت رهايي (المعجم /343) با اين که (رهي،راهوي و رهايي) از يک ريشه نيستند و تنها ترتيب حروف نوعي توافق موسيقايي درميان آنها ايجاد کرده است،چنين به نظر مي رسد که از هم مشتق شده اند- هر چند زبان پارسي، چون عربي،اشتقاقي نيست. کلمات عربي هم که در شعر پارسي آورده مي شود،همين حالت را پيدا مي کند،مثلا خاقاني گفته است: صفات صفوت رويت صفاي گلستان دارد هواي جنت کويت حيات جاودان دارد (ديوان) در مرحله ي اول، بين صفات و صفوت و صفا، نوعي اشتقاق وجود دارد و ارزش صوتي خود را دارد، خصوصاً اين که اين کلمات پشت سر هم آورده شده اند و همين امر باعث ايجاد حوزه ي صوتي پر کششي - بر اساس تلفظ فارسي آن،که «س» است - شده است،که مطابق با خاصيت اصلي جناس است. يا اين بيت : هوش و هنگت برد به گردون سر که بدين يافت سروري هوشنگ (ناصر خسرو) تيرو تيغت تازه دارد دين تازي را همي چون کمين دارد کمانت بر کمان بدگمان زهره در تن زهر گردد، بي گره گردد زره زهره گويد زه اميرا! چون به زه کردي کمان (زينبي علوي) دراين دو بيت نيز آوردن «ک و گ» که نوعي صوت انفجاري دارد و«ن» که از صامت هاي غنه هاي است،فضاي پر بيم جنگي همراه با هراس و ترس ايجاد کرده است و حرف انسدادي «ز» و دالهاي مکرر در بيت دوم،فضاي ترسناکي پديد آورده است،که موسيقي حروف و الفاظ، پيش از معني، زيبايي آفريده است. شرط زيبايي اين نوع اشتقاق ها، مصنوع و متکلف نبودن آن است و ديگر اين که در ميان کلمات ديگر طوري قرار بگيرد که با ما قبل و ما بعدش نيز ارتباط صوتي داشته باشد،دراين صورت،به کار بردن آن زيبا و زيبا آفرين است،درغيراين صورت، نوعي تکرار بي جا و ناپسند است. بنابراين مي توان انواع جناس را بدين گونه تقسيم بندي کرد: 1- جناس تام.شامل: جناس مرکب و جناس لفظ. 2-جناس ناقص،شامل: جناس محرف، جناس زايد، جناس مضارع و لاحق، جناس مزدوج. 3- جناس قلب (يا جناس معکوس -به گفته ي ابن اثير-) و جناس اشتقاق. 4- هم صوتي يا هم آوايي حروف Allitration. و البته جناس خط ،که مي توان با شرايطي ، آن را به عنوان فروع بعضي از جناس ها ذکر کرد.درباره ي هر يک از انواع جناس، بايد جداگانه بحث کرد و ارزش موسيقايي و معناي هريک را باز گفت، که مجالي ديگر مي طلبد.   پی نوشت ها :   * استاد زبان و ادبيات فارسي دانشگاه آزاد اسلامي 1- مرحوم جلال همايي گفته است: « آن است که گوينده يا نويسنده در سخن خود کلمات هم جنس بياورد که در ظاهر به يکديگر شبيه و در معني مختلف باشند، دو کلمه ي متجانس را دو رکن جناس مي گوييم» (فنون بلاغت، 48/1) و آقاي دکتر وحيديان آورده اند: «جناس آن است که در سخن واژه هايي بيايد، که لفظ يکسان يا مشابه باشند و معنا متفاوت» (بديع از ديدگاه زيبايي/30)   منابع و ماخذ 1- آتشي ،منوچهر،خنجرها ، بوسه ها، پيمان ها» تهران، کتابهاي جيبي. 2- آق اولي ،حسام العلماء، دررالادب، شيراز، معرفت، 1336. 3- ابن اثير، ضياء الدين، المثل السائر في ادب الکاتب،محمدي محيي الدين عبدالحميد، بيروت ، بي تا. 4- تجليل،جليل،جناس در پهنه ي ادب فارسي ، پژوهشگاه ، تهران، 1371. 5- الجندي ،علي،فن الجناس،دارالفکر، بيروت، بي تا. 6- حافظ شيرازي، شمس الدين محمد، ديوان غزليات، به کوشش خطيب رهبر، چ6، صفي علي شاه ، تهران ، 1369. 7- الخفاجي ،ابومحمد عبدالله بن محمد بن سنان، سر الفصاحه،الصعيدي ،عبدالمتعال ،مطبعه ي محمد علي صبيح، 1369. 8- الرادوياني،محمد بن عمر، ترجمان البلاغه، احمد آتش،چ 2 اساطير، تهران، 1361. 9- رجايي،محمد خليل، معالم البلاغه، دانشگاه شيراز،شيراز،1359. 10- زاهدي، زين الدين جعفر، روش گفتار، مشهد، بي تا. 11- سکاکي، ابي يعقوب يوسف بن ابي بکر، مفتاح العلوم، قم، بي تا. 12- شمس قيس رازي،المعجم في معابير اشعار المعجم، مدرس رضوي، دانشگاه تهران، تهران، 1327. 13- عسکري، ابوهلال ،الصناعتين، مصر، 1952م. 14- قدامه بن جعفر، نقدالشعر، جوائب، 1302هـ. 15- کزازي،ميرجلال الدين، بديع، کتاب ماد (وابسته به مرکزنشر) تهران، 1373. 16- محجوب، محمد جعفر، سبک خراساني در شعر فارسي، انتشارات دانشسراي عالي، تهران. 17- ناصر خسرو،ابومعين،ديوان، مينوي - مجتبي و محقق - مهدي، دانشگاه تهران،؛ تهران، چ3، 1367. 18- وحيديان کاميار ،تقي ، بديع از ديدگاه زيبايي شناسي، دوستان،تهران، 1379. 19- وطواط،رشيدالدين محمد بن محمد، حدائق السحر في دقائق الشعر، اقبال، عباس ، تهران ، کاوه، بي تا. 20- همايي، جلال الدين ، فنون بلاغت و صناعات ادبي، توس،تهران، چ2، 1361. نشريه پايگاه نور،شماره 20.    
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3251]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن