تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):دعاى شخص روزه دار هنگام افطار مستجاب مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797967165




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

سال تاریخی مهاجرین افغان به سوی حرم حسینی +تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


شش خرده‌روایت از «فصل افغانستانی اربعین ۱۴۳۶»
سال تاریخی مهاجرین افغان به سوی حرم حسینی +تصاویر
امسال برای همه مهاجرین افغانستانی ساکن ایران، سالی تاریخی و ویژه بود. آرزوی چندین و چند ساله هزاران تن از آنها امسال تحقق پیدا کرد. «طریق الحسین» امسال زائران مهاجر افغانستانی هم داشت.



  به گزارش جام نیوز، زائر ایرانی اربعین 1436 هجری قمری با یک کوله پشتی ساده و احیاناً یک پتو یا کیسه خواب یا حتی بدون همه این‌ها با یک ساک دستی کوچک و یک جفت کتانی یا دمپایی به سمت نجف به راه افتاده است. مهمان‌نوازی عراقی‌ها هم به راه است و روایت آنچه در جاده‌های به سمت کربلا در حال رقم خوردن است، علی‌رغم سانسور و بایکوت دنیای رسانه‌های غریبه در رسانه‌های ایرانی و کشورهای منطقه رنگ غالب دارد. مرزهای خاکی، دریایی و هوایی ایران دیگر پاسخگوی حجم بالای زواری که قصد زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) با پای پیاده کرده‌اند، را ندارد. هفت روز مانده به اربعین که مرزهای جغرافیایی ایران دیگر پاسخگو نیست و حرکت به سمت عراق آزاد می‌شود.

شاید این فصل ماجرا نیاز به توضیح زیادی نداشته باشد. هر کس که امکان حضور در بزرگترین راهپیمایی تاریخ بشر را هم نداشته، ولو برای ثانیه‌ای پای همین تلویزیون‌ها با زوار حرم سید الشهدا(علیه السلام) هم‌دل شده. چشم دوخته و اشک ریخته. دلش هوای حرم کرده و تکانی خورده. روایت مرسوم رسانه‌ها از کوچه‌های نجف -کربلا و موکب‌های بین راه و زائران ایرانی، اروپایی، لبنانی، عربستانی، پاکستانی، ترک، بحرینی، یمنی، آفریقایی، کانادایی، عراقی و... همه فضای این چند هفته را پر کرده. هر ثانیه یک رویداد عجیب. رویدادی اثرگذار با پیامی دور شده از مرزهای ناسیونالیستی مرسوم و شکل یافته در هویت جدید یک «امت».

همه این‌ها اگرچه همه روایت رسانه‌ها از روزهای سرزمین کربلا بود اما روایت همه روزهای سرزمین کربلا نبود. فصل‌ دیگری از این ماجرا در میان سکوت رسانه‌ها رقم خورده بود. فصل افغانستان. هفت روز مانده به اربعین که مرزهای جغرافیایی ایران دیگر پاسخگو نیست و حرکت به سمت عراق آزاد می‌شود، فصل افغانستان آغاز می‌شود. عبور از مرزها نیازی به کارت مهاجرت یا پاسپورت ندارد. افغانستانی‌های مهاجر یا متولد ایران دل به دریا زدند و به سمت حرم به راه می افتند.    

 
1- «لیلا»ی 78 ساله که «ننه علی» می‌خوانندش از گلشهر مشهد با دخترش لنگان لنگان با کفشی قدیمی که پاهایش در آن لوف می‌زند، دل به دریا زده و رهسپار حرم امام علی(علیه السلام) شده است. از گیت بازرسی زنان که عبور می‌کند، لبخندی روی گونه چپش نشسته که اشک‌هایش جاری می‌شود. قربان- صدقه آقا می‌رود. اولین باری است که توانسته به اینجا بیاید. مرزها که باز شده به دخترش گفته «آقا ما را طلبیده، پاشو بریم.» نگران برگشتن نبود و می‌گفت: «موقع آمدن و خروج از ایران که از ما کارت نخواستند. می‌دانستند افغانستانی هستیم اما التماس دعا هم به ما گفتند. برگشتنمان هم با خود آقاست. فکر نکنم برایمان مشکلی ایجاد شود.» لیلا امروز وارد ایران می‌شود و فردا به مشهد می‌رود.

2- «حاجی‌ بابا»، عمامه سفیدی روی سر دارد. میان جمعیت افغانستانی‌ها درست مقابل ایوان طلای نجف نشسته. از قم به عراق آمده است. مثل خیلی‌های دیگر به چرخش دهان به دهان باز شدن مرزها اعتماد کرده و با شیخ سید افغانستانی‌شان که حالا در میانه صحن روضه همسر امیر، حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) را با ادب و متانت می‌خواند، به سمت مرزها آمده بود. وسط‌های روضه است که حاجی‌بابا «زبان» گرفته و مظلومانه نجوا می‌کند: «خدا را شکر که طلبیده شدیم. ما کجا، اینجا کجا؟ آقا ما را هم طلبید. الحمدلله». دلش قرص و محکم است. اصلاً به بازگشتن به ایران فکر نمی‌کند. می‌خندد و می‌گوید «اگر نگرانی‌ای هم بود برای تا اینجا آمدن بود که آیا برسیم یا نرسیم، برگشتن که کاری ندارد. دلم تکان نخورده و مطمئنم که می‌توانیم به ایران برگردیم. درها به روی ما باز نگه داشته شده است. تازه اتوبوس رایگان تا دم مرز هم برایمان گذاشته‌اند.»    

 
3- یک پتو برای چند نفر. ساعت حدود 4:30 صبح، زیر سقف سایه‌بان مقابل باب قبله حرم علوی، در هوای ابری و سرد افغانستانی‌ها گُله به گُله کنار هم خوابیده‌اند. چند نفری به نماز ایستادند. زنی، ریز ریز گریه می‌کند. مفاتیح در دست دارد و زیارت‌نامه می‌خواند. فرزندانش دور و برش خوابیده‌اند. یک دختربچه، یک دختر و یک پسر 10-12 ساله. روی بچه‌ها را می‌پوشاند و می‌گوید: «این بچه‌ها همه در ایران به دنیا آمدند. همسرم همیشه می‌گفت پول نداریم. پارسال که دیده بود سفر کربلا خصوصاً ایام اربعین پول زیادی نمی‌خواهد، فقط یک نگرانی داشت آن هم وضعیت اقامت ما در ایران. نگران بودیم که کارت مهاجرتمان باطل شود. امسال که شنیدیم مرزها باز شده و برای ما مشکلی ایجاد نمی‌شود، یک روزه جمع و جور کردیم و لابلای ایرانی‌ها ما هم راه افتادیم. خداروشکر اینجاییم. خدا کند سال بعد هم بیاییم. حیف نیست همین یک بار را بیاییم. سال بعد به ما اجازه خروج می‌دهند؟»

4-  ایرانی است و همسرش در قم یک انتشاراتی معروف دارد که عموماً در زمینه شیعه‌شناسی آثار مختلفی را به سرتاسر دنیا ارسال می‌کند. تصویر چند افغانستانی را در موبایلش نشان می‌دهد و می‌گوید: «این‌ها دوستانم هستند. از قبل از انقلاب تا الآن در خانه ما هستند و با هم زندگی می‌کنیم. این چند روز که فهمیده بودند مرز باز شده دلشان آرام و قرار نداشت. مدام التماس دعا می‌گفتند. آخر دلشان طاقت نیاورد و جالب اینکه زودتر از من به کربلا رسیدند. این هم عکس هتلشان است. یک اتاق وی‌آی‌پی گرفتیم که همگی دور هم باشیم.»

فیلم قرآن سر گرفتن برای هم‌خانه‌های افغانستانی‌اش را هم نشان می‌دهد. به حال و شوق آن‌ها غبطه می‌خورد و می‌گوید: «این‌ها دوستان خوبی برای من هستند. مهاجرند و خانه و کاشانه‌ای ندارند. من مظلوم‌تر از مردم افغانستان ندیدم. هر کسی زورش به هیچ‌کس نرسد به این بندگان خدا زور می‌گوید. عموم شان آن‌قدر نجیبند که هیچ نمی‌گویند. ایمان این‌ها که در این شرایط مسلمانی می‌کنند و با این که هیچ چیزی ندارند و دستشان به جایی بند نیست، برای به حرم آمدن این‌طور دست و پا می‌زنند، ایمان است. ما که همه چیزمان جفت و جور است، وقتی می‌آییم کار شاقی نکردیم. من فکر می‌کنم دعوت‌نامه آقا برای این‌ها حسابش چیز دیگری بود.»    

 
5- از بچه‌های افغانستانی مدافع حرم حضرت زینب(سلام الله علیها) بود. درباره خمپاره‌هایی که چند روز پیش به شمال کربلا زده بودند، می‌گفت: «کار بعثی‌هایی است که از زمان صدام باقی ماندند. داعش دیگر جرأت ندارد این طرف‌ها بیاید. تازه شنیدم که بچه‌ها دو روز بعد از این ماجرا، ماشین شان را هم در همان جاده، زدند. البته افغانستانی‌ها نبودند کار بچه‌های دیگری بود. همین امنیت این روزهای عراق با این همه زائر کار هیچ دولتی نیست. این امنیت را بچه‌های مسلمان کشورهای مختلف در کنار هم بوجود آوردند. ما فقط مسلمانی و شیعگی می‌فهمیم. کاری به این دعواهای آقایان و لقب‌هایی که می دهند، نداریم. بچه‌های ما بی توجه به این حرف‌ها و قضاوت‌ها می‌جنگند. ما برای اسلام و شیعه می‌جنگیم.» قبل از سفر به سوریه خانواده‌اش را به خانه اقوامش در ایران برده بود. کربلا موعد ملاقات با خانواده‌ بود تا باز به سوریه بازگردد.

6- محمد علی فرزند ایران-افغانستان بود که انقلابی بود و بیمه نبود. داستان غم بارش سینه به سینه در حال روایت است. الیاس تنها پسر او، که در تهران به دنیا آمده بود و بزرگ شده بود، برای خاکسپاری پدر چند هفته پیش رهسپار نروژ شده بود. او دیگر نمی تواند به ایران برگردد. صبح امروز مادر الیاس تماس گرفته و زیارت قبولی کربلا می‌گفت که معلوم شد خودش زائر کربلای حسین(علیه السلام) بود. مرزها که باز شده بود خانواده‌اش در غیاب محمدعلی و الیاس برای اولین بار به پابوس آقا رفته بودند. هر چند بغض فاطمه مادر الیاس از پشت تلفن هنوز داغ جای خالی محمدعلی و غم رفتن الیاس را داشت، اما از زیارت کربلا و نجف خیلی خوشحال بود. دعای خیر می‌خواند برای مقامات ایرانی که مرزها را برای رفتن و برگشتن شان آزاد گذاشتند. چراغ خانه محمدعلی در شهرک کاروان تهران هنوز روشن است. مقابل درب خانه‌شان بر روی پرده‌ای بازگشت خانواده‌اش از زیارت کربلا را تبریک گفته‌اند. درست کنار اعلامیه ترحیم مراسم چهلم محمد علی.    

 
دعوت‌نامه‌های امسال افغانستانی‌ها از همه سال‌های قبل بیشتر بود. تعدادشان به چشم می‌آمد. بیشترشان از ایران آمده بودند. اینجا کنار حرم امیرالمومنین علی بن ابی‌طالب (علیه‌السلام) افغانی و ایرانی و عراقی ندارد. همه یک مولا دارند و اجازه دارند او را، «پدر» خطاب کنند. «یا ابانا استغفرلنا».   تسنیم 115  



۲۹/۰۹/۱۳۹۳ - ۱۲:۲۶




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن