واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: وصیت نامه شهید علیرضا قاسمی: شهادت میوه ای است که نمی توان کال چید خمین – ایرنا – شهید مفقود الجسد "علیرضا قاسمی" در وصیت نامه خود گفته است : شهادت همچون میوه ای است که نمی توان آن را کال از درخت چید، شهادت یک آگاهی است که برای وصول به آن باید سرمایه گذاری عظیمی کرد.
این شهید گلگون کفن در وصیت نامه خود آورده است ، باید خدا و قرآن را شناخت و با پوست وگوشت خود شهادت را لمس کرد و یا به عبارت دیگر از مرحله ایمان و جهاد گذشت تا به مرز شهادت رسید.
شهید قاسمی در وصیت نامه خود خطاب به پدر و مادرش گفته است: نمی دانم شهادت، سعادت من می شود یا نه. اما اکنون که به جبهه حق علیه باطل آمده ام تا با نفس سرکشم مبارزه کنم امیدوارم که با یک پیروزی کامل برای اسلام و قرآن جان بی ارزشم را به آفریننده خود تسلیم کنم .
این شهید بزرگوار به والدین خود سفارش کرده، هر وقت که به یاد من افتادید و خواستید گریه کنید برای آن طفل شش ماهه امام حسین (ع )گریه کنید که آن طفل در آن روز هدف تیر دشمن قرار گرفت و شما پیرو همان مکتب هستید.
شهید قاسمی خطاب به مادر خود گفته است: مگر سیدالشهدا (ع) و یارانش در روز عاشورا برای اسلام به شهادت نرسیدند، مگر دو دست حضرت عباس را از بدن جدا نکردند، مگر علی اکبر و قاسم (ع )کشته نشدند و مگر خدا در قرآن نفرموده ،خداوند آن کسانی را دوست می دارد که در راه او در یک صف بجنگند پس ما نیز بر همین اساس در این دنیای خاکی بر دشمنان یورش می بریم ، پس اگر در راه خدا به شهادت رسیدم مانند زینب صبر پیشه کنید.
این شهید مفقود الجسد در وصیت نامه خود آورده است: خوش دارم گمنام باشم تا در غوغای کشمکش های پوچ مدفون نشوم ، خدایا دردمندم، روحم از شدت درد می سوزد و قلبم می خروشد ،احساس، شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد ضجه می زند زیرا در بستر مرگ آسایش بخش خسته شده ام ، دلشکسته ام دیگر آرزویی ندارم احساس می کنم که این دنیا دیگر جای من نیست می خواهم با خدای خود تنها باشم، خدایا بسوی تو می آیم مرا بپذیر.
پدر این شهدی بزرگوار می گوید: علیرضا بسیار رئوف بود، صداقتش عصای دستم بود ما جنگ زده خرمشهر بودیم و به خمین مهاجرت کرده بودیم علیرضا همیشه می گفت دوست دارم خانه و شهرم را از دشمن بگیرم.
"عزیزالله قاسمی " افزود: آخرین باری که علیرضا پنهانی به جبهه حق علیه باطل رفته بود، هر چه دنبالش گشتیم نبود وقتی از دوستانش پرسیدیم گفتند به جبهه رفته است.
این پدر بزرگوار افزود: دلم این بار خیلی شور می زد و گواهی می داد دیگر علیرضا را نمی بینم و برای همیشه رفته است، همان هم شد حتی از او یک پلاک بر نگشت پیکرش جای معلومی ندارد ومن نمی توانم جایی بروم و بنشینم و بگویم این مزار پسرم است و برایش گریه کنم اما با این وجود از این که جوان 17ساله ام را برای وطن از دست دادم ناراحت نیستم.
مادر این شقایق پرپر نیز گفت: در خواب دیدم که برف زیادی باریده است و شهید دوان دوان می آید و می گوید که مادر آب می خواهم و مادر به او آب می دهد، شهید می گوید: آب گرم است وجگرم آتش گرفته و من از برفهای توی حیاط درون آب می ریزم .
"فاطمه عبدی " افزود: یک شب دیگر خواب دیدم سر سفره حضرت ابوالفضل (ع) شرکت کردم علیرضا دم در می آید و به من سفارش می کند از این که به جبهه رفتم صبور باشید.
شهید مفقودالجسد علیرضا قاسمی در سال 1345در خرمشهر دیده به جهان گشود، خانواده او با شروع جنگ و سقوط خرمشهر به خمین مهاجرت کردند و او در سن 16سالگی به جبهه حق علیه باطل اعزام شد ودر سال 62در جزیره مجنون به سوی معبود خود شتافت.
شهرستان خمین زادگاه امام (ره) در دوران هشت سال دفاع مقدس بیش از یک هزار شهید، دو هزار و 500 جانباز و 90 آزاده تقدیم نظام جمهوری اسلامی ایران کرده است .ک/4
7276/555/559
08/09/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]