تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):هرکس نماز را سبک بشمارد ، بشفاعت ما دست نخواهد یافت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797553489




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پنج ساعت پرسه در شهر با جنازه‌ای در خودرو


واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز: پنج ساعت پرسه در شهر با جنازه‌ای در خودرو
بازجویی‌ها از دو مرد که تحت عنوان خریدار خودرو اسپرتیج، فروشنده را به قتل رسانده و خودرو را سرقت کرده بودند، همچنان ادامه دارد.
به گزارش نامه نیوز، این دو اعتراف کرده‌اند جنازه مقتول را در حوالی گرمسار به آتش کشیده‌اند اما تاکنون جسد پیدا نشده و تحقیقات در این زمینه کماکان ادامه دارد. متهمان که سجاد و نیما نام دارند، در گفت‌وگو با خبرنگار ما، ماجرا را شرح داده‌اند.

سجاد جوانی 23 ساله است که تا مقطع دیپلم درس خوانده و پس از آن به کار مشغول شده است.

پرسش- چرا بعد از دیپلم ادامه تحصیل ندادی؟

وارد بازار کار شدم.

پرسش- شغلت چه بود؟

نصاب کابینت بودم.

پرسش- چقدر درآمد داشتی؟

اگر خوب کار می‌کردم ماهی دو میلیون تومان.

پرسش- خودرو داشتی؟

نه، یک موتور داشتم که با آن سر کار می‌رفتم.

پرسش- سابقه یا اعتیاد داری؟

نه.

پرسش- چه شد که آدم کشتی؟

قصد آدم‌کشی نداشتیم، فقط می‌خواستیم ماشین بدزدیم.

پرسش- انگیزه‌تان از سرقت خودرو چه بود؟

می‌خواستیم زیر پایمان باشد، بعد هم کنار خیابان رهایش کنیم.

پرسش- پس چه شد که قتل انجام دادید؟

انگار داروی بیهوشی زیادی استفاده کرده بودیم که همین باعث مرگ صاحب ماشین شد.

پرسش- ماجرا را توضیح بده.

ما بعد از اینکه سوژه خوبی را انتخاب کردیم قرار گذاشتیم با ماشین دور بزنیم و همان روز هم برای به نام زدن به محضر برویم اما نقشه‌مان از قبل این بود که فروشنده را روز محضر با قرص بیهوش کنیم و ماشین را بدزدیم. 60 قرص کلونازپام را در آبمیوه ریخته بودیم. وقتی فروشنده آن را خورد بعد از 20 دقیقه از هوش رفت و بعد فوت شد.

پرسش- چند بار دیگر سرقت کرده بودید؟

دفعه اولمان بود.

پرسش- این شیوه را از کجا یاد گرفتید؟

در یکی از روزنامه‌ها خوانده بودیم از مردی در پارک شهر با این شیوه دزدی کرده‌اند.

پرسش- چه مدت دنبال طعمه مناسب بودید؟

از اواخر مرداد به دنبال سوژه مناسب بودیم.

پرسش- آیا ماشین خاصی مدنظرتان بود؟

فقط ماشین مدل بالا می‌خواستیم. از طریق آگهی روزنامه‌ها دنبال سوژه می‌گشتیم.

پرسش- چند خودرو در این مدت دیدید؟

حدود 20 ماشین دیدیم که بیشترشان اسپرتیج بود.

پرسش- چرا این خودرو را برای سرقت انتخاب کردید؟

قبلی‌ها هرکدامشان ایرادی داشت که سرقتشان راحت نبود اما این سوژه راحت بود. ماشین را که دیدیم 200 هزار تومان بیعانه دادیم و قرار شد فردا برای به‌نام‌زدن به محضر برویم.

پرسش- وقتی طعمه‌تان بدحال شد کاری برای نجات او انجام ندادید؟

صورتش را خیس کردیم و چند سیلی به او زدیم اما هیچ واکنشی نداشت.

پرسش- خب او را به بیمارستان نبردید؟

ترسیده بودیم و نمی‌دانستیم چکار باید کنیم.

پرسش- از کجا فهمیدید علایم حیاتی ندارد؟

نبض نداشت و نفس نمی‌کشید.

پرسش- ‌بعد که این اتفاقات افتاد، چه کردید؟

نزدیک تونل رسالت بودیم که این اتفاق افتاد. بدجوری ترسیده بودیم و به همین دلیل به‌جای خلوت رفتیم و جسد را در صندوق عقب گذاشتیم تا فکری به حالش بکنیم. چهار - پنج ساعت در شهر ‌گشتیم. در نهایت تصمیم گرفتیم جسد را دفن کنیم اما دیدیم کار زمان‌بری است، به همین دلیل تصمیم گرفتیم جنازه را در بیابان آتش بزنیم. بنزین خریدیم و به بیابان‌های گرمسار رفتیم و وقتی مطمئن شدیم کسی آن اطراف نیست جسد را آتش زدیم.

نیما، 24 ساله، متهم دوم این پرونده است. او هم اتهامش را قبول دارد.

پرسش- چقدر درس خواندی؟

اول دبیرستان.

پرسش- مواد مصرف می‌کنی؟

نه.

پرسش- ازدواج کرده‌ای؟

بله. یک بچه دو ساله دارم.

پرسش- شغلت چیست؟

برق‌کشی.

پرسش- چرا آدم کشتی؟

نمی‌خواستم آدم بکشم فقط می‌خواستم پیش بچه محل‌ها ماشین خوب زیر پایم باشد. چون پارسال ماشین خوب داشتم، می‌خواستم امسال هم همین‌طور باشد.

پرسش- خودرو خودت چه شد؟

کلاهم را برداشتند و مجبور شدم ماشینم را بفروشم.

بعد از اینکه مرتکب قتل شدید چه حسی داشتی؟

قصد قتل نداشتیم. شب‌ها خوابم نمی‌برد.

پرسش- چرا خودتان را معرفی نکردید؟

ترسیده بودیم و نمی‌دانستیم چه باید بکنیم. فکر دستگیر شدن نبودیم. فکر نمی‌کردیم سرنخی مانده باشد.

پرسش- افسر پرونده می‌گفت اقدام به خودکشی کرده‌ای.

بله، وقتی فهمیدم مأموران سراغم آمده‌اند 35 تا از همان قرصی که به مقتول دادیم خوردم اما نمردم.

پرسش- بعد از سوزاندن جسد، خودرو را چه کردید؟

همان حوالی خانه خودمان در تهران نو در خیابان رها کردیم.




منبع: ایسنا


۳۰ آبان ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن