محبوبترینها
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
تفاوت ها و شباهت های بالابر ، وینج و جرثقیل زنجیری کدامند ؟
سامانه نوبل فارم مرجع تخصصی آنلاین در صنایع دام، طیور، آبزیان و صنایع وابسته
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1793429129
جام جم آنلاین
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
برگزیده سرمقالههای روزنامههای صبح پنجشنبه این دولت اهل لجبازی نیست؟ روزنامههای صبح امروز ایران در سرمقالههای خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداختهاند از جمله «رأی مردم»،«سیاستهای آمریکا و فروپاشی ساختار امنیت جهانی»،«حکایت مدرسه امین الدوله»،«این واجب باز مظلوم»،ناتوانی پاکستان در کنترل مرزهای غربی»،«این دولت اهل لجبازی نیست؟»،«درس بزرگ کربلا هیهات مناالذله..»،«مجلسی که از اصول عدول نمیکند»،«وزارت علوم قربانی تعاملات غیرسازنده»،«رمزگشایی عدم اعتماد»،«نقدینگی کجاست؟»و... که برخی از آنها در زیر میآید.
کیهان: رأی مردم «رأی مردم»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسنی شریعتمداری است که در آن می خوانید؛دیروز، بعد از آن که نمایندگان مردم با اکثریت قاطع آراء خویش از دادن رای اعتماد به آقای دکتر نیلی احمدآبادی وزیر پیشنهادی علوم خودداری کردند، آقای دکتر روحانی رئیس جمهور محترم کشورمان در صفحه «توئیتر» خود با اشاره به این رای عدم اعتماد نوشت «افکار عمومی قضاوت خواهد کرد، افکار عمومی ملت ما نه فاصله را می پسندد و نه خدای ناکرده لجبازی را می پسندد»! گلایه رئیس جمهور از نمایندگان مردم و متهم کردن آنان به «لجبازی»! اگر چه با ادعای قانون گرایی ایشان همخوانی ندارد و به اتهامات ناروای مشاور فرهنگی رئیس جمهور شبیه است که نمایندگان مخالف وزیر پیشنهادی را به «باج خواهی»! متهم کرده بود و از این روی درخور ملامت جدی است ولی این وجیزه در پی اشاره به نکته دیگری است که متاسفانه طی یک سال و چند ماه اخیر، بارها از سوی آقای دکتر روحانی و برخی از اطرافیان ایشان مطرح شده و از نگاه - با عرض پوزش- غیرمنطقی جناب رئیس جمهور در مقایسه میان جایگاه خود و جایگاه مجلس شورای اسلامی حکایت می کند و در این باره گفتنی است که؛ 1- آقای دکتر روحانی از قضاوت افکار عمومی نسبت به رای عدم اعتماد دیروز مجلس به وزیر پیشنهادی ایشان سخن می گوید و این در حالی است که رای عدم اعتماد اکثریت قاطع نمایندگان مردم به وزیر پیشنهادی ترجمان غیرقابل تردید «قضاوت افکار عمومی ملت» است. مگر نمایندگان مجلس، برخاسته از رای مردم و نماینده آنها نیستند؟! بنابراین مفهوم عدم رای اعتماد آنان به وزیر موردنظر آقای روحانی به معنای آن است که اکثریت قاطع ملت در این مورد با نظر رئیس جمهور محترم موافق نبوده اند. 2- مجلس آنگونه که حضرت امام راحل(ره) به حکمت فرموده اند و آقای روحانی نیز بارها بر آن تاکید داشته اند «درراس امور است» و این جایگاه از آنجاست که به قول حضرت امام(ره) «مجلس عصاره فضیلت های ملت» و برخاسته از رای و نظر مردم است. از این زاویه نیز، رای عدم اعتماد دیروز نمایندگان به وزیر پیشنهادی، همان «قضاوت افکار عمومی» است که آقای رئیس جمهور خواستار آن بوده و هستند. 3- دیروز آقای روحانی در جلسه هیئت دولت تاکید کرده اند که «به حق قانونی مجلس احترام می گذاریم» و اگر این احترام به مفهوم احترام به خواست ملت نباشد که اهمیتی ندارد! و اگر هست- که به یقین هست و منظور آقای رئیس جمهور نیز همین است- ایشان از «قضاوت افکار عمومی» باخبرند و دیگر نیازی به نوشته یاد شده در صفحه توئیتر نبوده و نیست. 4- ظاهرا رئیس جمهور محترم در مقایسه میان رأی مردم به ریاست جمهوری ایشان و رأی همان مردم به نمایندگان خویش در مجلس شورای اسلامی با یک خطای محاسباتی روبرو هستند و به گونه ای در این باره سخن می گویند که انگار فقط رأی مردم به رئیس جمهور محترم را می توان «رأی» و «نظر» ملت تلقی کرد! و توجه ندارند که نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز با رای همان مردم انتخاب شده و به خانه ملت رفته اند. و اگر تفاوتی میان این دو نوع رای قائل باشیم- که معمولا نباید باشیم- این تفاوت احتمالی را می توان به طور منطقی، اینگونه توضیح داده و تشریح کرد که حوزه انتخابیه یک نماینده مجلس از حوزه انتخابیه ریاست جمهوری بسیار محدودتر است بنابراین بدیهی است که رأی مردم به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مقایسه با رأی آنان به رئیس جمهور از دقت به مراتب بیشتری برخوردار است، چرا که در حوزه محدود نمایندگی مجلس، فرصت و زمینه بیشتری برای شناخت نامزدها وجود دارد و این زمینه در حوزه گسترده انتخابات ریاست جمهوری که در سطح و پهنه کشور برگزار می شود بسیار کمتر خواهد بود و هست. و از سوی دیگر و به همان علت پیش گفته، یعنی محدود بودن حوزه انتخابیه نمایندگان مجلس نسبت به حوزه انتخابیه ریاست جمهوری، مردم شناخت دقیق تر و بیشتری از نامزدهای حاضر در صحنه دارند و از این روی می توانند با ضریب اطمینان و اعتماد بیشتری درباره «واقعی» یا «نمایشی» بودن شعارهای انتخاباتی نامزدها قضاوت کرده و میزان انطباق این شعارها با واقعیت را ارزیابی کنند. اما در انتخابات ریاست جمهوری به علت گستره حوزه انتخابیه، زمینه این ارزیابی با همان دقتی که در انتخابات نمایندگان مجلس می توان انتظار داشت، وجود ندارد و به همین دلیل کم نیستند مواردی که انتظار مردم از رئیس جمهوری که انتخاب کرده اند با آنچه در شعارهای انتخاباتی از وی شنیده اند متفاوت بوده است و... و بالاخره، با توجه به موارد فوق اگر میان رأی مردم به نمایندگان مجلس با رأی همان مردم به رئیس جمهور تفاوتی هم وجود داشته باشد، این تفاوت را فقط می توان در آن دانست که رای مردم در انتخاب نمایندگان خود برای حضور در خانه ملت، در مقایسه با رای آنان در انتخابات ریاست جمهوری، با دقت و شناخت بیشتری به صندوق ها ریخته شده است و از این روی- و به روال معمول و منطقی- در قضاوت مردم، رای عدم اعتماد مجلس به وزیر پیشنهادی در مقایسه با نظر دولت محترم در معرفی ایشان، از اعتبار بیشتری برخوردار است و قانون نیز همین گونه قضاوت می کند. 5- آقای دکتر روحانی به طور تلویحی- که به تصریح نزدیک است- رای عدم اعتماد به وزیر پیشنهادی ایشان را ناشی از «لجبازی» نمایندگان مخالف دانسته اند که در این باره فقط باید پرسید؛ اصرار بر معرفی افرادی با همان خصوصیت وزیر قبلی که از سوی همین مجلس استیضاح و برکنار شده بود و تاکید چندباره بر صلاحیت وی، لجبازی است یا اصرار نمایندگان مردم بر معرفی گزینه ای همخوان با نیاز وزارت علوم و... و اما، بعید نیست منظور رئیس جمهور محترم از دخالت لجبازی در رای عدم اعتماد دیروز مجلس، اشاره برخی از نمایندگان به لجبازی دولت در معرفی نامزدی مشابه وزیر استیضاح شده قبلی باشد که در این صورت می تواند گلایه ای از سوی ایشان تلقی شود و نه متهم کردن نمایندگان به لجبازی. خراسان:این واجب باز مظلوم «این واجب باز مظلوم»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم غلامرضا بنی اسدی است که در آن می خوانید؛انجام واجبات از سوی افراد، معمولا آنان را نزد افکار عمومی در جایگاه شایسته می نشاند. مردم اهل نماز را دوست دارند، به اصحاب حج احترام می گذارند، برای افطار روزه داران سفره می اندازند. مجاهدان را باعث عزت خود می دانند و عزیز می دارند اما ... اما یک واجب هست در شمار نماز و روزه و حج و جهاد و ... که واقعا مظلوم است و هرکس برای اقامه آن هم قد راست کند با تبرهایی از جنس طعنه و متلک و حتی توهین مواجه می شود که می خواهند کمر بشکنند اقامه کننده این واجب را، واجبی که اگر واقعا اجرایی و عملیاتی شود افراد به حق خویش خواهند رسید و جامعه نیز جایگاه شایسته ای خواهد یافت و بستر رشد شایستگان خواهد شد. این واجب بزرگ اگر محقق شود، دیگر واجبات هم نه تنها انجام که اقامه و راه بر ارتکاب محرمات بسته خواهد شد ولی ... ولی واقعا واجب «امربه معروف و نهی از منکر» مظلوم است و اقامه کنندگان آن هم مظلومند و کمتر دیده شده است که «آمر به معروف و ناهی از منکر» با روی خوش برخی مردمان مواجه شود. اگر توهین نشنود، اگر تیر طعنه به قلبش ننشیند، لااقل با اخمی که بر چهره ها می نشیند مواجه خواهد شد. حال آن که آمر به معروف واقعا باید قدر بیند و بر صدر نشیند چه او سرباز مجاهد عرصه صیانت از اخلاق و خوبی هاست وهرکس خوبی ها را دوست دارد باید برای مرزبانان خوبی ها هم جایگاه ویژه قائل باشد. بله واجب بزرگ امر به معروف و نهی از منکر مظلوم است، اما نه فقط از سوی مخالفان که دین را و زندگی را امری خصوصی و نگاه و کلام آمر را، دخالت در امور خصوصی خود می دانند و ناخوش می دارند آن را و یکی از فروع دین را حذف می کنند، بلکه از سوی برخی مدعیان دین و دیانت هم مظلوم واقع شده است، چرا که واجبی بزرگ و انسان ساز و جامعه ساز چون امر به معروف را تا برخورد با موی بیرون آمده یک دخترک بازیگوش تنزل می دهند و در همان هم ناسنجیده عمل می کنند و باز همه امر به معروف و نهی از منکر را مساوی با برخورد با بدحجابی معنا می کنند، حال آن که مواجهه مومنانه با بدحجابی یکی از هزاران کارکرد این واجب است و نه همه آن و لذا باید تذکر داد که امر به معروف و نهی از منکر همه شئون زندگی را در برگیرد و حتی به نقد عملکرد مسئولان و حوزه حاکمیت، توسعه پیدا کند.خوب است متولیان امر و مسئولان در اجرای این واجب، نگاهی به شعار محوری سال هم داشته باشند که در جای خود اولویت دارترین معروف است برای کشور در مسیر توسعه، «عزم ملی» یکی از فرازمندترین معروف هاست و «مدیریت جهادی» نیز هم. پس هر اقدامی، که این دو فراز را به فرود بکشاند عین منکر است که باید مومنانه از آن نهی کرد و ناهیان باید دست های دراز و تدبیرهای ناکارآمد و ادعاهای پرصدا، هوس کاری ها، هواخواهی های غیرحق ، ندانم کاری مسئولان، فروگذاری کارها، کم کاری، کم فروشی و ... را ببینند و از آن نهی کنند، نه این که «همه» امر به معروف را به خیابان آورند برای مواجهه با بدحجابی و سخنانی بگویند تا در منکر شرعی و آشکار اسیدپاشی هم برخی نادانان آن را به این واجب ربط دهند و ... حالا قضاوت بفرمایند چه کسانی واجب امر به معروف را در جایگاه مظلوم قرار داده اند آیا این ظلم آشکار نیست؟! یادمان باشد، امام حسین (ع) فلسفه قیام خود را «امر به معروف و نهی از منکر» می دانند و آیا هدف فقط مقابله با بدحجابی بود؟ آن زمان که به نظر نمی آید این منکر اصلا نمود و ظهوری داشته است. پس امام حسین (ع) در امر به معروف خود احقاق حق در همه ساحت ها را مدنظر دارند و در نهی از منکر، می خواهند جامعه را از همه بدی های یزیدی باز دارند، پس اگر واقعا می خواهیم امر به معروف و نهی از منکر کنیم باید ساحت این واجب را به پهنه زندگی وسیع بدانیم و آن وقت حتی به جان پای کار بیاییم که شایسته اهل ایمان هم هست... جمهوری اسلامی:سیاست های آمریکا و فروپاشی ساختار امنیت جهانی «سیاست های آمریکا و فروپاشی ساختار امنیت جهانی»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛پوتین رئیس جمهوری روسیه در سخنانی درباره تحولات جهانی گفت: آمریکا و متحدان غربی اش ساختار امنیتی جهان را از بین برده اند. این، سخن درستی است اگرچه این شائبه را در برداشته باشد که این اظهارنظر را رهبر یک کشور رقیب غرب مطرح می کند. واقعیت این است که زمامداران غرب به سرکردگی آمریکا در جهت تحقق اهداف استعماری خود، دنیا را به پرتگاهی مخوف و تاریک می برند و در این مسیر، خود را به هیچ قید و بندی مقید نمی دانند. جهان، امروزه برخلاف ادعاها و شعارهای غرب، ناامن تر از گذشته شده و گواه آشکار آن بروز متعدد کانون های بحران است که روز به روز نیز بر شمار آن ها افزوده می شود. ریشه اصلی و وقوع این شرایط بغرنج، سیاست های دولتمردان آمریکائی است که تلاش می کنند با همدستی سایر متحدین زیاده طلب و منفعت پرست خود آنرا به پیش ببرند و اراده و خواست خود را بر سایر کشورها تحمیل کنند. با مروری اجمالی بر روند تحولات در دو دهه گذشته و به دنبال فروپاشی ابرقدرت شرق و حاکم شدن استعمار غرب، به روشنی مشخص می شود نه تنها بحران های بین المللی کمتر نشده است بلکه به وجود آمدن اشکال مختلف بحران در قالب اختلافات و دشمنی های گسترده در میان کشورها، جهان را به انبار باروت تبدیل ساخته است که هر لحظه می تواند انفجارهای مهیبی ایجاد کند و صلح و امنیت را در معرض نابودی قرار دهد. امروزه کاملاً درک می شود که وجود جهان دو قطبی که پس از جنگ جهانی دوم پدید آمده، دست کم این امتیاز را داشت که نوعی توازن بر معادلات بین المللی حاکم کرده بود و این توازن به طور قابل ملاحظه ای مانع ماجراجویی ها و تنش زایی طرفین بود. ولی حاکمیت بلامنازع استعمار غرب به سرکردگی آمریکا بر صحنه بین المللی، دنیا را به میدان یکه تازی غرب تبدیل کرد که غرب در آن هیچ مانعی سر راه خود نمی بیند و نتیجه آن را درحال حاضر، در قالب بروز جنگ های خونین، دشمنی های فرقه ای، ظهور پدیده افراطی گری و فروپاشی مرزهای رسمی مشاهده می کنیم: از دید غرب متکبر، سیاست هایی که آنها طرح می کنند باید بدون چون و چرا به اجرا گذاشته شود.
برپایه این تفکر زشت و خودخواهانه، جهان به دو گروه تقسیم می شود. دولت ها یا باید در کنار آمریکا و موافق سیاست های آن قرار بگیرند و یا اینکه دشمن تلقی می شوند. این تفکر کاملاً تداعی کننده قانون جنگل است. در این پدیده، حق با کسی است که قدرت زیادتری دارد و متأسفانه جهان امروز با این سیاست غرب که اهانت بزرگ به شعور و حقوق بین المللی است کنار آمده است. متأسفانه مجامع بین المللی و سازمان های جهانی که قاعدتاً باید متولی اعاده صلح و امنیت و استقرار منطق و عدالت در جهان باشند به دلیل اینکه تحت سیطره این قدرت های بزرگ و استعمارگر قرار گرفته اند به مراکزی بی خاصیت و سرسپرده تبدیل شده اند که تنها به دستور قدرت های بزرگ عمل می کنند و ابزار تأمین اهداف منفعت جویانه این قدرت ها قرار گرفته اند. این مجامع، به دلیل همین خصوصیت ها، از حل بحران های بین المللی و مقابله با جنگ افروزان عاجز می باشند.
در سایه بی خاصیتی و بی کفایتی این مجامع است که غرب گستاخانه در امور کشورهای دیگر مداخله می کند و دامنه این دخالت ها را به ابعاد نظامی گسترش می دهد. دو مقوله دفاع از دموکراسی و حقوق بشر و همچنین مبارزه با تروریسم، ابزار دست دولتهای غربی به ریاست آمریکا، بوده که در دو دهه گذشته مورد استفاده قرار گرفته است. واقع امر این است که غرب در هیچ یک از این موارد صداقت ندارد و آنها را پوششی برای تحقق نقشه های خود قرار داده است. واشنگتن با استفاده از حوادث مشکوک 20 شهریور 1380 که طی آن چند مرکز آمریکا هدف حملات انفجاری قرار گرفت به خاک دو کشور مستقل افغانستان و عراق لشکرکشی کرد زیرا مدعی بود که این دو کشور پایگاه تروریسم هستند.
ولی پس از دو دهه از آن لشکرکشی ها که به کشتار هزاران نفر منجر شد نه تنها تروریسم از بین نرفت بلکه به مراتب بیشتر شد به گونه ای که هم اکنون دلیل نگرانی اصلی جهان شده است. واقعیت این است که تروریسم ساخته و پرداخته خود همین دولت های استعمارگر است. همه می دانند که گروه تروریستی القاعده را خود آمریکایی ها پدید آورده اند تا با این دستاویز، به مقابله شوروی در زمان اشغال افغانستان بپردازند هر چند بعدها مشکلاتی نیز برای خود آمریکا ایجاد کردند. غربی ها امروزه نیز همین صحنه سازی را با ایجاد گروه های تروریستی داعش، النصره و سایر تکفیری ها بازسازی کرده اند. داعش که امروز آمریکا مدعی مبارزه با آن است در فضایی به وجود آمد که آمریکا و متحدینش در سوریه ایجاد کردند و با ارسال کمک های نظامی و مالی، این گونه گروه ها را فربه ساختند تا به جان کشورهای منطقه بیفتند. مداخله غرب به رهبری آمریکا در سوریه، نمونه روشنی است برای تأیید این موضوع که غرب برخلاف ادعاهایش، تنها به منافع خود می اندیشد و دلسوزی و سینه چاک کردن غربی ها برای دموکراسی و اعاده حقوق ملت سوریه دروغی بیش نبوده است. در سوریه، تمامی هدف آمریکا و دنباله روهایش ساقط کردن دولت حاکم بر این کشور بود چرا که این حکومت را مخل سیاست های منطقه ای می دانند. حکومت سوریه به دلیل اینکه در جبهه عدم سازش با رژیم صهیونیستی قرار داشته مورد کینه آمریکا و دولت های مرتجع متحد واشنگتن بوده است. از اینرو وقوع انقلاب ها در منطقه فرصتی پدید آورد تا دولتمردان آمریکا به تحقق هدف خود در ساقط نمودن دولت دمشق برآیند و این سیاست، ریشه اصلی بروز گروه های تروریستی و جنایتکار کنونی در منطقه می باشد. دخالت غیرقانونی و تجاوزکارانه آمریکا و همدستان منطقه ایش در سوریه، علاوه بر ایجاد گروه های تروریستی، موجب ریخته شدن خون صدها هزار نفر و فروپاشی زیرساخت های کشور سوریه نیز بوده است. آمریکا و متحدانش که عامدانه از تروریستها در سوریه حمایت کردند اکنون بیشرمانه خود را در صف جنگ با این گروه ها قرار داده اند ولی افکار عمومی بین المللی اعتمادی به این ادعاها ندارند. ملت های جهان متفق القول هستند که گروه های تروریستی داعش و سایر تکفیری ها نتیجه مستقیم سیاست های آمریکا در سوریه بوده است، واقعیتی که دولتمردان آمریکائی نمی توانند منکر آن شوند. در یک جمع بندی باید گفت سیاست های آمریکا و دنباله روهای غربی و منطقه ای آن، جهان را با بحران های متعددی روبرو ساخته و آینده تاریکی را در مقابل جهان قرار داده است. متأسفانه مجامع بین المللی نیز که باید مرجمع اداره بین المللی و اجماع جهانی در مسائل باشند و از صلح و امنیت صیانت کنند از رسالت خود کاملاً فاصله گرفته اند. ادامه یکه تازی آمریکا جهان را با فجایع بزرگی مواجه خواهد کرد و جلوگیری از بروز این فجایع، یک خیزش بین المللی را می طلبد که اعتبار و جایگاه این فجایع جهانی و در رأس آن، سازمان ملل را به آن ها باز گرداند، بازتاب اراده ملت های جهان باشد و موجب شود قدرت های زیاده طلب و استعمارگر ملزم به تبعیت از تصمیمات، مصوبات و خواست این سازمان ها باشند. در آن صورت است که می توان به چشم انداز صلح و امنیت در جهان امیدوار بود. رسالت:حکایت مدرسه امین الدوله «حکایت مدرسه امین الدوله»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم دکتر حامد حاجی حیدری است که در آن می خوانید؛قضیه در نخستین سالگرد درگذشت استاد حبیب ا... عسکر اولادی مسلمان، آیت ا... رضا استادی سخنرانی فرمودند. انتخاب ایشان برای برگزاری این سخنرانی، از باب مشابهتی که در آغاز طلبگی با مرحوم عسکر اولادی داشتند، جالب بود، خصوصاً از جنبه ای که در این مقاله، موضوع کاوش ماست؛ سئوال و دغدغه این گفتار آن است که چه چیزی در آموزش های طلبگی و بازاری بوده است که پر نفوذترین و مؤثرترین چهره های تاریخ قریب به دو سده اخیر ایران، از این دو نهاد برآمده اند. شروع طلبگی آیت ا... رضا استادی در سن شانزده سالگی از «مسجد امین الدوله بازار» بود، و تحصیل کمالات و حکمت استاد مسلمان هم از طلبگی در «مسجد امین الدوله بازار» با مرشدی استاد اعظم، آیت الحق، شیخ محمد حسین زاهد، اعلی ا... مقامه الشریف بود. خب، از سال ها پیش، مشترک جزوات مؤسسه پر برکت «در راه حق» با سرپرستی آیت ا... استادی بودم، و از آن زمان است که هیچ فرصتی را که در آن بشود از مواعظ ساده، پر مغز، همه جانبه، و در عین حال مختصر آیت ا... رضا استادی بهره برد، از دست نمی دهم. این حس را در جلسات هیئت امنای روزنامه رسالت، به وقت بیان دیدگاه های مرحوم عسکر اولادی مسلمان هم داشتم؛ ساده، پر مغز، همه جانبه، و در عین حال مختصر؛ به طرز غریبی، بیانگر مفهوم تاریخی «حکمت» و «بصیرت» بود. یعنی سنخی از دانش که به مرور و تقوا و شهود و رفض دنیا به دست می آید، نه با درس و کتاب و مدرسه. برداشت من این است که در نظام آموزشی مدرن، این فضایل به دست نمی آیند و باید برای رفع این نقیصه کاری کرد. آیت ا... رضا استادی در سخنرانی خود، طی نخستین سالگرد وفات استاد حبیب ا... عسکر اولادی مسلمان، و در آخرین فراز سخنرانی، روایتی را از امام جعفر صادق علیه السلام نقل فرمودند تا ابعاد شخصیت ویژه «استاد مسلمان» را بیان دارند که آن نیز برای مقصد این مقاله آموزنده و الهام بخش است. این روایت از حسن بزاز نقل است که گفت امام جعفر صادق علیه السلام به من فرمود: «آیا به سه چیز از سخت ترین اموری که خدا بر بندگانش واجب کرده آگاهت نکنم؟ عرضه داشتم: آری. امام فرمود: منصفانه برخورد کردن تو با مردم، همدردی با برادرت، و به یاد خدا بودن در هر جا، و منظور من از یاد خدا ”سبحان ا... و الحمد لـ... و لاإله إلاا... و ا... اکبر“ گفتن نیست؛ اگر چه این هم یاد خداست، اما ذکر خدا به یاد خدا بودن است آن گاه که به اطاعت یا معصیتی اقدام می کنی» (مندرج در مجلد دوم کافی مستند به محمد احسان آزادی). این روایت، در ذهن من، متبادر کننده حال و روز استاد مسلمان و همچنین، استاد استادی بود و وقتی حدیث را می شنیدم، تصور می کردم که آیا با وجود نظام آموزشی مثله و تکه تکه مدرن ما، این امکان هست که ما در آینده باز هم افرادی را داشته باشیم، که تا این اندازه در «انصاف»، «همدردی»، و «ذکر»، «استاد» باشند. سخن آن است که گاه ما تعریف «انصاف»، «همدردی» و «ذکر» را بلدیم، و گاه با دیدن و زیستن با استاد اعظمی چون، شیخ محمد حسین زاهد، همان استاد پرهیزگاران تهران، در مدرسه امین الدوله، استاد «انصاف»، «همدردی» و «ذکر» می شویم. چنین است که از بازار تهران، پدیده های «بازاری + ساده زیست»! برخاستند که از سر همین خصال، متوالیاً تاریخ ساز هم می شدند؛ آموزش های پیوسته و عمیق و عملی استاد اعظم، شیخ محمد حسین زاهد، به همه می فهماند که گسیختن از فضیلت «ساده زیستی» است که «انصاف»، «همدردی»، و «ذکر» را از روح انسان می برد. عمامه کوچک و مختصر آیت ا... استادی، از این بابت هم آموزنده بود، مانند خاطره لباس های یک جور و سر و ساده استاد مسلمان در جلسات هیئت امنای روزنامه رسالت. تلاقی شهود استاد استادی و غیب استاد مسلمان، هر دو مرا به یاد نقل استاد خود، آیت ا... احمد مجتهدی تهرانی رحمه ا... علیه می انداخت، از استاد استادان اخلاق تهران در «مدرسه امین الدوله بازار»، آیت الحق شیخ محمد حسین زاهد. این همه «یاد»، این پرسش را چند باره در ذهن من زنده می کرد که آیا با نظام آموزش و تربیت مدرن، می توان امیدی به تکرار نسلی داشت که با انقلابی که به راه انداخت، سنخ یگانه ای از «بصیرت» پیچیده و مفتون کننده خود را به رخ عالم کشید، که در سایه پرهیز از دنیا، چنان ملکات «انصاف»، «همدردی»، و «ذکر» را در خود پرورده بود که جهان تحلیلگران امروز، درک ذهنیت آنان را برای خود دشوار یافت. آیا این نسل تکرار شدنی است؟ کاوش در رگ و ریشه های قضیه یکی از آفات نظام آموزش و تربیت مدرن، تخصصی شدن آن به معنای قطعه قطعه شدن و مثله شدن آموزش و تربیت است. در این نظام، به سرعت، رابطه فرزندان با خانواده به شدت تقلیل یافته، دسته بندی شده، مرحله به مرحله به آموزش های محض تخصصی هدایت می شوند. به این ترتیب است که، افراد، به سرعت از آموزش خانوادگی و عمومی جدا شده و به آموزش تخصصی و فوق تخصصی راه پیدا می کنند. کودکانی که در گذشته برای آموزش زندگی و تولید و کسب و کار، خانواده و سپس محله و بازار را پیش رو داشتند، هر چند که از شانس کمی برای «متخصص» شدن برخوردار بودند، ولی آموزش های یکپارچه ای برای زندگی متعادل می دیدند. این آموزش ها، شامل زبان، اخلاق، دین و شریعت، سلوک، فن و پیشه، حسن معاشرت، و اموری از این دست بود. نکته مهم در این آموزش ها آنکه این
آموزش ها، با یکدیگر همساز بودند و یکدیگر را در بلند مدت کامل می کردند. آنها یک فرایند آموزشی یکپارچه را به مدت چند دهه سپری می کردند. کودک طی سال های اولیه، اصطلاحاً به پادویی مشغول بود، و طی این مدت صلاحیت های عمومی به او منتقل می گردید. قاعده آموزش در بازار این بود که، کودک طی این مدت، در حجره ها و سراها، و مساجد بازار، متحمل تمرین های سخت می شد، و، سپس، آماده می گردید تا اگر صلاحیت های عمومی اش فراهم شد، آموزش های تخصصی در حرفه خاص خود را فرا گیرد. در این نظام اطمینان حاصل می شد که کارآموز قبل از دریافت هر نوع آموزش های تخصصی، صلاحیت های عمومی زیست اجتماعی و انسانی را احراز کرده باشد. از این قرار، سرآمدان بازار در گذشته، افرادی با صلاحیت های عمومی بالا و مهارت های تخصصی معتدل بودند. این روندهای آموزشی سخت و در عین حال، بطئی در بازار گذشته، موجب شده بود که بازار از زمان طولانی، نقش مهم و تعیین کننده ای در تحولات اجتماعی ایران داشته باشد. بزرگان تعیین کننده در بازار، به نحوی سرآمدان در «حکمت» هم بودند که در دوران های مختلف و متوالی، موفق می شدند تا اعتماد مردم را جلب نمایند. آنها تلفیق صلاحیت های اخلاقی و تخصصی را در خود جمع کرده بودند. در نظر گرفتن نظام آموزشی مدرن، در قیاس با نظام آموزش کهن که در بازار و حوزه های علمیه تبلور داشته است، این حقیقت را بیشتر نزد ما برجسته می سازد، که برون دادهای نظام آموزشی مدرن، اغلب یک بعدی و زیادی تخصصی هستند. محصولات نظام آموزش مدرن هر چند که در به کارگیری دانش تخصصی خود مهارت دارند، اما، فاقد مهارت های اجتماعی و اخلاقی لازم برای کاربست مهارت های تخصصی خود هستند. به صحنه روشن فکری کشور بنگرید؛ جدال های دائمی آنها، چه در داخل و چه در خارج از کشور، آنان را از هر نوع اتحاد برای پیشبرد اهداف و مقاصد مشترک خود بازداشته است؛ از این رو همواره برای اعمال تغییرات چشم به بیرون داشته اند. اصحاب تخصص های مدرن امروز، هر جا که در قالب های گوناگون گرد هم جمع آمده اند، عدم مهارت های عمومی، اخلاقی، و اجتماعی خود را بروز دادند. فی المثل، در برنامه «نود»، در برنامه «هفت»، در برنامه «زاویه»، …؛ در همه این موارد، آن ها ناتوانی خود را در برقراری مناسبات مثبت بین خود نمایان ساختند. ایرادی در کار آنهاست ... یک سطح عمیق تر... در دوران مدرن، مدرسه، به اصلی ترین و فراگیرترین مرکز آموزشی بدل شده است، و حتی، همراه با رسانه ها، تا حد زیادی جای خانواده را گرفته. هدف اصلی این مرکز، کمک به تربیت کودکان است، تا بتوانند در محیطی که کاملاً پیچیده و غامض شده، آموزش هایی را دریافت کنند که آنان را برای تبدیل شدن به مردمی رشید آماده سازد. ولی، مهم ترین نکته ای که محور انتقادی درباره ارتباطات آموزشی مدرن است، تأکید زیاد بر عقل ابزاری است. به فراموشی سپردن جنبه های اخلاقی، حکمی، و زیبایی شناختی در رابطه های انسانی درون مدرسه ای (بویژه در دنیای ارتباطات پر ازدحام کلاس درس) و ارتباطات سلسله مراتبی در محیط علمی، عقل ابزاری در نظام آموزش و تربیت مدرن را عقیم ساخته است. ضوابط عقل ابزاری خشک، قدرت پیش بینی گسترده و پایان ناپذیر لازم در مناسبات انسانی که در هر لحظه، آمیزه ای از احساسات، نگرش ها، و حالت ها را در بر می گیرند، ندارد. آیا به راستی الگوهای عقل ابزاری، جایگاه عواطف و هیجان ها را در فرآیندهای ارتباطی در نظر گرفته اند؟ موضوع، دقیقاً موضوع روابط انسانی است. به سخنی دیگر، آیا مدرسه های مدرن، مکان های مناسبی برای پرورش و تقویت روابط انسانی و متعالی هستند؟ مدارس مدرن، همه کوشش خود را صرف ارائه و رعایت استانداردهای علمی و ابزاری هر چه تخصصی تر برای دانش آموزان خود ساختند. به این منظور، به جستجو و پژوهش درباره سوژه های یادگیری روی آوردند، و در نتیجه، حجم انبوهی از دانش، تحت عنوان علوم تربیتی را پدید آوردند. علوم تربیتی که روز به روز بر تعداد شاخه های آن افزوده می شد، کوشید تا خود را به عنوان یک رشته مستقل علمی با هدف ارتقای فرآیندهای آموزشی، بویژه در درون مدرسه ها معرفی کند و به اثبات برساند. پیامدهای این کوشش، به صورت دگرگونی های عجیب و آزمایشگاهی، روز به روز در برنامه ها و عملیات آموزشی نمایان شد. بویژه علوم تربیتی، در خدمت توسعه صنعت و فناوری، و رونق اقتصادی قرار گرفت، و «انسان اقتصادی سودجو» را خلق کرد که اولین نتیجه آن، حضور اندیشمندان و مربیان، در آزمایشگاه مدارس برای تغییر مسیرهای پی در پی نظام تعلیمی، به مقصد انطباق با اقتضائات دائماً متغیر صنعت شد. اکنون، با حذف قابل ملاحظه تربیت، عقل ابزاری و اقتصادی، معیار اصلی در تعلیم گردید. ولی امروز در پایان این راه، آزمایش و خطاهای پی در پی و عدم دسترسی به انتظارات و پیامدهای پیش بینی نشده، باعث پیدا شدن نوعی سرخوردگی و حتی، ناامیدی در کسانی بود که گمان می کردند، سرانجام، تا پایان عصر ماشین، می توان نظامی تربیتی تشکیل داد که با کمترین عوارض منفی، بالاترین بازده را برای جامعه داشته باشد. این نظام تربیتی آزمایشگاهی، نهایتاً، امروز به شکل گیری ذهن های ماشینی بی روحی تبدیل شده است که گاه از کمترین توش و توان قضاوت اخلاقی قاصر هستند. برای یک تربیت و تعلیم برتر؛ بنای مفاهیم مهم روشن ترین تصویری که می توان از یک «مدرسه بصیرت زا» ارائه داد، تصور آن چونان یک «اجتماع متعالی» است؛ اجتماع + متعالی. اجتماع اخلاقی، مبنای تجربه انسانی و هویت «خویشتن انسانی» چون موجودی اجتماعی و اخلاقی است. این هویت، خود به خود و به تنهایی شکل نگرفته است، بلکه در تشکیل آن، تجربه «سنت مکرم»، به مثابه انباشت تجربیات اخلاقی انسانی بسیار جدی است. اجتماع اخلاقی، همیشه بر پایه «سنت مکرم» و به مقصد تکامل «سنت» تحقق می یابد. در عین حال، اجتماع «بصیرت زا»، همیشه در زمان «حال»، مشغول فعالیت تاریخ ساز است و در این میان مفهوم «تکلیف» اهمیت بسیار دارد. عمل به «تکلیف» در زمان «حال» (هر چند با امعان نظر به گذشته و آینده)، «صبر» و «استقامت» را می افزاید، و امکان اجرای برنامه های
«تمدن ساز» و «پر از پشتکار» را فراهم می کند. از این قرار، «اجتماعی اخلاقی»، پیوسته از طریق «مجاهده»، و بر پایه «صبر» و «استقامت»، بر سر بود و نبود خود جدال می کند، و آرام آرام، از طریق رابطه های متفاوت موجودات انسانی، «تمدن» را بنا می کند و اعتلا می بخشد. اجتماع اخلاقی، که چنین راه تمدن را از کوره راه ها و پرتگاه ها می گشاید، همیشه با مفهوم «ائتلاف» همراه است، و «ائتلاف» مبتنی بر «اعتماد» است، پس، «مجاهده» فردی، از طریق برقراری ائتلاف های اجتماعی مؤثر، رونق می یابد و نهایتاً تمدن را یک گام به جلو می برد. گشایش مفاهیم از این قرار، برای اینکه مدرسه، تبدیل به محرک «اجتماع اخلاقی» شود، باید 1. برخی از نیروهای انسانی دیدگاه مشترک درباره چارچوب های کلی و ارزشی رشد و شکوفایی انسانی اتخاذ کنند 2. این دیدگاه باید نگاهی متمایز به «تربیت خوب» را بیافریند 3. اعتقاد مشترک و اعتماد متقابل به این
ارزش ها، باید نگاهی به مجاهده ضمن فعالیت های دسته جمعی و مبتنی بر همکاری پدید آورد، و بالاخره، 4. با درگیر شدن در فعالیت های مشترک، هدف های مشترکی پیگیری شود و در این زمینه هم افزایی صورت گیرد. اگر «مدرسه بصیرت زا» را موتور پیشران بعد بازاندیشانه، متأملانه و مجاهده گر در «اجتماع اخلاقی» بدانیم، باید تصدیق کنیم که چنین نهادی نمی تواند سرگردان باشد، از توافق اصولی نمی گریزد، و از تضاد استقبال نمی کند. در چنین مدرسه ای، بر اصول و مبانی عقلانی، اخلاقی، حکمی، و زیبایی شناختی روابط انسانی تأکید می شود، و ضمن حفظ چارچوب های ارزشی، تکنیک های عملیاتی پیش روی دانش آموز و کارآموز گشوده می ماند تا خود ضمن مجاهده و برخوردن به دشواری ها، فن راهیابی و مجاهده را بیاموزد. از مدارس اجتماع انتظار می رود تا کالاهای عمومی معنی و تکنیک را به نحو انبوه تولید کنند، طوری که قالب های مبتکرانه حل مسائل بر مبنای اصول، مدام از متن مدارس تولید و به جامعه صادر شود. مدارس، باید مولد گفتگو و توافق بر سر اصول، شکیبایی در برابر نظر مخالف بر سر فروع، پرورش مردمانی حکیم با بصیرت و رشید، و ایجاد فروشگاه برای رد و بدل کردن فکرها و پنداشت به طور آزاد باشند. تصویر مشابه که می توان از «مدرسه بصیرت زا» ارائه داد، با تشبیه آن به یک ارکستر امکان پذیر است. در ارکستر هدف های مشترک تعقیب می شود که چون چسب عمل می کنند. گروه های همکاری و جهادی کاملاً شکل گرفته اند، و با احترام متقابل، با یکدیگر روبه رو می شوند. این احترام، ظاهری نیست، بلکه بر اساس «سنت مکرم» است. مع الوصف «مدرسه بصیرت زا»، به اتکای ارزش ها و «سنت مکرم»، در کار «مجاهده» و نقد ویرانگر و صبور و پراستقامت، سنت های غلط و پیکربندی های فاسد قدرت هم هست. «مدرسه بصیرت زا»، مناسبات فاسد قدرتی که رایج و عادی شده اند را مستمراً به ضربات اصولگرایانه می نوازند و با تولید مداوم مجاهد، و تأمین منابع انتقادی جامعه، نمی گذارند تا مناسبات تباه بر جامعه مسلط شوند. آنها این کار را از طریق تسهیل اتحاد نیروهای مؤتلفه اسلامی (نیروهایی که بر پایه اسلام ائتلاف می کنند) ایجاد می کنند. شکل گیری برنامه درسی «مدرسه بصیرت زا»،با انتقاداتی بر محور «زمان» و «برنامه» از سوی تحلیلگران متعارف برنامه درسی مواجه خواهد شد؛ شاید آنها بگویند که درگیری طولانی و همیشگی در چنین بحث های اجتماعی و سیاسی موجب اتلاف وقت زیادی می شود، و در نتیجه، اجرای بهنگام برنامه آموزشی تخصصی را دچار مشکلاتی می سازد؛ اما، پاسخ روشن به این ایراد آن است که از چشم انداز «بصیرت زا»، این مباحث، خود تولیدکننده دانش راستینی است که واقعاً به درد فرد و جامعه او می خورد، پس، خود یک برنامه آموزشی است؛ برنامه ای که «سنت مکرم» را درک می کند، آنی و بر اساس اقتضائات موقعیت تکنیک تولید می کند، در اجرای تکنیک ها مجاهده می ورزد، در جریان مجاهده صبر و استقامت دارد، برای پیشبرد جهاد به تشکیل هیئت های مختلف مؤتلفه می پردازد، و نهایتاً، تمدن را با پویشی عقلانی و اخلاقی و حکمی و زیبایی شناختی به پیش می برد. این، آن تربیت و آموزشی است که ما اکنون به آن نیاز داریم. قدس:ناتوانی پاکستان در کنترل مرزهای غربی ناتوانی پاکستان در کنترل مرزهای غربی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم حمید رضا پشنگ است که در آن می خوانید؛ پاکستان، کشور همسایه ایران با بیش از 1300 کیلومتر مرز خاکی و آبی مشترک است که تا به امروز رابطه خوبی با آن داشته ایم، اما از مدتی پیش مشکلاتی در رابطه با مرزهای غربی این کشور برای ما به وجود آمده که ناشی از نارسایی ها در کشور پاکستان و حمایت از گروه های تروریستی از جمله طالبان است. بحث مهم این است که پاکستان انگیزه لازم برای خدمت رسانی به مناطق مرزی از جمله ایالت بلوچستان پاکستان را ندارد و چون دولت همسایه نسبت به ایالت بلوچستان بی تفاوت است، این ایالت نقطه امنی برای گروهکهای تروریستی معاند در خاک پاکستان شده است. به عبارت دیگر، این رفتار دولت پاکستان با یکی از ایالات خود تبعاتی برای ایران داشته که نمونه آن هجمه های متعدد تروریستی اشرار به مأموران انتظامی، نظامی، مسؤولان و مردم با هدف ایجاد نا امنی است. البته پس از حمله تروریستی اخیر به مرزبانان کشورمان، وزیر خارجه پاکستان واکنش نشان داد و اعلام کرد، اگر ایران اسناد و مدارکی ارایه دهد که بیانگر حمله اشرار از خاک آن کشور باشد، باید به آن واکنش مناسبی نشان دهیم . اما پاسخ ما این است : مردم بومی منطقه، نیروهای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان بارها شاهد تردد اشرار به داخل خاک ایران و بازگشت به خاک پاکستان بوده اند و رفت و آمد گروهکها از داخل پاکستان به ایران و به شهادت رساندن نیروهای مرزی و انتظامی کشورمان بارها اتفاق افتاده و این نیازی به اثبات ندارد. البته اگر شرایط بین المللی و رعایت حریم مرز کشور پاکستان، اجازه حضور نیروهای ایران را در خاک پاکستان می داد، به آنها معلوم می شد که چه افرادی و چگونه وارد خاک کشورمان می شوند. هرچند تاکنون خودداری شده و حتی نیروهای مردمی به خود اجازه نداده اند برای دستگیری اشرار و مقابله به مثل با آنها، وارد خاک پاکستان شوند، اما اگر پاکستان ادعای دوستی دارد، باید هر چه سریعتر مانع این رفتارها شود و جلوی اشرار مسلحی را که شبانه وارد خاک کشورمان می شوند و پس از انجام اهداف شوم خود، دوباره به خاک این کشور باز می گردند، بگیرد. البته شاید این بحث نیز مطرح باشد که این اشرار ممکن است ایرانی و یا باقیمانده گروهک تروریستی جندالشیطان باشند که در اصل قضیه تفاوتی نمی کند؛ زیرا این اشرار نیز پس از اقدامهای تروریستی به داخل خاک پاکستان می روند و آنجا مخفی می شوند. در واقع آنان از هر طیف، با هر تفکر و از هر ملیتی باشند، در داخل کشور ایران جایگاه امنی ندارند. اگر چه باید به یاد بیاوریم که سردسته گروهک جند الشیطان پس از دستگیری، در اعترافاتش اعلام کرد که از داخل ایران از آنها حمایتی نشده است؛ بنا بر این بحث بر سر این است که این افراد نیز در خاک پاکستان مستقر هستند و نیروهای مردمی از مکان استقرار این اشرار در خاک پاکستان آگاهی دارند. با توجه به تمامی این شرایط، تأکید داریم در برخورد با پاکستان باید به دو نکته و راهکار مهم توجه شود: راهکار اول استفاده از دیپلماسی است که باید در قالب مذاکرات جدی، از دولت پاکستان خواست تا مانع ادامه چنین فجایعی شود. هرچند که تاکنون نیز تذکرات متعددی به مسؤولان پاکستانی در این رابطه داده شده، اما متأسفانه اتفاق خاصی نیفتاده است. در صورتی که راهکار منطقی و روشهای دیپلماسی راه به جایی نبرد و دولت پاکستان نخواهد یا نتواند مانع گستاخی های اشرار و حضور تروریستها در خاکش شود، باید با آن تروریستها برخورد جدی تری صورت بگیرد. در اینجا لازم است دولت پاکستان اجازه دخالت مستقیم نظامی ایران در خاک خود علیه این اشرار را صادر کند تا نیروهای توانمند ایرانی یک بار برای همیشه به حیات این اشرار و تروریستها پایان دهند. سیاست روز:این دولت اهل لجبازی نیست؟ «این دولت اهل لجبازی نیست؟»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم مهدی رجبی است که در آن می خوانید؛«این دولت اهل لجبازی نیست و در برابر تصمیم مجلس برای سوال از وزرا و برای استیضاح وزرا، به رای نمایندگان مجلس شورای اسلامی طبق قانون اساسی احترام می گذارد.» این بخشی از اظهارات آقای رئیس جمهور در جلسه دفاع از وزیر پیشنهادی علوم در صحن مجلس شورای اسلامی بود.
اما آیا واقعا دولت اهل لج بازی نیست؟ پاسخ این سوال را می توان به راحتی دریافت. بگذارید به چندماه قبل برگردیم. آقای فرجی دانا به عنوان اولین وزیر دولت یازدهم که برای استیضاح پایش به مجلس باز شده است، قرار است از خود دفاع کند. اما رئیس جمهور ترجیح می دهد به جای دفاع از وزیر خود، به سفر استانی برود. البته لازم به ذکر است که برنامه استیضاح به خاطر حضور رئیس جمهور دچار تغییر شده بود، اما باز هم رئیس دولت نیامد که نیامد. پس از عدم اعتماد مجلس به آقای دانا، رئیس جمهور نظر نمایندگان مجلس را محترم می شمارد، اما پس از آن در گفتار و رفتار خود دچار چرخشی ۱۸۰ درجه ای می شود. اول آنکه فردی را به عنوان سرپرست وزارتخانه بی وزیر منصوب می کند که پیش از این نتوانسته بود مجلس را برای کسب رای اعتماد متقاعد کند. اتفاقا آقای سرپرست در زمان معرفی به عنوان وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش، دقیقا به همان دلیلی نتوانست نظر نمایندگان را به خود جلب کند که پیش از این آقای فرجی دانا با عملکرد خود باعث شد نمایندگان رای اعتمادشان را از وزیر پس بگیرند. اما به هرحال موضع نمایندگان بدبینانه نبود و این رفتار را لجبازی با مجلس تلقی نکردند. اما پس از آن استیضاح، نوبت به آقای رئیس جمهور رسید که از هر تریبون و فضایی برای تخطئه عملکرد مجلس در قبال خط قرمزها سود ببرد. انگشت اشاره رئیس جمهور در به کار بردن عباراتی نظیر«دولت در مبارزه با فساد از جمله فساد در دانشگاه و فساد مدارک علمی یا فسادی که در زمینه بورسیه ها بوده، جدی خواهد بود و این مبارزه را ادامه خواهیم داد و با تغییر یک نفر از دولت، مسیر دولت تغییر نخواهد کرد»، «مبادا که منکر تنها به یک مسأله خلاصه شود و دروغ، تهمت، رشوه خواری و بورسیه های تقلبی منکر پنداشته نشوند»، «بعضی ها به ما گفتند که وزیر نباید دست به موضوع بورسیه ها بزند»، «در عرصه دانشگاه ما ابتدا وزیری را معرفی کردیم که رأی نیاورد، اما گفتیم اهلاً و سهلاً و فرد دیگری را به عنوان سرپرست وزارت علوم معرفی کردیم که گفتند او را برای وزارت معرفی نکنید که رأی نمی آورد و ما باز گفتیم اهلاً و سهلاً و نفر سومی را معرفی کردیم که با وجود رأی آوردن، اما در کمتر از یکسال به این قضاوت رسیدند که او باید کنار برود»، «پارسال ما آمدیم اینجا برای شروع مراسم تحصیلی وزیر نداشتیم، وزارتخانه ما سرپرست داشت حالا امسال دانشگاه ما هم سرپرست دارد هر دو. در طول یکسال ما ۴ وزیر و سرپرست را تجربه کردیم. از آقای میلی منفرد خواستیم بیاید مسئولیت را بر عهده بگیرد از آقای دکتر توفیقی خواهش کردیم سرپرستی را به عهده بگیرد که قبول کردند اما از یمین و یسار فشار آمد که او را معرفی نکنیم. سر فرود آوردیم که دانشگاه و کشور آرام باشد آقای دکتر فرجی دانا را آوردیم شروع به کار کرد ولی بورسیه و ما ادراک البورسیه» و قس علی هذا به سوی که بود؟ آقای رئیس جمهور با ادبیاتی اینچنینی قصد داشت به چه کسانی پاسخ دهد؟ متاسفانه دولت پس از عدم رای اعتماد مجلس به آقای فرجی دانا، راه درستی را انتخاب نکرد. ایجاد جنگ روانی، عملیات های رسانه ای و اظهارات کنایه آمیز به نمایندگان ملت و منتقدان خود، رنگ و بویی از شعار دولت یازدهم به خود ندارد. اگر رئیس جمهور محترم معتقد است (که قطعا معتقد است) که «هر کجا با هم بودیم و دست به دست هم دادیم و همدل و همنوا بودیم، دل نازک نبودیم و دل به هم دادیم، آنجا پیروز صحنه بودیم» باید در این میدان هم نشان می داد که باید با هم باشیم. اما نطق های قبلی رئیس جمهور منهای سخنان دیروزشان این اعتقاد را به اذهان متبادر نمی کرد. اما هنوز هم دیر نشده است و رئیس جمهور محترم می تواند به اصل قضیه بپردازد. آقای روحانی به تبعیت از رهبر انقلاب بارها بر حذر از تبدیل شدن دانشگاه ها به باشگاه سیاسی تاکید کرده است. رئیس جمهور محترم بایستی وزیری را به مجلس معرفی کند که علاقه و اراده ای به تبدیل شدن دانشگاه ها به باشگاه سیاسی و خانه احزاب نداشته باشد و نخواهد فضای آرام آموزش عالی را با جنگ های سیاسی بر هم بزند. این آرامش فضای علمی کشور نیاز به ابزار دارد و قطعا یکی از مهم ترین ابزارهایش استفاده از وزیری است که تمایلات جناحی خود (خواه از این جناح یا آن جناح) را پشت در ساختمان وزارت علوم بگذارد و برای انجام وظایف خود تلاش کند. ما منتظریم تا این بار رئیس جمهور محترم بدون کنایه زدن به این و آن، وزیری را معرفی کند که توانایی اداره این وزارتخانه را داشته باشد. انشاءالله وطن امروز:درس بزرگ کربلا هیهات مناالذله.. «درس بزرگ کربلا هیهات مناالذله..»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم آیت الله علی اصغر معصومی است که در آن می خوانید؛فلسفه رفتن حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا و شهادت ایشان در واقعه عاشورا، ریشه در آنجا دارد که بنی امیه و در رأس آن، یزید بن معاویه در صدد گرفتن بیعت از امام حسین(ع) بودند که ایشان زیر بار این ننگ ابدی نرفتند و آن را نپذیرفتند و لذا بنی امیه ایشان را تهدید به مرگ کرد. حضرت سیدالشهدا(ع) در پاسخ به دشمن دین و قرآن فرمودند: «هیهات منا الذله»! در نتیجه امام حسین(ع) که از سلاله نبوت و امامت بودند، با یزید بیعت نکردند و شهادت را پذیرا شدند اما زیر بار تهدید و ذلت نرفتند و یکی از ناپاک ترین افراد را بر مردم تحمیل نکردند. امام حسین(ع) در مقابل تهدید دشمن اسلام فرمودند: «من با یزید، نوه هند جگرخوار، فردی که در احد جگر پاک حضرت حمزه سید الشهدا را از بدن ایشان بیرون می کشد و در هنگام خوردن جگر آن شهید در دهان آن ملعون به سنگ تبدیل می شود، بیعت نمی کنم و هیچگاه من، فرزندان و امت من زیر بار چنین ننگی نخواهیم رفت و اف بر من اگر بخواهم از خوف شمشیرهای برنده دشمنان اسلام، زیر بار این ننگ بروم.» لذا یزید بارها با تهدید خاندان نبوت در صدد آلوده کردن این خاندان در راستای اهداف شوم خود بود که همواره با شکست و دست رد خاندان عصمت و طهارت(ع) مواجه شد، چرا که آنان در پی حقیقت و شهادت طلب بودند و هیچ وقت تحت تأثیر ناجوانمردی اهل دنیا، شرارت و رذالت قرار نگرفتند. آن هنگام که قبل از واقعه عاشورا حضرت علی اکبر(ع) از پدر پرسید: چرا سخن از مرگ بر زبان جاری می کن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]
صفحات پیشنهادی
رئیس سازمان بورس در همایش تجارت و اقتصاد الکترونیکی خبر داد انجام ۷۰ درصد معاملات از بستر آنلاین/ حذف مکاتبات
رئیس سازمان بورس در همایش تجارت و اقتصاد الکترونیکی خبر دادانجام ۷۰ درصد معاملات از بستر آنلاین حذف مکاتبات کاغذی در بازار سرمایهرئیس سازمان بورس در همایش تجارت و اقتصاد الکترونیکی از انجام 70 درصد معاملات در بستر آنلاین خبرداد و گفت مکاتبات کاغذی در بازار سرمایه حذف میشود بهانجام 70 درصد معاملات در بستر آنلاین
رییس سازمان بورس خبر داد انجام 70 درصد معاملات در بستر آنلاین خبرگزاری پانا رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار گفت یکی از اهداف مهم سندی راهبردی این سازمان یکپارچه سازی سامانه مدیریتی و عملیاتی بازار سرمایه است که چشم انداز آن امکان اطلاع رسانی و توسعه فناوری اطلاعات و نظارت اصعود سخت استقلال به یک هشتم جام حذفی / نزدیک بود فولاد نوین هم شگفتیساز شود
صعود سخت استقلال به یک هشتم جام حذفی نزدیک بود فولاد نوین هم شگفتیساز شود ورزش > لیگ برتر - استقلال تهران با نتیجه یک بر صفر فولاد نوین اهواز را شکست داد و به مرحله یک هشتم جام حذفی رسید به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین تیم فوتبال استقلال تهران در مرحله یك شانزدهم جامرحله یک شانزدهم جام حذفی آبیها به سختی از سد فولادنوین گذشتند/صعود استقلال به یک هشتم نهایی
مرحله یک شانزدهم جام حذفیآبیها به سختی از سد فولادنوین گذشتند صعود استقلال به یک هشتم نهاییتیم فوتبال استقلال با برتری مقابل فولاد نوین در پایان 120 دقیقه به مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی صعود کرد به گزارش خبرگزاری فارس آخرین دیدار مرحله یک شانزدهم نهایی جام حذفی میان دو تیمصعود دشوار استقلال به مرحله بعدی جام حذفی
آبیپوشان حریف پارسه شدند صعود دشوار استقلال به مرحله بعدی جام حذفی جام جم ورزشی استقلال در دیداری دشوار موفق شد تا در وقتهای اضافه فولاد نوین اهواز را شکست دهد و به مرحله بعدی جام حذفی برود دیدار فولاد نوین اهواز و استقلال تهران از مرحله یک شانزدهم نهایی رقابتهای جام حذامام جمعه آستانهاشرفیه: نشاط جامعه در گرو توجه به ورزش است
امام جمعه آستانهاشرفیه نشاط جامعه در گرو توجه به ورزش استامام جمعه آستانهاشرفیه گفت نشاط و سلامت جامعه در گرو توجه به ورزش است به گزارش خبرگزاری فارس از آستانهاشرفیه آیتالله محمدعلی امینیان عصر امروز در دیدار با مسئولان هیئتهای ورزشی و ورزشکاران به مناسبت گرامیداشت هفته تصعود دشوار استقلال به مرحله بعدی جام حذفی/ آبیپوشان حریف پارسه شدند
صعود دشوار استقلال به مرحله بعدی جام حذفی آبیپوشان حریف پارسه شدند استقلال در دیداری دشوار موفق شد تا در وقتهای اضافه فولاد نوین اهواز را شکست دهد و به مرحله بعدی جام حذفی برود آفتاب دیدار فولاد نوین اهواز و استقلال تهران از مرحله یک شانزدهم نهایی رقابتهای جام حذفی فواعتیاد تمام ارکان جامعه اسلامی را تهدید میکند |اخبار ایران و جهان
اعتیاد تمام ارکان جامعه اسلامی را تهدید میکند وزیر کشور و دبیرکل ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر گفت اعتیاد به عنوان یک معضل فراگیر تمام شئون جامعه اسلامی ما را تهدید میکند کد خبر ۴۴۲۹۰۲ تاریخ انتشار ۲۶ مهر ۱۳۹۳ - ۲۲ ۰۷ - 18 October 2014 وزیر کشور و دبیرکل ستاد هماهنگی مباعملکرد نیمه اول ما به خاطر بازی خوب بازیکنان فولاد بود زرینچه:میتوانستیم در 90 دقیقه فولاد را شکست دهیم/نگاه
عملکرد نیمه اول ما به خاطر بازی خوب بازیکنان فولاد بودزرینچه میتوانستیم در 90 دقیقه فولاد را شکست دهیم نگاه ما به جام حذفی مثل لیگ استمربی تیم فوتبال استقلال گفت میتوانستیم در 90 دقیقه فولاد را شکست دهیم ولی توپهای ما تبدیل به گل نشد به گزارش خبرگزاری فارس جواد زرینچه که بهوداع زود هنگام سپاهان و استقلال اهواز از جام حذفی
وداع زود هنگام سپاهان و استقلال اهواز از جام حذفی مرحله یک شانزدهم پایانی رقابت های فوتبال جام حذفی با حذف سپاهان و استقلال اهواز پیگیری شد به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه خبر تیم های نفت تهران و گل گهر سیرجان به مرحله یک هشتم نهایی مسابقات فوتبال جام حذفی باشگاههای کشوراولويت استقلال اهواز جام حذفي نيست/موقعيت هاي ما بيشتر از نفت بود
استانها جنوب خوزستان داريوش يزدي اولويت استقلال اهواز جام حذفي نيست موقعيت هاي ما بيشتر از نفت بود اهواز – خبرگزاري مهر سرمربي تيم فوتبال استقلال اهواز گفت اولويت تيم ما موفقيت در جام حذفي نيست به دنبال حضور موفق در ليگ دسته اول هستيم به گزارش خبرنگار مهر داريوش يزدي شامرحله یک شانزدهم جام حذفی فوتبال تساوی فولادنوین و استقلال در پایان نیمه اول
مرحله یک شانزدهم جام حذفی فوتبالتساوی فولادنوین و استقلال در پایان نیمه اولتیم فوتبال استقلال در نیمه اول مقابل فولاد نوین به تساوی رسید به گزارش خبرگزاری فارس مرحله یک شانزدهم جام حذفی از ساعت 19 امروز با دیدار تیمهای استقلال و فولاد نوین اهواز پیگیر شد که دو تیم در ورزشگاه غ12 هزار و 842 موقوفه در سامانه جامع موقوفات مازندران ثبت شد
12 هزار و 842 موقوفه در سامانه جامع موقوفات مازندران ثبت شد ساری - ایرنا - رئیس اداره تحقیق اداره کل اوقاف و امور خیریه استان مازندران گفت 12هزار و 842 موقوفه در سامانه جامع موقوفات مازندران ثبت شده است به گزارش روز شنبه ایرنا به نقل از روابط عمومی اداره کل اوقاف و امور خیریه ادر بازدید از مدارس مناطق مرزی انجام شد ابراز تأسف نماینده مردم بجنورد از برخوردار نبودن مدارس مرزی از برق
در بازدید از مدارس مناطق مرزی انجام شدابراز تأسف نماینده مردم بجنورد از برخوردار نبودن مدارس مرزی از برقنماینده مردم شهرستانهای بجنورد مانه و سملقان گرمه جاجرم و راز و جرگلان در مجلس شورای اسلامی از برخوردار نبودن برخی مدارس مرزی راز و جرگلان از برق ابراز تأسف کرد به گزارش خورزش نقش بنیادی در زندگی مردم جامعه دارد
مدیرکل ورزش و جوانان هرمزگان ورزش نقش بنیادی در زندگی مردم جامعه دارد بندرعباس- ایرنا- مدیرکل ورزش و جوانان هرمزگان با اشاره به اهمیت ورزش در سلامت جسم و روح افراد جامعه گفت ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی و فرهنگی نقش اساسی و بنیادی در زندگی مردم جامعه امروز دارد غلامعلی دانمعاون امور دهیاریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور: پیشنویس لایحه قانون جامع دهیاریها به وزارت کشور ا
معاون امور دهیاریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور پیشنویس لایحه قانون جامع دهیاریها به وزارت کشور ارسال شدمعاون امور دهیاریهای سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور از ارسال پیشنویس لایحه قانون جامع دهیاریها به وزارت کشور خبر داد و گفت در این پیشنویس نقاط قوت و ضعف فامام جمعه اسفراین: وزارت اطلاعات خدمات ارزشمندی انجام داده است
امام جمعه اسفراین وزارت اطلاعات خدمات ارزشمندی انجام داده استامام جمعه اسفراین با برشمردن فعالیتهای ارزشمند وزارت اطلاعات برای امنیت کشور گفت وزارت اطلاعات خدمات ارزشمندی انجام داده است به گزارش خبرگزاری فارس از اسفراین حجتالاسلام قدیر محمدیان عصر امروز در جمع شماری از مردم-
گوناگون
پربازدیدترینها