تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):وقتى معلم به كودك بگويد: بگو بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و كودك آن را تكرار كند خدا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796958916




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دل‌نوشته محمدحسین قدمی خطاب به سیدمرتضی آوینی میان ماه من تا ماه گردون


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: دل‌نوشته محمدحسین قدمی خطاب به سیدمرتضی آوینی
میان ماه من تا ماه گردون
خوب یادمه تو آخرین چادر اردوگاه پیدات کردم که می گریستی! اون شب بجای شام چقدر حرص خوردی! صبح در خلوت به حاج آقا گفتی «من به اندازه کافی اسیر نفسم هستم توروخدا شما دیگه منو اذیت نکنید و اسممو تو جمع نبرید.»

خبرگزاری فارس: میان ماه من تا ماه گردون



به گزارش خبرگزاری فارس، محمدحسین قدمی، خالق «شب خاطره» و نویسنده «جشن حنابندان» عصر امروز سه‌شنبه در قالب دومین عصر هنر انقلاب در سازمان هنری رسانه ای اوج مورد تجلیل قرار می گیرد. در ذیل دل‌نوشته ای از وی خطاب به شهید آوینی منتشر می شود. سلام آقا مرتضی! نمیدونی چقدر دلم برات تنگ شده ... مدتهاست که منتظر این لحظه بودم. خیلی باهات حرف دارم، کمی تحمل کن، ببین سید خدا، یه خبر خنده دار برات دارم... امروز مراسم به اصطلاح بزرگداشت منه! به نوعی همون مجلس پیش ترحیم و فاتحه خوانی و این جور کارها! چیه می خندی؟  بخند حق داری، جات راحته! خرت از پل گذشته چرا نخندی. کمی دل بده تا برات بگم. جون خودت یهو غافلگیر شدم، آخه مراسم بزرگداشت مال شما بزرگاست که زنده اید و حی و حاضر. از قدیم گفتن «تیمم باطله اونجا که آبه»  وقتی خودتو کنار می کشی اینجور میشه دیگه! خوب یادمه تو از اولم هر جا که حرف منیت و خودنمایی به میون می اومد جیم می زدی! درست میگم یا نه؟ جواب های سر بالات منو کشته ... خیلی سعی کردم بفهمم اون صورت نورانی و اون تبسم آسمانی رو چجوری بدست آوردی. اگه جدی پرسیدم ناراحت میشدی و اگه جدی نبود به شوخی ازش می گذشتی... یادته سید؟! مرتضی سرهنگی یه روز صبح پاییزی جلوی کانکس دفتر ازت پرسید چکار می کنی که این قدر خوش تیپ و نورانی میشی؟ گفتی کاری نداره، تو هم اگه صبحونه هاتو 3 تا لامپ مهتابی نیمرو کنی بزنی تو رگ نورانی میشی!؟ بعدشم دلتو گرفتی و از خنده ریسه رفتی، راستش امروز که دارن برام نکوداشت می گیرن بیشتر به یادتم. به یاد کسی که لیاقت این مراسمو داشت و جاش خالیه. هر چند از این دست مراسم ها فراری بودی. اردوی آموزشی شلمچه که یادته ؟ مسابقه سخنرانی رو میگم. یادته همه بچه های روایت فتح را سر کار گذاشته بودم؟  سرکار که نه، خواستم از اوقات بیکاری و فراغت‌شون بیشتر استفاده کنن . نشون به اون نشونی که برادر کیهانی نفر اول شد و مهدی فلاحت دوم و مصطفی دالایی سو. تو که از خودنمایی خوشت نمی اومد و دنبال کنج خلوت بودی خودی نشون ندادی و رفتی قایم شدی تا آب از آسیاب بیفته. چیه؟! اخمات رفت تو هم. خاطره‌شم اذیتت می کنه؟ باشه ازش میگذرم. چند لحظه دیگه دل بدی تمومش می کنم. آخه خودت بهتر میدونی که اینارو واسه خودم نمیگم. واسه اونایی میگم که نمیدونن فرق ما و شما چیه. من که باهات نون و نمک خوردم میدونم میون ماه من تا ماه گردون چقدر فرق و فاصله است. راستش ، اون روزا که میون ما بودی نمی شد بهت گفت بالا چشمت ابروست! فورا قهر می کردی و دلخور میشدی... چی؟ چیزی گفتی؟ ببین! از این یکی دیگه نمیتونی قسر در بری... میدونم ممکنه ناراحت بشی ولی مجبورم بگم که تو از خودتم فرار میکردی! اون شب یادته؟ بعد از نماز مغرب، حاج آقا مظاهری تو سخنرانی‌ش اسمت رو برد. کنارم نشسته بودی. با ناراحتی بیرون رفتی و بغضت ترکید، خوب یادمه تو آخرین چادر اردوگاه پیدات کردم که می گریستی! اون شب بجای شام چقدر حرص خوردی! صبح در خلوت به حاج آقا گفتی «من به اندازه کافی اسیر نفسم هستم توروخدا شما دیگه منو اذیت نکنید و اسممو تو جمع نبرید.» محمد حسین قدمی انتهای پیام/و

93/07/29 - 14:51





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن