تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص): اى مردم! جز اين نيست كه خداست و شيطان، حق است و باطل، هدايت است و ضلالت، رشد ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797989488




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین؛ ریشه‏ها و عوامل شکل‏گیری


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین؛ ریشه‏ها و عوامل شکل‏گیری
الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین، تأکید بسیاری بر عمل دارد. منظور از عمل، عمل آزادسازی طبقات استشمارشده است. از دیدگاه این الاهیات، الاهیات دارای دو قطب است: عمل و نظریه. این دو، در عین وابستگی به هم، در حال نوسان هستند که از دیدگاه آنان، اولویت و تقدم بر عمل است.

خبرگزاری فارس: الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین؛ ریشه‏ها و عوامل شکل‏گیری



بخش اول چکیده گفت‌وگو با پیروان ادیان ابراهیمی و همفکران سیاسی در جهان امروز، از جمله مسائلی است که مورد توجه دولت و مراکز اسلامی کشور ماست. الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین، از جریان‌های الاهیاتی انتقادی و جدید در دنیای مسیحیت است که بر حضور دین در عرصه‏های اجتماعی و سیاسی تأکید می‌کند و ریشه‏های فقر در کشورهای منطقه را حکومت‏های نظامی و وابسته، استعمارگران و شرکت‏های چند ملیتی می‏داند. این الاهیات، مبارزه، آموزش و آگاهی‏بخشی عمومی را راه رسیدن به ملکوت عنوان می‎کند. هدف این پژوهش، شناسایی این الاهیات برای برقراری ارتباط و تعامل با جریان‌های عدالت‌خواه جهانی و تقویت جبهه مقاومت جهانی در برابر استکبار و امپریالیسم جهانی است. روش مطالعه، کتابخانه‏ای است. از نتایج مهم این تحقیق، شناخت دقیق عوامل مؤثر بر شکل‏گیری و سابقه تاریخی آنها، جهت برقراری تعامل با این جریان الاهیاتی است که رهبران این الاهیات خود را نیازمند آن می‏دانند و آینده مذهب این منطقه را منوط به تعامل و گفت‌وگو با اسلام می‏دانند. مقدمه اصطلاح الاهیات آزادی‏بخش به لحاظ نظری، به هر الاهیاتی گفته می‏شود که شرایط ظالمانه را مورد خطاب قرار داده، یا با آن درافتد. به این معنا، در نظر برخی دین‏پژوهان، الاهیات فمینیستی و الاهیات سیاهان را هم می‏توان نوعی الاهیات آزادی‏بخش دانست. با این حال این اصطلاح برای رویکردی از الاهیات مسیحی به کار می‏رود که ریشه در اوضاع و شرایط امریکای لاتین در دهه‏های 1960 و 1970م. داشت. خاستگاه اولیه این الاهیات، امریکای لاتین بوده است؛ ولی در آفریقا و آسیای جنوب شرقی هم رواج روزافزونی پیدا کرده است. این نهضت الاهیاتی، مهم‌ترین ریشه‏های ناکامی و بدبختی جوامع فقیر منطقه امریکای لاتین را حکومت‏های خودکامه و نظامی و وابسته به ابرقدرت‌های بزرگ و استعمار کشورهای امریکای شمالی و اروپایی می‏داند. وظیفه کلیسا را حمایت از محرومان و مقابله با ظالمان می‏داند تا بدین صورت، همگان به رهایی و ملکوت آسمان برسند. این الاهیات، بر ضرورت فقرزدایی و استقلال از طریق مبارزه و آموزش و آگاهی‏بخشی توده مردم پافشاری می‎کند. در این الاهیات، کلیسا باید مشروعیت خود را با رهایی دادن فقرا از فقر بگیرد. باید کتاب مقدس از منظر فقرا خوانده شود و تجربه گردد. سابقه طرح الاهیات آزادی‏بخش در کشور ما، به پس از پیروزی انقلاب اسلامی و کتاب «فیدل و مذهب» بر می‏گردد. این کتاب، مجموعه گفت‌وگوهای فیدل کاسترو، رهبر انقلاب کوبا، با فری بتو، کشیش برزیلی طرفدار الاهیات آزادی‏بخش است.1 در این اثر، کاسترو از تأثیرات مهم این الاهیات و تأثیرپذیری از آن سخن به میان می‏آورد. در سال 1367، خانم لیلی مصطفوی کاشانی، اقدام به ترجمه چند مقاله درباره این الاهیات در قالب کتابی به نام کلیاتی درباره الاهیات رهایی‏بخش می‏کند. همچنین وی با شخصیت‌های مطرح این نهضت، مجموعه گفت‌وگوهایی را در سال 1374ش. تحت عنوان «پایان صد سال تنهایی؛ سیری در اعتقادات مذهبی مردم امریکای لاتین» منتشر کرد. البته کتاب‏های ترجمه‌شده در زمینه الاهیات مسیحی در بخش‌های کوتاهی به این الاهیات پرداخته‏اند؛ اما می‏توان گفت این پژوهش، نخستین پژوهش جامع دربارة ریشه‏های شکل‏گیری این الاهیات در کشور است. امید است این پژوهش، آغازی برای پژوهش‌هایی درباره عقاید مذهبی و ادیان در مناطقی مانند آفریقا و آسیای مرکزی و... باشد که کمتر مورد توجه قرار می‏گیرند؛ چراکه مباحث الاهیاتی کنونی عمدتاً محدود به حوزه اروپا و امریکای شمالی است. پیگیری تحقق عدالت اجتماعی، استکبارستیزی و تأکید بر حضور اجتماعی دین در عرصه اجتماع و سیاست، مهم‌ترین ویژگی‌های این الاهیات است که نظر بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. هر چند واکنش جدی واتیکان و کشورهای استعمارگر منطقه، به خصوص امریکا را به همراه داشته است. سؤال اصلی این تحقیق این است که آیا مارکسیسم تنها عامل شکل‏گیری این الاهیات است؟ همچنین اینکه در شکل‏گیری و گسترش این الاهیات چه عواملی تأثیرگذار بوده‏اند؟ مبدأ اولین انعکاسات در حوزه الاهیات را، که سبب ظهور الاهیات آزادی‏بخش شد، می‏توان در متن گفت‌وگوی بین کلیسا و بحران‏های اجتماعی و نیز بین ایمان کلیسایی و رؤیاهای آن برای دگرگونی و آزادسازی انسان‌ها مشاهده کرد. فضای نسبتاً باز پس از شورای دوم واتیکان، ایدئولوژی مارکسیسم و الاهیات سیاسی اروپا، در مجموع به متألهان امریکای لاتین شهامت داد تا به صورت عمیق راجع به مسائلی که کشور و منطقه آنان را تحت تأثیر قرار می‏داد، فکر کنند. این نوشتار، به مهم‌ترین ریشه‏های شکل‏گیری و مبانی و عوامل گسترش الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین می‌پردازد که عبارتند‌ از: 1. فعالیت‏ها و آثار بارتولومه دلاس کاساس؛2 (کشیش اسپانیایی مدافع حقوق بومیان و سرخ‌پوستان امریکای لاتین). 2. الاهیات سیاسی در سال‌های 1960م. اروپا، به خصوص اندیشه‏های یورگن مولتمان،3 دیتریش بونهافر4 و یوهان بابتیست متز5. 3. شورای دوم واتیکان؛6 (سال‌های 1965 ـ 1962م در رم). 4. کنفرانس‌های هم‏اندیشی اسقفان امریکای لاتین، از جمله کنفرانس مدلین7 و کنفرانس پوئبلا8 که در وحدت رویه کشیشان انقلابی این منطقه در مبارزه با سرمایه‏داری و رهایی مردم فقیر مؤثر بودند. 5. شرایط خاص اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مردم امریکای لاتین در اواخر دهه 1950. و دو دهه پس از آن؛ از جمله فقر و محرومیت، حاکمیت دیکتاتورها در منطقه و استعمار شرکت‌های چند ملیتی اروپایی ـ آمریکایی.9 6. ایدئولوژی مارکسیسم و رویش و گسترش انقلاب‌های مارکسیستی در منطقه. 7. آثار و اندیشه‏های پائولو فریره10 درباره آموزش و آگاهی فقرا و ستمدیدگان. مهم‌ترین ویژگی‏ها و رویکردهای الاهیات آزادی‎بخش11 پیش از بررسی ریشه‏ها و عوامل شکل‏گیری الاهیات آزادی‏بخش در امریکای لاتین، به صورت گذرا به مهم‌ترین ویژگی‏ها و رویکردهای این الاهیات، که سبب تمایز آن با دیگر الاهیات‏های رایج مسیحی شد، بیان می‌گردد. 1. الاهیات زمینه‏مند12 موضوع مشترک در همه آثار مربوط به الاهیات آزادی‏بخش، این است که الاهیات باید زمینه‏مند باشد؛ یعنی عمیقاً با شرایط اجتماعی و فرهنگی خاص آن منطقه مرتبط باشد. در نظر آنان، نظام‏های الاهیاتی اروپا و امریکای شمالی، برای شرایط امریکای لاتین مناسب نیستند؛ از این‌رو به دنبال الاهیاتی بومی و مختص امریکای لاتین هستند. ضمناً آنان ادعایی در خصوص «الاهیاتی جهان‏شمول» ندارند.13 2. رهایی و نجات همه‏جانبه الاهیات آزادی‏بخش معتقد است که از نظر واتیکان، فقط رهایی درونی انسان‏ها مطرح است؛ ولی در نظر آنان، فقط جنبه معنوی رهایی انسان مطرح نیست. لازمه رهایی انسان‌ها، انقلابی است کامل در ساختارهای جهانی. در نظر رهبران این الاهیات، آنچه که عیسی(ع) انجام داد، یورشی بود به شالوده ظلم و بی‏عدالتی. به صلیب کشیده شدن عیسی(ع) را این‌گونه باید تفسیر کرد که عیسی(ع) با ظالمان درگیر شد و درگیری عیسی(ع) با گروه‌های حاکم، به معنای تضاد با صاحبان قدرت است. نتیجة این تضاد، مصلوب شدن اوست. آنها معتقدند: «رهایی و آزادی راستین مدیون رهایی از ستم و سلطه استعمارگران و همدستان حاکم آنهاست...»؛ از این‌رو در آثار و اندیشه‏های این الاهی‌دانان، مفهوم رستگاری صرفاً فردگرایانه و روحانی و آن‏جهانی نیست. رهایی همه‌جانبه فردی، معنوی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و این‌جهانی مدنظر است.14 3. عیسی(ع) الگویی برای مبارزه و حامی فقرا الاهیات آزادی‌بخش، مسیحیتی تعلیم می‌دهد که محدود به باطن یا شخص نیست؛ بلکه علاوه بر فرد، شامل جامعه، علاوه بر زندگی دیگر، شامل این زندگی و علاوه بر معنویت شامل جسم هم می‌شود. اهمیت عیسی(ع) در نظر الاهیات آزادی‏بخش، به مبارزه الگووار وی در راه حمایت از فقرا و ستمدیدگان است. این الاهیات، مأموریت پیروان مسیح را عمل آزادی‏بخش می‏داند. از این منظر، مأموریت کلیسا نیز در امریکای لاتین، دگرگون ساختن جامعه در جهت برقراری ملکوت خدا محسوب می‏شود.15 این الاهیات به مفاهیم سنتی مسیحی که به سمت خصوصی شدن می‏رود، ابعاد اجتماعی و سیاسی می‌بخشد.16 4. ترجیح فقرا؛ گزینش خدا در جانب‌داری از فقرا17 الاهیات آزادی‏بخش به افراد تهی‌دست و ستم‌دیده توجه ویژه دارد. تهی‌دستان را منبع اصیل الاهیات در درک حقیقت مسیحیت و عمل به آن می‏داند. معتقد است که کلیسا باید هوادار تهی‌دستان باشد؛ چراکه خدا در نظر آنان، به روشنی و بدون هیچ تردیدی، جانب تهی‌دستان را گرفته است. در نظر ایشان، همه الاهیات و رسالت مسیحی باید با نگاه از پایین و با توجه به آلام و دردهای فقرا و محرومان آغاز شود.18 5. کلیساهای پایه19 تصمیم بنیان‌گذاران این الاهیات در جهت «گزینش ترجیحی به نفع فقرا»، اولویت‌ها و قالب‏های تبلیغی را تغییر داد و سبب ابتکارهایی در عرصه تبلیغ مسیحیت شد. بدین ترتیب یکی از مهم‌ترین دستاوردهای این الاهیات، تأسیس کلیساهای پایه به شمار می‏آید. هدف کلیساهای پایه، برقراری ارتباط بین کتاب مقدس و زندگی روزمره اعضای آنان بود. آنان چیزی «شبیه کلیسا» به شمار می‏آیند، فارغ از هر گونه سلسله‌مراتب کلیسایی.20 6. تقدم عمل بر اندیشه الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین، تأکید بسیاری بر عمل دارد. منظور از عمل، عمل آزادسازی طبقات استشمارشده است. از دیدگاه این الاهیات، الاهیات دارای دو قطب است: عمل و نظریه. این دو، در عین وابستگی به هم، در حال نوسان هستند که از دیدگاه آنان، اولویت و تقدم بر عمل است. الاهیات کلاسیک، عمل را نتیجه تأملات می‏داند؛ در حالی که، الاهیات آزادی‏بخش، ترتیب را به عکس می‌کند؛ یعنی نخست عمل آغاز می‏شود و در پی آن، تأملات انتقادی می‏آید.21 7. فقر؛ نتیجه ساختارهای گناه‏آلود جامعه الاهی‌دانان آزادی‏بخش، مهم‌ترین ویژگی جامعه کنونی امریکای لاتین را فقر می‏دانند. فقر آنها را هم از نوع و سنخ فقر موجود در اروپا و امریکای شمالی نمی‏دانند. از نظر آنها، فقری که اکثر انسان‌های این منطقه را به خود مبتلا کرده است، نتیجه ساختارهای گناه‏آلود جامعه است. آنها وضعیت اجتماعی، فقر و محرومیت مردم منطقه امریکای لاتین را کفری گروهی به درگاه الاهی قلمداد می‏کنند. در نزد آنان، سکوت و عدم واکنش پذیرندگان این فقر و ستم، چیزی جز نفی وجود الاهی نیست.22 8. تعهد؛ غیر ممکن بودن بی‏طرفی برای کلیسا آنان معتقدند بی‏طرفی سیاسی برای کلیسا ممکن نیست؛ چراکه از نظر سیاسی، بی‏طرف بودن به معنای حمایت از شرایط ستمگرانه موجود است. از نظر این الاهیات، در طی قرون، کلیسای کاتولیک در امریکای لاتین، حامی و متحد حکومت‌ها بوده است. اکنون باید به این رویه خاتمه داده شود و کلیسا باید خود را وقف محرومان و فقرا سازد.23 9. مارکسیسم؛ ابزاری برای تحلیل‏های اجتماعی غالب متألهان آن، برای درک شرایط ویژه امریکای لاتین و فقر حاکم بر آن و نیز برای یافتن راه‏حل‌هایی برای مشکلات آن، از تحلیل‌های اجتماعی مارکسیستی استفاده می‌کنند، از تفکر مارکس هم به منزله «ابرازی برای تحلیل اجتماعی» و هم به منزله «برنامه‏ای برای تغییر اجتماع» سود می‌برند. برخی متألّهان این الاهیات مدعی هستند که تحلیل مارکس، علل بی‏عدالتی و فقر شدید امریکای لاتین را روشن می‏سازد.24 ریشه‏ها و عوامل شکل‏گیری الاهیات آزادی‏بخش 1. فعالیت‏های بارتولومه دلاس کاساس بارتولومه دلاس کاساس، کشیش اسپانیایی(1566-1474م)، از مدافعان حقوق مردم بومی امریکای لاتین و اولین چهره بانفوذی است که به دفاع از حقوق سرخ‌پوستان برخاست. کاساس در 1474م. در سویل25 متولد شد. در رشته حقوق تحصیل کرد. در پی ثروت به هیسپانیولا26 رفت. در آنجا جامه کشیشی بر تن نمود و فعالیت‏های مذهبی ـ تبلیغی‏اش را آغاز کرد. احساسات و عواطفش با مشاهده بدرفتاری و بیدادگری اسپانیولی‌ها نسبت به سرخ‌پوستان، برانگیخته شد. از مواهب مادی خودش گذشت و خود را وقف خدمت به سرخ‌پوستان و دفاع از آنان کرد. از آنجایی که مقامات اسپانیایی در منطقه، توجهی به او نکردند، به نزد چارلز پنجم، پادشاه اسپانیا رفت. پادشاه از شنیدن گزارش او درباره بی‏رحمی و خشونت مأموران خود در قاره جدید و سوابق روشن کاساس، وی را به سمت نمایندگی دولت اسپانیا برای دفاع از حقوق سرخ‌پوستان به منطقه اعزام کرد. ‌کاساس، هنگامی که به منطقه بازگشت، با وجود اختیاراتی که به وی داده شده بود، با مخالفت شدید مقامات و فرماندهان اسپانیایی در منطقه روبه‌رو شد. لذا دوباره به اسپانیا رفت و با اختیارات بیشتری بازگشت و موفقیت‏های بسیاری در گسترش مسیحیت و دفاع از حقوق سرخ‌پوستان به دست آورد. وی در تدوین قانون حمایتی در دفاع از حقوق سرخ‌پوستان و آزادی آنها27 در مستعمرات اسپانیا در سال 1542م. نقش بسیار مؤثری ایفا کرد و در ترویج این قوانین جدید در منطقه کوشید. کاساس در نوشته‏های خود، خشونت مهاجران اروپایی سرزمین‏های تازه کشف‌شده را مورد نقد قرار می‏دهد. خشونت سفیدپوستان در قبال سرخ‌پوستان را تحت عنوان «افسانه سیاه»28 یاد می‏کند.29 کاساس تأکید می‏کند که رستگاری را هرگز نمی‏توان به افراد تحمیل کرد. هر فرد به شخصه باید به سعادت درک ایمان مسیحی نایل آید. وی رستگاری را از عدالت اجتماعی جدایی‏ناپذیر می‏دانست و خاطر نشان می‏ساخت که رفتار بسیار خشن و ناعادلانه اسپانیایی‏ها با سرخ‌پوستان، آنان را در معرض خطر از دست دادن رستگاری قرار می‏دهد.30 کاساس همواره تأکید می‏کرد که تنها در سایه رفتار و کردار برادرانه، می‏توان سرخ‌پوستان را به دین مسیح درآورد. در واقع کاساس، رشته اتصال بین کلیسای دوران استعمار و عصر حاضر بود که قبل از دوران روشنگری و انقلاب فرانسه، حقوق بشر را مطرح کرده بود. وی با فعالیت‏های خود، مبشّر رهایی بومیان و سرخ‌پوستان از دست فاتحان شد. به همین دلیل، رهبران الاهیات آزادی‏بخش تا حد زیادی خود را مدیون وی می‏دانند.31 2. الاهیات سیاسی در دهه 1960م. اروپا الاهیات سیاسی، نتیجه تلاش‌های متکلمان کاتولیک و پروتستان است که از سال 1960م. بر اثر رویارویی بنیادهای مسیحیت با بحران‏های فرهنگی و اجتماعی قرن بیستم مانند نیست‏انگاری، الحاد، مارکسیسم و... پدید آمده است. پس از جنگ جهانی اول، پروتستان‌ها تحت تأثیر سه شخصیت برجسته الاهیات مسیحی، یعنی کارل بارت32 (1968ـ 1886م.)، ردولف بولتمان33 (1976 ـ 1884م.) و پل تیلیخ34 (1965ـ 1886م.) قرار گرفتند. کاتولیک‌ها برای حل تعارض میان مسیحیت و فرهنگ جدید، برگزاری دومین شورای واتیکان (1965ـ 1962م.) را راه‌حلی برای تطبیق شرایط جهانی با آموزه‏های کاتولیسیسم یافتند؛ زیرا کاملاً احساس می‏شد که نظام‌های الاهیاتی رایج واقعاً نمی‌توانند خود را با شرایط بحرانی فرهنگ جدید به گونه‌ای کاملاً مشخص و کارساز سازگار کنند. آن زمان این پرسش مطرح بود که آیا الاهیات چیزی بیش از نوعی تاریخ عقلی یا نگرش دانشگاهی جا افتاده و بدون هیچ گونه جهت‌گیری و اهمیت عملی است یا خیر؟ این پرسش در دهه‏های 1960 و 1970 م. پرسشی اساسی و اجتناب‌ناپذیر بود. در آن زمان، میان ملت‌های جهان سوم و در حال توسعه، نارضایتی عمیقی در سطح توده‌ها بر علیه وابستگی به جوامع استعمارگر صنعتی در حال گسترش بود. کوتاه سخن آنکه، الاهیات وارد مرحله تغییر جهت و استفاده از روش‌های هرمنوتیکی، برای مرتبط ساختن یا رویارویی مسیحیت با فرهنگ‌های معاصر شده بود که الاهیات سیاسی و سپس الاهیات آزادی‏بخش از جمله رویکردهای شناخته‌شده‌ آن هستند. هر دو سبک الاهیات مذکور درصدد برقراری ارتباط به شیوه هرمنوتیک بودند و می‌خواستند از توصیه مارکس در مورد تغییر تاریخ، به جای تفسیر آن پیروی کنند؛ از این‌رو، برخی معتقدند الاهیات سیاسی اروپا و سپس الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین، در مورد غلبه بر تعصبات خاص بوروژوایی و مقابله با سرمایه‏داری، سمت‏گیری مارکسیستی دارند. در این زمینه، نمایندگان برجسته الاهیات سیاسی در اروپا، مانند متکلم پروتستان آلمانی «مولتمان»، «بونهافر» و متأله کاتولیک آلمانی «متز» را جزو الاهی‌دانانی به شمار آورد که بر این اندیشه تأکید می‌ورزند که تفسیر وجود خدا، یک مسئله عملی و سیاسی است، از این‌رو، در اینجا به معرفی کوتاه زندگی، آرا و اندیشه‏های ایشان می‏پردازیم و اشاره‏ای به تأثیرپذیری الاهیات آزادی‏بخش از آنها می‏کنیم: 2-1 یورگن مولتمان نخستین و مهم‌ترین اثر مهم مولتمان، کتاب الاهیات امید است که تحت عنوان فرعی درباره دلیل و معانی رستاخیزشناسی مسیحی در سال 1964م. منتشر شد. مولتمان، وظیفه اصلی الاهیات را نخست نه ارائة تفسیری از جهان، بلکه تغییر دادن و دگرگون ساختن آن به وسیله خدا در پرتو تغییری غایی می‏داند. در میان آثار پرشمار مولتمان، امید به آینده، موضوع محوری است؛ امیدی که بر بنیان صلیب و رستاخیز عیسی مسیح(ع) و بر بنیان تاریخ و تجربه قرار دارد. به همین دلیل، در بحبوحه آشفتگی‌ها و تلاطمات دهه 1960م. الاهیات وی مخاطبان بسیاری یافت. وی در آثار خود، آموزه‏های اساسی مسیحی را در پرتو وعده‏های خدا برای آینده بازسازی می‏کند. از نظر مولتمان، هدف مأموریت مسیحی، صرفاً نجات فردی، شخصی، و روحانی نیست؛ بلکه همچنین تحقق امید عدالت، اجتماعی ساختن انسان‌ها و تحقق صلح و آرامش برای همه بشریت است. وی بر این باور است که این جنبه از مصالحه با خدا، در کلیسای مسیحی نادیده گرفته شده است و کلیسا بر اساس امید به آینده، باید برای تغییر شرایط کنونی اجتماع فعالیت کند. به اعتقاد وی، از نظر عهد جدید انتظار نجات الاهی در آینده، نه به عنوان بهانه‏ای برای انفعال در زمان حاضر، بلکه در حکم تشویق و دل‌گرمی برای عمل است. از آنجا که عمل اجتماعی، ریشه در امید مسیحی دارد، الاهیات مولتمان «الاهیات امید» نامیده می‏شود.35 کلیسا در قدرت روح‏القدس (1975م.) از دیگر کتاب‌های مهم مولتمان است. از نظر وی، کلیسا باید نسبت به خدا، نسبت به انسان‌ها و نسبت به آینده خدا و انسان گشوده باشد. این گشودگی، به این معناست که کلیسا در برابر جهانی که به سرعت در حال تغییر و دگرگونی است، تجدید حیات یابد. از دیدگاه وی، تجدید حیات درونی چهار بعد دارد که نمود و ظهور آن، در حرکت‌ها و جهت‏گیری متألّهان و هواداران الاهیات آزادی‏بخش، مشهود است: 1. کلیسا باید کلیسایی باشد که در حال انجام دادن مأموریت الاهی است. جنبش مسیونری به کم رنگ شدن موانع جغرافیایی، نژادی، ملی و طبقاتی مساعدت کرده است. اما امروزه مأموریت کلیسا شامل همه فعالیت‌هایی است که به رهایی انسان از بردگی می‏انجامد؛ بردگی ناشی از ضرورت‌های اقتصادی و یا بردگی ناشی از فراموش کردن خدا. این رهایی در حضور خدا صورت می‏گیرد. 2. کلیساها باید در مسیر وحدت جهانی با یکدیگر گام بر دارند. جنبش «اتحاد جهانی کلیساها» سبب شکستن موانعی می‌شود که در بین کلیساها وجود دارد. 3. کلیسا باید کلیسای عیسی مسیح باشد. همان‌گونه که مسیح تنها خداوند کلیساست. 4. کلیسا باید جهت‏گیری سیاسی داشته باشد. الاهیات آزادی‌بخش متأثر از این اندیشه هم به کلیسا تعلیم می‏دهد که به طرف‌دارای از ستم‌دیدگان و درماندگان برخیزد.36 مولتمان با این نظرات خود بر متألّهان مسیحی امریکای لاتین تأثیر می‏گذارد و در تشکیل کلیساهای پایه37 در مناطق گوناگون از جمله مناطق فقیرنشین، روستایی و دورافتاده، نقش‎آفرین می‌شود.38 2ـ2. دیتریش بونهافر مشهورترین آثار بونهافر، کتاب‌های بهای شاگردی39 (1937م.)، مسیح، مرکز و محور، اخلاق و کتاب معروف نامه‏ها و مقالاتی از زندان40 هستند. موضوع حضور مسیح در جهان عمیقاً فکر بونهافر را به خود مشغول می‏کرد. وی بر این اصل تأکید داشت که زندگی مسیحی، شراکت در رنج‌های مسیحایی است.41 از نظر وی، تمام همت کلیسا نباید معطوف به علایق مذهبی خود باشد؛ بلکه باید به جهان خدمت کند. کلیسا باید از الگوی عیسی پیروی کند که «انسانی برای دیگران» بود.42 « مسیحی بودن» به معنای شرکت داشتن در حیات جهان و خدمت کردن به خدا در جهان است. خدمت به خدا در انزوا یا محیط‌های امن، خدمت واقعی نیست و عاری از گناه و ناپاکی نیز به شمار نمی‌رود. زندگی ایده‏آل مسیحی نیز رهبانیت نیست. از نظر وی، زندگی مسیحی به این معنا نیست که از دنیا کناره‏گیری کنیم؛ بلکه باید در آن شرکت فعال داشته باشیم. به نظر بونهافر، «کلیسا باید در مرکز اجتماع قرار گیرد و زندگی مسیحی باید در جهان سپری شود».43 وی این تعالیم را در زندگی خود به کار برد و وارد فعالیت سیاسی علیه حکومت نازی‏ها شد تا اینکه جان خود را در این فعالیت‏ها از دست داد. کشته شدن وی به دست حکومت دیکتاتوری هیتلر، برای وی و افکارش شهرت آورد؛ از این‌رو، زندگی هیچ متألهی در قرن بیستم به اندازه زندگی این قربانی جوان حکومت نازی، برای انقلابیون مذهبی مسیحی جذاب نبوده است. هیچ دهه‏ای در قرن بیستم، به اندازه دهه پرآشوب 1960م. زمینه‏ای چنین مناسب برای پذیرش و احیای اندیشه‏های بونهافر را پدید نیاورده است. بونهافر، با اندیشة آن‌جهانی بودن مسیحیت و کلیسا که همواره به شکلی سنتی بر آن تأکید می‏شد، به مخالفت پرداخت. وی ایمان واقعی به مسیح را در عرصه عمل، و نه فقط اعتقاد دانست و پیروی از مسیح را در زندگی معنا کرد. خود هم در این راه از جانش گذشت. بدین ترتیب رهبران و طرف‌داران الاهیات آزادی‏بخش، از اندیشه‏های وی به شدت استقبال کردند.44 2ـ3. یوهانس باپتیست متز از دیگر مدافعان اصلی نگرش «الاهیات سیاسی» در دهه 1960م. در اروپا، «یوهانس باپتیست متز» بود که در دانشگاه توبینگن، همکار مولتمان بود. متز معتقد بود که ایمان از یک بعد سیاسی برخوردار است. کلیسا هم باید نهادی برای نقد اجتماعی باشد. وی در آثار خود، «پراکسیس»45 سیاسی یا حضور متعهدانه در امور سیاسی را نقطه شروع اندیشه‏ورزی الاهیاتی دانست. بدین‌سان برخی مبانی اولیه روش متمایز الاهیات آزادی‏بخش را ارائه کرد.46 بنابراین برخی ریشه‏های فکری الاهیات آزادی‏بخش امریکای لاتین را می‏توان به روشنی در نوشته‏های این سه متأله اروپایی یافت. به طور خلاصه، باید گفت که مولتمان پیشنهاد کرد مقامات کلیسا به جای ارائه یک تصویر شخصی از دین مبتنی بر نجات روح، دین را به عنوان منشأ تحولات اجتماعی معرفی کنند. متز بر این نکته تأکید می‌کرد که ایمان از یک بعد سیاسی برخوردار است و کلیسا باید نهادی برای نقد اجتماعی باشد. الاهیات بونهافر هم بر مسئولیت انسان نسبت به دیگران تأکید دارد و به ارزش نگاه کردن به جهان از پایین به بالا اشاره می‏کند. وی بر عنصر این جهانی بودن مسیحیت و کلیسا تأکید کرد و ایمان واقعی به مسیح را در عرصه عمل، و نه فقط اعتقاد دانست. طرف‌داران الاهیات آزادی‏بخش از این مکتب‌های خداشناسی الهام گرفته‏اند؛ اما به هر حال مکاتب اروپایی را به پرداختن به مفاهیم انتزاعی، مطلق‏گرایی و مجردگرایی نظری، بی‏خاصیتی سیاسی و نادیده گرفتن وضعیت غیرعادلانه موجود برای دستیابی به مسیحیت ایده‏آل آینده متهم می‏کنند.47   پی نوشت 1. ر.ک: فری بتو، فیدل و مذهب:‌گفت‌وگوهای فیدل کاسترو با کشیش فری بتو، ترجمه حسن پستا و سیروس طاهباز. 2. Bertolome de Lass Casas 3. Jurgen Moltmann 4. Dietrich Bonhoffer 5. Johannes Baptist Metz 6. Second Vatican Council 7. Medellin 8. Pvybla 9. لئوناردو بوف، «الهیات آزادی‏بخش، نگاهی گذرا به پیشینه اندیشگی»، ماهنامه نامه، ش 29، ص 23 ـ 20. 10. Paolo Ferira 11. ر.ک: یاسر عسگری، «الاهیات آزادی‏بخش آمریکای لاتین و وجوه تمایز آن با الاهیات مسیحی معاصر»، نقد و نظر، ش 56، ص 182 ـ 156. 12. Contextual Theology 13. رک: گرنز و السون، الاهیات مسیحی در قرن بیستم، ص 323 ـ 320. 14. همان، ص332؛ لیلی مصطفوی کاشانی، پایان صد سال تنهایی؛ سیری در اعتقادات مذهبی مردم آمریکای لاتین، ص72. 15. ران رادز، آمریکای لاتین و مسیحیت انقلابی؛ چهره در حال تحول الهیات رهایی‏بخش، ص24. 16. مک للان، مسیحیت و سیاست، ص73. 17. Prefrential Oftion for the Poor 18. رک: لیلی مصطفوی کاشانی، پایان صد سال تنهایی، ص150 ـ 149؛ گرنز و السون، همان، ص 326 ـ 325. 19. Comunidades Eclesiales و به تعبیر اسپانیولی (Ecliesiais de Base (CEBs 20. رک: لیلی مصطفوی کاشانی، پایان صد سال تنهایی، ص 168 ـ 167. 21. گرنز، و السون، همان، 330 ـ 327. 22. همان، ص 326 ـ 323. 23. همان، ص316 و ص324. 24. رک: مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی(شاخصه‏ها، منابع و روش‏ها)، ص233؛ گرنز و السون، همان، ص330. 25. Seville 26. Hispaniola منطقه‏ای که هم اکنون شامل هائیتی و جمهوری دومینیکن امروز است. 27. Law of Indies 28. the Black Legend. 29. لیلی مصطفوی کاشانی، پایان صد سال تنهایی، پاورقی ص41 30. گرنز و السون، همان، ص315 31. لیلی مصطفوی کاشانی، پایان صد سال تنهایی، ص33؛ ر.ک: ویلکمب واشبرن، سرزمین مرد سرخ‏پوست، قانون مرد سفیدپوست، ص 26 ـ 25 32. Carl Barth الهیدان و متکلم برجسته سوئیسی. 33.Rudolf Bultmann الهیدان و متکلم برجسته آلمانی. 34. Paul Tilich متفکر و الاهی‌دان برجسته آلمانی. وی از کسانی است که متهم به بسط و گسترش سوسیالیسم است. 35. تونی لین، تاریخ تفکر مسیحی، ص 462 ـ 461 36. همان، ص 464 ـ 463 37. Comunidades Eclesiales و به تعبیر اسپانیولی (Ecliesiais de Base (CEBs 38. رک: مک کواری، «چهره عیسی مسیح در مسیحیت معاصر»، هفت آسمان، ش 17، ص 217 ـ 216 39. The Cost of Discileship 40. Letters and Papers from Prisom 41. تونی لین، همان، ص433 42. ر.ک: همان، ص 436 ـ 435 43.ر.ک: همان، ص433 و نیز: گرنز و السون، همان، ص 324 ـ 323 44. تونی لین، همان، ص436 ـ 428 و گرنز و السون، همان، ص 230 ـ 212؛ کالین براون، فلسفه و ایمان مسیحی، ص209 45. Praxis اصطلاحی یونانی که در لغت به معنای عمل و رفتار است و کارل مارکس از آن برای تأکید بر اهمیت عمل در پیوند با تفکر استفاده می‏کرد. چنین تأکیدی بر عمل، تاثیر چشمگیری در الهیات آزادی‏بخش داشته است. (آلستر مک گراث، درسنامه الهیات مسیحی، ص526). 46. گرنز و السون، همان، ص315. 47. همان، ص301 و رادز، آمریکای لاتین و مسیحیت انقلابی؛ چهره در حال تحول الهیات رهایی‏بخش، ص 79ـ78.   یاسر عسگری / کارشناس ارشد ادیان و عرفان شمس‌الله مریجی / استادیار دانشگاه باقر العلوم(ع)   منبع: فصلنامه معرفت ادیان شماره 3 ادامه دارد/

93/07/28 - 01:01





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن