تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797760485




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناپدري سنگدل محاكمه شد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ناپدري سنگدل محاكمه شد
ناپدري سبحان كوچولو كه متهم است كودك هشت ساله را به قتل رسانده، با جلب رضايت اولياي‌دم از مجازات قصاص نجات پيدا كرد. متهم پرونده كه شهاب نام دارد در جلسه محاكمه مدعي شد لحظه حادثه را به ياد نمي‌آورد.


به گزارش خبرنگار ما، نماينده دادستان تهران در شرح كيفرخواست به قضات شعبه 113 دادگاه كيفري گفت: دهم مهرماه سال گذشته زوج جواني پيكر نيمه‌جان پسر هشت ساله را كه سبحان نام داشت، به بيمارستان هفتم‌تير منتقل كردند. اولين بررسي پزشكان نشان داد كه طفل خردسال به شدت مورد كودك‌آزاري قرار گرفته است. آثار كبودي روي بدن، سر و پاهاي پسربچه ديده مي‌شد و پزشكان نيز بعد از انجام معاينات اعلام كردند كه به ‌علت ضربه‌اي كه به سر سبحان وارد شده، او دچار خونريزي مغزي شده و به كما رفته است.
مادر او در شرح حادثه به مأموران پليس كه از ماجرا باخبر شده بودند، گفت: من راننده سرويس مدرسه هستم و هر روز صبح زود خانه را ترك مي‌كنم. ساعتي قبل دختر 14 ساله‌ام تماس گرفت و گفت كه حال سبحان بد شده است و خواست به خانه بروم. دخترم گفت شوهرم سبحان را به شدت كتك زده‌است. زن جوان شرح داد كه مدتي قبل به علت اعتياد شديد شوهرم از او جدا شدم و با شهاب ازدواج كردم. وقتي به خانه رسيدم با كمك او سبحان را به بيمارستان منتقل كرديم. آنجا بود كه پزشكان گفتند سبحان مورد كودك‌آزاري قرار گرفته است، به خاطر همين از شوهرم شكايت دارم.
نماينده دادستان ادامه داد: بعد از مطرح شدن شكايت مأموران شهاب را بازداشت كردند. او گفت كه بعد از مصرف مواد كنترل خودم را از دست دادم و با دسته جاروبرقي سبحان را كتك زدم. وقتي حالش بد شد، همسرم را از ماجرا باخبر كردم.  در حالي كه تلاش‌ها براي نجات كودك ادامه داشت، او 50 روز بعد از حادثه تسليم مرگ شد. پس از آن مأموران شهاب را به اتهام قتل بازداشت كردند و او در بازجويي‌ها اقرار كرد كه در توهم ناشي از مصرف شيشه دست به قتل كودك زده است.
نماينده دادستان تهران گفت: متهم در دادسرا موفق به جلب رضايت از اولياي‌دم شده است و درخواست مي‌كنم تا از جنبه عمومي جرم مجازات شود.  سپس مادر سبحان به هيئت قضايي گفت: شوهر سابقم - پدر سبحان- با گرفتن ديه از متهم اعلام گذشت كرده است. من هم از شهاب اعلام گذشت مي‌كنم. وقتي سبحان را در آغوش گرفتم متوجه آثار جرح در سرش نشدم، به خاطر همين  از شهاب اعلام گذشت مي‌كنم.
سپس متهم به خاطر درخواست قاضي پرونده در جايگاه قرار گرفت و اتهام خودش را پذيرفت. او گفت: صبح روز حادثه در حالي كه همسرم خانه را ترك كرده بود در بالكن مشغول كشيدن شيشه بودم. بعد از مصرف مواد وارد اتاق شدم و ديدم كه سبحان از دستشويي خارج شده و شلوارش را خيس كرده است.
 او را به حمام بردم و شستم. وقتي به اتاق پذيرايي برگشتم، احساس كردم كسي دارد با صداي خودم به من فحاشي مي‌كند. نمي‌دانم چطور دسته جارو‌برقي به دستم آمد و با آن شروع به زدن سبحان كردم. چهار يا پنج ضربه به او زدم اما به ياد ندارم كه ضربات را به كجايش وارد كردم. و  صحنه حادثه را فراموش كرده‌ام.
  وقتي همسرم خودش را به خانه رساند، سبحان از حال رفته بود. او را در آغوش گرفت و گفت ديگر تكان نمي‌خورد. پس از آن سبحان را به بيمارستان منتقل كرديم.
قاضي پرسيد: وقتي سبحان را كتك مي‌زدي او چه واكنشي داشت؟ متهم جواب داد: با گريه مي‌گفت عمو مرا نزن.  قاضي پرسيد: همسرت بعد از جدايي از شوهر معتادش در حالي كه دو كودك داشت با تو ازدواج كرد تا از دشواري‌هايي كه داشت نجات پيدا كند. چرا به او ظلم كردي؟ متهم جواب داد: از كاري كه كرده‌ام پشيمانم و به خاطر رفتاري كه داشتم از او درخواست گذشت دارم. هيئت قضايي بعد از شنيدن آخرين دفاع متهم وارد شور شدند.


منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۰۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن