تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):رسول اكرم صلى الله عليه و آله گروهى را كه كشت و كار نمى كردند، ديدند و فرمودند: شم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797511059




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدیری که کسی را حذف نکرد


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۸ شهریور ۱۳۹۳ - ۰۰:۴۰




1410972186738_Nadimi-7.jpg

نیمه دوم دهه 60 بود، سال‌های جنگ و موشک باران که سکان تئاتر ایران را به دست جوانی سپردند که هنوز سی سال نداشت؛ جوانی با آرمان‌های انقلابی، سری پر شور و دنیایی ایده و انرژی. مرد جوان گرچه با اکراه این مسئولیت را پذیرفت، اما به عنوان مدیر طلایی تئاتر ایران لقب گرفت؛ اگر اهل تئاتر هستید، حتما می‌دانید نام این جوان، علی منتظری است که بعدها عنوان دکتر هم به او اضافه شد. از دوره مدیریت علی منتظری در مرکز هنرهای نمایشی نزدیک به ربع قرن می‌گذرد اما هنوز نام او به نیکی بر زبان هنرمندان تئاتر جاری است. بخش تئاتر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، همواره سعی داشت تا با او گفتگویی داشته باشد اما او هر بار، این گفتگو را به زمانی دیگر که به قول خودش دلیلی منطقی وجود داشته باشد، موکول می‌کرد تا اینکه بزرگداشت او در جشنواره تئاتر عروسکی فرصتی شد تا سرانجام به خواسته ایسنا تن دهد. آنچه در ادامه می‌خوانید، گفتگوی یک ساعت و نیمه ایسنا با دکتر منتظری است. اتاقی ساده، یک میز و چند صندلی، فلاسک چای و چندین کتابخانه پر از کتاب و پایان‌نامه، برخی فارسی و بعضی انگلیسی و درب اتاقی که همیشه باز است.

دکتر منتظری

دکتر منتظری در پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی حسابی مشغول است، تلفن ثابتش مدام زنگ می‌خورد و همیشه هم مراجعه کنندگان متفاوتی دارد، از دانشجویان تا نیروهای خدماتی دانشگاه و البته هنرمندان تئاتر. گرچه نام او به عنوان خوشنام‌ترین و محبوبترین مدیر تئاتر مطرح است اما او خود معتقد است دوره درخشان مدیریتش فقط حاصل تلاش یک نفر نبوده بلکه بسیاری از هنرمندان تئاتر او را همراهی کرده‌اند. دکتر منتظری در جای جای این گفتگو از هنرمندان تئاتر و تلاش‌هایشان سخن گفت اما بارها تاکید کرد که به دلیل گذر سالیان دراز، ممکن است نام تعدادی را به یاد نیاورد و اگر کسی را از قلم انداخته از او عذر می‌خواهد. علی منتظری در دوره کارشناسی رشته علوم آزمایشگاهی درس خوانده بود، رشته‌ای که دوستش نداشت. او سری پر شور داشت و دلبسته فرهنگ بود و از ابتدای تأسیس جهاد دانشگاهی عضو این نهاد بوده و این عضویت تا امروز هم ادامه دارد. آغاز فعالیت‌های فرهنگی در جهاد دانشگاهی اولین کنجکاوی خبرنگار ایسنا این بود که چرا مدیریت تئاتر کشور به جوانی زیر 30 سال سپرده شد که تحصیلاتش هم علوم آزمایشگاهی بوده است و پاسخ دکتر منتظری چنین بود: «زمانی که به من پیشنهاد شد مسئولیت مرکز هنرهای نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بپذیرم، مسئول بخش فرهنگی جهاد دانشگاهی بودم. دلیل عمده این پیشنهاد این بود که از گذشته به هنرهای نمایشی علاقه‌مند بودم و برخلاف رشته تحصیلی‌ام، سابقه فعالیتم در حوزه فرهنگ و هنر بود، نه در رشته تحصیلی‌ام که به اجبار انتخاب شده بود. بر همین اساس در جهاد دانشگاهی هم تا قبل از ریاست آن، تقریبا تمام مسئولیت‌هایم در حوزه فرهنگ و هنر بود.» او با اشاره به فعالیت‌هایش در جهاد دانشگاهی افزود:« وقتی به عنوان مسئول بخش فرهنگی جهاد انجام وظیفه می‌کردم، فعالیت‌های متنوع و گوناگونی را در دانشگاه‌های کشور اجرا می‌کردیم که بعضی از آن‌ها هنوز ادامه دارد. از جمله اینکه برای اولین بار جشنواره سراسری تئاتر دانشجویان کشور را با همراهی تعدادی از دوستان راه‌اندازی کردیم که این جشنواره فوق‌العاده بازتاب ملی پیدا کرد. به نحوی که برای افتتاح آن رهبر معظم انقلاب اسلامی که آن زمان در پست ریاست جمهوری را عهده‌دار بودند، پیام فرستادند و تا جایی که به یاد می‌آورم، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت هم در مراسم حضور داشتند و حرکتی بسیار پرجوش و خروش را در جهاد دانشگاهی در حوزه تئاتر آغاز کردیم. همزمان با این جشنواره، اولین نهضت انتشار کتاب‌های تئاتری در بعد از را انقلاب راه‌اندازی کردیم. به طوریکه در جشنواره اول حدود 12 کتاب تئاتر منتشر شد. در شرایط آن زمان، انتشار 12 کتاب یعنی انتشار 120 یا حتی یک میلیون و 200 عنوان کتاب! عظمت و وسعت کار را فقط می‌توان در بستر آن زمان متوجه شد. در کنار اینها، جلسات سخنرانی و نقد و بررسی داشتیم و حرکتی بسیار پرجوش و خروش آغاز شد.» پس از شش ماه مقاومت تسلیم شدم منتظری به وضعیت تئاتر کشور در دهه 60 و سال‌های جنگ اشاره کرد و یادآور شد: «وضعیت تئاتر کشور به دلایل گوناگون مناسب نبود. به اعتقاد من مدیریت تئاتر در آن زمان نقش زیادی در این قضیه نداشت یا نقش بسیار اندکی داشت بلکه بیشتر به دلیل وضعیت کلی کشور بود که تئاتر خیلی سروسامانی نداشت. البته خود من در برگزاری جشنواره‌های تئاتر فجر به عنوان نماینده جهاد دانشگاهی شرکت داشتم و مسئولیت‌هایی هم در ستاد جشنواره داشتم. به نظر می‌رسید با توجه به خستگی آقای طاها عبدخدایی مدیر وقت مرکز هنرهای نمایشی و اینکه احساس می‌شد نیازمند حرکت و انرژی جدیدی در تئاتر هستیم، از من دعوت شد.» اما او این پیشنهاد را براحتی نپذیرفت و خودش این موضوع را این گونه توضیح داد:« مدت‌ها اکراه می‌کردم، یکی از دلایل عمده تردیدم این بود که در جهاد مسئولیت فرهنگی بر عهده داشتم و نگران بودم فعالیت‌های جهاد آسیب ببیند اما دوستان اصرار داشتند حتی خود آقای عبدخدایی یکی دو بار به جهاد دانشگاهی تشریف آوردند که من به جای ایشان بیایم. آقای حاج سیدجوادی معاون وقت هنری و جناب آقای خاتمی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی که گاهی در دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی یکدیگر را می‌دیدیم، اصرار داشتند این مسئولیت را بپذیرم. به هر حال مجموعه این اصرارها باعث شد شهریور66 و بعد از شش ماه مقاومت، تسلیم شوم.»

دکتر منتظری

ورود به تئاتر با دو اصل مهم منتظری هنگام ورود به مرکز دو اصل مهم را رعایت کرد؛ کسی را از بیرون با خود نبرد و دیگر اینکه امور تئاتر را به تئاتری‌ها سپرد:«هنگام ورودم به مرکز فقط دکتر محمود عزیزی را با خود بردم فقط به این دلیل که تئاتری بود و آن زمان عضو جهاد دانشگاهی بود و در واحد فوق برنامه جهاد فعالیت داشت.اما این برایم یک اصل بود که اولا از نیروهای موجودی که در مرکز هستند، استفاده کنم و در همین راستا کوشیدم از توانایی‌ها، استعدادها و تجربیاتشان به نحو احسن بهره ببرم. ثانیا مسئولیت‌ها را عمدتا به خود تئاتری‌ها واگذار کنم. این‌ها برایم دو اصل مهم بود که تا آخر هم به آن وفادار ماندم.» درها به روی تئاتری‌ها باز شد اولین روزهای ورود او به تئاتر، به سر و سامان دادن به وضعیت مرکز گذشت:«بخش دیگر کار ما سامان دادن به اوضاع داخلی خود مرکز بود. این کارها مدتی زمان می‌برد تا معاونت‌های مرکز استقرار پیدا کنند. بعد از فارغ شدن از این امور،اعلام عمومی کردم که درهای مرکز به روی همه کسانی که از حقوق اجتماعی محروم نشده‌اند و هیچ دادگاه صالحه‌ای و محکمه‌ای دال بر محکومیت آن‌ها برای کار هنری و فرهنگی ممنوعیت قائل نشده، باز است.» اقدام دیگر، برگزاری جلسات متعدد با گروه‌های متفاوت تئاتری‌ بود؛ از سرآمدان تئاتر تا استادان دانشگاه و نسل جوان. سرآمد به جای پیشکسوت. در اینجا باید یک پرانتز باز کنیم؛ دکتر منتظری که واژه پیشکسوت را یادآور آیین‌های زورخانه و پهلوانی می‌داند، به جای استفاده از این واژه در امور هنری، واژه سرآمد را به کار می‌برد. او ادامه داد: «با سرآمدان تئاتر مانند جناب آقایان نصیریان، کشاورز، انتظامی،رادی، شنگله، مشایخی، سمندریان،دکتر جلال‌ ستاری، دکتر رفیعی، غریب‌پور ، از یک طرف و سرآمدان تئاتر در خود مرکز هنرهای نمایشی مثل مجید جعفری، جمشید ملک‌پور، خسرو شکیبایی، جمشید اسماعیل خانی،گوهر خیراندیش، قطب‌الدین صادقی، مریم معترف، حمید و مجید مظفری،هادی مرزبان،ایرج راد، آتیلا پسیانی، حسین عاطفی، دکتر عزیزی، سیاوش طهمورث، لاله تقیان و... جلسات متعددی برگزار کردیم. ضمن اینکه بخشی از کار من برگزاری جلسات با اساتید و کارشناسانی بود که در دانشگاه حضور داشتند، مانند دکتر ناظرزاده کرمانی، فریندخت زاهدی، تاج‌بخش فنائیان،فرهاد مهندس پور، سعید کشن‌فلاح، مجید سرسنگی، حسین فرخی ،کاخی، قاسمی و... » رییس پژوهشکده علوم آزمایشگاهی جهاد دانشگاهی اضافه کرد: «در داخل مجموعه هم یک تیم مدیریتی هماهنگ و کارآمد را کنار هم قرار دادم. حسین جعفری به عنوان معاون هنری، حسن قرائی به عنوان معاون پشتیبانی، مهندس زعیمی به عنوان معاون فنی ، دکتر عزیزی مدیر اداره تئاتر ، مجید جعفری مدیر تئاتر شهر، آقای صدیقی تالار سنگلج، فتحعلی بیگی تالار محراب، بهرام ابراهیمی تالار هنر، جواد افشین‌نژاد تالار وحدت، محمود عطار تئاتر شهرستان‌ها و ناصر بزرگمهر امور هماهنگی همراه با یکی دو نفر دیگر مثل حسن ضرغامی و خانم نافذی که تیم مدیریتی مرکز را در داخل تشکیل می‌دادند و مجموع کارهایی که انجام می‌شد، کار جمعی بود کار من تنها نبود.» منتظری افزود: «بعدها افرادی مثل جواد ذوالفقاری، پرویز زاهدی، اعظم بروجردی ، مجید سرسنگی، حسین فرخی، محمود فرهنگ، ادنا زینلیان، مهین میهن و تعداد دیگری از دوستان از جمله دوست بسیار عزیز و مهربانم نویسنده شهیر سید مهدی شجاعی به عنوان مجموعه مشورتی و در بعضی مواقع با پذیرش مسئولیت، در این حرکت‌ها نقش داشتند.» بررسی مشکلات تئاتر شهرستان‌ها رسیدگی به تئاتر شهرستان یکی از فعالیتهای مهم دوره مدیریت منتظری است که در توضیح آن گفت:« با توجه به بهره‌مندی از مشورت سرآمدان تئاتر در کنار دیدگاه‌های خودم درباره تئاتر شهرستان‌ها، فکر کردم باید به تقویت این بخش بپردازیم و ببینیم مشکلات و مسائل تئاتر شهرستان‌ها و کشور چیست.من هنوز هم اعتقاد دارم اگر ما در دهه نخست انقلاب، سینما و تلویزیون مولف و پاکی داشتیم، این به برکت تئاتر و هنرمندان پاک تئاتر به طور اعم و تئاتر شهرستان به طور اخص بود. شما اگر نگاهی به فیلم‌ها و سریال‌های دهه 60 بیاندازید، می‌بینید که اکثرا هنرمندان تئاتر آنها را جان بخشیده‌اند و اگر به سابقه این هنرمندان دقیق شوید، می‌بینید که بیشتر آنها از تئاتر شهرستان بالیده‌اند.»

دکتر منتظری

مدیر جوان در آن مقطع برای ارزیابی مشکلات تئاتر شهرستان‌ها تیم‌هایی را به استان‌های گوناگون فرستاد تا مشکلات را بررسی کنند و گزارش بدهند. او با یادآوری آن روزها ادامه داد: «تیم‌ها معمولا سه نفره بود و دوستان را بدون حق مأموریت، وسیله و امکانات و خلاصه به شکل جهادی اعزام می‌کردیم با یک پول توجیبی مختصر که امورشان را بگذرانند. بعضی از دوستان مانند بهرام ابراهیمی چندین استان رفتند. وقتی این گزارش‌ها به دست ما رسید، شروع کردیم به بررسی و دسته بندی مشکلات تئاتر. به زبان علمی امروز، با کدها و طبقات مفهومی که به دست آمده بود، درون مایه یا تم مشکلات را استخراج کردیم.» تم مشکلات اصلی چه بود؟ «تم‌ مشکلات اصلی تئاتر کشور در سه مساله بودجه، تشکیلات و آموزش خلاصه شد و با همان تیم مدیریتی و مشاوران درون و بیرون، برای هر یک از این مشکلات اصلی شروع به طراحی و تلاش کردیم تا از مجاری قانونی و ذی‌ربط برای حل آنها اقدام اساسی انجام دهیم.» پیروزی کم نظیر تئاتر در مجلس بحبوحه جنگ بود و موشک باران و مملکت فضای ویژه‌ای داشت اما مدیر جوان تئاتر، پر شورتر از اینها بود. او می‌خواست برای تئاتر کشور بودجه بگیرد و از طریق مجلس شورای اسلامی دست به کار شد:« فکر می‌کنم آن زمان تعداد کل نمایندگان مجلس 200 نفر بود ولی چون ما فرصت کمی داشتیم، فقط به 80 نفر نامه‌ای را دادیم که امضا کردند. محتوای نامه این بود که نمایندگان اعلام می‌کردند ما از اقدامات و تلاش‌هایی که در تئاتر کشور انجام می‌شود و از برنامه‌ گسترش و تحول تئاتر کشور که توسط مرکز دنبال می‌شود، حمایت می‌کنیم. ریاست وقت مجلس آقای کروبی هم نامه را امضا کرد. نامه قبل از آمدن به صحن علنی مجلس در کمیسیون تلفیق با حضور افرادی مثل عبدالله نوری (رییس کمیسیون)، مجید انصاری،هادی غفاری، اسحاق جهانگیری، علی عبدالعلی‌زاده، دکتر سبحان‌اللهی، مرتضی الویری و تعدادی چهره‌های شاخص امضا شد و ما آنان را قانع کردیم ردیف بودجه برای تئاتر کشور تعریف کنند. با حمایتی که از طرف نمایندگان شد و با توجیهاتی که ما برایشان داشتیم، توانستیم ردیف بودجه تحول و گسترش تئاتر کشور را تعریف کنیم. یعنی برای اولین بار این ردیف در بودجه رسمی کشور وارد شد، در صحن هم تأیید شد و چنین بود که به یک پیروزی بزرگ برای تئاتر کشور دست پیدا کردیم. شاید باور نکنید بعد از تصویب این ردیف، نوعی غرور و اعتماد به نفس در خانواده تئاتر به وجود آمد و احساس کردند بالاخره تئاتر در جایی دیده شد. این اتفاق، آثار بسیار جالبی داشت.» پاسخ سید محمد خاتمی به تنگ نظران اما همیشه تنگ نظرانی هستند که تاب موفقیت دیگران را ندارند. این موفقیت تئاتر هم با تنگ نظری‌هایی روبرو شد: «جالب است برای این کار بزرگ این همه تلاش کردیم، عده‌ای به جای تشویق، در خدمت آقای خاتمی وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بودند که ما خودسرانه بودجه گرفته‌ایم! و ایشان خطاب به آن‌ها گفته بود شما هم اگر می‌توانید، چنین کنید، این به جای تشکر شماست از منتظری؟؟ کسی آمده و میهمان ماست و توانسته برای بخشی از ارشاد بودجه بگیرد، شما به جای قدردانی، سعایت می‌کنید؟؟ آقای خاتمی نسبت به این افراد خیلی برافروخته شده بود. به هرحال این قدم اول در جهت حل مشکل بودجه بود.» توسعه تئاتر با 400 هزار تومان؟! اما چه شد که علی منتظری به فکر ردیف بودجه تئاتر افتاده بود؟«وقتی وارد مرکز شدم، حوزه‌ مالی گفت شما سالانه حدود 400 هزار تومان در اختیار دارید، بقیه بودجه صرف آب و برق و تلفن و حقوق کارکنان مرکز می‌شود. لذا حالا که ما مدعی بودیم می‌خواهیم تئاتر را در شهرستان‌ها و مرکز گسترش دهیم اما آیا می‌توانستیم با 400 هزار تومان این کار را انجام دهیم؟! در همان روزهای اول هم پولی برای هزینه کردن نداشتیم و ناچار بودم با روابطی که داشتم، منابعی را برای ادامه کار تأمین کنم.» منتظری با یادآوری شرایط دشوار کشور در آن زمان که در اوج جنگ بود، اضافه کرد: «توجه داشته باشید در آن سال‌ها یعنی نیمه دوم سال 66 ما در جنگ تحمیلی به سر می‌بردیم. سال 67 شرایط حتی سخت‌تر هم شده بود و در سالی که ریالی به بودجه نهادها اضافه نمی‌شد، برای تئاتر ردیف بودجه تصویب شد و این خیلی مهم است. چون من به کرات شرایط را برای مسئولان و نمایندگان محترم توضیح دادم همان‌طور که برخی دوستان گاهی اشاره کرده‌اند، ساعت‌ها وقت گذاشتیم تا بتوانیم این توفیق و دستاورد بزرگ را کسب کنیم. در این راه دوستان زیادی کمک می‌کردند از جمله آقای دکتر علی فتح‌الله زاده که خیلی در این زمینه و بویژه در جمع‌آوری امضای نمایندگان کمک کرد. شرایط دشواری بود، حتی ورود به مجلس سخت بود ولی ما ورود پیدا کردیم، امضا جمع کردیم، به کمیسیون بودجه رفتیم، ردیف تصویب کردیم. در همان شرایط بسیار سخت، تئاتر دیده و برایش ردیف تعریف شد. بیش از آنکه از مبلغ بودجه خوشحال باشیم، خوشحال بودیم که توانسته‌ایم تئاتر را به عنوان یک هنر ممتاز و فاخر فرهنگی تثبیت کنیم ، ‌اینکه تئاتری وجود دارد و زنده است...نمی‌خواهم خیلی از اهمیت این موضوع بگویم چون ممکن است به ضد خودش تبدیل شود ولی واقعا اقدام کم‌نظیری در تاریخ تئاتر کشور بود.» او ادامه داد:« این ردیف بودجه تداوم داشت و تا زمانیکه بودم، بتدریج فربه‌تر شد و می‌توانست در آن ایام کفاف هزینه‌های تئاتر را بدهد و چون نمایندگان مجلس حساس بودند، می‌کوشیدم از همان بودجه، نیازهای تئاتر شهرستان‌ را تأمین کنیم. حتی در شهرستان‌ها در کنار کمک‌های نقدی، امکانات فنی و آموزشی فراهم می‌کردیم.» چگونه نمایندگان مجلس قانع شدند؟ قانع کردن نمایندگان مجلس کار آسانی نیست آن هم در آن شرایط، ولی علی منتظری برای انجام این کار، مقدماتی فراهم کرده بود:« یکی از کارهای ما این بود که نمایندگان مجلس را در گروه‌های مختلف برای تماشای نمایش‌ها دعوت می‌کردیم و آن‌ها را به سالن‌های تئاتر می‌آوردیم چون آنها اعضای قوه مقننه کشور هستند که قانون گذاری می‌کنند. باید از آن‌ها دعوت کرد و خواست نه اینکه بنشینیم و فکر کنیم بناست اتفاقی بیفتد. این جا ایران است!» درک درست هنرمندان تئاتر از شرایط موجود علی منتظری گرچه حمایت و حساسیت نمایندگان مجلس در آن زمان را ارج می‌نهد اما به نکته دیگری هم اشاره دارد؛ درک درست هنرمندان تئاتر از شرایط موجود:« هنرمندان تئاتر در آن زمان با احساس مسئولیت و درک شرایط و موقعیت، ‌آثار بسیار برجسته و ارزشمندی را به صحنه می‌آوردند. الان گاهی می‌شنویم متأسفانه کارهایی اجرا می‌شوند که قدری نگران‌کننده است. طبیعی است این آثار نمی‌توانند مورد حمایت قرار بگیرند. دوستان تئاتری‌ ما باید در مورد مسائل فرهنگی و دینی حساسیت‌های لازم و هوشیاری و تدبیر بیشتری داشته باشند. در گذشته لازم نبود ما این‌ها را بگوییم،‌ خودشان رعایت می‌کردند و با درکی صحیح، ما را کمک و همراهی می‌کردند اما الان کمتر این تعامل و ارتباط را می‌بینیم و این، مشکل ساز است.» همه فعالیت‌های مدیر پر انرژی تئاتر به تامین بودجه خلاصه نمی‌شد. او همزمان فعالیت‌های دیگر را هم ادامه می‌داد:« در بررسی‌ها و مشورت‌های که داشتیم، به این نکته مهم رسیدیم که در بخش تشکیلات، جدا از بحث اداری و فنی ، دیگر مشکل تئاتر ما نبود گروه‌های نمایشی است و باید گروه تشکیل دهیم، تلاش کردیم تجربیاتی را با کمک دوستانی که در اداره تئاتر بودند، شکل دهیم اما چون موضوع خام بود، خیلی به سرانجام نرسید ولی گفت‌وگوهای زیادی شد.» تشکیلات تئاتر در سایه است علی منتظری به تدریج دریافت اصولا تشکیلات تئاتر در سایه است یعنی خود تئاتر در سایه معاونت هنری دیده شده است اما او معتقد بود اگر تئاتر را به عنوان یک فعالیت ممتاز و فاخر فرهنگی و هنری می‌شناسیم، باید تشکیلات مناسبی هم داشته باشد. این کمبود در شهرستان‌ها حادتر هم بود. او درباره این مشکل توضیح داد: «در شهرستان‌ها به علت مسایل فنی و تکنیکی تشکیلاتی، گاهی امکان کمک مستقیم وجود نداشت. مثلا مدیر کل ارشاد یک استان ، مخالف تئاتر بود. من به عنوان مدیر مرکز از تهران چه می‌توانستم بکنم؟! اگر پولی هم به او می‌دادم، به اسم تئاتر می‌گرفت و در راه دیگری خرج می‌کرد. بنابراین دیدیم باید فکری اساسی شود و با کمک دوستان، پیش‌نویس طرح تشکیل سازمان تئاتر را نوشتیم. حدود سال 68 توانسته بودیم به این جمع‌بندی برسیم. اگر این سازمان آن زمان تشکیل شده بود، می‌دانید چقدر از عمرش گذشته بود؟! اما ایام همین‌طور گذشت و این طرح بر زمین ماند.» ولی چرا این طرح ناکام ماند؟ « برای این کار باید ماده واحده‌ای را تهیه می‌کردیم و به مجلس می‌دادیم حتی این کار را هم کردیم اما با کمال شرمندگی و پوزش این طرح در خود ارشاد با مخالفت جدی روبرو شد. به چند دلیل؛ اول اینکه رقبا نمی‌توانستند بر بتابند که تئاتر این چنین سربرآورد. دیگر اینکه به هر حال کشور آن زمان با مشکلات عدیده روبرو بود و تئاتر در اولویت نبود. می‌گفتند این طرح باشد برای فرصتی دیگر که دغدغه مسایل اصلی کشور مانند جنگ رفع شود. عده‌ای هم ما را درک نمی‌کردند. بنابراین عده‌ای آگاهانه مخالفت می‌کردند، عده‌ای مصلحت اندیشانه یعنی با خیرخواهی با طرح مخالف نبودند اما فرصت را مناسب نمی‌دانستند، برخی هم ناآگاهانه مخالف بودند بدون اینکه درک کنند ما چه می‌گوییم. صادقانه بگویم در خود خانواده تئاتر هم اجماع نظری در این باره وجود نداشت. کارشکنی و مخالفت نبود ولی اجماعی هم نبود. این مسائل باعث شد این طرح در نطفه خفه شود. » جبران ناکامی با طرحی طوفانی مدیر جوان برای جبران این ناکامی طرح دیگری را جایگزین کرد آن هم به شکل طوفانی:« به ناچار فکر کردم باید برای تشکیلات تئاتر شهرستان راهی پیدا کنیم. از این جا بود که طرح معطل مانده‌ای را که در مرکز وجود داشت، احیا کردیم و آن تشکیل انجمن نمایش بود. یعنی وقتی از تشکیل سازمان تئاتر نا امید شدیم، سراغ انجمن نمایش رفتیم آن هم برای پاسخ به مشکل تشکیلاتی. برای خوش‌آمد خودمان این کارها را نمی‌کردیم. ساعت‌ها بحث و مشورت و نظرخواهی می‌شد. در این راه گاه و بی گاه از مشورت هنرمندان سرآمد تئاتر شهرستان‌ها از جمله برادران ارجمند، انوشیروان و داریوش و رضا صابری از مشهد، هادی نامور از گرگان، هودی، افشار ، پاک نیت و دهقان نسب از شیراز، اسماعیل سلطانیان، حسن اکلیلی از اصفهان، تفضلیان، خبری و حسین پارسایی از قم و ده‌ها هنرمند دیگر که اسامی آنها را به علت پیری ذهن فراموش کرده‌ام، نیز بهره می‌جستم.» او با به یاد آوردن آن روزها اضافه کرد:« وقتی از سازمان تئاتر ناامید شدم، به شکل طوفانی آغاز کردیم و اعلام شد می‌خواهیم در سراسر کشور انجمن نمایش تشکیل دهیم، دستورالعمل‌های تشکیل دفاتر را در سطح مراکز استان‌ها، شهرها و... به نحوی که هیچ حساسیتی ایجاد نکند، تهیه کردیم. به این صورت که نقش مدیران کل، روسای ادارات هنری در استان‌ها و شهرستان‌ها نادیده گرفته نشود. در عین حال هنرمندان تئاتر هم بتوانند جایگاهی برای خود پیدا کنند و در تصمیم گیری برای تئاتر شهر و استان‌شان سهیم باشند و بتوانند امکاناتی را به طور سازماندهی شده از طریق ما دریافت کنند. چون در شکل سابق، ممکن بود این کمک به دستشان نرسد ولی انجمن نمایش را تأسیس کردیم که مطمئن شویم کمک‌ها به دستشان می‌رسد.»

دکتر منتظری

و این گونه بود که انجمن نمایش در دوردست ترین نقاط کشور شکل گرفت و به گفته منتظری:« حرکت تازه‌ای در این زمینه ایجاد شد که شبیه یک اتحادیه نیمه رسمی برای هنرمندان تئاتر عمل می‌کرد و ما هم از طریق هیأت امنا و هیأت مدیره انجمن، امکانات را توزیع و مدیریت می‌کردیم.» جشنواره‌هایی نه برای آمار، که برای آموزش همزمان با پیشبرد این امور، بحث آموزش هم مورد توجه بود. موضوعی که منتظری در توضیح آن گفت:« گرچه متولیان آموزش، وزارت‌های آموزش و پرورش و علوم هستند و وزارت ارشاد نقش محوری در آموزش هنر و به طور اخص در تئاتر ندارد ولی برای آموزش هنرمندان و علاقه‌مندان تئاتر اقدام کردیم و برای این کار چند برنامه اصلی را سر لوحه کار خود قرار دادیم؛ طراحی و برنامه‌ریزی برای برگزاری جشنواره‌های تئاتر استانی، ‌منطقه‌ای و جشنواره‌های تخصصی مثل عروسکی، آیینی سنتی ، کودک و نوجوان و... در همه این‌ها رویکرد ما به افزایش آمار و ارقام نبود بلکه رویکردی آموزشی داشتیم و می‌خواستیم جشنواره‌ها محل تعامل و تبادل تجربیات و انتقال دانش باشد. در بخش دیگر نیز انتشار کتاب‌ها و مجلات تخصصی تئاتر و ارسال آن برای گروه‌های تئاتری در شهرستان‌ها را دنبال کردیم. بخش انتشارات را در زمینه مبانی نظری، چاپ نمایشنامه‌های ایرانی و حتی بروشورهای اطلاع‌رسانی مانند انتشار «15 روز تئاتر»، فصلنامه تئاتر، مجله نمایش و... را با همین رویکرد توسعه دادیم. سرکار خانم تقیان زحمات این بخش را به عهده داشتند.» موج آموزش در استان‌ها به جز اینها، اقدام دیگری که در این زمینه انجام شد، اعزام هنرمندان مرکز به شهرستان‌ها بود. دکتر منتظری در این زمینه توضیح داد:« بسیاری از هنرمندان برجسته ما قبول زحمت کردند و مدتی در استان‌ها اقامت می‌کردند و کلاس‌ برگزار می‌کردند، به گروه‌ها مشاوره می‌دادند. بعضی افراد خیلی در این مسیر کمک کردند مثل سهراب سلیمی، حسین عاطفی، آتیلا پسیانی، هادی مرزبان و حتی آقای زنجان‌پور و.... این اقدام هم باعث موجی از دلگرمی در استان‌ها شده بود.» او با اشاره به دیگر فعالیت‌های آموزشی مرکز هنرهای نمایش در آن سال‌ها افزود:« کار دیگری که بعدها به فعالیت آموزشی‌ اضافه کردیم، ضبط برنامه‌های ویدئویی و ارسال نوارهای ضبط شده آموزشی به استان‌ها بود. چون انجام سفر برای برخی استادان و هنرمندان میسر نبود، از این طریق توانستیم امر آموزش را به نحوی دیگر در استان‌ها پیگیری کنیم. محسن ابراهیمی مسئولیت ضبط آثار نمایشی را بر عهده داشت که هم برای آرشیو بود و هم نمونه‌ای برای آموزش.» حضور بین‌المللی تئاتر ایران مدیر تئاتر اما فقط به برنامه‌های داخلی بسنده نکرد. او علاقه‌مند بود تئاتر بتواند تعامل بین‌المللی داشته باشد و در همین راستا، برای اولین بار گروه‌های نمایشی را به خارج از کشور اعزام کرد که این اقدام، بعدها با حضور در جشنواره‌ها و مجامع بین‌المللی تداوم داشت تا اینکه سال 68 اولین جشنواره بین‌المللی تئاتر در تهران برگزار شد. شاید کمتر کسی بداند اولین جشنواره بین‌المللی تئاتر در سال‌های بعد از انقلاب، جشنواره تئاتر عروسکی است. جشنواره‌ای که علی منتظری ان را با کمک هنرمندانی مانند مرضیه برومند، کامبیز صمیمی مفخم، عادل بزدوده، مرضیه محبوب، مریم سعادت، بهروز غریب‌پور، جواد ذوالفقاری، حمید جبلی، حسن ضرغامی و... برگزار کرد و حالا مرضیه برومند دبیر پانزدهمین جشنواره تئاتر عروسکی به نمایندگی از همان هنرمندان، بزرگداشت دکتر منتظری را برگزار می‌کند. منتظری ادامه داد: «با برگزاری این جشنواره، چشم انداز تازه‌ای در فعالیت‌های بین‌المللی شروع کردیم که خوشبختانه ادامه پیدا کرد و امسال پانزدهمین دوره آن برگزار می‌شود. در کنار این‌ها تشکل‌های صنفی مانند کانون ملی منتقدان تئاتر، مبارک یونیما و کانون‌های ملی دیگری مثل کانون نمایش‌های سنتی، تعزیه و ... را تاسیس کردیم. راه اندازی کتابخانه تخصصی و مرکز اسناد تئاتر در طبقه فوقانی تئاتر شهر هم از دیگر اقدامات تکمیلی بود که آن زمان انجام شد.» تمام دستاوردها جمعی بود نه فردی مدیر پیشین تئاتر با به یاد آوردن روزهای حضورش در این سمت اضافه کرد: «در مجموع دوره خوبی بود. علیرغم کمبود امکانات توانستیم با هماهنگی و صمیمیتی که بین مدیریت تئاتر و هنرمندان به وجود آمده بود و با حمایت سرآمدان تئاتر و حضورشان در کنار هنرمندان جوان، فضا و محیطی صمیمی و بالنده‌ برای تئاتر کشور ایجاد کنیم وهمچنان تأکید می‌کنم که اینها در سایه همفکری و همکاری افراد بسیار زیادی شکل گرفت.» این استاد که بر حرکت جمعی اصرار داشته، تاکید کرد:« درست است که این دستاوردها به نام من تمام شده، ولی واقعیت این است که همه افراد به هر شکلی که برایشان مقدور بود در موفقیت آن روزها مشارکت داشتند. مجموعه‌ای بودیم که با وحدت و یکدلی کارها را پیش می‌بردیم اما گاهی فراموش می‌شود که اینها کار جمعی بود نه فردی. دست خدا با کسانی است که اتحاد و یگانگی دارند با این شیوه است که کارهای کوچک هم برکت و رونق پیدا می‌کند.» مدیریت، داشتن میزی بزرگ نیست... منتظری خاطرنشان کرد:« مدیریت این نیست که شما میز بزرگی داشته باشید و افراد برایتان خم و راست شوند و در ماشین برایتان باز کنند. این مدیریت نیست، بردگی و جاهلیت مدرن است. مدیریت این است که بتوانید یک جریان همدل و هم فکر را ایجاد کنید که بتوانید از تمام امکانات و استعدادها درست بهره‌مند شوید.» مهمترین منشور ما، هنرمندان را تنها نگذاریم پرسش بعدی ایسنا درباره دخالت‌های احتمالی نهادهای خارج از وزارت ارشاد در امور تئاتر بود. می‌خواستیم بدانیم در دوره دکتر منتظری هم چنین دخالت‌هایی می‌شده است؟ پاسخ او چنین بود: «آن زمان هم سازمان‌ها و نهادهایی بودند که گاهی در امر هنرهای نمایشی دخالت می‌کردند. این دخالت‌ها گاه به جا بود و گاه نه. وقتی به جا بود، ما با توجه به قوانین و مقررات، موضوع را، رعایت می‌کردیم ولی وقتی نابه جا بود، با تعامل سازنده و مثبت تلاش می‌کردیم این دخالت‌ها را به حداقل برسانیم و تا حدود زیادی توفیق پیدا کردیم.» او ادامه داد:«مهمترین منشور ما در این مسیر این بود که هنرمندان تئاتر را در فضایی که نیاز به حمایت و مراقبت داشتند، تنها رها نکنیم و تا پایان دوره تقریبا این نوع دخالت‌ها به صفر رسیده بود الا در مواردی که می‌توان گفت دخالت به جا بود. در آن موارد هم تلاش می‌کردیم با توضیح، اقدامات مثبت و سازنده بتوانیم اعتماد جامعه و مدیران ارشد و سازمان‌های ذیربط را به تئاتر جلب کنیم.» هیچ کس را حذف نکردیم علی منتظری مدیری است که همه تئاتری‌ها با وجود انواع گرایش‌های فکری و سلیقه‌ای بر عملکرد مثبتش توافق دارند.بسیاری از آنها در دوره مدیریت او کار کردند و این در حالی بود که منتظری به لحاظ فکری، تفاوت‌های زیادی با برخی از تئاتری‌ها دارد. از او پرسیدیم با وجود تفاوت افکاری که با خیلی از هنرمندان دارید، چگونه اجازه دادید همه کار کنند؟ «اولا تلاش من ایجاد فضایی آرام برای خانواده‌ تئاتر بود که بدون دغدغه و با آرامش به کار خود بپردازند. اگرچه این امر به طور کامل محقق نشد ولی دوستان تئاتری ما می‌دیدند که من دارم تلاش می‌کنم این فضا را فراهم کنم. بنابراین یکی از تصمیمات اساسی ما پرهیز از تنش وتصمیمات فردی و غیرمعقول بود.» وی ادامه داد:« نکته دیگر اینکه به همه اطمینان داده بودم هیچ نگران نباشند، جا برای کسی کم نیست، هر کسی با هر گرایشی در چارچوب ضوابط و مقررات و قوانین می‌تواند کار کند و عملا هم این را نشان دادیم و چون همه شاهد اجرای این وعده‌ها بودند، در نتیجه همه افراد و گروه‌هایی که چه با خود من و چه با خودشان در تئاتر، اختلاف نظر و سلیقه داشتند تا حدود زیادی به من و خودشان اعتماد کرده بودند و همه این‌ها باعث می‌شد هم آرامش افزایش پیدا کند و هم اینکه کسی فکر نکند که حذف شده است.» منتظری در توضیح سومین نکته گفت: « نکته سوم اینکه من مدیر تئاتر بودم و مسئولیت کل تئاتر کشور را به من سپرده بودند بنابراین موظف بودم از همه هنرمندانی که حاضر بودند در چارچوب قوانین و مقررات کار کنند، حمایت کنم و چنین هم می‌کردم. اگر کسی در چارچوب قانون معترض بود، می‌پذیرفتیم، در غیر این صورت، زیر بار نمی‌رفتیم. فکر می‌کردم نگاه انقلاب ما و مسئولان عالی رتبه کشور هم براین وجه قرار دارد و این نوع نگاه را درواقع جریان انقلابی و مسلمانی می‌دانستم. اعتقاد داشتم و دارم بلکه کسانی‌که غیر این عمل می‌کنند، به نوعی از ارزش‌های انقلاب که برایش هزینه‌های زیادی پرداخته‌ایم، تخطی می‌کنند.» این برخورد مدیر تئاتر با همراهی هنرمندان این رشته روبرو شد. منتظری در توضیح این همراهی گفت:« به تجربه برایم ثابت شد هر گاه درخواستی مبنی بر توجه به ضوابط و مقررات، ارزش‌های جامعه و ... از هنرمندان داشتم، مورد توجه آنان قرار می‌گرفت. خود آن‌ها هم دقت می‌کردند، چون هدف ما رونق و گسترش تئاتر بود و طبیعتا همه کمک می‌کردند تئاتر آسیب نبیند. اما این روزها گاهی چیزهایی درباره تئاتر می‌شنوم که فکر می‌کنم به کلیت و خانواده تئاتر آسیب می‌زند و باید خود هنرمندان از این نوع اقدامات جلوگیری کنند که تئاتر آسیب نبیند.» انصراف بزرگوارانه سمندریان هر مدیری هرچقدر هم که شجاع و خوب باشد، گاهی ناچار می‌شود به برخی از درخواست‌ها نه بگوید. می‌خواستیم بدانیم آیا پیش آمده که دکتر منتظری جلوی نمایشی را بگیرد و بعدا پشیمان شود؟ او پاسخ داد: «نه واقعا. چون اگر امکان اجرایی برای تئاتری بود، حتما حمایت می‌کردیم . یک مورد خاص بود، نمایشی که خودم در مرحله بازبینی آن را دیدم. شورای نظارت موافق اجرایش نبود اما خود من هم مردد بودم وخیلی درک نمی‌کردم چرا نمایش نباید اجرا شود. بنابراین، از کارشناسان ارشاد دعوت کردم که نمایش را ببینند، آن‌ها هم به من توصیه کردند در شرایط حاضر، صلاح نیست اما‌ ایراد اساسی نگرفتند. خود من خیلی صادقانه این روند را برای کارگردان نمایش توضیح دادم و نامه‌ای را به عنوان مجوز به ایشان دادم و گفتم اگر شما تصور می‌کنید، من از میز و مقامم می‌ترسم، چنین نیست، ولی اگر علاقه‌مند به سرنوشت تئاتر هستید، صلاح نیست. ایشان هم خیلی با روی باز پذیرفت و از اجرا منصرف شد.» او با اشاره به مورد دیگر که برای نمایشی دیگر پیش آمد بود، یادآور شد: « زنده‌یاد حمید سمندریان کاری را برای اجرا انتخاب کرده بود. ما هم دربست در خدمتش بودیم که تمرینش را شروع کند. بعد از مدتی خود ایشان به من مراجعه کرد و گفت الان خودم صلاح نمی‌بینم اجرا شود چون ممکن است باعث سوءتعبیر شود و برای تئاتر مشکل ایجاد شود. با اینکه نمایشنامه چیز خاصی نداشت، ولی چون افرادی هستند که همیشه قسمت خالی لیوان را می‌بینند، خود ایشان خیلی بزرگوارانه صرف نظر کرد و بعد نمایشنامه «ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی» را جایگزین کرد. واقعا گوهر بی‌نظیری در تئاتر از دست دادیم،یادش گرامی باد. از همین جا برای هما روستای عزیز هم آرزوی سلامتی دارم.» «مراقبت از تئاتر» گزاره‌ای است که در این سال‌ها بارها از مدیران شنیده‌ایم ولی کمتر آن را دیده‌ایم اما بر اساس سخنان تئاتری‌ها و با توضیحاتی که خود منتظری داد، به این نتیجه رسیدیم که در دوره مدیریت او این مراقبت واقعا انجام شده است.

دکتر منتظری

نمی‌شود برای تئاتری‌ها کاری نکنیم و فقط توقع داشته باشیم او در این باره گفت: «خود من به تئاتر به عنوان یک هنر ممتاز و فاخر علاقه‌مند بودم، آن زمان هم جوان‌تر و پرشورتر بودم و ذهنم فعال‌تر بود و هر روز طرح و برنامه تازه‌ای را دنبال می‌کردیم. خود دوستان هنرمند هم که شاهد این تلاش‌ها بودند، ‌طبیعتا باور می‌کردند. هنرمندان تئاتر افراد بسیار محترمی هستند. کافی است یک قدم به سمت آن‌ها حرکت کنید، آن‌ها ده قدم به سمت شما حرکت می‌کنند. عده‌ای باید این موضوع را متوجه شوند. نمی‌شود ما هیچ کاری برای هنرمندان تئاتر انجام ندهیم و از آنان هزاران توقع داشته باشیم. این ناعادلانه است. او ادامه داد: «در آن دوران عمده تلاش ما این بود که این اعتماد قوی‌تر شود تا بتوانیم پایه‌های تئاتر را استحکام ببخشیم. آنچه در نظام جمهوری اسلامی و آموزه‌های دینی و ملی ماست، این است که آثار مخل به مبانی اسلامی و مروج لهو و لعب نباشد و گرنه تئاتری که به یک موضوع اندیشگی می‌پرداخت، مشکلی نداشت. هنر تئاتر هم به انقلاب اسلامی به نوعی بدهکاری دارد چون بعد از انقلاب تئاتر پالوده شد و به محیط سالم و فرهنگی به معنای واقعی، تبدیل شد.» جرأت کارهایی را که آن زمان می‌کردم، ندارم پرسش بعدی ایسنا این بود که با وجود همه مشکلات، آیا در آن سالن‌ها هرگز از پذیرش این مسئولیت پشیمان شدید؟ «آن زمان نه ولی الان که سال‌هاست از آن ایام فاصله گرفته‌ام، فکر می‌کنم اگر همین الان با شرایط خیلی ایده‌آل و مطلوب پیشنهاد این مسئولیت را بدهند، با کمال پوزش، نمی‌پذیرم چون نه توانش را دارم و نه جرأت کارهایی را که آن زمان می‌کردم. چون آن فضا متعلق به همان دوره است. » خداحافظی با تئاتر برای ادامه تحصیل چه شد که دکتر منتظری بعد از 4 سال و 9 ماه ، مدیریت تئاتر را رها کرد؟ «جهاد دانشگاهی مرا به مأموریت آموزشی اعزام کرد و همه مسئولیت‌هایم حتی مسئولیت بخش فرهنگی جهاد را رها کردم . این سفر توفیق اجباری برای ادامه تحصیل و فرصت خیلی خوبی برای تحصیل و تحقیق بود. بسیار خداوند را سپاسگزارم که دوستان خوبی مرا راهنمایی کردند تا از این فرصت استفاده کنم وگرنه معلوم نبود امروز چه وضعیتی داشتم. حالا هم همان انرژی را که در حوزه فرهنگ و هنر می‌گذاشتم، در بخش علمی می‌گذارم که برایم راضی‌کننده است.» به نوعی به اصل خودتان برگشتید؟ «رشته علوم آزمایشگاهی مورد علاقه‌ام نبود، ولی رشته‌های دیگری را که بعدا خواندم واقعا از سر علاقه بود. این رشته‌ها در علوم پزشکی با موضوعات اجتماعی و فرهنگی که به شدت مورد علاقه‌ام است، مرتبط است. الان هم که تمام وقت در پژوهشکده علوم پزشکی جهاد هستم و افتخارم عضویت در جهاد دانشگاهی است.البته اگر دوستان ناآگاه بگذارند جهاد و فرهنگ جهادی باقی بماند!» هرگز از ارشاد دستمزدی نگرفتم علی منتظری که از آغاز شکل‌گیری جهاد دانشگاهی عضو این نهاد بوده، همچنان نسبت به آن عرق دارد.« در تمام این سال‌ها عضو جهاد دانشگاهی بوده‌ام . تقریبا در تمام جاهای دیگر، افتخاری خدمت کرده‌ و حقوقی دریافت نکرده‌ام و فقط به حقوق جهاد بسنده کرده‌ام. تمام مدتی که در ارشاد مسئولیت داشتم، ریالی حقوق دریافت نکردم. به جز چند سفر خارجی که به تناسب مسئولیتم، به هزینه وزارت ارشاد انجام شد. کسی که وابستگی ندارد، هم خیلی راحت‌تر می‌تواند تصمیم بگیرد و هم می‌تواند برای دیگران امکانات فراهم آورد. برای خودم چشمداشتی نداشتم. حتی از وسیله نقلیه شخصی خودم استفاده می‌کردم. درواقع کوشیدم گوشه‌ای از مدیریت و فرهنگ جهادی را در مرکز هنرهای نمایشی پیاده کنم. همان گونه مدیریتی که امروز به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب مدیریت جهادی نام گرفته است.» آخرین پرسش ایسنا از مدیر طلایی تئاتر این است که چرا دیگر به تماشای نمایش‌ها نمی‌آیید؟ « گرفتاری نمی‌گذارد. دانشجویان دوره دکتری از اساتید راهنما و مشاور توقعات دیگری دارند، کار اداری نیست که با یک امضا حل شود،. تدریس، تحقیق و... هم فرصتی نمی‌گذارد. البته کم و بیش دوستان هنرمند تئاتر را زیارت می‌کنم. از اوضاع و احوال تئاتر بی‌اطلاع نیستم، اخبار و موفقیت‌هایشان را دنبال می‌کنم ولی واقعا به ندرت فرصت تئاتر دیدن برایم فراهم می‌شود.» و آخرین سخن... «امیدوارم اگر خدای نکرده در سال‌هایی که مسئولیت داشتم، کسی از دست، زبان یا قلم من آسیبی دیده باشد، مرا حلال کند.» بهترین روز زندگی.... گفتگوی ما به دلیل زنگ‌های مکرر تلفن یا برخی از مراجعان حضوری، چندین بار قطع شد اما دکتر منتظری به یکی از این مراجعان که بابت قطع گفتگو عذرخواهی می‌کرد، با بیان مضمون حدیثی از معصوم (ع) گفت: «کسی که به شما مراجعه می‌کند و از شما درخواستی دارد، درواقع نعمتی است که از سوی خدا بر شما نازل شده است.» وی سپس گفت: «بهترین روز ما روزی است که کسی از ما خواسته‌ای داشته باشد، آن روز است که رحمت خدا بر ما جاری می‌شود. اگر روزی کسی خواسته‌ای از ما نداشته باشد، باید غمگن باشیم. لذا کسانی که در اتاق خود را به روی خلق می‌بندند، نمی‌دانند که درهای رحمت خداوند را بر روی خود می‌بندند...» گفت‌وگو از ندا آل‌طیب خبرنگار ایسنا

دکتر منتظری

انتهای پیام
کد خبرنگار:







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن