تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك عالم برتر از هزار عابد و هزار زاهد است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797562872




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عدم توانايي انسان در تفسير مسير حكمت الهي با توسّل


واضح آرشیو وب فارسی:مهر:


دین و اندیشه
عدم توانايي انسان در تفسير مسير حكمت الهي با توسّل
بر آساس آموزه های دین مبین اسلام و قرآن مجید، توسّل چيز خوبي است، اما با توسل نمي‌شود مسير حكمت پروردگار را تغيير داد چرا که خداوند فرمود: "يَا مَنْ‏ لَا تُبَدِّلُ‏ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ".



به گزارش خبرگزاری مهر، بعضي از فرمايشات ائمه(ع) جزء اصول،‌ بعضي از عمومات و‌ بعضي از اطلاقات‌ هستند كه غير قابل تخصيص و تقييد میباشند. بيان نوراني امام سجاد (ع) در صحيفه هم از همين قبيل است. حضرت می فرمایند: «يَا مَنْ‏ لَا تُبَدِّلُ‏ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِلُ»؛ اي خدايي كه با هيچ وسيله‌ نمي‌شود مسير حكمت تو را عوض كرد. وجود مبارك سليمان با همه قداست و قُربي كه داشت دعا مي‌كرد، اما حكمت ذات اقدس الهي اقتضا مي‌كرد كه حيات او تا فلان وقت باشد. "أَلْقَيْنا عَلي‏ كُرْسِيِّهِ جَسَداً" که بعد او هم انابه كرد، چون «مُنيب» و «اوّاب» بود مراجعه كرد ﴿قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‏﴾.

بعد خواسته خودش را مطرح كرد؛ عرض كرد به من چيزي بده كه براي ديگران نباشد "رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ هَبْ لي‏ مُلْكاً لا يَنْبَغي‏ لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدي إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ"؛ كسي اين مُلك را نداشته باشد، حالا سابقاً بود ممكن است؛ ولي «لاحقه» نداشته باشد.

حالا اين‌جا احتمال اين است كه «ضنّت» و بخل ورزيد، آيا چنين است يا اينکه چيزي اختصاصي به من بده، ممكن است كه به ديگري چيزي بهتر از اين مي‌دهي؛ ولي اينكه به من مي‌دهي مخصوص من باشد، ممكن است به ديگران چيزهاي برتر و بهتر عطا كني؛ ولي اين جزء اختصاصي من باشد. چند جواب درباره اين حرف گفته شد كه اين يعني چه؟ با اينكه وجود مبارك پيغمبر اين را داشت و وجود مبارك حضرت حجّت (ع) که ظهور مي‌كند اين را دارد، اينكه فرمود ما باد را بر او مسخّر كرديم "وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ"؛ يعني بامداد راهِ يك ماهه را طي مي‌كند، عصر و شامگاه راه يك ماهه را طي مي‌كند؛ يعني اين بادي كه در اختيار سليمان بود يك روز راه دو ماه را مي‌رفت؛ بامداد يك ماه, عصر يك ماه؛ اگر يك روز مي‌خواست حركت كند در طول يك روز, راه شصت روزه را طي مي‌كرد. خدا اين نعمت ها را به او داد، باد را "فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ" كه "غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ". اين با كرامت و اِجلالي كه خداي سبحان در جريان حضرت سليمان قبل و بعد اين قصه‌ها ذكر مي‌كند مخالفت ندارد، زيرا سليمان عرض نكرد كه من را بر ديگري ترجيح بده؛ نه، ممكن است به ديگري خيلي بهتر از آن چيزي كه به من مي‌دهي بدهی؛ ولي يك چيز اختصاصي به من بده.

ممكن است به ديگري چيزي بدهد كه مثل اين باشد يا بهتر از اين باشد من حرفي ندارم؛ ولي اينكه به من مي‌دهي به كسي نده. اين را چند گونه جواب دادند: يكي اينكه ديگران ممكن است داشته باشند، اما اظهار نكنند و جوابي كه برخي از عرفاي ديگر دادند اين است که گفتند او به عنوان سليمان‌بن‌داود كه يك شخصيت حقيقي دارد و نام او سليمان است و يك فرد عادي است، براي اين نخواست، اين را براي مقام خاصّی خواست؛ اگر اولياي ديگر, ائمه و انبيا و انسان‌هاي كامل به اين مقام برسند او همان است، او همان سليمان است. آن بزرگواري كه مي‌گويد اولياي ديگر هم داشتند، ايشان مي‌گويد بر خلاف دعاي سليمان نبود. اين براي اين مقام بود كه من در اين مقام هستم، اين مقام داراي اين سِمت باشد، ديگران هم به همين مقام رسيدند و اين وصف را داشتند، او غير از سليمان كس ديگري نيست. اگر منظور سليمان‌بن‌داود است شخصيت حقيقي است، اين دعا آن نيست و اگر مقام خاصّ سليماني است، بله در اين مقام خاصّ سليماني هر كه به اين مقام برسد «گر انگشت سليماني نباش/ چه خاصيّت دهد نقش نگيني». اگر كسي به مقام سليمانی برسد همان است و ديگري نيست، بيگانه نيست؛ خيلي اين حرف, حرف لطيفي است. كسي بيايد دنبال اينکه حسد است، اصلاً اين گفتن ندارد؛ كسي مي‌گويد براي مقام سليماني است، اگر آن مقام بود انگشتري كه به دست گرفتي جن و انس تابع آن هستند، اگر به آن مقام رسيديد "فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ" كه "غُدُوُّها شَهْرٌ وَ رَواحُها شَهْرٌ" نصيب اوست. اين دو جواب, حداقلّ اين مطلب است.


۱۳۹۳/۶/۸ - ۰۹:۴۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن