محبوبترینها
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
چه مواردی بر قیمت کابین دوش حمام تاثیر دارند؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1797923383
تاثیر نفت بر توسعه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در ایران و پیامدهای آن
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
تاثیر نفت بر توسعه ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در ایران و پیامدهای آن
یکی از مهمترین مسائلی که گریبانگیر اکثریت دولت های نفتی است مسئله سهم عمده نفت در مخارج عمومی محسوب می گردد. کاهش سهم نفت در هزینه های عمومی سبب می شود تا اقتصاد جامعه از شوک ها و فرازو فرودهای نفتی کمتر آسیب ببیند.
بخش اول چکیده شاید بتوان ساختار را مهم ترین مفهوم در علوم اجتماعی دانست. به اعتقاد نگارندگان شکل گیری، باز تولید و توسعه ساختهای اقتصادی و اجتماعی تحت تاثیر چگونگی توزیع ابزار قدرت یا همان سرمایه در مفهوم وسیع آن است. این نوشتار میکوشد توضیح دهد چگونه نفت در ایران موجب شکل گیری و توسعه نوع خاصی از ساخت اقتصادی و اجتماعی میگردد که ابتدا ساختار اقتصادی مدرن بر پایه نفت برنامه ریزی شده و ساخت اقتصادی وابسته به نفت شکل میگیرد و در ادامه ساختهای اجتماعی دیگر نیز به نفت وابسته میگردد. در واقع نفت تبدیل به هویت اصلی ساخت ایرانی میگردد. سپس به بررسی این موضوع می پردازد که چگونه میتوان این وابستگی به نفت را تغییر داد. به زعم راقمان اگر دولت رانتیر حاصل اصلی شاخص نفت و توزیع سرمایه ساختار ایرانی است، جامعه مدنی قوی و طبقات اجتماعی اقتصادی پویا پیش نیاز اصلی تغییر این وابستگی محسوب میگردد. کلید وا‍‍ژگان: نفت، ساختار اجتماعی، دولت رانتیر، سرمایه، جامعه مدنی مقدمه از سال 1280 که اولین چاههای نفت ایران در مسجد سلیمان کشف شد بیش از یک قرن می گذرد. از آن روز تا کنون تحولات عمده ای در ایران و جهان اتفاق افتاده است و شاید یکی از مهم ترین این تحولات بحث نفت باشد. نفت و فرآورده های نفتی امروزه یکی از مهم ترین کالاها در اقتصاد دنیا محسوب می گردند.نفت و فرآورده هایش سوخت عمده صنعت دنیاست. بدون نفت حمل و نقل به شکل امروزی آن میسر نیست. به بیان دیگر نفت و محصولاتش یکی از شاخص ها و بنیان های اساسی جهان امروز است. اما این تمام مسئله نیست. نفت تنها ماده ای اساسی برای تولید و حمل و نقل نیست. حول نفت ساختاری در دنیا شکل گرفته است که بشدت بر اقتصاد و سیاست چه در سطح بین المللی و چه در سطح ملی کشورها تاثیر گذار است. اهمیت خاورمیانه، جنگ خلیج فارس، اوپک، جنگ عراق، بورس های نفتی و بسیاری از حوادث، رویدادها و نهادها موید این تاثیرگذاریست. البته این تاثیرگذاری فرآیندی یکسان و برابر نسیت و همه نیز از آن به یکسان تاثیر نمی پذیرند. در این میان کشورهای تولیدکننده نفت شاید اثرپذیرترین باشند. ایران از قدیمی ترین و یکی از مهم ترین تولید کننده های نفت در جهان محسوب می گردد. هدف این پژوهش بررسی تاثیر نفت بر توسعه ساختهای اقتصادی و اجتماعی در ایران است. در واقع این نوشتار می کوشد تا میزان و نحوه اثرگذاری نفت بر ایران و ساخت های اقتصادی و اجتماعیش را تبیین نماید. در این پژوهش تاثیر نفت بر توسعه و مدرن سازی ایران، چگونگی شکل گیری دولت مدرن و نهادسازی مورد بررسی قرار گرفته و سپس می کوشد تا توضیح دهد چرا و چگونه اقتصاد ملی، نهادهای دولت، طبقات اجتماعی و در یک کلام ساخت های اقتصادی و اجتماعی و الگوهای تصمیم گیری در ایران بشدت متاثر از نفت است. بیان مسئله اهمیت درآمدهای نفتی در اقتصاد ایران مسئله ای واضح و آشکار است. در واقع بهتر است این طور بیان کنیم که اقتصاد ایران به نفت وابسته است. این نوشتار نیز می کوشد به تحلیل تاثیر نفت به عنوان مهم ترین سرمایه در میدان اقتصاد ایران، بر توسعه، چگونگی شکل گیری ساختارهای اجتماعی و باز تولید این ساختار در ایران بپردازد و از این رهگذر به چهار سوال اساسی این پژوهش پاسخ دهد و تاثیر پر رنگ و مهم نفت را در پاسخ به هر چهار سوال آشکار نماید. این پرسش ها عبارتند از: - تاثیر نفت بر شکل گیری و توسعه ساخت اقتصادی و اجتماعی مدرن در چگونه بوده است؟ - چرا با وجود انقلاب و تغییر حاکمیت سیاسی و به تبع آن نیت حاکمیت سیاسی - که کاملا به جهت اهداف متفاوت و متضاد رژیم های قبلی است- این ساختار و فرایند توسعه آن بازتولید می گردد؟ - این نوع ساخت و الگوی توزیع سرمایه چه تبعاتی را به بار می آورد؟ - آیا این روند یک مسئله اجتناب ناپذیر است یا قابلیت تغییر در چنین شرایط و ساختاری وجود دارد ؟ در واقع پژوهش حاضر یک تحلیل اقتصاد سیاسی است و می کوشد تاثیر اقتصاد نفتی را بر دیگر ساختارهای اجتماعی ایران بخصوص ساختار سیاسی و دولت و کنش گران میدان سیاست توضیح دهد. به بیان بهتر مسئله این پژوهش تبیین "اقتضای ساختارمند" است. "اقتضای ساختارمند توضیح می دهد که تعاملات تاریخی چگونه انتخاب پیشاروی سیاست گذاران را در یک لحظه معین محدود می سازد، چگونه این ساختارسازی بازتولید یا تبدیل می شود و چرا گستره ی انتخاب در برخی شرایط وسیع و در شرایط دیگر کاملا محدود است. بنابراین ماهیت انتخاب، هویت کنش گران که چنین انتخاب می کنند و روش شکل گیری ترجیهاتشان درون ساختارهای معین انگیزه ها را مسئله یابی می کند."( کارل، 1388: 34 ) البته نباید اقتضای ساختارمند را با اجتناب ناپذیری معادل گرفت. " اقتضای ساختارمند ادعا می کند ساختارهایی که طی زمان ایجاد شدند هرچند تعیین نمی کنند سیاست گذاران از مجموعه محدود بدیل ها کدام یک را انتخاب می کنند، نوع مسائلی را که طرح می شود در واقع مرزبندی می کنند و راه حل های بدیل را مشخص می سازند و در نتیجه انتخاب های در دسترس را قبض یا بسط می دهند." ( همان، 35 ) ضرورت و اهمیت طرح مسئله : اهمیت بعد ساختاری ضرورت طرح مسئله را باید در اهمیت ساختار اقتصادی و اجتماعی، ویژگی ها و خواص آن و تأثیر آن بر کنش کنشگران در عرصه اجتماع جستجو کرد. ساختارها برای کنشگران الزام آورند و بر کنش آنها تاثیر گذارده و آن را تعیین می کنند. همچنین ساختارهای اجتماعی دارای خصلت نگهداشت یا سکون هستند یعنی سعی بر حفظ خود دارند. در نتیجه در گذر زمان به آسانی دچار تغییر و تحول نمی شوند و بادوامند. ساختارها بر اساس منافعی که برای هر گروه و طبقه تعریف می کنند و ابزارهای قدرت و یا به تعبیر بوردیو سرمایه ای که در اختیار هر کدام از گروه ها و طبقات قرار می دهند سبب ایجاد تضاد و سلطه در میان گروه ها ، طبقات، نهادها و کنشگرانی که در میدان های اجتماعی به کنش می پردازند می گردد. در نتیجه برای درک زندگی اجتماعی و کنش عاملان در یک جامعه درک ساختار اقتصادی و اجتماعی مهمترین مسئله است. اما تفکر مسلط بر این نوشتار معتقد به چیزواره بودن ساختارها نیست بلکه رابطه ساختار- عاملیت را رابطه ای متقابل می بیند. انسان ها می توانند ساختارها را تغییر دهند اما برای این تغییر باید اولاً ساختارها واقعیت های موجود در آن را بخوبی شناسایی نمایند. ثانیاً برای تغییر در این ساختار باید بر اساس همان ساختار و ابزارهای تحت اختیار عمل کنند. به عبارت دیگر برای تغییر باید بر اساس "فرصت ساختاری" عمل کرد زیرا "اولاً وسائل کنش عاملان وابسته به شرایطی می باشد که در کنترل آنها قرار ندارند، ثانیاً کاربرد وسایل کنش معمولاً مواجه با موانعی می شود که اغلب شامل اعمال مخالف دیگران است." ( آر.کلک ، 1378:228 ) حال با توجه به توضیحات فوق علت انتخاب و ضرورت طرح مسئله آشکار می گردد. برای توسعه به عنوان یک کنش مهم و اساسی در سطح ملی درک شرایط ، ساختار ، چگونگی توزیع ابزار قدرت و در یک کلام آگاهی از این موضوع که در کجا قرار داریم، از چه ابزارهایی بهره مندیم و باید در چه جهتی حرکت کنیم اساسی ترین مسئله است. پس بررسی ساختار ، ابزار های قدرت و چگونگی توزیع آن مهم ترین مسئله قلمداد می شود. ادبیات و پیشینه تحقیق در رابطه با بحث تاثیر نفت بر ساختار اجتماعی بخصوص بعد از اولین شوک مهم نفتی در دهه 70 میلادی پژوهش ها و مطالعات بسیار زیادی چه در داخل و چه در خارج ایران صورت پذیرفته است که بررسی تمام آنها از عهده این نوشتار خارج است. اما برای آشنایی با پیشینه تحقیق در روتبط با تاثیر نفت به معرفی برخی از آثار اقدام می نماییم. اصولا اکثریت این تحقیقات اقدام به بررسی تاثیر نفت بر کلیت ساختار اجتماعی ننموده بلکه این تاثیر را بر یکی از سه ساخت اجتماعی بخصوص ساخت سیاسی و اقتصادی و یا یکی از شاخص های مهم ساخت های اجتماعی در هر یک از حوزه سنجیده است. تری لین کارل (1388 ) در پژوهش خود تحت عنوان معمای فراوانی به بررسی تاثیر درآمدهای نفتی بر ایجاد دولت رانتیر و سیاست های و اقدامات دولت در کشورهای مختلف نفتی پرداخته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در صورتی که نفت به درآمدهای اصلی دولت تبدیل شود تاثیرات منفی بر رشد و ساخت اقتصادی و سیاسی بر جای می گذارد. بختیاری (1380 ) و شیرین بخش (1389 ) به بررسی تاثیر افزایش درآمدهای نفتی بر بخش کشاورزی اقتصاد ایران اقدام نمودند و به این نتیجه رسیدند که افزایش درآمدهای نفتی سبب سبب پیدایش بیماری هلندی و پدیده ضد کشاورزی می گردد. جرجزاده (1384 ) و سامتی (1388 ) در پژوهش های خود تحت عنوان بررسی اثر درآمدهای نفتی بر توزیع درآمد در ایران نشان داد که درآمدهای نفتی سبب نابرابرتر شدن توزیع درآمد در کل کشور می گردد. نتایج تحقیق ابراهیمی(1388 ) و بهبودی (1388 ) نشان دادند که اثر کل درآمدهای نفتی بر رشد اقتصادی منفی است. عصاری آرانی (1389 ) و قالیباف (1390 ) نقش درآمدهای نفتی را بر ساخت سیاسی جامعه ایران مورد بررسی و تحلیل قرار دادند. عصاری آرانی به مقایسه کشورهای نفتی و کشورهای در حال توسعه غیر نفتی پرداخت. نتایج پژوهش او نشان داد که حجم دولت در کشورهای نفتی بزرگتر و اثر بخشی آن بر بهینه ساختن توسعه انسانی بسیار کمتر از دولت های در حال توسعه غیر نفتی است. همچنین مطالعه قالیباف گویای این مسئله است که درآمدهای نفتی در پیدایش دولت رانتیر به صورت کامل و بر مسئله تمرکز و عدم توزیع قدرت سیاسی در ایران به طور نسبی موثر است. رویکرد نظری رویکرد نظری این نوشتار مبتنی بر تضاد و کشمکش میان کنشگرانی است که در فضای اجتماعی به کنش می پردازند. در واقع فضای اجتماعی قلمرویست که کنشگران به رقابتی شدید و بی پایان اقدام می نمایند. آنچه در این میان و در جریان این رقابت سبب تمایز میان کنشگران و طبقه بندی آنها و همچنین عامل تقسیم فضای اجتماعی به میدان های گوناگون رقابت می شود ابزار قدرت و یا به تعبیر بوردیو مفهوم سرمایه است. در واقع طبقه بندی کنشگران، تقسیم فضای اجتماعی به میدان های گوناگون رقابت ، شکل گیری نهادهای مختلف اجتماعی و رابطه میان آنها ، بر مبنای میزان دسترسی آنها به ابزار قدرت یا سرمایه و نوع سرمایه مبادله شده صورت می گیرد. در واقع شکل گیری ساختار، بازتولید و یا تغییر در آن بر مبنای نوع توزیع سرمایه در جامعه اتفاق می افتد. مسئله اساسی دیگر در نوع نگاه این نوشتار به اهمیت تاریخ یا به بیان دیگر گذر زمان بر شکل گیری ساختارهای اجتماعی باز می گردد. در واقع این نوشتار بر خلاف بسیاری نظریه پردازان ساختارگرا همچون پولانزای،آلتوسر، پارسونز و...شکل گیری ساخت های اجتماعی را مسئله ای تاریخی و تحلیل ساختاری را تحلیل تاریخی می داند. آخرین نکته نظری نیز به مسئله اجزای ساخت اجتماعی باز می گردد. این نوشتار ساخت اجتماعی را بر مبنای نظر آلتوسر "مرکب از سه عنصر اساسی اقتصاد، سیاست و ایدئولوژی( فرهنگ) می داند که دارای استقلال نسبی هستند و ممکن است در یک زمان یکی از آنها جامعه مسلط شوند ولی در نهایت این اقتصاد است که حاکم می گردد."( ریتزر، 1374: 130) نفت و نوسازی در ایران برای بررسی موضوع تجدد مدرن سازی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی در ایران می توان سه دوره را در نظر گرفت، - دوره قاجار تا آغاز حکومت پهلوی - عصر پهلوی تا انقلاب 1357 - پس از انقلاب 1357 دوره قاجار برای آغاز بررسی نوسازی در ایران می توان به اجمال چنین گفت که، مدرنیته ایرانی در دوره قاجاریه و به طور مشخص در عصر ناصری آغاز می شود. این مدرنیته الگوی خود را در بیرون از خود و جامعه خویش جستجو می کند. این مدرنیته و معماران آن نه بر اساس اندیشه ای درونی و تکامل یافته در جامعه خود بلکه بر اساس آنچه دیگران عمل کرده اند اقدام می نمایند. البته در این عصر هنوز مدرنیته ایرانی به طور کامل شکل نگرفته، کاملاً از ریشه های فرهنگی و بومی خود جدا نشده است، و بسیار آرام و کند در حال حرکت است. اما ایده آل خود را در بیرون از خود جستجو می کند. اما شاید مهم ترین حادثه در این دوران در حوزه اقتصاد روی داد. در آن روزها شاید کمتر کسی تصور می کرد این اتفاق در آینده تبدیل به مهم ترین جنبه ساخت اجتماعی کشور گردد. "یک پدیده نو در اقتصاد ایران در 1280 که در دهه های بعد تقریبا بر همه جنبه های اقتصاد سایه افکند، اکتشاف، تولید و صدور نفت بود."(ترکمان، 1389: 166) عصر پهلوی تا انقلاب 1357 آغاز عصر پهلوی و سلطنت رضا خان را باید نقطه اوج شکل گیری مدرنیته ایرانی دانست. در واقع پارامترهای اساسی مدرنیته ایرانی در این دوره تعیین می شود. تجدد در این جامعه در این عصر شکل اصلی خود را پیدا می کند و خصوصیات و ویژگی های آن در پایان این دوره به طور کامل قابل ملاحظه است. چنانچه مقایسه وضعیت طبقات و گروههای اجتماعی در آغاز و پایان این دوره به خوبی نشان دهنده این موضوع است. "تعداد طبقه کارگر در صنایع گوناگون ار 260100 نفر در اواخر دهه 1310 به 1250000 نفر در سال 1355 رسید." ( اشرف، 1387: 99)" در حالیکه در سال 1335 در ایران 2000 کارمند حرفه ای، فنی و دفتری وجود داشت. تعداد آنها در سال 1355 نزدیک به یک میلیون نفر رسیده بود. در سال 1320 تقریبا 5000 فارغ التحصیلی دانشگاهی در ایران وجود داشت. در حالیکه تعداد دانشجویان آموزش عالی در ایران به بیش از 150000 نفر رسید.( همان، 87) نیروهای مسلح از 65000 نفر در سال 1320 به 410000 نفر در سال 1356 افزایش یافت.(ترکمان، 1389: 256) دولت رضاخان را در واقع باید با دولت های مطلقه اروپایی در سده نوزدهم مقایسه کرد. بهتر است این طور بیان گردد که این دولت ایفای نقش دولتهای مطلقه اروپایی در آن دوره را در سر داشت. نکته مهم در این میان، تفاوت نوع ایده آل سازی در جامعه ایران است. مدرنیته غربی حاصل تفکرات، تغییرات و ایده آل سازی درونی یک جامعه است در حالیکه این ایده آل سازی در ایران چشم انداز حرکت خود را در بیرون جستجو می کند. به همین دلیل ما شاهد نوعی انقطاع در این دوره در اجتماع ایران هستیم. آنچه امکان این انقطاع را در اقتصاد به دولت پهلوی می دهد؛ درآمد نفتی و یا همان رانت نفت است. در عصر رضاخان "درآمد نفت ده برابر شدو از 469 هزار پوند استرلینگ در سال 1299 به 4 میلیون و 271 هزار پوند رسید، با این وجود این تنها ده درصد و شاید حداکثر 25 درصد از درآمد دولت بود و بخش عمده درآمدهای دولت از منابع دیگر حاصل می‌شد." (فوران، 1378: 372) فوران در عین حال تصریح می‌کند: "در مقایسه با صنعت نفت، سهم تولید کشاورزی در تولید ناخالص ملی دائم در حال کاهش بود و از 80 تا 90 درصد سال‌های دهه 1280 به حدود 50 درصد در سال‌های دهه 1310 رسید."(همان: 375) در واقع از آغاز حکومت پهلوی با تدریج درآمدهای نفتی به درآمد اصلی دولت و سرمایه مهم و اساسی در ساخت اقتصادی جامعه بدل گردید.حکومت پهلوی که به لحاظ ذهنی از جامعه فاصله داشت و از جهت طبقاتی نیز فاقد حمایت خاصی بود، رانت نفت را بهترین اتکا برای پیشبرد اهداف و مستحکم کردن سلطنت خود می دانست. در نتیجه دولت روز به روز اتکا بیشتری به درآمدهای نفتی پیدا کرد. در دولت پهلوی دوم نیز روند اتکا به درآمدهای نفتی ادامه پیدا کرد. " در سال 1346 درآمدهای نفتی بیش از 50 درصد تولید ناخالص ملی بود."(کاتوزیان،1373: 302) در سال 1975 بیش از 80 درصد درآمدهای دولت ایران ناشی از دلارهای نفتی بود.(کارل، 1388: 301)در حالیکه رونق اقتصادی اجتماع و تولید درآمد مسأله مهمی برای دولت های مطلقه غربی بود و این مسأله سبب گسترش اقتصاد در بخش خصوصی و تولید شد، در ایران به دلیل رانت نفتی هیچ کدام از این اتفاقات رخ نداد. در واقع رانت نفت به دولت پهلوی این امکان را داد که بدون نیاز به اجتماع و روابط اقتصادی آن، ابزار لازم را در جهت نوسازی و گسترش قدرت خود برای تسلط به جامعه، در اختیار داشته باشد. بدین ترتیب طبقات اجتماعی و جامعه مدنی هیچ فرصت و ابزاری در جهت بروز خود پیدا نکردند. زیرا دولت توانایی استقلال در عمل نسبت به جامعه را داشت. انقلاب 1357 رژیم پهلوی که خود آغاز گر مدرنیته در ایران بود در نهایت میان چرخ دنده های این ماشین له شد، توسعه ناهمگون در نهایت به حذف مسبب خود انجامید. حال ایران با رژیم سیاسی جدیدی روبروست، حاکمیتی که بر آمده از انقلاب ملت ایران است اما نباید از یاد برد که حاکمیت سیاسی جدید وارث ساختار قبلی است. به بیان واضح تر حاکمیت سیاسی جدید وارث الگوی توزیع سرمایه قبلی در این جامعه است. در بیان مسئله بطور کامل شرح داده شد که هدف این نوشتار تحلیل اقتضای ساختارمند است. در واقع باید گفت چنین تحلیلی شکل واقعی و پررنگ خود را در این قسمت می یابد. در این بخش از نوشتار به دو سوال از چهار پرسش اساسی پژوهش پاسخ می دهیم. اول آنکه این نوع ساخت و الگوی توزیع سرمایه چه تبعاتی را به بار می آورد؟ و سوال دوم که پاسخ آن در دل پاسخ به سوال اول وجود دارد آنکه چرا با وجود انقلاب و تغییر حاکمیت سیاسی و به تبع آن حاکمیت سیاسی که - کاملا به جهت اهداف متفاوت و متضاد رژیم های قبلی است - این ساختار بازتولید می گردد؟ مسئله مهم دیگر آنکه در ادامه با اتکا به تحقیقات و آمارهای موجود می کوشیم تا سیاست های اقتصادی دولت ایران در حال حاضر نقد وبررسی گردد زیرا به نظر می رسد بنوعی شاهد بازگشت به دولتی با وابستگی بالا به نفت هستیم. منابع - آر.کلک ، استوارت. 1388، چهار چوب های قدرت ،ترجمه یونسی مصطفی ،1.1. تهران:پژوهشکده مطالعات راهبردی - ابراهیمی محسن،سالاریان محمد.1388. بررسی پدیده نفرین منابع طبیعی در کشورهای صادرکننده نفت و تاثیر حضور در اوپک بر رشد اقتصادی کشورهای عضو آن. فصلنامه اقتصاد مقداری. 20. 77-100. تهران - اشرف احمد، بنوعزیزی علی، 1387 ،طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران، ترجمه ترابی فارسانی سهیلا، 1 ،1 ،تهران: نیلوفر - ایچ.لسناف ، مایکل. 1385، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، ترجمه دیهیمی خشایار ،1.1 تهران: نشر نی - بختیاری صادق,حقی زهرا. 1380 . بررسی آثار افزایش درآمدهای نفتی بر بخش کشاورزی مورد : بیماری هلندی در اقتصادی ایران . اقتصاد کشاورزی و توسعه. 35. 109-138. تهران - بهبودی داوود,متفکرآزاد محمدعلی,رضازاده علی.1388. اثرات بی ثباتی قیمت نفت بر تولید ناخالص داخلی در ایران. مطالعات اقتصاد انرژی.20. 1-31. تهران - ترکمان، فرح، نیک پی،امیر.1389، تبیین جامعه شناختی ایدئولوژی توسعه سیاسی در ایران معاصر،1،1، تهران: نشر علم - خوش خلق، رحمان، موسوی محسنی، رضا،1385، شوک های نفتی و پدیده بیماری هلندی در اقتصاد ایران، مجله تحقیقات اقتصادی، 77،117-97 : تهران - درکاهی، حسن،1387، رونق نفتی و چالش های توسعه اقتصادی، مجله تحقیقات اقتصادی،92-71 : تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1390. تصویری از منابع حاصل از صادرات نفت پس از انقلاب اسلامی .10923 . نمایندگان مجلس شورای اسلامی. تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1387. درباره لایحه بودجه سال 1388 کل کشور21. پیش بینی عملکرد بودجه سال 1388 و اثر آن بر اقتصاد ملی. 9526. کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی. تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1386. درباره لایحه بودجه سال 1387 کل کشور27. پیش بینی عملکرد بودجه سال 1387 و اثر آن بر اقتصاد ملی. 8813. کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی. تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1389. درباره لایحه بودجه سال 1390 کل کشور 21. منابع و بودجه. 10696. کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی. تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1386. مروری بر اهداف قانون برنامه چهارم توسعه.8906. حسین فدایی. تهران - دفتر مطالعات برنامه و بودجه. 1387. وضعیت حساب ذخیره ارزی در سال 1387 .9543. کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس شورای اسلامی. تهران - ریتزر ، جورج ، 1374 ، نظریه های جامعه شناسی، ترجمه مهدوی محمد ، صادق، 1، 1، تهران: مرکز چ‍اپ و ان‍ت‍ش‍ارات دان‍ش‍گ‍اه ش‍ه‍ی‍د ب‍ه‍ش‍ت‍ی - سامتی مرتضی، خانزادی آزاد ، یزدانی مهدی. 1388. اثرات درآمدهای نفتی و تزریق آن به اقتصاد بر توزیع درآمد: مطالعه موردی کشور ایران. فصلنامه اقتصاد مقداری.23. 51-73. تهران - شیرین بخش شمس اله,مقدسی بیات مریم.1389. بررسی اثرات متقارن و نامتقارن شوک های نفتی بر ارزش افزوده بخش های کشاورزی و خدمات ایران. مطالعات اقتصاد انرژی. 26. 1-20. تهران - صالحی امیری ،رضا . عدالت اجتماعی، 1387،231242، پژوهشکده مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، تهران - عصاری آرانی عباس ، افضلی ابرقویی وجیه .1389. ارتباط اندازه دولت با توسعه انسانی(مقایسه کشورهای نفتی وکشورهای در حال توسعه غیرنفتی). رفاه اجتماعی. 36. 61-91. تهران - فوران، جان، 1378، م‍ق‍اوم‍ت ش‍ک‍ن‍ن‍ده: تاریخ تحولات اجتماعی ایران از سال 1500 میلادی تا انقلاب، ترجمه تدین احمد، 1، 1 ، تهران: رسا - قالیباف محمدباقر ، پورموسوی سیدموسی ، امیدی آوج مریم. 1390. درآمد های نفتی و توزیع فضایی قدرت سیاسی در ایران. فصلنامه ژئوپلیتیک ایران. 22. 37-70. تهران - قطمیری، محمد علی،1387، برآورد تلاش مالیاتی در ایران و مقایسه آن با کشورهای در حال توسعه منتخب، مجله تحقیقات اقتصادی،83،186-163 : تهران - کارل ، تری لین ،1388، معمای فراوانی ،ترجمه خیرخواهان جعفر ،1.1 تهران : نشر نی - کاتوزیان، محمدعلی،1373، م‍ص‍دق و ن‍ب‍رد قدرت در ایران ، ترجمه تدین، احمد ، 1 ، 1، تهران: ح‍س‍ی‍ن‍ی‍ه ارشاد - ل‍ف‍ت‌‌ویچ، آدری‍ان ، 1385، دولتهای ت‍وس‍ع‍ه‌‌گ‍را "پ‍ی‍رام‍ون اهمیت سیاست در توسعه" ، ترجمه افشارکهن ، جواد، 1،1 ، م‍ش‍ه‍د : م‍رن‍دی‍ز: نی‌نگار - مهدوی، ابوالقاسم،1376، نفت و توسعه اقتصادی ایران، مجله تحقیقات اقتصادی،51،134-109 : تهران منبع : مقاله ارائه شده در همایش ملی نفت و توسعه اقتصادی برگزار کننده : سازمان بسیج علمی، پژوهشی و فناوری ادامه دارد ...
93/05/02 - 00:42
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 84]
-
اقتصادی
پربازدیدترینها