تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):سنگهاى زیربناى اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از آنها بدون دیگرى درس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796924695




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

کودکم را اجاره دادم!


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: کودکم را اجاره دادم!
شوهرم یکی از فرزندانم رو فروخت و دیگری را اجاره داد. با دخترم سرقفلی این چهارراه را اجاره کردیم و روزی ۱۵۰ هزار تومان گدایی می‌کنیم. خدا رو شکر درآمدمان خوب است.
آفتاب: به نوشته خبرنگار فارس معصومه صدایش می‌کنند و با همه بازی‌گوشی‌اش کمک خرج مادر است. یقیناً واژه تکدی‌گری را نمی‌فهمد اما از آن موقع که خود را شناخته دستش جلوی دیگران برای گرفتن  پول دراز بوده و تمام 9 سال عمرش را به آمدن برادرهایش به دنیا و در مقابل پول، رفتنشان گذشته و حالا باز هم منتظر بچه‌ای در راه هستند.

پابرهنه در خیابان‌های شهر جولان می‌دهد. دست و صورتش را با زغال سیاه کرده. می گوید که خانه‌شان زیر گذر مولوی است و ظهرها با مادرش یک موتوری کرایه می کنند و به محل کار می روند. کباب دوست دارد و مدام جوجه و کباب می خورند. پشت چراغ قرمز ایستاده و هر ماشین که ترمز می‌کند به سمتش می‌رود و پول طلب می‌کند.

جایگاهش دائمی است و با مادرش سرقفلی این چهارراه را اجاره کردند و مشغول کار تکدی‌گری هستند دخترک می‌گوید که پدرش در بالای شهر گدایی می کند و او و مادر ش در جنوب شهر چرا که مردم در جنوب شهر بیشتر دلشان برای بچه ها می سوزد و به آنها پول می‌ دهد.

جلو و آمد و طلب لباس کرد . در ظل آفتاب خودش را به گریه زاری زد که از سرما می لرزد و لباسی ندارد که بر تن کند. قسم می خورد که چند شب است غذا نخورده و خیلی گرسنه است.

کسی به حرف‌های اعتنایی نکرد و عصبانی شد. گفت خوب اگر پول نمی دهید شکلات یا هر چی تو کیفتان هست بدهید. چرا اینقدر مردم گدا شدند و پولی به ما نمی‌دهند.

مادرش از آن سوی چهارراه آمد و دستش را دراز کرد و گفت کمک کنید در راه رضایی خدا کمک کنید . مشکل دارم. شوهر ندارم. کرایه خانه می دهم. کودکی در راه دارم. کمک کنید ذلیل و خوار نشوید. خدا کمکتان باشد و .....

زن جوان گفت که پاتوق همیشگی‌اش این چهار راه است اول گفت که روزی 7 تا 8 هزار تومان در می آورد و کفاف زندگیش را نمی دهد. ناسزایی به دختر می دهد و می گوید این هم شده وبال گردن خیلی شیطان است و مدام در حال بازیگوشی است با خودم می آورم تا کمک حالم باشد ولی باری شده بر کارهایم.

با عجز ناله می گوید دروغ چرا ولی بعضی روزها تا 30 و 40 هزار تومان هم در می اروم اگر این دختر دل به کار بدهد مردم به او بیشتر پول می دهند و روی هم 150 به بالا پول در می آوریم ولی این ذلیل مرده کار نمی کند و مدام در حال شرارت است.

زن جوان ادامه می دهد بار زندگی رو دوش خودم است. شوهرم یکی از فرزندانم را 3 میلیون فروخت و یکی دیگر را هم سالانه اجاره داد.

زن بدون اینکه احساس ناراحتی کند می گوید هر دو فرزندم پسر بودند و فرزندی هم در راه دارم که آن را شوهرم پیش پیش فروخته و با پولش خانه‌ای گرفتیم.

دخترش می آید می گوید مامان بابا زنگ زده و گفته اوضاع اینجا پس است و بهزیستی آمده و در حال جمع آوری گدایان است.

مادرش نفرینی حواله بهزیستی می کند و می گوید اینها هم نمی گذارند یک قران در بیاوریم. هر بار که بهزیستی می آید 2 پا داریم 2 پای دیگر قرض کرده و فرار می کنیم نه اینکه از آنها بترسیم به این دلیل که اگر ما را ببرند فقط 2 روز از کار و زندگی می افتیم.

دخترک می گوید هر وقت گرفتار بهزیستی می‌شوم خودم را به غش می زنم و کف خیابان پهن می شوم. البته مادرم با مغازه دار آن سمت میدان هماهنگ کرده هر وقت بهزیستی می‌آید من در آنجا قایم می شوم و در را از پشت قفل می کنم.

وی ادامه می‌دهد : سواد ندارم ولی پول دارم و وقتی بزرگ شوم یک ماشین خوشگل برای خودم می خرم.

زن جوان می گوید که شوهرم صبح تا شب کار می کند ولی من و دخترم بعداز ظهرها کار می کنیم. ناهار و شام را در چلوکبابی آن سوی میدان می خوریم . از شغل و درآمدم راضی هستم و خدا را شکر می کنم.

به گزارش فارس، افزایش تعداد متکدیان در خیابان‌های شهر نشانه حضور مؤثر افرادی است که به متکدیان پول می‌دهند و به همین دلیل این چرخه معیوب ادامه دارد.

مردم انتظار دارند که پلیس و شهرداری ، متکدیان، ولگردان و معتادان را از خیابان‌های شهر جمع‌آوری کند که انتظار بیجایی هم نیست چرا که طبق قانون مجازات اسلامی، تکدی گری و ولگردی، جرم است.

در کلان شهر تهران روز به روز تعداد متکدیان در تهران بیشتر می شود و معضلاتی را برای شهر ایجاد می‌کنند.



تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۶:۲۴





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن