تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 31 فروردین 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به زيادى نماز و روزه و حج و احسان و مناجات شبانه مردم نگاه نكنيد، بلكه به راستگويى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1796985855




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقش قرآن در روش‌شناسی علوم اجتماعی


واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
نقش قرآن در روش‌شناسی علوم اجتماعی
هستی‌شناسی قرآن، بر خلاف هستی‌شناسی سکولار، با یک عقبه تئولوژیک عمل کرده و این عقبه را به دست خداوند می‌دهد. حتی انسان نیز در منظر قرآن، بر مبنای این عقبه تعریف می‌شود. انسان صاحب اراده، اختیار و در عین حال مسئولیت و تکلیف است.

خبرگزاری فارس: نقش قرآن در روش‌شناسی علوم اجتماعی


بهش دوم و پایانی مبانی و مفروضات روش‌شناختی در قرآن با توجه به ضعف‌های اساسی موجود در روش‌شناسی مطرح در علوم اجتماعی و ضرورت بازنگری در این علوم، گام بعدی پرداختن به معرفی مبانی موجود در اندیشه قرآن و اشاره به قابلیت‌های موجود در این مکتب است تا از آن طریق، بتوان به روش‌شناسی بومی و اسلامی قابل¬توجهی دست پیدا کرد. قرآن در زمینه مبانی هستی‌شناختی، مبانی انسان‌شناختی و مبانی معرفت‌شناختی از ویژگی‌های ممتازی برخوردار است که آن را واجد شکل‌گیری یک روش‌شناسی بنیادین می‌گرداند. مبانی و مفروضات قرآنی عبارتند از: مبانی هستی‌شناختی قرآن عالم هستی در نگاه قرآن دربردارنده سلسله مراتبی از عوالم مادی تا عوالم غیرمادی است. عبارت «ربّ العالمین» در آیه اول سوره حمد، شامل همه عوالم پیش از دنیا، عالم دنیا، عوالم پس از دنیا و همچنین عالم انسان، فرشتگان و سایر عوالم هستی است که خداوند در رأس همه آنها قرار دارد.24 عالم هستی یک کلّ منسجم و یکپارچه بر محور حاکمیت خداوند است. آیات قرآن با یکسری اسمایی آغاز یا به اسمایی ختم می‌شود. این اسماء حاکی از آن است که بدون خداوند تفسیر درستی از این عالم نمی‌توان داشت. «هر گوشه‌ای از این نظام شگرف سرشار از اسراری است که به زبان حال فریاد می‌زند: جز یک قادر حکیم و عالم مطلق، کسی قدرت چنین طراحی¬ای را ندارد.»25 بنابراین، هستی‌شناسی قرآن، یک هستی‌شناسی توحیدی است؛ یعنی اینکه جهان از یک مشیت حکیمانه پدید آمده و یک قطبی و تک¬محوری است. یعنی جهان ماهیت از اویی «انّا للّه» و به سوی اویی «انّا الیه راجعون»(بقره: 156) دارد.26 دستگاه خلقت خداوند هدفمند بوده و به باطل و بازی و عبث به وجود نیامده است. نظام جهان، نظام احسن و اکمل است. همه اجزای هستی به سوی غایت و کمال نهایی؛ یعنی پیشگاه خداوندی در حرکت‌اند. انسان همواره در حال گردیدن و تحول است تا به جاذبه الاهی برسد. اما عالم ماده، آخرین نقطه حرکت و تحول انسان نیست، بلکه ابزاری است برای رسیدن به عالم بالاتر. هدف حیات از هدف طبیعی محض بالاتر بوده و هدفی مادی و طبیعی نیست. هدف حیات به ثمر رسیدن جوهر اعلای انسانی و رسیدن به کمال است. در هستی‌شناسی قرآنی، جهان هستی دارای یک وجود واقعی و بدیهی است. تحلیل اوصاف جهان در قرآن همگی سخن از وجود واقعیت خارجی دارد. همچنین عالم واقعیت از دو بُعد مادی و معنوی تشکیل یافته است و با محوریت و مدیریت خداوند واحد به صورت یکپارچه، کل‌گرا و هدفمند اداره و هدایت می‌شود: «له ملک السماوات و الارض»(حدید: 2) هستی‌شناسی قرآنی، هستی را نه صرفاً مادی و نه صرفاً غیر مادی، بلکه ضرورتاً جامع تمام ابعاد می‌داند. هستی‌شناسی قرآنی، قدسی و توحیدی است. بر مبنای هستی‌شناسی توحیدی، حقیقت وجودی انسان در رابطه با خداوند تعریف می‌شود. سرشت انسان، ترکیبی از طبیعت و ماوراست؛ یعنی علاوه بر وجود مادی، از وجودی ملکوتی و الاهی نیز برخوردار است. فطرت و نهاد انسان فطرتی الاهی است: «فطرت اللّه الّتی فطر النّاس علیها؛ این فطرتی است که خداوند انسان‌ها را بر اساس آن آفریده است».(روم: 30) مبانی انسان‌شناختی قرآن انسان‌شناسی قرآنی بر خلاف رویکردهای سکولار انسان را محترم، والا، با ¬اراده، انتخاب¬گر و در عین حال مسئول می‌داند. زندگی او را هدفمند و در جهت رسیدن به کمال نهایی تعریف می‌کند. خداوند همه کمالات بالقوه را به انسان داده است، اما سرنوشت انسان به دست خود اوست. انسان هم می‌تواند جهان را مسخّر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش در¬آورد و هم می‌تواند به اسفل سافلین سقوط کند: «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثمّ رددناه اسفل سافلین؛ ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم. سپس او را به پایین‌ترین مرحله بازگرداندیم»(تین: 5ـ6) این خود انسان است که سرنوشت نهایی خویش را تعیین می‌کند و این خود اوست که باید معمار خویش باشد. قرآن شرط اصلی وصول انسان به کمالات را ایمان می‌داند: «الّا الذین امنوا و عملوا الصالحات فلهم اجرٌ غیرُ ممنون؛ از ایمان، تقوا و عمل صالح برمی‌خیزد».(تین: 7) عرصه وجودی انسان بسیار گسترده است به دلیل برخورداری از قلب، شکل واحدی نمی‌تواند داشته باشد. در واقع، قلب انسان کانون فرهنگ، تمدن، تاریخ، واقعیت و ظهور هستی است. انسان با بهره‌گیری از قدرت اراده و اختیار خویش، به تناسب موقعیت‌ها، می‌تواند متّصف به اسمی از اسماء الاهی گردد و در پناه نحوة رویکرد خویش به خداوند و عالم هستی، اسمی از اسماء خداوند در او بروز و ظهور می‌یابد. بر مبنای هستی‌شناسی توحیدی، انسان آیت و نشانه حقیقت مطلق خداوند است؛ با این ویژگی که آیت اکبر و صاحب تجلی و اسم اعظم الاهی است. در نتیجه، آگاه به جمیع اسماء الاهی، معلم این اسماء به ماسوی، مسجود ملائکه و خلیفه خداوند سبحان در زمین است. جامعیت انسان به جمیع اسماء، فرصت استقرار او را در مراتب و منازل مختلف پدید آورده و از مسیر این سلوک به لحاظ آن¬که قلب آدمی مجلای ظهور کدام¬یک از اسماء الاهی شده باشد، دوره‌های مختلفی از تاریخ را می‌سازد.27 مبادی معرفت‌شناختی قرآن علم و معرفت در قرآن واجد ارزش بسیار است و توجه زیادی به آن صورت ¬گرفته است. قرآن منبع کاملی از معارف الاهی است و راه‌ها و ابزارهای مختلفی همچون حس، عقل و وحی را برای شناخت در اختیار انسان قرار می‌دهد. قرآن به صراحت ابزارهای شناخت در جامعه معرفی می‌کند: «و الّله اخرجکم من بطون امّهاتکم لا تعلمون شیئاً؛ و جعل لکم السمع و الابصار و الافئدة؛ اوست خدایی که شما را از شکم‌های مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ چیز نمی‌دانستید و سپس به شما چشم و گوش و قلب داد». (نحل: 78) قرآن در این آیه، پس از اشاره به ضعف و ناتوانی انسان، از چشم، گوش و افئده به عنوان موهبتی الاهی از جانب خداوند اشاره می‌کند. منظور از «افئده» در این آیه، عقل (عقل نظری) است. بر اساس این آیه، حسْ یکی از ابزارهای شناخت است، اما شرطْ کافی نمی‌باشد. آنچه از راه شنیدن و دیدن وارد ذهن می‌شود، سطحی و کم¬ارزش است. این مواد به چیز دیگری مثل عقل نیاز دارد، تا آنها را تجزیه و تحلیل، مقوله¬بندی، تعمیم و تجرید کند. مشاهدات حسی به¬عنوان مواد خام عقل در فؤاد یا عقل انسان، به دو وسیله تفکر و تدبّر پخته می‌شود و مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرد و به صورت شناخت قابل اعتماد درمی¬آید. قرآن رشد انسانی را در پرتو استفاده درست از این ابزار دانسته و عدم استفاده درست از فؤاد را موجب سقوط انسان تا سرحد چهارپایان می‌داند: «لهم قلوب لا یفقهون بها و لهم اعین لا یبصرون بها و لهم اذان لا یسمعون بها اؤلئک کالانعام بل هم اضلّ». (اعراف: 179) بنابراین، قرآن حس را تنها ابزار معرفتی انسان قلمداد نمی‌کند و آن را در کنار سایر ابزارهای انسانی کامل می‌داند. «معرفت حسی هرگز یقین¬آور نیست؛ زیرا آنچه را حس ادراک می‌کند، تنها در ظرف اثبات است یعنی ما با حس می‌فهمیم که مثلاً نور موجود است، اما این مقدار که با دیدن نور حاصل می‌شود هرگز موجب یقین به وجود نور نمی‌گردد.»28 حتی منظور از «عقل» در قرآن نیز با سایر مکاتب روش‌شناختی و معرفت‌شناختی متفاوت است. مراد از عقل در قرآن، تنها عقل نظری که به تجزیه و تحلیل مبادی نظری می‌پردازد نیست، بلکه عقل عملی را نیز شامل می‌شود. عقل در کلام خدای تعالی، ادراکی است که با سلامت فطرت برای انسان دست می‌دهد. علامه طباطبایی، در تفسیر آیه 242 سورة بقره این مطلب را تأیید می‌کند: انسان را از این جهت عاقل می‌گویند و او را ممتاز از سایر جانداران می‌دانند که در مسایل فکری و نظری حق را از باطل و در مسایل عملی خیر را از شر و نافع را از مضرّ تشخیص می‌دهد. خداوند فقط از میان جانداران انسان را علاوه بر حواس ظاهری، که به¬وسیله آن ظواهر محسوس پیرامون خود را احساس می‌کند، به حواس باطنی مثل اراده، حبّ، بغض، ترس و امید مجهز کرده تا معانی روحی را به¬وسیله آن درک کند و با ارتباط با موجودات خارجی در آنها دخل و تصرف کند. آنها را ترتیب دهد، تفکیک کند، تخصیص و تعمیم دهد. و حتی در مسایل نظری حکم نظری و در مسایل عملی حکم عملی دهد.29 بنیادهای معرفتی در قرآن، متناسب با هستی‌شناسی مندرج در آن، شامل دسته¬ای از ابزارهای بیرونی و این¬جهانی و دسته¬ای از ابزارهای درونی و آن¬جهانی است. وحی به مثابه بنیادی‌ترین اساس معرفتی است که از عقل و حس قوی‌تر است. «وحی» ابزاری است که در کنار «عقل» نقش راهنمایی و ارشاد و حتی گاه تأیید را ایفا می‌کند و برای شناخت حقایق غیرآشکار و پنهانی در عالم به¬کار می‌آید. چنین ابزاری لازمه هستی‌شناسی معنوی قرآن است؛ چراکه به ابعاد معنوی هستی با حس و مشاهده تجربی نمی‌توان دست یافت. حتی در جهان مادی و دنیوی حقایقی وجود دارد که حس و مشاهده توان درک آن را ندارند. حس به جزییات عالم هستی احاطه دارد. عقل نیز توانایی درک کلیات را داراست. در حالی که، وحی هم جزییات و هم کلیات را با هم درک می‌کند. وحی به¬عنوان متمم و مکمل حس و عقل به¬کار می‌رود.30 بنابراین، هم‌سو با الاهیات توحیدی و انسان‌شناسی فطری مبتنی بر آن، معرفت‌شناسی در قرآن نیز بی‌تردید چهره خاصی به خود می‌گیرد. اعتقاد به دو بُعد مادی و معنوی در هستی و حتی در وجود انسان، بنیادهای معرفتی در این نظام را به گونه‌ای متفاوت از نظریات مدرن بنا می‌نهد. نقش قرآن در روش‌شناسی اجتماعی مکتب اسلام، به عنوان مکتبی جامع و کامل از این جهت که از سوی منبعی الاهی و مقدس به دست بشر رسیده است، با سایر مکاتب و نحله‌های علمی و اجتماعی تفاوت‌هایی دارد. اندیشه اسلامی، نگاهی متفاوت به هستی، شناخت و حتی به انسان دارد. یکی از مبناهای معرفتی در مکتب اسلام، قرآن است. مکتب قرآن به عنوان الگویی فردی و اجتماعی است که مفروضات ارزشی و معرفتی ما را تعیین می‌کند. قرآن «تبیانٌ لکلّ شئ»(نحل: 89)، خوانده شده و به عنوان منبع غنی اسلامی در زمینه‌های مختلف فردی و اجتماعی در اختیار بشر قرار دارد. قرآن کریم آخرین مرحله سخن و وحی الاهی است و آمده که تا ابد راهنمای انسان‌ها در ابعاد گونا‌گون زندگی باشد. در کشور ما حتی تولید علوم انسانی بدون توجه به قرآن و آموزه‌های این کتاب خداوندی امکان¬پذیر نیست؛ زیرا فرهنگ جامعه ما بیش از هر چیز مرهون نگرش ویژه قرآن نسبت به انسان است. بنابراین، قرآن بهترین منبع انسان‌شناسی و منبع اصلی علوم انسانی است؛ چراکه علوم انسانی مربوط به انسان بوده و ابعاد وجودی و رفتار فردی و اجتماعی وی را بررسی می‌کند. خدایی که به تمام ویژگی‌های ظاهری و باطنی انسان آگاه است، بهتر از هر کسی می‌داند چگونه گنجینه‌ها و استعدادهای نهفته وی به فعلیت می‌رسد. آموزه‏های قرآنی در مورد هویت انسان، از چنان گستردگی و استواری برخوردار است که می‌توان براساس آنها، نظریه‏ توانمندتری در علوم انسانی پدید آورد. بنابراین، می‌توان و باید با استفاده از مبانی قرآنی و برخی پیشرفت‌های علوم انسانی، بنای مستحکمی را از علوم انسانی پایه‌گذاری کرد و زمینه پیشرفت کشور در ساحت‌های مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را فراهم نمود. یک محقق قرآنی، آگاه به مبانی و قواعد تفسیر موضوعی و آشنا با آن نظریات مطرح، می‌تواند با جمع‌‌آوری آیات مربوط و تنظیم آنها دیدگاه قرآن را استخراج کند. از قرآن و آموزه‌های آن نوعی اندیشه اجتماعی و پیش‌فرض‌های نظری قابل استخراج است که بر اساس آن، می‌توان یک روش‌شناسی بنیادین نیز از قرآن استنباط کرد. در واقع، قرآن قابلیت تکوین چنین روش‌شناسی‌ای را دارا می‌باشد. علامه طباطبایی در زمینه تأثیر دین و آموزه‌های آن چنین اعتقاد دارد: دین به معنای سنتی اجتماعی است که انسان در زندگی اجتماعی¬اش بر طبق آن سیر می‌کند. سنت‌های اجتماعی متعلق به عمل است. زیربنای آن اعتقاد به حقیقت هستی عالم و هستی خود انسان می‌باشد. به همین جهت، در اثر اختلاف اعتقادی، سنت‌های اجتماعی نیز مختلف می‌شود؛ اجتماعی که معتقد است عالم، ربّ و خالقی دارد که هستی عالم از او و برگشتش نیز به سوی اوست و نیز معتقد است که انسان فناناپذیر است و حیات ابدی با مرگ پایان نمی‌پذیرد، چنین اجتماعی در زندگی، روشی دارد، که در آن سعادت در حیات ابدی و تنعّم در دار جاودان آخرت تأمین می‌شود.31 تأثیر مبانی دینی در تکوین علوم بسیار مهم و اساسی است. این اهمیت تا آنجاست که حضرت امام خمینی(ره) بر این مسئله تأکید می‌کنند. ایشان در این زمینه می‏فرمایند: «علوم انسانی احتیاج به یک انسان‌های متعهد دارد. انسانی که تعهد به قواعد اسلام ندارد و تعهد به آن زیربنایی که توحید است ندارد، در علوم انسانی نمی‏تواند عملی انجام دهد، الّاانحراف.»32 بنابراین، قرآن در تولید علم و به صورت مصداقی‌تر، روش‌شناسی اسلامی برای علوم اجتماعی نقشی بسیار مهم و اساسی را ایفا می‌کند. قابلیت‌های روش‌شناختی در قرآن بر اساس مبانی هستی‌شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی موجود در قرآن، نوعی روش‌شناسی بنیادین از قرآن قابل استخراج و استنباط است. روش‌شناسی بنیادین قرآنی، تحت تأثیر مبانی خاص و متفاوت خویش، اندیشه اجتماعی قرآن را از سایر اندیشه‌ها ممتاز و منحصر به فرد می‌گرداند. معرفت‌شناسی جامع و هماهنگ قرآنی، قابلیت‌های بسیاری را در زمینه روش‌شناختی به قرآن عرضه می‌کند. این قابلیت‌ها عبارتند از: قابلیت‌های روش‌شناختی حس روش‌شناسی اجتماعی در قرآن، ابتدا با تکیه بر ابزارهای حسی کار خویش را آغاز می‌کند. شناخت حسی، یکی از رو-ش‌هایی است که راه آن بر همگان باز است و همه از این طریق می‌توانند به شناخت ابتدایی از عالم خارج دست پیدا کنند. بخش عمده آگاهی‌های ما از طریق شنیدن و دیدن حاصل می‌گردد. قرآن به دسته¬ای از این شناخت‌ها، به نام شناخت آیه¬ای اشاره می‌کند و با کلماتی نظیر «انّ فی ذلک لَآیات» از آنها یاد می‌کند. توجه به آیات و نشانه‌های خداوند در هستی، ما را به سمت شناخت‌های عمیق¬تر راهنمایی می‌کند. قرآن گواهی می‌دهد که یکی از پایه‌های شناخت، ابزار حسی است که شناخت طبیعت و امور طبیعی بیشتر به¬واسطه آن درک می‌شود. قرآن شناخت طبیعت را از دو بُعد عرضی و طولی مورد توجه قرار می‌دهد. قرآن به بیان روابط عرضی در عالم طبیعت می‌پردازد: اوست خدایی که از آسمان آب را فرو فرستاد، پس ما به وسیله آن از هر گونه گیاه برآوردیم و از آن سبزه‌ها را از زمین خارج کردیم و دانه‌هایی بر روی هم چیده را از گیاهان به عمل آوردیم و از شکوفه درخت خرما خوشه‌هایی به هم پیوسته و نیز باغ‌هایی شبیه هم و یا مختلف از انگور و زیتون و انار ایجاد کردیم. به میوه آن آن¬گاه که میوه می‌دهد و به رشد و رسیدن آن بنگرید، قطعاً در این همه برای مردمی که ایمان می‌آورند نشانه‌هایی است.(انعام: 99) قرآن شناخت افقی و عرضی اشیای طبیعی را از شناخت طولی آن جدا نمی‌داند، بلکه همواره با بیان روابط عرضی اشیاء با هم از رابطه طولی آنها با خالق و مبدأ آفرینش نیز سخن می‌گوید. معرفت حسی قادر به درک روابط طولی در طبیعت نیست و صرفاً رابطه عرضی را به واسطه حس مشاهده می‌کند. هرگز از راه حس نمی‌توان اراده و هدایت جهان توسط وی را مشاهده کرد. تا وقتی که پای استنباط عقلی پیش نیاید، پی بردن به معارف غیرطبیعی ممکن نیست.33 بنابراین، آنجاکه به دنبال روابط عرضی در عالم طبیعت هستیم، حس و مشاهده نقش مؤثری ایفا می‌کند، اما در شناخت روابط طولی در عالم طبیعت حس به تنهایی مفید واقع نمی‌شود. قابلیت‌های روش‌شناختی عقل از دیدگاه قرآن کریم، جهان به دو بخش شهادت و غیب تقسیم می‌شود. بخش شهادت، فرع و بخش غیب، اصل است؛ یعنی عالم شهادت، متکی بر عالم غیب است. معرفت حسی و عقلی تحت تأثیر این قوانین‌اند. معرفت حسی، که متعلق به عالم شهادت است، بر معرفت عقلی که متعلق به عالم غیب است، متکی می‌باشد. بر مبنای هستی‌شناسی معنوی، جهان هستی بر دو بُعد مادی و معنوی مترتب است. عقل مأمور نقادی، نتیجه¬گیری، جمع¬بندی و تعمیم فراورده‌های حسی است. شناخت حسی، شناختی جزیی و فردی است، ولی شناخت عقلی، حقایق عام و کلی را درک می‌کند. شناخت حسی، ظاهری و سطحی است. در حالی‌که، شناخت عقلی روابط درونی اشیاء را هم درک می‌کند. شناخت عقلی، برخلاف شناخت حسی، که صرفاً به زمان حال تعلق دارد، دایره زمانی وسیعی از گذشته تا آینده را دربر می‌گیرد. شناخت حسی محدود به مکان خاص و شناخت عقلی به مکان‌های دوردست نیز دسترسی دارد. بنابراین، شناخت حسی و شناخت عقلی در کنار هم به شناخت صحیح دست می‌یابند. حس به¬تنهایی در دام روش‌های پوزیتیویستی گرفتار می‌آید. در حالی‌که، در کنار عقل نه تنها از آسیب‌های پوزیتیویستی ایمن است، بلکه قابلیت‌های بیشتری را نیز در عرصه علم و شناخت علمی پیدا می‌کند. عقل، توانایی دست‌یابی به گزاره‌های ضروری و اجتناب‌ناپذیری را داراست که ارزش جهان‌شناختی دارند؛ گزاره‌هایی بدیهی که حس و روش‌های حسی هیچ¬گاه به آن دست پیدا نمی‌کنند. روش‌شناسی دینی به دلیل اتکا بر عقل و برخورداری از گزاره‌های ضروری و بدیهی، به دانش حسی و تجربی ارزش جهان‌شناختی و معرفتی می‌بخشد.34 عقل به¬طور مستقل نیز توانایی‌هایی افزون بر حس را دارد. قرآن با دفاع از جایگاه عقل عملی، که به بایدها و نبایدهای معرفت‌شناختی در حیات اجتماعی ناظر است، قابلیتی انتقادی را به روش‌شناسی اسلامی عطا می‌کند. به¬طوری که از آسیب‌های مکتب انتقادی نیز مصون می‌ماند. پدیده‌های اجتماعی و انسانی در معرض داوری عقل عملی قرار دارند. عقل عملی، به تناسب موضوعات اجتماعی و انسانی خود، به داوری ارزشی و هنجاری پرداخته و علاوه بر تبیین و توصیف پدیده‌های اجتماعی و انسانی، به ارزیابی و داوری در مورد آنها اقدام می‌کند. داوری انتقادی در حوزه علوم اجتماعی، از طریق معیارهای حسی و تجربی تأمین نمی‌شود. همچنین عقل عملی با ابداع مفاهیم و معانی انسانی متناسب با اهدافی که دنبال می‌کند، الگویی آرمانی برای رفتار و زیست انسانی ترسیم می‌کند. این مدل آرمانی، مبنا و اساس رویکرد انتقادی به واقعیت‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. حضور عقل عملی در اندیشه دانشمند اسلامی، مانع از محصورماندن وی در ظرف واقعیت‌های موجود می‌شود.35 منبع هستی‌شناختی دین، تنها اراده و علم ازلی الاهی است و همه اصول و فروع آن از ناحیه خداوند تعیین می‌شود. از این‌رو، عقل آدمی فاقد شأن انشاء، تشریع، حکم¬کردن و دستوردادن است و فقط گزارش‌گر، ادراک‌کننده، کاشف و مشخص¬کننده حسن و قبح احکام است. عقل، تنها در حوزه فردی می‌تواند ولایت و آمریّت داشته باشد؛ یعنی در حریم شخصی خویش می‌تواند حکم دهد و به نفس خویش امر کند.36 قابلیت‌های روش‌شناختی وحی در قرآن درست است که حس و عقل از ابزارهای معرفتی مفید در روش‌شناسی قرآن هستند، اما به تنهایی در دایره وسیع معلومات هستی مفید واقع نمی‌شوند. از این‌رو، قرآن در کنار حس و عقل ابزار دیگری به نام «وحی» را به عنوان مکمل آن دو قرار می‌دهد. وحی، از منابع معرفتی ویژه اسلام است که برای شناخت حقایق غیرآشکار و پنهانی در عالم به¬کار می‌رود و از مشاهده حسی بسیار قوی‌تر بوده و حقایق بسیاری از هستی به واسطه آن به دست می‌آید. چنین ابزاری، لازمه هستی‌شناسی معنوی قرآن است؛ چراکه به ابعاد معنوی هستی با حس و مشاهده تجربی نمی‌توان دست یافت. حتی در جهان مادی و دنیوی، حقایقی وجود دارد که حس و مشاهده توان درک آن را ندارند. از آنجاکه وحی، عنصر محوری در معرفت‌شناسی دینی است، معرفت حقیقی در قرآن نیز معرفت شهودی و وحیانی است. معرفتی که از قطعیت کامل برخوردار است و روشنی و قطعیت آن صددرصد بوده و امکان اشتباه در آن وجود ندارد. پیروان ادیان آسمانی، وحی را مهم‌ترین منبع معرفت می‌دانند؛ چراکه از علم بی‌پایان خداوند سرچشمه می‌گیرد، نه از علم محدود انسان. وحی، نوری الاهی است که شامل حال هر کسی نمی‌شود و خداوند به هر کس که بخواهد وحی می‌کند. در واقع، تمامی نظام آفرینش و امکانات موجود در آن، که وحی نیز از آن جمله است، برای آسایش و راحتی انسان تعبیه شده است. وحی به¬منظور هدایت انسان آمده و هر دو قسم آن ـ چه وحی تکوینی وچه وحی تشریعی ـ در خدمت هدایت و سعادت انسان قرار دارند. وحی به¬واسطه نقل در خدمت انسان قرار می‌گیرد. مفاهیم معنوی و وحیانی را به عقل انسان عرضه می‌دارد. نقل واسطه بین وحی و عقل بوده و از طریق وحی حقایقی را فراهم می‌آورد که عقل به تنهایی قادر به درک آن نیست. انسان با بهره‌گیری از عقل، به وجود ضرورت‌ها در عالم آگاه می‌شود، اما با اتصال به منبع مقدس وحی الاهی امکان کشف ضرورت‌های عمیق¬تر و جدیدتری را به¬دست می‌آورد و با واکاوی عقلی به تبیین دقیق¬تر و عمیق¬تری از عالم دست پیدا می‌کند. منابع شهودی و وحیانی، برای کشف ضرورت‌ها در عالم به ما یاری می‌رسانند و استفاده از منبع وحی در فهم روابط اجتماعی و ساختارهای آن ما را کمک می‌کند.37 اسلام همچنین با تکیه به وحی، رویکرد انتقادی به دانش اجتماعی را حفظ می‌نماید. آنجا که وحی، فهم عرفی را تأیید و یا تکذیب می‌کند، رویکردی انتقادی به جامعه را دنبال می‌کند؛ یعنی وحی با رویکردی انتقادی برخی از چیزهایی را که در عرف رایج است، تأیید و برخی از آنها را تکذیب می‌نماید.38 قابلیت‌های روش‌شناختی ناشی از تعامل حس، عقل و وحی علی‌رغم قابلیت‌های بسیاری که ابزارهای معرفتی مورد توجه، در قرآن در اختیار روش‌شناسی بنیادین قرآنی قرار می‌دهند، تعامل بین این ابزارها نیز دارای اهمیت است. در واقع، ابزارهای معرفتی حس، عقل و وحی در قرآن، همیشه منفک از یکدیگر نیستند. این ابزارها، علاوه بر قابلیت‌هایی که به¬تنهایی دارا هستند، در تعامل هماهنگی با یکدیگر نیز قابلیت‌های بسیاری را عرضه می‌دارند. قرآن نوعی تعامل بین ابزارهای معرفتی درنظر گرفته و معرفت انسانی را در یک ابزار منحصر نمی‌گرداند. گستردگی و تنوع منابع معرفتی قرآن، فرصت بروز و ظهور رویکردهای مختلف معرفتی را در این اندیشه اجتماعی فراهم می‌سازد. همان¬گونه که در ذیل هر روش‌شناسی بنیادین، رویکردها و نظریات مختلف علمی بروز می‌یابد. روش‌شناسی بنیادین قرآن نیز از این قاعده مستثنی نیست. روش‌شناسی بنیادین قرآن، در یک رویکرد خلاصه نمی‌شود و اقتضای بروز رویکردهای متنوع علمی را در خود نهفته است. قرآن صرفاً خردنگر یا کلان¬نگر، توصیفی یا تبیینی، ساختارگرا یا کارکردگرا و… نیست. علت اصلی این مدعا، هماهنگی و تعامل ابزارهای معرفتی در قرآن است. اگر هر یک از این منابع معرفتی، به تنهایی مورد استفاده قرار گیرند، روش‌هایی را ایجاد می‌کنند، که علاوه بر تک¬بعدی بودن، فاقد این نوع قابلیت می‌باشند. حس به¬تنهایی منجر به روش‌های استقرایی و پوزیتیویستی است که ارزش جهان شناختی معرفت را زایل می‌گرداند. حس اگر با فهم عرفی مشارکت داشته باشد، منجر به شکل‌گیری نظریه¬ای تاریخی و فرهنگی می‌شود که علاوه بر اینکه فاقد ارزش جهان‌شناختی است، ناچار به انکار حقیقت و صدق واقعیت نیز می‌شود. عقل به تنهایی روش‌های قیاسی را شکل می‌دهد و عقل و حس نیز در تعامل با یکدیگر، روش‌های تجربی‌ای را پدید می‌آورند که از بنیان‌های فلسفی استفاده می‌کند. وحی و شهود، به تنهایی روش‌های عرفانی تزکیه، سلوک و ریاضت را به¬وجود می‌آورند. اما عقل، حس و وحی که با یکدیگر حجیت داشته باشند روش‌های ویژه‌ای را شکل می‌دهند.39 رویکردهای اجتماعی در ذیل روش‌شناسی بنیادین قرآن، در تقابل با یکدیگر قرار نداشته و همدیگر را نفی نمی‌نمایند، بلکه در راستای روش بنیادین قرآن با یکدیگر هماهنگ می‌شوند. کلیه رویکردهای اجتماعی در قرآن، در راستای هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی قرآنی قرار دارند و از چارچوب آن تبعیت می‌کنند. بنابراین، به دلیل تبعیت از چارچوب روش‌شناسی واحد، مؤید یکدیگر و در راستای یک حقیقت واحد، یعنی ذات باریتعالی قرار می‌گیرند. ما معانی متفاوتی را از آیات قرآن انتزاع می‌کنیم که به¬هیچ وجه التقاطی نیستند، بلکه کاملاً بر یک هویت مستقل استوارند. در واقع، زمانی می‌توان رویکردهای مختلف علمی در قرآن را مطرح کرد، که همه آنها را با مبنای مشترک و یکسانی باز تعریف شوند. قرآن برخلاف سایر مکاتب روش‌شناختی، بر یک ابزار معرفتی تأکید نمی‌ورزد. بهره‌گیری از یک ابزار و پذیرش آن در مسیر شناخت اجتماعی در روش‌شناسی قرآنی طرد می‌شود. قرآن جامع تمام ابزارهاست و همه آنها را دارای اعتبار علمی می‌داند. تمامی ابزارهای معرفتی در منظر قرآن از جایگاه ویژه خود برخوردارند و یکی بر دیگری برتری نمی‌یابد. این ابزارهای معرفتی، نه تنها در تعارض با هم نیستند، بلکه همگی در طول یکدیگر قرار دارند. حس از طریق مشاهده، موضوعات گوناگون را در منظر و نگاه عقل قرار می‌دهد. عقل از یک سو، با استفاده از مبانی نظری خود داده‌های حسی را به¬صورت گزاره‌های علمی درمی¬آورد و از سوی دیگر، علاوه بر آگاهی به حضور معرفت حسی، به وجود معرفت شهودی و وحیانی هم آگاه می‌شود و بر ساحت‌هایی که به¬واسطه وحی و شهود برای انسان منکشف شده است، استدلال می‌کند. وحی نیز به همین گونه، با عقل همراهی می‌کند و در عرصه‌هایی که عقل به¬تنهایی توان دریافت حقایق را ندارد، آن حقایق را به افق مفاهیم تنزّل داده و در دسترس عقل قرار می‌دهد. به عبارت دیگر، عقل در تعامل با حس به عرصه‌های جزیی راه می‌برد و در تعامل با وحی، به عرصه‌های عمیق و گسترده هستی آگاه می‌شود. عقل، وحی و حس مرتب در حال تعامل می‌باشند. وحی کامل‌ترین و خالص‌ترین منبع معرفتی در اسلام است که از خطا و اشتباه مصون می‌باشد. سپس عقل، که از حس کامل‌تر و بی‌نقص‌تر است و نسبت به وحی در جایگاهی پایین¬تر قرار دارد، در طول حس و وحی قرار می‌گیرد. حس نیز که قطعیت کمتری در مقایسه با عقل و وحی دارد، در مرتبه نازل¬تر از عقل و وحی و در طول آن دو واقع می‌شود. عقل در تعامل با وحی می‌تواند نقش میزان، مفتاح و یا مصباح را ایفا کند. در مواردی که عقل میزان یا مفتاح است، وحی احکام ارشادی متناسب با آن را بیان می‌کند. وقتی عقل نقش مصباح دارد، وحی احکام تأسیسی صادر می‌کند. وحی حتی در تعامل با حس و عقل مورد انکار و نفی قرار نمی‌گیرد، بلکه با رویکردی انتقادی عهده¬دار نقش تأیید و تکذیب می‌گردد.40 قرآن به¬دلیل بهره‌گیری از منابع معرفتی گسترده، اعم از حس، عقل و نیز وحی واجد ویژگی جامع¬نگری روش‌شناختی می‌گردد. به¬عبارت دیگر، در روش‌شناسی بنیادین قرآن امکان بروز و ظهور رویکردهای متفاوت نظری و اجتماعی¬ای وجود دارد که بر یک مبنا و معیار واحد تعریف می‌شوند. درست است که در قرآن اقتضای رویکردهای مختلف علمی وجود دارد، اما این به معنای یکی¬بودن رویکردهای قرآنی با رویکردهای اجتماعی مدرن نیست. رویکردهای موردنظر در قرآن، مبتنی بر مبانی معرفت‌شناختی و هستی‌شناختی قرآنی شکل می‌گیرند و باید متفاوت با روش‌های مدرن و در چارچوب مبانی اسلامی بازتعریف شوند. همه چیز در این اندیشه، بر مبنای وجود خداوند واحد تعریف می‌گردد. در اسلام همه انسان‌ها با تمام اختلافات اعتقادی که دارند، همگی در زیر پرچم وحدت الاهی قرارگرفته و مبنای نهایی برای آنان کلام خداوند است. قرآن، منبع مستقیم کلام الاهی است، مبانی خاصی را ارائه می‌دهد که موجبات وحدت روش‌شناسی در اندیشه قرآن را فراهم می‌آورد. جامعیت اسلام از کلیه ابزارهای علمی نباید به معنای التقاط آنها با یکدیگر تلقی شود. التقاط در صورتی رُخ می‌دهد که رویکردهای معرفتی تفاوت اساسی با یکدیگر داشته باشند. اما در روش‌شناسی بنیادین قرآن، که بر مبنای هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی هماهنگی پدید آمده است، نمی‌تواند التقاط صورت گیرد. رویکردهای مختلف در قرآن با یک مبنا و هویت واحد و در راستای یک هدف ثابت تعریف شده و عمل می‌نمایند.41 نتیجه‌گیری بر اساس مبانی موجود در هر علم روش‌شناسی بنیادین آن علم رقم می‌خورد. قرآن نیز از آنجاکه واجد مبانی و خصوصیات عالی و معنوی در اندیشه خویش است، می‌تواند روش‌شناسی خاصی را در رقابت با سایر مکاتب روش‌شناسی رقم بزند. قرآن می‌تواند به عنوان یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین مکاتب اسلامی، در زمینه روش‌شناسی اجتماعی و تدوین آن نقشی مؤثر را ایفا نماید. قرآن هستی را متعالی¬تر از هستی¬شناسی‌های مدرن می‌نگرد و در کنار ابعاد مادی، به ابعاد غیرمادی هستی نیز توجه دارد. عالم هستی و واقعیت اجتماعی از منظر قرآن بر محوریت خداوند بنا شده و بر اساس غایتی نهایی که همان رسیدن به قرب الاهی است، انسان را به سوی تکامل راهنمایی می‌کند. هستی‌شناسی قرآن، مبتنی بر کل‌گرایی یکپارچه و قائل به وحدت‌گرایی است و همه انسان‌ها را در زیر پرچم الاهی هدایت و هماهنگ می‌گرداند. هستی‌شناسی قرآن، بر خلاف هستی‌شناسی سکولار، با یک عقبه تئولوژیک عمل کرده و این عقبه را به دست خداوند می‌دهد. حتی انسان نیز در منظر قرآن، بر مبنای این عقبه تعریف می‌شود. انسان صاحب اراده، اختیار و در عین حال مسئولیت و تکلیف است. انسان در اسلام موجودی ارزشمند است، که قابلیت‌های وجودی زیادی را داراست. انسان هم می‌تواند به مقام خلیفة اللهی نایل گردد و هم ممکن است در اوج ذلت گرفتار شود. سرنوشت انسان را خود وی رقم می‌زند و هیچ کس در سرنوشت او دخیل نیست. قرآن معرفت‌شناسی هماهنگ و جامعی از ابزارهای مختلف را نیز به همراه دارد. قرآن به حس، عقل و وحی در مسیر کسب معرفت انسان اشاره می‌کند و هر سه را در کنار یکدیگر قرار می‌دهد. هماهنگی بین حس، عقل و وحی از خصوصیات معرفت‌شناختی قرآن است که آن را از سایر معرفت شناسی‌ها متمایز می‌گرداند. در اندیشه اجتماعی قرآن، ابزارهای معرفتی حس، عقل و وحی در کنار یکدیگر و با همراهی هم در مسیر شناخت اجتماعی به¬کار می‌روند. این در حالی است که، در علم اجتماعی مدرن رویکردهای مختلف روش‌شناختی در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرند و هر کدام به مرجعیت یکی از ابزارهای حس و یا عقل در فرایند معرفت اجتماعی اعتقاد دارند. اسلام جامع و کامل همه ابزارهاست و نه تنها همه آنها را قبول ندارد بلکه جملگی آنها را در طول یکدیگر استفاده می‌کند و شناخت را صرفاً در یک ابزار محصور نمی‌گرداند. اسلام به دنبال یک معرفت هماهنگ در عالم است. به دنبال نوعی هماهنگی در معرفت حسی، عقلی، شهودی و وحیانی. در اسلام میان ابزارها و روش‌های شناخت یعنی عقل، قلب و حس هماهنگی کامل وجود دارد. هریک از آنها نقشی در راستای یکدیگر ایفای نقش می‌کنند. اندیشه اجتماعی اسلام ضمن تکیه بر منابع خارجی شناخت اجتماعی، به منبع درونی وحی نیز در این مسیر تکیه دارد. بدین دلیل قابلیت‌های افزون‌تری در مقایسه با علم اجتماعی مدرن دارا می‌باشد. در واقع، قرآن هم روش تجربی و هم روش تفهّمی و واقع‌بینی را می‌پذیرد. نکته قابل توجه در این زمینه این است که این روش‌ها در اندیشه قرآن بازتعریف شده و بر مبنای هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی موجود در آن قرار داده می‌شوند. قرآن صرفاً بر یک روش و رویکرد خاص تأکید نمی‌ورزد. در روش‌شناسی قرآن، امکان بروز رویکردهای مختلف اجتماعی در فرایند معرفت وجود دارد. رویکردهای مختلف تبیینی، توصیفی، خرد و کلان، انتقادی، تاریخی، ساختاری، کارکردی، تجربی و تفهمی. رویکردهای مورد نظر در قرآن با تعریفی نو و بر اساس مبانی متفاوت شکل می‌گیرند. از این‌رو، نه تنها در نزاع با یکدیگر نیستند، بلکه همگی با یک هویت واحد و در راستای هدفی ثابت و معین تعریف می‌شوند. قرآن در کنار تبیین، توصیف را نیز مدنظر قرار می‌دهد. همچنین تنها با نگاه خرد به جامعه نمی‌نگرد، بلکه جامعه را در سطح کلان نیز مورد توجه قرار می‌دهد و حتی از ساختار، نظم، کارکرد و تضاد نیز در اجتماع غافل نمی‌ماند. وجود فرد، جامعه، ساختار، نظم، تضاد و کارکرد در هستی‌شناسی و روش‌شناسی بنیادین قرآن همگی بر مبنای ارتباط با یک مبدأ واحد یعنی خداوند تعریف می‌شوند. قرآن رویکرد تجربی و حس‌نگر را می‌پذیرد و گاه با دید تاریخی به بررسی پدیده‌های اجتماعی می‌پردازد. اشاره به حس، تجربه و تاریخ نیز در راستای ارتباط با خداوند قرار می‌گیرد. بنابراین، استفاده و کاربرد روش‌شناسی‌های غربی که به هیچ وجه با مبانی اعتقادی ما همخوانی ندارد، علمی برای ما رقم خواهد زد که کارآمد و مفید نخواهد بود. چنین علمی که بر اساس ماتریالیسم و اومانیسم غربی شکل گرفته است، از اساس انحراف است؛ چراکه مبنای نظری ما را مخدوش می‌سازد. چنین علمی نه تنها مفید نیست، بلکه مخرّب است. پی نوشت: 24. ر.ک: عبدالله جوادی‌آملی، تسنیم، ج 1. 25. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 10، ص288. 26. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، جلد 2، ص83. 27. حمید پارسانیا، «انسان تاریخی و تاریخ انسانی»، شریعه خرد، ص452. 28. عبدالله جوادی‌آملی، معرفت‌شناسی در قرآن، ص265. 29. سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج 2، ص 374. 30. عبدالله جوادی آملی، معرفت‌شناسی در قرآن، ص225. 31. سیدمحمدحسین طباطبایی، همان، ج 15، ص7 32. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج 14، ص292. 33. عبدالله جوادی آملی، تسنیم، ص 342-339. 34. آندرو سایر، پیشین، مقدمه، حمید پارسانیا، ص 28. 35. همان، ص30. 36. عبدالله جوادی آملی، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، ص49-35. 37. عماد افروغ، پیشین، ص226. 38. آندرو سایر، پیشین، مقدمه حمید پارسانیا، ص 32. 39. همان. 40. همان، 31 ـ 32. 41. حمید پارسانیا، جزوه کلاس اندیشه اجتماعی اسلام دوره کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم(ع). منابع مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، مشهد، آستان قدس رضوی، 1361. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، قم، صدرا، 1378. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، 1374، ج 2. رمضانی فرانی، محمدعلی، «بازسازی علوم انسانی از طریق بازسازی مبانی نظری آن»، مصباح، ش 35، مهر 1379، ص14-5. لیتل، دانیل، تبیین در علوم اجتماعی، ترجمة عبدالکریم سروش، تهران، مؤسسه فرهنگی صراط، 1373. قنبری، آیت، «هرمنوتیک و انواع آن»، علوم سیاسی، ش 2، پاییز 1377، ص207-184. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی همدانی، قم، جامعه مدرسین حوزه علمیه، 1374. شایان‌مهر، علیرضا، دایرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، 1377. سایر، آندرو، روش در علوم اجتماعی، ترجمه عماد افروغ، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1385. ریتزر، جورج، نظریه‌های جامعه‌‌شناسی در دوران معاصر، ترجمة محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1379. چالمرز، آلن، چیستی علم، ترجمة سعید زیبا کلام، تهران، سمت، 1384. جوادی‌آملی، عبدالله، تسنیم، قم، اسراء، 1383. ـــــ، معرفت‌شناسی در قرآن، قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه، 1380. ـــــ، منزلت عقل در هندسه معرفت دینی، قم، اسراء، 1386. توسلی، غلام‌عباس، نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران، سمت، 1369. پارسانیا، حمید، «روش‌شناسی و اندیشه سیاسی»، علوم سیاسی، ش 28، زمستان 1383، ص16-7. ـــــ، «انسان تاریخی و تاریخ انسانی»، شریعه خرد، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1376، ص552-452. ـــــ، جزوه کلاس«اندیشه اجتماعی اسلام»، دوره کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم(ع)، 1387. بیرو، آلن، فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمة باقر ساروخانی، تهران، کیهان، 1366. افروغ، عماد، فرهنگ‌شناسی و حقوق فرهنگی، تهران، مؤسسه فرهنگ و دانش، 1379. ـــــ، گفتارهای انتقادی، تهران، سوره مهر، 1385. امزیان، محمد، روش‌تحقیق از اثبات‌گرایی تا هنجارگرایی، عبدالقادر سواری، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه،1380. فاطمه امین‌پور/ کارشناسی ارشد جامعه‌شناسی دانشگاه باقرالعلوم(ع منبع: دو فصلنامه پژوهش شماره 4 پایان متن/

93/01/27 - 00:46





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 78]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


دین و اندیشه
پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن