تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 1 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

لوله پلی اتیلن

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

مرجع خرید تجهیزات آشپزخانه

خرید زانوبند زاپیامکس

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

کلاس باریستایی تهران

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797063568




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

شكرانه نعمت‏ها (2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
شكرانه نعمت‏ها (2)
شكرانه نعمت‏ها (2) تهیه کننده: سید امیر حسین کامرانی رادمنبع: راسخون دانستنی ها و دل نوشته هایی به مناسبت روز احسان و نیکو کاری دست آسمانیخدمت به مردمان و توجه به نیازهای دیگران و سعی در برآوردن آن، زمینه بسیار خوبی برای کسب ارزش‏های والای انسانی است. کسانی که توقف در مسیر بندگی و عبودیت و در جا زدن در راه کمال و معرفت را برای خود ننگ و عار می‏دانند و لحظه لحظه عمر خویش را سرمایه‏ای رایگان برای به کف آوردن سود جاودان به شمار می‏آورند همواره در کمین آن اند تا از کجا زمینه‏ای حاصل شود و توفیقی دست دهد، تا سعادت احسان به هم‏نوع و نیکوکاری به بندگان خداوند را به کف آرند و گامی در مسیر تقرب به پروردگار به پیش روند. آن‏ها، از درک این فیض عظیم و فرصت طلایی احسان و برطرف کردن حاجت نیازمندان خسته نمی‏شوند؛ چنان که پیشوای بزرگ نیکوکاران، حضرت امام حسین علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: «نیازهای مردم به شما از نعمت‏های الهی است ؛ بنابراین، از این نعمت‏ها خسته نشوید».خانواده خداییدر جامعه اسلامی و در مکتب شریف اسلام، همه مردم، اعضای یک خانواده‏اند که از منبع فیض الهی به وجود رسیده‏اند و در نهایت به سوی او بازمی گردند. جامعه هم چونان فضای خانواده‏ای است که هر شخص، عضوی از اعضای آن به شمار می‏آید. هر کس در این خانواده بزرگ به دیگران نیکوکارتر و دلسوزتر و در رفع نیازهای آنها مقدم‏تر باشد، نزد خدای بزرگ که سرپرست این خانواده است، محبوب‏تر و روسفیدتر است و عاقبتی بهتر و روشن‏تر خواهد داشت. امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: خداوند بزرگ فرموده است: «مردم خانواده من هستند. پس محبوب‏ترین آنها نزد من، کسانی هستند که به مردم مهربان‏تر بوده و در تأمین نیازهایشان کوشاتر باشند». پاداش حتمی احساننیکوکاری در حق بندگان خدا، شاهراه امنیت و آسودگی خاطر آدمی در مسیر حرکت او به سوی کمالات معنوی، و موجب آسایش و امنیت خاطر وی در قیامت است. از همین روست که سعی در برآوردن حاجت دیگران و احسان به آنان، در سر لوحه دستورات تربیتی دین قرارگرفته و همواره مورد سفارش ائمه اطهار علیهم‏السلام بوده است. امام رضا علیه‏السلام می‏فرماید: «همانا خداوند را در روی زمین بندگانی است که در راه نیازهای مردم می‏کوشند. آنان در روز قیامت ایمن و آسوده‏اند و هر کس دل مؤمنی را شاد کند، خداوند هم در روز قیامت، قلبش را شاد می‏سازد». رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز فرمود: «آدمی زاده پیوسته می‏گوید: مالَم، مالَم! آیا بهره تو از مالت جز چیزی است که آن را صدقه داده‏ای و باقی ساخته‏ای، یا خورده‏ای و فانی کرده‏ای، یا پوشیده‏ای و پوشانده‏ای؟».بشتابیم... شتاب ورزیدن در انجام کارهای نیک، سفارش قرآنی است که عمل به آن، موجب بهره‏مندی از معنویات بسیار می‏گردد. امام صادق علیه‏السلام در این باره می‏فرماید: «من نیاز نیازمندی را که به من مراجعه می‏کند، زود برطرف می‏کنم، از ترس اینکه بی‏نیاز شود و این کار نیک از دستم برود». شاید روز احسان و نیکوکاری، بهترین فرصتی است که از دست دادن آن، موجب خسارت و پشیمانی در آخرت باشد. توفیق عمومیبعضی اعمال ناپسند، جنبه عمومی و اجتماعی داشته و بلاها و ناهنجاری‏های اجتماعی و عمومی را، در سطح جامعه ایجاد می‏کند. شست و شوی این اشتباهات و گناهان عمومی، جز با توبه همگانی و بازگشت دسته جمعی افراد اجتماع به دامان مهر و رحمت الهی به دست نمی‏آید. احسان و نیکوکاری وقتی از محدوده جزئی و فردی فراتر رفت و در پهنه وسیع اجتماعی ظهور و نمود پیدا کرد و به عبارتی دیگر، وقتی دل‏های بندگان خدا در انجام این عبادت سبز یکی شد و دست‏هاشان در مسیر رضایت و خشنودی پروردگار به هم گره خورد، دریای رحمت الهی نیز به تلاطم درخواهد آمد و بسیاری از گرفتاری‏های اجتماعی از نگاه کریمانه محبوب متعال از بین خواهد رفت. در این میان، دستان من و تو، از سهم به سزایی برخوردار است، پس یاعلی!تجلی مهر و صفااحسان و نیکوکاری، تجلی روحیه والا و صفت زیبای نوع دوستی است که در دستان سبز ما جلوه گر می‏شود. احسان به هم نوع، نه تنها موجب گره گشایی از کار اوست؛ بلکه در واقع نمایان‏گر محبت و اظهار دوستی به دوستان به شمار می‏آید. این محبت و دوستی است که چون خون تازه در رگ‏های جامعه جریان می‏یابد و با خود، شور و نشاط و گرمی زندگی به ارمغان می‏آورد. پس چون سلامت و شادابی فرد در گرو سلامت و شادابی اجتماع است، نوع‏دوستی و احسان به دیگران، در واقع خدمت به خویش، و تلاش در راه تعالی و پیشرفت خود است. اگر خواهان خیر و سعادت خود هستید، در زیباترین جلوه دوستی و محبت اجتماعی، روز احسان و نیکوکاری، با همیاری و شرکت در این تلاش همگانی، هم نیازمندان را به میهمانی سبز سفره محبت و نوع دوستی خود کنید و هم زمینه ترقی و پیشرفت خود را فراهم سازید.توشه آخرتدنیا، گذرگاهی بیش نیست که بندگان خدا باید در آن زاد و توشه سفر آخرت برگیرند و لوازم زندگانی جاوید را در جوار قرب الهی و حیات آخرتی آماده کنند. آنچه خدای بزرگ به بندگان عنایت فرموده، برای آن است که در مسیر طاعت و عبادت او به کار گیرند و آنچه از خزانه الهی به کف آورده‏اند، سرمایه تجارت خویش در دنیا قرار دهند و از این معامله پر سود بهره کافی ببرند. احسان و نیکوکاری، هزینه کردن دارایی در راه این هدف عالی و بهترین زاد و توشه‏ای است که می‏توان برگرفت و با دلی آرام و قلبی مطمئن، این راه طولانی را به سر آورد. نزد اهل معرفت، دادن مال دنیا در راه خدا، از شیرین‏ترین کارهاست؛ چنانکه عارفی در این‏باره گفته است: «به خدا اگر آخرت از سفال باقی بود و دنیا از زر فانی، سزا بود که خلق به سفال باقی رغبت می‏کردند. پس چگونه است که دنیا نیست مگر سفال فانی و آخرت زر باقی».مُهر اعتبار اعمالانسانیت انسان، به مقدار توجهاتی است که به اصول انسانی از خویش نشان می‏دهد و هر انسان به هر اندازه‏ای که واجد ارزش‏های انسانی است، ارزشمند و لایق ستایش است. در میان تمامی ارزش‏های اخلاقی و انسانی، احسان و نیکوکاری و توجه داشتن به مشکلات دیگران، اهمیت ویژه‏ای دارد، تا آن جا که پذیرش همه اعمال آدمی و مُهر قبول کارنامه اعمال، بسته به پذیرش و گرفتن نمره قبولی از درس نوع دوستی و احسان و نیکوکاری است. اگر بخواهیم مسلمان واقعی باشیم و پیروی صادقانه خود را از پیشوایان دینی نشان دهیم، باید در نیکویی و توجه به امور دیگران دقیق و کوشا باشیم؛ چرا که امام کاظم علیه‏السلام می‏فرماید: «مهر اعتبار اعمال شما، برآوردن نیازهای برادرانتان و نیکوکاری به آنهاست، و اگر چنین نکنید، عملی از شما پذیرفته نخواهد شد. به برادران مهربانی کنید و با آن‏ها مدارا نمایید تا به ما بپیوندید».نهایت نیکوییاحسان و نیکوکاری به هم نوعان، در واقع نوعی هدیه فرستادن برای خدا و خرج مال در راه اوست. مالی که به نیازمندی داده می‏شود تا در عوض آن رحمت و محبت الهی به دست آید، قبل از آنکه به دست او برسد، به دست خدا خواهد رسید؛ یعنی اجر آن به عهده خداست و به همین دلیل، باید در این امر خیر از بهترین چیزها بهره گرفت؛ چنانکه خدای متعال می‏فرماید: «به (فیض) نیکویی نمی‏رسید مگر آنکه از آنچه دوست می‏دارید در راه خدا انفاق کنید».احسان در اسلامدر مکتب متعالی اسلام، غیر از عبادت‏های ضروری و حتمی همانند نماز، روزه و...، هر کاری که با انگیزه خدایی و در مسیر خشنودی پروردگار کریم انجام شود، عبادت است؛ هر چند از نظر صورت ظاهری بسیار کوچک باشد. پس به این دلیل که محک اصلی پذیرش و جان‏مایه عبادات، نیت و انگیزه انجام دهنده آن است، گاهی یک عبادتِ به ظاهر کوچک، به دلیل همراه بودن با نیتی عظیم که همانا خشنودی خداوند است، از بسیاری عبادات برتر معرفی شده است و احسان و نیکوکاری و سعی در برآوردن حاجات دیگران از آن جمله می‏باشد. جلوه‏گاه ایمانپیامبر اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله انسان‏ها را همچون اعضای یک پیکر دانسته که همه با هم پیوند دارند و اگر عضوی از اعضای بدن انسان دچار اختلال و ناراحتی شود، گویی همه اعضا در ناراحتی او سهیم می‏شوند و تا آن عضو به سلامت نرسد، دیگر اعضا هم سلامت و آرامش خود را باز نمی‏یابند. هر عضو جامعه نیز که دچار مشکلی بشود، باید که دیگران درباره مشکل او از خود حساسیت نشان دهند و این حساسیت و توجه به ناراحتی دیگران و اقدام برای رفع آن، در واقع همان احسان و نیکوکاری به دیگران است. از نگاه قرآن، هر چند مال و ثروت، زینت و آرایش زندگی است، ولی کارهای شایسته و ماندگار و صرف مال در راه خدای تعالی، هم پاداش بهتری دارد و هم امید به ثمردهی و نجات‏بخشی آنها بیشتر است.پاداشْ باراناحسان به دیگران، در هر شکل و صورتی و در هر زمان و مکان که صورت پذیرد، در واقع نوعی کارگشایی از هم‏نوعان و خدمت به مردمان به شمار می‏آید و اجر و ثواب فراوانی نیز در پی خواهد داشت. احسان به انسان‏ها و خدمت به خلق، به میزان وسعت و قدر و منزلتی که نزد خدای متعال دارد، به همان نسبت نیز از اجر و مزد والایی برخوردار است و احادیث فراوانی به اجر و پاداش خدمت به دیگران و احسان و نیکوکاری به بندگان خداوند اشاره کرده ؛ چنانکه امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «حرکت مسلمان در مسیر برآوردن حاجت مسلمان دیگر، از هفتاد طواف خانه خدا بهتر است».شرط اعتدالاعتدال، جان مایه تمامی فرمان‏های الهی است و هر جا انحراف و درجازدگی رخ بنماید، بی‏توجهی و انحراف از این دستور عمیق دینی نمایان می‏شود. احسان و نیکوکاری نیز در چارچوب همین تعلیم نورانی رقم خورده و هر چند نسبت بدان سفارش بیشتر شده، ولی میزان و محک قبول و کمال آن، رعایت شرط اعتدال و میانه روی در آن است؛ چنانکه خدای متعال به حضرت محمدمصطفی صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وحی فرمود: «نه هرگز دست خویش در احسان به خلق محکم بسته دار و نه بسیار باز و گشاده دار که هر کدام کنی، به نکوهش و حسرت خواهی نشست». پس از آن روی که کمک به هم نوعان و مشاهده سرور و خشنودی آنان از احسانی که بدیشان می‏شود، تا حدّ زیادی موجب تحریک عواطف و احساسات می‏گردد، بزرگان دین ما، به پرهیز از احساس بزرگی و ترک عقل و تدبیر در این عمل سفارش و نیز میانه روی در آن، به عنوان اصل مهمی گوشزد کرده‏اند .تبلور ایثاراحسان، تبلور ایثار در نهاد پاک آدمی است. آنکه در عین احتیاج شخصی، دیگری را بر خود مقدم می‏دارد و از آنچه از نعمت دنیایی نصیب و بهره اوست، هم نوع نیازمندش را شریک و سهیم می‏کند، درواقع با این عمل، معامله پرسودی می‏نماید: دنیای فانی را که دیر یا زود از کف او خواهد رفت، در راه رضای محبوب متعال و خشنودی انسانی همچون خود می‏دهد و در عوض، آخرت جاوید و سعادت بی‏پایان را برای خویش ذخیره می‏کند؛ ذخیره‏ای با ارزش برای نیازمندترین لحظات هستی، و چه معامله شیرینی که سود آن، هم خشنودی هم‏نوعان است و هم رضایت پروردگار و اولیای الهی، و هم بهشت و رضوان الهی! حضرت امام علی علیه‏السلام دراین‏باره می‏فرماید: «هیچ کس را بهره‏ای از دنیایش نیست، جز همان مقدار که آن را خرج آخرتش می‏کند».تعاون و همیاریانسان برای آسایش و آرامش خود نیازمند دیگران است و همین نیاز او را به مشارکت با دیگران تشویق می‏کند؛ دیگرانی که در اسلام از آنها با عنوان برادران دینی یاد شده است. البته برادری دینی، امری لفظی و تشریفاتی نیست، بلکه آثاری دارد که از جمله آن تعاون و عهده‏داری امور همدیگر است. هر توانمندی می‏تواند با به عهده گرفتن امری از امور جامعه و کمک به نیازمندان، در اداره و تأمین اجتماع سهیم باشد. هفته احسان و نیکوکاری، فرصتی مناسب برای آراسته شدن به این صفات والای اخلاقی و دینی است.فرصتی دیگرهفته احسان و نیکوکاری، فرصتی است تا دیگران را در شادی خود سهیم سازیم و باری هر چند اندک از دوش آنها برداریم. باید باور کنیم که با محبت و نیکی به دیگران، اسباب جلب دوستی و محبت فرشتگان مقرب خداوند را برای خود فراهم می‏کنیم و بدین‏سان، در مقابل حق مؤمن شرمنده نمی‏شویم؛ چرا که امام کاظم علیه‏السلام در مقابل کعبه فرمود: «ای کعبه، حق تو بزرگ است، ولی به خدا سوگند که حق مؤمن از حق تو نیز بزرگ‏تر است».مایه عزتخداوند در قرآن می‏فرماید: «هیچ چیزی را انفاق نمی‏کنند... مگر اینکه در حساب ایشان نوشته شود، تا خداوند به نیکوترین صورت برای کارهایی که انجام داده‏اند به ایشان پاداش دهد». علامه طبرسی در مورد مفهوم این آیه می‏نویسد: «مقصود آیه این است که در راه‏های خیر و نیکوکاری هر خرجی بکنند، اندک یا بسیار، اگر به قصد عزت یافتن دین خدا و سود رسانی به مسلمانان و تقرب پیدا کردن به خدا باشد، به نیکوترین شکل به پاداش خواهند رسید. نیز آنچه بر ثروتمندان واجب است اینکه، فزونی اموال خویش را برای عزت یافتن دین خدا و به سود مسلمانان برای هدف‏های فردی و اجتماعی، از جمله دستگیری از نیازمندان مصرف و انفاق کنند. پس اگر چنین نکنند، به عزت دین و حیثیت و قوام مسلمانان آسیب رسانده‏اند».عوض در دنیا و آخرتپیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «ندا دهنده‏ای هر شب چنین ندا سر می‏دهد که: خدایا، به انفاق کننده عوض ده، و منادی دیگری چنین می‏گوید: خدایا، مال بخیل را تلف کن». ایشان در جای دیگری می‏فرماید: «هر کار خیر و نیز مالی که شخص به واسطه آن آبروی خود را حفظ کند، صدقه است. همچنین خداوند ضامن مال خرج شده مؤمن است و جای آن را پر می‏کند، مگر آنکه در راه معصیتی مصرف شده باشد».اینک زمان معامله است؛ با بهترین سود و بهره جاودانی و سرمایه گذاری برای وقتی که همه محتاج اعمال نیک اند؛ چنان که در روایات آمده است: «هر کس به هنگام کار خیری هزینه‏ای صرف کند، خداوند عوض آن را در دنیا و دو چندان در آخرت به او می‏دهد».شکرگزاریزبان از شمارش نعمت‏های الهی کوتاه و قلم از نگارش آن عاجز است. اما اینک زمان شکر و سپاس از همه نعمت‏های الهی است؛ زمانی که اگر دست‏هایمان بر سر نیازمندان کشیده نشود و دل‏های مهربانمان به خاطر کودکان نیازمند نتپد، هیچ گاه از زمره شاکران نخواهیم بود ؛ چرا که مولای متقیان، امام علی علیه‏السلام فرموده است: «شکرگزار نعمت خدا نخواهد بود، مگر آن کس که دست دهنده و بخشنده داشته باشد».خودت را دریابچقدر دلت برای خودت می‏سوزد؟ چقدر به فکر خودت هستی و چقدر برای خودت خرج می‏کنی؟ شاید تو هم در هیاهوی شهر و در تلاطم امواج خسته گم شده‏ای و فرصت نداری به خودت فکر کنی. اما زمانی را به خاطر آور که همه از اطرافت دور می‏شوند و به خانه‏هایشان پناه می‏برند و آن وقت تو می‏مانی و خودت و نمی‏توانی حتی لباسی که بر تن داری از دنیا ببری. امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «هیچ چیز از دنیای کسی از خود او نیست، مگر آنچه برای آخرت خویش انفاق کرده باشد». ایشان در جای دیگر می‏فرماید: «خودت وصیّ خود باش و با مالت همان کار را بکن که دوست داری پس از تو بکنند». پس خودت را دریاب و به خود بیندیش.توجه به نیازمندانیکی از مهم‏ترین تعالیم فردی و اجتماعی در اسلام و بلکه همه ادیان، رسیدگی به بینوایان و بیچارگان است. در متون دینی و به ویژه قرآن کریم، از یکسو توصیه و تشویق فراوان درباره رسیدگی به نیازمندان صورت گرفته، و از سوی دیگر با کلامی تند درباره کسانی که به این موضوع بی توجه هستند سخن به میان آمده است؛ چنان که یکی از عوامل جهنمی شدن جهنمیان این است که به اطعام نیازمندان نمی‏پرداختند. امام علی علیه‏السلام در آخرین روزهای زندگی، اطرافیان را درباره نیازمندان و درماندگان سفارش کرد و فرمود که نیازمندان را هم در زندگی و آسایش خویش شریک گردانند.توشه راهروزی ابوذر در کنار کعبه به پا خاست و مردم را چنین موعظه کرد: «هر گاه یکی از شما بخواهد راهیِ سفر شود، به اندازه کافی توشه برمی‏دارد. ای مردم، هشیار باشید، سفر روز قیامت در پیش است. آیا نمی‏خواهید توشه راه بردارید؟» مردی از میان جمعیت گفت: ما را پند ده که چه توشه‏ای برگیریم؟ ابوذر در پاسخ فرمود: «روز قیامت گرسنگی و تشنگی بسیار شدید است، از شدت گرما روزه بگیر تا توشه آن روز باشد. چه بسا سخن نیکی که می‏گویی، یا صدقه‏ای که به درمانده‏ای می‏دهی، تو را از آن سختی نجات دهد. ثروت دنیا را دو قسمت کن؛ نیمی را برای خانواده خرج کن و نیم دیگر را برای آخرت خویش پیش فرست. جز این دو قسمت مال و ثروت سودی ندارد و بلکه زیان می‏رساند. سخن گفتن را هم دو قسمت کن ؛ سخنی برای به دست آوردن روزی حلال و سخنی برای آبادانی آخرت. سخن سوم را رها کن که نه تنها سودی ندارد، بلکه زیان می‏رساند».گذرگاهی برای آخرتدنیا چو حباب است ولکن چه حباب نه بر سر آب، بلکه بر روی سراب آن هم چه سرابی که ببیند به خواب آن خواب چه خواب، خواب بد مست خراب دنیا، ظاهری فریبنده دارد؛ در حالی که محتوای آن رنج و سختی است و همیشه در حال گذر است و هیچ آسایشی برای انسان نمی‏آورد، مگر اینکه رنج و مشقتی در آن نهفته باشد. با این حال، گاه زینت‏های دنیا چنان آدمی را می‏فریبد و او را به خود مشغول می‏کند که از توجه به خلق خدا غافل می‏شود. انسانی که فقط خود را می‏بیند، زیبایی و لذت نیکوکاری را درک نمی‏کند.خوان کرم اهل بیت علیهم‏السلام سعید بن قیس می‏گوید: روزی امیرمؤمنان علی علیه‏السلام را در شدت گرما در جایی دیدم. به ایشان گفتم: ای امیرمؤمنان، در این ساعت بیرون آمده‏اید؟ فرمود: «بیرون نیامدم مگر برای آنکه به مظلومی کمک کنم یا به فریاد مصیبت دیده‏ای برسم».امام حسن مجتبی علیه‏السلام نیز در مکتب علوی، همه را از خوان کرم خویش بهره‏مند می‏ساخت و هیچ‏گاه سائلی را از خود نمی‏راند و هرگز پاسخ «نه» به نیازمندان نمی‏فرمود. ایشان بخشش راستین را این‏گونه توصیف می‏کند: «بخشش راستین آن است که بدون درخواست شخص، نیازش را برآوری. حال اگر آنچه را خواسته است، به او بدهی، در واقع قیمت آبرویش را پرداخت کرده‏ای».دست‏های بارانیسفره نعمت‏های بی‏کران الهی گسترده است و ما یک دو روزی بر سر آن به میهمانی نشسته‏ایم. اگر در رنگارنگ بهره‏های دنیایی‏اش غرق شویم و به همان حضور پر زرق و برق مجازی‏اش دل خوش کنیم، به زودی از دستمان خواهد رفت. میهمانی‏مان به سر خواهد آمد و ما با دستی تهی برون خواهیم شد. امّا اگر از این بهره‏های دنیایی، برای معامله با بهشت ابدی و قرب الهی چشم بپوشیم و از آن بگذریم، گاهِ رفتن، توشه‏ای پر ازنعمت‏های جاودانی و الطاف ماندگار الهی خواهیم داشت. چه زیباست بخشودن آن‏چه ناپایدار است و رفتنی، و دست یافتن به آن‏چه ماندگار است و جاودان؛ چنانکه درکلام مولایمان علی علیه‏السلام آمده است: «از آن‏چه فانی است، بخشش کن تا از آن‏چه پایدار است، عوض‏گیری» ونیز می‏فرماید: «بخشیدن این مال و ثروت دنیا، ذخیره است و نگهداشتن آن فتنه».توشه‏ای جاودانآن‏چه دردست ماست، امانتی است از سوی او، تا بدان آزموده شویم وتوشه برگیریم و امروز، روز آزمایش است. روز معامله‏ای پر سود، معامله با خدا، معامله دنیا با آخرت، معامله دارایی ناپایدار دنیا با پاداش جاودان آخرت. نیکوکاران دسته دسته با دست‏های پر می‏آیند و می‏روند و فرشتگان، گروه گروه با تحفه‏های بهشتی فرود می‏آیند و اوج می‏گیرند. عجب بازاری است، بازار دنیا و آخرت! چه سودمند و سعادتمندانه، آنان که در این بازار، توشه جاودان آخرت برمی‏گیرند و چه زیان‏کار و شقاوت‏منداند، آنان که با دستی‏تهی از این بازار بیرون می‏روند.مزرعه آخرتبسیار شنیده‏ایم که دنیا، مزرعه آخرت و سرایی زودگذر است. آیا در مزرعه‏مان بذر محبت و احسان کاشته‏ایم که فردا از آن بهره ببریم؟ مگرنه اینکه با نیکوکاری و بذل و بخشش از مال حلال، می‏توان شرافت و بزرگی در دنیا و فضیلت و رستگاری روز قیامت را به دست آورد. پس درنگ جایز نیست. امروز روز احسان است و زمان بخشش و چشمان مضطرب هزاران نیازمند به دستان من و توست.معامله‏ای پر سودخداوند در قرآن می‏فرماید: «متاع زندگی دنیا در برابر آخرت، جز اندکی نیست» و در جای دیگر می‏فرماید: «همانا زندگی دنیا، مانند آبی است که آن را از آسمان فرو فرستادیم». چیزی که از این آیات به دست می‏آید، این است که مال و فرزندان و هر چه در دنیا در اختیارمان است، همچون متاعی ناچیز است که در زندگی باید با آنها تجارت کنیم، آن هم تجارتی پرسود؛ تجارتی که حیات طیبه در دنیا و سعادت ابدی در سرای جاودان را در پی دارد. البته این تجارت، جز با احسان به دیگران به دست نمی‏آید. مَثَل مال چون آب است که تا وقتی به قدر نیاز وحاجت باشد نعمت است، ولی چون از حد بگذرد، سبب طغیان و کفران نعمت است. مال هم اگر انفاق شود و جریان یابد و در راه صحیح صرف گردد، صاحبش پسندیده است و اگر امساک شود و روی هم انبار گردد، صاحبش مذموم و ناپسندیده خواهد بود.بوی بهشتاین روزها بوی بهشت به مشام می‏رسد و اگر چشم بصیرت را باز کنیم، می‏بینیم که این رائحه خوش از چادرهای کمک به نیازمندان است که بهشت و نعمت ابدی و سعادت جاودانه را برای اهلش نوید می‏دهد؛ چنان‏که امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «هر مسلمانی که حاجت برادر مسلمان خود را برآورده سازد، خداوند می‏فرماید: پاداش این اقدام تو به عهده من است و هیچ پاداشی جز بهشت برای تو راضی نمی‏شوم». امام علی علیه‏السلام نیز فرموده است: «رساترین چیزی که به وسیله آن می‏توانی رحمت خدا را برای خود جلب کنی، این است که در باطن در مورد همه مردم خیرخواه و مهربان باشی».حق مالامام سجاد علیه‏السلام می‏فرمایند: «حق مال این است که آن را در راه خدا خرج کنی، و حق انفاق در راه خدا این است که بدانی انفاق همچون پس‏انداز توست نزد پروردگارت، و امانتی است که نیاز به شاهد ندارد. اگر این را دریابی، به امانت‏هایی که در نهان بسپاری مطمئن‏تر خواهی بود تا امانت‏های آشکار. در هر حال این بخشش، رازی است میان خدا و تو، بدون حاجت به شاهدی که بشنود یا ببیند. نباید بر هیچ کس منت گذاری؛ منت، بخشش را معیوب می‏کند و دلیلی است که تو آن را برای خود نیندوخته‏ای».وظایف مسلمانانانسان‏ها در جامعه در مورد یکدیگر وظایفی دارند. مسلمان متعهد خود را در خصوص برادران دینی مسئول احساس می‏کند. امام صادق علیه‏السلام به یکی از یارانش می‏فرماید: «آنچه برای خود دوست می‏داری، برای برادر دینی‏ات هم دوست بدار و آنچه برای خویش ناخشنود می‏دانی برای او هم ناخوشایند بدان». یکی از بزرگ‏ترین تکالیف ما در مورد برادران دینی‏مان، کوشش در برطرف ساختن نیاز مؤمنان و مشکلات ایشان است. این کار بالاترین حق انسانی ما به شمار می‏آید.تا توانی به جهان خدمت محتاجان کن به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی رسیدگی به نیازمندانبیا تا مونس هم، یار هم، غمخوار هم باشیم انیس جان هم، فرسوده بیمار هم باشیم شب آید، شمع هم گردیم و بهر یکدیگر سوزیم شود چون روز، دست و پای هم، در کار هم باشیم دوای هم، شفای هم، برای هم، فدای هم دلِ هم، جانِ هم، جانانِ هم، دلدارِ هم باشیم احسان و مردمداری، اخلاق زیبنده مسلمانی است که می‏خواهد از الگوهای دینی و ارزش‏های مکتبی الهام گیرد و زندگی اسلامی را به وجود آورد. مردم، به ویژه گرفتاران و دردمندان، نیازمندِ رسیدگی و کمک‏اند. پرسیدن از گرفتاری‏ها و مشکلات دیگران و تلاش در برطرف ساختن آنها، نه تنها دروازه دل‏ها، بلکه درهای بهشت و رحمت الهی را به روی انسان می‏گشاید.محبوب‏ترین عبادت‏ها اسلام می‏خواهد که روابط اسلامیِ سالم و سازنده در بین مؤمنان برقرار باشد؛ از این رو، بخش مهمی از توصیه‏های معصومان علیهم‏السلام در این‏باره است. رسول گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله می‏فرماید: «قسم به آن کس که جانم در دست اوست، وارد بهشت نخواهید شد مگر آنگاه که ایمان آوردید، و ایمانتان درست و استوار نیست مگر آن‏گاه که یکدیگر را دوست بدارید». بنا به فرموده امام باقر علیه‏السلام «محبوب‏ترین عبادت‏ها، به دست آوردن دل مؤمن و شاد کردن اوست». پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله هم در این مورد می‏فرماید: «هنگامی که در دل مؤمنی مسرت ایجاد شود، آدمی به برترین و نزدیک‏ترین مقام خود به نزد خدا دست می‏یابد».اهمیت احساناز رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در مورد معنای شاد کردن مؤمن پرسیدند، حضرت فرمود: «غرض سیر کردن او، از میان برداشتن دشواری و رنج او و قضای دین اوست». امام باقر علیه‏السلام نیز در حدیثی می‏فرماید: «از حق مؤمن بر مؤمن، سیر کردن شکم او، پوشاندن بدن او و از میان برداشتن رنج و دشواری و قضایِ دین اوست. نیز اینکه پس از مرگ، سرپرستی خانواده و فرزندان او را برعهده بگیرد و به آنها محبت کند». همه این سخنان گهربار، بر اهمیت نیکوکاری به برادران و خواهران نیازمند تکیه می‏کند؛ تا آنجا که به فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی‏الله‏علیه‏و‏آله «کسی که از این کار روی بگرداند و به فکر دیگران نباشد، مسلمان نیست». نیز از ایشان است که: «مؤمنان همواره در برآوردن نیازهای دیگران حریص هستند».مسابقه نیکی‏ها امام صادق علیه‏السلام به یاران خود می‏فرمود: «در خیر رساندن به برادران خود و نیکی به آنها مسابقه بدهید و اهل نیکی و خیر به مردم باشید؛ چرا که برای بهشت دری است به نام معروف و تنها کسانی از این در وارد بهشت می‏شوند که در دنیا به کار خیر مشغول بوده‏اند. هرگاه بنده‏ای به دنبال برطرف ساختن حاجت برادر مؤمنش حرکت می‏کند، خداوند دو فرشته را بر او می‏گمارد که یکی از چپ و دیگری از راست برای او از پروردگارش استغفار می‏طلبند از خدا برآورده شدن نیازهایش را می‏خواهند». سپس حضرت فرمود: «به خدا قسم رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله به هنگام برآوردن حاجت مؤمن، از خود آن فرد خوشحال‏تر بود».ارزشمندتر از طواف کعبهیکی از یاران امام صادق علیه‏السلام نقل می‏کند: نزد آن حضرت نشسته بودیم که یکی از اهالی مکه وارد شد و برای رفتن از مدینه به مکه چهارپایی طلبید. امام به من فرمود: برخیز و به برادر مؤمنت کمک کن. برخاستم و با او حرکت کردم و چهارپایی برایش کرایه کردم. هنگامی که به خدمت امام برگشتم، حضرت پرسید: در مورد حاجت برادر مؤمنت چه کردی؟ پاسخ دادم: پدر و مادرم به فدایت! خدا حاجت او را برآورد. حضرت فرمود: «کمک به برادر مؤمن، از یک هفته طواف به در خانه خدا در نزد من دوست‏داشتنی‏تر است».باید شتافتپیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمود: «کسی که فریاد یاری‏طلبی مسلمانی را بشنود و پاسخش ندهد، مسلمان نیست». امروز فریاد بی‏صدای زنان و کودکان نیازمند از چادرهای مستقر در خیابان‏ها برای جمع‏آوری احسان من و تو به گوش می‏رسد. باید شتافت تا مسلمانیِ خود را اثبات کرد؛ مگرنه اینکه در اسلام اصل بر کمک‏رسانی و همدردی با برادران مؤمن است. باید شتافت، در اعمال خیر از یکدیگر پیشی گرفت و خود را از آتش دوزخ رهاند؛ زیرا امام صادق علیه‏السلام می‏فرماید: «تلاش در برطرف ساختن نیازهای دیگران، موجب ناراحتی شیطان و سبب نجات از آتش و ورود به بهشت است».پیمان برادریقرآن کریم می‏فرماید: «مؤمنان با یکدیگر برادرند. پس میان برادران خود اصلاح کرده، تقوا پیشه کنید؛ باشد که مشمول رحمت او شوید». برادری دینی، تنها امری عاطفی و درونی نیست، بلکه مسئولیت‏آور است و در عرصه‏های فردی و اجتماعی نمود عملی دارد. دین اسلام برآورده کردن نیاز برادران مؤمن را رحمت الهی می‏خواند. امام کاظم علیه‏السلام دراین باره فرموده است: «نیاز برادر مؤمن به مؤمن دیگر، رحمتی است که خدای تبارک و تعالی به سوی او فرستاده است. پس اگر آن را بپذیرد، به ولایت ما پیوند می‏خورد و البته ولایت ما هم به ولایت خدا پیوسته است».احسان و نیکوکاری در کلام امام علی علیه‏السلامنیکوکاری چیستـ الاِحْسانُ مَحَبّةٌ: احسان و نیکی محبت است.ـ الاِحْسانُ رَأسُ الْفَضْلِ: احسان اساس فضیلت و خوبی‏هاستـ البرُّ عَمَلٌ صالِحٌ:نیکی عملی پسندیده است.ـ البِرُّ غَنیمةُ الحازِم احسان و نیکی غنمیت دوراندیش است.ـ الاِحْسانُ ذُخرٌ وَ الکریمُ مَنْ حازَهُ نیکی کردن سرمایه انسان است و بزرگوار کسی است که آن را به دست آورد.ـ البِرُّ عَمَلٌ مُصْلِحٌ عمل نیک اصلاح کننده است.ـ الاِحْسانُ غَنَمٌ نیکی کردن غنیمت است.ـ کُلُّ مَعروفٍ اِحْسانٌ هر کار خوبی احسان و نیکی است.ـ البَشاشةُ احسانٌ گشاده‏رویی احسان است.ـ البِرُّ ما سَکَنَتْ اِلَیْهِ نَفْسُکَ وَ اَطْمَأَنَ اِلَیْهِ قَلْبُکَ نیکوکاری آن است که نفست با انجام آن آرام گیرد و قلبت بدان اطمینان یابد.اهمیّت و فضیلت احسانـ اِکْتِسابُ الحَسَناتِ مِنْ اَفْضَلِ المکاسِبِ. تحصیل نیکی‏ها از برترین کسب‏هاست.ـ رِأسُ الدِّینِ اِکْتِسابُ الحَسَناتِ اساس دین به دست آوردن نیکی‏هاست.ـ قَدْرُ کُلُّ اِمْرِیٍ ما یُحْسِنُهُ منزلت هر شخصی به اندازه کارهای خیری است که انجام می‏دهد.ـ الاِحسانُ یَسْتَرِقُ الاِنْسانَ احسان انسان را مدیون و بنده می‏کند.ـ اَفْضَلُ الاِیمانِ الاِحْسانُ برترین ایمان نیکی کردن است.ـ رأسُ الاِیمان الاحْسانُ الی الناس اساس ایمان نیکی کردن به مردم است.ـ زِیْنَةُ الاِسْلامِ اِعْمالُ الاِحْسانِ احسان کردن زینت اسلام است.ـ سَبَبُ المُحَبَّةِ الاِحْسانُ احسان سبب ایجاد محبت و دوستی است.ـ جِماعُ الْخَیْرِ فی اَعمالِ البِرِّ تمام خوبی‏ها در انجام دادن کارهای نیک است.ـ لِکُلِّ حَسَنَةٍ ثَوابٌ برای هر کار نیکی پاداش هست.ـ الاِنسانُ عَبْدُالاِحْسانِ انسان بنده احسان و نیکی است.ـ مِنْ شَرَفِ الْهِمَّةِ بَذْلُ الاِحْسانِ بذل احسان نشانه بلندی همّت است.ترغیب و تشویق به احسانـ اَحْسِنْ یُحْسَنْ اِلَیْکَ. نیکی کن تا در حق تو احسان و نیکی شود.ـ اِغْتَنِمْ صَنایِعَ الاِحْسانِ وَارْعَ ذِمَمَ الاِخْوانِ. کارهای نیک و احسان کردن را غنیمت بشمار و تعهدهای داده شده به برادران دینی رارعایت کن.ـ طُوبی لِمَنْ اَحْسَنَ اِلی العِبادِ وَ تَزَوَّدَ لِلْمَعادِ. خوشا به حال کسی که به بندگان خدا نیکی کند و برای روز قیامت توشه بردارد.ـ عاتِبْ اَخاکَ بِالاِحسانِ اِلَیه وارْدُدْ شَرَّهُ بالاِنْعامِ عَلَیِهِ. برادر دینی خطاکارت را با احسان و نیکوکاری سرزنش کن و شرّ او را با خوبی کردن از خودت دور ساز.ـ عَلَیکَ بالاِحْسانِ فَاِنَّهُ اَفْضَلُ زِراعَةٍ وَ أَرْبَحُ بَضاعَةٍ. بر تو باد نیکوکاری که آن برترین زراعت و سودآورترین سرمایه است.ـ عَلَیْکُمْ بِالاِحسانِ اِلی الْعِبادِ وَ الْعَدْلِ فِی البِلادِ. بر شما باد احسان کردن به بندگان و دادگستری در شهرها.ـ عَلَیْکُمْ بَصَنایعِ الاِحْسان و حُسْنِ البرِّ بِذَویِ الرَّحِمِ و الجیران... بر شما باد انجام دادن کارهای نیک و احسان به خویشاوندان و همسایگان.آثار و نتایج احسان و نیکیـ بِالاِحْسانِ یُسْتَعْبَدُ الاِنْسانُ. احسان و نیکی انسان را بنده می‏کند.ـ بِالاِحْسانِ تُمْلِکُ الْقُلُوبُ قلب‏ها با احسان تسخیر می‏شوند.ـ بِالاِحْسانِ یُمْلِکُ الاَحْرارُ. به وسیله احسان آزاد بنده می‏شود.ـ بِالاِحْسانِ وَ تَغَمُّدِ الذُّنُوبِ بِالْغُفْرانِ یَعْظُمُ الْمَجْدُ. با احسان و بخشودن گناهان مجد و عظمت انسان بیشتر می‏شود.ـ مَنْ کَثُرَتْ اِحْسانُهُ اَحَبَّهُ اِخْوانُهُ. هر کس که احسانش بیشتر شود، برادرانش او را بیشتر دوست خواهند داشت.ـ مَنْ کَثُرَ اِحْسانُهُ کَثُرَ خَدَمُهُ وَ اَعْوانُهُ. هر کس که احسان و نیکوکاری‏اش بسیار باشد، خدمت کنندگان و یارانش بیشتر می‏شوند.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِلی النّاسِ اِسْتَدامَ مِنْهُمْ المَحَبَّةَ. هر کس که به مردم نیکی کند دوستی آن‏ها با او ادامه پیدا می‏کند.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِلی رَعیّتِهِ نَشَرَ اللّه‏ُ عَلَیْهِ جَناحَ رَحْمَتِهِ... کسی که به زیردست خود احسان کند، خداوند رحمت خود را شامل حال او می‏سازد.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِلی النّاس حَسُنَتْ عَواقِبُهُ وَ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ. هر کس که به مردم احسان کند، عاقبت کارهای او نیکو و راه او آسان می‏شود.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْهِ فَقَدْ اَخَذَ بِجَوامِعِ الْفَضْلِ. هر کس احسان کند به فردی که بدو بدی کرده است در حقیقت همه فضائل اخلاقی و مراتب کمال را در خود جمع کرده است.ـ مَعَ الاِحْسانِ تَکوُنُ الرَفْعَةُ. با نیکوکاری بزرگی و والامقامی به دست می‏آید.ـ مَنْ کَثُرَ بِرُّهُ حُمِدَ. هر کس که احسانش بسیار باشد، مورد ستایش قرار می‏گیرد.ـ مَعَ البِرِّ تَدُرُّ الرَّحْمَةُ. با احسان و نیکی رحمت فراوان می‏شود.ـ مَنْ بَذَلَ بِرَّهُ اِنْتَشَرَ ذِکْرُهُ. هر که بسیار احسان کند در بین مردم مشهور می‏شود.ـ الاِساءَةُ یَمَحاها الاِحْسانُ. بدی را احسان و نیکی محو و نابود می‏سازد.ـ الاِحْسانُ اِلی المُسئِ یَسْتَصْلِحُ الَعُدوَّ. احسان کردن به بدکار دشمن را به آشتی و صلح می‏کشاند.ـ اَحْسِنْ اِلی مَنْ شِئْتَ وَ کُنْ اَمیرُهُ. اگر می‏خواهی بر کسی فرمانروا باشی به او احسان کن.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِکْتَسَبَ حُسْنَ الثَّناءِ. هر که احسان کند، مورد ستایش قرار می‏گیرد.ـ بِرُّوا آباءَکُمْ یَبَرَّکُمْ اَبْناءَکُمْ. به پدران خود نیکی کنید تا فرزندانتان به شما نیکی کنند.ـ بِالْبِرِّ یُمْلِکُ الْحُرُّ. با احسان انسان‏های آزاد مطیع می‏شوند.ـ مَنْ اِتَّبَعَ الاِحْسانَ بِالاِحْسانِ وَ أحْتَمَلَ جِنْایاتِ الاِخوانِ وَ الْجِیْرانِ فَقَدْ اَکْمَلَ البِرَّ. کسی که پی در پی نیکی کند و آزار برادران و همسایه‏ها را تحمل کند، احسان و نیکی را به کمال رسانده است.ـ بِالاِحْسانِ تُسْتَرَقُ الرِّقابُ. آدمی‏با نیکی کردن مردم را مطیع خود می‏کند.ـ سَبَبُ الْمُحَبَّةِ الاِحْسانُ. احسان موجب محبت و دوستی است.ـ عَلَیْکُمْ بِصَنایِعِ الاِحْسانِ وَ حُسْنِ البِرِّ بِذَوِی الرَحِمِ و الجِیرانِ فَاِنَّهُما تَزِیدانِ فِی الاَعْمارِ وَ یَعْمُرانِ الدِّیارَ. بر شما باد به انجام دادن کارهای نیک و شایسته و نیکی کردن به خویشاوندان و همسایگان؛ زیرا این دو کار عمر را طولانی و شهرها را آباد می‏سازند.ـ عَلَیْکُمْ بِالاِحْسانِ اِلی العِبادِ... تأمَنُوا عِنْدَ قیامِ الاَشْهادِ. بر شما باد نیکی کردن به بندگان خدا...؛ چون از این طریق در قیامت از خطرها ایمن می‏شوید.ـ مَنْ اَحْسَنَ اِکْتَسَبَ حُسْنَ الثَناءِ. هر کس که نیکی کند،ستوده می‏شود.ـ لاْیُحْمَدُ اِلاّ مَنْ بَذَلَ اِحْسانَهُ. ستوده نمی‏شود، مگر کسی احسان خویش را بذل کند.ـ لاْیَکُنْ المُحْسِنُ وَ المُسَئُ عِنْدَکَ سَواءً فَاِنَّ ذَلِکَ یُزهِّدُ الْمُحْسِنَ فی الاِحسان و یُتابِعُ المُسِئَ اِلی الاِسائَةِ. نباید نیکوکار و بدکار درنزد تو مساوی باشند؛ زیرا این کار سبب می‏شود که نیکوکار در نیکی کردن بی‏رغبت شود و بدکار در بدی کردن پافشاری کند.ـ الاِحْسانُ یَقْطَعُ اللِسانَ. احسان و نیکی زبان بدگویان را کوتاه می‏کند.نیکوکار و نشانه‏های اوـ المُحْسِنُ مَنْ عَمَّ الْناسَ بِالاِحْسانِ. نیکوکار کسی است که احسان او مردم را فرا گیرد.ـ المُحْسِنُ مُعانٌ، المُسِیُّ مُهانٌ. نیکوکار یاری می‏شود و بدکار خوار و بی مقدار می‏گردد.ـ المُحْسِنُ مَنْ صَدَّقَ اَقْوالَهُ اَفْعالَهُ. نیکوکار کسی است که رفتارش گفتار او را تصدیق می‏کند.ـ المُحْسِنُ حَیٌّ وَ اِنْ نُقِلَ اِلی مَنازِلِ الامْواتِ. نیکوکار هر چند به منزل مردگان حمل شود، همواره زنده است.ـ شَرُّ الْمُحْسِنینَ الْمُمْتَنٌّ بِاِحْسانِهِ. بدترین نیکوکاران کسی است که در مقابل احسانی که کرده است منت گذارد.ـ اِذا رَأیْتُمُ الْخَیْرَ فَسارَعْتُمْ اِلَیْهِ و رَأیُتُم الشَّرَّ فَتَباعَدْتُمْ عَنْهُ وَ کُنْتُمْ بالطّاعاتِ عامِلیِنَ وَ فِی المَکارِمِ مُتَنافِسیِنَ کُنْتُمْ مُحْسِنینَ فائِزینَ. وقتی کار خیری را دیدید و به سوی آن شتافتید و کار بدی را مشاهده کردید از آن دوری کردید و عبادات و اطاعت خداوند را به جای آوردید و در مکارم الاخلاق و صفات نیک بر یکدیگر سبقت گرفتید، از نیکوکاران پیروز خواهید بود.ـ نُفُوسُ الاَبْرارِ اَبَدا تأبی اَفْعالَ الفُجّارِ جان‏های نیکوکاران همیشه از کارهای بدکاران بیزار است.اصول و احکام احسان و نیکوکاریـ الاِسرافُ مَذْموُمٌ فی کلِّ شَئٍ اِلاّ فی اَفْعالِ الخَیْرِ اسراف در هر چیز بجز در کارهای نیک ناپسند است.ـ اَفْضَلُ البَرِّ ما اُصِیبَ بِهِ الاَبْرارَ. بهترین نیکی آن است که خیرش به نیکوکاران برسد.ـ اَفْضَلُ البَرِّ ما اُصِیْبَ بِهِ اَهْلَهُ. بهترین احسان آن است که خیرش به اهل آن برسد.ـ اَحَقُّ مَنْ بَرَرْتَ مَنْ لایَغْفَلْ بِرَّکَ. سزاوارترین کس به نیکی کسی است که از نیکی کردن به تو غافل نمی‏شود.ـ اِنَّکُمْ مُجازُونَ بِاَفْعالِکُمْ فَلا تَفْعَلُوا الاّ بِرا. همانا شما با کارهایتان پاداش داده می‏شوید. پس جز نیکی کاری نکنید.ـ خِیْرُ البِرَّ ما وَصَلَ اِلی الْمُحْتاجِ. بهترین احسان آن است که به نیازمند برسد.ـ الجزاءُ عَلی الاِحْسانِ بِالاِساءَةِ کفرانٌ. نیکی را با بدی پاسخ دادن ناسپاسی است.ـ اِتِبّاعُ الاَحْسانِ بالاِحْسانِ مِنْ کمالِ الجُودِ. پی در پی احسان کردن نشانه کمال بخشندگی است.ـ جُحُودُ الاِحسانِ یُوجِبُ الْحِرْمانِ انکار احسان سبب محرومیّت از نیکی می‏شود.ـ رَأسُ الاَحْسانِ الاِحسانُ اِلی المؤُمنیِنَ برترین احسان احسان به مومنان است.ـ ضادّوا الاِساءَةَ بِالاِحْسانِ بانیکوکاری به مقابله بدی‏ها بروید.ـ بِرُّ الوالدَینِ اَکْبَرُ فَریضةٍ. نیکی به پدر و مادر بزرگ‏ترین واجب است.ـ فِی کُلِّ بِرٍّ شُکْرٌ. برای هر چیز و نیکی شکری لازم است.ـ مِنْ اَفْضَلِ البِرِّ بِرُّ آلاَیْتامِبهترین نیکی، نیکی کردن در حق یتیمان است.ـ کُلُّ حَسَنَةٍ لایُرادُ بِها وَجْهُ اللهِ تَعالی فَعَلَیْها قُبْحُ الرِّیا وَ ثَمَرَتُها قُبْحُ الْجَزَاءِ.هر احسان که با آن خشنودی خداوند متعال قصد نشده باشد آلوده به ریا و نتیجه آن پاداش نامناسب است.ـ أوْفَرُ البِرَّ صلةُ الرَّحِمِ. صله رحم بیشترین و کاملترین نیکی است.ـ اَحْسَنَ الاِحْسانِ مُواساةُ الاِخوانِ. بهترین احسان مواسات با برادران دینی است.ـ اَفْضَلُ العَطاءِ تَرْکُ المَنِّ. برترین احسان ترک منت است.ـ اَفْضَلُ النَّوالِ ما وَصَلَ قَبْلَ السؤال. با فضیلت‏ترین احسان آنست که پیش از درخواست نیازمند به او برسد.ـ اِنّکَ إِنْ اَحْسَنْتَ فَنَفْسَکَ تُکْرِمُ وَ اِلَیْها تُحْسِنُ.اگر نیکی کنی خویش را گرامی داشته‏ای و به خودت نیکی کرده‏ای.ـ آفَةُ الْعَطا المَطَلُ. آفت بخشش به تأخیر انداختن آن است.ـ مَنْ مَنَّ باِحْسانِهِ کدَّرَهُ. هر کس که به همراه احسانش منّت بگذارد، آن را تیره ساخته است.ـ اَحْسِنُ الصَّنایِعِ ما وافَقَ الشَّرایِعَ. بهترین احسان آنست که موافق احکام شریعت باشد.ـ اَحْسِنْ اِلی مَنْ اَساءَ اِلَیْکَ وَ اَعْفُ عَمَّنْ جَنی عَلَیْکَ. به آن که به تو بدی کرده خوبی کن و از آن کس که بر تو ستم روا داشته است درگذر.ـ المَنُّ یُفْسِدُ الاِحْسانَ. منت گذاشتن احسان و نیکی را تباه میکند.ـ جَمالُ الاِحْسانِ تَرَکُ الاِمْتِنانِ.زیبایی احسان در ترک منت است.ـ خِیْرُ العِبادِ مَنْ اِذا اَحْسَنَ اِسْتَبشَرَ. بهترین بندگان خدا کسی است که اگر نیکی کند شادمان شود.ـ لایَزالُ المُسْلِمُ یَکْتَبُ مُحْسِنا مادامَ ساکِنا فَاِذا تَکَلَّمَ کُتِبَ مُحْسِنَا او مُسِیئا. مسلمان تا وقتی که ساکت است از جمله نیکوکاران به حساب می‏آید، اما همین که زبان به سخن گشود از نیکوکاران به حساب می‏آید.هر روز، روز احسانهيچ كودكى، طعم نداشتن را نخواهد چشيد، اگر داده‏هاى خداوند، عادلانه قسمت شود.هيچ كفش پاره‏اى، نيش سوزان سرما را نخواهد ديد، اگر كفش‏هاى چرمين، نيم‏نگاهى به زير پاهايشان داشته باشند. هيچ غرورى نخواهد شكست و هيچ خواهشى بى‏جواب نخواهد ماند، اگر عمق رنج نياز، درك شود.هيچ سرى بى‏سرپناه نخواهد ماند، اگر خشت كاخ‏هاى سفيد، در بين حلبى‏هاى سُست جنوب قسمت شود. كاش هيچ‏گاه، اين هيچ‏هاى رنج‏آور، در بين واژه‏هاى ما، جوانه نمى‏زد و نمى‏روييد!كاش هر روز، روز احسان بود و هر لحظه، لحظه نيكوكارى، تا از ياد نبريم مسئوليتمان را!شكرانه نعمت‏هاشكرانه سلامت، بخشش است و احسان؛ زيرا شكرها نعمت افزايد و محنت كاهد.خدا را شكر كه از دردها در امان مانده‏اى و اوراق صحيفه دلت، به سپيدى شكوفه‏هاى بهارى است. بهار، در گوشه گوشه دلت لانه كرده است، اما به شكرانه اين همه شادى، دل‏هاى خزان‏زده دورترهاى نزديكت را درياب، تا لطف خداوند، سفره رنگين مهرت را گسترده‏تر كند و هزار هزار نعمت بر نعماتت افزون سازد؛ هر چند كه مى‏دانم تو خود نگفته مى‏دانى و در انجام دادنش مى‏كوشى.ولى‏نعمتانبه گدايى لطفى و عطايى آمده‏ام؛ نيازمندان جامعه، ولى‏نعمتانند. درهاى آسمان، از در خانه محقر آنان باز مى‏شود و راه كعبه، از كوچه‏اى مى‏گذرد كه خانه مستمندى در آن است.به حج نگاه آشناى شما آمده‏ام. دستم اگرچه از لباسى و پولى پر است، خالى‏تر از دست قناعت و هميان آبروى شماست.گرماى عاطفهشيما اصغرىخنده به لب‏هايش الهام شد؛ او نمى‏دانست چه طور شد كه خنديد!تنها چشم‏هايش بود كه مى‏ديد و لب‏هايش بود كه مى‏خنديد.آرى، يك سبد مهر، يك سبد لبخند، ميهمان نگاهش بود.او مهر و عاطفه را در آن جعبه‏هاى كوچك رنگى پيدا كرده بود.خوشحال بود و فقط مى‏خنديد... و اين خنديدن بر لب‏هايش الهام مى‏شد...و شايد از همان گرماى عاطفه بود...بیا تا گل برافشانیمسید علی‏اصغر موسوی... در چشم کودکان می‏رقصد، برقی از شور شادمانی‏ها! کودکان را بهار می‏فهمد! کودکان هم، بهار را؛ مثل اولین غنچه از شکوفه گیلاس!آه! امّا من و تو، جز خود را؛ سال‏ها هست، از یاد برده‏ایم! ...از یاد برده‏ایم، همسایه‏ای را که همیشه تنها بود و ما قادر به درک دنیای نگاهش نشدیم. همسایه‏ای که همیشه خسته‏تر از پیش، تاول دست‏هایش را در تاریکی شب مخفی می‏کرد. همسایه‏ای که خداوند، بسیار سفارشش را به من و تو کرده بود؛ ولی او هیچ گاه، به رویمان نیاورد. او از حال ما غافل نبود، ولی ما از حال او غافل شدیم.بیا! بیا تا مثل کودکان، بهار را بفهمیم! کودکانی که به نو شدن و نو پوشیدن، بیشتر از هر چیز اهمیّت می‏دهند و دنیای تبسّمشان را از هیچ کس دریغ نمی‏کنند. آی جوانمرد! کجایی تا تبسّمی به لب‏ها بنشانی، به شکرانه داشتن؟! به شکرانه دست‏های سخاوتْ دوست و بازوان توانمندت؛ به شکرانه گرمای زندگی. آی شادمان از آمدن بهار! در خزانستانِ دل‏ها، بهاری بیافرین! که سزاوار آنی! با دست‏های خویش بپوشان، بر قامتِ «یتیمان»، لباس دلنوازی را! با دست‏های گرم، بپوشان بر پای «سرما زدگان»، پای‏افزار مهربانی را!با دست‏های سبز، بپوشان پیراهن آبی آرزو را بر تن نیلیِ آوارگان!«بیا تا برآریم، دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گِل» بیا تا به شکرانه بهاران لبریز شادی ـ بهارانی که همیشه خاطرات خوشی به همراه داشت ـ قسمتی از صداقتمان را، قسمتی از تبسّم‏های سبزمان را، قسمتی از اندوخته‏های «این جهانی»مان را، به حساب محرومان از شادمانی، واریز کنیم!بیا به خاطر آنانی که زمانه، هیچ‏گاه فرصتِ شکوفایی به آنان نداده، بهار را تنها برای خودمان نخواهیم! همان گونه که بهار، خود را از آنِ همه می‏داند و دوست دارد که عطر فروردین را به تک تک خانه‏ها ببرد.بیا در آستانه «نوروز»، سفیر شادمانی کودکانِ آن سوی دیوار باشیم! کودکانی که سال‏هاست، آه دلشان را دود مطبخ انگاشته‏ایم.بیا تا در آستانه بهار، سفیر لحظه‏های رنگین کمانیِ آرزوها باشیم! آرزوهایی که در دل «بچه‏های یتیم»، شکوفا نشده، پژمرده‏اند.بیا تا در آستانه فروردین، اقتدا به سرسبزترین سَروْ آزادگی، سرور سخاوت پیشگان جهان، مولا امیرمؤمنان، علی علیه‏السلام نماییم که می‏فرمایند:برآوردن نیازهای مردم پایدار نیست مگر به سه شیوه: نخست، کوچک شمردن آن تا خود بزرگی‏اش معلوم شود؛ سپس، پنهان داشتن آن تا خود آشکار شود؛ و آن‏گاه، شتاب در برآوردن آن تا به کامت گوارا آید.»بیا تا «گل برافشانیم» و به ت





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 532]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن