تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بر زبان مؤمن نورى (الهى) است و درخشان و برزبان منافق شيطانى است كه سخن مى‏گويد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797895717




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زمزم راز (شرحی ادبی و عرفانی بر نماز ) (1)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
زمزم راز (شرحی ادبی و عرفانی بر نماز ) (1)
زمزم راز (شرحی ادبی و عرفانی بر نماز ) (1) نويسنده:مجید نورریان واژه شناسی نماز واژه «نماز» در فارسی از لفظ پهلوی « نماک» گرفته شده است. نماک نیز از اندیشه باستانی «نم»، به معنی خم شدن و تعظیم کردن است که به تدریج، به معنای «صلوة» در اسلام اطلاق شده است.(1) واژه «صلوة» در قرآن کریم در معناهای مختلفی به کار رفته است که 91 مورد آن به موضوع نماز اشاره دارد. این واژه در آیه 103 سوره توبه به معنای «دعا» به کار رفته است: خذ من أموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها وصل علیهم إن صلاتک سکن لهم. (توبه: 103) از اموال آنان صدقه ای بگیر تا با آن پاکیزه شان بسازی و برایشان دعا کن؛ زیرا دعای تو برای آنان مایه آرامش است. واژه «صلوة» در قرآن به معنای «درود» هم آمده است. در سوره بقره نیز به معنای آمرزش به کار رفته است:أولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمة (بقره: 157) برایشان درودها و رحمتی از پروردگارشان (باد).همچنین در سوره توبه، به معنای «وسیله دعای خیر» و «آمرزش خواهی» به کار رفته است: و یتخذ ما ینفق قربات عندالله و صلوات الرسول. (توبه: 99) و آنچه را انفاق می کنند، مایه تقرب نزد خدا و از دعای پیامبر می دانند. این واژه در سوره هود نیز به معنای «دین» آمده است: قالوا یا شعیب اصلاتک تأمرک أن نترک ما یعبد آباؤنا. (هود: 87) گفتند: ای شعیب! آیانمازت به تو دستور می دهد که آنچه را پدران ما می پرستنده اند، رها کنیم. نماز پیش از اسلام فریضه نماز به اسلام و دوران پس از بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اختصاص ندارد، بلکه جزو برنامه ها و آموزه های انبیا و رسولان پیشین نیز بوده است. 1- حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) برای خود و ذریه اش از خدا توفیق اقامه نماز می خواهد و می گوید: رب اجعلنی مقیم الصلاة و من ذریتی. (ابراهیم:40) پروردگارا! مرا برپا دارنده نماز قرار ده و از فرزندانم نیز. 2- قرآن با ستایش از حضرت اسماعیل (علیه السلام) می فرماید: و کان یأمر أهله بالصلاة و الزکاة و کان عند ربه مرضیا. (مریم: 55) و خاندان خود را به نماز و زکات فرمان می داد و همواره نزد پروردگارش نیک (رفتار)بود. 3- همچنین خداوند درباره شعیب می فرماید: قالوا شعیب أصلاتک تأمرک أن نترک ما یعبد آباؤنا (هود: 87) گفتند:¬ای شعیب! آیا نمازت به تو دستور می¬دهد که آنچه را پدران و ما می پرستیده اند، رها کنیم. 4- در سوره طه نیزخداوند، خطاب به حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید: أقم الصلاة لذکری. (طه: 14) و به یاد من نماز برپا دار. 5- لقمان حکیم نیز به فرزندش می گوید: یا بنی أقم الصلاة و أمر بالمعروف وأنه عن المنکر. (لقمان: 17) ای پسرجانم! نماز را بر پا دار و به کار پسندیده وادار و از کار ناپسند باز دار. 6- همچنین در سوره مریم از قول مسیح (علیه السلام) می خوانیم: و أوصانی بالصلاة و الزکاة ما دمت حیا. (مریم:31) و تا زنده ام (مرا) به نماز و زکات سفارش کرده است. 7- زرتشتیان پنج نماز دارند که در هنگام طلوع آفتاب ، ظهر و عصر و اول شب و زمان خفتن انجام می دهند. (2) 8- نزد اعراب جاهلی نیز نوعی نماز رایج بود. هرچند واژگان به کار رفته در آن، تنها لقلقه زبان آنان بوده است. قرآن کریم با سرزنش نماز اعراب جاهلیت می فرماید: و ما کان صلاتهم عندالبیت إلا مکاء و تصدیة. (انفال: 35)و نمازشان نزدخانه(خدا)، چیزی جز سوت کشیدن و کف زدن نبود. بنابراین، پیشینه نماز به قدمت تاریخ ادیان و بنابراین، به قدمت تاریخ حیات بشری است. نماز در فطرت انسان وگرایش او به خدا گرایی و پرستش و کمال طلبی او ریشه دارد. نماز در اسلام خدای تعالی می فرماید: إن الصلاة کانت علی المؤمنین کتابا موقوتا. (نساء: 103) نماز، وظیفه ثابت و معینی برای مؤمنان است. براساس روایت های معصومین (علیهم السلام) واژه «موقوت» در اینجا به معنای واجب است. همچنین خداوند در آغاز سوره بقره در توصیف اهل تقوا می فرماید: الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلاة. (بقره:3) همانا که به «غیب» ایمان دارند و نماز را به پا می دارند. نماز، نخستین عبادتی است که بر بندگان واجب شده است و هرگز نمی توان آن را تعطیل کرد. از رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است که فرمود: اول ما فرض علی العباد الصلوة و اخر ما یبقی عندالموت الصلوة و اول ما یحاسب به العبد یوم القیامة الصلوة فمن اجاب فقد سهل ما بعده و من لم یجب فقد استد ما بعده. (3) نخستین پرستشی که بر بندگان واجب شده، نماز است. آخرین عملی که به هنگام مردن می ماند، نماز است و اولین چیزی که روز قیامت، از آن می پرسند، نماز است. پس هر کسی به خوبی پاسخ گوید و پاسخش را بپذیرد، در حساب رسی های پس از نمازش آسان گیرند و آن که پاسخ نیکو ندهد، در اعمال دیگرش به سختی حساب کنند.موضوع نماز به اندازه ای ضروری و حیاتی است که خداوند، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را به اقامه نماز جماعت حتی در بحبوحه جنگ امر می کند و این در شرایطی است که ممکن است خسارت و تلفاتی به سپاه وارد شود. قرآن می فرماید: فلیس علیکم جناح ان تقصروا من الصلوة ان خفتم ان یفتنکم الذین کفروا. (نساء: 101) اگر بیم داشتید که آنان که کفر ورزیده اند، به شما آزار برسانند، گناهی بر شما نیست که نماز را کوتاه کنید. در این آیه، به کوتاه کردن نماز در شرایط خطر، حکم شده است؛ نه فروگذاشتن آن. امام علی (علیه السلام) اولین مردی بود که با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نماز گزارد. او شهید محراب عبادت است و از مرگ در محراب به خودبالید و فریاد «فزت و رب الکعبه» را سر داد. همچنین فرزندش، حسین بن علی (علیه السلام) در میدان نبرد عاشورا وضو ساخت و اقامه نماز کرد و به پیروان خویش آموخت که ترک نماز در هیچ شرایطی روا نیست. امام حسین (علیه السلام) در روز عاشورا ، جلوه زیبایی از عشق به نماز و بزرگداشت آن را برای جهانیان به نمایش گذاشت. امام صادق (علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: «ما بین الکفر و الایمان الا ترک الصلوة؛ میان کفر و ایمان فاصله ای جز ترک نماز نیست. (4) بنابراین ، نماز جایگاه والایی در اسلام دارد؛ به گونه ای که آن را افضل عبادت ها دانسته اند. امام صادق (علیه السلام) می فرماید: «اما انه لیش شیء افضل من الحج الا الصلوة؛ هیچ چیزی از فریضه حج بالاتر نیست به جز نماز»(5) نماز در اندیشه دیگران بررسی وتبیین مفهوم نماز در اندیشه دانشوران غربی از آن جهت اهمیت دارد که گفته اند:خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران 1- مهاتماگاندی، رهبر بزرگ و نجات بخش هندوستان از چنگال استعمار انگلیس می نویسد: عجز و لابه و دعا و نماز به درگاه خداوند، خرافات نیستند. آنها اعمالی بسیار حقیقی تر از خوردن، آشامیدن، نشستن و راه رفتن هستند. اگر بگوییم تنها آنها حقیقی اند و همه چیزهای دیگر غیر حقیقی هستند، اغراق نکرده ایم. چنین دعا و نمازی دور از فصاحت کلام و تنها احترامی لفظی نیست، بلکه از قلب سرجشمه می گیرد. اگر به چنان خلوصی دست یابیم، قلب، خالی از همه چیز، غیر از عشق می شود. نمازگزار به هیچ گفت و گویی نیاز ندارد. او غیر وابسته و مستقل است و محتاج کوشش حسی نیست. من کوچک ترین تردیدی ندارم که نماز و دعا، وسیله انکار ناپذیری برای پاک کردن قلب از گرایش های نفسانی است، ولی باید با منتهای تواضع آمیخته شود. (6) 2- مارس بوازار که دوازده سال در کشورهای اسلامی با سمت نماینده صلیب سرخ فعالیت کرده و حاصل ارزیابی های خود را در کتابی به زبان فرانسه منتشر کرده است، می نویسد: نماز، تسبیح، خضوع و خشوع که چگونگی برگزاری آن با کمال دقت معین شده است، مسلمان را به اسلام می پیوندد و انسان را به صورت جزئی از کل جهان در می آورد. نماز، تصوری عالی از طبیعت انسان به نمازگزار می دهد و او را با شرافت انسانی اش آشنا می کند. حق، به واسطه همین امر، او را به خضوع و خشوع وا می دارد و این چیزی است که در هیئت ظاهر نمازگزار دیده می شود؛ زیرا در نماز، اجزای شریف بدن با خاک تماس می گیرد. نماز، تنها دعا به درگاه خدا نیست که برخاسته از تأثیرات شخصی یا احساسات مبهم باشد، بلکه برعکس در نماز پیوسته باید کلام خدا ادا شود. در مقابل دعا که اگر دعا کننده عرب زبان نباشد، می تواند خواسته های خود را بی هر مقدمه ای، به زبان مادری بخواهد و یا اگر می اندیشد که بهتر است در دعاهای خود به آیات و دعاهای قرآنی توسل جوید، چنین کند.(7)3- دکتر لئون دنی، روان شناس برجسته می گوید: نیایش به درگاه خدای توانا، راز و نیازی به سوی خدا و آفریننده موجودات که پناهگاه دل شکستگان است، معطوف می دارد و با خضوع و فروتنی، درماندگی، ناتوانی و پریشانی خود را به آستان الوهیتش عرضه می کند و با ستایش ذات پاک خداوندی اش، حقارت خود را بیان و از پیشگاه مقدسش، بخشایش گناهان و رحمت بی پایان او را در خواست می کند. 4- جبران خلیل جبران، نماز را گسترش ذات انسانی در ابدیت می داند. علامه محمد تقی جعفری نیز در شرح مثنوی مولانا نمازرا گسترش ذات انسانی در اثیر (روح کلی جهان) معرفی می کند. (8) 5- روژه گارودی، دانشمند فرانسوی که به دین اسلام مشرف شده است، می نویسد: در نماز، انسان با ایمان، به ستایش پروردگار وادار می شود. در نماز، همه مسلمانان جهان در برابر محراب های مساجد که زاویه آنها را به سوی کعبه ساخته اند، در صف های به هم فشرده با همدلی و حضور خود به طور گسترده و عمیق مجذوب بنیاد خویش می گردند. (9) سخنان نویسندگان غربی درباره اهمیت نماز فراوان است. در اینچا به همین مقدار بسنده می کنیم. آثار نماز نماز در زندگی فردی و اجتماعی انسان تأثیر شگرفی دارد. اهمیت نماز به اندازه ای است که امام علی (علیه السلام) درباره آن فرمود: «آگاه باش که هر عملی از تو در گرو نماز توست».(10) کسی که هر روز چندین بار دست از کار می کشد و با پروردگارش به راز و نیاز می پردزد، ارتباط پیوسته خود را با خالق خویش حفظ می کند. پی آمدهای این ارتباط منظم را آشکارا می توان در رفتار و گفتار نمازگزاران واقعی مشاهده کرد: گرنور عشق حق، به دل و جانت اوفتد بالله کز آفتاب فلک خوب تر شوی البته نباید فراموش کرد با اینکه روح عبادت و نماز پیوند بنده با خداست، ولی شکل عبادت نیز مهم است. خداوند در شکل عبادت نیز یک سلسله برنامه های تربیتی قرار داده است. در این بخش، به بررسی برخی از آثار نماز در زندگی فردی نمازگزاران می پردازیم:1- نماز، راهی به سوی دوست نماز، پیوند روح و باطن سالک به ارم ولایت کبری است. نماز، سیر و سفری ملکوتی است که به مقام قرب الهی می انجامد. نماز، تسخیر قله های معرفت و تبلور معانی طریقت است. نماز، سوار شدن بر مرکب روح و زدودن پلشتی های هوا و هوس از تن است. نماز، نغمه راستین روح آدمی است. نماز، سکوی پرواز و اوج عالم اعلی و ملکوت است. نماز، عمودالدین (11) و نور چشم است. (12) نماز، تحصیل معانی و مفاهیم عالی عرفانی را برای نماز گزار آسان می کند و صفابخش درون و آرام بخش روان عارفان است. نماز، خلعت خلیفة الهی را برازنده آدمی می کند؛ زیرا «هیچ وسیله ای مستحکم تر و دایم تر از نماز برای ارتباط میان انسان با خدا نیست.» (13) نماز، سبب نزول رحمت الهی، ریدن به بهشت موعود، تحصیل فوز عظیم و عامل تقرب به لقای الهی است. نماز، تجلی صفات و اسمای الهی در وجود عبد است. مایه فروتنی و نشاط روح است. خضوع می آورد و خشوع می طلبد. نماز باعث ایجاد روح اتحاد در پیکره جامعه اسلامی است و مسجد، مرکز تبلیغ وحدت، نماز، افضل عبادت ها (14) و دوست داشتنی ترین کردارهاست؛ (15) زیرا ملاک و معیار قبول یا رد دیگر کردارهای انسان است. نماز، نشانه شناسایی کافر از مسلمان است، (16) به گونه ای که ترک آن شرک و ادای آن نور است. (17) نماز، سیمای مکتب (18) و نماد دین است. «نماز چکیده و خلاصه اصول مکتب (اسلام) را در خود دارد و با گفتن ها و حرکت های حساب شده و منظمی که در آن است، نمودار اسلام است.» (19) نماز، رأس اسلام است. (20) «نمودار و نمایشگر است از اسلام در مقیاس کوچک، اسلام در متن جامعه به کارگیرنده تن و اندیشه و روان انسان هاست و از این هر سه برخوش بختی آنان کار می کشد. نماز نیز در عمل یک فرد چنین است؛ زیرا در حال نمازف تن و اندیشه و روان، هر سه مشغول به کار و فعالیتند...» (21) نماز،پرچم اسلام است (22) بر قله های معرفت. کالبد دین بدون نماز، خالی و بی روح است. نماز، روح ادیان الهی و از سنت های دین است. «نماز، سرچشمه جوشانی است که این همه فیوضات را بر دل وجان نمازگزار سرازیر می کند و از او انسانی روشن ضمیر و ثابت قدم و بی دغدغه و امیدوار می سازد.» (23) نماز، عطیه الهی و سفره ضیافت الهی است که هر کس به اندازه که بخواهد، از آن بهره می برد. 2- پشتوانه محکم«واستعینوا بالصبر و الصلوة؛ از صبر و نماز یاری بجویید». (بقره: 45 و 153) همواره بت نفس و شهوت و خودبینی در مقابل عشق بی منتهای الهی صف آرایی کرده اند. زیبایی های طبیعت برای فریفتن روح آسمانی انسان می کوشند و می خواهند او را در این عالم پست زندانی کنند. زرق و برق دنیا نیز به کمک نفس سرکش می شتابند و او را تقویت می کنند. در این میان، نیرویی عظیم از سوی پروردگار به یاری قوای روحانی می شتابد که همان نیروی صبر و نماز است. علامه طباطبایی ذیل آیه و«واستعینوا بالصبر و الصلوة؛» می نویسد: و اینکه فرمود از صبر و نماز برای مهمات و حوادث خود کمک بگیرید، برای این است که در حقیقت، یاوری به جز خدای سبحان نیست. در مهمات، یاور انسان، مقاومت و خویشتن داری آدمی است یا اینکه استقامت به خرج داده، ارتباط خود را با خدا وصل نموده، از صمیم دل متوجه او شود و به سوی او روی آورد. این همان صبر و نماز است و این دو بهترین وسیله برای پیروزی است؛ چون صبر، هر بلا یا حادثه عظیمی را کوچک و ناچیز می کند و نماز که اقبال به خدا و التجا به اوست، روح ایمان رازنده می سازد و به آدمی می فهماند که به جایی تکیه دارد که انهدام پذیر نیست و به سببی دست زده که پاره شدنی نیست.(24) از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل است که فرمود: هر گاه کار بر پیامبران الهی سخت می شد و بیمناک و اندوهگین می شدند، به نماز پناه می بردند.(25) نماز، حلال مشکلات است، غم ها را از دل می زداید و روح آدمی را تقویت می کند. ابوعلی سینا می گوید: هر زمان برایم مشکلی علمی پیش می آمد و از حل آن عاجز می ماندم، به مسجد شهر رفته و دو رکعت نماز به جای می آوردم. سپس از خداوند می خواستم مرا به وسیله نور آن نماز یاری دهد تاگره از مشکلم باز کنم. پس از ادای آن دو رکعت، راه حل مشکل برایم آسان می گشت و به آنچه می خواستم، می رسیدم. (26) در پرتو نماز و ذکر و رابطه با خدا، صبر و خویشتن داری در انسان حاصل می شود. اجتماع این دو، مهم ترین وسیله ای است که با آن می توان بر سختی ها و گرتفاری ها پیروز شد؛ چون صبر، نفس را از نگرانی و تشویق نگاه می دارد و نماز، آن را به سوی پروردگار توجه می دهد و گرفتاری ها را از یاد می برد. ویلیام جمیز در تحلیل رابطه دین و روان می نویسد: اگر نیرویی برای تحمل سختی ها لازم باشد، در اثر دعا و نماز به دست می آید. دعا و نماز و به عبارت دیگر، اتصال با روح عالم خلقت و جان جانن کاری است با اثر و نتیجه. نتیجه آن عبارت است از ایجاد یک جریان قدرت و نیرویی که به محسوس دارای آثار مادی و معنوی می باشد.(27)بدین ترتیب، نماز، نیرویی کارآمد در رویارویی با مشکلات و پشتوانه گران بهایی در برخورد با سختی هاست. از امام صادق (علیه السلام) روایت است که فرمود: شیوه علی (علیه السلام) چنان بود که چون مشکل مهمی برایش پیش می آمد، به نماز می ایستاد و آیه «واستعینوا بالصبر و الصلوة» را می خواند. (28) همچنین از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده اند که فرمود: چه مانعی دارد که چون یکی از شما غم و اندوهی از غم های دنیا بر او درآمد، وضو بگیرد و به مسجد برود و دو رکعت نماز بخواند و برای رفع اندوه خود خدا را بخواند؛ مگر نشنیده ای که می فرماید: «واستعینوا بالصبر و الصلوة».(29) مگر نه این است که نماز پیوند با بی نهایت است؟ اگر چنین است – که هست- پس غم و اندوه برای چیست؟ نسخه ای که قرآن برای حل مشکلات وشفای بیماران می پیچد، فراتر از تمامی نسخه های روانکاوها و متخصصان است. شگفتا که بعضی در مشکلات به غیر خدا پناه می برند؛ حال آنکه آرامش و سلامتی در توجه به حضرت حق است: «یا من اسمه دواء و ذکره شفاء».(30)البته باید دانست که نماز باید با روح باشد، نمازی که روح را از زندان تن وطبیعت آزاد کند و به عالم اعلی رهنمون سازد. «نماز با حضور و با توجه، نمازی که از یاد ذکر سرشار است، نمازی که آدمی در آن با خدای خود سخن می گوید و به دل می سپارد، نمازی که والاترین معارف اسلام را پیوسته به انسان می آموزد. چنین نمازی، انسان را از پوچی و بی هدفی و ضعف می رهاند و افق زندگی را در چشمش روشن می سازد و به او همت و اراده و هدف می بخشد و دل او را از میل به کج روی و گناه و پستی نجات می دهد. از این رو است که نماز در همه حالات حتی در میدان نبرد و در سخت ترین آزامایش های زندگی، اولویت خود را از دست نمی دهد». (31) 3- تقرب به پروردگار تقرب به پروردگار، عالی ترین غایت در مسیر سیر و سلوک و تربیت اسلامی است و دیگر هدف ها و غایت ها، مقدمه رسیدن به این هدف عالی است. نماز مایه تقرب انسان به پروردگار است و نمازگزار را به اوج قله معنویت می رساند. می توان گفت این اثر برجسته ترین پی آمد تربیتی نماز است و دیگر پی آمدها، زمینه دست یابی به این اثر مهم و هدف عالی را فراهم می سازد. امام علی (علیه السلام) در وصیت به اصحابش فرمود: امر نماز را به عهده بگیرید و بر آن محافظت کنید، زیاد به آن توجه کنید و به وسیله آن به خدا تقرب جویید. (32) نیز در حدیث دیگری فرمود: «الصلوة قربان کل تقی؛ نماز موجب تقرب هر پرهیزگاری است».(33) البته انسان تا به مرتبه ایمان و تقوا نرسیده باشد، نماز، معراج و مقرب او نیست. امام علی (علیه السلام) در مقام بیان بهترین و نزدیک ترین راه هایی که انسان می تواند به خالق خوی برسد، می فرماید: ان افضل ما توسل به المتوسلون الی الله... اقام الصلوة فانها الملة. (34) به یقین، بهترین چیزی که انسان می توانند با آن به خدای سبحان نزدیک شوند، برپا داشتن نماز، آیین ملت اسلام است. ایشان در این بیان، از نماز با اینکه یکی از دستورهای جزئی آیین اسلام است، به عنوان تمام آیین نام برده است و این اهمیت و نقش نماز را در دین اسلامی می نمایاند. فریضه الهی نماز، وسیله ای برای پرواز است؛ نمازگزار را به دریای بی کران بندگی پیوند می هد؛ بال و پری می گشاید و هستی خویش را فنا می کند. علامه محمدتقی جعفری در شرح دعای عرفه می نویسد: خداوندا! مرغ ناچیز و محبوس در قفسی، چشم به تو دوخته و بالرزاندن بال های ظریفش آماده حرکت به سوی توست؛ نه برای انکه از قفس تن پرواز کند و در جهان پهناور هستی بال و پری بگشاید، نه؛ زیرا زمین و آسمان با آن همه پهناوری جز قفس بزرگ تری برای این پرنده شیدا چیزی نیست. او می خواهد آغوش بارگاه بی نهایتت را باز کنی و او را به سوی خودت بخوانی. (35) نماز، دروازه ورود به بارگاه عظمت الهی است و نمازگزار پس از ورود، پلکانی خواهد یافت که او را از ثری به ثریا می برد و او به هر آنچه می خواهد، می رسد؛ اگر می خواهی پیامبر گونه از نزدیک با خدای خود راز و نیاز کنی، نماز بخوان؛ زیرا نماز سبب عروج روحانی و ایجاد شرایط عرفانی می گردد. نماز فاصله میان خدا و انسان را کم می کند؛ البته فاصله ای را که انسان آن را به وجود آورده است، وگرنه به فرموده قرآن، خداوند از رگ گردن به انسان نزدیک تر است. (36) مقام معظم رهبری می فرماید: ریشه همه تلخ کامی های بشر در غفلت از خدا و محدودشدن به منابع شخصی است. نماز، آدمی را از این حصارهای ظلمانی می رهاند و شهوت و غضب او را به سوی حقیقت متعال و خیرهمگانی هدایت می کند. (37) نماز، کوبیدن درب خانه ملک جبار است با تکرار نماز در این خانه به روی نمازگزار باز می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در حدیثی به اباذر فرمود: ای اباذر! تا هنگامی که در نماز هستی، در خانه ملک جبار را می کوبی و هر کس در خانه ملک را بسیار بکوبد، به رویش باز می شود. (38)امام رضا (علیه السلام) نیز می فرماید: «الصلوة طلبوا لوصال الی الله من العبد؛ نماز درخواست وصل به خداوند از سوی بنده است.» (39) نمازگزار خوب می داند که بدون محبوب حقیقی، هیچ است. پس طلب می کند، زیرا در فراق و هجران تاب نمی آورد. بنده عاشق به صول الهی، همچون پرنده ای است که می خواهد به سوی معشوق پرواز کند، ولی بال هایش ظریف است. از این رو، به نماز پناه می برد؛ چرا که نماز، ریسمان پیوند خالق با مخلوق است. امام صادق(علیه السلام) در پاسخ معاویه بن وهب که از وی درباره بهترین وسیله تقرب و محبوبیت بندگان به پروردگار پرسیده بود، فرمود: بهترین وسیله تقرب به پروردگار پس از معرفت خدا، چیزی بالاتر از نماز نیست. آیا ندیدی عیسی بن مریم را که می فرماید: خداوند مرا به نماز توصیه کرده است. (40) 4- کبرزدایی کبر عبارت است از حالتی که انسان خود را بالاتر از دیگری ببیند و به برتری خودی بر دیگری باور داشته باشد. روایت های فراوانی در نکوهش این رفتار ناپسند اخلاقی و پی آمدهای سوء آن وارد شده است. امام علی (علیه السلام)، کبر را زشت ترین خلق ، طغیان و نافرمانی پروردگار، آفت شرف، (41) بزرگ ترین گناه، مادر عیب ها، حلیه ابلیس (42) و بدترین آفت عقل بر شمرده است. ریشه تمام گرفتاری های بنی آدم، خودخواهی و خودبینی است. خودخواهی، ارث شیطان است؛ زیرا شیطان به واسطه خودبینی و خودخواهی از امر خداوند سبحان سرپیچی کرد. حضرت علی (علیه السلام) کبر و خودبینی را بزرگ ترین دام شیطان بر شمرده و آن را به زهر کشنده ای تشبیه فرموده که اثرش پایدار و همیشگی است. کبر و خودخواهی نه تنها خود یک گناه بزرگ است، بلکه سبب گناهان دیگر نیز می گردد. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: الکبر داع الی التقحم فی الذنوب؛ کبر، انسان را به فرو افتادن در گناه بر می انگیزاند». (43) محروم شدن انسان از داشتن دوستان خوب، (44) بهره نداشتن از فراگیری معارف (45) و انزوا طلبی از دیگر پی آمدهای ناپسند کبر و خودپسندی است. اگر خودبینی و خودپسندی در فرهنگ فردی و اجتماعی ملتی رخنه کند، آن جامعه دچار جهل مرکبی خواهد شد که فرصت هرگونه پیشرفت از آنان گرفته می شود. بنابراین، باید برای چنین بیماری روحی و اخلاقی، راه چاره ای اندیشید. در مکتب وحی، نماز به عنوان یکی از عوامل مؤثر در پیش گیری ودر زمان صف ناپسند کبر و خودبینی معرفی شده است. حضرت علی (علیه السلام) فرمود: خداوند، ایمان را به خاطر تطهیر دل از شرک واجب گردانید و نماز را برای پاک شدن از کبر... . (46) تمامی ذکرها و عبارت هیی که در نماز بر زبان جاری می شود، برانگیزاننده فروتنی و افتادگی در مقابل خداوند متعال است. هراندازه که انسان در نماز به بی نیازی و قدرت خداوند اقرار می کند، به همان اندازه به فقر و نیاز و ناتوانی و فروتنی خویش اعتراف کرده است. اظهار بندیگ و پیشیمانی برخاک ساییدن و خم شدن برای رکوع، تأثیر فراوانی در نمازگزار ایجاد می کند و زمینه خودپسندی و خودخواهی را در او می خشکاند. امام علی (علیه السلام) در توضیح نقش نماز، زکات و روزه در زدودن کبر و خودپسندی فرمود: خداوند، بندگان با ایمانش را به کمک نماز، زکات و گرفتن روزه واجب، از آسیب ها در امان داشته است تا جوارحشان آرام گیرد و چشم هایشان، فروتن و غرایز و تمایلات سرکششان، خوار و ذلیل و قلب های آنها خاضع گردد و تکبر از آنها رخت بربندد. افزون بر این، ساییدن پیشانی -که بهترین جای صورت است- به خاک، سبب اوضاع آدمی و گذاردن اعضای باارزش بدن بر زمین، دلیل کوچکی و چسبیدن شکم به پشت مایه فروتنی است. (47) روح عبادی نماز، نفس اماره و غرور کاذب را در انسان می شکند و روح بندگی را در او می پروراند. البته برای تحقق چنین مرتبه ای، نمازگزار باید با توجه کامل در نماز و با تمام وجود به خاک بیفتد، سربرتراب بندگی بسپارد و خود را بدر ید قدرت الهی قرار دهد. از تمام خودخواهی ها جدا شود و خود را با تمام وجود به خدا بسپارد. انسان در پرتو نماز و راز و نیاز با خدا، به نیازمندی و خواری خویش اعتراف می کند و بدین وسیله خود را با عالم ملکوت پیوند می دهد. این فقر و وابستگی انسان نسبت به خدا در نماز، او را در مقامی قرار می دهد که حضرت سیدالشهدا (علیه السلام) می فرماید: «الهی کیف لا افتقر و انت الذی فی الفقر اقمتنی؛ بارالها چگونه فقر و مسکین نباشم و حال انکه مرا در میان بیچارگان قرار دادی؟» (48) این عبارت از دعای عرفه اشاره ای است به این آیه شریفه قرآن که می فرماید: یا ایها الناس انتم الفقراء الی الله و الله هوالغنی الحمید. (فاطر:15) ای مردم، شما به خدا نیازمندید و خداست که بی نیاز و ستوده است. مولوی، فقر ذاتی انسان ووابستگی محض او به خداوند سبحان را این گونه به نظم درآورده است: ما عدم هاییم هستی ها، نما تو وجود مطلقی، فانی نما ماچو ناییم و نوا در ما زتوست ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست بادها و بود ما از داد توست هستی ما جمله از ایجاد توست ما نبودیم و تقاضامان نبود لطف تو ناگفته ما می شنود5- آرامش روح و روان «اقم الصلوة لذکری؛ نماز را به یاد من برپا دار» (طه:14) یادخدا، دل را زنده می کند و انسان را شاداب می سازد. ذکر خدا رشته ای است که انسان را به خدا پیوند می دهد. ارتباط با خدا و چنگ زدن به ریسمان الهی مایه آرامش روح و روان آدمی و پشتوانه عظیم معنوی برای انسان است. امام علی (علیه السلام) خطاب به فرزندش، امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرماید: (برتوباد) دلت را با یاد خدا زنده کنی و به ریسمان او چنگ زنی. چه وسیله ای مطمئن تر از رابطه تو با خداست، اگر رشته آن را در دست گیری.(49) نماز، بالاترین ذکر خداست و ایمان بر محور ذکر، تعالی می یابد. مؤمن با یاد و ذکر خدا در نماز آرامش روحی، آسودگی خیال و اطمینان قلبی می یابد. بزرگ ترین اثر روحی نماز همین است که دل ها را به خدا پیوند می زند. ایمان را به تدریج در قلب می افکند و در آن اطمینان به وجود می آورد.کسی که ذاکر است، گویا در نماز است و نیز کسی که در نماز است، گویا در حال ذکر است: خوشا آنان که الله یارشان بیکه حمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنان که دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی نماز راهی برای رسیدن به زلال آرامش و حیات واقعی است؛ چون ارتباط با خدا از طریق نماز جایی برای دغدغه های درونی و نگرانی های سنگین باقی نمی گذارد. سراسر نماز ذکر و یاد خداست و یاد خدا آرام بخش دل هاست: الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله الا بذکر الله تطمئن القلوب. (رعد: 28) کسانی که ایمان آورده اند و دل هایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دل ها آرامش می یابد. نمازگزار با ذکر خداوند متعال زندگی می کند و در قاموس دلش جز یاد او را راه نمی دهد. وسوسه های شیطانی و هوای نفس را از قلب خویش می زداید و حزن و اندوه را به صفای باطنی دلش راهی نیست. خداوند در قرآن می فرماید: یا عباد لا خوف علیکم الیوم و لا أنتم تحزنون. (زخرف: 68) ای بندگان من! امروز بر شما بیمی نیست و غمگین نخواهید شد. ویلیام جمیز می گوید: خداوند وقتی در کنار انسان باشد، آرامش و صفای قلب به وی می دهد. آزمون های زندگی مذهبی، دارای دو صفت برجسته است: اول اینکه زندگی لذتی می یابد که گویا رحمت محض می شود؛ دوم اینکه اطمینان و آرامش باطنی در او ایجاد می شود. (50) در نماز، رابطه عاشقانه تنگاتنگی میان بنده و پروردگار برقرار میشود. این رابطه دوسویه در قرآن به صورت «فاذکرونی اذکرکم؛ پس به یاد من باشید تا به یاد شما باشم.» (بقره: 152) بیان شده است. در غیر این صورت، اگر بنده ای خدا را فراموش کند، خدا نیز او را فراموش می کند: «نسوالله فنسیهم؛ خدا را فراموش کردند و خدا نیز آنها را فراموش کرد». (توبه: 67) به قول حافظ: گرت هواست که معشوق نگسلد پیوندنگاه دار سر رشته تا نگه دارد یاد خدا بر مملکت وجود نمازگزار حاکم می شود و پلکانی برای صعود و سکویی برای پرواز می سازد. «روحیه طلبد و امید و اطمینان که بال های نیرومند این پروازند، فرآورده و زاییده یاد خداست».(51) ذکر خدا، پیوند محکم و زنجیره زیبایی میان مراد و مرید است: «مرید طالب ذکر است و ذکر طالب مراد». (52) نماز، گفتن راز و نیاز در محضر محرم راز است. نماز، خالی کردن عقده های دل است و رسیدن به آرامش و طمأنینه.چه ذکری بهتر از ذکر خدا و چه سعادتی بهتر از اینکه به بی نهایت بپیوندی و در آن محو شوی؟ با یاد خدا، نسیم دل انگیز محبت در وجود نمازگزار می ورزد: الذین إذا ذکر الله وجلت قلوبهم و الصابرین علی ما أصابهم و المقیمی الصلاة و مما رزقناهم ینفقون. (حج: 35) بی گمان، چون نام خدا برده می شود، دل هایشان پر از خوف پروردگار می گردد و شکیبایان در برابر مصیبت هایی که به آنها می رسد و آنها که نماز را بر پا می دارند و از آنچه به آنان روزی داده ایم، انفاق می کنند. امروزه نقش آرامش دهندگی نماز و عبادت در روح و روان انسان به خوبی مشخص شده است؛ به گونه ای که آرامش حاکم بر روح و جسم مؤمنان راستین در مقایسه با آشفتگی روانی و جسمی انسان های بی دین همواره مورد توجه پزشکان بوده است. نمازگزار، با ایمان به قدرت بی پایان پروردگاری که در مقابلش کرنش می کند، خود را در برابر هر عامل خطر آفرین ایمن می یابد. وی با تکرار باور اعتقادی خود در نمازهای پنج گانه روزانه، این ایمنی همه جانبه را به روان خود تلقین می کند وسرانجام آرامش عمیق را در وجود خود نهادینه می سازد. پژوهش های علمی در برخی کشورهای مسلمان نشان میدهد که بیماران مضطربی که در کنار درمان های رایج ضداضطراب، به خواندن نماز و قرآن و حتی احادیث نبوی تحریک شده اند، درمان بسیار بهتری نسبت به دیگران داشته اند. (53) نماز، نیرویی برای تحمل غم ها و مصیبت ها و در نتیجه بهداشت روانی به آدمی می بخشد و انسان را امیدوار می سازد و قدرت مقاومت در برابر حوادث بزرگ را به او می دهد. انسان در نماز با تمام اعضای بدن و حواس خود متوجه خدا می وشد و از همه روزمرگی های دنیوی روی بر می گرداند و به هیچ چیز جز خدا و سخن گفتن با او نمی اندیشد. همین روی گردانی کامل از گرفتاری های زندگی و نیندیشیدن به آنها در هنگام نماز، سبب ایجاد آرامش روانی در انسان می شود. این حالت آرامش بخشی روانی نماز، از نظر روانی تأثیر بسزایی در کاهش ناراحتی های عصبی و پایین آوردن حالت اضطراب در انسان ها دارد. رابطه معنوی میان انسان و خداوند در هنگام نماز، به او چنان نیروی معنوی می بخشد که مایه تجدید امید، تقویت اراده و آزاد شدن توانایی های بالقوه می شود. توانایی های نهفته ای در وجود آدمی است که انسان به طور معمول، تنها بخش کوچکی از آنها را به کار می گیرد. رابطه معنوی انسان با پروردگار در طول نماز و دریافت نوعی فیض الهی و بارقه رحمت از خداوند متعال، سبب رها شدن نیروهای معنوی وجود انسان می شود و اراده او را قوی و همتش را بلند می گرداند. 6- آمرزش گناهان گناه، عامل سقوط انسان و مانع رشد اخلاقی و معنوی او است. گناه سبب محروم شدن انسان از عوامل مؤثر در سازندگی معنوی او است. امام صادق (علیه السلام) فرمود: انسان مرتکب گناه می شود و به سبب آن از نماز شب محروم می گردد، به راستی که تأثیر گناه بر صاحبش از تأثیر کار بر گوشت سریع تر است. (54) از دیگر آثار گناه، ایجاد نوعی احساس گناه در فرد است که آثار ناپسند بسیاری همچون ترس، اضطراب و گوشه گیری را در پی دارد. یکی از مهم ترین آثار نماز، نقش اساسی آن در باز دارندگی نمازگزار از گناه از سویی و آمرزش گناهان وی از سوی دیگر است. نماز، تولدی تازه و شست و شویی دوباره است که سبب آمرزش گناهان می شود، آتش دوزخ را خاموش می کند ومانع عذاب الهی می گردد. نماز، پاک کردن خانه دل از گناهان و آلودگی هاست. نماز، وسیله تبدیل شدن پلیدی ها و پلشتی ها به خوبی ها و نیکی هاست؛ زیرا با گناه، خانه دل جایگاهی می یابد که از هر گونه گناهی در امان خواهد بود. در مجمع البیان از سلمان فارسی نقل شده است: روزی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) شاخه خشکی از درخت گرفت و به شدت تکان داد. تا برگ هایش ریخت. سپس فرمود: سلمان! نپرسیدی چرا چنین کردم؟ عرض کردم: چرا چنین کردی؟ فرمود: مسلمان وقتی وضو می گیرد و نمازهای پنج گانه اش را به جای می آورد، گناهانش مانند این برگ ها می ریزد. آن وقت این آیه را تلاوت فرمود: « واقم الصلوة لذکری».(55) امام علی (علیه السلام) درباره تأثیر شگفت انگیز نماز می فرماید: گناهی که در پی آن مهلت یافتم تا دو رکعت نماز گزارم و از خدا اصلاح آن را بخواهم، اندوهگینم نکرد. (56) همچنین آن حضرت فرمود: «من اتی الصلوة عارفا بحقها غفرله؛ کسی که نماز را با معرفت به حق آن به جای آورد، آمرزیده می شود». (57) نماز گزار در دریایی از زمزم نور، بدن خود را شست و شو می دهد، با نورالهی گرم می شود و با رحمت ربوبی پرواز می کند. امام علی (علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: در شگفتم از کسی که چشمه ای درب منزل اوست و شبانه روز پنج بار در آن چشمه شست و شو می کند، با این حال باز آولده است؛ چون نماز مانند چشمه زلال است که انسان نمازگزار در وقت های پنج گانه در آن شست وشو می کند. (58) چشمه، حالت جوشش، جریان و دوام دارد؛ یعنی از زمین می جوشد و دوام دارد و تازمانی که در سفره های زیرزمینی آب وجود دارد، استمرار و جریان می یابد. نماز نیز اگر با لذت معنوی و شادابی روحی همراه باشد ، شوق به ادای آن از قلب انسان می جوشد و همیشگی می شود و به انسان نشاط معنوی می بخشد و از خمودگی روحی و نگرانی روانی باز می دارد. بنابراین، نماز افزون بر نقشی که در پیش گیری از گناه دارد، اثر درمانی نیز دارد. انسان جایزالخطاست و ممکن است بر اثر غفلت یا هر دلیل دیگری مرتکب گناه شود که در این صورت، با خواندن نماز گناهانش آمرزیده می شود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در تبیین نقش نماز در آمرزش گناهان فرمود: اعمالتان شما را به دوزخ می کشاند و گویی آتش شما را در برگفته است تا آنکه نماز ظهر را به جای آورید و بدین ترتیب، گناهانتان را پاک کنید. همین طور نماز مغرب، گناهان عصر را می زداید و نماز عشا، گناهان پیش از خود را پاک می کند. سپس به خواب می روید و تا آن گاه که از خواب برخیزید، بر شما گناهی نوشته نخواهد شد. (59) حال آیا با چنین وصف زیبایی از نماز، اثری از گناه در کارنامه نمازگزار باقی خواهد ماند؟7- دوری از گناه إن الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله أکبر. (عنکبوت: 45) بی گمان، نماز از کار زشت و ناپسند باز می دارد و به یقین، یاد خدا بالاتر است. در این ایه، دو نکته مهم به چشم می خورد: یکی اثر سلبی نماز و دیگری اثر ایجابی آن. در اثر سلبی، نمازگزار از کارهای زشت پرهیز می کند و بدین وسیله، زمینه کمال و عروج ملکوتی خویش را آماده می کند. این همان اثر ایجابی نماز است که در این ایه، با عبارت «ذکر الله اکبر» از آن یاد شده است. نماز افزون بر زدودن گناه، اثر بازدارندگی نیز دارد. امام علی (علیه السلام) فرمود: «الصلوة حصن من سطوات الشیطان؛ « نماز دژی است در برابر حمله های شیطان». (60) حضرت در کلام دیگری فرمود: « نماز دژ خداوند مهربان و وسیله دور کردن شیطان است». (61)نماز، چشمه کوثری است که هم آتش های گذشته را خاموش می کند و هم نمی گذارد انسان بعدها گرفتار آتش شود؛ هم جلو بدی ها را می گیرد و هم بدی های گذشته را از میان می برد. جوانی از انصار، نمازهای روزانه را با پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به جماعت می خواند، ولی در عین حال، گناهان بسیاری مرتکب می شد. وقتی حال او را برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تعریف کردند، حضرت فرمود: به زودی نمازش او را از گناهان باز می دارد. چیزی نگذشت که آن جوان توفیق توبه یافت و از صحابه زاهد گشت؛ آن گاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: آیا نگفتم که نمازش او را از گناهانش باز می دارد. (62) حقیقت نماز به گونه ای است که انسان را از گناه باز می دارد؛ زیرا نمازگزار پیوند تنگاتنگی با عالم معنا دارد و مملکت وجودی خود را به عالم ملکوت سپرده است. تنها به قدرت بی پایان الهی متکی است و به امور مادی وابسته نیست. چنین آدمی از فحشا و پلیدی ها بریده است. علامه طباطبایی می نویسد: نماز مشتمل است بر ذکر خدا و این ذکر، اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی و رسالت و جزای روز قیامت را به نماز گذار تلقین می کند و به او می گوید که خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار داده و از او استعانت بنما و در خواست کن کهخ تو را به سوی صراط مستقیم هدایت کن و از ضلالت و غضبش به او پناه ببر و ثانیا او را وادار می کند و بر اینکه با روح و بدن خود متوجه ساحت عظمت و کبریایی خدا شده، پروردگار خود را با حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر یاد آورد و در آخر بر خود و هم مسلکان خود و بر همه بندگان صالح سلام بفرستد. افزون بر این، او را وادار می کند به اینکه از حدث (که نوعی آلودگی روحی است) و از خبث (یعنی آلودگی بدن و جامه) و نیز از اینکه لباس و مکان نمازش غصبی باشد، بپرهیزد و به سوی خانه پروردگارش بایستد. (63) البته نماز تنها هنگامی نقش بازدارندگی از گناه را در خود حفظ می کند که هیچ مانع یا مزاحمتی در میان نباشد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: لاصلوة لمن لم یطع الصلوة و طاعة الصلوة أن تنهی عن الفحشاء و المنکر. (64) نماز کسی که نماز خود را اطاعت نمی کند، نماز نیست و اطاعت نماز این است که از فحشا و منکر دست بردارد. نمازگزار با یاری جستن از نماز، توانایی مهار غرایز خود را فزونی می بخشد و آتش سوزاننده و پر هلیب فحشا را با آب عفاف سرچشمه گرفته از نماز خاموش می کند. (65) نماز، ایمان و باور قلبی را در انسان زنده نگه می دارد و وجدان انسان را بیدار می سازد. در نتیجه، انسان به سوی خوبی ها گرایش می یابد و از زشتی ها دوری می جوید. نماز، کارخانه انسان سازیاست؛ انسانی که از بند حاکمیت طاغوت آزاد است؛ حاکمیتی که از مهم ترین مصداق های منکر است. نماز، دل بریدن از غیرخدا و نفی حاکمیت طاغوت است. نماز گزار در عالم ملکوت سیر می کند و در عالم ملکوت، فحشا و منکرات معنا ندارد؛ هرچه هست، فضیلت است و بس. دنیای نمازگزار واقعی، دنیایی است که از هرگونه پلیدی و زشتی به دور است؛ زرا تمامی کردارهای بنده، تابع نماز او است. (66) نماز با طمأنینه و حضور قلب، ورودی های فحشا و منکرات را می بندد و چیزی جز فضیلت و «حسن باطن» ایجاد نمی کند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید: کسی که نمازش او را از فحشا و منکرات باز ندارد، هیچ بهره ای از نماز جز دوری از خدا حاصل نکرده است. (67)مقدمات نماز 1- وضو، زمینه سازی برای یک سفر روحانی آن گاه که سالک عاشق، قصد حضور در محضر معشوق ازلی دارد، خود را برای دیداری جذاب آماده می سازد. حضور در محضر یار باید با مقدماتی همراه باشد. آیا می توان با رویی سیاه و قلبی سرشار از گناه به محضر نور رفت؟ هرگز. از این رو، با وضو، انگاره های پلیدی را از وجودش می زداید؛ که وضو، کلید نماز است. (68) و خطاها و گناهان ار از جسم و روح آدمی می زداید.(69) وضو تنها شستن دست و صورت نیست، بلکه سراپا در دریای معرفت خدا، غرق شدن است. وضو، شستن دنیای درون و برون از پلیدی هاست. نمازگزار با شستن صورت از تمام زشتی ها، روی به جانب معبود، پیشانی بر خاک می نهد. در وضو، به شستن صورت امر شده است؛ چون انسان در نماز به سوی معبود یکتا رو می کند. افزون بر آن، بیشتر حواس ظاهری در صورت است و بزرگ ترین اسبابی که آدمی را به طلب دنیا وا می دارد، همان حواس ظاهری است. از این رو، امر شده است که صورت شسته شود. (70) من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق چارتکبیر زدم یکسره بر هرچه که هست حافظدر تفسیر خواجه عبدالله انصاری در فلسفه وضو آمده است: گفته اند طهارت دست و صورت و سرو پا از آن روی است که خداوند این چهار عضو آدمی را از دیگران جانداران ممتاز ساخته (است). دست داد تا با آن غذا خورد. صورت داد تا از دیگران برتر و زیباتر شد. سرداد تا در آن عقل جای گیرد و در عقل شرف و دانایی قرار داد تا رو به کمال رود. دو پای داد تا قامت زیبا بر دو پا استوار باشد که دیگران جانداران (را) از این مزیت ها نیست. چون این نعمت برفرزند آدم تمام کرد، پاکی و پاکیزگی این اعضا و جوارح را برای سپس آن نعمت از او خواست.(71) وضو باعث آرامش روح است، آسایش می آورد و سبب فزونی ایمان ویقین در جان آدمی است. آب که در وضوعامل پاکیزگی است، مایه حیات و زلالی و صفاست، چنان که چشمه آبی حضرت مریم (سلام الله علیها) را هنگام ولادت عیسی (علیه السلام) از وحشت و غربت نجات داد. وضو باعث دوری شیطان است؛ به گونه ای که شیطان آن را از دشمنان خویش دانسته است. بهتر است به هنگام خشم، انسان وضو گیرد تا آرامش یابد. وضو، شستن دل است از رذایل و طهارت باطن است با خون دل. به قول حافظ: خوشا نماز و نیاز کسی که سر سردرد به آب دیده و خون جگر طهارت کردآیا حضور در محراب عشق، جز با وضوی خون دل ممکن است؟ نماز در خم آن ابروان محرابی کسی کند که به خون جگر طهارت کردنماز، پاکی از زشتی ها و پلیدی های روح است و وضو، مقدمه آن است. «نماز، سفری معنوی است؛ یک سیاحت ملکوتی. برای این سفر ناچاریم مقدمات را فراهم کنیم. طناب های گناه را از بال و پر روح باز کنیم و دام های دل بستگی را که پای دل را زمین گیر و از اسمانی شدنش جلوگیری کرده است، بگشاییم. مگر نه این است که نماز مایه عروج است و گذر از سرای طبیعت به کوی حقیقت؟ آیا جز با پاکی جسم و صفای درون می توان از این ظلمتکده گذر کرد؟» (72) باید حجاب ها را پاره کرد و پرده ها را درید و نزدیک شد. خداوند همواره با ماست و این ماییم که از او دوریم ومیان خود و خدایمان پرده و حجاب ساخته ایم. جمال یار ندارد نقاب و پرده، ولی غبار ره بنشان تا نظر توانی کردغبار و تیرگی راه، جز با نور الهی محو نمی شود و وضو، نورانیت دل است. شستن سرو پا؛ یعنی آمادگی برای فنا. «تخصیص آب و خاک اندر طهارت آن است که هرجا آتش افتد، زخم آن را به آب و یا خاک بنشانند و مؤمن را دو آتش در پیش است: یکی آتش شهوت در دنیا و دیگری آتش عقوبت درعقبی. خداوند آب و خاک را سبب طهارت وی گردانید تا امروز آتش شهوت او را بنشاند و فردا آتش عقوبت». (73) آب، مایه حیات جسم است و بندگی و طاعت، مایه حیات دل. به فرموده امام صادق (علیه السلام)، آب با هر چیز آمیخته می شود بدون اینکه ماهیتش عوض شود. مؤمن نیز با مردم معاشرت می کند و در عین حال، صفای دل و پاکی نیست و خلوص او مانند آب می ماند. در خاک نیز تواضع و فروتنی نهفته است. اینجاست که آب و خاک را برای طهارت مخصوص گردایند. سر ترتیب شستن اعضا در وضو برخی از بزرگان گفته اند: «هر کدام (از اعضا) که سریع تر و زودتر در معرض گناه واقع شود، در مقام شستن بیشتر است. چون روی آدمی از همه اعضای وی بیشتر قابل مخالفت است، مثل دهان که آفاتش بسیار و چشم و بینی که گناهش بی شمار است، ابتدا شسته می شود و پس از آن، دست ها را می شویند که پس از زبان و چشم از همه اعضا بیشتر سبک سر است. پس از آن، سر که همسایه رخسار است و چون گناه آن گناه مجاورت است، به مسح کشیدن آن بسنده شده (است). خلاصه اینکه شستن تمام آن باعث سختی و دشواری است».(74)از نظر بهداشتی نیز وضو و مستحبات آن فایده های زیادی دارد. برای مثال، مسواک کردن در هنگام وضو، از نظر بهداشت دهان و دندان بسیار شایسته و از سنت پیغمبران است. حلیة المتقین از امام صادق (علیه السلام) روایت است که فرمود: در مسواک، دوازده خصلت است: از سنت پیغمبران است؛ پاک کننده دهان است؛ جلادهنده چشم و موجب خشنودی پروردگار است و بلغم را دفع می کند و حافظه را زیاد می کند؛ دندان ها را سفید می کند و حسنات را مضاعف می گرداند. پوست انداختن و پوسیدن دندان را می برد و بن دندان را محکم می کند و اشتهای طعام را زیاد می کند و ملایکه به آن خشنود می شوند. (75) وضو در آب که منشأ پاکیزگی و حیات است، از بروز بیماری های گوناگون که ممکن است در چشم، بینی، دهان، پوسا و صورت ایجاد شود، جلوگیری می کند؛ زیرا چهار حسن از مجموع حواس پنجگانه انسان در پیوند کامل اب صورت هستند. در بعد نمادین و از دیدگاه زیبایی شناسی، مسح سروپا در پایان وضو، نمادی از پاکیزگی جسم از سرتا پا و از فرق تا قدم به شمار می آید و عامل یادآوری کننده مسلمانان به پاکیزگی تمام بدن تلقی می شود. (76)2- اذان، موسیقی آسمانی و من یعظم شعائر الله فإنها من تقوی القلوب. (حج: 32)و هر کس شعایر خدا را بزرگ دارد، در حقیقت، آن نمادی از پاکی دل ها





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 515]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن