تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):شتاب کردن در کاری پیش از بدست آوردن توانایی و سستی کردن بعد از به دست آوردن فرصت...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797867195




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ب ح ر ا ن نثر فارسی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ب ح ر ا ن نثر فارسيپيرامون نثر فارسي و واژه سازي
ب ح ر ا ن نثر فارسي
اينکه اينهمه درباره ي زبان فارسي مي نويسيم و مي گوييم نشانه ي بحران ژرفي است که در متن فرهنگ ما جريان دارد و بحران فرهنگ خود را در بحران زبان مي نماياند و بحران زبان خود را در پرسخني درباره ي زبان. اينکه زبان نگارشي فارسي براي ما همچون چيزي طبيعي و فرادست يا همچون زيست بوم يا خانه ي آشناي پدري نيست و بسا هنگام غريب مي نمايد؛ اينکه ما همچون ماهي در اين آب شناور نيستيم تا که از شدت نزديکي آب ديگر خود ديده نشود، بلکه زندگي بي ميانجي در آن جريان داشته باشد؛ اينکه چون بوتيمار بر کرانه ي اين دريا نگران تمام شدن آنيم؛ و، سرانجام، اينکه با همه ي گفتن ها و نوشتن ها در اين باره باز هم گفتن و نوشتن کاري بيراه و سختي بيهوده نيست، اينها همه نشانه ي آنست که ما در بستر طبيعي خود نيستيم که اينهمه بي خوا ب و بي تابيم. پس، چه باک اگر که باز هم گفته ها را بازگوييم و نوشته ها را باز نويسيم ؟ زيرا در ميان آنچه گفته اند حرف درست و دقيق و از سر پژوهش کمتر زده اند و درين باره حرف هنوز بسيارست و کدام کس مي تواند مدعي باشد که حرف آخر را زده است ؟در ميان آنچه گفته اند حرف درست و دقيق و از سر پژوهش کمتر زده اند و درين باره حرف هنوز بسيارست و کدام کس مي تواند مدعي باشد که حرف آخر را زده است ؟اصل مسالهگرفتاري ما در باب زبان فارسي، در برخورد با تمدن مدرن و نيازهاي زباني آن، دو ريشه دارد : يکي مربوط به ساخت زبان فارسي و توانمندي ها و ناتواني هاي آنست، وديگري مربوط به زبان نثر فارسي. آنچه اکنون در اين گفتار بدان مي پردازيم همين مساله ي نثر فارسي است که در طول چندين سده فراز و نشيب بسيار داشته و هر کس که امروز دستي به قلم مي برد به جهتي گرفتار اين ميراث گذشته است که تمامي آن ميراث طبيعي زبان و حاصل گسترش تاريخي آن نيست، بلکه بسياري از آن ميراثي ست که بازيگوشان کژنويس براي ما گذاشته اند. 
ب ح ر ا ن نثر فارسي
بزرگترين گرفتاري نثر فارسي جدايي اندک - اندک زبان گفتار و نوشتار از يکديگر است، که کار آن به سرانجام جايي رسيد که گويي دو زبان  جدا از همند. بي گمان در هر زباني اين جدايي تا حدودي هست، اما در زبان فارسي به صورت يک بيماري کهنه درآمده است. اين مساله خود را جايي به خوبي نشان مي دهد که مردم عادي مي خواهند چيزي بنويسند. مثلا دکانداري مي خواهد يک آگهي به در دکان خود بچسباند. او هنگامي که قلم در دست مي گيرد تا چيزي بنويسد، ساده ترين و طبيعي ترين عبارتي را که به ذهنش مي آيد نمي نويسد، بلکه به دنبال يک عبارت پيچيده و قلنبه مي گردد که اي بسا ناهنجار و مسخره از کار درمي آيد. عبارت عجيب «استعمال دخانيات اکيدا ممنوع !» نمونه ي آشکاري از کارکرد ذهنيتي است که وقتي مي خواهند چيزي بنويسد به چه جاهاي دور و شگفت که نمي رود ! اين عبارت واگردان يک عبارت ساده ي انگليسي است، يعني «دود نکنيد !»(dont smoke) که معادل فرانسه وآلماني آن هم به همين کوتاهي و سادگي است و بي واسطه از زبان گفتار به نوشتار درآمده است، اما آن کسي که خواسته است اين عبارت کوتاه و ساده را به فارسي برگرداند، هرگز به خاطرش نمي گذشته است که آن را مي توان به همان سادگي و آساني به فارسي برگرداند و نوشت: «دود نکنيد !» يا «سيگار نکشيد !» ذهن او مي بايست ده ها فرسنگ از آساني و سادگي و نزديکي زبان دورتر برود تا چنين عبارت عجيبي را به ارمغان آورد: «استعمال دخانيات اکيدا ممنوع !» آخر کدام فارسي زباني «دخانيات» را «استعمال» مي کند که ايشان ما را از اين کار منع مي فرمايند !بزرگترين گرفتاري نثر فارسي جدايي اندک - اندک زبان گفتار و نوشتار از يکديگر است، که کار آن به سرانجام جايي رسيد که گويي دو زبان  جدا از همند. 
ب ح ر ا ن نثر فارسي
اينکه شکايت مي کنند که جوانان درس خوانده ي ما از نوشتن يک نامه به فلان اداره ناتوانند، اين گناه اين جوانان نيست که زبان جعلي و پرپيچ - و - تاب اهل اداره را نمي دانند و اصطلاحات «توقيرا ايفاد مي گردد» يا «متعاقبا ارسال مي گردد» يا «تحقيقات به عمل آوريد» و بسياري چيزهاي بدتر از اين را نمي شناسند، چون اين زبان رابطه اي با بستر طبيعي زبان، يعني زبان گفتار، ندارد و زباني ست جعلي که تنها جعل کنندگانشان آن را مي فهمند (اگر که بفهمند)؛ زباني که در آن يک فعل درست و بجا کمتر بکار برده مي شود. جواني که مي خواهد يک نامه بنويسد عادت ندارد که به خاستگاه طبيعي و ساده ي زبان، يعني زبان گفتار، روي کند، يعني آنچه را که به آساني و به سادگي به ذهنش مي رسد، بنويسد، بلکه آموخته است که هنگام نوشتن بايد به دنبال عبارت هاي غريب و قالبي و جعلي بگردد و اينجاست که او همچنان درمي ماند يا همان کار مسخره اي را مي کند که آن دکانداري که مي خواهد در دکانش تکه کاغذي براي آگاهي بچسباند، و يا آن داغديده اي که مي خواهد با زبان شکسته پيامي از راه روزنامه به مرحومي در آن دنيا بفرستد. اين شکاف ژرف ميان زبان گفتن و نوشتن از کجا پيدا شده است ؟ فارسي دري و فارسي دري وري الف) ويرانگران نثر فارسيخدمت بزرگي که اميران ساماني به قوم ايراني کردند زنده داشتن زبان فارسي در نگارش بود؛ و با اين کار ما با آنکه اسلام آورديم، عرب نشديم. باري، اينقدر هست که اين زبان فارسي ماند و ما فارسي زبان مانديم. اما اوج گرفتن آفرينش فرهنگي در حوزه ي تمدن اسلامي و بويژه در ايران، و هر چه دورتر شدن ما از گذشته ي پيش از اسلام و از ياد رفتن يادهاي آن و چيرگي اميران ترکِ نو مسلمان و رواج ذوق و سليقه ي عرب در ادبيات و تقليد از آن، سبب شد که زبان فارسي به آميزش هر چه بيشتر با عربي بگرايد. اين آميزش مانند هر پيوند و آميزشي ميان خون هاي بيگانه، نخست از جهت هايي سودمند بود و به هر حال زبان فارسي بارورتر شد و مشتي از «الفنجيدن»ها و «الفغتيدن»هاي خود را از دست داد و گروهي از واژه هاي نرم و سبک و نيز واژه هاي مربوط به زبان اصطلاحي را از عربي وام گرفت، اما هر چه جلوتر آمديم پافشاري در بکار بردن واژه ها و اصطلاحات عربي در فارسي کار را به جايي رساند که زبان فارسي را فلج کرد و نثري بيمارگونه ونارسا و پرپيچ - و - خم به وجود آورد که دستمايه ي دانش فروشي منشيان شد. و در اين مورد دست کم يک سند تاريخي در دست داريم.ادامه دارد ... داريوش آشوريتنظيم براي تبيان : زهره سميعي 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 423]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن