تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين سخن، كتاب خدا و بهترين روش، روش پيامبر صلى لله  عليه  و  آله و بدترين ام...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797921744




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. آفتاب يزد: سرعت 150 كيلومتري دولت!«سرعت 150 كيلومتري دولت!» عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب يزد است كه در آن مي خوانيد: رئيس جمهور ديروز با اشاره به فعاليت‌هاي دولت دوم خود، سرعت اين دولت را سرعت 150 كيلومتري در مقايسه با سرعت 120 كيلومتري دولت نهم دانسته است البته داوراني در كشور وجود دارند كه مي‌توانند دقت اين ادعا را بررسي كنند و ناظراني نيز وظيفه دارند علاوه بر رسيدگي به صحت اين موضوع، كفايت «سرعت» عملكرد دولت و نيز حركت در مسير صحيح– كه لازمه مفيد بودن سرعت مي‌باشد – را احراز و به اطلاع مردم برسانند.مجلس و نهادهاي نظارتي وابسته به قوه قضائيه، داورانِ مسئول در اين عرصه و نهادهاي مدني همچون مطبوعات، «ناظرانِ هشدار دهنده» براي اطمينان سازي در جامعه مي‌باشند. از آنجا كه نگاهي به صفحات روزنامه‌ها و گوش فرادادن به تريبون مجلس، تا حدودي مي‌تواند ميزان مقبوليت اين ادعا و تطابق آن با مصالح كشور را آشكار سازد، لذا نگارنده، اظهار نظر صريح – و شايد غير اميدوار كننده – در اين خصوص را لازم نمي‌شمارد و از زاويه‌اي ديگر به موضوع نگاه مي‌كند.اعضاي دولت و رئيس آن به خوبي مي‌دانند كه سرعت، تنها عامل تعيين كننده در عرصه پيشرفت كشور نيست بلكه «سرعت» آنگاه مايه خوشحالي خواهد بود كه براي رسيدن به مقصد،از ميان راههاي درست، كوتاه‌ترين راه طي شود.كساني كه سيستم‌هاي جديد حكمراني را طراحي كرده‌اند براي حصول اطمينان از شناسايي بهترين مسير، تدابيري انديشيده‌اند كه يكي از آنها، تاسيس مجلس و ساير قواي نظارتي است. اين نهادها، وظيفه دارند با ارزيابي واقع بينانه و غيرتبليغاتي از امكانات كشور، «نقشه راه»را تهيه و در اختيار دولت بگذارند و از حركت دولت بر اساس همين نقشه راه، مطمئن شوند.اين نقشه راه، بسته‌اي از راهكارهاي كوتاه مدت، ميان مدت و درازمدت است كه در كشور ما در قالب بودجه ساليانه، برنامه پنج ساله و چشم انداز بيست ساله تعريف شده است.اگر دولت بتواند ثابت كند كه حركت با سرعت 150 كيلومتر بر اساس اهداف چشم انداز و منطبق با راهكارهاي برنامه پنج ساله صورت مي‌گيرد و نيز چنانچه بودجه‌هاي ساليانه با واقع بيني و به موقع تقديم و تصويب شود آن گاه مي‌توان به افزايش سرعت از 120 كيلومتربه 150 كيلومتر افتخار كرد و حركت جمعي حاكميت– اعم از دولت مجلس و قوه قضائيه – را در جهتي دانست كه «خِرد جمعي» نظام آن را «بهترين راه» دانسته است البته اين حركت، آنگاه اميدواركننده‌تر مي‌شود كه كارشناسان دلسوز در خارج از حاكميت و رسانه‌هاي مستقل نيز با نگاه غيرمتعصبانه، مسير تعيين شده را بهترين مسير و سرعت مورد ادعا را «واقعي» بدانند اما حتي اگر همه اين شرطها و پيش‌شرطها محقق شود باز هم نمي توان تنها دسترسي به سرعت بالا–‌كه آقاي احمدي‌نژاد از باب تمثيل آن را معادل 150 كيلومتر دانسته است– را تامين كننده منافع كشور دانست زيرا در جهان امروز، «رقابت» يك عامل تعيين كننده و شايد تعيين‌ كننده ‌ترين ‌ ‌فاكتور در پيشرفت كشورها و تامين منافع ملي شهروندان هر كشور مي باشد.اين در حالي است كه اخبار رسمي در عرصه رقابت‌هاي جهاني و حتي منطقه‌اي، به ويژه در زمينه بهره‌برداري از منابع مشترك و تجديد ناپذير، چندان اميدوار كننده نيست. در جهان امروز به ويژه پس از بحران عام اقتصادي، ثروت‌هايي كه مي‌تواند درخدمت توسعه كشورها قرار گيرد تنها به كار كشورهايي مي‌آيد كه در حركت به سوي اهداف، بيشترين سرعت را در مقايسه با رقبا – نه در مقايسه با گذشته خويش – داشته باشند و در مسابقه جذب سرمايه براي ايجاد ارزش افزوده، از ديگران پيشي بگيرند.دولت‌هاي نهم و دهم، بارها اين ادعا را مطرح كرده‌اند كه به ركوردهاي بي‌سابقه در جذب سرمايه‌گذاري خارجي است يافته‌اند اما هنوز نه تنها منابع خارج از دولت، اين ارقام را تاييد نكرده‌اند بلكه گاه آمارهاي ارائه شده توسط دولتمردان با يكديگر تناقض دارد. آشكارترين نمونه، اظهارات وزير امور اقتصادي و دارايي در دولت‌هاي نهم و دهم است كه روز هفتم ارديبهشت سال جاري مجموعه سرمايه‌گذاري خارجي در ايران در سال 87 را 600 ميليون دلار اعلام كرد؛ در حالي كه پيش از آن، مسئولان دولتي با اطمينان از انعقاد قراردادهاي چند ميليارد دلاري براي جذب سرمايه‌سخن گفته‌ بودند.در عين حال، حتي چنانچه ارقام ادعايي چند ده ميليارد دلاري، دقيق و صحيح باشد – كه ظاهرا ً نيست – اين ارقام نيز به شرطي تاثيرگذار است كه رقباي منطقه‌اي ايران، در اين زمينه از ما سبقت نگرفته‌ باشند. همچنين اين نگراني شديد وجود دارد كه برخي ناهماهنگي‌هاي دولت و بي‌اطلاعي مجلس از جزئيات برخي قراردادهاي بزرگ، سرمايه‌هاي جذب شده را به طرف پروژه‌هايي برده باشد كه در شرايط فعلي، اولويت اول كشور نيست.در ماههاي اخير، موضوع عقب‌افتادگي ايران در برداشت از ميادين مشترك نفتي و گازي ، موضوعي بوده كه بارها توسط كارشناسان هشدار داده شده است اما هنوز هيچ نشانه‌اي از سرمايه‌گذاري واقعي و قابل توجه ايران در اين ميادين، آشكار نشده است و مشخص نيست سرمايه خارجي چند ده ميليارد دلاري كه رئيس و اعضاي دولت بارها از آن سخن گفته‌اند در كدام «عرصه مهم‌تر »جذب شده است.ترديدي وجود ندارد كه سلحشوري ايرانيان و دفاع جانانه آنها از مرزهاي عقيدتي و جغرافيايي، وقوع كشورمان در منطقه سوق الجيشي، ضريب هوشي بالاي ايرانيان و موفقيت‌هاي علمي دانشمندان ايراني، از سرمايه‌هاي ارزشمندي است كه در صورت هوشمندي و تدبير كافي مسئولان اجرايي و تقنيني، مي‌تواند در خدمت پيشرفت و توسعه ايران باشد اما هيچ كس نمي‌تواند سهم ايران در بازار انرژي جهان را برتحكيم موقعيت و اقتدار كشورمان ناديده بگيرد.اين واقعيت نشان مي‌دهد هر نوع بي‌توجهي به حفظ سهم ايران در تامين انرژي براي مصارف داخلي و صادرات ، موجب اخلال غيرقابل انكار در اقتدار بين المللي ايران خواهد شد. در چنان شرايطي حتي اگر نهادهاي بي‌طرف، سرعت 150 كيلومتري دولت و جهت يابي صحيح آن براي رسيدن به هدف را تاييد كنند شايد نتوان برخي عقب ماندگي‌ها را جبران كرد.در حال حاضر سهم ايران از بازار فروش جهاني نفت، در حدود سه ميليون بشكه در روز مي‌باشد و قطعا همين سهم، در كنار ساير عوامل، موجب تاثيرگذاري ايران در تحولات بين المللي مي‌شود.متاسفانه در حالي كه بعضي مسئولان دولتي، با ارائه آمارهاي ظاهرا خوشحال كننده در حال ماليدن بيني رقباي داخلي به خاكِ «رو كم كني» هستند ، در كنار گوش ما، عراق با كمك دشمنان ديرينه ايران در حال برنامه‌ريزي براي چند برابر كردن ظرفيت توليد نفت خود و رساندن آن از دو و نيم ميليون بشكه به حدود 11 ميليون بشكه در روز است.متاسفانه نشانه‌هايي از موفقيت آن كشور در رسيدن به اين هدف وجود دارد كه نيل به آن، مفهومي جز كاهش موثر نقش ايران در بازار جهاني انرژي نخواهد داشت.افزايش توليد گاز و نفت توسط قطر و عمان در ميادين مشترك با ايران نيز وضعيت خوشحال كننده‌اي براي ما باقي نگذاشته است.اين درحالي است كه در كشور ما، دستگاه‌هاي ذي‌ربط هنوز نتوانسته‌اند درخصوص زمانبندي تنظيم مهمترين اسناد مالي و برنامه‌ريزي كشور– برنامه پنجم و بودجه ساليانه– به تفاهم اميدواركننده‌اي برسند. همچنين در جهت بهره‌گيري از مجموعه ظرفيت‌هاي كارشناسي ‌كشور براي استفاده بهينه از سرمايه‌هاي موجود و جذب موثر سرمايه‌هاي خارجي، تلاش قابل توجهي صورت نمي گيرد.در يك كلام، آقاي احمدي‌نژاد اگر بتواند افزايش سرعت حركت دولت فعلي در مقايسه با دولت نهم را اثبات كند و مخاطبان او در نهادهاي قانوني كشور و تشكل‌هاي تخصصي، نسبت به حركت در مسير صحيح قانع شوند آنگاه براي خوشحال كردن مردم بايد نشانه‌هايي ارائه نمايد كه سرعت دولت او در مقايسه با سرعت حركت پرشتاب رقباي منطقه‌اي و جهاني نيز، سرعت افتخار آفرين و قانع‌كننده‌اي است. آيا اثبات اين سه موضوع، درحال حاضر كار ساده‌اي است؟!‌كيهان: امروز پاره پاره قرآن ، فردا...؟!«امروز پاره پاره قرآن ، فردا...؟!» عنوان يادداشت روز امروز روزنامه كيهان به قلم حسين شريعتمداري است كه در آن مي خوانيد: آنچه در اين يادداشت نقد مي شود اگرچه بخش هايي از اظهارات آقاي دكتر علي مطهري در ميزگرد تلويزيوني پنج شنبه شب گذشته را نيز شامل مي شود ولي روي سخن با ايشان نيست- و يا بهتر است گفته شود فقط با ايشان نيست- بلكه نگاه اصلي اين يادداشت به كساني است كه از روي غفلت و ساده انديشي و يا به دليل برخي از آلودگي هاي مالي و سياسي و تعصب هاي كور حزبي و جناحي اصرار دارند ستون پنجم شكست خورده و رسوا شده دشمنان بيروني را بار ديگر و در پوشش فريبكارانه «آشتي ملي»! به صحنه باز گردانند و اين دمل چركين را براي فتنه انگيزي و انتشار عفونت در فرصتي ديگر باقي بگذارند و البته، كساني كه براي آگاه سازي برخي از فريب خوردگان تلاش مي كنند، حساب جداگانه اي دارند و سعي آنان انشاءالله كه مشكور است.دراين وجيزه به چند نمونه از اصلي ترين ادعاهاي جماعت ياد شده كه اين روزها به «شاه» بيت و ترجيع بند گفتمان آنان تبديل شده است اشاره اي گذرا داريم.1- مي گويند ماجرا از مناظره تلويزيوني آقايان احمدي نژاد و موسوي شروع شد و ادعا مي كنند اگر احمدي نژاد در آن مناظره نامي از آقاي هاشمي رفسنجاني به ميان نمي آورد، كار به اينجا نمي كشيد! خب! بر فرض كه بپذيريم آقاي احمدي نژاد در آن مناظره به خطا رفته است و نبايد نامي از آقاي رفسنجاني به ميان مي آورد. ولي ادعاي مضحك تقلب در انتخابات، دعوت از هواداران براي غائله آفريني و آشوب در خيابان ها، آتش زدن اموال عمومي، حمله به مقر بسيج و پاسگاه پليس، شعار به نفع اسرائيل، حمايت از آمريكا، پاره كردن عكس حضرت امام(ره) و نهايتاً اهانت به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام چه ربطي به مناظره ياد شده دارد؟!اين درحالي است كه سران فتنه در تمامي موارد ياد شده از آشوبگران و غائله آفرينان آشكارا حمايت كرده و حتي اهانت كنندگان به حضرت امام حسين عليه السلام را با كمال وقاحت «مردم خداجوي»! ناميده اند! آيا چنانچه عليه آقاي هاشمي رفسنجاني حرفي زده شود، پاسخ آن، حمايت از اسرائيل و آمريكا و اهانت به امام(ره) و انقلاب و امام حسين(ع) است؟!2- تمامي شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل انكار موجود كه كيهان به مناسبت هاي مختلف بارها به آن پرداخته است، كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه سران فتنه در تمامي مراحل از فرمول ديكته شده آمريكا و اسرائيل براي فتنه انگيزي پيروي كرده اند و با جرأت بايد گفت هيچ مرحله اي از مراحل چندگانه حركت سران فتنه را نمي توان آدرس داد كه قبل از انجام آن از سوي مقامات و يا رسانه هاي رسمي آمريكايي و اسرائيلي و انگليسي به سران فتنه ديكته نشده باشد. بهترين گواه براي اثبات اين ادعا پيش بيني مرحله به مرحله حركت فتنه انگيزان از سوي كيهان است.مراحلي مانند ادعاي تقلب در انتخابات، گزينش يك نماد رنگين، دعوت به آشوب خياباني، خودداري سران فتنه از تن دادن به روش هاي قانوني، نفي مباني نظام و... تمامي اين مراحل قبل از انجام آن از سوي كيهان پيش بيني شده بود. چرا و چگونه؟! پاسخ بسيار ساده و روشن است. براي اين كه مراحل ياد شده پيشاپيش و بي كم وكاست در فرمول «كودتاي مخملي» جرج سوروس- كسي كه آقاي خاتمي دوبار مخفيانه با وي ملاقات داشته است- جين شارپ، مايكل لدين و ساير نظريه پردازان و استراتژيست هاي كودتاي مخملي آمده است.آيا مي توانيد انكار كنيد؟! معلوم است كه نمي توانيد، چرا كه تمامي اسناد آن موجود است بنابراين درباره اين ادعا كه ماجرا از مناظره تلويزيوني آقايان احمدي نژاد و موسوي آغاز شده است فقط مي توان گفت؛ ادعاي مضحك و خنده داري است.گفتني است وقتي در گرماگرم فتنه، آقاي خاتمي پيشنهاد رفراندوم را مطرح كرد، كيهان طي يادداشتي با عنوان «آقاي خاتمي! پيشنهاد شما يا سفارش مايكل لدين» به سندي اشاره كرد كه نشان مي داد پيشنهاد آقاي خاتمي از سوي مايكل لدين به ايشان ديكته شده است. البته آقاي خاتمي به روي خود نياورد- دقيقاً مانند ملاقات هاي خود با جرج سوروس صهيونيست كه آن را تكذيب كرد!- اما چند روز بعد مايكل لدين در مصاحبه با واشنگتن تايمز كوشيد نظر كيهان را نفي كند، ضمن آن كه اشتراك نظر خود با خاتمي و اين كه پيشنهاد وي قبل از خاتمي مطرح شده است را انكار نكرد!! و باز هم به عنوان مثال، شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» دو روز قبل از روز قدس از سوي سايت وزارت خارجه اسرائيل براي روز قدس پيشنهاد شده بود و...اسناد و شواهد موجود درباره پيروي مو به مو و بي كم و كاست سران فتنه از فرمول ديكته شده استراتژيست هاي آمريكايي و مخصوصا اسرائيلي، به اندازه اي فراوان است كه پرداختن به تك تك آنها مصداق «مثنوي هفتاد من كاغذ» است.3- مي گويند در ماجراي اخير هر دو سو مقصر بوده اند و افراط گرايي از هر دو طرف صورت گرفته است! و توضيح نمي دهند كه اين دو طرف موردنظر آقايان كدام «دوطرف» هستند؟الف: آيا دو جناح سياسي درون نظام در مقابل هم قرار گرفته بودند؟! بديهي است كه اين گزينه قابل قبول نيست چرا كه جناح سياسي درون نظام به آموزه ها و مباني نظام حمله نمي كند و عليه اصول و شاخصه هاي ساختاري نظام شعار نمي دهد و... آيا شعار «جمهوري ايراني» به جاي جمهوري اسلامي، نفي اسلاميت نظام نيست؟ آيا ادعاي مضحك تقلب در انتخابات و پذيرش تلويحي سلامت انتخابات - بيانيه شماره 17 موسوي- نفي جمهوريت نظام و حضور بي نظير 85 درصدي و راي 40 ميليوني مردم نيست؟!آيا شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه»! اعلام مقابله با جمهوري اسلامي ايران نيست؟ مگر شعار در حمايت از اسرائيل و آمريكا، پاره كردن تصوير مبارك حضرت امام(ره) و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام، اعلام جنگ با اسلام و خدا و پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نيست؟! از اين روي دو طرف مورد اشاره آقايان را فقط مي توان اينگونه توضيح داد كه در يك طرف، دشمنان اسلام و انقلاب و نظام اسلامي - البته با تعدادي اندك و كم شمار- ايستاده اند و در سوي ديگر توده هاي عظيم مردم وفادار به اسلام و امام و انقلاب و رهبري، آيا غير از اين است؟! معلوم است كه نيست بنابراين آقاياني كه در جايگاه معلم اخلاق مي نشينند و زبان به نصيحت مي گشايند كه هر دو طرف مقصر بوده اند و نسخه آشتي مي پيچند، اولا؛ بايد مشخص كنند كه خودشان در كدام طرف ايستاده اند؟ در جبهه اسلام و انقلاب؟ در اردوگاه دشمنان اسلام و انقلاب؟ و يا اين كه «بي طرف»! هستند؟ در حالت سوم به يقين مي دانند كه «بي طرفي» در اسلام معني ندارد و بي طرف ها چه بخواهند و چه نخواهند در مقابل اسلام و انقلاب ايستاده اند و ثانيا؛ بايد توضيح بدهند كه چگونه مي خواهند ميان اسلام و انقلاب با دشمنان آن وحدت ايجاد كنند؟!... و اين قصه سر دراز دارد.ب: در حماسه بي نظير- تاكيد مي شود بي نظير طي 30 سال گذشته- روز نهم ديماه كه دشمنان تابلودار و دروغپرداز نظام نيز سرانجام چاره اي جز اعتراف به آن نداشتند، توده هاي چند ده ميليوني مردم را در كدام طرف ارزيابي مي كنند؟ حاميان دولت؟ يا شيفتگان نظام اسلامي؟ مردم اگرچه آقاي احمدي نژاد را با رأي 25 ميليوني خود به ساير نامزدها ترجيح داده بودند ولي آن روز به حمايت از امام حسين(ع)، امام، رهبري و نظام اسلامي به صحنه آمده بودند.چرا كه مي دانستند ماجراي اين روزها، اختلاف دو جناح يا دو سليقه سياسي درون نظام نيست، بلكه گروهي اندك با حمايت بي پرده مالي، تداركاتي و سياسي و اطلاعاتي دشمنان بيروني به مقابله با اسلام، امام حسين(ع)، امام و نظام اسلامي برخاسته اند و مردم براي ابراز وفاداري خود به اين آموزه ها و مباني الهي به صحنه آمده بودند. در تمامي طول تظاهرات چند ده ميليوني آن روز هيچ سخني و شعاري به حمايت از دولت بر زبان ها و پلاكاردها نبود، مردم حتي يك عكس احمدي نژاد را هم با خود حمل نمي كردند بنابراين بايد از آقايان پرسيد آيا غير از اين است كه دو طرف مورد ادعاي شما دو جناح سياسي نيستند، بلكه در يك سو توده هاي ميليوني وفادار به اسلام و انقلاب و در سوي ديگر گروهي اندك و كم شمار قرار دارند كه عليه اين آموزه ها خروج كرده اند؟!4- آقايان «ميانجي»! مي گويند هر دو طرف دست به خشونت زده اند!! و توضيح نمي دهند كه اگر عده اي به تحريك سران فتنه و محافل بيگانه به خشونت گرايي، آشوب آفريني، ضرب و شتم مردم، قمه كشي، حمله به پايگاه بسيج و نيروي انتظامي، آتش زدن اماكن عمومي و اموال ملت، تعرض به نواميس مردم، قتل عابران و ... دست زدند وظيفه نيروهاي انتظامي چيست؟ آيا بايد دست روي دست بگذارند و در مقابل اين آشوب آفريني ها فقط ناظر بي طرف باشند؟! اگر چنين انتظاري داريد چه بخواهيد و بدانيد و چه نخواهيد و ندانيد، از آشوبگري و خشونت عليه مردم حمايت كرده ايد.چرا در اين ميان، به آسايش و آرامش مردم و حفظ جان و مال و نواميس آنها فكر نمي كنيد؟! در كجاي دنيا و با كدام عقل سليم و نگاه دموكراتيك و مردم سالارانه به آشوبگران و برهم زنندگان آرامش و آسايش مردم اجازه غائله آفريني مي دهند؟! پيرزني به كريم خان زند شكايت برد كه حراميان نيمه شب به خانه ام تاخته و اموالم را به غارت برده اند، كريم خان پرسيد؛ چرا خفته بودي كه حراميان فرصت تاخت و تاز پيدا كنند و پيرزن پاسخ داد؛ پنداشتم كه تو بيداري!5- كداميك از آشوب هاي خياباني را سراغ داريد كه اولا؛ قانوني بوده باشد و ثانياً؛ فتنه انگيزان، آشوبگري و تعرض به جان و مال و نواميس مردم را آغاز نكرده باشند؟! اگر نمونه اي داريد بفرمائيد و اگر نداريد - كه نداريد- شما نيز مانند توده هاي چند ده ميليوني مردم عليه آشوبگران خروش برداريد و چنانچه ميانجي بي طرف! هستيد، جانب بي طرفي حفظ كرده و سكوت كنيد! اگرچه در اين ماجرا، «سكوت هر مسلمان، خيانت است به قرآن».6- ممكن است گفته شود كه در مواردي نيز برخي از نيروهاي حافظ نظم و آرامش در برخورد با آشوبگران زياده روي كرده اند. كه دراين باره بايد گفت؛ اولا؛ از كجا معلوم اين عده نفوذي نبوده و از جانب سران فتنه و مديريت بيروني فتنه گران ماموريت نداشته اند؟! وقتي كساني كه روزي نخست وزير، رئيس جمهور و رئيس مجلس بوده اند در چنبره دشمنان بيروني به انواع دروغپردازي، صحنه سازي، فتنه انگيزي، قتل، غارت و آشوب آلوده مي شوند، احتمال وجود چند نفوذي دور از انتظار نيست و سابقه نيز داشته است.ثانياً؛ در حالي كه سران فتنه و عوامل اصلي آن علي رغم اثبات جرم و جنايت آزادانه پرسه مي زنند، دستگاه قضايي، سخت ترين برخوردها را با تعدادي از متخلفان چه در نيروي انتظامي و چه در قوه قضائيه داشته است و دستور پي گيري نيز از سوي بالاترين مقام كشور صادر شده است. بنابراين بديهي است كه يك نمونه از اين دست آنهم در مقياسي بسيار كوچك و اندك كه به شدت نيز پي گيري شده است نمي تواند توجيه كننده جنايت آشوبگران باشد.ثالثاً؛ و از همه مهم تر اين كه تخلف مورد اشاره بعد از آشوب و حمله آشوبگران به مال و جان و ناموس مردم صورت گرفته است بنابراين نمي توان از اين تخلفات به عنوان يك سوي ماجرا ياد كرد. ظاهراً بايد اين نكته بديهي نيز براي آقايان توضيح داده شود كه هم رد شدن از چراغ قرمز جرم است و هم بمباران اتمي هيروشيما و ناكازاكي، اما، آيا مي توان راننده عبوركننده از چراغ قرمز را با صادركننده فرمان بمباران هيروشيما و ناكازاكي مقايسه كرد و هر دو را در يك سطح و مقياس مجرم تلقي نمود؟! آقايان به كجا مي رويد؟!7-مي گويند چه اشكالي دارد كه كساني برخي از نظرات ولي فقيه را قبول نداشته باشند اما طرفدار نظام و امام و اسلام باشند!! كه بايد گفت؛ ولايت فقيه ركن اصيل و تيرك خيمه نظام اسلامي است، بنابراين كساني كه اين ركن اصيل تصريح شده در اسلام و قانون اساسي را ناديده مي گيرند اولا؛ نمي توانند طرفدار نظام باشند، چرا كه نفي قانون اساسي با اعتقاد به نظام در تضاد است.ثانياً؛ نمي توانند پيرو اسلام ناب محمدي(ص) باشند، زيرا، اسلام ناب از فقه آل محمد(ص) ريشه مي گيرد، بنابراين چگونه مي توان حكومتي را تصور كرد كه نام اسلامي داشته باشد، اما، رهبري آن با ولي فقيه، يعني فقيه عادل و آگاه به قوانين اسلامي نباشد؟ ثالثاً؛ ادعاي پيروي اين افراد از حضرت امام(ره) نيز دروغ محض است.آيا اصل ولايت فقيه كه آقايان شعار مرگ بر آن را سر داده اند، از اصول بنيادين خط امام(ره) نيست؟ و آيا مي توانند ادعا كنند كه منظور حضرت امام(ره) از ولايت فقيه، تنها ولايت خود ايشان بوده است؟! بديهي است كه پاسخ منفي است، زيرا در اين صورت بايد بپذيرند حضرت امام(ره) به ادامه نظام جمهوري اسلامي اعتقاد نداشته اند؟! چرا كه آن بزرگوار با تكيه بر مباني عقلي و بديهي اسلام نشان مي دادند، جمهوري اسلامي بدون حضور ولي فقيه در آن، جمهوري اسلامي نيست بنابراين در صورتي كه ادعا شود ايشان ولايت فقيه را منحصر به وجود مبارك خود مي دانستند بايد پذيرفت كه آن امام به حق پيوسته، اعتقادي به ادامه نظام جمهوري اسلامي بعد از رحلت خويش نداشته اند!!8- از سران فتنه كه ماموريت بيروني دارند و نيز از برخي آلودگان به چرب و شيرين دنيا و گرفتارشدگان در تعصب هاي كور گروهي و جناحي انتظار حق گويي و واقع بيني نمي رود، اما، از كساني كه مي دانيم نيت خير دارند و از آلودگي به دورند، انتظار مي رود ساده انديشي را كنار بگذارند و چشم ها از غبار بشويند تا اهداف اصلي فتنه گران را همانگونه كه هست ببينند.آيا حمله آشكار سران فتنه به اسلام و انقلاب و امام و رهبري و از همه بي شرمانه تر، حمله به امام حسين(ع) را نمي بينند؟! آيا آمريكا و اسرائيل و سلطنت طلب ها و بهائيان و منافقين و همه دشمنان تابلودار اسلام را مشاهده نمي كنند كه به حمايت از فتنه و سران فتنه برخاسته اند؟! جنگ احزاب است با سناريوي صفين، آن روز برخي اين هشدار را درك نمي كردند كه:«امروز پاره پاره قرآن به نيزه هاستفردا سر حسين(ع) كه قرآن پرپر است»ولي مردم اين روزها به بصيرت دريافته اند اگر فريب پاره هاي قرآن-بخوانيد شال سبز و ادعاي خط امام- بر نيزه ها را بخورند، فردا بايد شاهد سر حسين(ع) بر همان نيزه ها باشند. اما؛ امروز توده هاي عظيم مردم چشم به رهبر دارند و ديديد و مي بينند، همه جا از او به يك اشاره است و از مردم به سر دويدن. اين بار، خيمه معاويه است كه ويران مي شود. خدا كند هيچ مسلماني از اين قافله غافل نماند.رسالت: صورت مسئله چيست؟«صورت مسئله چيست؟» عنوان سرمقاله امروز روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلويي است كه در آن مي خوانيد: فهم صورت مسئله در حوزه سياست يک اصل است. در حوزه سياست هر روز يک رخداد بديع صورت مي گيرد. اگر در فهم آن عاجز باشيم رخداد بعدي از راه مي رسد.کار تحريف تاريخ در حوزه صورت مسئله رخدادهاست. اگر مردم از حافظه تاريخي خود خوب بهره نبرند، هستند کساني که حافظه ها را  دستکاري کنند و حقايق را وارونه نشان دهند.حادثه غدير يک حقيقت تاريخي و يک واقعيت قرآني و وحياني است. اما در سقيفه با تردستي و سوزن باني صورت مسئله را با آن همه اسناد تاريخي مسلم، دستکاري کردند و آن انحراف تاسف بار در تاريخ اسلام رخ داد. مي خواستند بر سر حادثه عاشورا همان را بياورند که برسر «غدير» رفت . خيلي ها سعي کردند صورت مسئله را دست کاري کنند اما نتوانستند ، شيعه پاي آن ايستاد و آن را از دستبرد تحريف تاريخي نجات داد و اکنون ما دقايق و ثانيه هاي روز عاشورا و فلسفه پيدايش آن را و رخدادهاي پس از آن را داريم.رخدادهاي انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري چه قبل و چه بعد از آن براي ملت ما خوشايند نيست. ملت ما صادقانه و هوشمندانه حماسه اي را خلق کرد که در تاريخ30  ساله جمهوري اسلامي بي نظير بود. مردم رکوردي از مشارکت سياسي در ايران به جاي گذاشتند که مورد رشک و حسد دشمنان انقلاب است اما عده اي با منطق «ديگي که براي ما نجوشد نمي گذاريم براي هيچ کس بجوشد» به مردم و نظام اعلام جنگ کردند.برخي از روي ساده لوحي يا فريبکاري مي خواهند کساني را که بازي انتخابات را به هم زدند و تا سرحد محاربه با نظام پيش رفتند تبرئه کنند و تقصير را به گردن کساني بيندازند که قرباني يک بازي کثيف رسانه اي هستند.برخي در تحليل رخدادهاي ناگوار اهانت به ساحت مقدس امام خميني (ره) در روز16  آذر و هتک حرمت شعاير الهي در روز عاشورا مي گويند افراط ، افراط مي آورد و چون قضاياي کشور به دست افراطيون دو طرف افتاده است ما شاهد چنين رخدادهاي ناپسند هستيم. بعد مي گويند: «هر دو طرف مقصرند. هر دو طرف بايد بپذيرند اشتباه کرده اند. ما منکر لغزشهاي موسوي، کروبي و خاتمي نيستيم اما طرف مقابل هم لغزش دارد. مردم از دعواها خسته شده اند. چرا در کشور ما فرهنگ اعتراض جايي ندارد . چرا حقوق معترضين به رسميت شناخته نمي شود. سياست حذف، جواب نمي دهد. يک جريان صاحب اقتدار در کشور برطبل جنگ مي کوبد و...» آيا اينها صورت مسئله دعواهاي قبل و بعد از انتخابات است ؟ بعد همين جماعت با قيافه اي حق به جانب پرچم وحدت و پرهيز از تفرقه را بالا مي برند و بدون اينکه کلمه اي به محاربين عليه نظام و مردم  بگويند واکنش مردم و فهم مردم را از فتنه گري،  فتنه انگيزي و شناسايي سران فتنه را تخطئه مي کنند.وقتي مي پرسيم افراط يک طرف چيست که پاسخ آن اهانت به امام و نظام و امام حسين و شعاير اسلامي است،  پاسخي ندارند. وقتي مي پرسيم تقصير يک طرف چيست که بايد آن را بپذيرد تا طرف ديگرهم تقصير خود را بپذيرد، مي گويند از مناظرات تلويزيوني حرفهايي زده شد که نبايد مي زدند.مي گوييم خوب اگر نبايد آن حرفها را مي زدند مفهوم آن اين است که مناظرات به صورت کنترل شده و فرمايشي بايد برگزار مي شد. مي گويند نه، بايد ملاحظاتي صورت مي گرفت که طرف به «چيز ، چيز» گفتن نمي افتاد.مي گوييم اگر آن حرفها خلاف بود مي شد از طريق حقوقي پيگيري کرد مثلا به لحاظ حقوقي از باب نشر اکاذيب، تشويش اذهان ، ايراد تهمت و.... مي توان به جايي رسيد . براي پاسخ به اين حرفها آيا راه حل سياسي آن است که شما بياييد به امام (ره) و مقدسات مردم توهين کنيد و از همه خط قرمزها عبور کنيد؟ اگر اين راه حل جواب مي داد مردم در راهپيمايي چهارشنبه9  دي ماه88  بايد تصوير ديگري از صورت مسئله داشتند اما ديديد که آنها نه در تشخيص مسئله و نه در حل آن اشتباه نکردند. پس بياييد بي مهري لغزش و اشتباه (بخوانيد خيانت) خود را بپذيريد و بازي را تمام کنيد.مي گويند مردم از دعواها خسته شده اند. مردم از کدام دعوا خسته شده اند؟ وقتي اهانت به امام و نظام و مقدسات را دعواي دو نفر تفسير مي کنيد معلوم است مرتکب نوعي ناشيگري در تحريف صورت مسئله مي شويد که مخاطب را به تعجب مي اندازيد. مردم کي در دفاع از انقلاب و نظام خسته  شده اند؟ مردم30  سال است پاي انقلاب ايستاده اند الان دفاع از انقلاب دست نسل سوم است که با نشاط تر وبا طراوت تر به ميدان آمده اند.مي گويند چرا حقوق معترضين به رسميت شناخته نمي شود . حقوق معترضين چيست؟ چرا اين قدر روي حقوق مخالف تاکيد مي شود تا جايي که براي مخالف حق براندازي قائل مي شويد! آيا صحيح است؟در حالي که معترضين از طريق تريبونهاي جهاني در حال اثبات برادري با منافقين، سلطنت طلبها ودشمنان قسم خورده نظام هستند ، برخي سخاوتمندانه در داخل بحث سهم آنها از ارث انقلاب را مطرح مي کنند.مي گويند يک جريان درکشور برطبل جنگ مي کوبد، صداي اين طبل در کجا شنيده شده است؟ رئيس جمهور منتخب ملت 7 ماه است مهر سکوت بر لب زده و براي اينکه بهانه اي به معارضين ندهد در اين دعوا وارد نشده است اما چرا کساني که مدام روي لغزشها و خطاهاي فرقه سبز پرده پوشي مي کنند ، صداي طبل جنگ جهاني عليه نظام و امام و رهبري را نمي شنوند؟صورت مسئله براي ملت ما روشن است . روز9  دي جهانيان هم صورت مسئله و هم حل آن را در راهپيمايي تاريخي ملت ايران بويژه در تهران به ادراک نشستند.روز 9 دي به تعبير مقام معظم  رهبري در تاريخ ماندگار خواهد شد کسي نمي تواند اين حضور40  ميليوني را و ادراکات ملت را که در شعارها و دست نوشته ها متجلي بود انکار کند.ترديد در نوع فهم و شعور ملت تغييري در اصل صورت مسئله پديد نمي آورد. روز9  دي ملت حجت را برهمه مسئولان تمام کرد .9  دي ماه امسال يک روز تاريخي و فراموش نشدني همانند روز تاريخي19  دي ماه سال56  است.اگر برخي به اصطلاح نخبه سهوا يا عمدا بخواهند آن را فراموش کنند، ملت هرگز آن را فراموش نمي کند.اعتماد: حفظ سرمايه هاي نظام«حفظ سرمايه هاي نظام» عنوان سرمقاله امروز روزنامه اعتماد به قلم الياس حضرتي است كه در آن مي خوانيد: پيشتر از اين هم عقلا و دانايان و دلسوزان از حذف و طرد و حمله به سرمايه هاي معنوي نظام تحذير کرده بودند و همواره گفته شده بود که هزار يار براي انقلاب و نظام کم است و يک مخالف و منزوي شده، زياد است اما تصور نمي شد که دايره حمله شوندگان چنان گسترده شود که نيروهاي اصيل و پرسابقه و متعهد را يکي پس از ديگري درنوردد و به هسته انقلاب و نظام هم نزديک شود.محسن رضايي از چهره هاي ناآشنا نيست. سابقه او به مبارزات سخت پيش از انقلاب بازمي گردد و امتداد بدون گسست خدمت ها و تلاش هايش براي به ثمر نشستن آرمان هاي مبارزان مسلمان تاکنون ادامه دارد.وي بلافاصله پس از پيروزي انقلاب در جبهه هاي مختلف از گنبد گرفته تا کردستان لحظه يي در خدمت و مجاهدت درنگ نکرد و هنگامي که جنگ تحميلي آغاز شد، يکسره همه وقت و انرژي و استعداد خود را در دفاع از ميهن اسلامي به کار بست و نامش چون سربازي فداکار در دفاع از مرزهاي ملي و عقيدتي کشور براي هميشه ثبت و ضبط شد.هرکس کوچک ترين علاقه يي به استمرار نظام جمهوري اسلامي داشته باشد و اندکي به جهان سياست آشنا باشد، نيک خواهد دانست که حضور شخصيت هايي مثل محسن رضايي در درون نظام تا چه حد مغتنم و تاثيرگذار است و حمله به آنها تا چه حد آسيب رسان و خالي کردن عرصه از ياران متعهد و باوفا است.محسن رضايي هنگامي که قصد کار سياسي کرد، پايبند به وصيتنامه حضرت امام، جامه خدمت نظامي را از تن بيرون کرد و نشان داد که وي در ياري انقلاب و اسلام ملاحظات دقيق رهبر فرزانه و خردمند و فقيد را مد نظر دارد و هرگز نمي خواهد از کسوت خود در رقابت هاي سياسي سود جويد.او بالاخره در دهمين انتخابات رياست جمهوري نامزدي خود را اعلام کرد و همه ديدند که با دستاني پر از برنامه براي بسياري از مشکلات جامعه به صحنه آمده است. وي پس از انتخابات هم با اينکه به نتايج اعلام شده اعتراض داشت، هنگامي که احساس کرد ممکن است ادامه اعتراض اش مشکلات موجود را افزايش دهد، از آن استنکاف کرد و پس از آن هم همه تلاش خود را مبذول داشت بلکه حق مردم و نظام توامان ارائه شود و وحدت و عدالت به عمل نزديک آيد.مسلماً کسي چون محسن رضايي که بي شک در به ثمر رسيدن انقلاب و حفظ و حراست از آن نقشي مهم و قابل ملاحظه داشته است، بسيار سخت و نگران کننده است که حوادث تلخ پس از انتخابات را ببيند و همه مساعي خود را جهت بهبود اوضاع و آرامش کشور به کار نبندد. به هر حال او نخواست هنگام شدايد و مشکلات کنار بنشيند و چون بسياري از افراد جامه عافيت بپوشد و دامان خويش را از خطرات و حمله هاي احتمالي برگيرد.متاسفانه به جاي اينکه اين احساس مسووليت مورد تقدير قرار گيرد که قطعاً از سوي بسياري از متعهدان و دلسوزان قرار خواهد گرفت، برخي در انتقاد و حمله به او جانب انصاف را رعايت نکردند و خيرخواهي و ابتکارش را برنتافتند.مگر محسن رضايي جز سربلندي نظام اسلامي و بازگشت آرامش واقعي به کشور چيزي مي خواهد و چيزي مي گويد که بايد اين همه مورد بي مهري قرار بگيرد؟ اين چه روشي است که عده يي برساخته اند و هر روز يکي را که موافق سليقه خود نمي يابند، هدف طرد و حذف قرار مي دهند؟ راستي با اين رفتار آيا سرمايه يي براي نظام و کشور باقي خواهد ماند؟ آيا آنان که امروز در حمله به ياران ديرپاي انقلاب گشاده دستي مي کنند، اندکي از اين همه سوابق انقلابي و اسلامي را دارا هستند؟مسلماً جامعه يي پيروز و سرافراز خواهد شد که قدر چهره هاي خدوم و صاحب نظر خود را بداند و در اکرام و احترام آنها کوتاهي نکند.نه تنها محسن رضايي که همه نيروها و شخصيت هاي امتحان پس داده، عزيز نظام اند و نظام اسلامي ما آنها را مکرراً در دايره جذب حداکثري قرار مي دهد و دفع حداقلي را تنها به ضرورت و استثنا و اجبار به اجرا مي گذارد. جامعه توسعه يافته، آن جامعه يي است که همگان در پيشرفت و اعتلايش احساس مسووليت کنند و راه هاي خير خويش را در معرض انتخاب قرار دهند.در شرايط خطير و حساس کنوني ملت بزرگ ايران بيش از هر زمان ديگري نيازمند نيروها و شخصيت هاي خدوم و باسابقه و نزديکان حضرت امام(ره) است و حضور آنها را در تعالي و استحکام خويش موثر و مغتنم مي داند البته مردم ما خوب مي دانند که فرزنداني چون محسن رضايي بر اثر انتقاد و حمله يي هرچند تند و گزنده باشد، از خيرخواهي و آرامش طلبي و عدالت جويي باز نخواهند ايستاد و کشور را از خدمت و نقش آفريني خويش محروم نخواهند ساخت. اتفاقاً در اين هنگام سخت و پرتلاطم است که فرق خادم از غيرخادم از هم شناخته مي شود و گوهر اصلي انسان هاي متعدد به نمايش گذاشته مي شود.جمهوري اسلامي: لوازم بصيرت«لوازم بصيرت» عنوان سرمقاله امروز روزنامه جمهوري اسلامي است كه در‌ آن مي خوانيد:بسم الله الرحمن الرحيم«برخلاف تبليغات رسانه اي مشكل اصلي دشمنان اين سرزمين بصيرت ملت و غيرت ديني جوانان كشور است». اين فرازي از بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در جمع پرشور هزاران نفر از مردم قم است كه ديروز در حسينيه امام خميني به مناسبت سالروز 19 ديماه با ايشان ديدار كردند . رهبر معظم انقلاب در اين ديدار ضمن برشمردن ابعاد قيام 19 ديماه مردم قم فرمودند: «قيام 19 دي مردم قم در 32 سال پيش با ويژگي هائي همچون بصيرت موقع شناسي دشمن شناسي و مجاهدت مبدا تحول و ايجاد جرياني عظيم در ملت ايران شد كه همچنان درس آموز و تاثيرگذار است».تاكيد هميشگي بر بصيرت توسط رهبر معظم انقلاب با توجه به سابقه تاريخي روشني كه اين عامل مهم دين داري در اسلام چه از نظر وقايع و حوادث و چه از نظر متون ديني دارد بايد براي آحاد ملت ما و همه مسلمانان برانگيزاننده باشد. از جنبه وقايع و حوادث تاريخي روشنگري هاي اميرالمومنين علي عليه السلام نسبت به ماجراهاي بعد از رحلت پيامبر اكرم كه در خطبه هاي بليغ آنحضرت منعكس مي باشد و بخشي از آنها در نهج البلاغه دردسترس همگان است روشنگري هاي ياران با بصيرت مولا همچون ابوذر مالك اشتر و عمار ياسر روشنگري هاي سالار شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام در روز عاشورا از طريق خطبه هائي كه خطاب به سپاه يزيد خواندند و قبل از آن از طريق نامه هائي كه به مردم كوفه نوشتند روشنگري هاي حضرت زينب و حضرت سجاد عليهما السلام در مجلس ابن زياد و يزيد در كوفه و شام كه نهضت عاشورا و رسالت كربلا را جاودانه كردند نمونه هاي بارزي هستند از كاركرد بصيرت.از نظر متون ديني علاوه بر آيات و روايات زيادي كه بصيرت را اصل و اساس حركت دين مدارانه مي دانند و آيه شريفه «قل هذه سبيلي ادعوا الي الله علي بصيره انا و من اتبعني» سوره يوسف آيه 108 يكي از نمونه هاي آنست آنچه در صلوات شعبانيه كه از حضرت امام سجاد عليه السلام روايت شده آمده است دستورالعمل روشني براي بكار گرفتن بصيرت در ميدان عمل مي باشد. در صلوات شعبانيه ميخوانيم «اللهم صل علي محمد و آل محمد الفلك الجاريه في اللحجج الغامره يامن من ركبها و يغرق من تركها المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق و اللازم لهم لاحق».براساس اين دستورالعمل همه حركت هاي دين مدارانه درصورتي به سعادت دنيوي و اخروي منتهي مي شوند كه از عنصر همراهي با رهبري حق مدارانه ديني برخوردار باشند و كساني كه با كوتاهي ها و عقب ماندن حاضر به همراهي نشوند و ياجلوتر از رهبري حق مدارانه ديني حركت كنند دچار گمراهي مي شوند و هرگز به سعادت نخواهند رسيد. اين از لوازم مهم بصيرت است و كساني كه از اين ويژگي محروم باشند نمي توانند در شرايط غبارآلود راه صحيح را تشخيص دهند و چه بسا مشكلات و زيان هائي براي خود و جامعه پديد آورند.در جريان انقلاب اسلامي از آغاز نهضت روحانيت به رهبري امام خميني تا پيروزي انقلاب اسلامي و از صبح پيروزي تا امروز كه نزديك به 31 سال از آن مي گذرد مردم ايران فقط با ملازم رهبري حق مدارانه ديني بودن توانستند به پيروزي دست يابند و توطئه هاي دشمنان را خنثي نمايند. اگر آمريكا همواره از مردم ايران در طول اين نهضت سيلي خورده به دليل همين همراهي بوده و اگر در همه توطئه هائي كه توسط قدرت هاي استكباري شرقي و غربي و صهيونيستي عليه ملت ايران صورت گرفته همواره نظام جمهوري اسلامي و ملت ايراني پيروز شده به دليل همين همراهي و ملازمت بوده است. هر جا تخلف يا جلو افتادن ديده شد همانجا مشكلاتي نيز پديد آمد كما اينكه در صدر اسلام و در دوران اميرالمومنين عليه السلام نيز چنين شد.با توجه به همين واقعيت است كه توصيه هاي ديروز رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي در زمينه خودداري از حركت هاي خودسرانه در شرايط كنوني از اهميت فوق العاده اي برخوردار است . ايشان با اشاره به آنچه در روز عاشوراي امسال در تهران رخ داد فرمودند: «دل هاي همه ي مردم از اين بي حرمتي به درد آمده است اما همه بايد مراقب باشيم با كارهاي بي رويه به فتنه انگيزي هاي دشمن كمك نكنيم».نكته مهم ديگري كه در بيانات ديروز رهبر معظم انقلاب آمده و از لوازم بصيرت است اينست كه در شرايط غبارآلود كنوني بايد با احتياط و تدبير عمل شود تا دشمن نتواند از وضعيتي كه دلخواه اوست بهره برداري كند. دشمن خواهان بي احتياطي و بي تدبيري است و هنگامي كه دست اندركاران امور هر اقدامي را با احتياط و تدبير همراه كنند دشمن را ناكام خواهند نمود: «در اين شرايط غبارآلود بايد خيلي با احتياط و تدبير و البته در وقت خود با قاطعيت عمل كرد تا دشمن در فتنه انگيزي ناكام بماند».تاكيد بر قانون گرائي و تصريح به اينكه: «افرادي كه مسئوليت و وظيفه قانوني ندارند نبايد در اين قضايا دخالت كنند» نيز از ديگر لوازم بصيرت است زيرا بي قانوني از عوامل زيانباري است كه مي تواند همه ي دستاوردهاي بصيرت را از بين ببرد.اگر به قانون عمل شود بطور طبيعي از حركت ها و اقدامات خودسرانه جلوگيري و مجال سواستفاده از دشمن گرفته خواهد شد. بي ترديد اقدامات خودسرانه با بهانه اي كه به دشمن مي دهد و غباري كه مي پراكند راه رسيدن به فضاي روشن را سد مي نمايد و چنين فضائي مطلوب دشمن است. به همين دليل است كه رهبر معظم انقلاب در بيانات ديروز خود فرمودند: «همه بايد از حركت خودسرانه پرهيز كنند و همه چيز بر روال قانون انجام شود».هيچكس ذره اي ترديد به خود راه ندهد كه عمل به اين توصيه هاي مدبرانه راه را براي رسيدن به آرامش وحدت و تفاهم و عبور از شرايط غيرقابل تحمل كنوني فراهم خواهد كرد. بنابر اين همه بايد همت كنند و با عمل به اين توصيه هاي راهگشا زمينه را براي تقويت وحدت و انسجام مساعد سازند و دشمنان ملت ايران و بدخواهان نظام جمهوري اسلامي را در اين مرحله حساس از تاريخ نيز مايوس نمايند.مردمسالاري:‌ بودجه سال 89 و قيمت نفت «بودجه سال 89 و قيمت نفت» عنوان يادداشت روز امروز روزنامه مردمسالاري به قلم سيد حسين امامي است كه در آن مي خوانيد:براساس قانون، دولت موظف است تا 15 آذر ماه هر سال لايحه بودجه سال آتي را به مجلس شوراي اسلامي تقديم کند که امسال به دلايلي ارائه اين لايحه با تاخير همراه بوده است. در خبرها آمده است که با توجه به قيمت سال جاري براي نفت براي سال آينده نيز با توافق مجلس، قيمت 35 تا 40 دلار براي نفت مبنا قرار خواهد گرفت. محمد علي خطيبي نماينده ايران در هيات عامل اوپک بازار کنوني نفت را پرنوسان ارزيابي کرده و گفته:  با توجه به رفع نشدن عوامل نگران کننده در سال2010 ميلادي  قيمت نفت در بودجه سال آينده کشور محتاطانه تعيين شود. اعتبار و تناسب تصميم گيري هاي بودجه اي، تابع مستقيم صحت برآوردها و پيش بيني هاي انجام شده در مورد درآمدها و هزينه ها است. به همين جهت نيز لازم است خطراتي که اين برآوردها و پيش بيني ها را تحت تاثير قرار مي دهد، به هنگام بررسي بودجه مدنظر قرار گيرد. يکي از اين برآوردها به قيمت نفت مربوط مي شود.قيمت نفت از جمله مواردي است که همواره عملکرد بودجه را در چند دهه گذشته خصوصا در سال هاي اخير متاثر کرده است. به طور طبيعي، رقم تعيين شده در بودجه براي قيمت نفت با ميزان وابستگي کشور به صادرات نفت، نسبت مستقيم دارد و افزايش يا کاهش قيمت جهاني نفت تاثيري مستقيم بر اجرا يا عدم اجراي طرح هاي اقتصادي و عمراني بر جاي مي گذارد.ناگفته پيداست، هرقدر رقم تعيين شده براي بهاي نفت در بودجه پايين تر باشد، افزايش قيمت نفت موجب افزايش مازاد درآمدهاي نفتي خواهد شد، اما اين مساله که بودجه با قيمت پايين نفت بسته شود، بيانگر کاهش وابستگي بودجه به نفت نيست. در کشور ما که بر اساس قانون، مازاد ذخاير ارزي، ذخيره و پس انداز مي شوند، کتمان وجود ناموازنه ميان منابع و مصارف بودجه اي که ناشي از پايين حساب کردن قيمت نفت است، در نهايت به بهره برداري غيرمجاز از ذخاير موجود خواهد انجاميد. به عبارت ديگر در بودجه مصوب ظاهرا وابستگي بودجه به نفت کاهش مي يابد، ولي اجراي نادرست بودجه و افزايش ميزان هزينه ها از برآوردهاي دولت، به خالي شدن صندوق ذخيره ارزي مي انجامد که خود موجب افزايش وابستگي بودجه به نفت مي شود.کارشناسان اقتصادي با اشاره به استانداردهاي بودجه نويسي در کشورهاي صنعتي معتقدند به جز درآمد مالياتي که باعث باز توزيع درآمدها و امکانات مي شود و تورم زا نخواهد بود، هرگونه تامين مالي از طريق فروش ثروت ملي، استقراض از بانک مرکزي، فروش نفت و... آثار تورمي خواهد داشت و رشد پايه پولي، نقدينگي و تورم را دامن مي زند.براين اساس در کشور ما نيز در سال هاي گذشته همواره بر کاهش وابستگي اقتصاد و بودجه به نفت، گسترش پايه مالياتي و بهبود محيط کسب و کار تاکيد شده است تا بهره وري نيروي کار، اشتغال و توليد ملي، رشد ماليات ها، افزايش امنيت سرمايه گذاري و رشد صادرات غيرنفتي جايگزين نفت شود، اما با وجود تاکيد مسوولان و کارشناسان با افزايش قيمت نفت از سال 1382 تاکنون رشد بودجه عمومي دولت و به دنبال آن افزايش مخارج ارزي حاصل از نفت، رشد پايه پولي، نقدينگي و تورم، رشد واردات و هزينه هاي جاري دولت را شاهد بوده ايم که آثار رکود تورمي در برخي بخش هاي اقتصادي داشته و باعث شده واردات بيشتر به توليد داخلي لطمه بزند.در حالي که برنامه چهارم بر کاهش سهم نفت تاکيد دارد و سهم ارزي دولت از نفت را در سال هاي 84 تا 87 به ترتيب 2.15 ، 5.15 ، 3.16 و 17 ميليارد دلار پيش بيني کرده ، اما عملا مخارج ارزي دولت در اين سال ها به ترتيب 6.44 ، 45، 52 و 60 ميليارد دلار بوده است.در مورد سال 87 نيز در صورتي که هفت ميليارد دلار متمم بودجه براي واردات بنزين و 3.2 ميليارد دلار براي خشکسالي اضافه شود رقم مخارج ارزي امسال به حدود 70 ميليارد دلار مي رسد و اين در حالي است که سهم نفت از بودجه عمومي به ترتيب به 67/5، 70 و 62 درصد در سال هاي 84 تا 86 رسيده است و طبق اعلام نظر مرکز پژوهش هاي مجلس وابستگي بودجه به نفت از سال 84 تا 85 به ترتيب 44 و 59 درصد بوده است و در سال 87 نيز 59 درصد خواهد بود، اما در سال 87 در صورت تصويب متمم هاي بودجه، سهم نفت تا 70 درصد بودجه افزايش خواهد يافت.بررسي سهم ماليات ها از بودجه عمومي نيز نشان مي دهد که از 23/5 درصد در سال 84 به 30 درصد در سال 85 و 86 و 23/2 درصد در سال 87 کاهش يافته است.ماليات هاي غيرمستقيم نيز که به واردات متکي به ارز نفتي وابسته است نيز از بودجه عمومي 8/6 تا 10/6 درصد سهم دارد، به عبارت ديگر آن بخش از درآمد دولت که واقعا به توليد داخلي و درآمد واقعي داخلي وابسته است و کمتر به ارز نفتي، واردات و ماليات متکي به واردات وابسته است تنها شامل ماليات مستقيم يا ماليات بر درآمد مي شود که در اين سال ها سهم خود را از 17/88 درصد در سال 84 به 17/82، 18/48 و14/61درصد بودجه عمومي رسانده است، به عبارت ديگر کمتر از20 درصد درآمد دولت به توليد و کسب




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن