تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 6 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:   
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1797966526




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اهمیت اجماع انقلابیون در ترسیم مسیر انقلاب


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اهمیت اجماع انقلابیون در ترسیم مسیر انقلاب در میان افراد فوق، دو رئیس جمهور، سه رئیس مجلس، یک نخست وزیر، یک رئیس قوه قضاییه، یک دادستان کل کشور، دو مرجع تقلید، یک دبیر شورای عالی امنیت ملی، پاره ای از جان برکفان جمهوری اسلامی و مهمتر از همه چهره نمادینی به نام سید حسن خمینی وجود دارند...

عصرایران ؛ اهورا جهانیان - کناره گیری آیت الله جوادی آملی از امامت نماز جمعه قم، هر چند گفته شد که به دلیل کهولت سن است اما به نظر می سد دلایل آن را می توان در مقولاتی به جز سن بالا این روحانی میانه رو جستحو کرد چه آن که او همچنان کار تدریس را در حوزه علمیه قم ادامه خواهد داد و البته نباید از خاطر ببریم که بسیاری از علما و روحانیون فعال کنونی ، بسیار کهنسال تر از این فیلسوف آرام هستند.شاید کسانی که ماجراهای انتخاباتی امسال را با نیم نگاهی به بیت آیت الله جوادی آملی دنبال می کردند و در یکی از همان روزها ، شعارگویی علیه او را آن هم در شهر قم شنیدند ، می توانستند چنین روزی را پیش بینی کنند. نگاهی اجمالی به کسانی که پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر، هر یک به نوعی اعتراض خود را به وضع موجود عریان و عیان ساخته اند، به خوبی نشان می دهد که بخش عظیمی از بزرگان سیاسی و مذهبی جمهوری اسلامی، که نقش چشمگیری در تاسیس و پیشرفت این نظام داشته اند، اینک در آستانه ورود به وضعیت طرد و نفی هستند. یعنی علیرغم اینکه خود را پای بند به آرمانهای اصلی انقلاب اسلامی می دانند، کانون های قدرت حاضر به پذیرش ادعای آنها نیستند و انگ ضد انقلاب را بر پیشانی آنها می چسبانند. در حال حاضر میر حسین موسوی، مهدی کروبی و محمد خاتمی رسماً از سوی کانونهای قدرت به عنوان چهره هایی خارج شده از نظام جمهوری اسلامی قلمداد می شوند. علاوه بر این ها، هاشمی رفسنجانی و موسوی خویینی ها و آیت الله صانعی نیز افرادی هستند که شمشیر داموکلس اتهام " ضد ولایت فقیه بودن " بالای سر آنها قرار دارد، هر چند که رهبر انقلاب تصریح داشته اند نباید به خطایی یا به مخالفتی افراد را ضد ولایت فقیه نامید. اینکه چرا این سه نفر هنوز در وضعیتی همانند خاتمی و کروبی و موسوی قرار نگرفته اند، دلایلی دارد همچون میانه روی و محافظه کاری هاشمی، سکوت موسوی خویینی ها و مرجعیت آیت الله صانعی. اما نکته مهم این است که سرشت وضعیت سیاسی این سه نفر در حال حاضر، تفاوتی با وضعیت سیاسی خاتمی و کروبی و موسوی ندارد؛ فقط هاشمی هنوز به اندازه خاتمی،"غیر"  نشده است. باری از این نکات که بگذریم، به نکته اصلی می رسیم و آن اینکه افزایش شمار " خارج شدگان از خط انقلاب " چه معنا و مدلولی می تواند داشته باشد؟ اگر فی الحال بخواهیم چهره های به حاشیه رانده شده پس از انتخابات ریاست جمهوری را نام ببریم، می توانیم اسامی زیر را فهرست کنیم:1- اکبر هاشمی رفسنجانی2- سید حمد خاتمی3- میر حسین موسوی4- مهدی کروبی5- علی اکبر ناطق نوری6- آیت الله ابراهیم امینی7- آیت الله جوادی آملی8- آیت الله رضا استادی9- آیت الله یوسف صانعی10- آیت الله عبدالکریم موسوی اردبیلی11- سید حسن خمینی12- حسن روحانی13- محمد موسوی خویینی ها14- بهزاد نبوی15- محسن میردامادی16- مصطفی تاج زاده17- سعید حجاریان18- محمد عطریانفر19- سید علیرضا بهشتی20- علی مطهری21- ...بدیهی است که این فهرست را می توان همچنان ادامه داد. ذکر این نکته نیز جزو بدیهیات است که روند طرد شدگی و به حاشیه رانده شدن افراد فوق الذکر، پیش از انتخابات ریاست جمهوری اخیر آغاز شده بود و این انتخابات صرفاً تنور طرد نیروهای نظام جمهوری اسلامی رابیش از پیش شعله ور ساخت.اگر این نکته را در نظر بگیریم که در میان افراد فوق، دو رئیس جمهور ( هاشمی و خاتمی )، سه رئیس مجلس ( هاشمی و کروبی و ناطق )، یک نخست وزیر ( میر حسین موسوی )، یک رئیس قوه قضاییه ( موسوی اردبیلی )، یک دادستان کل کشور ( موسوی خویینی ها )، دو مرجع تقلید ( صانعی و موسوی اردبیلی )، یک دبیر شورای عالی امنیت ملی ( حسن روحانی )، پاره ای از جان برکفان جمهوری اسلامی ( نبوی و عطریانفر )، برخی از طراحان ساختار های حکومتی جمهوری اسلامی ( حجاریان )، برخی از فرزندان رجل نامدار نظام اسلامی که خود جزو معتقدان سرسخت جمهوری اسلامی بوده و هستند ( علیرضا بهشتی و علی مطهری ) و مهمتر از همه چهره نمادینی به نام سید حسن خمینی وجود دارند ( که این آخری که به هیچ وجه من الوجه و با هیچ متر و معیاری نمی تواند جزو مخالفان نظام و نیروهای ضد انقلاب قلمداد شود )، این سئوال  پیش روی ما  قرار می گیرد که به راستی در نظام جمهوری اسلامی چه اتفاقی در شرف تکوین است که سرمایه های این نظام چنین سهل و آسان از سوی کانون های قدرت در ویترین سیاست به حراج گذاشته شده یا به دور افکنده می شوند؟ اگر نارضایتی کسانی چون حبیب الله عسگر اولادی و آیت الله مکارم شیرازی و علی لاریجانی از وضعیت کنونی را نیز به حساب آوریم، در پاسخ به پرسش فوق باید گفت که در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق چهره های نامدار جمهوری اسلامی، که عمر خود را صرف تاسیس و تداوم این نظام کرده اند، از شرایط حاضر به جد ناراضی اند. جالب اینکه تقریباً عموم چهره های راستگرای این جماعت، در تابستان 84 از به قدرت رسیدن رئیس جمهوری اصولگرا خشنود بودند؛ زیرا آنها گمان می کردند که که در سایه حاکمیت دولتی اصولگرا، انحرافات دموکراتیک ناشی از 8 سال ریاست جمهوری خاتمی اصلاح طلب، اصلاح و بدین ترتیب پروژه کلان دولت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و حل و فصل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم خواهد شد. ولی چنین نشد و به همین دلیل اینک علاوه بر اصلاح طلبان دو جریان راست مدرن و راست محافظه کار نیز در صف منتقدان دولت جای گرفته اند. چرا چنین شده است؟ پاسخ دولتی ها به این سئوال این است که افراد و جریانهای مذکور همگی در سلک اشرافیت فکری و تجاری و سیاسی قرار دارند و دولت عدالت طلب کنونی، منافع اشرافی آنها را به خطر انداخته است و این دلیل اصلی مخالفت آنها با دولت است. ممکن است متقابلاً گفته شود که دولت احمدی نژاد نیز به رغم شعارهای توده گرایانه و توده انگیزانه اش، خود در کار پروردن اشرافیتی جدید با تعاریف جدید است. اما در این جا به این نکته نمی پردازیم و این سئوال اساسی را مطرح می کنیم که اگر جمع کثیری از معماران و کارگزاران عالی رتبه انقلاب هشدار و تذکار دهند که انقلاب در حال خارج شدن از خط اصلی اش است، در جواب آنها چه باید گفت؟یک پاسخ محتمل می تواند این باشد که " مرد را به حق می سنجند و نه حق را به مرد. " بنابراین خروج خیل مردان انقلاب از کاروان انقلاب هیچ اهمیتی ندارد. مهم ترین امر نه حفظ مردان انقلاب که حفظ مردان انقلابی است. هر انقلابی کارگزارانی دارد که به مرور زمان محافظه کار و دست به عصا و اشرافیت زده می شوند. آنچه مهم است حفظ انقلاب است و گر نه مردان انقلاب همان طور که پیش از این زاده شدند، پس از این نیز زاده خواهند شد و به عرصه تاریخ گام خواهند نهاد. از این منظر انقلابی بودن ملاکهایی دارد و اگر این ملاکها در کسی جمع باشد می تواند در جمع انقلابیون باشد و گر نه باید در خروجی انقلاب را به او نشان داد. این پاسخ منطقاً خالی از اشکال به نظر می رسد ولی مصداقاً جای چون و چرای بسیار دارد. زیرا بین آرمان و واقعیت همواره شکافی پرنشدنی وجود دارد. ملاک های انقلابی بودن ملاک هایی آرمانی است که در هیچ کس به تمامی جمع نیستند. ممکن است کسی بگوید غرب ستیزی یکی از ملاکهای انقلابی بودن است و تاکید طرف مقابل بر ضرورت پی افکندن روابط حسنه با غرب را نشانه انقلابی نبودن و تجدید نظر طلب بودن او بداند. نیز ممکن است کسی بگوید صداقت لازمه انقلابی بودن است و با ذکر گفتار غیرصادقانه طرف مقابل، او را به عدول از انقلابی گری متهم کند؛ چرا که فرد انقلابی ترسو نیست و دروغ غالباً نشانه ترس است. یعنی فرد دروغگو از افشای حقیقت می ترسد و کسی هم که از افشا شدن حقیقت بهراسد، صفت " انسان انقلابی " برازنده اش نیست. طرفین نزاع می توانند این قسم احتجاجات را در نقد یکدیگر مطرح کنند. بدیهی است که هر کسی از آن جهت که انسان است نقاط ضعفی و یا اشتباهاتی در مقام نظر و عمل دارد و این نقاط ضعف و اشتباهات را همواره می توان مصداق عدول وی از اصول قلمداد کرد. اگر منازعه طرفین خصلت فردی داشته باشد، مثلاً صرفاً یک انقلابی قدیمی و یک انقلابی نوظهور در برابر یکدیگر ایستاده باشند، دیگر نمی توان پای مفهوم اجماع را برای حل و فصل اختلافات به میان کشید. ولی زمانی که منازعه خصلت جمعی دارد و جمع کثیری از انقلابیون فی المثل نسبت به خطر خروج انقلاب از خط امام هشدار می دهند، شاید بتوان درباره مفهوم اجماع تامل بیشتری کرد. بدین معنا که همگان را شیفته و فریفته مقام و ثروت و قدرت ندانست و احتمال داد که هشدار آنها، آن هم در آخرین سالهای عمرشان، حقیقتاً هشداری از سر دلسوزی است. حال که طرفین نزاع بر سر تعیین مسیر اصلی انقلاب با یکدیگر اختلاف دارند و زمانی هم که برای حل این اختلاف به تفسیر سخنان بنیانگذار انقلاب روی می آورند نیز اختلافشان نه کمتر که بیشتر می شود، می توان پای مفهوم " اجماع انقلابیون " را پیش کشید و با استناد به این اجماع که قاعدتاً باید در تعامل با رهبری به عنوان ولی فقیه و یکی از "السابقون" باشد ، مسیر اصلی انقلاب را روشن کرد و چنین رویکردی ، از سوی مؤمنان دینی که حتی به رسول خدا(ص) نیز دستور "و شاورهم فی الامر" می دهد ، حتماً عقلمدارانه و دیندارانه است.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 408]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن