تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 11 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):سفره هايتان را با سبزى، زينت دهيد ؛ زيرا سبزى با بسم اللّه الرحمن الرحيم، شيطان...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1836407605




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سكانسی ‎‌كه سنگ را هم به گریه آورد


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
آن صحنه‌ای كه حضرت ابوالفضل (ع) می‌آید مشك آب را پر كند، سنگ را به گریه وا می‌دارد. به نظر من این صحنه از 10 تا روضه و نوحه اثرگذارتر است.

سكانسی ‎‌كه سنگ را هم به گریه آورد
رضا رویگری كه این روزها مجموعه تلویزیونی "مختارنامه" را به روی آنتن دارد در گفت‌وگویی با "جام جم" در خصوص تاثیرگذارترین سكانس‌های این سریال گفته است: آن صحنه‌ای كه حضرت ابوالفضل (ع) می‌آید مشك آب را پر كند، سنگ را به گریه وا می‌دارد. به نظر من این صحنه از 10 تا روضه و نوحه اثرگذارتر است. بازیگر نقش كیان از انتقام از حرمله و شمر نیز به عنوان خاطره‌سازترین صحنه از بین سكانس‌هایی كه خود در آن حضور داشته یاد می‌كند: در صحنه‌های آتش‌سوزی مكه من حضور نداشتم، اما احساس می‌كنم خیلی خوب كارگردانی شده است. البته اینها سكانس‌هایی هستند كه من در آنها نبوده‌ام. از بین بازی‌های خودم صحنه‌های مربوط به جنگ كیان با حرمله و شمر را خیلی دوست دارم. حتما می‌دانید كه شمر معروف را كیان ایرانی می‌كشد. این نكته در تاریخ آمده است. رویگری در ادامه این گفت‌وگو از حوادثی كه سر صحنه این سریال پیش آمده گفته و حجب و حیای ایرانی كیان و وجه تمایز این سرباز ایرانی نسبت به رزمجویان عرب. وی كه در فیلمنامه مجالی برای پاسخ به نوع نگاه تمسخرآمیز خواهر مختار نداشته در بخش دیگری از این مصاحبه به دفاع از هویت كیان پرداخته است. برگزیده این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید. برای ساعت و عینك و انگشتر سیاهی لشكر، تمام لشكر باید به عقب برمی‌گشت دیالوگ‌های میرباقری برایم جذابیت داشت. مثل جعبه سربسته‌ای بود كه دوست‌داشتی بازش بكنی و ببینی داخل آن چه نوشته شده است. به هر حال بازیگری حرفه سختی است. می‌گویند هر كه طاووس خواهد، جور هندوستان كشد. پخش "مختارنامه" پس از 40 هفته به پایان می‌رسد، اما این سریال مثل یك پازلی است كه با دقت چیده شده است. شما یك اتاق را در نظر بگیرید كه در آن كلی قطعات پازل روی هم تلنبار شده است. یك نفر دانه‌دانه اینها را پیدا كرده و كنار هم چیده است. هزاران پلان این سریال با حوصله تدوین شده است.برای هر پلانش كلی زحمت كشیده‌اند. در یك پلان5 ثانیه‌ای یك لشكر تاخت می‌كند و از این سو به آن سو می‌رود. هر برداشت این پلان یك صبح تا ظهر طول می‌كشد. میرباقری حواسش به این نكات بود كه چرا فلان هنرور ساعتش را درنیاورده و دستش برق زده است یا چرا فلانی عینك داشته یا انگشترش را بیرون نیاورده است. به خاطر این اشكالات تمام لشكر باید به عقب برگردد و صحنه دوباره گرفته شود. وقتی به روزهای ضبط مختارنامه فكر می‌كنم می‌بینم خدا چه صبری به همه ما داده بود. چرا همه بلاها سر تو می‌آید؟ موقعی كه صحنه جنگ سكانس‌های آخر را می‌گرفتیم دچار حادثه شدم. قرار بود كنار یكی از لشكریان بنشینم و با شمشیر به بغل بدن او بكوبم. بعد این پلان یك جوری به نظر می‌آمد كه انگار من در سینه‌اش ضربه‌ای وارد كرده‌ام. این فرد بشدت به من نزدیك بود. من مراقب بودم كه شمشیر به بدنش نخورد. اینقدر به من چسبیده بود كه شمشیر به پای خودم خورد. شمشیر كفش و جورابم را پاره كرد و به داخل پایم فرو رفت. دكتر به من گفت تو خیلی شانس آورده‌ای. چون این منطقه پر از خرده استخوان است. اگر اینها ایراد پیدا می‌كردند تو تا آخر عمرت لنگ می‌زدی. پای من را بخیه زدند، اما فردایش حجم مچ پایم 2 برابر شد. یادم می‌آید كه پایم باد كرده بود و در كفش فرو نمی‌رفت. آن روزها می‌خواستند صحنه جنگ‌ها را تصویربرداری كنند. در یكی از صحنه‌های دیگر بازیگر روبه‌رویم با تبر جنگ رو در روی من می‌جنگید. هنگامی كه تبر را می‌چرخاند سر تبر درآمد و خورد توی ابروی من. داوود میرباقری در بیمارستان گفت چرا همه بلاها سر تو می‌آید؟ فردایش دور چشمم به اندازه یك بادام متورم شد. آقای ولدبیگی من را جوری گریم كرد كه ضرب خوردگی زیر چشمم اصلا معلوم نشود. میرباقری گفت این گریم را پاك كن. تو در جنگ حضور داشته‌ای و این جراحت به نقشت می‌خورد. با همان چشم ضرب خورده جلوی دوربین رفتم. دوست داشتم سواركاری‌ام ایرانی باشد دوره‌های آموزشی سواركاری و شمشیربازی را رفتم چون می‌خواستم جور دیگری سواركاری كنم. دوست داشتم سواركاری‌ام ایرانی باشد. اگر این سریال را دقیق ببینید متوجه می‌شوید كه تاخت‌های من با تاخت سپاهیان عرب فرق می‌كند. تاخت شخصیت كیان دلاورانه و یك دستی است. كیان یك دستش را به دهان اسب می‌گیرد و خیلی استوار اسب را هدایت می‌كند. كیان حجب و حیای ایرانی و در عین حال دلاوری یك رزمنده را دارد نوع نشستن كیان روی اسبش با عرب‌ها فرق دارد. عرب‌ها وقتی روی اسب می‌نشینند حالتی خمیده دارند، اما او استوار روی اسب نشسته است. كیان وقتی به خواستگاری خواهر مختار می‌رود عرق شرم روی پیشانی‌اش می‌نشیند. با این كه او به عموی مختار خواسته‌اش را گفته و نزد خود مختار نرفته است. اعراب این شرم و خجالت را ندارند. چون برایشان چند همسره بودن هم عادی است. كیان حجب و حیای ایرانی و در عین حال دلاوری یك رزمنده را دارد. رزمندگان ما در جبهه‌های جنگ تحمیلی دلاورانه می‌جنگیدند. كیان در جنگ‌ها رشادت به خرج می‌دهد و به هیچ وجه عقب‌نشینی نمی‌كند. مختار بعدها او را وزیر اطلاعات خودش می‌كند. تمام اعراب از كیان می‌ترسیدند. جاهل‌های قدیمی ایرانی چاقو و قمه می‌كشیدند، اما اگر می‌خواستند از كوچه‌ای رد شوند كه در آن زنی حضور داشت خجالت می‌كشیدند و سرشان را پایین می‌انداختند. این حجب و حیا در فرهنگ ایرانی ما هست. ماجرای قیام مختار را كیان طرح‌ریزی می‌كند كیان در مدائن زندگی می‌كرده و مدائن هم جزو ایران آن زمان بوده است. كیان یك شاهزاده بوده اما در آن شرایط خواهر مختار به او مثل یك برده نگاه می‌كند. خواهر مختار می‌گوید ما فاتح ایرانیم. من با یك ایرانی ازدواج نمی‌كنم. كیان و مختار از بچگی با هم دوست بوده‌اند. در یك سنینی دشمن و خصم معنایی ندارد. یك دختر و پسر از قبیله خصم عاشق هم می‌شوند و با هم ازدواج می‌كنند. ماجرای قیام مختار را كیان طرح‌ریزی می‌كند. كیان مختار را تشویق به رزم می‌كند، اما مختار میلی به این اقدام ندارد. او می‌گوید: من می‌خواهم به كارهای مزرعه‌ام برسم. چون كیان ایرانی بوده اعراب حرف او را قبول نمی‌كرده‌اند. كیان مختار را جلو می‌اندازد. چون پدر مختار فاتح ایران بوده و خانواده اصیلی داشته است. كیان چون در بین اعراب زندگی می‌كند یك جاهایی لباس اعراب را بر تن می‌كند. سر من باید مثل هندوانه از وسط دوتكه می‌شد در این سریال یك نیروی معنوی داشت ما را كمك می‌كرد. یادم می‌آید سر صحنه یك بار در حال سواركاری بودم كه اسب مرا به پایین پرتاب كرد. سر من باید مثل هندوانه از وسط دوتكه می‌شد، اما انگار یك نفر دستش را زیر سرم گذاشت و آن را آرام بلند كرد. خدا را شكر كوچك‌ترین آسیبی ندیدم. واقعا مثل معجزه بود. داوود میرباقری ایستاده بود و با تعجب من را نگاه می‌كرد.





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 681]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن